12-03-2019، 13:40
کویرم یه کویرِ خشک و تنها ، کویر هم صحبتش باد و سرآبه
کویر رویایِ دریا توو سرش نیست ، پایِ قصه ــَم بشین حالم خرابه
♫♫♫♫♫♫
دریغ از یه جوونه توو وجودم ، تمومِ ریشه هام بی برگ و باره
از اشک هایِ خودم سینم تَرَک خورد ، تنم از دور شبیهِ شوره زاره
نه کوهی دورمه تا کم میارم ، بهش تکیه کنم آروم بگیرم
نه دریا دورمه تا غرقِ من شه ، نه ساحل میشم اونجوری بمیرم
جوون بودم شبیهِ جنگلایی ، که الآن سرِ راهت رو گرفتن
سرت راهت تمومِ جنگلا سوخت ، تا چشمات رنگِ دریا رو ببینن
♫♫♫♫♫♫
یه شب بغضم گرفت فکرت منو برد ، از اون شب با خیالت هم نشینم
با این حالی که امشب توو سرم هست ، محاله صبحِ فردا رو ببینم
یه شب چشمامو بستم خواب دیدم ، داره بارون میاد از ابرِ مُرده
یه روز چشمامو وا کردم نبودی ، دیدم سیل اومده دنیامو بُرده
توو رویایِ یه دریا توو سرت بود ، دلم دریا شد و رفتی ندیدی
تو رفتی ردِ بارونو بگیری ، تو رفتی و به دریا نرسیدی
کسی از خلوتم چیزی ندیده ، کویر از خلوتش بیرون نمیره
کویر رویایِ دریا توو سرش نیست ، کویر تا آخرِ قصه کویره
نه کوهی دورمه تا کم میارم ، بهش تکیه کنم آروم بگیرم
نه دریا دورمه تا غرقِ من شه ، نه ساحل میشم اونجوری بمیرم
♫♫♫♫♫♫