امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان دوستی دختر و پسرای امروزی و دلیل این همه خیانت

#21
صبـــــــر کن....
کمی آهسته تر برو....
بگذار رفتنت را ثبت کنم در یادم
میدانم دیگر برگشتنی در کار نیســت
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان دوستی دختر و پسرای امروزی و دلیل این همه خیانت 3
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
آگهی
#22
آنقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم
که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم زمین را از زیر پاییم بکشند…...
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط pink♥angel
#23
"خداحافظی ات "

عجب خرابه ای به بار آورده!

نگاه کن ...

مدت هاست در تلاشند

مرا از زیر آوار تنهایی هایم بیرون کشند!
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
#24
زمان می گذرد و زمانه پیر می شود
تنها یاد توست که هر ثانیه
در دلم جوانه می زند
تو تکرار می شوی و من
هر روز بشوق حضورت
دلتنگ می شوم
تیک تاک ثانیه ها
به وقت قرار عاشقیست
ساعتم را به وقت دلم کوک کرده ام
چون ثانیه ها را
تند تند می شمارد
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط pink♥angel
#25
شاید تو

سکوت میان کلامم بـاشی

دیده نمیشوی

اما مـن، تـو را اِحساس مـیکنم

شاید تو

هیاهـوی قلبم باشی

شنیده نمیشوی

اما من، تـو را نـفس مـیکشم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان دوستی دختر و پسرای امروزی و دلیل این همه خیانت 3
پاسخ
#26
داور قلبم نه سوت دارد

نه کارت قرمز...

راحت باش...

تا دلت می خواهد خطا کن.

سکوت میکنم باز هم سکوت میکنم .....
پاسخ
آگهی
#27
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی
پاسخ
#28
تنهاکه باشی .....گاهی آرزو میکنی که یک نفر صدات کنه......

حتی اشتباهی...!!!!!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان دوستی دختر و پسرای امروزی و دلیل این همه خیانت 3
پاسخ
#29
انکه دستش را انقدر محکم گرفته ای دیروز عاشق من بود

دستانت را خسته نکن دیر یا زود تو هم تنهایی...
مـَسـيـرُ
مـيـشـهـ
سـاخـت از
رو
هَـدَفـ
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl
#30
به خورشید
التماس کردم
برای چند لحظه بایستد،
حرف های من و این سایه
هنوز تمام نشده
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان دوستی دختر و پسرای امروزی و دلیل این همه خیانت 3
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان