عصر اژدها۲ – نقد و بررسی

[B I N A M]

عنوان: Dragon Age II پلتفرم: Xbox360 / PS3 / PC سازنده: BioWare سبک: نقش افرینی در اینجا از استدیوی بایوور (BioWare) و بازی عصر اژدها۲ صحبت میکنیم ، استدیویی که دنباله های موفقی مانند <<دروازه بالدور>> و Mass Effect 2 دارد. مطمعنا <<عصر اژدها: ریشه ها>> درمیان سه بازی برتری قرار دارد که استدیوی بایوور تا به امروز ساخته است . استدیوی بایوور به جای استفاده از فرمول اول و ساخت دنباله بازی ، از فرمل دوم استفاده کرده و با تغییر ساختار در برخی از امکانات بازی ، عصر اژدها را از یک بازی بی نظیر و بدون نقص به یک بازی خوب بدل کرده است. با این حال عصر اژدها۲ به عنوان یک محصول مستقل ، بازی نقش افرینی خوبی است و تنها با بازی قبلی یک محصول ناموفق به حساب می اید. عصر اژدها ۲ تغیرات زیادی را نسبت به بازی قبلی داده که از همان ابتدا مشخص است. داستان گیم شما را مجبور می کند به عنوان نژاد انسان بازی کنید و تنها می توانید جنسیت خود را تغیر داده و در یکی از سه کلاس جنگجو (Warrior) جادو گر (Mage) و Rouge بازی را شروع کنید. این اجبار و محدودیت به این دلیل است که نام قهرمان داستان هاوک است و بر خلاف بازی قبلی به صورت کامل صدا گذری شده است. عصر اژدها ۲ در استفاده از این روش کاملا از بازی دیگر این استدیو ، یعنی بازی: Mass Effect الهام گرفته و در این روش قهرمان داستان تمام دیالوگ های خود را با صدا بیان میکند.

داستان بازی به زمانی باز میگردد که شما به همراه خانواده تان در حال فرار از روستای لادرینگ هستید و خود را به شهر کراکوال می رسانید. از این جا به بعد، هدف اصلی و در واقع سربسته و نامفهوم شما این است که در طول سال های پیش رو ، در منطقه، نامی برای خود به دست اورید و از مهاجمی بی پناه به قهرمانی شجاع درشهر بدل شوید. کمبود عجیبی در هدایت داستان وجود دارد. هیچ هدف نهایی ای وجود ندارد و حتی دشمن اصلی (شخصیت مقابل قهرمان) در داستان تعریف نشده است. اهداف اصلی شما هرگز مشخص نمی شوند و در نتیجه داستان دچار پراکندگی شده و به مجموعه ای از ماموریت ها و وقایع بدون مرکزیت بدل میشود. بیشتر بازیهای نقش افرینی خوب و استاندارد ، قدرتی شیطانی را روایت میکنند که تنها قهرمان داستان بعد از انجام سفری حماسی به دور جهان میتواند بر این قدرت مطلق فایق شود. این درحالی است که عصر اژدها۲ تمامی این ایده ها را کنار گذاشته و داستان و وقایع بازی ، بیشتر زمان درون و اطراف شهر کراکوال اتفاق می افتد که دارای معماری و ساختار یکسان است. مکان های بسیاری در دنیایی که عصر اژدها در ان واقع شده وجود دارد و جای تعجب دارد که سازندگان بازی، تمامی داستان و ماجرا را این بار تنها در یک منطقه پایه گذازی کرده اند.

اکشن نقش افرینی درنبرد ، بیشتر احساسی شبیه به اکشن نقش افرینی به شما دست می دهد تا نقش افرینی محض. تغییری که به صورت خاصی تاثیر بهتری در کنسول ها دارد.در درجه های پایین سختی به راحتی میتوانید مانند یک بازی اکشن بازی کنید و تنها به فکر پشت سرهم زدن کلید ها باشید. هسته اصلی مبارزه تغییری نکرده و با زدن کلید حمله ، به دشمن ضربه وارد می کنید. این یک بازی اکشن نیست ، بنابراین فشار دادن کلید به این معنی نیست که شمشیرتان در همان لحظه به دشمن اصابت کند. اما فاصله میان دو ضربه کوتاه تر شده و سرعت انیمیشن ها بالاتر رقته که باعث می شود سرعت اکشن بازی بالا برود. به همین دلیل است که در نبردها احساس اکش نقش افرینی به شما دست می دهد. هنوز هم باید در بازی ، استراتژی های پیچیده را در نظر بگیرید و با رفتن به منوی تاکتیک های افراد گروه خود ، رفتار مبارزه ای ان ها را تعیین کنید تا در نهایت در نبرها پیروز شوید . متاسفانه کاربران رایانه شخصی جنبه مهمی از این بازی یعنی دوربین تاکتیکی را از دست داده اند. دیگر مانند بازی قبل نمیتوانید دوربین را کاملا به سمت بیرون زوم کنید تا نبرد را از بالا و از یک زاویه ایزومتریک ببینید. برخی اوقات مبارزه از یک زاویه سوم شخص بسیار سخت و تاقت فرسا می شود و در این مواقع نیاز به یک دوربین تاکتیکی بیش از حد به چشم می اید.

سیستم دیالوگ حالا که شخصیت شما قادر به سخن گفتن است و دیالوگ های منحصر به فرد خود را دارد ، سیستم جدیدی در بازی گنجانده شده که مستقیما از سیستم دیالوگ چرخه بازی Mass Effect الهام گرفته شده است. صحبت با مردم باعث نمایان شدن صفحه انتخاب دیالوگ میشود در کنار هر کدام از دیالوگ ها ایکون رنگی وجود دارد که بیانگر احساسات مختلفی است که شخصیت اصلی شما دارد. هاوک میتواند پرخاشگر و صلح جو باشد یا با طعنه سخن بگوید. انتخاب دیالوگ ها در واقع واکنش شما به وقایع داستان است و موارد محدودی تاثیرات مهمی در مسیر داستان دارند. اما در بیشتر مواقع انتخاب های شما ابدا اثری در روند بازی ندارد. همچنین در بخش دیالوگ ها ، اعضای تیم شما تنها در کنار شما حضور ندارند تا شما را در نبردها همراهی کنند. انها می توانند در گفتگوها دخالت کنند و انتخاب های جدیدی در مکالمه برای شما فراهم کنند. به عنوان مثال وریک یکی از همراهان شما با شیرین زبانی می تواند شما را از موقعیت های سخت نجات دهد.

ساده زیستی مهم ترین ایرادی که میتوان به عصر اژدها۲ گرفت،ساده سازی است که سازندگان در بخش های مختلف ان را انجام داده اند. اولین بخش فهرست وسایل و تجهیزات شما است. در بیشتر گیم های نقش افرینی ، شما تجهیزات و ایتم ها را از تاجران خریداری می کنید یا انها را از دشمنان به تاراج می برید. شما میتوانید فهرست تجهیزات تمام افراد گروه را مدیریت کنید. اما در این شماره از بازی ، محدودیت های عجیبی روبروی شما قرار داده شده است. هاوک تنها شخصیت بازی است که کنترل کاملی بر وسایل و تجهیزات او دارید. شخصیت های دیگر محدودیت هایی دارند که کمی لذت تجهیز کردن افراد گروه را پاین می اورد هنوز میتوانید جنگجوی خود را با شمشیر و سپر قدرتمندتر تجهیز کنید یا برای جادوگرتان چوب دستی جادویی جدید فراهم کنید. اما بسیاری از ایتم های قابل استفاده دیگر در بازی وجود دارند که تنها شخصیت اولی بازی یعنی هاوک میتواند از انها استفاده کند و باقی افراد گروه از ان محروم هستند. متاسفانه این ساده سازی با هیچ منفعت قابل ملاحظه ای صورت نگرفته است. همین موضوع در مورد ساده سازی توانایی های ویژه نیز صورت گرفته است. هنوز بسیاری از توانایی های ویژه در میدان نبرد کاربرد دارند و میتوانید افراد گروه خود را با قابلیت های بیشماری پیشرفت دهید. این ساده سازی مربوط به توانایی های خارج از میدان نبرد است . جایی که بسیاری از قابلیت ها برداشته شده اند. به عنوان مثال دیگر نمیتوانید خارج از میدان نبرد برای دشمنان تله بگذارید. همان طور که میبینید عصر اژدها۲ در بسیاری از بخش ها نزول کرده است. متاسفانه سازده سازی های بی مورد در روند گیم صورت گرفته و بازی دارای داستانی غیر متمرکز است که تنها در محیط یک شهر اتفاق می افتد. این ها همه دلایلی هستند که عصر اژدها۲ را از یک بازی نقش افرینی منحصر به فرد به یک بازی خوب بدل می کنند. با این حال هنوز هم میتوان از این گیم لذت برد. چرا که مراحل و ماموریت های بازی به خوبی طراحی شده اند و با وجود داستان غیر متمرکز، شخصیت های بسیاری وجود دارند که شما را تشویق به تجربه این بازی می کنند.

[امیررضا*]

از این بازی ها که دیگه خیلی خیلی خیالیش کردن بدم میاد

[PISHY]

خیلی ضایعس: