امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نگاه کوتاهی به فیلم آلفاویل، هزارُ نهصدُ شصتُ پنج!

#1
"آلفاویل" گدار -برنده خرس طلایی جشنواره برلین- بی شک یکی از بزرگترین و مفهومی ترین دست آورد های موج نو است. اثری تخیلی با رگه های نوآر گون که با ترسیم جهانی به شدت کنایی آینده نگری کرده و دنیایی را خلق می کند که در آن انسان مطیع و مغلوب ماشینیسم شده و منطق وعقل گرایی مطلق ابر رایانه ای به نام "آلفا۶۰" حکم فرماست. تاثیر پذیری از سینمای هالیوود و هجو ژانر به عنوان یکی از المان های موج نو شالوده این اثر را نیز بنا کرده است, فیلمساز با استفاده از المان های آشنای ژانر نوآر همچون خلق فضایی تاریک و خشن, روایت کردن سرگذشت کاراگاهی تنها که با تغییر هویت مامور کسب اطلاعات است و زنان اغواگر, که در این بین درگیر رابطه ای عاطفی با یکی از آنها نیز می شود, یادآور نوآر های آشناییست که در اینجا به هجو کشیده می شود, از نحوه جاسوسی گرفته تا بستری که آبستن این ماجرا جویی هاست, از طرفی نحوه تصویر کردن این جهان خیالی نیز بسیار جالب است, گدار برخلاف معمول این ژانر از هیچ تمهیدات رایانه ای برای تصویر سازی بهره نبرده و حتی در امر طراحی صحنه نیز همه چیز حالتی نرمال و رئال دارد, گدار با لحنی رئالیستی و کنایی دنیای امروزین انسان را همان آرمان شهر ماشین ها "آلفاویل" معرفی کرده و کاراگاهی از سرزمین های خارجی (استعاره از زمینی که باید می بود) را برای نابودی آن مامور می کند.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نگاه کوتاهی به فیلم آلفاویل، هزارُ نهصدُ شصتُ پنج! 1

شهری که در اولین برخورد مخاطب با آن, به عنوان مکانی منطقی معرفی می شود که با برقراری نظم و امنیت نسبی و با چیرگی مطلق تکنولوژی و ماشین, انسان ها را به مثابه یک ربات کنترل کرده و با محدود کردن آنان هرگونه عشق و احساسی را از بین برده, کتاب مقدس در این سرزمین خشک, دیکشنری است, لغت نامه ای که بسیاری از کلمات کلیدی همچون (عشق, وجدان, گریه و…) را ممنوع اعلام کرده و انسان هایش نیز معنای این واژگان را نمی دانند, عشق به نام شهوت شناخته می شود و محصولاتی به نام اغواگر با کدگذاری در جای جای اثر دیده می شوند که صرفا نیاز های جنسی را ارضا کنند. هرچند این شهر به سبکی واقع گرایانه تصویر شده اما گدار با میزانسن های درستش, به زیبایی تصویر گر این زندگی ماشینی است, به عنوان مثال زمانی که "ایوان جانسون" وارد ساختمانی می شود که در آن "آلفا ۶۰" برای جمعی سخنرانی می کند, میز های متعددی را شاهد هستیم که دو یا سه نفر پشت آنها نشسته و بی حرکت به پایین خیره شده اند و روی تمامی میز ها نیز تلفن وجود دارد, موتیفی که در اثر بارها دیده شده و چشمه ای از چیرگی تکنولوژی است, یا ساختمان مرکزی آلفاویل که فضایی به شدت ناب و خوفناک دارد, در ظاهر همه چیز طبیعی و نرمال است, همانند یک اداره, اما دوربین گدار بی کات کاراکتر ها را در دالان های پیچشی دنبال می کند و از هر اتاق یکی از این دو حرف خارج می شود, "زندانی" – "آزاد" … این دالان ها مکانی است که هر خارجی ای (زمینی) که به آلفاویل وارد می شود باید مناظره ای با ابر کامپیوتر داشته باشد و اوست که با صدای خش دار و دهشتناکش, با منطق صرف و به قول خودش بی طرفی سرنوشت آنان را تعیین می کند, ابر رایانه ای که بی شک ما را به یاد "هال" در اودیسه کوبریک می اندازد, رباتی که شباهتی عجیب با "آلفا ۶۰" دارد.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نگاه کوتاهی به فیلم آلفاویل، هزارُ نهصدُ شصتُ پنج! 1

گدار با کات های ناگهان و گرفتن کلوز از این ابر رایانه که به صورت چراغ دایره ای در فضایی تاریک تصویر می شود, به زیبایی اقتدارش را ترسیم می کند. کات های مفهومی که به وفور در اثر مشاهده شده و عاشقان موج نو را به وجد می آورد, مونتاژ و برشی که مختص گدار و هم قطارانش است, به سکانس تقابل "ایوان" و معشوقه اش بپردازیم, علی رقم این که "ناتاشا" نیز همچون سایرین در بند زندان آلفاویل محصور است, اما با تلاش هایی که "ایوان" در صدد برانگیختن احساسات و برگردان او به ذات پاکش دارد, روزنه ای از امید را در رفتارش می بینیم و او عنوان می کند که گویا معانی این واژگان را سالها پیش می دانسته, در همین هنگام گدار به زیبایی با تصویر کردن چند برش مفهومی از حالات این دو در فضایی جدا از جهان اثر, که چطور در عین اینکه از عشق سخن می گویند همدیگر را در آغوش می گیرند با کات ناگهانی به ماشین های پلیس و بازگشت به این دو کاراکتر به زیبایی تصویرگر فضای خفقان آور اثر است که هرجا صحبت از عشق شود ماموران به آنجا اعزام می شوند, همچنین زمانی که ورود ماموران را نظاره گریم ناگهان تصویر به کلوزی از ابداع کننده این تکنولوژی "پروفسور ون براون" کات می خورد به درستی تصویر گر غلبه و دیکتاتوریه اوست.

سپس ماموران "ایوان" را به خارج از ساختمان هدایت می کنند که دوربین گدار پس از مانوری جالب بر این ساختمان بلند که نشانه ای از مدرنیته اثر است و چند کات ناب و مفهومی مراحل بردن "ایوان" نزد آلفا ۶۰ را در برش هایی جدا تصویر می کند, در حالی که صدای خش دار و خشک "آلفا ۶۰" بر تصاویر سوار است, شاید یکی از برترین دکوپاژ های اثر را در این سکانس شاهد باشیم, دوربینی که به شدت سطح بالا عمل کرده و کات هایی که به معنای کلمه کاربرد مفهومی اشان در این اثر مشاهده می شود. به کررات در طول اثر با تمهیداتی که در زمینه صدا برگزیده شده است, پس از سکوتی ناگهانی که اثر را در برمی گیرد, مونولوگ های آلفا ۶۰ بر تصویر نشسته که به بیان ایدئولوژی منطقی اش می پردازد, منطقی که اهالی آلفاویل آن را همچون مذهب دنبال می کنند, بارها کاراکتر محوری اثر انسان های آلفاویل را با سوالاتی به چالش می کشد, اما آنها تمام مسائل را به وسیله محاسبات و نتیجه گیری های بی خطای آلفا ۶۰ قابل حل می دانند, همچون یکی ازمسئولان سازمان مرکزی که عنوان می کند "من به شخصه چیزی نمی دانم, داده ها به آلفا ۶۰ داده شده و او نتیجه گیری می کند, همین." "چرا" در آلفاویل بی معناست, دلیلی برای این تبعیت وجود ندارد.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نگاه کوتاهی به فیلم آلفاویل، هزارُ نهصدُ شصتُ پنج! 1

یکی از تاثیرگذار ترین سکانس ها که به زیبایی فضای فاشیستی آلفاویل را تصویر می کند, سکانس قتل عام در استخر است. انسان هایی که در برابر این منطق حاکم قیام کرده و روی به ذات خود می آورند در استخر توسط زنان با ضرب چاقو کشته می شوند, میزانسن ها به زیبایی تصویر گر خفقان موجود است, مردانی با کت و شلوار های یکسان که دور تا دور استخر با اسلحه منتظر شلیک به خاطیان هستند و مقاماتی که پشت شیشه ها تشویق می کنند, یکی از قربانیان در این میان فریاد اعتراض سر می دهد و آلفاویل نشینان را کور می نامد, مردمانی که از جوهره انسانیت دور شده اند. گدار به سبک خود بدون تلاش برای برانگیختن صرف احساسات مخاطب با فاصله گذاری های درست همچون شکستن دیواره چهارم و نگاه های مقام ارشد آلفاویل به دوربین, به درستی و با حفظ فاصله مخاطبش را تحت تاثیر قرار داده و مفاهیمش را منتقل می کند. سرانجام رویایی این دو نگاه در سکانس پایانی و رویایی "ایوان" و آلفا ۶۰ به بار می نشیند, در اینجا نیز گدار با کات هایش حرف می زند و به درستی این دو نگاه را در مقابل هم قرار می دهد, تصویر مدام از کلوز "ایوان" به آلفا ۶۰ (که همچون نوری پشت پره های محافظت شده تصویر می شود) کات می خورد, برگ برنده "ایوان" در این تقابل به زعم خویش رازیست که در وجودش نهفته است, هنگامی که در پاسخ به آلفا ۶۰ که با اطمینان کامل به محاسباتش معتقد است با منطق حاکم می تواند نسلی برتر را پای ریزی کند, پاسخ می دهد "من رازی دارم که از آن بی خبری و هرزمان آن راز را بیابی نابود خواهی شد"

آلفاویل گدار با سبکی منحصر به فرد, لحنی رئالیستی و فاصله گذاری هایش, ستایش گر قدرت نهفته در ذات آدمیست, عشقی که در برابر سیستم فاشیستی و ماتریکسی حاکم بر جهان اثر می ایستد و پیروز می شود, و آخرین جمله اثر … "دوستت دارم" است.
منبع: سایت نقد فارسی
.La mort est le remède
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  علی پوراحمد با فیلم علمی تخیلی دروازه فراموشی در هالیوود + تصاویر فیلم Oblivion Gatew
  فیلم تقدیر شده جشنواره ونیز راهی جشنواره جهانی فیلم فجر شد
  بازیگر فیلم‌های Wolverine و 47 Ronin در فیلم Bullet Train با برد پیت هم‌ بازی می‌شود
  فیلم Another Round با بازی مدس میکلسن جایزه بهترین فیلم جشنواره ‌BFI را برنده شد
  حقوق گل گدوت در فیلم WW84 معادل ۳۳ برابر حقوق او در فیلم Wonder Woman است
  ثبت‌نام ۴۹۸ فیلم برای شرکت در جشنواره فیلم‌ کودک و نوجوان!
  «خروج فرانسوی» فیلم اختتامیه جشنواره فیلم نیویورک شد
  فیلم DUNE مانند فیلم ارباب حلقه‌ها خواهد بود!
  جلوه های ویژه کامپیوتری فیلم |تنت|از یک فیلم عاشقانه هم کمتر میباشد!
  معرفی فیلم شفت

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان