مشیانه ام، همسر مشی، مادر تمامی پسران و دختران گیتی.
مشی نیز پدر تمامی دختران و پسران گیتی است.هر دو از پشت کیومرثیم.
ما آریاییان هزار سال است که پدر خود، کیومرث را نخستین انسان و نخستین پیامبر آفریده اهورامزدا، آن سرور دنیا می دانیم.
کیومرث با عشق زیست و با عشق خاموش شد.
چرا که اهورامزدا در جهان مینو به او، و به ما آموخت چنین بیندیشیم که تا زنان و مردان،بسیار بسیار عاشق نباشند، جهان سامانی نیکو نگردد.
چنانچه عشق به در آمیختگی نباشد، موجودات زمین دوام نیابند، و رو به تباهی روند.
پس گیتی از آن رو ماندی و پایاست که عشق ماندنی و پایاست.
عشق سبب پیوند دوتن یا جذب یکی بر دیگری ست، و میوه این کشش ها و کوشش ها هیچ نیست جز دوام نوع بشر تا آنان که از پس ما به زمین می آیند به هم عشق بورزند و ستایشگر آفریننده عشق باشند.
در جهان سراسر روشنایی مینو، آن سازنده عشق، گیتی را با شور می آفرید،با مهر تیمارش میکرد، تا به نیکی و خرسندی به ما بسپرد.
تا ما نیز بگسترانیم و با قصه ها و افسانه ها ّبه آن معنا بخشیم.
روزی اهورامزدا در بحبوحه آفرینش گیتی، چون خورسید گردان به ماه تابان آمد.
پنداری جهان مینو برپاخاسته و تماشایش میکرد. ارواح آدمیان به صف شدند تا آن خورشید گردان بگوید چرا به ماه آمده و چون ماه شده است.
آن عاشق بزرگ فرمود که در آینده نزدیک، شما مردان جسمیت می یابید، یک به یک، پس از کیومرث و مشی و مشیانه به زمین می روید.
از پشت پدران خود فرود می آیید و مادران شما را خواهند زایید.
از کتاب:
کتاب مشی و مشیانه از مجموعه روز اول عشق
مشی نیز پدر تمامی دختران و پسران گیتی است.هر دو از پشت کیومرثیم.
ما آریاییان هزار سال است که پدر خود، کیومرث را نخستین انسان و نخستین پیامبر آفریده اهورامزدا، آن سرور دنیا می دانیم.
کیومرث با عشق زیست و با عشق خاموش شد.
چرا که اهورامزدا در جهان مینو به او، و به ما آموخت چنین بیندیشیم که تا زنان و مردان،بسیار بسیار عاشق نباشند، جهان سامانی نیکو نگردد.
چنانچه عشق به در آمیختگی نباشد، موجودات زمین دوام نیابند، و رو به تباهی روند.
پس گیتی از آن رو ماندی و پایاست که عشق ماندنی و پایاست.
عشق سبب پیوند دوتن یا جذب یکی بر دیگری ست، و میوه این کشش ها و کوشش ها هیچ نیست جز دوام نوع بشر تا آنان که از پس ما به زمین می آیند به هم عشق بورزند و ستایشگر آفریننده عشق باشند.
در جهان سراسر روشنایی مینو، آن سازنده عشق، گیتی را با شور می آفرید،با مهر تیمارش میکرد، تا به نیکی و خرسندی به ما بسپرد.
تا ما نیز بگسترانیم و با قصه ها و افسانه ها ّبه آن معنا بخشیم.
روزی اهورامزدا در بحبوحه آفرینش گیتی، چون خورسید گردان به ماه تابان آمد.
پنداری جهان مینو برپاخاسته و تماشایش میکرد. ارواح آدمیان به صف شدند تا آن خورشید گردان بگوید چرا به ماه آمده و چون ماه شده است.
آن عاشق بزرگ فرمود که در آینده نزدیک، شما مردان جسمیت می یابید، یک به یک، پس از کیومرث و مشی و مشیانه به زمین می روید.
از پشت پدران خود فرود می آیید و مادران شما را خواهند زایید.
از کتاب:
کتاب مشی و مشیانه از مجموعه روز اول عشق