22-04-2020، 2:10
(آخرین ویرایش در این ارسال: 22-04-2020، 2:13، توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱.)
دیوانگیست ، آدم نرمال به جایی نمیرسه
هر کس دیوانه باید باشه ، دیوانه
پُر از شعر یه دیوانه ، پُر از معنی یه ایهامه
یه ابریشم که میخواد از شوق بباره
پُر از نقش و نگاره ، پُر از حرف و کنایه
پُر از درد و گلایه ، روش کسی قیمت نمیزاره
شاهکاره ، خوش خط و خاله
شدم دچارش
شاهکاره ، همون که میخوامه
کوه نوره میدرخشه ، از برف سفیده رخشه
از فرش رسید به عرشه ، روی بومِ تیره پخشه
به هر رنگِ غالب ، تو هر لحظه است بداهه و
منم محرم رازش ، منم پروردگارش
شاهکاره، نابه اصله
کاره دسته ، آره از صفر
یه واقعه است که حادثش یه فاجعه است که
میکنه مو به تن سیخ ، از حسِ خوبه لبریز
دور از بُعده درک معجزست ، یه نقطه ضعفه
شاهکاره ، خوش خط و خاله
شدم دچارش
شاهکاره
از ته قلبِ من همه زخمه
وسط قصرِ از ته دَخمه
صفحه به صفحه لحظه به لحظه
قطره به قطره ذره به ذره
شاهکاره ، مهره ی ماره
کشت به یه اشاره
شاهکاره
بی رحمه شاید یکمی ظالم
میخنده ولی نه شوخی با کسی داره
بی نقص نیست با عیباش ولی کامله
آبستن ، اَ بارِ منی حامله
همین عاملِ وزن زیادشه
سالم ولی بیماره ، عاقل ترین دیوانه
ما مال همیم بیچاره ، تا نصف شب نمیخوابه
آفریدگارش منم و یه سیگاره
گاهی هم یه لیوانه ، گاهی هم یه دیواره
یه دیواره از آینده خبر عالی میاره
پُر رمز و رازه ، اثر دالی ولی مونالیزائه
همیشه توو جنگه صلح نمیخوادش
واسش یه نوته زیاده
اون لا،سی دو، ر ، می ، فائه
شاهکاره ، مهره ی ماره
کشت به یه اشاره
شاهکاره ، شدم دچارش
چه بی اراده