13-12-2019، 17:46
در این مقاله قصد داریم به توصیف جهانهای موازی به زبان ساده بپردازیم؛ به نحوی که مفاهیم به سادگی قابل درک باشند و از نظر علمی هم پشتوانه داشته باشند.
اکثر مقالاتی که در سطح اینترنت و به زبان فارسی در رابطه با جهانهای موازی موجود هستند، یا بیش از حد علمی هستند و یا بیش از حد فانتزی و تخیلی؛ سعی ما در این مقاله این است که وارد توضیحات و مفاهیم پیچیده علمی نشویم و به توضیح جهانهای موازی به زبان ساده و با ذکر مثالهای ملموس بپردازیم. اما برای اینکه از بخش علمی هم جا نیافتیم، مثالهایی که میزنیم به نحوی هستند که مفهوم علمی جهانهای موازی را هم رعایت کنند و درواقع پشتوانه علمی داشته باشند. پس این مقاله، به شما یک درک درست و صحیح از مفهوم کلی جهانهای موازی ارائه میدهد.
آیا وجود جهانهای موازی ثابت شده است؟
اکثر کسانی که نام جهانهای موازی را شنیدهاند، احتمالا فکر میکنند که بحث جهانهای موازی صرفا یک مفهوم تخیلی و فانتزی است که صرفا در ذهن نویسندههای داستانهای علمی تخیلی حیات دارد. اما واقعیت امر این است که وجود جهانهای موازی نه تنها یک نظریه علمی است، بلکه در جامعه علمی هم کسانی که به این نظریه اعتقاد دارند، به مراتب بیشتر از مخالفانش هستند.
نظریه جهانهای موازی از نظر تئوری، و در چارچوب فیزیک کوانتوم، کاملا قابل اثبات است، اما از نظر عملی، هنوز این نظریه ثابت نشده است. تاکنون آزمایشات بیشماری در رابطه با جهانهای موازی صورت گرفته و اتفاقا اکثر آنها هم وجود جهانهای موازی را تایید میکنند، اما این تایید، هنوز به مرحله اثبات نرسیده است. دلیل این موضوع هم بیش از هرچیزی به محدودیت دانش و تجهیزات کنونی بشر برمیگردد.
یک جهان موازی چگونه بوجود میآید؟
نظریه جهانهای موازی یک تئوری و یک ایده کلی است. این موضوع به این معنی است که راجع به بخشهای مختلف آن هم تئوریهای گوناگونی وجود دارد. به عنوان مثال، در رابطه با منشاء پیدایش و تعداد جهانهای موازی هم تئوریهای مختلفی وجود دارد.
در اینجا ما به یکی از پرطرفدارترین تئوریها در این رابطه میپردازیم که به مُوَلِد بودن جهانهای موازی اشاره دارد. پس دقت کنید که این تئوری، صرفا یکی از چندین و چند تئوریای است که در رابطه با نحوه پیدایش و تعداد جهانهای موازی وجود دارد و تازه این بر فرض این است که اصلا نظریه جهانهای موازی، واقعا درست باشد! پس متنی که در پاراگراف بعد میخوانید، حقیقت محض نیست و صرفا یک تئوری پرطرفدار در رابطه با منشاء پیدایش و تعداد جهانهای موازی است:
در ابتدا تنها یک ماده در کل هستی وجود داشته که آن ماده، چگالی یک جهان را در خود جای داده بوده؛ سپس این ماده از درون منفجر شده و بیگ بنگ (Big Bang) را بوجود آورده است. از لحظه به وجود آمدن بیگ بنگ، هر زمانی که یک اتفاقی افتاده و به عنوان مثال یک ماده بوجود آمده، جهانی هم ساخته شده که در آن جهان، هرگز آن اتفاق نیافتاده و آن ماده بوجود نیامده است!
چه تعداد جهان موازی وجود دارد؟
نحوه پیدایش جهانهای موازی، ارتباطی مستقیم با تعداد جهانهای موازی دارد. همانطور که گفته شد، تئوریهای بسیار زیادی در رابطه با نحوه پیدایش جهانهای موازی وجود دارد؛ مثلا یک تئوری پرطرفدار دیگر این است که خود بیگ بنگ، براثر برخورد دو جهان موازی با یکدیگر رخ میدهد و به این ترتیب یک جهان موازی جدید ساخته میشود. بسیاری نظریههای دیگر هم وجود دارد که هرکدام از آنها میتوانند درست باشند و یا حتی ممکن است تمامی آنها اشتباه باشند! اما اگر ما همین تئوریای که پیشتر مطرح کردیم را بخواهیم ادامه دهیم، میتوانیم با یک مثال بسیار ملموس، به نزدیک بینهایت بودن تعداد جهانهای موازی پی ببریم:
یک عابر پیاده را درنظر بگیرید که تصمیم گرفته از خیابان عبور کند. در همان لحظهای که عابر، این تصمیم را گرفته، یک جهان موازی هم ساخته شده که در آن، این تصمیم را نگرفته است. حالا گوشی موبایل یک راننده را درنظر بگیرید که درحال زنگ خوردن است. راننده تصمیم میگیرد این گوشی را جواب دهد. در همین لحظه، جهانی ساخته میشود که آن راننده، گوشی را جواب نمیدهد. در همین حین که راننده در حال صحبت با گوشی است، ناگهان با عابر پیاده تصادف میکند. در همین لحظه، جهانی بوجود میآید که راننده از کنار عابر، عبور کرده است.
حال فرض کنید در جهانی که راننده با عابر پیاده تصادف کرده، آن عابر مُرده است. در همین لحظه، جهان دیگری هم بوجود میآید که آن عابر، تنها به دستش آسیب رسیده است. جهان دیگری وجود دارد که تنها پای عابر صدمه دیده است. جهانی وجود دارد که تصادف جدی نبوده و عابر هیچ صدمهای ندیده است. هرکدام از این جهانها، در ادامه هم جهانهای جدید و متفاوتی را خلق میکنند. مثلا شاید در یکی از جهانهایی که عابر در آن زنده مانده است، بچهدار شده است! حالا تک تک تصمیماتی که آن بچه در طول زندگیاش میگیرد هم مولد جهانهای موازی جدیدی هستند. در بسیاری از جهانهای موازی، خود آن بچه هم دوباره بچهدار میشود و این داستان، ادامه پیدا میکند!
حالا فرض کنید مثلا اون بچه، در یکی از جهانهای موازی بتواند در آینده، درمان سرطان را کشف کند و زندگی میلیونها انسان را نجات دهد. هرکدام از آن انسانها، صرفا بخاطر زنده بودنشان، تصمیماتی گرفتهاند و اتفاقاتی را رقم زدهاند که هرکدام این تصمیمات و اتفاقات هم دنیای موازی جداگانهای را خلق کرده است! حالا به این فکر کنید که چند تصادف در دنیا بوجود میآید؟ هرکدام این تصادفها میتوانند درنهایت منجر به خلق میلیونها جهان موازی شوند که هرکدام از این جهانها هم میتوانند به میلیاردها جهان دیگر ختم شوند و همینطور الی آخر!
مثال بالا، تنها یک نمونه ملموس از تئوریای بود که پیشتر به آن پرداختیم و هدف از این مثال این بود که یک ایده و ماهیت کلی در رابطه با نحوه پیدایش و تعداد جهانهای موازی پیدا کنید…
آیا فقط تصمیمات انسان، جهانهای موازی را به وجود میآورد؟
خیر! هیچ نظریه قابل استنادی در رابطه با جهانهای موازی وجود ندارد که ساخته شدن و یا تعداد جهانهای موازی را صرفا محدود به تصمیمات انسان بکند. در تمامی تئوریهای قابل استنادی که در رابطه با جهانهای موازی وجود دارد، جهانهایی هم توصیف شدهاند که در آنها اصلا انسان بوجود نیامده است. پس براساس برخی تئوریها، درست است که انسان میتواند با تصمیمات خودش و اتفاقاتی که رقم میزند، جهانهای موازی خلق کند، اما هیچ تئوریای وجود ندارد که خلق جهانهای موازی را محدود به تصمیمات انسان کند
آیا ممکن است یک جهان موازی دقیقا شبیه جهان ما وجود داشته باشد؟
پاسخ به این سوال بستگی دارد که کدام تئوری در رابطه با جهانهای موازی را تئوری درست بنامیم. برخی از این تئوریها، مثل تئوریای که پیشتر بهش پرداختیم، وجود همزمان جهانهای مشابه هم را قبول ندارند. طبق تئوریای که ما اینجا بهش پرداختیم، تنها زمانی جهان موازی ساخته میشود که یک اتفاق رخ دهد. درنتیجه، جهانهایی موازی وجود دارند که گذشتهای کاملا یکسان با ما دارند، اما قطعا یک اتفاق، آن جهانها را از جهان ما جدا کرده و همان اتفاق، چیزی است که باعث تفاوت جهان ما با آن جهانها میشود.
اما اگر به تئوریای بپردازیم که منشاء پیدایش جهانهای موازی را اتفاقات نمیداند و معتقد است بینهایت جهان موازی به صورت همزمان ساخته شده و مستقل از هم درحال گسترش هستند، آن وقت میتوانیم بگوییم که بر اساس آمار و احتمالات، ممکن است جهانهای دیگری هم وجود داشته باشد که نه تنها تا این لحظه مشابه جهان ما بودهاند، بلکه آیندهای مشابه با جهان ما هم خواهند داشت.
جهانهای موازی کجا هستند؟
اگر وجود جهانهای موازی را قطعی بدانیم، آن وقت به یک تئوری بسیار پرطرفدار و البته جالب در رابطه با مکان جهانهای موازی برمیخوریم! این تئوری میگوید تمام جهانهای موازی، دقیقا در یک نقطه قرار گرفتهاند، اما درحال ارتعاش با فرکانسهایی مختلف هستند. به همین دلیل، بینهایت جهان موازی، در آن واحد، در یکجا قرار گرفتهاند. تئوریهای دیگری هم در این رابطه وجود دارد، اما تئوریای که گفته شد، یکی از پرطرفدارترینهاست، اگر البته به تنهایی، پرطرفدارترین نباشد!
آیا میتوان به جهانهای موازی سفر کرد؟
پاسخ این سوال انقدر طولانی و پیچیده است که نه تنها در قالب این مقاله نمیگنجد، بلکه حتی در یک کتاب هم نمیشود آن را کامل پوشش داد. پاسخ کوتاهی که میتوان به این سوال داد، این است که حداقل با علم کنونی بشر، احتمال سفر به جهانهای موازی نزدیک به صفر است.
البته فانتزیهایی وجود دارند که مثلا مرگ، میتواند انسان را به یک جهان موازی ببرد، اما واضح است که هرگز نمیتوان این موضوع را به صورت علمی مطرح کرد و درنتیجه، نمیتواند آن را به صورت علمی رد و یا تایید کرد. پس از نظر علمی، احتمال سفر به دنیاهای موازی، حتی اگر وجود آنها را قطعی بدانیم، نزدیک به صفر است. مگر اینکه در آینده علم و تجهیزات بشر انقدر پیشرفته شود که بتواند منحنی فضا زمان را تحت کنترل خودش دراورد که این موضوع بسیار بعید است. هرچند غیرممکن هم نیست!
آیا ما در یک جهان موازی زندگی میکنیم؟
با فرض اینکه جهانهای موازی واقعا وجود دارند، آنگاه ما قطعا در یک جهان موازی زندگی میکنیم!
آیا جهان ما واقعی است؟
اینجا کمی قضیه پیچیده میشود! اگر وجود جهانهای موازی را بپذیریم و همان تئوریای که پیشتر بهش پرداختیم را تئوری صحیح بنامیم، آنگاه با نگاهی به آمار و احتمالات، نتیجه میگیریم که به احتمال بسیار زیاد، جهان ما، آن جهان ابتدایی نیست و صرفا یکی از ورژنها یا کپیهایی است که دراثر یک اتفاق، بوجود آمده است. اما حتی اگر اینگونه هم باشد، باز هم جهان ما از نظر فیزیکی و علمی، واقعی است. اما از نظر فلسفی، جای بحث بسیار دارد که این بحث، کاملا از چارچوب این مقاله خارج است.
به پایان این مقاله رسیدیم؛ همانطور که چندین بار گفته شد، هیچکدام از تئوریهایی که بالاتر به آنها پرداختیم، اثبات نشدهاند، چون اصلا نظریه وجود جهانهای موازی، یک نظریه اثباتشده نیست. اما چون دانشمندان و فیزیکدانان بسیار زیادی معتقدند تنها راه پاسخ دادن به برخی سوالهای حل نشده و استثناهای فیزیک، وجود جهانهای موازی است، به همین دلیل، بسیاری از دانشمندان هم به طرح تئوریهای مختلف در رابطه با جهانهای موازی پرداختهاند. پس هیچکدام از مواردی که در این مقاله گفته شد، اولا قطعی نیستند و دوما، تنها تئوری موجود نیستند؛ اما به شما یک درک صحیح و درست از مفهوم و ماهیت کلی نظریه علمی جهانهای موازی ارائه میدهند.
اکثر مقالاتی که در سطح اینترنت و به زبان فارسی در رابطه با جهانهای موازی موجود هستند، یا بیش از حد علمی هستند و یا بیش از حد فانتزی و تخیلی؛ سعی ما در این مقاله این است که وارد توضیحات و مفاهیم پیچیده علمی نشویم و به توضیح جهانهای موازی به زبان ساده و با ذکر مثالهای ملموس بپردازیم. اما برای اینکه از بخش علمی هم جا نیافتیم، مثالهایی که میزنیم به نحوی هستند که مفهوم علمی جهانهای موازی را هم رعایت کنند و درواقع پشتوانه علمی داشته باشند. پس این مقاله، به شما یک درک درست و صحیح از مفهوم کلی جهانهای موازی ارائه میدهد.
آیا وجود جهانهای موازی ثابت شده است؟
اکثر کسانی که نام جهانهای موازی را شنیدهاند، احتمالا فکر میکنند که بحث جهانهای موازی صرفا یک مفهوم تخیلی و فانتزی است که صرفا در ذهن نویسندههای داستانهای علمی تخیلی حیات دارد. اما واقعیت امر این است که وجود جهانهای موازی نه تنها یک نظریه علمی است، بلکه در جامعه علمی هم کسانی که به این نظریه اعتقاد دارند، به مراتب بیشتر از مخالفانش هستند.
نظریه جهانهای موازی از نظر تئوری، و در چارچوب فیزیک کوانتوم، کاملا قابل اثبات است، اما از نظر عملی، هنوز این نظریه ثابت نشده است. تاکنون آزمایشات بیشماری در رابطه با جهانهای موازی صورت گرفته و اتفاقا اکثر آنها هم وجود جهانهای موازی را تایید میکنند، اما این تایید، هنوز به مرحله اثبات نرسیده است. دلیل این موضوع هم بیش از هرچیزی به محدودیت دانش و تجهیزات کنونی بشر برمیگردد.
یک جهان موازی چگونه بوجود میآید؟
نظریه جهانهای موازی یک تئوری و یک ایده کلی است. این موضوع به این معنی است که راجع به بخشهای مختلف آن هم تئوریهای گوناگونی وجود دارد. به عنوان مثال، در رابطه با منشاء پیدایش و تعداد جهانهای موازی هم تئوریهای مختلفی وجود دارد.
در اینجا ما به یکی از پرطرفدارترین تئوریها در این رابطه میپردازیم که به مُوَلِد بودن جهانهای موازی اشاره دارد. پس دقت کنید که این تئوری، صرفا یکی از چندین و چند تئوریای است که در رابطه با نحوه پیدایش و تعداد جهانهای موازی وجود دارد و تازه این بر فرض این است که اصلا نظریه جهانهای موازی، واقعا درست باشد! پس متنی که در پاراگراف بعد میخوانید، حقیقت محض نیست و صرفا یک تئوری پرطرفدار در رابطه با منشاء پیدایش و تعداد جهانهای موازی است:
در ابتدا تنها یک ماده در کل هستی وجود داشته که آن ماده، چگالی یک جهان را در خود جای داده بوده؛ سپس این ماده از درون منفجر شده و بیگ بنگ (Big Bang) را بوجود آورده است. از لحظه به وجود آمدن بیگ بنگ، هر زمانی که یک اتفاقی افتاده و به عنوان مثال یک ماده بوجود آمده، جهانی هم ساخته شده که در آن جهان، هرگز آن اتفاق نیافتاده و آن ماده بوجود نیامده است!
چه تعداد جهان موازی وجود دارد؟
نحوه پیدایش جهانهای موازی، ارتباطی مستقیم با تعداد جهانهای موازی دارد. همانطور که گفته شد، تئوریهای بسیار زیادی در رابطه با نحوه پیدایش جهانهای موازی وجود دارد؛ مثلا یک تئوری پرطرفدار دیگر این است که خود بیگ بنگ، براثر برخورد دو جهان موازی با یکدیگر رخ میدهد و به این ترتیب یک جهان موازی جدید ساخته میشود. بسیاری نظریههای دیگر هم وجود دارد که هرکدام از آنها میتوانند درست باشند و یا حتی ممکن است تمامی آنها اشتباه باشند! اما اگر ما همین تئوریای که پیشتر مطرح کردیم را بخواهیم ادامه دهیم، میتوانیم با یک مثال بسیار ملموس، به نزدیک بینهایت بودن تعداد جهانهای موازی پی ببریم:
یک عابر پیاده را درنظر بگیرید که تصمیم گرفته از خیابان عبور کند. در همان لحظهای که عابر، این تصمیم را گرفته، یک جهان موازی هم ساخته شده که در آن، این تصمیم را نگرفته است. حالا گوشی موبایل یک راننده را درنظر بگیرید که درحال زنگ خوردن است. راننده تصمیم میگیرد این گوشی را جواب دهد. در همین لحظه، جهانی ساخته میشود که آن راننده، گوشی را جواب نمیدهد. در همین حین که راننده در حال صحبت با گوشی است، ناگهان با عابر پیاده تصادف میکند. در همین لحظه، جهانی بوجود میآید که راننده از کنار عابر، عبور کرده است.
حال فرض کنید در جهانی که راننده با عابر پیاده تصادف کرده، آن عابر مُرده است. در همین لحظه، جهان دیگری هم بوجود میآید که آن عابر، تنها به دستش آسیب رسیده است. جهان دیگری وجود دارد که تنها پای عابر صدمه دیده است. جهانی وجود دارد که تصادف جدی نبوده و عابر هیچ صدمهای ندیده است. هرکدام از این جهانها، در ادامه هم جهانهای جدید و متفاوتی را خلق میکنند. مثلا شاید در یکی از جهانهایی که عابر در آن زنده مانده است، بچهدار شده است! حالا تک تک تصمیماتی که آن بچه در طول زندگیاش میگیرد هم مولد جهانهای موازی جدیدی هستند. در بسیاری از جهانهای موازی، خود آن بچه هم دوباره بچهدار میشود و این داستان، ادامه پیدا میکند!
حالا فرض کنید مثلا اون بچه، در یکی از جهانهای موازی بتواند در آینده، درمان سرطان را کشف کند و زندگی میلیونها انسان را نجات دهد. هرکدام از آن انسانها، صرفا بخاطر زنده بودنشان، تصمیماتی گرفتهاند و اتفاقاتی را رقم زدهاند که هرکدام این تصمیمات و اتفاقات هم دنیای موازی جداگانهای را خلق کرده است! حالا به این فکر کنید که چند تصادف در دنیا بوجود میآید؟ هرکدام این تصادفها میتوانند درنهایت منجر به خلق میلیونها جهان موازی شوند که هرکدام از این جهانها هم میتوانند به میلیاردها جهان دیگر ختم شوند و همینطور الی آخر!
مثال بالا، تنها یک نمونه ملموس از تئوریای بود که پیشتر به آن پرداختیم و هدف از این مثال این بود که یک ایده و ماهیت کلی در رابطه با نحوه پیدایش و تعداد جهانهای موازی پیدا کنید…
آیا فقط تصمیمات انسان، جهانهای موازی را به وجود میآورد؟
خیر! هیچ نظریه قابل استنادی در رابطه با جهانهای موازی وجود ندارد که ساخته شدن و یا تعداد جهانهای موازی را صرفا محدود به تصمیمات انسان بکند. در تمامی تئوریهای قابل استنادی که در رابطه با جهانهای موازی وجود دارد، جهانهایی هم توصیف شدهاند که در آنها اصلا انسان بوجود نیامده است. پس براساس برخی تئوریها، درست است که انسان میتواند با تصمیمات خودش و اتفاقاتی که رقم میزند، جهانهای موازی خلق کند، اما هیچ تئوریای وجود ندارد که خلق جهانهای موازی را محدود به تصمیمات انسان کند
آیا ممکن است یک جهان موازی دقیقا شبیه جهان ما وجود داشته باشد؟
پاسخ به این سوال بستگی دارد که کدام تئوری در رابطه با جهانهای موازی را تئوری درست بنامیم. برخی از این تئوریها، مثل تئوریای که پیشتر بهش پرداختیم، وجود همزمان جهانهای مشابه هم را قبول ندارند. طبق تئوریای که ما اینجا بهش پرداختیم، تنها زمانی جهان موازی ساخته میشود که یک اتفاق رخ دهد. درنتیجه، جهانهایی موازی وجود دارند که گذشتهای کاملا یکسان با ما دارند، اما قطعا یک اتفاق، آن جهانها را از جهان ما جدا کرده و همان اتفاق، چیزی است که باعث تفاوت جهان ما با آن جهانها میشود.
اما اگر به تئوریای بپردازیم که منشاء پیدایش جهانهای موازی را اتفاقات نمیداند و معتقد است بینهایت جهان موازی به صورت همزمان ساخته شده و مستقل از هم درحال گسترش هستند، آن وقت میتوانیم بگوییم که بر اساس آمار و احتمالات، ممکن است جهانهای دیگری هم وجود داشته باشد که نه تنها تا این لحظه مشابه جهان ما بودهاند، بلکه آیندهای مشابه با جهان ما هم خواهند داشت.
جهانهای موازی کجا هستند؟
اگر وجود جهانهای موازی را قطعی بدانیم، آن وقت به یک تئوری بسیار پرطرفدار و البته جالب در رابطه با مکان جهانهای موازی برمیخوریم! این تئوری میگوید تمام جهانهای موازی، دقیقا در یک نقطه قرار گرفتهاند، اما درحال ارتعاش با فرکانسهایی مختلف هستند. به همین دلیل، بینهایت جهان موازی، در آن واحد، در یکجا قرار گرفتهاند. تئوریهای دیگری هم در این رابطه وجود دارد، اما تئوریای که گفته شد، یکی از پرطرفدارترینهاست، اگر البته به تنهایی، پرطرفدارترین نباشد!
آیا میتوان به جهانهای موازی سفر کرد؟
پاسخ این سوال انقدر طولانی و پیچیده است که نه تنها در قالب این مقاله نمیگنجد، بلکه حتی در یک کتاب هم نمیشود آن را کامل پوشش داد. پاسخ کوتاهی که میتوان به این سوال داد، این است که حداقل با علم کنونی بشر، احتمال سفر به جهانهای موازی نزدیک به صفر است.
البته فانتزیهایی وجود دارند که مثلا مرگ، میتواند انسان را به یک جهان موازی ببرد، اما واضح است که هرگز نمیتوان این موضوع را به صورت علمی مطرح کرد و درنتیجه، نمیتواند آن را به صورت علمی رد و یا تایید کرد. پس از نظر علمی، احتمال سفر به دنیاهای موازی، حتی اگر وجود آنها را قطعی بدانیم، نزدیک به صفر است. مگر اینکه در آینده علم و تجهیزات بشر انقدر پیشرفته شود که بتواند منحنی فضا زمان را تحت کنترل خودش دراورد که این موضوع بسیار بعید است. هرچند غیرممکن هم نیست!
آیا ما در یک جهان موازی زندگی میکنیم؟
با فرض اینکه جهانهای موازی واقعا وجود دارند، آنگاه ما قطعا در یک جهان موازی زندگی میکنیم!
آیا جهان ما واقعی است؟
اینجا کمی قضیه پیچیده میشود! اگر وجود جهانهای موازی را بپذیریم و همان تئوریای که پیشتر بهش پرداختیم را تئوری صحیح بنامیم، آنگاه با نگاهی به آمار و احتمالات، نتیجه میگیریم که به احتمال بسیار زیاد، جهان ما، آن جهان ابتدایی نیست و صرفا یکی از ورژنها یا کپیهایی است که دراثر یک اتفاق، بوجود آمده است. اما حتی اگر اینگونه هم باشد، باز هم جهان ما از نظر فیزیکی و علمی، واقعی است. اما از نظر فلسفی، جای بحث بسیار دارد که این بحث، کاملا از چارچوب این مقاله خارج است.
به پایان این مقاله رسیدیم؛ همانطور که چندین بار گفته شد، هیچکدام از تئوریهایی که بالاتر به آنها پرداختیم، اثبات نشدهاند، چون اصلا نظریه وجود جهانهای موازی، یک نظریه اثباتشده نیست. اما چون دانشمندان و فیزیکدانان بسیار زیادی معتقدند تنها راه پاسخ دادن به برخی سوالهای حل نشده و استثناهای فیزیک، وجود جهانهای موازی است، به همین دلیل، بسیاری از دانشمندان هم به طرح تئوریهای مختلف در رابطه با جهانهای موازی پرداختهاند. پس هیچکدام از مواردی که در این مقاله گفته شد، اولا قطعی نیستند و دوما، تنها تئوری موجود نیستند؛ اما به شما یک درک صحیح و درست از مفهوم و ماهیت کلی نظریه علمی جهانهای موازی ارائه میدهند.