تابهحال شده که بین استفاده از «کسره» و حرف «ه» شک کنید و ندانید که چه زمانی هریک از آنها را به کار ببرید؟
استفادۀ غلط و نابجا از نقشنمای اضافه در نوشتههای فارسی و نوشتن آن بهصورت زبان محاورهای، خصوصاً در نوشتههای آنلاین رایج است.
عموماً این خطا در استفاده از حرف ه بهجای کسره و بالعکس مشاهده میشود. برای مثال استفاده از عبارت «کتابه من» بهجای شکل صحیح آن که «کتاب من» یا «کتابِ من» است.
در انتهای جمله نیز گهگاه بهجای استفاده از «ه» بدل از «هست» یا «است» ممکن است بهاشتباه کسره استفاده شود.
هکسره چیست؟
هکسره عنوانی ابتکاری است که اشاره دارد به اشتباههای املایی در نوشتن ه و کسره.
تلفظ هکسره به صورت هِکَسْرِهْ است. هکسره بیشتر از آنکه غلط املایی باشد، ناشی از ضعف فهم دستور زبان فارسی و تشخیص نادرست صفت و موصوف و مضاف و مضافالیه است. هکسره به زبان ساده یعنی هیچوقت و تحت هیچ شرایطی، آخر جمله کسره نمیآید.
برایم پیام فرستاد که «چه آفتابه درخشانی!» پرسیدم «مگه آفتابه گرفتید؟ از این آفتابه مسیهای دکوری؟»
جواب داد «خاک تو سره بیذوقت کنن، آفتابه چیه!»
برایش یک عدد زبانِ دراز با چشمک فرستادم و نوشتم «مجید دلبندم، خودت به جای آفتاب درخشان نوشتی آفتابه درخشان. در ضمن سرِ من هم تهش ه نداره.»
جواب داد «دسته بابات درد نکنه با این پسر بزرگ کردنش. اصلاً برو گم شو!»
خیلی دوست داشتم همان لحظه بروم گم شوم، ولی طاقت نیاوردم و باز برایش نوشتم «مگر بابای من دسته دارد؟»
و چند تا چشم گرد و گشاد هم برایش فرستادم.
جواب داد «وای خدا، آخرش منم مثله خودت دیوونه میکنی!»
فکر کردم دیگر وقتش است واقعاً بروم گم شوم، ولی مگر میشد همانطور که دارم میروم گم شوم، فکر نکنم به معنای مُثله و اینکه مگر مثله با مثلِ و مثه فرق ندارد؟
امان از این هکسره!
«حداقل» چهار تکواژ برای صدای e یا همان کسره داریم:
۱- اضافه: دست شما، مثل من، کتاب خوب، فروغ فرخزاد
من: جان من فدای خاک پاک میهنم
او: جانه من فدایه خاکه پاکه میهنم |:
۲- به جای «است» و برخی حروف آخر کلمهها در فارسی محاوره: حالم خوبه، میخوره، اگه
من: یه امشب شب عشقه، زمونه رنگارنگه
او: یِ امشب شب عشقِ، زمونه رنگارنگِ |:
۳- نشانهی معرفه در فارسی محاوره: دختره، پسره، مغازهداره
من: خونهی مادربزرگه هزار تا قصه داره
او: خونهی مادربزرگِ هزار تا قصه داره |:
۴- پسوند در انتهای اسمها و صفتها: دهنه، انگیزه، روزنه
من: صد دانه یاقوت، دسته به دسته
او: صد دانِ یاقوت، دستِ به دستِ |:
در چند سال اخیر و با روندی روبهرشد، شاهد کاربرد نابجا و نادرست نقشنمای اضافه و «ه» بودهایم. کاربرد نابجایی که بهنظر میرسد صدای روشنفکران، زبانشناسان، ویراستاران، کاربران شبکههای مجازی و در یک کلمه، مردم را درآورده است.
در این میان، با افزایش محبوبیت شبکههای اجتماعیِ مبتنیبرنوشتار، دیگر با مشکلی ساده مواجه نیستیم و میتوانیم با خیال راحت از نوعی بحران حرف بزنیم.
البته بحرانی که هیچ اجماع نظری بر سر بحرانبودن آن وجود ندارد. مثلاً با جستوجوی هشتگ هکسره در توییتر فارسی و با نگاهی گذرا به آرای کاربران، کاملاً روشن میشود که این مسئله نزد همه مشکل تلقی نمیشود و حتی بعضی آن را مسئلهای حقیر و ناچیز میشمرند.
آیا هکسره واقعاً گرفتاری است؟
بله، چون مخلِ مُفاهمه است. مخلِ مُفاهمه است، چون کسرۀ اضافه نقش دستوری بسیار مهمی در فارسی به عهده دارد.
تصور کنید که در انگلیسی of و s’ را نمینوشتند و از خواننده میخواستند خودش حدس بزند که کجا باید of و s’ بگذارد.
تازه این دو تکواژ انگلیسی کاربرد محدودتری دارند؛ چون فقط نشانۀ اضافۀ ملکی و تخصیصیاند، نه رابطۀ وصفیِ صفت و موصوف. علاج آن چیست؟
سالهاست کسانی برای اصلاح خط فارسی تلاش میکنند. برخی پیشنهاد دادهاند که خط را از اساس عوض کنیم و مثل ترکی به خط لاتین یا مثل فارسی تاجیکی به خط سیریلیک بنویسیم. هرکدام از این پیشنهادها میتواند مناسب باشد؛ ولی هنوز عملی نشدهاند.
راهحلِ موقت آن است که از دورۀ دبستان از دانشآموزان بخواهیم که کسرۀ اضافه را بنویسند تا یاد بگیرند که کسرۀ انتهای کلمه کجا ـه است و کجا ـِ.
نسل فعلی ازدسترفته هم سعی کند عادت دیرین ننوشتن کسرۀ اضافه را ترک کند. ننوشتن چنین تکواژ مهمی منطقاً غلط است.
وظیفۀ ما در برابر هکسره چیست؟
بههرحال، وظیفۀ تکتک ما که دستی در نوشتن داریم در پاسداری از زبانمان ایجاب میکند که به این خطاها حساس باشیم و از هیچ تلاشی برای اصلاح آنها فروگذار نکنیم. تداوم این غلطنویسی تنها بهضرر خودمان نیست.
فرزندان ما و نسلهای آینده حق دارند از دستورخط یکدستی استفاده کنند. نباید این حق را از آنها گرفت.