گفتگوی آزاد || نسخه ۳۶۴

[ρσєѕɪ]

خوب خوب

شنگولي؟

ن من حبه انگورشونم

پس شنگول كيه؟

نمیدونم ..

مَنگول؟

[Sirvan10_a]

نسخه جدید لطفا

---

@"мιѕтαкє"

---

@Anill

بزنید بزارید برای اولین بار اول بشم

---

@"мιѕтαкє"

پلیززززز

[ابراهیم هادی]

عجیبه ها
وقتی باید پیامای گ.ا رو میخوندم، نمیخوندم.
الان که لازم نیست بخونم، میخونم 
عجیب‌تر اینکه امتحانامون شروع شده، خودشم حضوری

از اثرات عدم درویشیت چشم ها این است

سلام

سلام بر شما

[Sirvan10_a]

بزنید دیگه

[ابراهیم هادی]

می‌ترسیدم از ارتفاع
یک شب روی بلندترین پل شهر
گفت نمی‌توانیم باهم باشیم
که به درد هم نمی‌خوریم...
نه گریه کردم، نه نارحت شدم حتی...
اما از همان شب از هیچ ارتفاعی هراس ندارم
که من سقوط را تجربه کرده‌ام یک بار...
از "بلندای یک احساس"...

هرگز به عقب نگاه نکن .. اگه سیندرلا واسه برداشتن کفشش برمیگشت ، هرگز پرنسس نمی شد ! بعضی وقتا ، باید بعضی چیز ها رو  " رها " کنی ... .

افسانه یه جور دروغه

[Sirvan10_a]

بزنید یا بای

[ابراهیم هادی]

یه شب تو یه مراسمی ، مداح خیلی دیگه میخواد جو بده میگه :

آی خانومی که میخوای دعات حاجت روا شه ..

بیست ساله بچه دار نمیشی ،
امشب تا حاملت نکنم
نمیزارم از این در بری  

خدا وکیلی همه چی نگو

---

# نقل قول کوتاه

چخه -_-

نابود شد

---

داشتم بنیامین گوش میدادم تو یه جای اهنگ میگفت " آره خوب بلدم قدم بزنم "
اصن پشمای ادم میریزه از این همه توانایی که خدا به این ادم داده  

ایش ایش برو اپلاسیون آجی

غض بصر کن

---

بزنید یا بای

اخه چرا یه چیزی میگی که با سمیه نرو جور باشه!

[Ɗєя_Mσηɗ]

@"Reine"

غزل

[ρσєѕɪ]

@"Reine"

غزل

شبيه شقايق شدي!
جانم؟

[Ɗєя_Mσηɗ]

@"Reine"

غزل  

شبيه شقايق شدي!
جانم؟

ن من خودمم ):
در چه حالی؟ .-.