26-02-2019، 18:34
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مجموعه کتاب های «موغام شور» از آثار فرامرز گرمرودی پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی روز یکشنبه ۵ اسفند ماه در سالن کنفرانس فرهنگسرای نیاوران تهران رونمایی شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست خبری و مراسم رونمایی از مجموعه کتاب «موغام شور» اثر فرامرز گرمارودی و همکاری الشن منصوراف عصر روز یکشنبه ۵ اسفند با با حضور فرامرز گرمارودی، دامون شش بلوکی، بابک خضرائی در سالن کنفرانس فرهنگسرای نیاوران برگزار شد. این در حالی است که در ادامه برنامه کارگاه پژوهشی «مبانی تطبیقی موسیقی مقامات آذربایجان و ردیف دستگاهی ایران» برگزار شد.
مفهوم دستگاهی را تنها در موسیقی ایران و جمهوری آذربایجان میتوان دید
بابک خضرائی محقق موسیقی دستگاهی در ابتدای این مراسم گفت:اگرچه مرزهای ایران و آذربایجان ۲۰۰ سال است که جدا شده اما اشتراکات فرهنگی این دو کشور از قرن ها پیش وجود داشته است. به همین دلیل مطالعه موسیقی در بخش دستگاهی و پاسخ به سئوالات در این زمینه برای ایرانیها و کسانی که در جمهوری آذربایجان هستند بدون مطالعه این دو سنت امکان پذیر نیست. به همین جهت این دو کشور نیازمند این روابط فرهنگی هستند .
وی به مبحث ثبت تار توسط کشور آذربایجان اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه ثبت این ساز حواشی زیادی ایجاد کرد اما در ادامه ثبت کمانچه بهنام دو کشور در یونسکو نشان داد که همکاری در این زمینه دشوار نیست و ما نیازمند رفع سوتفاهمها هستیم. مسلما هیچ کشوری مانند آذربایجان با کشور ماه مشترکات فرهنگی علی الخصوص در موسیقی ندارد.
بسیاری از کشورهای همجوار سنت آوازی ایران و آذربایجان به عنوان غنیترین سنتهای آوازی منطقه شناخته میشود. این پیوندها و فرهنگ مشترک را چرا باید به خاطر مسائل قومگرایانه نادیده گرفت؟ خضرائی ادامه داد: مفهوم دستگاه را تنها در موسیقی ایران و موسیقی جمهوری آذربایجان میتوان دید. البته آنچه در ایران دستگاه نامیده میشود، در آذربایجان موغام میگویند. مثلاً درآمد در آذربایجان معادل پیشدرآمد در ایران است و آنچه در ایران درآمد گفته میشود در آذربایجان مایه میگویند. اما با این حال اشتراکات مفهومی زیادی وجود دارد. از بیات ترک و آذربایجانی که بگذریم، گوشههای دیگری مثل «گرایلی» و احتمالأ قرچه و مجسلی هم نامهای ترکی در ردیف موسیقی ایران هستند و در آذربایجان هم نامها و اصطلاحات فارسی بسیاری دیده میشود. البته در بسیاری از کشورهای همجوار سنت آوازی ایران و آذربایجان به عنوان غنیترین سنتهای آوازی منطقه شناخته میشود. این پیوندها و فرهنگ مشترک را چرا باید به خاطر مسائل قومگرایانه نادیده گرفت؟ در میان این منازعات فرهنگ است که ضربه میخورد.
این محقق درباره کتاب«موغام شور» هم گفت: در این کتاب فواصل سهربع پردهای نوشته نشده و اصطلاحا تعدیل انجام شده است، اما آقای گرمارودی عملاً در اجرا فواصل سه ربع پردهای را اعمال و اجرا کردهاند و دوستان آذربایجانی به شوخی میگویند که ایشان بیماری ربعپرده را در موسیقی آذربایجان رواج میدهد که در واقع این کار بازگشت به سنتهای گذشته آذربایجان است. نوشتن پارتیتور برای آنسامبل سازهای ملی در آذربایجان و انتشار جداگانه بخشهای مربوط به هرساز از امتیازات چاپ این مجموعه است. از نظر صفحهآرایی و مسائل چاپ هم کار بسیار تمیزی است.
وی تاکید کرد: وزن موسیقایی در موسیقی ایران در ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال گذشته عمدتا مبتنی بر وزن عروضی اشعار کلاسیک بوده است ولی بیشتر سنت موسیقایی آذربایجان بر اساس اشعار فولکلوریک شکل گرفته است که وزن عروضی کلاسیک ندارند بنابراین نظام ریتمیک آن تفاوتهایی با اوزان موسیقی ایرانی دارد.
بررسی معضلات موجود میان موسیقی ایران و آذربایجان
دامون شش بلوکی هم در این نشست گفت: این کتاب مجموعه ای از تصانیف و رنگ هایی است که گرمارودی درباره موغام شور نوشته و شامل یک کتاب بزرگ که پارتیتوری از یک ارکستر و ۵ کتاب در کنار آن برای تار کمانچه عود و سازهای بادی و کوبه ای آذربایجانی نوشته شده است. مقدمه این کتاب از ایلگار فهمی از چهره های برجسته آذربایجانی نوشته شده و در بخش آوانگاری هم الشن منصور اف همکاری کرده است
شش بلوکی اضافه کرد: موسیقی در آذربایجان به نام موغام داریم که اینجا به نام ردیف و دستگاه شناخته شده است اما در آذربایجان طی سالهای طولانی به صورت آکادمیک این مسائل در بخش آموزش و اجرا پیگیری شده است اما متاسفانه یکی از معضلات موجود که میان ما و آذربایجان وجود دارد بحث تفکیک های سیاسی است که باعث شده فاصله میان دو کشور به وجود بیاید در صورتی که این دو کشور کاملا از یک فرهنگ هستند .به هر حال طی سالها موسیقی در آذربایجان در شیوه اجرایی مانند مبانی تطبیقی که شامل تطبیق گوشه ها، تطبیق دستگاه ها و ریشه های مشترک و گوشه هایی که در حال حاضر در کشور ما وجود ندارد ،تفاوت هایی دارد.
به صداهایی غیر از صدای استاد شجریان هم نیاز داریم
فرامرز گرمرودی هم در این نشست با اشاره به کارکردهای هنر موسیقی گفت: اگر می خواهیم درباره پدیده ای صحبت کنیم باید ببینیم کارکردش در جامعه چیست. آن وقت حاشیه ها در مورد آن کم خواهد شد؛ کارکرد هنر انسان سازی است و مرزی هم ندارد؛ هنر موسیقی با همه شاخه های هنری برابری می کند؛ زیبا سازی روح یکی از کارکردهای عمومی موسیقی است ؛ اگر به موسیقی به این شکل نگاه کنیم در گوشه گوشه این سرزمین و مناطق مختلف اش نواهایی پیدا می شود که بعدها به آنها موسیقی دستگاهی و موغامی گفته می شود.
وی با اشاره به این نکته موسیقی موغامات آذربایجان در دل و جان مردم رفته است،گفت: در ایران هنرمندان پرداختن به موسیقی به شکل ساده را نمی پذیرند اما انچه باعث پیشرفت موسیقی در آذربایجان شده این است که موسیقی در زندگی مردم جاری است حتی مردم عادی هم می انند گوشه و دستگاه چیست؛ نوازندگان مطرح این کشور در چادرها می نشینند و برای مردم اجرا می کنند همین باعث ارتباط نزدیک مردم با موسیقی می شود .در گذشته ایران موسیقی اشرافی برای سلاطین قاجار بود بعدها آدم های مثل درویش خان و احمد مستوفی به شکل توده ای آن را وارد جامعه کردند امروز تعداد هنرمندان موسیقی زیاد شده است اما ما نیاز داریم از تجربه های دیگران در پیشرفت موسیقی مان استفاده کنیم و از آنها که جلوتر از ما هستند یاد بگیریم ما نیاز داریم غیر از صدای استاد شجریان صداهای دیگری را هم که در کنارمان هستند را گوش دهیم.
مجموعه کتاب های «موغام شور» از آثار فرامرز گرمرودی پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی روز یکشنبه ۵ اسفند ماه در سالن کنفرانس فرهنگسرای نیاوران تهران رونمایی شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست خبری و مراسم رونمایی از مجموعه کتاب «موغام شور» اثر فرامرز گرمارودی و همکاری الشن منصوراف عصر روز یکشنبه ۵ اسفند با با حضور فرامرز گرمارودی، دامون شش بلوکی، بابک خضرائی در سالن کنفرانس فرهنگسرای نیاوران برگزار شد. این در حالی است که در ادامه برنامه کارگاه پژوهشی «مبانی تطبیقی موسیقی مقامات آذربایجان و ردیف دستگاهی ایران» برگزار شد.
مفهوم دستگاهی را تنها در موسیقی ایران و جمهوری آذربایجان میتوان دید
بابک خضرائی محقق موسیقی دستگاهی در ابتدای این مراسم گفت:اگرچه مرزهای ایران و آذربایجان ۲۰۰ سال است که جدا شده اما اشتراکات فرهنگی این دو کشور از قرن ها پیش وجود داشته است. به همین دلیل مطالعه موسیقی در بخش دستگاهی و پاسخ به سئوالات در این زمینه برای ایرانیها و کسانی که در جمهوری آذربایجان هستند بدون مطالعه این دو سنت امکان پذیر نیست. به همین جهت این دو کشور نیازمند این روابط فرهنگی هستند .
وی به مبحث ثبت تار توسط کشور آذربایجان اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه ثبت این ساز حواشی زیادی ایجاد کرد اما در ادامه ثبت کمانچه بهنام دو کشور در یونسکو نشان داد که همکاری در این زمینه دشوار نیست و ما نیازمند رفع سوتفاهمها هستیم. مسلما هیچ کشوری مانند آذربایجان با کشور ماه مشترکات فرهنگی علی الخصوص در موسیقی ندارد.
بسیاری از کشورهای همجوار سنت آوازی ایران و آذربایجان به عنوان غنیترین سنتهای آوازی منطقه شناخته میشود. این پیوندها و فرهنگ مشترک را چرا باید به خاطر مسائل قومگرایانه نادیده گرفت؟ خضرائی ادامه داد: مفهوم دستگاه را تنها در موسیقی ایران و موسیقی جمهوری آذربایجان میتوان دید. البته آنچه در ایران دستگاه نامیده میشود، در آذربایجان موغام میگویند. مثلاً درآمد در آذربایجان معادل پیشدرآمد در ایران است و آنچه در ایران درآمد گفته میشود در آذربایجان مایه میگویند. اما با این حال اشتراکات مفهومی زیادی وجود دارد. از بیات ترک و آذربایجانی که بگذریم، گوشههای دیگری مثل «گرایلی» و احتمالأ قرچه و مجسلی هم نامهای ترکی در ردیف موسیقی ایران هستند و در آذربایجان هم نامها و اصطلاحات فارسی بسیاری دیده میشود. البته در بسیاری از کشورهای همجوار سنت آوازی ایران و آذربایجان به عنوان غنیترین سنتهای آوازی منطقه شناخته میشود. این پیوندها و فرهنگ مشترک را چرا باید به خاطر مسائل قومگرایانه نادیده گرفت؟ در میان این منازعات فرهنگ است که ضربه میخورد.
این محقق درباره کتاب«موغام شور» هم گفت: در این کتاب فواصل سهربع پردهای نوشته نشده و اصطلاحا تعدیل انجام شده است، اما آقای گرمارودی عملاً در اجرا فواصل سه ربع پردهای را اعمال و اجرا کردهاند و دوستان آذربایجانی به شوخی میگویند که ایشان بیماری ربعپرده را در موسیقی آذربایجان رواج میدهد که در واقع این کار بازگشت به سنتهای گذشته آذربایجان است. نوشتن پارتیتور برای آنسامبل سازهای ملی در آذربایجان و انتشار جداگانه بخشهای مربوط به هرساز از امتیازات چاپ این مجموعه است. از نظر صفحهآرایی و مسائل چاپ هم کار بسیار تمیزی است.
وی تاکید کرد: وزن موسیقایی در موسیقی ایران در ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال گذشته عمدتا مبتنی بر وزن عروضی اشعار کلاسیک بوده است ولی بیشتر سنت موسیقایی آذربایجان بر اساس اشعار فولکلوریک شکل گرفته است که وزن عروضی کلاسیک ندارند بنابراین نظام ریتمیک آن تفاوتهایی با اوزان موسیقی ایرانی دارد.
بررسی معضلات موجود میان موسیقی ایران و آذربایجان
دامون شش بلوکی هم در این نشست گفت: این کتاب مجموعه ای از تصانیف و رنگ هایی است که گرمارودی درباره موغام شور نوشته و شامل یک کتاب بزرگ که پارتیتوری از یک ارکستر و ۵ کتاب در کنار آن برای تار کمانچه عود و سازهای بادی و کوبه ای آذربایجانی نوشته شده است. مقدمه این کتاب از ایلگار فهمی از چهره های برجسته آذربایجانی نوشته شده و در بخش آوانگاری هم الشن منصور اف همکاری کرده است
شش بلوکی اضافه کرد: موسیقی در آذربایجان به نام موغام داریم که اینجا به نام ردیف و دستگاه شناخته شده است اما در آذربایجان طی سالهای طولانی به صورت آکادمیک این مسائل در بخش آموزش و اجرا پیگیری شده است اما متاسفانه یکی از معضلات موجود که میان ما و آذربایجان وجود دارد بحث تفکیک های سیاسی است که باعث شده فاصله میان دو کشور به وجود بیاید در صورتی که این دو کشور کاملا از یک فرهنگ هستند .به هر حال طی سالها موسیقی در آذربایجان در شیوه اجرایی مانند مبانی تطبیقی که شامل تطبیق گوشه ها، تطبیق دستگاه ها و ریشه های مشترک و گوشه هایی که در حال حاضر در کشور ما وجود ندارد ،تفاوت هایی دارد.
به صداهایی غیر از صدای استاد شجریان هم نیاز داریم
فرامرز گرمرودی هم در این نشست با اشاره به کارکردهای هنر موسیقی گفت: اگر می خواهیم درباره پدیده ای صحبت کنیم باید ببینیم کارکردش در جامعه چیست. آن وقت حاشیه ها در مورد آن کم خواهد شد؛ کارکرد هنر انسان سازی است و مرزی هم ندارد؛ هنر موسیقی با همه شاخه های هنری برابری می کند؛ زیبا سازی روح یکی از کارکردهای عمومی موسیقی است ؛ اگر به موسیقی به این شکل نگاه کنیم در گوشه گوشه این سرزمین و مناطق مختلف اش نواهایی پیدا می شود که بعدها به آنها موسیقی دستگاهی و موغامی گفته می شود.
وی با اشاره به این نکته موسیقی موغامات آذربایجان در دل و جان مردم رفته است،گفت: در ایران هنرمندان پرداختن به موسیقی به شکل ساده را نمی پذیرند اما انچه باعث پیشرفت موسیقی در آذربایجان شده این است که موسیقی در زندگی مردم جاری است حتی مردم عادی هم می انند گوشه و دستگاه چیست؛ نوازندگان مطرح این کشور در چادرها می نشینند و برای مردم اجرا می کنند همین باعث ارتباط نزدیک مردم با موسیقی می شود .در گذشته ایران موسیقی اشرافی برای سلاطین قاجار بود بعدها آدم های مثل درویش خان و احمد مستوفی به شکل توده ای آن را وارد جامعه کردند امروز تعداد هنرمندان موسیقی زیاد شده است اما ما نیاز داریم از تجربه های دیگران در پیشرفت موسیقی مان استفاده کنیم و از آنها که جلوتر از ما هستند یاد بگیریم ما نیاز داریم غیر از صدای استاد شجریان صداهای دیگری را هم که در کنارمان هستند را گوش دهیم.