16-02-2020، 21:32
اگر از جمله میلیونها بیننده ثابت برنامههای تلویزیونی در کشورمان باشید یا حتی در زمره افرادی قرار داشته باشید که گه گاه برای تماشای مسابقه فوتبال یا والیبال یا حتی انتخابی تیم ملی کشتی و... پای رسانه ملی مینشینند، بی شک دیالوگهای پرتکرار برخی تبلیغات در خاطرتان نقش بسته است.
منظورمان آن دسته پیامهای بازرگانی است که کافی است یکبار با کنترل تلویزیون شبکهها را بالا و پایین کرده و رج بزنید تا پی ببرید در چه حجمی تکرار میشوند. تبلیغاتی که در دورههای مختلف ممکن است کمی تغییر کرده و مثلا فلان کفش در رتبه اول پرتکرارترین تبلیغات قرار گیرد یا بهمان روغن و تن ماهی بیسار!
گردونهای که مدتی است سوزنش روی تبلیغ محصولات شرکتی گیر کرده که با تولید دوغ خود را به بازار ایران معرفی کرد و حالا کسب و کارش را توسعه داده و با برخی اقلام دیگر، می کوشد بازار جدیدی برای خود کسب کرده و توسعهای پر سود را تجربه کند. شرکتی که با افتخار تاکید دارد خط تولید فلان محصولش بهترین نمونه وارداتی از دیگر کشورهاست و لذا خود را قابل اطمینان جلوه میدهد.
این ادعا زمانی جالب توجه به نظر میرسد که بدانیم شواهد و قرائنی در نقض شان به دست آمده که عرضه شان به این شرکت، واکنش عجیب ایشان را به دنبال داشته است. آنقدر عجیب که برخی را مجاب کرده پیگیری حقوقی ماجرا را در دستور کار قرار دهند تا دریابند چگونه شرکتی با آن همه ادعا، نگران کشف گریس و مگس در محصولات خوراکی اش نیست؟!
ماجرایی که بهتر است برای آگاهی بهتر از جزئیات آن، پای سخن فردی بنشینیم که مدتی است تماس با کارمندان و مدیران زیرمجموعه این شرکت به کارهایش افزوده شده و زمانی که پی برده این پیگیریها راه به جایی نمیبرد، ترجیح داده پیگیری حقوقی را در دستور کار قرار دهد و کلیت ماجرا را این گونه شرح میدهد:
« سالهای طولانی است که در این کسب و کار هستم و به فراخور با اتفاقات عجیبی مواجه شده ام، اما این یکی فرق دارد. چند وقت پیش بعد از آنکه پخشِ شرکت برایم محصولات خواسته شده را آورد، متوجه شدم در یکی از بستههای شش تایی دوغ خانواده، یک بطری حاوی لکههایی سیاه است. چیزی شبیه آشغال که با کپک و این موارد فرق داشت.
وقتی تاریخ درج شده روی بطری را با دقت نگاه کردم و متوجه شدم که زمان زیادی تا رسیدن تاریخ انقضای محصول وجود دارد، مجاب شدم با پخش شرکت و سپس با کارخانه تماس بگیرم که ابتدا سعی کردند ماجرا را کپک نشان دهند و محصول را مرجوع کنند، در حالی که خبر نداشتند بنده شغلم پیش از این، لبنیاتی بوده و میدانم کپک چیست و فرقش با آشغال چیست.
روایتی تامل برانگیز و عجیب که به تاکید این فرد که سوپرمارکتی در یکی از محلات تهران دارد، به مجادله کلامی پشت تلفن و حضور چند نفر از شرکت در محل کارش نیز منجر شده که تاکید داشته اند تبلیغات پرشمار تلویزیونی محصولات این شرکت، تدبیر مسئولان ارشد کشور برای حمایت از تولیدات داخل و اشتغال زایی است و بر این اساس، کشف چند بطری دوغ حاوی اشای خارجی موجب نمیشود تولید داخلی زیر سوال برود و کسی متعرض ایشان شود!
اظهارنظری که این فرد را مجاب کرده پیگیری پرونده را در سازمان تعزیرات شروع کرده و با جدیت در صدد وصول آن به نتیجه باشد چراکه احتمال میدهد این محصولات پر اشکال، گوشهای از اشکالات شرکت هستند که در مرحله بسته بندی و انبارداری و توزیع و پخش به چشم کسی نیامده اند تا حذف شده و از همگان پنهان نگه داشته شوند. احتمالی که دور از ذهن هم نیست، اما بهتر است اظهار نظر در خصوص آن به مجموعههایی مانند وزارت بهداشت و سازمان استاندارد و نهادهای ذیربط دیگر سپرده شود.
منظورمان آن دسته پیامهای بازرگانی است که کافی است یکبار با کنترل تلویزیون شبکهها را بالا و پایین کرده و رج بزنید تا پی ببرید در چه حجمی تکرار میشوند. تبلیغاتی که در دورههای مختلف ممکن است کمی تغییر کرده و مثلا فلان کفش در رتبه اول پرتکرارترین تبلیغات قرار گیرد یا بهمان روغن و تن ماهی بیسار!
گردونهای که مدتی است سوزنش روی تبلیغ محصولات شرکتی گیر کرده که با تولید دوغ خود را به بازار ایران معرفی کرد و حالا کسب و کارش را توسعه داده و با برخی اقلام دیگر، می کوشد بازار جدیدی برای خود کسب کرده و توسعهای پر سود را تجربه کند. شرکتی که با افتخار تاکید دارد خط تولید فلان محصولش بهترین نمونه وارداتی از دیگر کشورهاست و لذا خود را قابل اطمینان جلوه میدهد.
این ادعا زمانی جالب توجه به نظر میرسد که بدانیم شواهد و قرائنی در نقض شان به دست آمده که عرضه شان به این شرکت، واکنش عجیب ایشان را به دنبال داشته است. آنقدر عجیب که برخی را مجاب کرده پیگیری حقوقی ماجرا را در دستور کار قرار دهند تا دریابند چگونه شرکتی با آن همه ادعا، نگران کشف گریس و مگس در محصولات خوراکی اش نیست؟!
ماجرایی که بهتر است برای آگاهی بهتر از جزئیات آن، پای سخن فردی بنشینیم که مدتی است تماس با کارمندان و مدیران زیرمجموعه این شرکت به کارهایش افزوده شده و زمانی که پی برده این پیگیریها راه به جایی نمیبرد، ترجیح داده پیگیری حقوقی را در دستور کار قرار دهد و کلیت ماجرا را این گونه شرح میدهد:
« سالهای طولانی است که در این کسب و کار هستم و به فراخور با اتفاقات عجیبی مواجه شده ام، اما این یکی فرق دارد. چند وقت پیش بعد از آنکه پخشِ شرکت برایم محصولات خواسته شده را آورد، متوجه شدم در یکی از بستههای شش تایی دوغ خانواده، یک بطری حاوی لکههایی سیاه است. چیزی شبیه آشغال که با کپک و این موارد فرق داشت.
وقتی تاریخ درج شده روی بطری را با دقت نگاه کردم و متوجه شدم که زمان زیادی تا رسیدن تاریخ انقضای محصول وجود دارد، مجاب شدم با پخش شرکت و سپس با کارخانه تماس بگیرم که ابتدا سعی کردند ماجرا را کپک نشان دهند و محصول را مرجوع کنند، در حالی که خبر نداشتند بنده شغلم پیش از این، لبنیاتی بوده و میدانم کپک چیست و فرقش با آشغال چیست.
روایتی تامل برانگیز و عجیب که به تاکید این فرد که سوپرمارکتی در یکی از محلات تهران دارد، به مجادله کلامی پشت تلفن و حضور چند نفر از شرکت در محل کارش نیز منجر شده که تاکید داشته اند تبلیغات پرشمار تلویزیونی محصولات این شرکت، تدبیر مسئولان ارشد کشور برای حمایت از تولیدات داخل و اشتغال زایی است و بر این اساس، کشف چند بطری دوغ حاوی اشای خارجی موجب نمیشود تولید داخلی زیر سوال برود و کسی متعرض ایشان شود!
اظهارنظری که این فرد را مجاب کرده پیگیری پرونده را در سازمان تعزیرات شروع کرده و با جدیت در صدد وصول آن به نتیجه باشد چراکه احتمال میدهد این محصولات پر اشکال، گوشهای از اشکالات شرکت هستند که در مرحله بسته بندی و انبارداری و توزیع و پخش به چشم کسی نیامده اند تا حذف شده و از همگان پنهان نگه داشته شوند. احتمالی که دور از ذهن هم نیست، اما بهتر است اظهار نظر در خصوص آن به مجموعههایی مانند وزارت بهداشت و سازمان استاندارد و نهادهای ذیربط دیگر سپرده شود.