04-08-2018، 10:00
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
leonardo wilhelm d icaprio
[img=552x1068]http://uupload.ir/files/r4mt_leonardo_dicaprio.jpg[/img]
نام اصلی: لئوناردو ویلهلم دیکاپریو Leonardo Wilhelm DiCaprio
تولد: ۱۱ نوامبر۱۹۷۴
بازیگر آمریکایی و سینمای هالیوود است که به خاطر بازی در فیلمهای مشهور و موفق هالیوودشهرت بسیاری کسب کردهاست. وی در سپتامبر ۲۰۱۴ (شهریور ۱۳۹۳) به سمت سفیر صلح سازمان ملل متحد و نماینده این سازمان در امور تغییرات جوی برگزیده شد.
زندگینامه
لئوناردو، در ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ در شهر لسآنجلس در ایالت کالیفورنیا متولد شد. پدرش جورج دی کاپریو نویسنده کتابهای کومیک و مادرش ارمهاین ایندربرکن و مادربزرگش هلنا ایندربرکن. اجداد لئوناردو اهل ایتالیا و آلمان بودند و سه/ چهارم دی کپریو در واقع آلمانی است. نام لئوناردو توسط مادر او و به خاطر نام لئوناردو داوینچی هنگامی که نقاشی این هنرمند را در ایتالیا مشاهده نمود بر او گذاشته شد. مادر و پدر لئو هنگامی که تنها یک سال داشت از یکدیگر طلاق گرفتند و لئوناردو همراه مادرش در محلهٔ فقیرنشینی با نامایکو پارک که موسوم به زاغههای هالیوود است زندگی کرد و بزرگ شد.
آغاز بازیگری
او بازیگری را در ۵ سالگی با بازی در مجموعهٔ تلویزیونی رامپر روم آغاز کرد اما به علت رفتارش از پروژه اخراج شد و پس از آن تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را به طور جدی آغاز کند و به مدرسه John Marshall High School پیوست. در ابتدای دوران کارش مدیر آژانس و مدیر برنامههایش به او گوش زد کردند که نام «لئوناردو» بیش از حد غیر انگلیسی و خارجیاست و او باید نامش را به لنی ویلیامز تغییر دهد اما لئوناردو نپذیرفت و با بازی در فیلم زندگی این پسر در سال ۱۹۹۳ وارد سینما شد.
آغاز کار لئوناردو در ۱۹۸۹ با بازی در نقش گری بکمن در سریال تلویزیونی بود در همین هنگام بود که با یکی دیگر از بازیگران سینما توبی مگوایر (Tobey Maguire) آشنا شد و دوستیشان تا کنون در جایش باقیاست. در ۱۹۹۳ در نقش توبی در فیلم خوش درخشید و نامش در فهرست عنوان بهترین هنرپیشه نقش دوم قرار گرفت. در همان سال با ایفای زیبای نقش یک معلول ذهنی در فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را میخورد در کنار جانی دپ قرار گرفت که نمرهاش کاندید شدن برای جایزهٔ اسکار در سن نوزده سالگی بود. در سال ۱۹۹۶ دیکاپریو در نقش رومئو در فیلم جدید رومئو و ژولیت (اثر شکسپیر) حاضر گشت. و موفق به برنده شدن خرس نقره ای جشنواره فیلم برلین شود . اما با این همه فعالیت و کارنامهٔ خوب هنری فیلم پر سرو صدای تایتانیک (۱۹۹۷) بود که او را تبدیل به فوقستارهای در دنیای هالیوود کرد.
افول و صعود پس از تایتانیک
بعد از موفقیت بزرگ تایتانیک او حضوری نه چندان دلچسب در فیلم سلبرتی وودی آلن داشت و بعد از آن نیز در سال ۲۰۰۰ یعنی ۴ سال بعد از تایتانیک در مصاحبهای با مجله تایماقرار کرد که دوران تایتانیک برای او سختترین دوران بودهاست. لئوناردو میگوید: «در زمان تایتانیک هیچ گونه رابطهای با خود نتوانستم برقرار کنم، دیگر به آن شهرت دست نخواهم یافت و انتظار مجددش را هم ندارم و چیزی نیست که من حال به دنبالش باشم».
بعد از آن لئو ناردو در فیلم ضعیف ساحل ظاهر شد فیلمی که نه از نظر منتقدان و نه از نظر تماشگران راضیکننده نبود و با شکست تجاری شدید مواجه شد.
در سال ۲۰۰۲ دیکاپیرو خود را از دنیای پر زرق و برق هالیوود و عکسهای کلیشهای مجلات دور کرد و تمرکزش را به روی دو اثر موفق اگه میتونی منو بگیر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و دار و دستههای نیویورکی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی را در کارنامهاش قرار داد که هر دو فیلم مورد توجه منتقدین قرار گرفتند و نمرات زیادی را دریافت نمودند و هر دو نزدیک به هم اکران شدند. او برای ایفای نقش فرانک آبیگنل جونیور در فیلم اگه میتونی منو بگیرنامزد دریافت گلدن گلوب شد. بعد از آن نوبت به اثر قابل توجه هوانورد که بر اساس زندگی واقعی هاوارد هیوز کارگردان و هوانورد معروف آمریکایی ساخته شده بود رسید. دومین کار مشترک اسکورسیزی دومین کاندیدایی جایزه اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول را برای او به ارمغان آورد.
همچنان دیکاپریو همکاریش را با اسکورسیزی ادامه داده به طوری که او جایگزین دنیرو در فیلمهای هزاره جدید وی است.
دیکاپرو در سال ۲۰۰۵ مشغول همکاری سومش با اسکورسیزی به نام رفتگان با حضور ستارگان دیگری چون جک نیکلسون، الک بالدوین و مت دیمون شد در ضمن هنوز ۲ همکاری دیگر مارتین اسکورسیزی و دیکاپریو باقیماندهاست. در این سال او برای سومین بار برای بازی در فیلم الماس خونین نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
او فعالیتهای وسیعی را برای منابع طبیعی به خصوص در حفظ و نگهداری گوریلها انجام میدهد و نیز تقبل بخشی از کمکهای بیمارستان لس آنجلس که مخصوص کودکان سرطانیاست را به عهده دارد[sup][نیازمند منبع][/sup]. لیو با موفقیت در سال ۲۰۰۶ به استراحتی کوتاه پرداخت و مشغول ساختن فیلمی در مورد محیطزیست شد و این فیلم را به جشنواره فیلم کن برد. همچنین او در فیلم جاده انقلابی (۲۰۰۸) یک بار دیگر با کیت وینسلت همبازی شد. در سال ۲۰۱۰ او در دو فیلم جزیره شاتر و تلقین حضور یافت که هردو از پرفروشترین فیلمهای آن سال شناخته شدند. در آمد او در سال ۲۰۱۰ به ۶۰ میلیون دلار تخمین زده شد. لئوناردو درسال۲۰۱۱ استراحت پرداخت ودرسال ۲۰۱۲درفیلم جنگوی آزاد شده ساختهٔ کوئنتین تارانتینو به بازی پرداخت ودرسال ۲۰۱۳ دردو فیلم گتسبی بزرگ (فیلم ۲۰۱۳)که براساس رمانی به همین نام ساختهٔ باز لورمان و گرگ وال استریت ساختهٔ مارتین اسکورسیزی که براساس کتاب دلال بزرگ جردن بلفورت ساخته شده بود جلوی دوربین رفت لازم به ذکراست که اودراین فیلم تهیه کننده نیزبود این کار پنجمین همکاری دیکاپریو و اسکورسیزی بود. لئوناردو برای بازی در گرگ وال استریتچهارمین بار نامزد اسکار شد.
زندگی خصوصی
دیکاپریو دارای خانهای در شهر لسآنجلس و آپارتمانی در شهر نیویورک آمریکا است. وی همچنین صاحب جزیرهای در بلیز است.
او از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ با ژیزل بوندشن سوپر مدل برزیلی و از آن پس تا سال ۲۰۱۰ با بار رافائلی مدل اسرائیلی رابطه عشقی داشتهاست. لئو در طی دوسال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ با دو مدل دیگربه ترتیب با بلیک لایولی و ارین هیثرتون رابطه داشته است.دیکاپریو درسال ۲۰۱۴ رابطه ای چند ماه بایک مدل آلمانی به نام تونی گارن داشت وپس از آن شایعاتی مبنی بر رابطه او با خواننده مشهور باربادوسی یعنی ریانا برسر زبان ها افتاد که هنوز رنگ واقعیت نگرفته است.
سفیر صلح سازمان ملل
وی در سپتامبر ۲۰۱۴ (شهریور ۱۳۹۳) به سمت سفیر صلح سازمان ملل متحد و نماینده این سازمان در امور تغییرات جوی برگزیده شد. وی از سال ۱۹۹۸ تا کنون همواره برای حفظ محیط زیست تلاش کرده است و در بنیادی که با نام او راهاندازی شده، فعالیت میکند. او در اکتبر ۲۰۱۴ (مهر ۱۳۹۳) برای ایجاد و گسترش مناطق حفاظت شده دریایی و همچنین متوقف کردن صید غیرقانونی در دریاها و ۵ اقیانوس زمین، ۲ میلیون دلار کمک کرد، مجموع کمکهای مالی وی در این زمینه به بیش از ۳ میلیون دلار میرسد.
فیلمشناسی
سال
نام فیلم
English title
2015
بازگشته
The Revenant
2014
ویرونگا
Virunga
2013
2013
2013
2013
گرگ وال استریت
The Wolf of Wall Street
خارج از کوره
Out of the Furnace
رانر رانر
Runner Runner
گتسبی بزرگ
The Great Gatsby
2012
جنگوی آزاد شده
Django Unchained
2011
2011
2011
جی. ادگار
J.Edgar
نیمه ماه مارس
The Ides of March
گردش شنلقرمزی
Red Riding Hood
2010
2010
2010
تلقین
Inception
هابل سهبعدی
Hubble 3D
جزیره شاتر
Shutter Island
2009
یتیم
Orphan
2008
2008
جاده انقلابی
Revolutionary Road
مجموعه دروغها
Body of Lies
2007
2007
باغهای بهشت
Gardener of Eden
مستند یازدهمین ساعت
The 11th Hour
2006
2006
الماس خونین
Blood Diamond
جدامانده
The Departed
2004
2004
ترور ریچارد نیکسون
The Assassination of Richard Nixon
هوانورد
The Aviator
2002
2002
اگه میتونی منو بگیر
Catch Me If You Can
دار و دستههای نیویورکی
Gangs of New York
2001
آلوی دان
Don's Plum
2000
ساحل
The Beach
1998
1998
شهرت
Celebrity
مردی در نقاب آهنی
The man in the iron mask
1997
تایتانیک
Titanic
1996
1996
اتاق ماروین
Marvin's Room
رومئو + ژولیت
Romeo+juliet
1995
1995
1995
1995
کسوف کامل
Total Eclipse
خاطرات بسکتبال
The Basketball Diaries
برنده و بازنده
The quike and the dead
هزار و یک شب
One Hundred and One Nights
1993
1993
چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد
What's Eating Gilbert Grape
زندگی این پسر
This Boy's Life
1992
پیچک سمی (فیلم ۱۹۹۲)
Poison Ivy
1991
مخلوق ۳
Critters 3
جایزهها
برنده بهترین بازیگرمرد گلدن گلوب 2015 بخاطر بازیگری در فیلم بازگشته
dariush e ghbali
تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:
در ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ ( ۴ فوریه ۱۹۵۱) در تهران (خیابان تخت جمشید) به دنیا آمد.
پدر: محمود اقبالی
مادر:-
برادر: –
خواهر:-
همسر: فیروزه (همسر دوم) – ژینوس (همسر سوم)
فرزندان: بیتا و میلاد
علائق شخصی:
به مولانا خیلی ارادت دارد.
دوران زندگی:
دوران کودکی او در کرج، کردستان و میانه گذشت، پدرش محمود اقبالی، از ملاکان آذربایجان (شهرستان میانه) بود. اولین بار در ۹ سالگی در جشنی در مدرسهاش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستانهایی همچون دبیرستان فارابی، دبیرستان کرج، دبیرستان رازی دبیرستانی در سنندج، و دبیرستان آزادگان تهران پارس گذراند و در مراسم هنری به اجرای برنامه های هنری میپرداخت.
در سال ۱۳۴۹ با حسن خیاط باشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی او به موسیقی حرفهای گشت.
اولین بار به صورت حرفهای در برنامهای به نام “شش و هشت” که توسط فرشید رمزی تهیه میشد در تلویزیون ملی ایران با خوانندگانی مثل کیوان، افشین، نلی، ماسیس و اونیک به صورت گروهی اجرا داشت. اما در اجرای زنده اولین بار در کاباره شکوفه نو در تهران و با یک ارکستر حرفهای آواز خواند.در سال۱۳۴۹ او با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی ترانه سرا و آهنگساز جوان درویش مصطفی جاویدان به شهرت رسید. اولین ترانه مستقل او ترانه نبسته پیمان از علی گزرسز (رها) با آهنگسازی خودش میباشد. در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگهای سیاسی مانند جنگل، بن بست، بوی خوب گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، زندانی شدهاست (در مصاحبهای سیاوش قمیشی آهنگ ساز گل بارون زده انجام دادهاند فرمودند به خاطر این آهنگ داریوش و سیاوش و جنتی عطایی به ساواک فراخوانده شدند و بعد ترانه گل بارون زده من گل سرخ نازنینم به گل یاس نازنینم تغییر یافت چون ساواک ادعا میکرد گل سرخ منظور خسرو گلسرخی میباشد و به خاطر خواندن این ترانه ها ۲ سال و ۲ ماه در زندان بود که ۶ ماه را در سلول انفرادی سپری کرد، سرانجام با تغییر بیت شعر مشکل رفع و هر سه عزیز ازاد شدند. وی در ترانه علی کنکوری از زندان به عنوان دانشگاه نام میبرد. همچنین دوران همکاری داریوش بابک بیات و ایرج جنتی عطایی به دوران طلایی پاپ معروف است. با وقوع انقلاب اسلامی ایران، داریوش نیز مانند اکثر خوانندگان پاپ ایرانی آن زمان، از کشور خارج شد.
او در اوج مشهوریتش در دو فیلم یاران (۱۳۵۳), ساخته محمد دلجو و امیرمجاهد با اجرای زیبای ترانه ی یاران با صدای زیبای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (١٣۵۶) به همراه فرزانه تائیدی و شهره و به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد, و در این فیلم دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم, مورد اجرا قرار داد. داریوش ترانه ی زندونی,که جزو ترانه های سیاسی او به شمار میآید, را برای فیلم گذر اکبر و زهره را برای فیلم رهایی خواند.
وی در طی سال هایی که بیرون از ایران بوده، همواره از پناهجویان ایرانی حمایت کردهاست و در تظاهراتهای حمایت از این افراد فعال بوده است و نیز با تشکیل بنیادهایی همچون آینه به حمایت از مبتلایان به اعتیاد برخاسته است. داریوش، در آلبوم دنیای این روزای من ترانهای به نام قیصر خواند که آن را به بهروز وثوقی بازیگر سینما تقدیم کرد.
در هنر عکاسی نیز صاحب سبک است بدون شک او پدیده ای در تاریخ موسیقی ایران میباشد. ترانه های او از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته. داریوش افسانه است. او یکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد. ترانه هایش در قلب مردم جای دارد…
حتی جهان عرب نیز با سبک غنی او آشناست و ترانه هایش را پذیرفته است، در فستیوال موسیقی، فیلم و رسانه های تصویری که در بحرین برگزار شد بعنوان نماینده سبک معاصر و منحصر بفرد موسیقی ایران این سبک را به جهان معرفی کرد و برنده بالاترین نشان صلح گشت. وی در مراسم اختتامیه این جشنواره ندای آزادی را بخصوص برای سرزمین مادری خود ایران، سرداد.
پاشیدن اسید روی داریوش هنرمند محبوب ایران
مدتی تیتر اصلی روزنامه ها و مجلات شده بود مریم زنی (از خانواده ای با شرایط مالی زیر صفر که به اجبار با شوهرش ازدواج کرد و ثمره ی زندگی اینها چند بچه و آخر جدایی )بود که در سیستان و بلوچستان زندگی میکرد.
ماجرا از زبان مریم: روزی یکی از اقوامش نوار کاست داریوش را به او داد او وقتی نوار رو گوش کرد شیفته و عاشق صدایی شد که میخوند “بوی گندوم ماله من هر چی که دارم ماله تو یه وجب خاک ماله من هرچی میکارم ماله تو” و برای این اهنگ گریه میکرد و دنبال خواننده این اهنگ گشت و وقتی فهمید این صدا برای داریوش است به تهران امد و دنبالش گشت و به کاباره ها میرفت تا داریوش رو پیدا کند تا روزی به مریم گفتند داریوش تو یکی از کاباره ها برنامه داره و مریم برای ان شب دسته گل یاسی گرفت و داریوش رو دید که داره میخونه و وقتی برنامه داریوش تموم شد رفت پشت سن و با چشمی پر از اشک به داریوش سلام گفت و دسته گل یاس رو به داریوش داد “گل یاس نازنینم میشکنم پژمرده میشم نزار اشکاتو ببنیم” و از اونجا با داریوش رابطه پیدا کرد تا اینکه پس از مدتها از داریوش خواست که با او ازدواج کند اما مریم هم شوهر داشت هم بچه، که داریوش به این علت مخالفت کرد و گفت من نمیخوام به شوهرت خیانت کنم . مریم منظور او رو بد فهمید و خیال کرد داریوش میگه برو از شوهرت طلاق بگیر و بچه هاتم بده دست اون بعد با تو ازدواج میکنم و مریم رفت. او هم طلاق گرفت و بعد از مدتی به داریوش گفت کاری که خواستی کردم و حالا با من ازدواج کن که اون از این کار مریم عصبی میشه و قبول نمیکنه و میگه من هیچوقت نگفتم که از شوهرت طلاق بگیر من اصلا قصد ازدواج با تو رو نداشتم و مریم هم تصمیم انتقام از داریوش رو گرفت.
داریوش در این باره چنین می گوید :یادمه روی صحنه بودم و داشتم ترانه ی نفرین نامه رو می خوندم که یک دفعه احساس کردم که صورتم گرم شده بعد که متوجه شدم دیدم زنی با یک لیوان آبجو خوری روی صورتم اسید پاشیده خوشبختانه در مجاورت با هوا خاصیت اسید کم شده و آسیب جدی بر من وارد نشد، نمی دونم این عشق بود، نفرت بود، چی بود که این زن رو مجبور به این کار کرد .
بعد از اسید پاشی مدتی در بیمارستان بستری شد. برای کاهش درد به وی مرفین داده میشد و تکرار این کار باعث شد تا وی گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شود. به گفته خود داریوش تا قبل از این ماجرا آشنایی وی با مواد مخدر اندک بوده است.
اما اصل ماجرا در سال ۱۳۷۴ در زندان اوین در گفتگویی با یک شخص نظامی که از جریان کودتای نوژه باقی مانده بودند از مریم (عامل اسید پاشی بر صورت داریوش)، به عنوان یکی از رهبران ماجرای کودتای نوژه یاد کرده اند . کودتای نوژه در سال ۱۳۵۹ اتفاق افتاد و اکثر کسانی که در آن ماجرا نقش داشتند اعدام شدند که یکی از اعدام شدگان مریم بود که با نام مستعار قمرالملوک فعالیت می کرده است.
زندگی شخصی:
جالب است بدانید داریوش سه بار ازدواج کرده اما به گفته خودش تنها یک بار عاشق شده و آن هم مربوط می شود به زمان جوانی او و پیش از انقلاب که دختر مورد علاقه اش در حادثه رانندگی از بین می رود و ترانه (شقایق) را در غم او می خواند و باز هم به گفته خودش هر بار که این ترانه را اجرا می کند با تمام وجود می خواند اما هیچ گاه نتوانسته مثل بار اول بخواند .
سالها به همراه همسر دومش (فیروزه ) و دخترش( بیتا ) در ایالت کالیفرنیا امریکا زندگی کرد.
در مورد ازدواج سوم اینکه ،اولین بار خانم ژینوس رادر سال ۱۹۹۸ در پاریس ملاقات کردند در سال ۲۰۰۳از ایشان تقاضای ازدواج کردند و صاحب فرزندی شدند که اسمش را” میلاد ” گذاشتند . گفته می شود از کودکی میکروفون دست می گیرد و با صدای کودکانه اش ترانه های پدر را زمزمه میکند ! شاید دنباله رو راه پدر باشد .
داریوش به همراه همسر سومش در فرانسه و در مدرن ترین منطقه پاریس زندگی میکند. اما تقریبا هر ماه برای دیدن دخترش (نزدمادرش فیروزه است) به لس آنجلس سفر کرده و شدت علاقه داریوش به بیتا (دخترش) بسیار زیاد است.
رتبه بندی و نظر سنجی جامع تاریخ هنر ایران در سال ۱۳۸۸
داریوش اقبالی پس از کمال الملک / ارد شرکا / مرتضی ممیز / ابوالحسن خان صدیقی / هوشنگ سیحون / مسعود کیمیای / مهدی اخوان ثالث / صادق هدایت / بهروز وثوقی / کاوه گلستان / حسن شماعی زاده / محمد رضا شجریان / یدالله کابلی خوانساری در ردیف ۱۴ برگزیدگان بزرگترین نظرسنجی جامع ، تاریخ هنر ایران قرار گرفته است در این نظر سنجی بیش از ۵۰۰۰ هزار نفر از عموم مردم ایران شرکت کرده اند و نتایج آن بشکل آنلاین بر صفحه هات اینترنتی قرار گرفته و بجز ۸ نفر از زُبده ترین وبلاگ نویسان کشور حداقل ۶۵ وبلاگ نویس دیگر بر کل انجام نظر سنجی و شمارش صحیح آرا نظارت کامل نموده اند.
اعتیاد و بنیاد آینه (سال ۲۰۰۰ سال، رویش داریوش)
داریوش کارش را ادامه داد تا اینکه از سال ۲۰۰۰ گفت سال ۲۰۰۰ سالی که همه از همهمه های یکی شدن به من شدن روی می آوردند . ترانه سال ۲۰۰۰ که در آن زمان برای مردم غیر باور و همه زیر لب می گفتند: داریوش از چه میگوید…؟ از سقوط، از فرار، از شکفتن فلز آری غیر باور بود در زمانی که اوج محبت بود از سال ۲۰۰۰ بگویی، آری به شب های پر از قصه رسیدیم به سال ۲۰۰۰ وقتی که سال میلادی داشت ورق می خورد، بودند کسانی که ترانه ۲۰۰۰ را زمزمه میکردند آن لحظه بر داریوش چه گذشت …؟ اما بر خلاف تصور سال۲۰۰۰میلادی برای داریوش شروعی دوباره بود، بهتر بگوییم تولدی دوباره داریوش در این سال توانست از دست اعتیاد خلاص شود، بیماری که چندین سال دامن گیر او بود.
ترانهٔ معجزه خاموش اشارهای به همین نقطهٔ عطف در زندگی اوست. اولین برنامه رسمی داریوش به نام آینه در رادیو AFN (میبدی) و در سال ۲۰۰۳ سایت بهبودی را که اولین وبگاه ایرانی برای کمک به معتادان و خانوادهها بود راهاندازی کرد و سپس با همکاری دو پزشک، بنیادی به نام آینه تأسیس کرد تا به یاری معتادان برود. گفته میشود از زمان تأسیس این بنیاد نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کردهاند. در “چت رومی” که درست شد، یعنی “بهبودی چت دات کام” ، اکثر طرفداران داریوش و بیماران از سراسر دنیا “وویس چت” با هم ارتباط دارند و با هم صحبت می کنند.
بعد از رادیو وی تصمیم به گسترش کار خود میگیرد و برنامه آینه را در تلویزیونهای ۲۴ ساعته ادامه میدهد وی همچنین در همایشها و کنفرانسهای متعدد ترک اعتیاد شرکت کرده است.
همکاری با عبدی یمینی
یکی از کارهای بزرگ و شاخصی که او در طی مدت همکاری با عبدی یمینی به انجام رساند بازسازی مجدد برخی از آهنگهای دههٔ ۵۰ بود که با صدای داریوش خوانده شده بود. آهنگهایی که اگر چه ملودیهای بسیار قوی و همچنین تنظیمهای خوبی برای سالهای دههٔ پنجاه به شمار میآمدند، ولی برای دهه های بعد کمی کهنه و غبارآلود به نظر میرسیدند. اما عبدی با تنظیم مجدد و گسترش ملودی بعضی از این آهنگها، کاری به مراتب شنیدنی تر از اصل آنها را عرضه کرد. ترانههایی مانند: رهگذار عمر، وطن پرندهٔ پر در خون، به من نگو دوست دارم، علی کنکوری، جنگل، بن بست، اجازه، خونه، شقایق، زندونی، پریا و… نمونههایی از این ترانههای بازسازی شده هستند که در آلبوم صحنه ۱ و ۲ ارائه شدهاند. در این زمینه برخی حتی اجراهایی که با تنظیم عبدی ضبط شدهاند را، به اجرای اُرجینال این آهنگها ترجیح میدهند.
افتخارات:
جایزه سیمون و رونالد رایت بابت حمایت از حقوق اقلیت سال ۲۰۰۵
نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانههای تصویری بحرین
جایزه بینالمللی شر به خاطر فعالیتهای پیوسته در ارتباط با اعتیاد و معضلات اجتماعی
آثار :
تکآهنگها
بوی خوب گندم، ترانه از شهیار قنبری، آهنگ از واروژان.
نبسته پیمان، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.
ای غم من، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.
میدونم یه روزی، ترانه از علی گزرسز، آهنگ از داریوش اقبالی.
یادمه اون قدیما، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.
لب دریا، ترانه از مریم حیدرزاده، آهنگ از رامین زمانی.
با من از ایران بگو: شعر اصلی از م سپند با همکاری علی گزرسز، آهنگ از بیژن قادری ،تنظیم احمد پژمان ،خوانندگان: داریوش، ستار، مرتضی، آصف، اندی، مولود ذهتاب، بهرام، مهرداد، داوود بهبودی و علی نظری
حیدر بابا از منظومه محمدحسین شهریار آهنگ داوود بهبودی.
نترسون، ترانه از ایرج جنتی عطایی، آهنگ از فرید زولاند.
خونبازی
سیصد گل سرخ، ترانه از محمد اصفهانی.
تابوی ایرانی، آهنگساز اسفندیار منفردزاده.
دیوار، به همراه فرامرز اصلانی ترانه از روزبه بمانی، آهنگ از فرزاد فتاحی.
اگه یه روز، به همراه فرامرز اصلانی، باز خوانی آهنگ اگه یه روز فرامرز اصلانی.
آزادی، دکلمه با صدای داریوش.
گناه بچهها چیه، با صدای داریوش ترانه از بابک صحرایی.
نه، با صدای داریوش ترانه از اسماعیل خویی.
فیلمشناسی
یاران : کارگردان فرزان دلجو
فریاد زیر آب: کارگردان سیروس الوند، فیلم فریاد زیر آب تنها فیلم داریوش است که در آن نقش اصلی دارد. داستان فیلم درباره ولگردی است که عاشق دختر پولداری میشود ولی بعدها متوجه میشود که او در واقع زنی روسپی است که با آدمهای پولدار کار میکند و سعی میکند او را از این منجلاب بیرون بکشد.
کنسرت ها
کارهای او شامل بیش از ۲۰۰ ترانه در ۲۵ آلبوم است.داریوش کنسرتهای بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان چون notably Wembley (لندن)،Carnegie Hall (نیویورک)، Kennedy Center (واشنگتن دی سی )، Koncertos (استکهلم )، Greek Theater (لس انجلس)و Universal Amphitheater (لس آنجلس)به اجراء درآورده است.
نقل قول و خاطرات:
پیام داریوش به بیماران مبتلا به اعتیاد
برای من مهم نیست که بگویند مصرف کننده است یا مصرف کننده نیست، اصلا برای من مهم نیست. آن بهبودی را من بدست آورده ام و دارم از آن لذت می برم و دوست دارم به مردمم هم، به کسانی که نیازمند هستند، پیام را برسانم. ولی خسته شده بودم، بیماری اعتیاد من را به یک بن بستی رسانده بود. انگیزه هایی که در زندگی ام در من بوجود آمد من را به گوشه زندانی انداخت، همیشه می گویم زندانی بدتر از زندان اوین. منزوی شدم و درواقع یک ورشکسته شده بودم.
آن موقع جرقه ای در ذهن من ایجاد شد که من نیاز دارم که تغییر بکنم، نیاز دارم کمک بگیرم. تا آن زمان من هزاران بار خواسته بودم که ترک کنم ولی نشده بود، به خاطر این که خودم می خواستم به جنگ این بیماری بروم. ولی به من یاد دادند که برای این که این بیماری را مهار کنی باید بیایی اعتراف کنی که کمک احتیاج داری. من به کسانی که قبلا بیمار بودند و مصرف کننده بودند و بهبودی پیدا کرده بودند رجوع کردم، رفتم در بین آنها. به قول معروف زمین بازی ام را یار بازی ام را و توپ بازی ام را عوض کردم، آمدم در بخشی که انسان های بهبودیافته بودند. در جمع آنها ماندم و کماکان هم هستم، به خاطر حفظ بهبودی ام. انگیزه های زندگی برایم زیاد بود ولی زیر خاکستر بود، نمی دیدم، فکر می کردم، حس می کردم، ولی لمسشان نمی کردم.
یکی از تفکرهایی که من داشتم این بود که من نباید معتاد بمیرم. معتاد مردن برای من به این معنی بود که اسم جالبی از خودم نمی گذارم، بچه هایم و خانواده ام هم حتی ممکن است از من رو برگردانند جامعه که به جای خودش. [می گفتند] معتاد بود مرد، آرتیست خوبی بود، خواننده خوبی بود. این برای من کافی نبود، این من را رنج می داد. نتیجتا فکر کردم شاید این بهبودی و اعتراف کردن یک جرقه ای در یک نفر دیگر ایجاد کند ببیند داریوش ترک کرده است و توانسته است ترک کند و راه ترک کردن را هم دارد در برنامه های آموزشی اش می گوید، چرا من ترک نکنم. این نوع پیام رسانی کار کرده است. پس داریوش ترک کرده است پس من هم می توانم ترک کنم. به خودم گفتم ببین من چه مصرف کننده ای بودم که طرف می گوید…
بنیاد آینه
بنیاد آینه، با هدف یاری رسانی به معتادان، بیشتر با کمک افرادی که خود زمانی معتاد بوده اند فعالیت می کند. این بنیاد به همت داریوش اقبالی، تاسیس شده است. این بنیاد یک پایگاه اینترنتی دارد که به بخش های مختلف تقسیم شده است. دراین پایگاه برنامه های رادیویی و تلویزیونی نیزتهیه و پخش می شود. علاوه بر این، بنیاد آینه سمینارهای مختلفی را نیز جهت پرداختن به مسائل اعتیاد، معتادان و خانواده های آنها برگزار می کند.
بشردوستی
داریوش عضو سازمان عفو بین الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناهجویان ایرانی، گروه های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تاسیس نمود.
آلبومها
مفهوم ترانهها
داریوش با سبک صدایی خاص و استفاده از مضامینی همچون آزادی، صلح و عشق طرفداران خاص خود را داشته است و دارد. شعرهای ترانههایش از شاعرانی مانند مولوی، حافظ، احمد شاملو، نادر نادرپور، حسین منزوی و سیمین بهبهانی و ترانهسرایانی همچون اردلان سرفراز، شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی است. وی با آهنگسازان بنامی چون جلیل و فرید زلاند، بابک بیات، اسفندیار منفردزاده، واروژان، حسن شماعی زاده و بابک افشار همکاری داشته است. داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود. این موضوع سبب گشت تا ترانههای او در رابطه با عشق، صلح، آزادی و عدالت سروده شوند.
آهنگهای برتر
بر اساس نظر سنجی ای که با عنوان فهرست ۱۰۰ ترانه برتر ماندگار تاریخ موسیقی ایران توسط شبکه من و تو صورت گرفت ترانه دستای تو از داریوش در صدر ماندگارترین ترانههای ایرانی قرار گرفت. از جمله ماندگارترین آثار داریوش میتوان به ترانههای دستهای تو، شقایق، چشم من، دوباره می سازمت وطن، بچهها، بوی گندم، به من نگو دوست دارم، خونه، یاور همیشه مومن، شام مهتاب، فریاد زیر آب، جشن دلتنگی، ای عشق، نون و پنیر و سبزی، سال سقوط سال فرار، دنیای این روزای من و سراب رد پای تو اشاره کرد.
جوایز و افتخارات
leonardo wilhelm d icaprio
[img=552x1068]http://uupload.ir/files/r4mt_leonardo_dicaprio.jpg[/img]
نام اصلی: لئوناردو ویلهلم دیکاپریو Leonardo Wilhelm DiCaprio
تولد: ۱۱ نوامبر۱۹۷۴
بازیگر آمریکایی و سینمای هالیوود است که به خاطر بازی در فیلمهای مشهور و موفق هالیوودشهرت بسیاری کسب کردهاست. وی در سپتامبر ۲۰۱۴ (شهریور ۱۳۹۳) به سمت سفیر صلح سازمان ملل متحد و نماینده این سازمان در امور تغییرات جوی برگزیده شد.
زندگینامه
لئوناردو، در ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ در شهر لسآنجلس در ایالت کالیفورنیا متولد شد. پدرش جورج دی کاپریو نویسنده کتابهای کومیک و مادرش ارمهاین ایندربرکن و مادربزرگش هلنا ایندربرکن. اجداد لئوناردو اهل ایتالیا و آلمان بودند و سه/ چهارم دی کپریو در واقع آلمانی است. نام لئوناردو توسط مادر او و به خاطر نام لئوناردو داوینچی هنگامی که نقاشی این هنرمند را در ایتالیا مشاهده نمود بر او گذاشته شد. مادر و پدر لئو هنگامی که تنها یک سال داشت از یکدیگر طلاق گرفتند و لئوناردو همراه مادرش در محلهٔ فقیرنشینی با نامایکو پارک که موسوم به زاغههای هالیوود است زندگی کرد و بزرگ شد.
آغاز بازیگری
او بازیگری را در ۵ سالگی با بازی در مجموعهٔ تلویزیونی رامپر روم آغاز کرد اما به علت رفتارش از پروژه اخراج شد و پس از آن تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را به طور جدی آغاز کند و به مدرسه John Marshall High School پیوست. در ابتدای دوران کارش مدیر آژانس و مدیر برنامههایش به او گوش زد کردند که نام «لئوناردو» بیش از حد غیر انگلیسی و خارجیاست و او باید نامش را به لنی ویلیامز تغییر دهد اما لئوناردو نپذیرفت و با بازی در فیلم زندگی این پسر در سال ۱۹۹۳ وارد سینما شد.
آغاز کار لئوناردو در ۱۹۸۹ با بازی در نقش گری بکمن در سریال تلویزیونی بود در همین هنگام بود که با یکی دیگر از بازیگران سینما توبی مگوایر (Tobey Maguire) آشنا شد و دوستیشان تا کنون در جایش باقیاست. در ۱۹۹۳ در نقش توبی در فیلم خوش درخشید و نامش در فهرست عنوان بهترین هنرپیشه نقش دوم قرار گرفت. در همان سال با ایفای زیبای نقش یک معلول ذهنی در فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را میخورد در کنار جانی دپ قرار گرفت که نمرهاش کاندید شدن برای جایزهٔ اسکار در سن نوزده سالگی بود. در سال ۱۹۹۶ دیکاپریو در نقش رومئو در فیلم جدید رومئو و ژولیت (اثر شکسپیر) حاضر گشت. و موفق به برنده شدن خرس نقره ای جشنواره فیلم برلین شود . اما با این همه فعالیت و کارنامهٔ خوب هنری فیلم پر سرو صدای تایتانیک (۱۹۹۷) بود که او را تبدیل به فوقستارهای در دنیای هالیوود کرد.
افول و صعود پس از تایتانیک
بعد از موفقیت بزرگ تایتانیک او حضوری نه چندان دلچسب در فیلم سلبرتی وودی آلن داشت و بعد از آن نیز در سال ۲۰۰۰ یعنی ۴ سال بعد از تایتانیک در مصاحبهای با مجله تایماقرار کرد که دوران تایتانیک برای او سختترین دوران بودهاست. لئوناردو میگوید: «در زمان تایتانیک هیچ گونه رابطهای با خود نتوانستم برقرار کنم، دیگر به آن شهرت دست نخواهم یافت و انتظار مجددش را هم ندارم و چیزی نیست که من حال به دنبالش باشم».
بعد از آن لئو ناردو در فیلم ضعیف ساحل ظاهر شد فیلمی که نه از نظر منتقدان و نه از نظر تماشگران راضیکننده نبود و با شکست تجاری شدید مواجه شد.
در سال ۲۰۰۲ دیکاپیرو خود را از دنیای پر زرق و برق هالیوود و عکسهای کلیشهای مجلات دور کرد و تمرکزش را به روی دو اثر موفق اگه میتونی منو بگیر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و دار و دستههای نیویورکی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی را در کارنامهاش قرار داد که هر دو فیلم مورد توجه منتقدین قرار گرفتند و نمرات زیادی را دریافت نمودند و هر دو نزدیک به هم اکران شدند. او برای ایفای نقش فرانک آبیگنل جونیور در فیلم اگه میتونی منو بگیرنامزد دریافت گلدن گلوب شد. بعد از آن نوبت به اثر قابل توجه هوانورد که بر اساس زندگی واقعی هاوارد هیوز کارگردان و هوانورد معروف آمریکایی ساخته شده بود رسید. دومین کار مشترک اسکورسیزی دومین کاندیدایی جایزه اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول را برای او به ارمغان آورد.
همچنان دیکاپریو همکاریش را با اسکورسیزی ادامه داده به طوری که او جایگزین دنیرو در فیلمهای هزاره جدید وی است.
دیکاپرو در سال ۲۰۰۵ مشغول همکاری سومش با اسکورسیزی به نام رفتگان با حضور ستارگان دیگری چون جک نیکلسون، الک بالدوین و مت دیمون شد در ضمن هنوز ۲ همکاری دیگر مارتین اسکورسیزی و دیکاپریو باقیماندهاست. در این سال او برای سومین بار برای بازی در فیلم الماس خونین نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
او فعالیتهای وسیعی را برای منابع طبیعی به خصوص در حفظ و نگهداری گوریلها انجام میدهد و نیز تقبل بخشی از کمکهای بیمارستان لس آنجلس که مخصوص کودکان سرطانیاست را به عهده دارد[sup][نیازمند منبع][/sup]. لیو با موفقیت در سال ۲۰۰۶ به استراحتی کوتاه پرداخت و مشغول ساختن فیلمی در مورد محیطزیست شد و این فیلم را به جشنواره فیلم کن برد. همچنین او در فیلم جاده انقلابی (۲۰۰۸) یک بار دیگر با کیت وینسلت همبازی شد. در سال ۲۰۱۰ او در دو فیلم جزیره شاتر و تلقین حضور یافت که هردو از پرفروشترین فیلمهای آن سال شناخته شدند. در آمد او در سال ۲۰۱۰ به ۶۰ میلیون دلار تخمین زده شد. لئوناردو درسال۲۰۱۱ استراحت پرداخت ودرسال ۲۰۱۲درفیلم جنگوی آزاد شده ساختهٔ کوئنتین تارانتینو به بازی پرداخت ودرسال ۲۰۱۳ دردو فیلم گتسبی بزرگ (فیلم ۲۰۱۳)که براساس رمانی به همین نام ساختهٔ باز لورمان و گرگ وال استریت ساختهٔ مارتین اسکورسیزی که براساس کتاب دلال بزرگ جردن بلفورت ساخته شده بود جلوی دوربین رفت لازم به ذکراست که اودراین فیلم تهیه کننده نیزبود این کار پنجمین همکاری دیکاپریو و اسکورسیزی بود. لئوناردو برای بازی در گرگ وال استریتچهارمین بار نامزد اسکار شد.
زندگی خصوصی
دیکاپریو دارای خانهای در شهر لسآنجلس و آپارتمانی در شهر نیویورک آمریکا است. وی همچنین صاحب جزیرهای در بلیز است.
او از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ با ژیزل بوندشن سوپر مدل برزیلی و از آن پس تا سال ۲۰۱۰ با بار رافائلی مدل اسرائیلی رابطه عشقی داشتهاست. لئو در طی دوسال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ با دو مدل دیگربه ترتیب با بلیک لایولی و ارین هیثرتون رابطه داشته است.دیکاپریو درسال ۲۰۱۴ رابطه ای چند ماه بایک مدل آلمانی به نام تونی گارن داشت وپس از آن شایعاتی مبنی بر رابطه او با خواننده مشهور باربادوسی یعنی ریانا برسر زبان ها افتاد که هنوز رنگ واقعیت نگرفته است.
سفیر صلح سازمان ملل
وی در سپتامبر ۲۰۱۴ (شهریور ۱۳۹۳) به سمت سفیر صلح سازمان ملل متحد و نماینده این سازمان در امور تغییرات جوی برگزیده شد. وی از سال ۱۹۹۸ تا کنون همواره برای حفظ محیط زیست تلاش کرده است و در بنیادی که با نام او راهاندازی شده، فعالیت میکند. او در اکتبر ۲۰۱۴ (مهر ۱۳۹۳) برای ایجاد و گسترش مناطق حفاظت شده دریایی و همچنین متوقف کردن صید غیرقانونی در دریاها و ۵ اقیانوس زمین، ۲ میلیون دلار کمک کرد، مجموع کمکهای مالی وی در این زمینه به بیش از ۳ میلیون دلار میرسد.
فیلمشناسی
سال
نام فیلم
English title
2015
بازگشته
The Revenant
2014
ویرونگا
Virunga
2013
2013
2013
2013
گرگ وال استریت
The Wolf of Wall Street
خارج از کوره
Out of the Furnace
رانر رانر
Runner Runner
گتسبی بزرگ
The Great Gatsby
2012
جنگوی آزاد شده
Django Unchained
2011
2011
2011
جی. ادگار
J.Edgar
نیمه ماه مارس
The Ides of March
گردش شنلقرمزی
Red Riding Hood
2010
2010
2010
تلقین
Inception
هابل سهبعدی
Hubble 3D
جزیره شاتر
Shutter Island
2009
یتیم
Orphan
2008
2008
جاده انقلابی
Revolutionary Road
مجموعه دروغها
Body of Lies
2007
2007
باغهای بهشت
Gardener of Eden
مستند یازدهمین ساعت
The 11th Hour
2006
2006
الماس خونین
Blood Diamond
جدامانده
The Departed
2004
2004
ترور ریچارد نیکسون
The Assassination of Richard Nixon
هوانورد
The Aviator
2002
2002
اگه میتونی منو بگیر
Catch Me If You Can
دار و دستههای نیویورکی
Gangs of New York
2001
آلوی دان
Don's Plum
2000
ساحل
The Beach
1998
1998
شهرت
Celebrity
مردی در نقاب آهنی
The man in the iron mask
1997
تایتانیک
Titanic
1996
1996
اتاق ماروین
Marvin's Room
رومئو + ژولیت
Romeo+juliet
1995
1995
1995
1995
کسوف کامل
Total Eclipse
خاطرات بسکتبال
The Basketball Diaries
برنده و بازنده
The quike and the dead
هزار و یک شب
One Hundred and One Nights
1993
1993
چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد
What's Eating Gilbert Grape
زندگی این پسر
This Boy's Life
1992
پیچک سمی (فیلم ۱۹۹۲)
Poison Ivy
1991
مخلوق ۳
Critters 3
جایزهها
برنده بهترین بازیگرمرد گلدن گلوب 2015 بخاطر بازیگری در فیلم بازگشته
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
g ooogooosh
[img=553x1091]http://uupload.ir/files/34io_googoosh_ax_www_funsssoo_ir-2.jpg[/img]
نام اصلی: فائقه آتشین
معروف: گوگوش
تولد: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۹
والدین: صابر آتشین، نسرین
پیشه: خواننده، بازیگر
گوگوشخواننده و هنرپیشهٔ مشهور ایرانی است. وی از محبوبترین خوانندگان تاریخموسیقی ایران به شمار رفته و در سایر کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه نیز دوستداران بسیاری دارد.در سالهای دههٔ هفتاد میلادی و پیش از انقلاب ایران وی را «شاهماهی موسیقی ایران» مینامیدند. این لقب بعد از بازگشت وی به آمریکا دوباره بر سر زبانها افتاد و در تبلیغات رادیو تلویزیونی تور بازگشت از این نام بسیار استفاده شد. بهترین آلبوم گوگوش در سال های اخیر حجم سبز نام دارد که همکاری دوباره گوگوش با ترانهسرای بزرگ اردلان سرفراز بود.
زندگینامه
فائقه آتشین در تهران زاده شد. خانوادهٔ وی اصالتاً از آذربایجانیهایی بودند که از شورویبه ایران مهاجرت کردهبودند.پدر و مادر گوگوش هنگامی که وی ۲ سال داشت از یکدیگر جدا شدند.
نامگذاری گوگوش نامی ارمنی برای پسران است. در کودکی دایه ارمنیاش او را با این نام صدا میکرد و بعدها این نام را به عنوان نام هنریاش برگزید. اما عدهای میگویند این نام را از پسر همسایه ارمنی خود گرفته است؛ البته عشق کودکی وی نیز در این امر بی تاثیر نبوده است. اما آن طور که گوگوش در مصاحبهٔ مفصل خود با خانم هما احسان توضیح داده، این اسم را پدرش برای وی انتخاب کرده، اما ادارهٔ ثبت احوال به علت عجیب بودن این اسم از ثبت آن در شناسنامهٔ نوزاد خودداری میکند و از پدر وی میخواهد که یک اسم ایرانی یا عربی برای وی انتخاب نماید که در نهایت پدر وی نام فائقه را برای نوزاد برمی گزیند. اما در خانه و به طور کلی مکانهای غیررسمی از همان کودکی وی را گوگوش صدا میزنند.
او از همان کودکی به همراه پدرش که یک شومن بود، خوانندگی و بازی در فیلم را آغاز نمود و نخستین تجربه هنرپیشگی او در سن هفت سالگی بود. گوگوش بعدها در فیلمهایی چون «پرتگاه مخوف» (۱۹۶۳ میلادی)، «شیطون بلا» (۱۹۶۵) و «پنجره» (۱۹۷۰) ظاهر شد. ترانههای او که توسط آهنگسازانی چون واروژان و حسن شماعیزاده نوشتهشده و شعرهای شهیار قنبری در آن به کار رفته بود، برای او موفقیت بزرگی پدید آورد. تا حدی که سایر خوانندگان پاپ زن ایرانی به تقلید از سبک او پرداختند. سبک او در دهه هفتاد میلادی، در اوج شهرتش به عنوان خواننده و هنرپیشه، الگوی زنان ایرانی واقع شد که بهجز گوش سپردن به ترانههای او، از سبک پوشیدن جامه، مینیژوپ و مدل موی کوتاه او معروف به مدل گوگوشی تقلید مینمودند. و در حال حاضر نیز اکثر مدلهای قدیمی به نام وی ثبت شده است .
آهنگ هجرت با شعر شهیار قنبری و با آهنگسازی و تنظیم ناصر چشم آذر که قرار بود, حسین اهنیان مقدم ملقب به افشین مقدم این ترانه را اجرا کند اما به دلیل تصادف فوت میکند، و گوگوش این ترانه را اجرا میکند. به گفته عدهای از موسیقی دانان این آهنگ یکی از شاهکارهای موسیقی ایرانیست.
گوگوش از جمله هنرمندانی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، اجرای برنامه زنده داشت.همچنین وی در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی برنامه اجرا کرد.
پس از انقلاب
او پس از انقلاب به دادگاههای انقلاب اسلامی احضار شد.با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آنکه اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر میبرد، به ایران بازگشت. و گوشهگیری در پیش گرفت.
با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانهها و موزیکویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت میشد و گوگوش همچنان طرفداران بیشتری را جذب میکرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیسجمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیتهای پیشین برداشته شد. به برخی از زنان (گوگوش میان آنان نبود) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ همچنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نداشت.
شروع دوباره
گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و گوشهگیری در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، ازسرگرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بینظیر ایرانیان و فارسیزبانان خارج از ایران مواجه شد.
وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم آخرین خبر و در سال ۱۳۸۵ آلبوم مانیفست را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لسآنجلس اجرا شد.
کنسرتهای دبی
گوگوش تقریبأ هر سال در شهر دبی، امارات کنسرت برگزار میکند. قیمت بلیط کنسرتهای او از ۳۵۰ تا ۲،۰۰۰ درهم (از ۹۵ تا ۵۴۰ هزار تومان) است که باعث شده که کنسرتهایش از گرانترین کنسرتهای اجرا شده در دبی به حساب آید. هواداران بسیاری از ایران و کشورهای فارسیزبان دیگر، تنها به خاطر دیدن اجرای زندهٔ گوگوش به دبی سفر میکنند. تعداد تماشاچیان برخی از کنسرتهای او در دبی، بیش ۱۲ هزار نفر بودهاست.
گوگوش همچنین در آخرین قسمت برنامه تلویزیونی آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۰، به اجرای ترانهٔ «یه حرفایی»همراه با حاضرین پرداخت.
اطلاعات کلی
آلبومها
آلبومهای قبل انقلاب
بعد از انقلاب:
فیلمها
g ooogooosh
[img=553x1091]http://uupload.ir/files/34io_googoosh_ax_www_funsssoo_ir-2.jpg[/img]
نام اصلی: فائقه آتشین
معروف: گوگوش
تولد: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۹
والدین: صابر آتشین، نسرین
پیشه: خواننده، بازیگر
گوگوشخواننده و هنرپیشهٔ مشهور ایرانی است. وی از محبوبترین خوانندگان تاریخموسیقی ایران به شمار رفته و در سایر کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه نیز دوستداران بسیاری دارد.در سالهای دههٔ هفتاد میلادی و پیش از انقلاب ایران وی را «شاهماهی موسیقی ایران» مینامیدند. این لقب بعد از بازگشت وی به آمریکا دوباره بر سر زبانها افتاد و در تبلیغات رادیو تلویزیونی تور بازگشت از این نام بسیار استفاده شد. بهترین آلبوم گوگوش در سال های اخیر حجم سبز نام دارد که همکاری دوباره گوگوش با ترانهسرای بزرگ اردلان سرفراز بود.
زندگینامه
فائقه آتشین در تهران زاده شد. خانوادهٔ وی اصالتاً از آذربایجانیهایی بودند که از شورویبه ایران مهاجرت کردهبودند.پدر و مادر گوگوش هنگامی که وی ۲ سال داشت از یکدیگر جدا شدند.
نامگذاری گوگوش نامی ارمنی برای پسران است. در کودکی دایه ارمنیاش او را با این نام صدا میکرد و بعدها این نام را به عنوان نام هنریاش برگزید. اما عدهای میگویند این نام را از پسر همسایه ارمنی خود گرفته است؛ البته عشق کودکی وی نیز در این امر بی تاثیر نبوده است. اما آن طور که گوگوش در مصاحبهٔ مفصل خود با خانم هما احسان توضیح داده، این اسم را پدرش برای وی انتخاب کرده، اما ادارهٔ ثبت احوال به علت عجیب بودن این اسم از ثبت آن در شناسنامهٔ نوزاد خودداری میکند و از پدر وی میخواهد که یک اسم ایرانی یا عربی برای وی انتخاب نماید که در نهایت پدر وی نام فائقه را برای نوزاد برمی گزیند. اما در خانه و به طور کلی مکانهای غیررسمی از همان کودکی وی را گوگوش صدا میزنند.
او از همان کودکی به همراه پدرش که یک شومن بود، خوانندگی و بازی در فیلم را آغاز نمود و نخستین تجربه هنرپیشگی او در سن هفت سالگی بود. گوگوش بعدها در فیلمهایی چون «پرتگاه مخوف» (۱۹۶۳ میلادی)، «شیطون بلا» (۱۹۶۵) و «پنجره» (۱۹۷۰) ظاهر شد. ترانههای او که توسط آهنگسازانی چون واروژان و حسن شماعیزاده نوشتهشده و شعرهای شهیار قنبری در آن به کار رفته بود، برای او موفقیت بزرگی پدید آورد. تا حدی که سایر خوانندگان پاپ زن ایرانی به تقلید از سبک او پرداختند. سبک او در دهه هفتاد میلادی، در اوج شهرتش به عنوان خواننده و هنرپیشه، الگوی زنان ایرانی واقع شد که بهجز گوش سپردن به ترانههای او، از سبک پوشیدن جامه، مینیژوپ و مدل موی کوتاه او معروف به مدل گوگوشی تقلید مینمودند. و در حال حاضر نیز اکثر مدلهای قدیمی به نام وی ثبت شده است .
آهنگ هجرت با شعر شهیار قنبری و با آهنگسازی و تنظیم ناصر چشم آذر که قرار بود, حسین اهنیان مقدم ملقب به افشین مقدم این ترانه را اجرا کند اما به دلیل تصادف فوت میکند، و گوگوش این ترانه را اجرا میکند. به گفته عدهای از موسیقی دانان این آهنگ یکی از شاهکارهای موسیقی ایرانیست.
گوگوش از جمله هنرمندانی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، اجرای برنامه زنده داشت.همچنین وی در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی برنامه اجرا کرد.
پس از انقلاب
او پس از انقلاب به دادگاههای انقلاب اسلامی احضار شد.با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آنکه اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر میبرد، به ایران بازگشت. و گوشهگیری در پیش گرفت.
با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانهها و موزیکویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت میشد و گوگوش همچنان طرفداران بیشتری را جذب میکرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیسجمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیتهای پیشین برداشته شد. به برخی از زنان (گوگوش میان آنان نبود) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ همچنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نداشت.
شروع دوباره
گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و گوشهگیری در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، ازسرگرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بینظیر ایرانیان و فارسیزبانان خارج از ایران مواجه شد.
وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم آخرین خبر و در سال ۱۳۸۵ آلبوم مانیفست را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لسآنجلس اجرا شد.
کنسرتهای دبی
گوگوش تقریبأ هر سال در شهر دبی، امارات کنسرت برگزار میکند. قیمت بلیط کنسرتهای او از ۳۵۰ تا ۲،۰۰۰ درهم (از ۹۵ تا ۵۴۰ هزار تومان) است که باعث شده که کنسرتهایش از گرانترین کنسرتهای اجرا شده در دبی به حساب آید. هواداران بسیاری از ایران و کشورهای فارسیزبان دیگر، تنها به خاطر دیدن اجرای زندهٔ گوگوش به دبی سفر میکنند. تعداد تماشاچیان برخی از کنسرتهای او در دبی، بیش ۱۲ هزار نفر بودهاست.
گوگوش همچنین در آخرین قسمت برنامه تلویزیونی آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۰، به اجرای ترانهٔ «یه حرفایی»همراه با حاضرین پرداخت.
اطلاعات کلی
- دختر صابر آتشین (بازیگر)
- ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ - همسر سابق محمود قربانی (صاحب هتل کاباره میامی و پدر کامبیز)
- ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵ - همسر سابق بهروز وثوقی (بازیگر)
- ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۸ - همسر سابق همایون مصداقی (بیزنس بیمه)
- ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ - همسر سابق مسعود کیمیایی (کارگردان)
- مادر کامبیز (خواننده)
- ۱۳۳۴ - آغاز فعالیت هنری با عملیات آکروباسی
- ۱۳۳۸ - ادامه فعالیت هنری با خوانندگی
- ۱۳۳۹ - شروع فعالیت در سینما با بازی در فیلم بیم و امید
- ۱۳۷۹ - شروع مجدد خوانندگی پس از وقفهای طولانی در (کانادا)
آلبومها
آلبومهای قبل انقلاب
- مسبب (همراه با داریوش)
- نیمهٔ گمشدهٔ من
- فصل تازه
- همسفر
- جاده
- مرداب
- کویر
- کوه
- اگه بمونی، اگه نمونی
- پل
- ستاره آی ستاره
- من و گنجشکای خونه
- لحظهٔ بیداری
- در امتداد شب
- دو ماهی
- دو پنجره
- شناسنامه ۱
- شناسنامه ۲
بعد از انقلاب:
- زرتشت
- ۱۳۸۵ - مانیفست
- ۱۳۸۷ - شب سپید
- ۱۳۸۹ - حجم سبز (همکاری با اردلان سرفراز و فرید زولاند)
- ۱۳۹۱ - اعجاز
- تک آهنگ نوستالژی (اجرای مشترک با ابی)
- ۱۳۹۴ - عکس خصوصی
فیلمها
- ۱۳۵۶ - در امتداد شب کارگردان: پرویز صیاد. دیگر بازیگران: سعید کنگرانی - محبوبه بیات، ناصر ممدوح، جهانگیر فروهر
- ۱۳۵۵ - نازنین کارگردان: علیرضا داوودنژاد دیگر بازیگران: چنگیز وثوقی،رضا کرم رضایی
- ۱۳۵۵ - ماه عسل دیگر بازیگران: جمشید مشایخی، بهروز وثوقی، حمیده خیرابادی، رضا کرم رضایی
- ۱۳۵۴ - همسفر دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، حمیده خیرابادی، رضا کرم رضایی
- ۱۳۵۴ - شب غریبان دیگر بازیگران: شهرام شب پره، آرمان، جلال
- ۱۳۵۳ - ممل آمریکایی دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، حمیده خیرآبادی
- ۱۳۵۱ - بیتا کارگردان: هژیر داریوش دیگر بازیگران: عزت الله انتظامی، پروانه معصومی
- ۱۳۵۰ - احساس داغ دیگر بازیگران: ایرج رستمی، اسدالله یکتا
- ۱۳۵۰ - قصاص دیگر بازیگران: ملک مطیعی، پوری بنایی، فیروزه
- ۱۳۵۰ - آسمون بی ستاره دیگر بازیگران: منوچهر وثوق، جمشید مشایخی، صابر آتشین، سپهرنیا
- ۱۳۴۹ - پنجره دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، توران، جهانگیر فروهر
- ۱۳۴۹ - جنجال عروسی دیگر بازیگران: رئوفی، مرتضی احمدی، گیتی فروهر
- ۱۳۴۹ - طلوع دیگر بازیگران: جمشید مشایخی، فخری خوروش
- ۱۳۴۸ - گناه زیبایی دیگر بازیگران: علی آزاد، اسدالله یکتا، لیلا فروهر
- ۱۳۴۷ - شب فرشتگان دیگر بازیگران: کتایون، گیل، نادره، صابر آتشین
- ۱۳۴۷ - سه دیوانه دیگر بازیگران: |سپهرنیا، رئوفی، جهانگیر فروهر
- ۱۳۴۷ - ستاره هفت آسمان دیگر بازیگران: فروزان، همایون، منوچهر وثوق
- ۱۳۴۶ - دروازه تقدیر دیگر بازیگران: فروزان، همایون، لیلا فروهر، ایران قادری، ایرج رستمی
- ۱۳۴۶ - چهار خواهر دیگر بازیگران: شهلا، لیلا فروهر، شهین
- ۱۳۴۶ - گنج و رنج دیگر بازیگران: شهین، صابر آتشین
- ۱۳۴۶ - در جستجوی تبهکاران دیگر بازیگران: علی آزاد، محمد فرزین
- ۱۳۴۵ - گدایان تهران دیگر بازیگران: فردین، ایمانوردی، ظهوری، همایون، پوران، سپهرنیا
- ۱۳۴۵ - حسین کرد دیگر بازیگران: ناصر ملک مطیعی، منوچهر نوذری، نادره، منوچهر وثوق، صابر آتشین، ظهوری
- ۱۳۴۵ - فیل و فنجان دیگر بازیگران: همایون، دلیله نمازی
- ۱۳۴۴ - شیطون بلا دیگر بازیگران: همایون، دلیله نمازی، داریوش طلایی
- ۱۳۴۲ - پرتگاه مخوف دیگر بازیگران: جلال، حیدر صارمی، دلیله نمازی
- ۱۳۳۹ - بیم و امید دیگر بازیگران: محسن مهدوی، غلامحسین مفیدی
- ۱۳۳۹ - فرشته فراری دیگر بازیگران: احمد فهمی، صابر آتشین، احمد قدکچیان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
jason s tatham
[img=561x1015]http://uupload.ir/files/ifds_jason-statham-photos-wallpaper-lytnp.jpg[/img]
نام: جیسون استاتهام jason statham
تولد: ۲۶ ژوئیهٔ[b]۱۹۶۷[/b]
ملیت: بریتانیایی
پیشه:بازیگر، تهیه کننده، ورزشکار و صداپیشه
جیسون استاتهامبا تلفظ صحیح جِیسِن اِستِیثِم بازیگر، تهیهکننده، ورزشکار و صداپیشه مشهور بریتانیایی است که بیشتر در فیلمهای اکشن ظاهر میشود. او به ورزشهای رزمی کاراته،کیک بوکسینگ و وینگ چون کونگ فو تسلط دارد و به طور معمول صحنههای رزمی را خود ایفای نقش میکند. وی به مدت ۱۲ سال عضو تیم شیرجه بریتانیا بودهاست و تجربیاتی نیز در رشتهٔ ژیمناستیک دارد.او همچنین یک مدل مد و فروشنده بازار سیاه نیز میباشد. جیسون به همراه وینی جونز رستورانی اشتراکی در لس آنجلس دارند.
زندگی نامه
استاتهام در شهر شایربروک، در قسمت شمالشرقی شهرستان دربیشر کشور انگلستان، از «آیلین یاتس" و «بری استاتهام» متولد شد. پدرش فروشنده بازار سیاه و خواننده بود.جیسون از کودکی با وینی جونز (جونز یک بازیکن فوتبال بود و بعدها به بازیگری روی آورد) بزرگ شده بود. جونز به او پیشنهاد بازی در تیم فوتبال محلی "گرامر اسکول" را داد، که او به مدت ۵ سال در آن تیم بازی کرد. در سن ۱۱ سالگی علاقهمند به رشته شیرجه شد و توانست به تیم ملی شیرجه بریتانیا راه یابد و به مدت ۱۲ سال در آن فعال باشد.در کل ۱۳ مسابقهٔ جهانی، شامل ۳ دوره از مسابقات المپیک و ۱۰ مسابقه جهانی دیگر را در کارنامهٔ ورزشی خود دارد. بهترین عملکرد وی، مقام دوازدهم مسابقات جهانی سال ۱۹۹۲ در رشته شیرجه بودهاست. وی بعدها به شهر گریت یارموث در نورفک نقل مکان کرد و در کنار پدرش به فروشندگی بازار سیاه مشغول شد، اما آنرا رها کرد. بعد از مدتی، به عنوان مدل برند French Connection انتخاب شد. استاتهام در کنار شغل مدلینگش، بار دیگر به فروشندگی بازار سیاهروی آورد و در خیابانها، جواهرات بدلی و عطرهای تقلبی میفروخت.
دوران بازیگری
جیسون، هنگامی که در بخشهای مدلینگ و تبلیغات برند فرانسوی مشغول به کار بود، با گای ریچی آشنا شد. گای ریچی در آن زمان، به دنبال یک خرده فروش واقعی بازار سیاه برای بازی در نقش "Bacon" در فیلم قفل، انبار و دو بشکه باروت بود، که با توجه به سوابق استاتهام در بازار سیاه، او را برای این نقش انتخاب کرد. این فیلم با استقبال منتقدان و مخاطبان رو به رو شد در نتیجه، استاتهام در میان مردم بیشتر دیده شد. دومین همکاری استاتهام و ریچی در فیلم قاپزنی بود که جیسون در کنار برد پیت به ایفای نقش پرداخت که این فیلم ۸۰ میلیون دلار در گیشه فروش کرد.
در سال ۲۰۰۱ در فیلم یکهتاز با جت لی همبازی شد. در سال ۲۰۰۲ نقش "Frank Martin" در فیلم مأمور انتقال را قبول کرد. دو دنباله از این فیلم به نامهای مامور انتقال ۲ و مامور انتقال ۳ بعدها ساخته شد. در همان سال به عنوان "Cameo Role" در فیلم وثیقه در کنار تام کروز حضور داشت.
پس از آن، حضور در فیلمهای شغل ایتالیایی و موبایل را پذیرفت. در سال ۲۰۰۵، بار دیگر با گای ریچی در فیلم هفت تیر همکاری کرد. در همان سال در فیلم درام لندن بازی کرد. در فیلم آشوب با وسلی اسنایپز همبازی شد. در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ در دوگانهٔ هیجان مطلق به ایفای نقش پرداخت.
در سال ۲۰۱۱ در فیلم قاتل زبده با رابرت دنیرو همبازی شد. در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ در فیلمهای یکبارمصرفها و یکبارمصرفها ۲ با بزرگان سینما همراه شد. در سال ۲۰۱۱ قرار بود در فیلم سریع و خشمگین ۵ بازی کند اما این اتفاق رخ نداد. در سال ۲۰۱۳ تأیید شد که وی در فیلم سریع و خشمگین ۶ به عنوان "Cameo Role" (نقش بسیار کوتاه و معمولاً بدون کلامی که توسط یک شخص مشهور در فیلم، تئاتر یا تلویزیون ایفا میشود) حضور دارد و در سال ۲۰۱۵ در فیلم سریع و خشمگین ۷ نقش منفی اصلی مقابل قهرمان فیلم خواهد بود. وی برای سومین بار، در فیلم یکبارمصرفها ۳ نیز ایفای نقش کرد. در سال ۲۰۱۳ در فیلم پارکر با بازیگر و خواننده معروف آمریکایی جنیفر لوپز بازی کرد. استاتهام همچنین حضور دوبارهاش در نقش دکارد شاو در فیلم سریع و خشمگین ۸در سال ۲۰۱۷ را تأیید کردهاست.
«جيسون استاتهام» دچار حادثه شد
«تري كروز» همبازي استاتهام در فیلم یک بار مصرفها ۳ ، به برنامه «تونايت شو» گفت : «جيسون» در يكي از سكانسها مجبور به راندن يك كاميون بود كه انحراف كاميون به سمت درياي سياه كم مانده بود ، جان او را بگيرد. قرار بر اين بود كه او كاميون را نگه دارد ولي كاميون متوقف نشد و به طرف لنگرگاه درياي سياه رفت. آن زمان بود كه ما متوجه شديم جيسون به همراه كاميون در آب دريا فرو رفته اند. همه با فرياد به طرف محل حادثه دويدند ولي از آنجا كه جيسون قهرمان شنا و شيرجه است موفق شده بود از كاميون خارج شده و خود را به خشكي برساند. البته او اندكي از ناحيه سر دچار جراحت نيز شده بود. او پسر بدي است چون كه همه را ناراحت كرد!
زندگی شخصی
جیسون به مدت ۷ سال با کلی بروک در ارتباط بود تا اینکه در سال ۲۰۰۴ از او جدا شد.وی از سال ۲۰۱۰ با رزی هانتینگتون وایتلی در ارتباط است.
استاتهام، خانهای به ارزش ۱۰ میلیون دلار در ملیبو، کالیفرنیا و خانهای ۳ میلیون دلاری در هالیوود هیلز لس آنجلس دارد.
فیلمشناسی
سال
عنوان فیلم به فارسی
عنوان فیلم به انگلیسی
نقش
1998
1998
قفل، انبار و دو بشکه باروت
Lock, Stock and Two Smoking Barrels
Bacon
2000
2000
قاپ زنی
Snatch
Turkish
نوبت تمام شده
Turn It Up
Mr. B
2001
2001
2001
روحهای مارس
Ghosts of Mars
Sergeant Jericho Butler
بی همتا
The One
MVA Agent Evan Funsch
مین ماشین
Mean Machine
Monk
2002
ترانسپورتر
Transporter
Frank Martin
2003
شغل ایتالیایی
Italian Job
Handsome Rob
2004
2004
وثیقه
Collateral
Airport man
موبایل
Cellular
Ethan Greer
2005
2005
2005
2005
ترانسپورتر ۲
2 Transporter
Frank Martin
هفت تیر
Revolver
Jake Green
لندن
London
Bateman
آشوب
Chaos
Detective Quentin Conners
2006
2006
پلنگ صورتی
The Pink Panther
Yves Gluant
کرانک
Crank
Chev Chelios
2007
جنگ
War
FBI Agent John Crawford
2008
2008
2008
2008
دزدیبانک
The Bank Job
Terry Leather
به نام پادشاه
In the Name of the King
Farmer Daimon
مسابقه مرگ
Death Race
Jensen Garner "Frankenstein" Ames
ترانسپورتر ۳
Transporter 3
Frank Martin
2009
کرانک ۲: ولتاژ بالا
Crank: High Voltage
Chev Chelios
2010
2010
سیزده
۱۳
Jasper Bagges
یکبارمصرفها
The Expendables
Lee Christmas
2011
2011
2011
2011
مکانیک
The Mechanic
Arthur Bishop
رومئو و جولیت
Gnomeo & Juliet
Tybalt
بلیتز
Blitz
Detective Sergeant Tom Brant
قاتل زبده
Killer Elite
Danny Bryce
2012
2012
امن
Safe
Luke Wright
یکبارمصرفها ۲
The Expendables 2
Lee Christmas
2013
2013
2013
2013
پارکر
Parker
Parker
سریع و خشمگین ۶
Fast & Furious 6
Ian Shaw
مرغ مگسخوار
Hummingbird
Joey
خط مقدم خانه
Homefront
Phil Broker
2014
یکبارمصرفها ۳
The Expendables 3
لی کریسمس
2015
2015
2015
کارت وایلد
Wild card
نیک وایلد
سریع و خشمگین ۷
Fast & Furious 7
دکارد شاو
جاسوس
Spy
فورد
2016
2016
مکانیک: رستاخیز
Mechanic: Resurrection
Arthur Bishop
زنده باد جنون
Viva La Madness
2017
سریع ۸
Fast & Furious 8
دکارد شاو
صداپیشگی بازیهای ویدئویی
سال 2015 Sniper x
سال
عنوان به فارسی
عنوان به انگلیسی
نقش
۲۰۰۲
جناح قرمز ۲
Red Faction II
Shrike
۲۰۰۳
ندای وظیفه
Call Of Duty
Sergeant Waters
jason s tatham
[img=561x1015]http://uupload.ir/files/ifds_jason-statham-photos-wallpaper-lytnp.jpg[/img]
نام: جیسون استاتهام jason statham
تولد: ۲۶ ژوئیهٔ[b]۱۹۶۷[/b]
ملیت: بریتانیایی
پیشه:بازیگر، تهیه کننده، ورزشکار و صداپیشه
جیسون استاتهامبا تلفظ صحیح جِیسِن اِستِیثِم بازیگر، تهیهکننده، ورزشکار و صداپیشه مشهور بریتانیایی است که بیشتر در فیلمهای اکشن ظاهر میشود. او به ورزشهای رزمی کاراته،کیک بوکسینگ و وینگ چون کونگ فو تسلط دارد و به طور معمول صحنههای رزمی را خود ایفای نقش میکند. وی به مدت ۱۲ سال عضو تیم شیرجه بریتانیا بودهاست و تجربیاتی نیز در رشتهٔ ژیمناستیک دارد.او همچنین یک مدل مد و فروشنده بازار سیاه نیز میباشد. جیسون به همراه وینی جونز رستورانی اشتراکی در لس آنجلس دارند.
زندگی نامه
استاتهام در شهر شایربروک، در قسمت شمالشرقی شهرستان دربیشر کشور انگلستان، از «آیلین یاتس" و «بری استاتهام» متولد شد. پدرش فروشنده بازار سیاه و خواننده بود.جیسون از کودکی با وینی جونز (جونز یک بازیکن فوتبال بود و بعدها به بازیگری روی آورد) بزرگ شده بود. جونز به او پیشنهاد بازی در تیم فوتبال محلی "گرامر اسکول" را داد، که او به مدت ۵ سال در آن تیم بازی کرد. در سن ۱۱ سالگی علاقهمند به رشته شیرجه شد و توانست به تیم ملی شیرجه بریتانیا راه یابد و به مدت ۱۲ سال در آن فعال باشد.در کل ۱۳ مسابقهٔ جهانی، شامل ۳ دوره از مسابقات المپیک و ۱۰ مسابقه جهانی دیگر را در کارنامهٔ ورزشی خود دارد. بهترین عملکرد وی، مقام دوازدهم مسابقات جهانی سال ۱۹۹۲ در رشته شیرجه بودهاست. وی بعدها به شهر گریت یارموث در نورفک نقل مکان کرد و در کنار پدرش به فروشندگی بازار سیاه مشغول شد، اما آنرا رها کرد. بعد از مدتی، به عنوان مدل برند French Connection انتخاب شد. استاتهام در کنار شغل مدلینگش، بار دیگر به فروشندگی بازار سیاهروی آورد و در خیابانها، جواهرات بدلی و عطرهای تقلبی میفروخت.
دوران بازیگری
جیسون، هنگامی که در بخشهای مدلینگ و تبلیغات برند فرانسوی مشغول به کار بود، با گای ریچی آشنا شد. گای ریچی در آن زمان، به دنبال یک خرده فروش واقعی بازار سیاه برای بازی در نقش "Bacon" در فیلم قفل، انبار و دو بشکه باروت بود، که با توجه به سوابق استاتهام در بازار سیاه، او را برای این نقش انتخاب کرد. این فیلم با استقبال منتقدان و مخاطبان رو به رو شد در نتیجه، استاتهام در میان مردم بیشتر دیده شد. دومین همکاری استاتهام و ریچی در فیلم قاپزنی بود که جیسون در کنار برد پیت به ایفای نقش پرداخت که این فیلم ۸۰ میلیون دلار در گیشه فروش کرد.
در سال ۲۰۰۱ در فیلم یکهتاز با جت لی همبازی شد. در سال ۲۰۰۲ نقش "Frank Martin" در فیلم مأمور انتقال را قبول کرد. دو دنباله از این فیلم به نامهای مامور انتقال ۲ و مامور انتقال ۳ بعدها ساخته شد. در همان سال به عنوان "Cameo Role" در فیلم وثیقه در کنار تام کروز حضور داشت.
پس از آن، حضور در فیلمهای شغل ایتالیایی و موبایل را پذیرفت. در سال ۲۰۰۵، بار دیگر با گای ریچی در فیلم هفت تیر همکاری کرد. در همان سال در فیلم درام لندن بازی کرد. در فیلم آشوب با وسلی اسنایپز همبازی شد. در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ در دوگانهٔ هیجان مطلق به ایفای نقش پرداخت.
در سال ۲۰۱۱ در فیلم قاتل زبده با رابرت دنیرو همبازی شد. در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ در فیلمهای یکبارمصرفها و یکبارمصرفها ۲ با بزرگان سینما همراه شد. در سال ۲۰۱۱ قرار بود در فیلم سریع و خشمگین ۵ بازی کند اما این اتفاق رخ نداد. در سال ۲۰۱۳ تأیید شد که وی در فیلم سریع و خشمگین ۶ به عنوان "Cameo Role" (نقش بسیار کوتاه و معمولاً بدون کلامی که توسط یک شخص مشهور در فیلم، تئاتر یا تلویزیون ایفا میشود) حضور دارد و در سال ۲۰۱۵ در فیلم سریع و خشمگین ۷ نقش منفی اصلی مقابل قهرمان فیلم خواهد بود. وی برای سومین بار، در فیلم یکبارمصرفها ۳ نیز ایفای نقش کرد. در سال ۲۰۱۳ در فیلم پارکر با بازیگر و خواننده معروف آمریکایی جنیفر لوپز بازی کرد. استاتهام همچنین حضور دوبارهاش در نقش دکارد شاو در فیلم سریع و خشمگین ۸در سال ۲۰۱۷ را تأیید کردهاست.
«جيسون استاتهام» دچار حادثه شد
«تري كروز» همبازي استاتهام در فیلم یک بار مصرفها ۳ ، به برنامه «تونايت شو» گفت : «جيسون» در يكي از سكانسها مجبور به راندن يك كاميون بود كه انحراف كاميون به سمت درياي سياه كم مانده بود ، جان او را بگيرد. قرار بر اين بود كه او كاميون را نگه دارد ولي كاميون متوقف نشد و به طرف لنگرگاه درياي سياه رفت. آن زمان بود كه ما متوجه شديم جيسون به همراه كاميون در آب دريا فرو رفته اند. همه با فرياد به طرف محل حادثه دويدند ولي از آنجا كه جيسون قهرمان شنا و شيرجه است موفق شده بود از كاميون خارج شده و خود را به خشكي برساند. البته او اندكي از ناحيه سر دچار جراحت نيز شده بود. او پسر بدي است چون كه همه را ناراحت كرد!
زندگی شخصی
جیسون به مدت ۷ سال با کلی بروک در ارتباط بود تا اینکه در سال ۲۰۰۴ از او جدا شد.وی از سال ۲۰۱۰ با رزی هانتینگتون وایتلی در ارتباط است.
استاتهام، خانهای به ارزش ۱۰ میلیون دلار در ملیبو، کالیفرنیا و خانهای ۳ میلیون دلاری در هالیوود هیلز لس آنجلس دارد.
فیلمشناسی
سال
عنوان فیلم به فارسی
عنوان فیلم به انگلیسی
نقش
1998
1998
قفل، انبار و دو بشکه باروت
Lock, Stock and Two Smoking Barrels
Bacon
2000
2000
قاپ زنی
Snatch
Turkish
نوبت تمام شده
Turn It Up
Mr. B
2001
2001
2001
روحهای مارس
Ghosts of Mars
Sergeant Jericho Butler
بی همتا
The One
MVA Agent Evan Funsch
مین ماشین
Mean Machine
Monk
2002
ترانسپورتر
Transporter
Frank Martin
2003
شغل ایتالیایی
Italian Job
Handsome Rob
2004
2004
وثیقه
Collateral
Airport man
موبایل
Cellular
Ethan Greer
2005
2005
2005
2005
ترانسپورتر ۲
2 Transporter
Frank Martin
هفت تیر
Revolver
Jake Green
لندن
London
Bateman
آشوب
Chaos
Detective Quentin Conners
2006
2006
پلنگ صورتی
The Pink Panther
Yves Gluant
کرانک
Crank
Chev Chelios
2007
جنگ
War
FBI Agent John Crawford
2008
2008
2008
2008
دزدیبانک
The Bank Job
Terry Leather
به نام پادشاه
In the Name of the King
Farmer Daimon
مسابقه مرگ
Death Race
Jensen Garner "Frankenstein" Ames
ترانسپورتر ۳
Transporter 3
Frank Martin
2009
کرانک ۲: ولتاژ بالا
Crank: High Voltage
Chev Chelios
2010
2010
سیزده
۱۳
Jasper Bagges
یکبارمصرفها
The Expendables
Lee Christmas
2011
2011
2011
2011
مکانیک
The Mechanic
Arthur Bishop
رومئو و جولیت
Gnomeo & Juliet
Tybalt
بلیتز
Blitz
Detective Sergeant Tom Brant
قاتل زبده
Killer Elite
Danny Bryce
2012
2012
امن
Safe
Luke Wright
یکبارمصرفها ۲
The Expendables 2
Lee Christmas
2013
2013
2013
2013
پارکر
Parker
Parker
سریع و خشمگین ۶
Fast & Furious 6
Ian Shaw
مرغ مگسخوار
Hummingbird
Joey
خط مقدم خانه
Homefront
Phil Broker
2014
یکبارمصرفها ۳
The Expendables 3
لی کریسمس
2015
2015
2015
کارت وایلد
Wild card
نیک وایلد
سریع و خشمگین ۷
Fast & Furious 7
دکارد شاو
جاسوس
Spy
فورد
2016
2016
مکانیک: رستاخیز
Mechanic: Resurrection
Arthur Bishop
زنده باد جنون
Viva La Madness
2017
سریع ۸
Fast & Furious 8
دکارد شاو
صداپیشگی بازیهای ویدئویی
سال 2015 Sniper x
سال
عنوان به فارسی
عنوان به انگلیسی
نقش
۲۰۰۲
جناح قرمز ۲
Red Faction II
Shrike
۲۰۰۳
ندای وظیفه
Call Of Duty
Sergeant Waters
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
robyan rihanna f enty
نام اصلی: رابین ریانا فنتی Robyn Rihanna Fenty
نام مستعار :ملکه کارائیبی، شاهزادهٔ جدید پاپ
تولد: ۲۰ فوریه ۱۹۸۸
ملیت ريحانا:سنت مایکل، باربادوس
سبکهاي ريحانا: پاپ، ریتم و بلوز
فعالیت(ها) ريحانا: خواننده، مدل، طراح مد
مدت فعالیت: ۲۰۰۵ – اکنون
ریانا
روبین ریانا فنتی، مشهور به ریانا خواننده، بازیگر و طراح لباس باربادوسی است. ریانا متولد شهر سنت مایکل در باربادوس است و فعالیت هنریاش از زمان آشنایی وی با ایوان روجرز شروع میشود، زمانی که این دو به واسطه یک دوست مشترک، با یکدیگر در سال ۲۰۰۳ آشنا شده و شروع به ضبط آهنگ میکنند. پیشنمایش آهنگی که ضبط میشود نیز برای چندین استودیوی موسیقی ارسال شده که در نهایت منجر به عقد قرارداد ریانا با یکی از این استودیوها به نام دف جم میشود. مدیر وقت این شرکت، جی زی بعد از مشاهده اجرای ریانا بود که تصمیم به بستن قرارداد با وی میگیرد. با ورود ریانا به عرصه خواننده، موفقیت و محبوبیت وی به شدت بالا میرود به طوری که اولین آلبوم وی، موسیقی خورشید (۲۰۰۵)، و آلبوم بعدیاش، دختری مثل من (۲۰۰۶) هردو جزء ۱۰ آلبوم برتر لیست بیلبورد ۲۰۰ جای میگیرند. از آلبوم اول ریانا آهنگ پان د ریپلای و از آلبوم دومش آهنگ اساواس هردو جزء برتین آهنگهای لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد شدند.
با انتشار آلبوم سوم ریانا به نام دختر خوب بد شد در سال ۲۰۰۷ بود که ریانا تبدیل به چهرهای بینالمللی شد. چتر یکی از آهنگهای این آلبوم بود که تبدیل به یکی از محبوبترین آهنگها شد. آلبوم سوم ریانا یکبار دیگر اینبار تحت عنوان دختر خوب بد شد: ضبط دوباره در سال ۲۰۰۸ منتشر گردید. هر دو نسخه این آلبوم نامزد دریافت ۹ جایزه گرمی شده بودند. در نوامبر ۲۰۰۹ همزمان با مسائل حاشیهای ریانا با نامزد سابقش، کریس براون، آأبوم بعدی وی تحت عنوان درجه آر منتشر و در ادامه نیز آلبومهای بعدیاش تحت عناوین بلند (۲۰۱۰)، تاک دت تاک (۲۰۱۱) و اولین آلبومش که توانست در جایگاه نخست بیلبورد ۲۰۰ جای گیرد، یعنی غیر قابل بخشش منتشر شدند. در همین سال بود که ریانا با بازی در فیلم کشتی جنگی فعالیت هنری خود را در عرصه سینما نیز شروع کرد.
ریانا تاکنون موفق به فروش بیش از ۱۵۰ میلیون از آثارش در سرتاسر جهان شده که در نوع خود، در فهرست پرفروشترین هنرمندان موسیقی رقم بسیار قابل توجهی است. همچنین بسیاری از تکآهنگهای ریانا نیز در زمره برترین تکآهنگهای جهان جای دارند. از جمله آنها میتوان به چتر، تعظیم کن، دیستربیا، تنها دختر، ما عشق پیدا کردیم، اس و ام، بمان و الماسها اشاره کرد. همچنین در کنار فعالیت تکنفره، ریانا سابقه همکاری با هنرمندان مختلف دیگری را نیز دارد. به عنوان نمونه همکاری ریانا با تی.آی. در آهنگ زندگی خودت را بکن یا حضور در دو آهنگ مشهور عاشق دروغ گفتنهاتم و هیولا در کنار امینم. همچنین تاکنون ۱۳ آهنگ ریانا توانستهاند رتبه نخست در لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد را از آن خود کنند که با این آمار، ریانا جوانترین خواننده و سریعترین رشد را در مقایسه با سایر هنرمندان در رسیدن به این مقام داشت. بیلبورد لقب «هنرمند آهنگهای دیجیتال» در دهه ۲۰۰۰ را به وی داده و در دهه ۲۰۱۰ نیز در لیست ۱۰۰ هنرمند برتر جای داشت.
ریانا یکی از هنرمندانی است که هرازگاهی به شکل کل ظاهر خود را تغییر اساسی میدهد که این اتفاق از زمان انتشار آلبوم «دختر خوب بد شد» مورد توجه رسانهها قرار گرفت. وی همچنین موفق به کسب جوایز و افتخارات مختلفی در عرصه فعالیتهای هنریاش شده. از این افتخارات میتوان به این موارد اشاره نمود: هفت جایزه گرمی، هشت جایزه موسیقی آمریکا، ۲۲ جوایز موسیقی بیلبورد و ۲ جایزه بریت. در سال ۲۰۱۲ مجله فوربز ریانا را به عنوان چهارمین هنرمند قدرتمند جهان معرفی کرد که چیزی حدود ۵۳ میلیون دلار را در بین ماه مه ۲۰۱۱ تا ماه مه ۲۰۱۲ توانست بدست آورد. در همین سال مجله تایم نیز ریانا را به عنوان یکی از ۱۰۰ هنرمند تاثیرگذار در جهان لقب داد. در مراسم جوایز موسیقی آمریکا در سال ۲۰۱۳، ریانا موفق به کسب پنج جایزه نماد (Icon Awards) شد. در ژوئن ۲۰۱۴ نیز از طرف شورای طراحان مد آمریکا، ریانا جایزه «نماد فشن» را دریافت کرد.
زادگاه ریحانا:
ریحانا قسمتی از نام رابین ریانا فنتی (به انگلیسی: Robyn Rihanna Fenty ) است که در ۲۰ فوریه سال ۱۹۸۸ (میلادی) در شهر سنت مایکل در کشور باربادوس در منطقه کارائیب متولد شد.
ریحانا دختری معمولی بود که دوران راهنمایی اش را در مدرسه سیصد و ده ساله کامبرمیر در باربادوس گذراند. در سال ۲۰۰۳ با کمک دو نفر از همکلاسی هایش یک نمایش موسیقی سه نفره را اجرا کرد. در سال ۲۰۰۴، او برندهٔ مراسم دوشیزهٔ زیبای کامبرمیر شد و نمایش کوتاهی اجرا کرد. او با اجرای آهنگ قهرمان از ماریا کری برندهٔ جایزهٔ نمایش استعدادهای مدرسه اش شد و شاید همین امر سبب ورود او به عرصهٔ خوانندگی بود.
در ۲۰۰۳ ریحانا پس از آنکه با دوستانش نمایش را اجرا کرد، دوستش او را به ایوان راجرز، تهیه کننده موسیقی که برای مسافرت به همراه همسرش به باربادوس آمده بود معرفی کرد. ریحانا به کمک راجرز چند آهنگ را بازخوانی و ضبط کرد که به بسیاری از استدیو های آمریکایی فرستاده شد. این قطعات مورد قبول استدیوی دف جم واقع شد و مدیریت رپر دف جم، جی زی، از او دعوت به همکاری کرد.
ریحانا، بزرگ ترین دختر خانواده است. پدرش رونالد فنتی، یک شهروند آفریقایی-ایرلندی، و مادرش مانیکا فنتی، اهل کشور گویان در آمریکای جنوبی است.
الهاماتی که از کارهای بیانسه، آلیشیا کیدز، و ماریا کری گرفته در کارهای اولیه اش در موسیقی بسیار آشکار است.
زندگی و فعالیتها
۲۰۰۲ – ۱۹۸۸ (ابتدای زندگی)
روبین ریانا فنتی متولد ۲۰ فوریه ۱۹۸۸ در شهر سنت مایکل در کشور باربادوس است. مادرش «مونیکا» نام داشت که حسابدار بازنشسته بود و پدرش «رونالد» سرپرست یک انبار بود. ریانا دو برادر به نامهای «روری» و «راژاد» و همچنین دو خواهر ناتنی و یک برادر ناتنی دیگر از طرف پدرش دارد. وی در یک خانه ۳ اتاقه به همراه خانوادهاش در شهر بریجتاون زندگی میکرده و معمولاً روزها به همراه پدرش در یکی از خیابانهای شهر مشغول فروش لباس میبود. کودکی ریانا به شدت تحت تاثیر اعتیاد پدرش به کوکائین و الکل بود؛ به شکلی که پدر و مادرش زمانی که ریانا ۱۴ ساله بود از یکدیگر طلاق گرفتند. علاقه ریانا به موسیقی از دوران کودکی شروع شد و از همان دوران به موسیقی «رگی» علاقه شد. شدت علاقه وی به حدی بود که در هفت سالگی خوانندگی نیز میکرد. ریانا در دوران دبیرستان موفق به تشکیل گروهی موسیقی نیز میشود. یکی از همکلاسیهای وی در دبیرستان کریس جوردن نام داشت که از کریکتکاران مشهور انگلیسی شد.
۲۰۰۶ تا ۲۰۰۳ (شروع فعالیت)
در دسامبر ۲۰۰۳ بود که ریانا با کمک یکی از دوستانش با ایوان روجرز آشنا میشود. روجرز در مورد خوانندگیهای ریانا اطلاع داشت و به همین دلیل از وی دعوت کرد تا جلوی او نیز آهنگی اجرا کند. ریانا دو آهنگ، یکی از خواننده استرالیایی، سمنتا سنگ و یکی دیگر، آهنگی از ماریا کری را اجرا میکند. اجرا و خوانندگی ریانا روجرز را تحت تاثیر قرار داده و این شد که از ریانا دعوت میکند و در نهایت نیز ریانا به همراه مادرش به شهر کانکتیکت در آمریکا میروند تا بتواند با کمک روجرز چند آهنگ نمونه ضبط کند. روجرز همچنین برای ریانا یک مدیر برنامه و یک وکیل نیز استخدام میکند. در اواخر ۲۰۰۴ بود که تصمیم بر این شد که نمونه آهنگهای وی را برای شرکتهای بزرگ موسیقی ارسال کنند که در این راستا چهارن مونه اهنگ به کمپانیهای مختلف ازجمله دف جم ارسال شد. مدیر وقت این شرکت موسیقی که رپر مشهور آمریکایی، جی زی بود، بعد از شنیدن صدای ریانا با شک و تردید از وی دعوت به حضور در شرکتش کرده تا جلوی وی نیز یک آهنگ را شخصاً اجرا کند. ریانا در فوریه ۲۰۰۵ برای اجرا مقابل جی زی به نیویورک، مقر شرکت دف جم رفته و سه آهنگ را اجرا میکند. پایان این مسافرت به نیویورک با بستن قراردادی با شرکت دف جم پایان میپذیرد.
ریانا به مدت چهار ماه با «ممفیس بلیک» همکاری داشته و در عین حال مشغول ضبط آلبوم نخستش نیز بوده است. اولین آلبوم وی با نام موسیقی خورشید در ماه اوت ۲۰۰۵ روانه بازار میشود. این آلبوم توانست رتبه دهم در بیلبورد ۲۰۰ را از آن خود کرده و گواهینامه طلاییای را نیز از انجمن صنعت ضبط موسیقی آمریکا دریافت نمود. موسیقی خورشید همچنین موفق به فروش بیش از دو میلیون کپی در دنیا شد و بازخوردهای متفاوتی را نیز دریافت کرد. مجله رولینگ استون امتیاز ۲/۵ از پنج را برای این آلبوم در نظر گرفت. یکی از تکآهنگهای این آلبوم به نام «اگه این عشقه که تو میخوای» نتوانست موفقیت خوبی بدست آورد، اما با این وضعیت در کشورهایی چون استرالیا، ایرلند و نیوزلند تبدیل به یکی از آهنگهای محبوب شده بود.
یکماه پس از انتشار نخستین آلبوم، ریانا کار بر روی دومین آلبوم خود را شروع کرد. عواملی که در تولید این آلبوم با وی همکاری داشتند تقریباً همان گروهی بودند که در نخستین آلبوم ریانا را یاری میکردند. دومین آلبوم ریانا با نام دختری مثل من در ماه آوریل سال ۲۰۰۶ منتشر شد. اگرچه نقدها نسبت به این آلبوم متفاوت بود اما از نظر تجاری میتوان جزء آلبومهای موفق قلمدادش کرد بطوری که در ۱۳ کشور تبدیل به یکی از ۱۰ آلبوم موسیقی برتر شده بود. در کانادا در جایگاه نخست قرار داشت و در کشورهای دیگر چون بریتانیا و آمریکا با فروش۱۱۵.۰۰۰ نسخهای توانست رتبه پنجم را کسب کرده بود. از تکآهنگهای مهم این آلبوم، اساواس بود که این تکآهنگ نیز همانند آلبوم توانست بسیار موفق ظاهر شود و در یازده کشور جزء پنج آهنگ برتر شناخته شد. اما در آمریکا و استرالیا این آهنگ توانست به جایگاه اولی در لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد برسد. این اولین باری بود که آهنگی از ریانا به این جایگاه دست یافته بود. بیوفا نام یکی دیگر از اهنگهای این آلبوم است که این آهنگ نیز به موفقیت بالایی دست یافت و در ۱۸ کشور جهان تبدیل به یکی از ۱۰ اهنگ برتر شده بود. در کانادا و سوییس نیز به جایگاه اول رسید. به دنبال انتشار دومین آلبوم ریانا تور موسیقیای را نیز به اجرا درآورد.
۲۰۰۹ تا ۲۰۰۷ (دختر خوب بد شد و درجه آر)
سومین آلبوم ریانا تحت عنوان دختر خوب بد شد با سبکی متفاوت در ماه مه ۲۰۰۷ منتشر شد. این آلبوم توانست رتبه دوم برترین آلبومها در استرالیا و آمریکا را از آن خود کرده و در سایر کشورها نیز تبدیل به یکی از محبوبترینها شود. از طرف دیگر نقدها نسبت به این آلبوم – به نسبت نقدهای وارده به آلبومهای قبلی – بسیار مثبت بوده و این آلبوم به شدت مورد تحسین منتقدین قرار گرفت. آهنگ اصلی این آلبوم، چتر در ۱۳ کشور جهان تبدیل به یکی از برترین آهنگها شده بود و در کشور بریتانیا که توانسته بود جایگاه نسخت را کسب کند، موفق شد به شکل سه هفته پیاپی این جایگاه را محفوظ بدارد؛ با این حساب ریانا توانست رکوردی در این زمینه بجا گذارد. رکورد قبلی ازآن آهنگی در سال ۱۹۹۴ بود. همچنین با فروش بالای ۶.۶ میلیون کپی از این آهنگ، «چتر» تبدیل به یکی از آهنگهای پرفروش ریانا نیز شد. در ادامه برای حمایت از آلبوم، ریانا تصمیم به برگزاری توری با عنوان «تور دختر خوب بد شد» میگیرد که در سپتامبر ۲۰۰۷ به اجرا در میآید. این تور شامل بیش از ۸۰ اجرای مختلف در آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی بوده است. در مراسم جوایز گرمی سال ۲۰۰۸ نیز ریانا نامزد دریافت چندین جایزه مختلف میشود که در این بین آهنگ چتر موفق به برنده شدن میشود.
در طول سال ۲۰۰۸ بود که ریانا در تور موسیقی کانیه وست، لوپه فیاسکو و ان.ئی.آر.دیشرکت کرده و با آنها همکاری میکند. همچنین سومین آلبوم خودش را یکبار دیگر منتشر میکند، اینبار تحت عنوان دختر خوب بد شد: ضبط دوباره که در آن سه آهنگ جدید «دستربیا»، تعظیم کن و «اگه دوباره صورتتو نبینم» اضافه شده بودند. هر سه این آهنگها تبدیل به آهنگهای موفق شدند و توانستند در رتبهبندیهای مختلف، جایگاههای بالایی را کسب کنند. در ماه اوت همین سال (۲۰۰۸) ریانا با همراهی مری جی. بلایژ، ماریا کری و بیانسه آهنگی به نام «فقط بلند شو» را اجرا کردندو این آهنگ در حمایت از کمپینی علیه سرطان بود. چندی بعد در نوامبر ۲۰۰۸ نیز آهنگ رندگی خودت را بکنمنتشر شد. ریانا در این آهنگ با تی.آی همکاری داشته. آهنگ «رندگی خودت را بکن» در ۱۳ کشور جهان تبدیل به یکی از ۱۰ آهنگ برتر شده بود.
در اوایل سال ۲۰۰۹ ریانا کار بر روی آلبوم چهارمش را شروع کرد. در همین حال نیز در آهنگهایی از کانیه وست و جی.زی همکاریهایی داشته است. در نهایت آلبوم چهارم ریانا در نوامبر ۲۰۰۹ با نام درجه آر منتشر میشود. مجله رولینگ استون در خصوص این آلبوم اظهار داشت: «ریانا با تغییر صدایش یکی از بهترین آلبومهای سال را ساخت». آهنگ اصلی این آلبوم رولت روسی نام داشت که در عرصه تجاری موفقیت بسیار بالایی کسب کرد. این آهنگ توانست در کشورهایی چون نروژ و سوییس جایگاه اپل را از آن خود کند و در ۱۶ کشور مختلف دیگر در جایگاههای برتری قرار بگیرد. در ادامه آهنگهای سخت (با همراهی یانگ جیزی) و پسر بیتربیت و چند آهنگ مختلف دیگر منتشر میشوند. در بهار ۲۰۱۰ نیز نسخه ریمیکس از آلبوم رتبه آر روانه بازار میشود. این آلبوم ریمیکس شامل ۱۰ آهنگ میشد که توسط «چو فو» عملیات ریمیکسشان انجام شده بود. در ادامه نیز برای تبلیغ آلبوم، ریانا مجدداً توری بینالمللی را به راه انداخت. نام این تور «آخرین دختر روی کره زمین» بود.
۲۰۱۱ تا ۲۰۱۰ (بلند و تاک دت تاک)
در تابستان ۲۰۱۰ بود که ریانا با همکاریای با امینم آهنگ عاشق دروغ گفتنهاتم را ضبط و منتشر میکند. این آهنگ یکی از آهنگهای بسیار موفقی بود که تاکنون ریانا با همکاری شخص دیگری روانه بازار کرده بود؛ بطوری که در بیش از ۲۰ کشور جهان رتبه نخست را ازآن خود کرده بود. این هفتمین آهنگ ریانا بود که موفق به کسب رتبه نخست در آمریکا شده بود. عاشق دروغگفتنهاتم همچنین موفق به شکستن رکوردی در بریتانیا شد و تبدیل به پرفروشترین آهنگ سال ۲۰۱۰ در این کشور شد؛ با این حساب، این آهنگ درواقع اولین آهنگ ریانا بود که بیش از یک میلیون فروش در این کشور داشت. در اکتبر ۲۰۱۰ بود که ریانا تیم مدیریت خود را عوض کرد و به شرکت «راک نیشن» (متعلق به جی.زی) پیوست.
بلند، پنجمین آلبوم رسمی ریانا چندی بعد منتشر شد. آهنگ اصلی این آلبوم تنها دختر (در دنیا) بود که توانست در پانزده کشور جهان رتبه اولی را بدست آورد؛ در این بین میتوان به کشورهایی چون استرالیا، بریتانیا، کانادا و آمریکا اشاره نمود. دومین آهنگ این آلبوم نام من چیست؟ بود که با همراهی دریک اجرا شده بود و توانست رتبه اول در آمریکا و بریتانیا را بدست آورد. با این حساب، ریانا تنها هنرمند زنی بود که توانست ۵ آهنگ رتبه اولی در چند سال پیاپی در بریتانیا داشته باشد. سومین آهنگ آلبوم اس و ام نام داشت در لیست ۱۰۰ اهنگ داغ رتبه اول را داشت. ریمیکس همین اهنگ با همراهی بریتنی اسپیرز نیز چندی بعد روانه بازار شد و این آهنگ هم در رتبه اول جای گرفت و به دهمین آهنگ ریانا در جایگاه اول تبدیل شد. با فاصله زمانی ۴ سال و ۱۱ ماه و ۲ هفته بین اولین آهنگ رتبه اولی تا دهمین آهنگ رتبه اولی، ریانا رکوردی جالب به ثبت رساند و به عنوان یکی از سریعترین هنرمندان در کسب جایگاه اول نام گرفت.
در پنجاهوسومین مراسم جوایز گرمی، آهنگ «تنها دختر (در دنیا)» موفق به کسب جایزهای شد. در ادامه نیز آهنگهای مرد کشته شد و تخت پادشاه کالیفرنیا در ماه مه ۲۰۱۱ روانه بازار شدند که موفقیت متوسطی را رقم زدند. به سلامتی با الهام از آهنگ با تو هستم از آوریل لوین ساخته شده بود نیز روانه بازار شد که توانست جزء ۲۰ آهنگ برتر بریتانیا و ۱۰ آهنگ برتر آمریکا قرار بگیرد. در ادامه نیز مطابق گذشته، ریانا تور موسیقیای را در مورد این آلبومش اجرا میکند. این تور به مدت ۱۰ شب در ورزشگاه او۲ آرنا لندن اجرا شد که در زمینه فروش، توانست رتبه بالایی را نیز بدت آورد. این تور همچنین هفتمین تور پردرآمد سال ۲۰۱۱ نیز شد. ۳ اجرای آخر ریانا در این تور فیلمبرداری شده و فیلمها در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲ عرضه شدند.
ششمین آلبوم ریانا، تاک دت تاک در نوامبر ۲۰۱۱ منتشر شد. با فروش بیش از ۱۹۸.۰۰۰ کپی از این آلبوم، رتبه سوم بیلبورد ۲۰۰ (در آمریکا) و با فروش ۱۶۳.۰۰۰ نسخهای در بریتانیا، رتبه نخست را در این کشور از آن خود کرد. آهنگ اول این آلبوم «ما عشق پیدا کردیم» بود که در ۲۷ کشور جهان جایگاه اول و در ۳۰ کشور جزء یکی از ۱۰ آهنگ برتر شناخته شده بود. ریانا با این آهنگ رکوردهایی در سطح جهانی برجای گذاشت. ما عشق پیدا کردیم در لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد جایگاه اول را به مدت ۱۰ هفته داشت. با این رقم، ریانا رکورد داشتن طولانیترین رتبه اولی در این لیست در سال ۲۰۱۱ را به نام خود زد. چندی بعد نیز به عنوان بیستوچهارمین آهنگ بزرگ تمام دوران لیست ۱۰۰ اهنگ داغ بیلبورد معرفی شد. از دیگر اهنگهای موفق آلبوم میشود به کجا میتونی باشی اشاره کرد که در واقع پنجمین اهنگ این آلبوم بود و توانست موفقیتهای خوبی کسب کند و رتبه پنجم در امریکا و رتبه ششم در بریتانیا را داشت.
۲۰۱۳ تا ۲۰۱۲ (بازیگری و آلبوم غیر قابل بخشش)
در اوایل ۲۰۱۲ دو آهنگ از ریانا منتشر شد که در آنها با دیگر هنرمندان همکاری داشته. آهنگ اول شاهدخت چین نام داشت که با مایلو زایلوتو خوانده بود و دیگری آهنگی با همکاری دریک به نام «مراقب باش». در فوریه ۲۰۱۲ ریانا سومین جایزه گرمی برای بهترین خواننده رپ مشترک را در مراسم جوایز گرمی سال ۲۰۱۲ دریافت کرد و همچنین به عنوان بهترین هنرمند بینالمللی زن در مراسم بریت سال ۲۰۱۲ با رای مردم انتخاب شد. در مارس ۲۰۱۲ نیز با همراهی کریس براون دو آهنگ را ضبط و روانه بازار میکند، اما مورد توجه مخاطبین قرار نگرفته و عمده نظرات نسبت به آنها منفی بوده است. در سپتامبر ۲۰۱۲ موزیک ویدئوی ما عشق پیدا کردیم توانست در مراسم جوایز شبکه امتیوی برنده جایزه موزیکویدئوی سال شود. ریانا در این سال اولین فیلم سینمایی خودش را نیز بازی کرد. نام این فیلم کشتی جنگی بود و در آن ریانا نقش یکی از افسران نیروی دریایی را بازی میکند. عمده نظرات نسبت به این فیلم و نقشآفرینی ریانا متوسط رو به منفی بوده و وی نتوانست موفقیت خوبی در این زمینه پیدا کند. بخاطر بازی در این فیلم ریانا برنده جایزه تمشک طلایی برای بدترین بازیگر نقش مکمل زن شد. در ادامه ریانا در بخضی از ویدئوی کیتی پری: بخشی از من که در مورد زندگینامه دوستش کیتی پری است و همچنین قسمت اول از فصل دوم یک برنامه تلویزیونی محصول اپرا وینفری شرکت کرد.
هفتمین آلبوم ریانا با نام غیر قابل بخشش در نوامبر ۲۰۱۲ عرضه میشود. شروع فروش این آلبوم در آمریکا با قرارگرفتن آن در جایگاه اول بیلبورد ۲۰۰ شروع شد و موفق به فروش بیش از ۲۳۸.۰۰۰ نسخه شد. فروش بالای این آلبوم در اولین هفته پس از عرضه، «غیر قابل بخشش» را برای ریانا تبدیل به اولین آلبوم با اینچنین رکورد فروش کرد. اولین آهنگ این آلبوم الماسها نام داشت که در بیش از ۲۰ کشور جهان توانست در رتبه اول قرار بگیرد. از جمله این کشورها آمریکا بود که الماسها در لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد توانسته بود رتبه اول را کسب کند و تبدیل به دوازدهم آهنگ ریانا شود که در این جایگاه قرار میگیرد. دومین آهنگ آلبوم بمان نام داشت که با همراهی میکی اکو اجرا شده بود و در ۲۰ کشور جهان در زمره پنج آهنگ برتر قرار داشت. در آمریکا جایگاه سوم ازآن این آهنگ بود. «پیور ایت آپ» نیز از آهنگهای این آلبوم بود که در نهایت موفق به کسب جایگاه نوزدهم در لیست ۱۰۰ اهنگ داغ بیلبورد میشود. همین حالا نام چهارمین آهنگ آلبوم است که در جایگاه ۵۰ قرار داشت. همچنین برای تبلیغ این آلبوم نیز ریانا توری به نام تو ۷۷۷ برگزار کرد. توری ۷ روزه با ۷ اجرا در ۷ کشور. مستندی در خصوص این تور بعدها منتشر شد.
در فوریه ۲۰۱۳ و در مراسم پنجاهوپنجمین جوایز گرمی ریانا موفق به برنده شدن ششمین جایزه گرمی خود برای ویدئوی ما عشق پیدا کردیم میشود. در همین ماه بود که «آفیشال چارتز کامپنی» (شرکتی در خصوص ارائه آمار و اطلاعات فروش) عنوان میدارد که ریانا تاکنون ۳.۸۶۸.۰۰۰ نسخه از آثارش را تنها در بریتانیا به فروش رسانده و در ادامه نیز در ماه مارس ۲۰۱۳ تور موسیقی دیگری برگزار میکند. در ادامه فعالیتهای سینمایی، وی در فیلمی کمدی به نام این پایان است نقشآفرینی میکند. این فیلم اثری از ست روگن و ایوان گولدبرگ است. چندی بعد رپر آمریکایی، وال، ریمیکس آهنگ خود را با نام «بد» منتشر میکند. در نسخه ریمیکس ریانا نیز همکاری دارد. در اکتبر ۲۰۱۳ امینم نیز آهنگی به نام هیولا را منتشر میکند که آن را با همراهی ریانا خوانده بود. این آهنگ در بریتانیا و آمریکا توانست در جایگاه اول قرار بگیرد (و در واقع سیزدهمین آهنگ ریانا در این جایگاه بود).
۲۰۱۴ (هشتمین آلبوم رسمی)
در دسامبر ۲۰۱۳ خواننده آمریکایی، پیتبول، طی مصاحبهای فاش کرد که در آهنگ چوب در ابتدا قرار بود ریانا همراهی کند اما از آنجا که پیشتر از ریانا برای همکاری در آهنگ نمیتونم به یاد بیارم که فراموشت کردم» درخواست شده بود، بخاطر عدم داشتن وقت، درخواست پیتبول را رد میکند. همچنین در همین زمان بود که ریانا عنوان کرد که آلبوم هشتم خود را نیز منتشر خواهد کرد و در ادامه لیستی از تهیهکنندگان احتمالی شامل دیجی موستارد، رودنی جرکینز، نیکی رومرو و داوید گتا نام برد. در ۲۵ فوریه ۲۰۱۴ مدیر شرکت دریم ورکز انیمیشن اظهار کرد که ریانا قرار است آلبومی در خصوص انیمیشن خانه عرضه کند. در کنار این، به همراهی جنیفر لوپز و استیو مارتین قرار است نقشی نیز در این انیمیشن داشته باشد. در ماه مه ۲۰۱۴ ریانا شرکت دف جم را ترک کرد تا وارد یک قرارداد کامل با شرکت «راک نیشن» شود. شرکتی که از سال ۲۰۱۰ با ریانا همکاری میکرده. در خصوص آلبوم جدید گفته میشد که کیزا تعدادی از آهنگهای این آلبوم را سروده و قرار است این اهنگها در آلبوم قرار بگیرند.
آلبومها
robyan rihanna f enty
نام اصلی: رابین ریانا فنتی Robyn Rihanna Fenty
نام مستعار :ملکه کارائیبی، شاهزادهٔ جدید پاپ
تولد: ۲۰ فوریه ۱۹۸۸
ملیت ريحانا:سنت مایکل، باربادوس
سبکهاي ريحانا: پاپ، ریتم و بلوز
فعالیت(ها) ريحانا: خواننده، مدل، طراح مد
مدت فعالیت: ۲۰۰۵ – اکنون
ریانا
روبین ریانا فنتی، مشهور به ریانا خواننده، بازیگر و طراح لباس باربادوسی است. ریانا متولد شهر سنت مایکل در باربادوس است و فعالیت هنریاش از زمان آشنایی وی با ایوان روجرز شروع میشود، زمانی که این دو به واسطه یک دوست مشترک، با یکدیگر در سال ۲۰۰۳ آشنا شده و شروع به ضبط آهنگ میکنند. پیشنمایش آهنگی که ضبط میشود نیز برای چندین استودیوی موسیقی ارسال شده که در نهایت منجر به عقد قرارداد ریانا با یکی از این استودیوها به نام دف جم میشود. مدیر وقت این شرکت، جی زی بعد از مشاهده اجرای ریانا بود که تصمیم به بستن قرارداد با وی میگیرد. با ورود ریانا به عرصه خواننده، موفقیت و محبوبیت وی به شدت بالا میرود به طوری که اولین آلبوم وی، موسیقی خورشید (۲۰۰۵)، و آلبوم بعدیاش، دختری مثل من (۲۰۰۶) هردو جزء ۱۰ آلبوم برتر لیست بیلبورد ۲۰۰ جای میگیرند. از آلبوم اول ریانا آهنگ پان د ریپلای و از آلبوم دومش آهنگ اساواس هردو جزء برتین آهنگهای لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد شدند.
با انتشار آلبوم سوم ریانا به نام دختر خوب بد شد در سال ۲۰۰۷ بود که ریانا تبدیل به چهرهای بینالمللی شد. چتر یکی از آهنگهای این آلبوم بود که تبدیل به یکی از محبوبترین آهنگها شد. آلبوم سوم ریانا یکبار دیگر اینبار تحت عنوان دختر خوب بد شد: ضبط دوباره در سال ۲۰۰۸ منتشر گردید. هر دو نسخه این آلبوم نامزد دریافت ۹ جایزه گرمی شده بودند. در نوامبر ۲۰۰۹ همزمان با مسائل حاشیهای ریانا با نامزد سابقش، کریس براون، آأبوم بعدی وی تحت عنوان درجه آر منتشر و در ادامه نیز آلبومهای بعدیاش تحت عناوین بلند (۲۰۱۰)، تاک دت تاک (۲۰۱۱) و اولین آلبومش که توانست در جایگاه نخست بیلبورد ۲۰۰ جای گیرد، یعنی غیر قابل بخشش منتشر شدند. در همین سال بود که ریانا با بازی در فیلم کشتی جنگی فعالیت هنری خود را در عرصه سینما نیز شروع کرد.
ریانا تاکنون موفق به فروش بیش از ۱۵۰ میلیون از آثارش در سرتاسر جهان شده که در نوع خود، در فهرست پرفروشترین هنرمندان موسیقی رقم بسیار قابل توجهی است. همچنین بسیاری از تکآهنگهای ریانا نیز در زمره برترین تکآهنگهای جهان جای دارند. از جمله آنها میتوان به چتر، تعظیم کن، دیستربیا، تنها دختر، ما عشق پیدا کردیم، اس و ام، بمان و الماسها اشاره کرد. همچنین در کنار فعالیت تکنفره، ریانا سابقه همکاری با هنرمندان مختلف دیگری را نیز دارد. به عنوان نمونه همکاری ریانا با تی.آی. در آهنگ زندگی خودت را بکن یا حضور در دو آهنگ مشهور عاشق دروغ گفتنهاتم و هیولا در کنار امینم. همچنین تاکنون ۱۳ آهنگ ریانا توانستهاند رتبه نخست در لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد را از آن خود کنند که با این آمار، ریانا جوانترین خواننده و سریعترین رشد را در مقایسه با سایر هنرمندان در رسیدن به این مقام داشت. بیلبورد لقب «هنرمند آهنگهای دیجیتال» در دهه ۲۰۰۰ را به وی داده و در دهه ۲۰۱۰ نیز در لیست ۱۰۰ هنرمند برتر جای داشت.
ریانا یکی از هنرمندانی است که هرازگاهی به شکل کل ظاهر خود را تغییر اساسی میدهد که این اتفاق از زمان انتشار آلبوم «دختر خوب بد شد» مورد توجه رسانهها قرار گرفت. وی همچنین موفق به کسب جوایز و افتخارات مختلفی در عرصه فعالیتهای هنریاش شده. از این افتخارات میتوان به این موارد اشاره نمود: هفت جایزه گرمی، هشت جایزه موسیقی آمریکا، ۲۲ جوایز موسیقی بیلبورد و ۲ جایزه بریت. در سال ۲۰۱۲ مجله فوربز ریانا را به عنوان چهارمین هنرمند قدرتمند جهان معرفی کرد که چیزی حدود ۵۳ میلیون دلار را در بین ماه مه ۲۰۱۱ تا ماه مه ۲۰۱۲ توانست بدست آورد. در همین سال مجله تایم نیز ریانا را به عنوان یکی از ۱۰۰ هنرمند تاثیرگذار در جهان لقب داد. در مراسم جوایز موسیقی آمریکا در سال ۲۰۱۳، ریانا موفق به کسب پنج جایزه نماد (Icon Awards) شد. در ژوئن ۲۰۱۴ نیز از طرف شورای طراحان مد آمریکا، ریانا جایزه «نماد فشن» را دریافت کرد.
زادگاه ریحانا:
ریحانا قسمتی از نام رابین ریانا فنتی (به انگلیسی: Robyn Rihanna Fenty ) است که در ۲۰ فوریه سال ۱۹۸۸ (میلادی) در شهر سنت مایکل در کشور باربادوس در منطقه کارائیب متولد شد.
ریحانا دختری معمولی بود که دوران راهنمایی اش را در مدرسه سیصد و ده ساله کامبرمیر در باربادوس گذراند. در سال ۲۰۰۳ با کمک دو نفر از همکلاسی هایش یک نمایش موسیقی سه نفره را اجرا کرد. در سال ۲۰۰۴، او برندهٔ مراسم دوشیزهٔ زیبای کامبرمیر شد و نمایش کوتاهی اجرا کرد. او با اجرای آهنگ قهرمان از ماریا کری برندهٔ جایزهٔ نمایش استعدادهای مدرسه اش شد و شاید همین امر سبب ورود او به عرصهٔ خوانندگی بود.
در ۲۰۰۳ ریحانا پس از آنکه با دوستانش نمایش را اجرا کرد، دوستش او را به ایوان راجرز، تهیه کننده موسیقی که برای مسافرت به همراه همسرش به باربادوس آمده بود معرفی کرد. ریحانا به کمک راجرز چند آهنگ را بازخوانی و ضبط کرد که به بسیاری از استدیو های آمریکایی فرستاده شد. این قطعات مورد قبول استدیوی دف جم واقع شد و مدیریت رپر دف جم، جی زی، از او دعوت به همکاری کرد.
ریحانا، بزرگ ترین دختر خانواده است. پدرش رونالد فنتی، یک شهروند آفریقایی-ایرلندی، و مادرش مانیکا فنتی، اهل کشور گویان در آمریکای جنوبی است.
الهاماتی که از کارهای بیانسه، آلیشیا کیدز، و ماریا کری گرفته در کارهای اولیه اش در موسیقی بسیار آشکار است.
زندگی و فعالیتها
۲۰۰۲ – ۱۹۸۸ (ابتدای زندگی)
روبین ریانا فنتی متولد ۲۰ فوریه ۱۹۸۸ در شهر سنت مایکل در کشور باربادوس است. مادرش «مونیکا» نام داشت که حسابدار بازنشسته بود و پدرش «رونالد» سرپرست یک انبار بود. ریانا دو برادر به نامهای «روری» و «راژاد» و همچنین دو خواهر ناتنی و یک برادر ناتنی دیگر از طرف پدرش دارد. وی در یک خانه ۳ اتاقه به همراه خانوادهاش در شهر بریجتاون زندگی میکرده و معمولاً روزها به همراه پدرش در یکی از خیابانهای شهر مشغول فروش لباس میبود. کودکی ریانا به شدت تحت تاثیر اعتیاد پدرش به کوکائین و الکل بود؛ به شکلی که پدر و مادرش زمانی که ریانا ۱۴ ساله بود از یکدیگر طلاق گرفتند. علاقه ریانا به موسیقی از دوران کودکی شروع شد و از همان دوران به موسیقی «رگی» علاقه شد. شدت علاقه وی به حدی بود که در هفت سالگی خوانندگی نیز میکرد. ریانا در دوران دبیرستان موفق به تشکیل گروهی موسیقی نیز میشود. یکی از همکلاسیهای وی در دبیرستان کریس جوردن نام داشت که از کریکتکاران مشهور انگلیسی شد.
۲۰۰۶ تا ۲۰۰۳ (شروع فعالیت)
در دسامبر ۲۰۰۳ بود که ریانا با کمک یکی از دوستانش با ایوان روجرز آشنا میشود. روجرز در مورد خوانندگیهای ریانا اطلاع داشت و به همین دلیل از وی دعوت کرد تا جلوی او نیز آهنگی اجرا کند. ریانا دو آهنگ، یکی از خواننده استرالیایی، سمنتا سنگ و یکی دیگر، آهنگی از ماریا کری را اجرا میکند. اجرا و خوانندگی ریانا روجرز را تحت تاثیر قرار داده و این شد که از ریانا دعوت میکند و در نهایت نیز ریانا به همراه مادرش به شهر کانکتیکت در آمریکا میروند تا بتواند با کمک روجرز چند آهنگ نمونه ضبط کند. روجرز همچنین برای ریانا یک مدیر برنامه و یک وکیل نیز استخدام میکند. در اواخر ۲۰۰۴ بود که تصمیم بر این شد که نمونه آهنگهای وی را برای شرکتهای بزرگ موسیقی ارسال کنند که در این راستا چهارن مونه اهنگ به کمپانیهای مختلف ازجمله دف جم ارسال شد. مدیر وقت این شرکت موسیقی که رپر مشهور آمریکایی، جی زی بود، بعد از شنیدن صدای ریانا با شک و تردید از وی دعوت به حضور در شرکتش کرده تا جلوی وی نیز یک آهنگ را شخصاً اجرا کند. ریانا در فوریه ۲۰۰۵ برای اجرا مقابل جی زی به نیویورک، مقر شرکت دف جم رفته و سه آهنگ را اجرا میکند. پایان این مسافرت به نیویورک با بستن قراردادی با شرکت دف جم پایان میپذیرد.
ریانا به مدت چهار ماه با «ممفیس بلیک» همکاری داشته و در عین حال مشغول ضبط آلبوم نخستش نیز بوده است. اولین آلبوم وی با نام موسیقی خورشید در ماه اوت ۲۰۰۵ روانه بازار میشود. این آلبوم توانست رتبه دهم در بیلبورد ۲۰۰ را از آن خود کرده و گواهینامه طلاییای را نیز از انجمن صنعت ضبط موسیقی آمریکا دریافت نمود. موسیقی خورشید همچنین موفق به فروش بیش از دو میلیون کپی در دنیا شد و بازخوردهای متفاوتی را نیز دریافت کرد. مجله رولینگ استون امتیاز ۲/۵ از پنج را برای این آلبوم در نظر گرفت. یکی از تکآهنگهای این آلبوم به نام «اگه این عشقه که تو میخوای» نتوانست موفقیت خوبی بدست آورد، اما با این وضعیت در کشورهایی چون استرالیا، ایرلند و نیوزلند تبدیل به یکی از آهنگهای محبوب شده بود.
یکماه پس از انتشار نخستین آلبوم، ریانا کار بر روی دومین آلبوم خود را شروع کرد. عواملی که در تولید این آلبوم با وی همکاری داشتند تقریباً همان گروهی بودند که در نخستین آلبوم ریانا را یاری میکردند. دومین آلبوم ریانا با نام دختری مثل من در ماه آوریل سال ۲۰۰۶ منتشر شد. اگرچه نقدها نسبت به این آلبوم متفاوت بود اما از نظر تجاری میتوان جزء آلبومهای موفق قلمدادش کرد بطوری که در ۱۳ کشور تبدیل به یکی از ۱۰ آلبوم موسیقی برتر شده بود. در کانادا در جایگاه نخست قرار داشت و در کشورهای دیگر چون بریتانیا و آمریکا با فروش۱۱۵.۰۰۰ نسخهای توانست رتبه پنجم را کسب کرده بود. از تکآهنگهای مهم این آلبوم، اساواس بود که این تکآهنگ نیز همانند آلبوم توانست بسیار موفق ظاهر شود و در یازده کشور جزء پنج آهنگ برتر شناخته شد. اما در آمریکا و استرالیا این آهنگ توانست به جایگاه اولی در لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد برسد. این اولین باری بود که آهنگی از ریانا به این جایگاه دست یافته بود. بیوفا نام یکی دیگر از اهنگهای این آلبوم است که این آهنگ نیز به موفقیت بالایی دست یافت و در ۱۸ کشور جهان تبدیل به یکی از ۱۰ اهنگ برتر شده بود. در کانادا و سوییس نیز به جایگاه اول رسید. به دنبال انتشار دومین آلبوم ریانا تور موسیقیای را نیز به اجرا درآورد.
۲۰۰۹ تا ۲۰۰۷ (دختر خوب بد شد و درجه آر)
سومین آلبوم ریانا تحت عنوان دختر خوب بد شد با سبکی متفاوت در ماه مه ۲۰۰۷ منتشر شد. این آلبوم توانست رتبه دوم برترین آلبومها در استرالیا و آمریکا را از آن خود کرده و در سایر کشورها نیز تبدیل به یکی از محبوبترینها شود. از طرف دیگر نقدها نسبت به این آلبوم – به نسبت نقدهای وارده به آلبومهای قبلی – بسیار مثبت بوده و این آلبوم به شدت مورد تحسین منتقدین قرار گرفت. آهنگ اصلی این آلبوم، چتر در ۱۳ کشور جهان تبدیل به یکی از برترین آهنگها شده بود و در کشور بریتانیا که توانسته بود جایگاه نسخت را کسب کند، موفق شد به شکل سه هفته پیاپی این جایگاه را محفوظ بدارد؛ با این حساب ریانا توانست رکوردی در این زمینه بجا گذارد. رکورد قبلی ازآن آهنگی در سال ۱۹۹۴ بود. همچنین با فروش بالای ۶.۶ میلیون کپی از این آهنگ، «چتر» تبدیل به یکی از آهنگهای پرفروش ریانا نیز شد. در ادامه برای حمایت از آلبوم، ریانا تصمیم به برگزاری توری با عنوان «تور دختر خوب بد شد» میگیرد که در سپتامبر ۲۰۰۷ به اجرا در میآید. این تور شامل بیش از ۸۰ اجرای مختلف در آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی بوده است. در مراسم جوایز گرمی سال ۲۰۰۸ نیز ریانا نامزد دریافت چندین جایزه مختلف میشود که در این بین آهنگ چتر موفق به برنده شدن میشود.
در طول سال ۲۰۰۸ بود که ریانا در تور موسیقی کانیه وست، لوپه فیاسکو و ان.ئی.آر.دیشرکت کرده و با آنها همکاری میکند. همچنین سومین آلبوم خودش را یکبار دیگر منتشر میکند، اینبار تحت عنوان دختر خوب بد شد: ضبط دوباره که در آن سه آهنگ جدید «دستربیا»، تعظیم کن و «اگه دوباره صورتتو نبینم» اضافه شده بودند. هر سه این آهنگها تبدیل به آهنگهای موفق شدند و توانستند در رتبهبندیهای مختلف، جایگاههای بالایی را کسب کنند. در ماه اوت همین سال (۲۰۰۸) ریانا با همراهی مری جی. بلایژ، ماریا کری و بیانسه آهنگی به نام «فقط بلند شو» را اجرا کردندو این آهنگ در حمایت از کمپینی علیه سرطان بود. چندی بعد در نوامبر ۲۰۰۸ نیز آهنگ رندگی خودت را بکنمنتشر شد. ریانا در این آهنگ با تی.آی همکاری داشته. آهنگ «رندگی خودت را بکن» در ۱۳ کشور جهان تبدیل به یکی از ۱۰ آهنگ برتر شده بود.
در اوایل سال ۲۰۰۹ ریانا کار بر روی آلبوم چهارمش را شروع کرد. در همین حال نیز در آهنگهایی از کانیه وست و جی.زی همکاریهایی داشته است. در نهایت آلبوم چهارم ریانا در نوامبر ۲۰۰۹ با نام درجه آر منتشر میشود. مجله رولینگ استون در خصوص این آلبوم اظهار داشت: «ریانا با تغییر صدایش یکی از بهترین آلبومهای سال را ساخت». آهنگ اصلی این آلبوم رولت روسی نام داشت که در عرصه تجاری موفقیت بسیار بالایی کسب کرد. این آهنگ توانست در کشورهایی چون نروژ و سوییس جایگاه اپل را از آن خود کند و در ۱۶ کشور مختلف دیگر در جایگاههای برتری قرار بگیرد. در ادامه آهنگهای سخت (با همراهی یانگ جیزی) و پسر بیتربیت و چند آهنگ مختلف دیگر منتشر میشوند. در بهار ۲۰۱۰ نیز نسخه ریمیکس از آلبوم رتبه آر روانه بازار میشود. این آلبوم ریمیکس شامل ۱۰ آهنگ میشد که توسط «چو فو» عملیات ریمیکسشان انجام شده بود. در ادامه نیز برای تبلیغ آلبوم، ریانا مجدداً توری بینالمللی را به راه انداخت. نام این تور «آخرین دختر روی کره زمین» بود.
۲۰۱۱ تا ۲۰۱۰ (بلند و تاک دت تاک)
در تابستان ۲۰۱۰ بود که ریانا با همکاریای با امینم آهنگ عاشق دروغ گفتنهاتم را ضبط و منتشر میکند. این آهنگ یکی از آهنگهای بسیار موفقی بود که تاکنون ریانا با همکاری شخص دیگری روانه بازار کرده بود؛ بطوری که در بیش از ۲۰ کشور جهان رتبه نخست را ازآن خود کرده بود. این هفتمین آهنگ ریانا بود که موفق به کسب رتبه نخست در آمریکا شده بود. عاشق دروغگفتنهاتم همچنین موفق به شکستن رکوردی در بریتانیا شد و تبدیل به پرفروشترین آهنگ سال ۲۰۱۰ در این کشور شد؛ با این حساب، این آهنگ درواقع اولین آهنگ ریانا بود که بیش از یک میلیون فروش در این کشور داشت. در اکتبر ۲۰۱۰ بود که ریانا تیم مدیریت خود را عوض کرد و به شرکت «راک نیشن» (متعلق به جی.زی) پیوست.
بلند، پنجمین آلبوم رسمی ریانا چندی بعد منتشر شد. آهنگ اصلی این آلبوم تنها دختر (در دنیا) بود که توانست در پانزده کشور جهان رتبه اولی را بدست آورد؛ در این بین میتوان به کشورهایی چون استرالیا، بریتانیا، کانادا و آمریکا اشاره نمود. دومین آهنگ این آلبوم نام من چیست؟ بود که با همراهی دریک اجرا شده بود و توانست رتبه اول در آمریکا و بریتانیا را بدست آورد. با این حساب، ریانا تنها هنرمند زنی بود که توانست ۵ آهنگ رتبه اولی در چند سال پیاپی در بریتانیا داشته باشد. سومین آهنگ آلبوم اس و ام نام داشت در لیست ۱۰۰ اهنگ داغ رتبه اول را داشت. ریمیکس همین اهنگ با همراهی بریتنی اسپیرز نیز چندی بعد روانه بازار شد و این آهنگ هم در رتبه اول جای گرفت و به دهمین آهنگ ریانا در جایگاه اول تبدیل شد. با فاصله زمانی ۴ سال و ۱۱ ماه و ۲ هفته بین اولین آهنگ رتبه اولی تا دهمین آهنگ رتبه اولی، ریانا رکوردی جالب به ثبت رساند و به عنوان یکی از سریعترین هنرمندان در کسب جایگاه اول نام گرفت.
در پنجاهوسومین مراسم جوایز گرمی، آهنگ «تنها دختر (در دنیا)» موفق به کسب جایزهای شد. در ادامه نیز آهنگهای مرد کشته شد و تخت پادشاه کالیفرنیا در ماه مه ۲۰۱۱ روانه بازار شدند که موفقیت متوسطی را رقم زدند. به سلامتی با الهام از آهنگ با تو هستم از آوریل لوین ساخته شده بود نیز روانه بازار شد که توانست جزء ۲۰ آهنگ برتر بریتانیا و ۱۰ آهنگ برتر آمریکا قرار بگیرد. در ادامه نیز مطابق گذشته، ریانا تور موسیقیای را در مورد این آلبومش اجرا میکند. این تور به مدت ۱۰ شب در ورزشگاه او۲ آرنا لندن اجرا شد که در زمینه فروش، توانست رتبه بالایی را نیز بدت آورد. این تور همچنین هفتمین تور پردرآمد سال ۲۰۱۱ نیز شد. ۳ اجرای آخر ریانا در این تور فیلمبرداری شده و فیلمها در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲ عرضه شدند.
ششمین آلبوم ریانا، تاک دت تاک در نوامبر ۲۰۱۱ منتشر شد. با فروش بیش از ۱۹۸.۰۰۰ کپی از این آلبوم، رتبه سوم بیلبورد ۲۰۰ (در آمریکا) و با فروش ۱۶۳.۰۰۰ نسخهای در بریتانیا، رتبه نخست را در این کشور از آن خود کرد. آهنگ اول این آلبوم «ما عشق پیدا کردیم» بود که در ۲۷ کشور جهان جایگاه اول و در ۳۰ کشور جزء یکی از ۱۰ آهنگ برتر شناخته شده بود. ریانا با این آهنگ رکوردهایی در سطح جهانی برجای گذاشت. ما عشق پیدا کردیم در لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد جایگاه اول را به مدت ۱۰ هفته داشت. با این رقم، ریانا رکورد داشتن طولانیترین رتبه اولی در این لیست در سال ۲۰۱۱ را به نام خود زد. چندی بعد نیز به عنوان بیستوچهارمین آهنگ بزرگ تمام دوران لیست ۱۰۰ اهنگ داغ بیلبورد معرفی شد. از دیگر اهنگهای موفق آلبوم میشود به کجا میتونی باشی اشاره کرد که در واقع پنجمین اهنگ این آلبوم بود و توانست موفقیتهای خوبی کسب کند و رتبه پنجم در امریکا و رتبه ششم در بریتانیا را داشت.
۲۰۱۳ تا ۲۰۱۲ (بازیگری و آلبوم غیر قابل بخشش)
در اوایل ۲۰۱۲ دو آهنگ از ریانا منتشر شد که در آنها با دیگر هنرمندان همکاری داشته. آهنگ اول شاهدخت چین نام داشت که با مایلو زایلوتو خوانده بود و دیگری آهنگی با همکاری دریک به نام «مراقب باش». در فوریه ۲۰۱۲ ریانا سومین جایزه گرمی برای بهترین خواننده رپ مشترک را در مراسم جوایز گرمی سال ۲۰۱۲ دریافت کرد و همچنین به عنوان بهترین هنرمند بینالمللی زن در مراسم بریت سال ۲۰۱۲ با رای مردم انتخاب شد. در مارس ۲۰۱۲ نیز با همراهی کریس براون دو آهنگ را ضبط و روانه بازار میکند، اما مورد توجه مخاطبین قرار نگرفته و عمده نظرات نسبت به آنها منفی بوده است. در سپتامبر ۲۰۱۲ موزیک ویدئوی ما عشق پیدا کردیم توانست در مراسم جوایز شبکه امتیوی برنده جایزه موزیکویدئوی سال شود. ریانا در این سال اولین فیلم سینمایی خودش را نیز بازی کرد. نام این فیلم کشتی جنگی بود و در آن ریانا نقش یکی از افسران نیروی دریایی را بازی میکند. عمده نظرات نسبت به این فیلم و نقشآفرینی ریانا متوسط رو به منفی بوده و وی نتوانست موفقیت خوبی در این زمینه پیدا کند. بخاطر بازی در این فیلم ریانا برنده جایزه تمشک طلایی برای بدترین بازیگر نقش مکمل زن شد. در ادامه ریانا در بخضی از ویدئوی کیتی پری: بخشی از من که در مورد زندگینامه دوستش کیتی پری است و همچنین قسمت اول از فصل دوم یک برنامه تلویزیونی محصول اپرا وینفری شرکت کرد.
هفتمین آلبوم ریانا با نام غیر قابل بخشش در نوامبر ۲۰۱۲ عرضه میشود. شروع فروش این آلبوم در آمریکا با قرارگرفتن آن در جایگاه اول بیلبورد ۲۰۰ شروع شد و موفق به فروش بیش از ۲۳۸.۰۰۰ نسخه شد. فروش بالای این آلبوم در اولین هفته پس از عرضه، «غیر قابل بخشش» را برای ریانا تبدیل به اولین آلبوم با اینچنین رکورد فروش کرد. اولین آهنگ این آلبوم الماسها نام داشت که در بیش از ۲۰ کشور جهان توانست در رتبه اول قرار بگیرد. از جمله این کشورها آمریکا بود که الماسها در لیست ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد توانسته بود رتبه اول را کسب کند و تبدیل به دوازدهم آهنگ ریانا شود که در این جایگاه قرار میگیرد. دومین آهنگ آلبوم بمان نام داشت که با همراهی میکی اکو اجرا شده بود و در ۲۰ کشور جهان در زمره پنج آهنگ برتر قرار داشت. در آمریکا جایگاه سوم ازآن این آهنگ بود. «پیور ایت آپ» نیز از آهنگهای این آلبوم بود که در نهایت موفق به کسب جایگاه نوزدهم در لیست ۱۰۰ اهنگ داغ بیلبورد میشود. همین حالا نام چهارمین آهنگ آلبوم است که در جایگاه ۵۰ قرار داشت. همچنین برای تبلیغ این آلبوم نیز ریانا توری به نام تو ۷۷۷ برگزار کرد. توری ۷ روزه با ۷ اجرا در ۷ کشور. مستندی در خصوص این تور بعدها منتشر شد.
در فوریه ۲۰۱۳ و در مراسم پنجاهوپنجمین جوایز گرمی ریانا موفق به برنده شدن ششمین جایزه گرمی خود برای ویدئوی ما عشق پیدا کردیم میشود. در همین ماه بود که «آفیشال چارتز کامپنی» (شرکتی در خصوص ارائه آمار و اطلاعات فروش) عنوان میدارد که ریانا تاکنون ۳.۸۶۸.۰۰۰ نسخه از آثارش را تنها در بریتانیا به فروش رسانده و در ادامه نیز در ماه مارس ۲۰۱۳ تور موسیقی دیگری برگزار میکند. در ادامه فعالیتهای سینمایی، وی در فیلمی کمدی به نام این پایان است نقشآفرینی میکند. این فیلم اثری از ست روگن و ایوان گولدبرگ است. چندی بعد رپر آمریکایی، وال، ریمیکس آهنگ خود را با نام «بد» منتشر میکند. در نسخه ریمیکس ریانا نیز همکاری دارد. در اکتبر ۲۰۱۳ امینم نیز آهنگی به نام هیولا را منتشر میکند که آن را با همراهی ریانا خوانده بود. این آهنگ در بریتانیا و آمریکا توانست در جایگاه اول قرار بگیرد (و در واقع سیزدهمین آهنگ ریانا در این جایگاه بود).
۲۰۱۴ (هشتمین آلبوم رسمی)
در دسامبر ۲۰۱۳ خواننده آمریکایی، پیتبول، طی مصاحبهای فاش کرد که در آهنگ چوب در ابتدا قرار بود ریانا همراهی کند اما از آنجا که پیشتر از ریانا برای همکاری در آهنگ نمیتونم به یاد بیارم که فراموشت کردم» درخواست شده بود، بخاطر عدم داشتن وقت، درخواست پیتبول را رد میکند. همچنین در همین زمان بود که ریانا عنوان کرد که آلبوم هشتم خود را نیز منتشر خواهد کرد و در ادامه لیستی از تهیهکنندگان احتمالی شامل دیجی موستارد، رودنی جرکینز، نیکی رومرو و داوید گتا نام برد. در ۲۵ فوریه ۲۰۱۴ مدیر شرکت دریم ورکز انیمیشن اظهار کرد که ریانا قرار است آلبومی در خصوص انیمیشن خانه عرضه کند. در کنار این، به همراهی جنیفر لوپز و استیو مارتین قرار است نقشی نیز در این انیمیشن داشته باشد. در ماه مه ۲۰۱۴ ریانا شرکت دف جم را ترک کرد تا وارد یک قرارداد کامل با شرکت «راک نیشن» شود. شرکتی که از سال ۲۰۱۰ با ریانا همکاری میکرده. در خصوص آلبوم جدید گفته میشد که کیزا تعدادی از آهنگهای این آلبوم را سروده و قرار است این اهنگها در آلبوم قرار بگیرند.
آلبومها
- موسیقی خورشید (Music of the Sun) تاریخ انتشار: ۳۰ اوت ۲۰۰۵
- دختری مثل من (A girl Like Me) تاریخ انتشار: آوریل ۲۰۰۶
- دختر خوب بد شد (Good Girl Gone Bad) تاریخ انتشار: ۵ ژوئن ۲۰۰۷
- درجه آر (Rated R) تاریخ انتشار:۲۰ نوامبر، ۲۰۰۹
- بلند (Loud) تاریخ انتشار: ۱۲ نوامبر ۲۰۱۰
- تاک دت تاک تاریخ انتشار: ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱
- غیر قابل بخشش(Unapologetic) تاریخ انتشار:۱۹ نوامبر ۲۰۱۲
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
anjlina jolie v oight
نام: آنجلینا جولی پیت anglina jolie voight
تاریخ تولد: ۴ ژوئن [b]۱۹۷۵
[/b]
محل تولد: لس انجلس آمریکا
قد: ۱۷۰ سانتی متر
وزن: ۵۸ کیلو گرم
هنرپیشه، طراح جواهرات،خیر مدرسهساز در کشورهای محروم و «سفیر حسننیت سازمان ملل متحد در امور پناهندگان» اهل ایالات متحده آمریکا است.
او بارها و بارها توسط مجلهها و مراسمهای مختلف به عنوان زیباترین، جذابترین و بهترین مادر بازیگر و ... انتخاب شده است. همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را برنده شود. او پس از ازدواج با برد پیت، از نام «آنجلینا جولی پیت» (Angelina Jolie Pitt) استفاده میکند.
نام پدر: جان ویت
نام مادر: مارچلین برتلند
زندگینامه
وی در شهر لسآنجلس متولد شد. پدر وی اصالتی آلمانی اسلواک،و مادرش اصالتی هلندی و فرانسوی کانادایی دارد.او فعالیت به عنوان مدل را از دوازده سالگی شروع کرد و در شهرهایی مثل لندن و لسآنجلس مدل مشهوری شد. او در جوانی در کلیپهای خوانندگانی چون رولینگ استونز، میت لوف، لنی کراویتز، انتولینو وندیتیو بازی کرد، اولین نقش سینمایی وی در فیلم «هکرها» بود که داستان پنج دانشآموز هکر را روایت میکند.
آنجلینا جولی از سال ۲۰۰۱ از سوی کمیسریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به عنوانسفیر حسن نیت تعیین شده و با مسافرت به نقاط دورافتاده جهان به فعالیت در زمینه حفظ حقوق آوارگان و پناهندگان مشغول است.
وی در روز ۱۹ ژوئن ۲۰۱۱ با حضور در کمپ پناهندگان سوری در شهر آلتین اوزو از توابع ترکیه با پناهندگان سوریهای دیدار کرد
زندگی شخصی
همسر اوّل وی جان لی میلر است که در سال ۱۹۹۶ با او ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۹ از وی جدا شد، همسر دوم او بیلی باب تورنتون است که در مه ۲۰۰۰ با هم ازدواج کردند، ولی سرانجام بعد از ۳ سال ازدواجشان به جدایی انجامید.
پس از بازی در فیلم آقا و خانم اسمیت، او و برد پیت وارد یک دوستی عاشقانه و سرانجام در سال ۲۰۰۶ صاحب دختری به نام شیلو شدند که به خاطر باورهایشان در مورد پایان دادن به فقر و بدبختی مردم آفریقا تصمیم به تولد بچهشان در کشور فقیر و آفریقایی نامیبیا گرفتند. آنحلینا جولی به همراه براد پیت علاوه بر سه فرزند طبیعی خود سرپرستی مدوکس پسر بچه یتیم اهل کامبوج، پکس کودک ویتنامی و یک دختر یتیم اهل اتیوپی به نام زهرا را بر عهده دارند.
براد پیت در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۲ رسماً اعلام کرد که او و جولی تصمیم به ازدواج دارند. او گفت:
در ادامه گفتگو زمانی که از او پرسش شد آیا رسماً از جولی خواستگاری کرده یا نه، وی جواب داد:
آنجلینا جولی در ۱۴ مه ۲۰۱۳ اعلام کرد به دلیل دارا بودن یک ژن معیوب، احتمال ابتلای او به سرطان پستان ۸۷ درصد و ابتلا به سرطان تخمدان ۵۰ درصد بوده و به این خاطر دست به عمل جراحی ماستکتومی (پستانبرداری) زده و آنها را برداشته است و جراحیها و مراحل درمانی وی از فوریه ۲۰۱۳ تا پایان آوریل ۲۰۱۳ به طول انجامید وی ذکر کرد که سرطان پستان باعث مرگ مادرش شدهاست و با توجه به این عملها احتمال سرطان پستان در وی به زیر ۵ درصد رسیدهاست
در رسانهها
در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۱۰، سایت سرگرمی و طنزپرداز spoof در خبری طنزآمیز اعلام کرد که مطابق اسناد افشا شده توسط ویکی لیکس آنجلینا جولی جاسوس سازمان سیا بودهاست. با وجود تأکید سایت spoof در مورد طنز بودن خبر خود، رسانههای فارسی زبان این خبر را به عنوان یک خبر جدی منتشر کردند.
فیلمشناسی
سال
عنوان
نقش
۱۹۸۲
نگاهی به بیرون (Lookin' to Get Out)
Tosh - Patti's Daughter
۱۹۹۳
سایبورگ ۲ (Cyborg 2)
Casella 'Cash' Reese
۱۹۹۵
بدون مدرک (Without Evidence)
Jodie Swearingen
۱۹۹۵
هکرها (Hackers)
Kate
۱۹۹۶
عشق است همه آنچه هست (Love Is All There Is)
Gina Malacici
۱۹۹۶
فوکسفایر (Foxfire)
Legs Sadovsky
۱۹۹۷
فیلم (Playing God)
Claire
۱۹۹۸
جیا (Gia)
Gia Carangi
۱۹۹۸
آشپزخانه جهنم (Hell's Kitchen)
Gloria McNeary
۱۹۹۸
بازی با قلب (Playing by Heart)
Joan
۱۹۹۹
(Pushing Tin)
Mary Bell
۱۹۹۹
شکارچی استخوان (The Bone Collector)
Amelia Donaghy
۱۹۹۹
دختر از هم گسیخته (Girl, Interrupted)
Lisa Rowe
۲۰۰۰
سرقت در شصت ثانیه (Gone in Sixty Seconds)
Sara 'Sway' Wayland
۲۰۰۱
لارا کرافت: مهاجم مقبره (Lara Croft: Tomb Raider)
Lara Croft
۲۰۰۱
گناه اصلی (Original Sin)
Julia Russell / Bonny Castle
۲۰۰۲
زندگی یا چیزی شبیه به آن (Life or Something Like It)
Lanie Kerrigan
۲۰۰۳
لارا کرافت مهاجم مقبره: گهواره حیات (Lara Croft Tomb Raider: The Cradle of Life)
Lara Croft
۲۰۰۳
فراتر از مرزها (Beyond Borders)
Sarah Jordan
۲۰۰۴
گرفتن جانها (Taking Lives)
Illeana
۲۰۰۴
داستان کوسه (کارتون) (Shark Tale)
Lola
۲۰۰۴
کاپیتان آسمان و دنیای فردا (Sky Captain and the World of Tomorrow)
Franky
۲۰۰۴
اسکندر (Alexander)
Olympias
۲۰۰۵
آقا و خانم اسمیت (Mr. & Mrs. Smith)
Jane Smith
۲۰۰۶
چوپان خوب (The Good Shepherd)
Margaret 'Clover' Russell
۲۰۰۷
بئوولف (Beowulf)
Grendel's Mother
۲۰۰۷
قلب قدرتمند (A Mighty Heart)
Mariane Pearl
۲۰۰۷
تحت تعقیب (Wanted)
Fox
۲۰۰۸
بچه پریان (Changeling)
Christine Collins
۲۰۰۸
پاندای کونگفوکار (Kung Fu Panda)
Tigress
۲۰۱۰
سالت (Salt)
Evelyn Salt
۲۰۱۰
توریست (The Tourist)
Elise Clifton-Ward
۲۰۱۱
پاندای کونگفوکار۲ (Kung Fu Panda 2)
(صداگذار در نقش Tigress)
۲۰۱۱
در سرزمین خون و عسل (In The Land Of Blood And Honey)
(کارگردان و نویسنده)
۲۰۱۴
پلید (Maleficent)
پلید
۲۰۱۵
کنار دریا (By the Sea)
(کارگردان و نویسنده و تهیه کننده)
anjlina jolie v oight
نام: آنجلینا جولی پیت anglina jolie voight
تاریخ تولد: ۴ ژوئن [b]۱۹۷۵
[/b]
محل تولد: لس انجلس آمریکا
قد: ۱۷۰ سانتی متر
وزن: ۵۸ کیلو گرم
هنرپیشه، طراح جواهرات،خیر مدرسهساز در کشورهای محروم و «سفیر حسننیت سازمان ملل متحد در امور پناهندگان» اهل ایالات متحده آمریکا است.
او بارها و بارها توسط مجلهها و مراسمهای مختلف به عنوان زیباترین، جذابترین و بهترین مادر بازیگر و ... انتخاب شده است. همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را برنده شود. او پس از ازدواج با برد پیت، از نام «آنجلینا جولی پیت» (Angelina Jolie Pitt) استفاده میکند.
نام پدر: جان ویت
نام مادر: مارچلین برتلند
زندگینامه
وی در شهر لسآنجلس متولد شد. پدر وی اصالتی آلمانی اسلواک،و مادرش اصالتی هلندی و فرانسوی کانادایی دارد.او فعالیت به عنوان مدل را از دوازده سالگی شروع کرد و در شهرهایی مثل لندن و لسآنجلس مدل مشهوری شد. او در جوانی در کلیپهای خوانندگانی چون رولینگ استونز، میت لوف، لنی کراویتز، انتولینو وندیتیو بازی کرد، اولین نقش سینمایی وی در فیلم «هکرها» بود که داستان پنج دانشآموز هکر را روایت میکند.
آنجلینا جولی از سال ۲۰۰۱ از سوی کمیسریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به عنوانسفیر حسن نیت تعیین شده و با مسافرت به نقاط دورافتاده جهان به فعالیت در زمینه حفظ حقوق آوارگان و پناهندگان مشغول است.
وی در روز ۱۹ ژوئن ۲۰۱۱ با حضور در کمپ پناهندگان سوری در شهر آلتین اوزو از توابع ترکیه با پناهندگان سوریهای دیدار کرد
زندگی شخصی
همسر اوّل وی جان لی میلر است که در سال ۱۹۹۶ با او ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۹ از وی جدا شد، همسر دوم او بیلی باب تورنتون است که در مه ۲۰۰۰ با هم ازدواج کردند، ولی سرانجام بعد از ۳ سال ازدواجشان به جدایی انجامید.
پس از بازی در فیلم آقا و خانم اسمیت، او و برد پیت وارد یک دوستی عاشقانه و سرانجام در سال ۲۰۰۶ صاحب دختری به نام شیلو شدند که به خاطر باورهایشان در مورد پایان دادن به فقر و بدبختی مردم آفریقا تصمیم به تولد بچهشان در کشور فقیر و آفریقایی نامیبیا گرفتند. آنحلینا جولی به همراه براد پیت علاوه بر سه فرزند طبیعی خود سرپرستی مدوکس پسر بچه یتیم اهل کامبوج، پکس کودک ویتنامی و یک دختر یتیم اهل اتیوپی به نام زهرا را بر عهده دارند.
براد پیت در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۲ رسماً اعلام کرد که او و جولی تصمیم به ازدواج دارند. او گفت:
نقل قول: «ما تصمیم گرفته بودیم ازدواج نکنیم تا زمانی که برای هیچ زوجی منع ازدواج وجود نداشته باشد ولی گمان نمیکنم دیگه بتوانیم بیش از این مقاومت کنیم. ازدواج ما برای بچه هایمان خیلی مهم است و همیشه در این باره از ما سؤال میکنند. برای من هم مهم است. دوست دارم آن نوع تعهد ایجاد بشود.»
در ادامه گفتگو زمانی که از او پرسش شد آیا رسماً از جولی خواستگاری کرده یا نه، وی جواب داد:
نقل قول: «دیگر از این فراتر نمیروم... ولی زمانی که عاشق کسی هستی و با او یک خانواده تشکیل بدهی و خودت هم دوست داری یک تعهد بینتان ایجاد بشود و نتوانی خیلی خندهدارست،»
آنجلینا جولی در ۱۴ مه ۲۰۱۳ اعلام کرد به دلیل دارا بودن یک ژن معیوب، احتمال ابتلای او به سرطان پستان ۸۷ درصد و ابتلا به سرطان تخمدان ۵۰ درصد بوده و به این خاطر دست به عمل جراحی ماستکتومی (پستانبرداری) زده و آنها را برداشته است و جراحیها و مراحل درمانی وی از فوریه ۲۰۱۳ تا پایان آوریل ۲۰۱۳ به طول انجامید وی ذکر کرد که سرطان پستان باعث مرگ مادرش شدهاست و با توجه به این عملها احتمال سرطان پستان در وی به زیر ۵ درصد رسیدهاست
در رسانهها
در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۱۰، سایت سرگرمی و طنزپرداز spoof در خبری طنزآمیز اعلام کرد که مطابق اسناد افشا شده توسط ویکی لیکس آنجلینا جولی جاسوس سازمان سیا بودهاست. با وجود تأکید سایت spoof در مورد طنز بودن خبر خود، رسانههای فارسی زبان این خبر را به عنوان یک خبر جدی منتشر کردند.
فیلمشناسی
سال
عنوان
نقش
۱۹۸۲
نگاهی به بیرون (Lookin' to Get Out)
Tosh - Patti's Daughter
۱۹۹۳
سایبورگ ۲ (Cyborg 2)
Casella 'Cash' Reese
۱۹۹۵
بدون مدرک (Without Evidence)
Jodie Swearingen
۱۹۹۵
هکرها (Hackers)
Kate
۱۹۹۶
عشق است همه آنچه هست (Love Is All There Is)
Gina Malacici
۱۹۹۶
فوکسفایر (Foxfire)
Legs Sadovsky
۱۹۹۷
فیلم (Playing God)
Claire
۱۹۹۸
جیا (Gia)
Gia Carangi
۱۹۹۸
آشپزخانه جهنم (Hell's Kitchen)
Gloria McNeary
۱۹۹۸
بازی با قلب (Playing by Heart)
Joan
۱۹۹۹
(Pushing Tin)
Mary Bell
۱۹۹۹
شکارچی استخوان (The Bone Collector)
Amelia Donaghy
۱۹۹۹
دختر از هم گسیخته (Girl, Interrupted)
Lisa Rowe
۲۰۰۰
سرقت در شصت ثانیه (Gone in Sixty Seconds)
Sara 'Sway' Wayland
۲۰۰۱
لارا کرافت: مهاجم مقبره (Lara Croft: Tomb Raider)
Lara Croft
۲۰۰۱
گناه اصلی (Original Sin)
Julia Russell / Bonny Castle
۲۰۰۲
زندگی یا چیزی شبیه به آن (Life or Something Like It)
Lanie Kerrigan
۲۰۰۳
لارا کرافت مهاجم مقبره: گهواره حیات (Lara Croft Tomb Raider: The Cradle of Life)
Lara Croft
۲۰۰۳
فراتر از مرزها (Beyond Borders)
Sarah Jordan
۲۰۰۴
گرفتن جانها (Taking Lives)
Illeana
۲۰۰۴
داستان کوسه (کارتون) (Shark Tale)
Lola
۲۰۰۴
کاپیتان آسمان و دنیای فردا (Sky Captain and the World of Tomorrow)
Franky
۲۰۰۴
اسکندر (Alexander)
Olympias
۲۰۰۵
آقا و خانم اسمیت (Mr. & Mrs. Smith)
Jane Smith
۲۰۰۶
چوپان خوب (The Good Shepherd)
Margaret 'Clover' Russell
۲۰۰۷
بئوولف (Beowulf)
Grendel's Mother
۲۰۰۷
قلب قدرتمند (A Mighty Heart)
Mariane Pearl
۲۰۰۷
تحت تعقیب (Wanted)
Fox
۲۰۰۸
بچه پریان (Changeling)
Christine Collins
۲۰۰۸
پاندای کونگفوکار (Kung Fu Panda)
Tigress
۲۰۱۰
سالت (Salt)
Evelyn Salt
۲۰۱۰
توریست (The Tourist)
Elise Clifton-Ward
۲۰۱۱
پاندای کونگفوکار۲ (Kung Fu Panda 2)
(صداگذار در نقش Tigress)
۲۰۱۱
در سرزمین خون و عسل (In The Land Of Blood And Honey)
(کارگردان و نویسنده)
۲۰۱۴
پلید (Maleficent)
پلید
۲۰۱۵
کنار دریا (By the Sea)
(کارگردان و نویسنده و تهیه کننده)
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
e bi
ابراهیم حامدی
تولد:۲۹ خرداد ۱۳۲۸ در تهران
نام مستعار:ابی
او دارای صدایی از جنس تنور است.
سبک های صاحب اثر:بالاد، موسیقی فولکلور، پاپ تهرانجلس، دنس و اخیراً هاوس و ترنس
برخی او را با تام جونز خوانندهٔ سرشناس بریتانیایی مقایسه کردهاند، با این تفاوت که ابی را بر خلاف تام جونز دارای تمایلات سیاسی میدانند. بسیاری از طرفدارانش او را «آقای صدا» در حوزهٔ موسیقی پاپ فارسی میدانند.
زندگی خصوصی
پدر ابی خیاط بوده و مادرش خانهدار. او دوران کودکی خود را در محلهٔ میدان فوزیهٔ تهران (میدان امام حسین فعلی) در خیابان شهرستانی سپری کرده است و دارای چهار خواهر و یک برادر است. او در سال ۱۳۵۳ با فیروزه مقدادی ازدواج کرده و از وی صاحب سه دختر به نامهای عسل، سایه و خاتون است که برای هر سهٔ آنها یک ترانه خوانده است.ابی دو سال قبل از وقوع انقلاب در ایران، برای اجرای کنسرت به آمریکا میرود و با شروع انقلاب، ناگزیر در آنجا ماندگار میشود.
ابی پس از جدایی از همسر اول خود با مهشید برومند ازدواج میکند. وی یک پسر به نام فرشید دارد که پسرخواندهٔ ابی محسوب میشود. گفته میشود آغاز آشنایی آنها با یکدیگر، در یکی از اجراهای ابی در گوتنبرگ بوده است.شباهت چهرهٔ همسر دوم وی با کتایون ریاحی، مشکلات عدیدهای را برای این بازیگر سرشناس سینما در فضای مجازی ایران به همراه داشته است. مهشید برومند که مدیر برنامههای ابی نیز محسوب میشود در اکثر کنسرتهای وی حضور داشته و تصاویر منتشره از وی در یکی از کنسرتهای ابی منجر به سوء تفاهمات و شایعات دامنهداری علیه این بازیگر شد.
ابی به موسیقی یونانی علاقهمند است و از خوانندگان محبوبش میتوان به پیتر گابریل، فردی مرکوری، استینگ، بونو و جیم موریسون از گروه راک دورز اشاره کرد.گفته میشود وی در منزل شخصی خود، اجازهٔ پخش آهنگهای خواندهشده توسط خود را نمیدهد و به عبارتی، تمایلی به شنیدن صدای خود در محیط خانه ندارد.
خوانندگی
دوران نوجوانی
او در دوران نوجوانی با خواندن قرآن در صفهای مدرسه به استعداد خود در خواندن پی میبرد. خود وی در مصاحبهای در پاسخ به این پرسش که خوانندگی را چگونه آغاز کرد میگوید: «از زمان چهار پنج سالگی، رادیو به ایران آمده بود ولی ما آنقدر بودجه نداشتیم که یک رادیو بخریم. ضمن اینکه هنوز برق هم به همه جا نیامده بود. به موسیقی گوش میکردم و آن را دوست داشتم. تفریح من در خانه خواندن بود، ضمن اینکه بارها هم گفتهام که از کلاس سوم دبستان در مدرسه صبحها سر صف، قرآن با قرائت اجرا میکردم. خب این هم برای خودش یک نوع خوانندگی است. در سن ده یازده سالگی، رادیو و خوانندگانی بودند و مرتب فکر و ذکر من به غیر از مسألهٔ درس خواندن، خوانندگی بود. در خانه برای همکلاسیهایم و همینطور برای بچهمحلها میخواندم».
ابتدا در یک گروه دوستانه به نام سان بویز و سپس در باشگاهها و کاخهای جوانان به صورت رسمی شروع به خواندن میکند. در گروه سان بویز، ابتدا به تقلید از آهنگهای ایتالیایی، بخصوص ترانههای آلبانو کاریسی خواننده و بازیگر بنام ایتالیایی میپردازد و سپس به اجرای ترانههایی از خوانندگان مطرح آن دوران مانند جیم موریسون، اریک بوردون، تام جونز و پپینو دی کاپری رو میآورد.
او اولین بار در کاخ جوانان جنوبی به روی صحنه میرود. تجربهٔ اولین اجرای رسمی ابی از زبان خودش شنیدنی است. آنطور که وی در مصاحبهای نقل کرده است در اولین اجرا از فرط استرس، نیمی از بدنش کاملاً بیحس شده و اصطلاحاً به خواب میرود. او این واقعه را جزو خاطرات تلخ اما فراموشنشدنی خود ذکر کرده است.
آغاز خوانندگی به صورت حرفهای
ابی در همان دوران با شهبال و شهرام شبپره آشنا میشود. شهبال شبپره صدای او را در سان بویز میشنود و به وی پیشنهاد کار در گروه بلک کتز را میدهد. او در کنار فرهاد مهراد خوانندهٔ پاپ ایرانی، مدت دو سال با گروه بلک کتز همکاری میکند و مدت زیادی در کابارهٔ کوچینی به روی صحنه میرود. سپس از این گروه جدا میشود و به همکاری با آهنگسازان و ترانهسرایان مطرح آن دوران میپردازد. ابی از دوران همکاری با فرهاد در گروه بلک کتز، به عنوان دورهٔ آموزشی خود یاد میکند و خود را وامدار فرهاد میداند.
در آن زمان که ابی وارد عرصهٔ موسیقی میشود، خوانندگان اندکی در ایران در زمینهٔ موسیقی پاپ فعالیت داشتهاند که از آن جمله میتوان به ویگن، عارف و منوچهر سخایی اشاره کرد. دیری نمیگذرد که ابی نیز نخستین ترانهٔ مستقل خود را با نام «عطش» عرضه میکند که برای فیلمی به همین عنوان ساخته میشود. دومین ترانهٔ وی «چرا چرا» نام دارد با شعری از مسعود هوشمند و آهنگی از حسین واثقی.اما سومین ترانهٔ ابی که به گفتهٔ خودش باعث معروفیت وی میشود ترانهای است به نام «شب» با شعر اردلان سرفراز و آهنگ منصور ایراننژاد که برای اولین بار در شوی معروفمیخک نقرهای از فریدون فرخزاد پخش میشود.
ابی از همان اوان خوانندگی، در حرفهٔ خود از الگوبرداری و تقلیدهای کلیشهای برحذر بوده و حتی خوانندگان جوان همدورهٔ خود را که به کپیبرداری و تقلید از آثار یکدیگر میپرداختند به شدت تخطئه میکرده است. در همین دوران است که با شرکت در «جشنوارهٔ بینالمللی آواز ترکیه» توانست نگاههای داخل و خارج را به سمت خود معطوف کند.
صدای ابی از همان دوران ابتدای نشو و نمایش، محل بحث و نظر رسانهها بوده است. چنانکه مجله جوانان در شمارهٔ سال دهم خود، مطلبی را تحت عنوان «صدای ابی رانندگان را دچار هیستریک سرعت میکند» منتشر میکند و در آن به طرح این مسئله میپردازد که صدای ابی به علت قدرت و انرژی فوقالعادهٔ آن که بیشتر جنبهٔ حماسی دارد، رانندگان را هنگام رانندگی دچار هیستریک و حرکات تند و خشن میکند.
جشنوارهٔ بینالمللی آواز ترکیه
در سال ۱۹۷۴ ابی و نوشآفرین دو خوانندهٔ جوان ایرانی برای شرکت در جشنواره بینالمللی آواز ترکیه راهی استانبول میشوند. این فستیوال که مخصوص اجرای ترانههای روز بوده و برای نخستین بار در جهان در ترکیه برگزار میشده است، علاوه بر موسیقی شامل سینما، نقاشی، مجسمهسازی و دیگر رشتههای هنری نیز بوده است.
حدود ۳ ماه قبل از فستیوال، یک هیئت ۵ نفره از بهترین و شناختهشدهترین کارشناسان صدا وارد تهران میشوند و با تحقیق و بررسی روی کار و صدای همهٔ خوانندگان جوان ایرانی و ملاحظهٔ برنامههای رادیویی و صحنهای، عاقبت از بین خانمها، نوشآفرین و از بین آقایان، ابی را برای شرکت در این فستیوال برمیگزینند.
آی فری خوانندهٔ معروف ترکیه، نمایندهٔ این فستیوال در ایران بوده است و همین خواننده، دعوتنامههای رسمی فستیوال را هفتهٔ قبل از برگزاری جشنواره به تهران میآورد و بعد با نوشآفرین و ابی راهی ترکیه میشود. در ترکیه قرار بوده که این دو خوانندهٔ ایرانی ابتدا تمرینات لازم را با ارکستر ۷۰ نفره انجام دهند و بعد بر روی صحنه روند. مدت فستیوال حدود ۵ روز بوده است.
نوشآفرین با آهنگ «کاکلی» ساختهٔ فریدون خشنود و ابی با آهنگ «شکار» از ساختههای حسن شماعیزاده در این فستیوال شرکت میکنند. با اعلام اینکه از کشور ایران تنها یک شرکتکننده حق حضور دارد، نوشآفرین اعلام انصراف میکند. پس از اجرای بیش از ۲۰۹ خواننده، شش خواننده به بخش فینال راه مییابند که نام ابی نیز در میان فینالیستها قرار داشته است. در رقابت بین این شش خواننده، سرانجام ابی با آهنگ «شکار» خود به عنوان خوانندهٔ برگزیدهٔ هیئت ژوری انتخاب میگردد و پلاک و دیپلم افتخار جشنواره را از آن خود میسازد.
خوانندگی در خارج از ایران
ابی پیش از انقلاب، تکآهنگهای زیادی را بر روی صفحه منتشر کرد ولی هیچگاه آلبوم مستقلی از وی ارائه نشد. آثار این دورهٔ او بعد از انقلاب و در خارج از کشور بود که در قالب آلبومهای مستقل و به صورت کاست به بازار عرضه شد. در کارنامهٔ کاری وی، همکاری با ترانهسرایان برجستهای چون ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز، منصور تهرانی و شهیار قنبری و آهنگسازان سرشناسی چون واروژان، سیاوش قمیشی، فرید زلاند، شادمهر عقیلی، حسن شماعی زاده، اسفندیار منفردزاده و بابک بیات به چشم میخورد.
ابی در سالهای اقامت در خارج از کشور، در بزرگترین سالنهای بینالمللی جهان کنسرت اجرا کرده است که برخی از آنها کنسرت خیریه بوده است. در سال ۲۰۰۷ میلادی برای اجرای کنسرت همراه با ارکستر سمفونی آخن، از ابی به شکلی ویژه دعوت به عمل میآید. این کنسرت از رادیو WDR به صورت مستقیم، پخش و از تلویزیون همین شبکه نیز فیلمبرداری شد. روزنامههای پرتیراژ آخن نیز پس از برنامهٔ ابی، از وی تمجید کرده و از «گرمای حضور او بر صحنه» نوشتند.از معروفترین کنسرتهای خیریهٔ او نیز کنسرت وی در رویال آلبرت هال در لندن در سال ۲۰۱۰ است که عواید آن صرف کمک به بیماران مبتلا به ام اس شد.
با آنکه سالهاست که ابی در خارج از ایران و در تبعید زندگی میکند، هنوز برخی طراحان ایرانی از نام وی جهت افزایش فروش کالاهای تجاری خود بهره میگیرند. شماری از خوانندگان داخل ایران نیز به شدت تحت تأثیر سبک خواندن و نحوهٔ اجرای او قرار گرفتهاند. در مورد قاسم افشار که از جملهٔ این خوانندگان است و بازخوانی ترانهٔ «خلیج فارس» ابی بدو منسوب است، حتی در حرکات دست و پای وی هنگام اجرای کنسرت نیز شباهت بسیاری با ابی برقرار ساختهاند. تأثیرپذیری قاسم افشار از ابی تا به حدی بوده است که آهنگساز سرشناسی چون تورج شعبانخانی، وی را بابت این نحو سبک تقلیدیش مورد سرزنش قرار داده است.
ویژگیها و وجوه تمایز او
ابراهیم نبوی در کتابی تحت عنوان آوازهای زیرزمین، ویژگیهای ابی را به عنوان یک خواننده، اینگونه برمیشمرد:
نخست: اغلب کارشناسان موسیقی فارسی معتقدند صدای ابی قدرتمندترین صدای پاپ فارسی است.
دوم: فعالیتهای ابی در طول نیمهٔ دوم زندگیاش نه تنها کاهش نمییابد بلکه این دوران، نقطهٔ عطفی در حرفهاش محسوب میشود و این نخستین ویژگی است که ابی را از خوانندهٔ پاپ جدا میکند و در کنار خوانندهٔ کلاسیک یا اپرا قرار میدهد.
سوم: ابی از معدود خوانندگان پاپ است که ممکن است مخاطب ترجیح بدهد کنسرت او را از همان خانه بشنود؛ اجراهای او شاید چیزی فراتر از صدای ضبطشدهٔ او نیست.
چهارم: ابی بیشتر مورد توجه مخاطبانی است که به رغم آنکه میدانند در موسیقی پاپ بر خلاف موسیقی سنتی، جنس و قدرت و طنین صدای آوازهخوان چندان موضوع مهمی نیست، صدای ابی را از این منظر نیز در خور توجه و ستایش قلمداد میکنند.
پنجم: کنسرتهای او پس از انقلاب که در خارج از ایران برگزار شده است، پربیننده است. کمتر اتفاق میافتد که مانند خوانندگان دیگر پاپ، موسیقیاش موجب رقصیدن شود یا اصولاً برای رقصیدن دیگران بخواند.
برخی کارشناسان موسیقی نیز در مورد صدای ابی نظر دادهاند، از آن جمله میتوان بهآندرانیک آهنگساز، تنظیمکننده و رهبر ارکستر اشاره کرد که گرمی، قدرت و انعطافپذیری صدای ابی را ستوده است و ابی را از نادر هنرمندانی معرفی کرده است که حس موسیقیایی قوی دارد و سلیقه و طبع مردم را درک میکند.
همصدایی مردم با ابی در کنسرتهایش نیز جزو خصایص منحصر به فرد این خواننده محسوب میشود، تا جایی که او را جزو اولین خوانندگان فارسیزبانی دانستهاند که به این همخوانی اهمیت داد و حتی آن را در آلبوم کنسرتهایش ضبط و پخش کرد.
مفهوم ترانهها
مضامین سیاسی
ابی به خواندن ترانههایی با مضامین سیاسی، اجتماعی و نیز عاشقانه علاقه نشان میدهد. او ترانههای متعددی در مورد ایران خوانده که بسیاری از آنها دارای مضامین سیاسی اعتراضی و گاه بحثانگیز بودهاند. از جملهٔ این ترانهها که سرشار از مضامین سیاسی هستند میتوان به «خلیج فارس»، «خانه سرخ است» و «بشکن» اشاره کرد. ترکیب ملودی فرید زلاند و کلام شهیار قنبری و تنظیم منوچهر چشمآذر منجر به خلق ترانهای شده است با نام «نون و پنیر و سبزی» که میتوان آن را سمبل ترانههای معترض دورهٔ خود به حساب آورد. این ترانه با اجرای مشترک ابی و داریوش به عنوان یکی از ترانههای ممنوعه در سالهای اوایل دههٔ ۱۳۷۰ در ایران به صورت پنهانی دست به دست میگشته است.
صرفنظر از مسائل سیاسی، او در ترانههای خود به مسائل اجتماعی نظیر فقر، آزادی بیان و حقوق زنان نیز توجه نشان میدهد. سه ترانهٔ «هلا»، «سیاهپوشها» و «بانوی خاوری» نمونههایی مناسب از این دست هستند.
مضامین عاشقانه
عشق هم در کلام او گاه رنگ و بوی زمینی و جسمانی پیدا میکند و عاشق، از چشم و لب و قد و تن یار سخن به میان میآورد مانند ترانهٔ «مداد رنگی»؛و گاه چنان ژرف، متعالی و مقدس میشود که سخن از معراج و رجعت و خدا شدن به میان میآید مانند ترانهٔ «رازقی».اکثر این ترانههای عاشقانه، اشعار ترانهسراهای معاصر است ولی در لابهلای آنها اشعار عرفانی شعرای متقدم نیز دیده میشود مانند آهنگ «حیلت رها کن» که شعر آن از مولوی است و آهنگ «خدا میداند» که شعر آن از شمس مشرقی شاعر و عارف قرن هشتم است.
ترانهٔ «مولای سبزپوش» سرودهٔ ایرج جنتی عطایی نیز خالی از مضامین عرفانی نیست چرا که در ادب پارسی، اصطلاح «سبزپوش» همواره لقب کسانی بوده است که در بالاترین سطح عرفانی زندگی میکنند، خواه فرشتگان، پیامبر، خضر نبی، و یا دلیل راه عرفانی بوده باشد.با این همه، تلاشهایی نیز در جهت سیاسی جلوه دادن این ترانه صورت گرفته است، چنانکه در آلبومی تحت عنوان «وحدت؛ پایان ۲۵۰۰ سال دیکتاتوری» که دقیقاً بعد از انقلاب اسلامی در ایران منتشر شد، این آهنگ ابی در کنار دیگر ترانههای سیاسی یا ملیگرایانهٔ خوانندگان آن دوره قرار گرفته است.
مضامین بحثانگیز
ابی را از نظر کاری خوانندهای ریسکپذیر، و از نظر انتخاب آهنگ و ترانه، نوگرا میدانند. این ریسکپذیری در کار، در دو آلبوم اخیر وی بخصوص سه ترانهٔ «من اگه خدا بودم»، «خدا با ماست» و «جهانبینی» با وضوح بیشتری نمایان میشود. ترانهٔ «من اگه خدا بودم» با طرح مسئلهٔ شر و در رأس آن فاجعهٔ زلزلهٔ بم، به نوعی دیدگاههای رایج در مورد خدا و حکمت و عدل او را به چالش میکشد. ترانهٔ «خدا با ماست» نیز ترانهای ساختارشکن است با این تفاوت که برخلاف ترانهٔ «من اگه خدا بودم» درصدد است با شریک قرار دادن خدا در تمام شئون زندگی انسان، راهکاری برای رویارویی با شرور پیش پای انسان بگذارد و بدینترتیب میتوان این دو ترانه را به لحاظ محتوا و مضمون، مقابل هم قرار داد. در ترانهٔ «جهانبینی» نیز با طرح موضوع فلسفهٔ زندگی، بسیاری از چالشهای ذهنی و دغدغههای فکری بشری به باد انتقاد گرفته میشود و تنها جهانبینیِ دارای اهمیت و اصالت، عشق معرفی میگردد.
ابی به کیفیت کلامی و زبانی ترانههایی که میخواند بسیار اهمیت میدهد ولی این بدین معنا نیست که در مورد ملودی و موسیقی کار خود حساسیت ندارد. در برخی مواقع، اساساً ملودی اثر بوده است که موجبات خلق ترانه را فراهم ساخته است. به عنوان نمونه، دو آهنگ «ستارههای سربی» و «شبگریه» توسط ایرج جنتی عطایی بر روی دو ملودی پیشساختهٔ سیاوش قمیشی ترانهسازی شده است.
از دیگر ترانههای ابی که به لحاظ محتوایی، متمایز از سایر آثارش به نظر میرسد میتوان به دو ترانهٔ «خونه» و «مادربزرگ» اشاره کرد. ترانهٔ «خونه» که لحنی ساده و خودمانی دارد، وابستگی عاطفی به خانه را از زبان یک کودک بازگو میکند؛ خانهای که به یُمن وجود مادر، لبریز از صفا و وفا و دعا و تکیهگاه است. این ترانه در آلبوم «با تو» ابی منتشر شده است ولی مشخص نیست که چرا موزیک ویدیوی این ترانه، آن را جزو آلبومی مجعول با نام «خداحافظ تهران» معرفی کرده است.ترانهٔ «مادربزرگ» نیز در وصف مادربزرگی سروده شده است که دیگر در قید حیات نیست ولی «قصههایِ به پاکی دریای او» هنوز در یاد و خاطره باقیمانده است.
ترانههای خاص
گفتنی است سه آهنگ از کارهای ابی دارای دکلمه است، یکی آهنگ «خورجین» از آلبوم «شبزده» که توسط محمود محمد یوسف اجرا شده است.و دیگری آهنگ «بانوی خاوری» از آلبوم «حسرت پرواز» و همچنین قطعاتی از ترانهٔ یه دختر که هر دو توسط خود ابی اجرا شدهاند. ترانهٔ «پیر» نیز با مطلعی نسبتاً طولانی توسط شاعر آن یعنی مسعود امینی به صورت دکلمه خوانده شده است که البته این اجرا به صورت رسمی منتشر نشده است.
ابی در دوران جوانی، توانایی خود را در زمینهٔ خوانندگی به زبان انگلیسی نیز به محک گذاشته است که دو ترانهٔ آن به صورت رسمی در آلبومهایش منتشر شده است یکی ترانهٔ دوصدایی Papa به همراه شهرام شبپره در آلبوم «تپش» و دیگری ترانهٔ Far Away در آلبوم «پیر». ترانهٔ Papa (پدر) بازخوانی یکی از آثار خوانندهٔ مشهور کانادایی پائول آنکامیباشد که دربارهٔ ارزش عشق و محبت در خانواده است که به سرنوشت محتوم تمام انسانها یعنی جدایی از عزیزان میانجامد ولی در نهایت، این یادگارهای عاطفی، خاطرات و درسهای زندگی است که برای شخص باقی میمانند.
ابی اخیراً به بازخوانی برخی آهنگهای قدیمی خود نیز پرداخته است مانند ریمیکس دو آهنگ «خالی» و «مست چشات» که در آلبومی به نام یادگاری منتشر شدهاند. در نظرسنجیای که از طرف شبکهٔ تلویزیونی من و تو با عنوان «ماندگارترین ترانههای ایرانی» انجام گرفته، ترانهٔ «پوست شیر» به عنوان برترین ترانهٔ ابی معرفی شده است. دیگر ترانههای برتر ابی در این فهرست، به ترتیب عبارتند از: «ستارههای سربی»، «مست چشات»، «درخت»، «خالی»، خلیج فارس، «محتاج»، «شبزده»، «کی اشکاتو پاک میکنه»، «گریه نکن»، «با تو» و «شکار».
ابی به تازگی با همکاری شادمهر عقیلی موزیک ویدیویی با نام رؤیای ما منتشر کرده است که آمار بازدید از آن در وبسایت یوتیوب از مرز سه میلیون و نهصد هزار نفر گذشته است. این میزان بازید از ویدیو کلیپهای ابی در این سایت ظاهراً بیسابقه است. جذابیت آهنگ «رؤیای ما» تا به حدی بوده است که حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز نمیتواند به راحتی از کنار آن بگذرد و مدتی موسیقی بدون کلام آن را از شبکهٔ دوم سیما به عنوان آهنگ پسزمینهٔ معرفی برنامهها پخش میکند.
ابی و سایر خوانندگان
ابی در بدو شروع خوانندگی، بیشترین همکاری خود را با شهرام شبپره داشته است که یا به شکل فعالیت مشترک در کابارهها و یا با ارائهٔ تکآهنگ در قالب صفحه صورت میگرفت که بیشتر این ترانهها نیز به زبان انگلیسی بوده است و از معروفترین آنها میتوان به آهنگ A Chili Pum اشاره کرد. بر خلاف تداول عام که ابی را در کنار داریوش به تصویر در میآورد، در دههٔ پنجاه شمسی در اغلب رسانههای ایرانی، نام ابی در کنار شهرام شبپره به صورت یک زوج هنری مطرح بوده است و نزدیکی آن دو تا به حدی بوده که از آن میان حتی رایحهٔ رقابت و تنش نیز استشمام میشده است.
ابی کارهای مشترک زیادی نیز با سایر خوانندگان ایرانی داشته است که از میان خوانندگان کلاسیک میتوان به داریوش (آهنگ نون و پنیر و سبزی)، شاهرخ (آهنگ همخون)، سلی و نلی (آهنگ خدا میداند) و هایده (آهنگ شب عشق) و از میان خوانندگان جوان به آرش (آهنگ بگو ای یار)، نوید و امید (آهنگ گریز)، کامران و هومن (آهنگ مگه فرشته هم بده و آهنگ کلبه) و شادمهر عقیلی (آهنگ رؤیای ما و آهنگ یه دختر) اشاره کرد. تنها کار مشترک سیاوش قمیشی با ابی، همخوانی بخشی از ترانهٔ «کوه یخ» بوده است. در برخی آهنگها هم ابی صرفاً بخشی از ترانه را با خوانندهٔ اصلی همخوانی میکند مانند آهنگ «جسارت» از امیر آرام و نیز آهنگ «شهر ظلمت» از شاهرخ.
ترانهٔ «زمین» یا «زلزله» نیز از آثار مشترک ابی با جمعی از خوانندگان است. این آهنگ، یک کار ۱۲ دقیقهای متشکل از یک گروه خوانندهٔ ایرانی و خارجی به زبانهای فارسی، انگلیسی، ترکی، ارمنی و عبری و تلفیقی بین موسیقی پاپ و سرود میباشد. در این ترانه غیر از صدای ابی، صدای خوانندگانی چون ستار، لیلا فروهر، اندی، فرشید امین، هلن، دلارام و یعقوب ظروفچی طنینانداز است.
همچنین ابی به مناسبت کریسمس سال ۲۰۱۴ ترانهای دوصدایی به زبان انگلیسی با نام I Can Hear Christmas به همراه لیل کولت، خوانندهٔ مشهور زن اسرائیلی اجرا کرده است. مضمون این ترانه، درخواست پیوند و دوستی بین مسلمانان و یهودیان به مناسبت فرارسیدن کریسمس مسیحیان است.
برخی ترانههایی که ابی خوانده است، توسط خوانندگان دیگر قبل یا بعد از وی نیز خوانده شده است مانند آهنگ «پاییز» با آهنگسازی سیاوش قمیشی که ابتدا خود سیاوش آن را خوانده بود، آهنگ «عسل» توسط ستار،آهنگ «راه من» توسط داریوش، آهنگ «گلواژه» توسط هایده، آهنگ «هموطن» توسط شهرام شبپره و مجموع ترانههای آلبوم «تاج ترانه» که از آن گوگوش است و توسط ابی و به یاد آهنگساز فقید آنها واروژان بازخوانی شده است.
ابی را از جمله نادر خوانندگانی دانستهاند که با آغوشی باز همراه با بسیاری از خوانندگان، روی صحنه خوانده است. داریوش، بیژن مرتضوی، شهرام شبپره، سیاوش قمیشی، کامران و هومن، آرش و شادمهر عقیلی از جمله خوانندگانی هستند که ابی با آنها کنسرت مشترک داشته است.
ابی توجه خاصی به سلایق و علایق نسل جوان دارد و این یکی از عواملی بوده است که او را به همکاری با خوانندگان و آهنگسازان جوان سوق داده است. او که در سالهای اخیر به سبک موسیقی الکترونیکی روی آورده است، معتقد است که در این نوع سبک، کیفیت ضبط ترانهها بهبود مییابد و خیلی بهتر میتوان با نسل جوان که به سبکهای جدید موسیقی گرایش دارند، ارتباط برقرار کرد. آهنگ «بگو ای یار» ترانهای دوصدایی از ابی و آرش است که به سبک الکترونیکی اجرا شده است.
ابی و آهنگسازان
در میان آهنگسازانی که ابی با آنها همکاری داشته، فرید زلاند با ۳۹ آهنگ و سیاوش قمیشی با ۲۷ آهنگ در صدر قرار دارند. آخرین کار فرید زلاند برای ابی سه آهنگ از آلبوم «طلوع کن» و آخرین کار سیاوش قمیشی برای ابی، مجموع آهنگهای آلبوم «شب نیلوفری» است. ابی در سالهای اخیر از طیف آهنگسازان سنتی فاصله گرفته و دو آلبوم اخیر خود را با همکاری شادمهر عقیلی وارد بازار کرده است.
بابک بیات
ابی فعالیت خوانندگی را با آهنگهای بابک بیات آغاز کرد.
سیاوش قمیشی
فرید زلاند
شاید جنجالیترین ترانهٔ ابی در طول دوران کاریاش، ترانهٔ سیاسی «راه من» با آهنگسازی فرید زلاند باشد که منجر به اختلافات دامنهداری بین ابی با آهنگسازو ترانه سرا میشود. ترانهٔ «راه من» توسط شهیار قنبری و بر مبنای ترانهٔ My Way سروده شده بود که در سال ۱۹۶۹ به وسیلهٔ فرانک سیناترا در آلبومی به همین نام منتشر شد و به اثر شاخص این هنرمند تبدیل شد.
فرید زلاند که در ابتدا این ترانه را با صدای ابی، آهنگسازی و ضبط کرده بود بنا به دلایلی از ادامهٔ کار منصرف شده و ترانهٔ مزبور را با صدای داریوش در آلبومی مستقل وارد بازار میکند. ابی نیز که علاقهٔ خاصی به این ترانه داشته و خود را خالق تحریرهای موجود در این آهنگ میداند و حتی بر خلاف ادعای آهنگساز آن مدعی است که دستمزد آهنگساز و ترانهسرا و تنظیمکننده را تمام و کمال پرداخت کرده است، نمیتواند به راحتی از کنار این آهنگ بگذرد و آن را بر روی سایت اختصاصی خود قرار میدهد که بعدها اعتراض فرید زلاند را برمیانگیزد.
فرید زلاند بیش از هر آهنگساز دیگری برای ابی آهنگ ساخته است و آثار ماندگاری از همکاری آن دو به جای مانده است ولی دیرزمانی است که ارتباط هنری این دو خواننده و آهنگساز قطع شده است و هر چند به ظاهر به نظر میرسد که علت این امر ناشی از مناقشات بر سر آهنگ «راه من» باشد، ولی فرید زلاند در مصاحبهای دلیل امتناعش از همکاری با ابی را فاصله گرفتن ابی از دوران کاری گذشتهٔ خویش عنوان میکند و معتقد است که آن حس و حالی که در کارهای سابق ابی نظیر «محتاج»، «گریه نکن»، «عطر تو» و غیره وجود داشته و به او انگیزهٔ ساخت آهنگ میداده است دیگر اکنون موجود نیست.
نت و آکورد آهنگها
فریبرز لاچینی آهنگساز و نوازندهٔ برجستهٔ ایرانی، در سایت اختصاصی خود، موسیقی بیکلام تعداد قابل توجهی از ترانههای ابی را که از نواختههای خود ایشان است همراه با نت آنها، در دسترس همگان قرار داده است. مجموعه آلبومهایی تحت عنوان بوی دیروزدر ۱۷ مجموعه نیز به فریبرز لاچینی منسوب است که در آنها وی در هر آلبوم، به صورت پراکنده، موسیقی بیکلام یکی دو تا از کارهای ابی را نیز عرضه کرده است.
همچنین سیاوش قمیشی، دیگر آهنگساز ایرانی که او هم به ساخت موسیقی بیکلام علاقه نشان میدهد، در آلبومی با نام City Of The Sun (شهر آفتاب)، موسیقی بیکلام سه آهنگ از آهنگهایی که در گذشته خود برای ابی ساخته بوده است را عرضه کرده است، بدینترتیب: Illuminata (ترانهٔ مداد رنگی)، Inside The Circle (ترانهٔ پیچک) و Moon Gate (ترانهٔ پاییز).
عباس براری نیز در مجلد سوم کتابی تحت عنوان چهل سال پاپ، آکورد ۳۳ آهنگ از ترانههای ابی را تنظیم و گردآوری کرده است که توسط انتشارات رهام به چاپ رسیده است. متن ترانههای ابی نیز در کتابی مستقل، تحت عنوان «ترانههای ماندگار: ستارههای سربی» توسط حامد حمیدا گردآوری شده است که در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسیده است. کتاب با مقدمهای دربارهٔ سیر ترانهسرایی در ایران آغاز میگردد و آنگاه، متن ترانههای خواندهشدهٔ ابی تا قبل از سال انتشار کتاب، در قالب سیزده دفتر عرضه میشود.
فعالیتهای سیاسی
ابی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران نیز چندین ترانهٔ اجتماعی و اعتراضی خوانده بود از جمله آهنگ «شکار» که دو سال مانع از شنیدن آن در رادیو شدند تا اینکه این ترانه با کسب جایزه از «جشنوارهٔ بینالمللی آواز ترکیه» به گوش همه رسید. اما با کوچ اجباری پس از انقلاب بود که چهرهٔ او به عنوان یک ترانهخوان معترض و سیاسی در کنار داریوش به تصویر درآمد. ابی از همان سالهای آغازین پس از انقلاب و در طول دهههای اخیر با اجرای حدود ۱۵ ترانهٔ سیاسی و یا اجتماعیِ دارای مضامین سیاسی، به نوعی مخالفتش را با حاکمیت فعلی ایران نشان داده است. او در مصاحبهای در شهریور ۱۳۸۷ گفت: «اصلاً نالازمترین و غیرضروریترین چیز که میتوانست برای آن مملکت اتفاق بیفتد، انقلاب اسلامی بود».
ابی پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ در ایران، با خواندن آهنگی اعتراضی به نام «تصمیم» و ویدیویی استعاری، به نوعی حوادث پس از انتخابات را پیشبینی کرد. این ترانه در خبرگزاریهای خارجی نیز بازتاب داشته است.
ترانهٔ خلیج فارس
در پی امتناع ابی از خواندن ترانه خلیج فارس در کنسرتهای دبی، شایعاتی مبنی بر اهدای یک هواپیمای مجلل از طرف حاکم دبی به ابی به خاطر خودداریش از خواندن این ترانه، در برخی رسانههای ایرانی منتشر شد که واکنش شدیداللحن ابی را نیز متعاقب آن به همراه داشت. ابی در پاسخ به این شایعات، انتساب هر گونه هواپیمای شخصی را به خود رد کرده و دلیل امتناعش از خواندن ترانهٔ خلیج فارس را در دبی، از دست ندادن پایگاهی نزدیک به ایران جهت ارتباط با هموطنان خویش عنوان میکند
ابی معتقد است حضور وی و سایر هنرمندان خارج از کشور در اطراف ایران، به مراتب مهمتر و کارسازتر از نبودشان است در نزد وی، کنسرتهای دبی وسیلهای برای تماس با مردم داخل ایران و ایجاد محیطی امن و آزاد و به دور از محدودیتهای قانونی برای شادی و سرور ایرانیان، و نیز وسیلهای برای اظهار اعتراض و مخالفت با هیئت حاکمهٔ ایران است !!او خواندن ترانهای را که سالها پیش زمانی که هنوز بحث بر سر نام خلیج فارس در افواه مردم شایع نشده بود وی آن را در آلبومی مستقل منتشر کرده است، در مکانی که به مذاق دولتمردان و مسئولان آن خوش نمیآید و در نتیجه عکسالعملِ قهری آنان را در پی دارد، امری نالازم و غیرضروری میداند.
فیلمشناسی
ابی در دو فیلم در نقش بازیگر حضور داشته است. یکی فیلم بوی گندم، محصول سال ۱۳۵۶ به کارگردانی محمد دلجو و امیر مجاهد، و دیگری فیلم ناخدا با خدا، محصول سال ۱۳۵۲ به کارگردانی نصرتالله وحدت. فیلم بوی گندم، ماجرای سیامک، اسی و تقی سه دوست آس و پاسی است که ابی در آن نقش تقی را بازی میکند. تقی معتاد است و نصیحتهای سیامک را برای ترک اعتیاد نمیپذیرد و عاقبت نیز در پایان داستان میمیرد. در این فیلم محمد دلجو، آیلین ویگن و شهرام شبپره نیز ایفای نقش میکردند. بعدها ابی از بازی در این فیلم اظهار ندامت و پشیمانی میکند و آن را دخالت در حوزهٔ غیرتخصص خود عنوان میکند. ابی در فیلم ناخدا با خدا، ظاهراً نقش کوتاهی داشته است.
ابی به عنوان خواننده نیز در سینمای ایران فعالیت داشته است. طبق آمار بانک جامع اطلاعات سینمای ایران، در بین ۲۹۶ خوانندهای که در سینمای ایران فعالیت داشتهاند، ابی با خوانندگی در ده فیلم، مقام سیزدهم را به خود اختصاص داده است و از این لحاظ با شهپر، دیگر خوانندهٔ ایرانی برابری میکند. این ده فیلم به ترتیب سال تولید عبارتند از:
فیلم
سال تولید
ترانهسرا
آهنگساز
● عطش
۱۳۵۱
مسعود هوشمند
حسین واثقی
● بیحجاب
۱۳۵۲
مسعود هوشمند
حسین واثقی
● هیاهو
۱۳۵۳
ایرج جنتی عطایی
بابک بیات
● ذبیح
۱۳۵۴
-
واروژان
● بتشکن
۱۳۵۵
ایرج جنتی عطایی
بابک بیات
● شب زخمی
۱۳۵۶
منصور تهرانی
سلی
● سلام تهران
۱۳۵۶
زویا زاکاریان
واروژان
● خاکستری
۱۳۵۶
ایرج جنتی عطایی
بابک بیات
● بوی گندم
۱۳۵۶
زویا زاکاریان و شرمین شجره
سیاوش قمیشی
● باغ بلور
۱۳۵۷
منصور تهرانی
حسن شماعیزاده
این در حالی است که در این فهرست، از دو فیلم کندو (۱۳۵۴) و بر فراز آسمانها (۱۳۵۷) که ابی در آنها نیز ترانه خوانده است نامی برده نشده است. گفتنی است که ابی بر روی سکانسهایی از فیلمهایی ترانه خوانده است که در آنها بازیگران بزرگ و نامداری حضور داشتهاند؛ مثلاً در فیلم بر فراز آسمانها، محمدعلی فردین، و در سه فیلم کندو، ذبیح و بتشکن، بهروز وثوقی، و در دو فیلم عطش و بیحجاب، ایرج قادری به ایفای نقش پرداختهاند.
از جمله سکانسهایی که صدای ابی بر روی آنها طنینانداز است میتوان به موارد زیر اشاره کرد: سکانس به هم ریختن هفتمین کاباره توسط جوانی خلافکار با نقشآفرینی بهروز وثوقی در فیلم کندو ساختهٔ فریدون گله با موسیقی واروژان و ترانهٔ ایرج جنتی عطایی، و یا سکانس آخر فیلم بوی گندم که در آن سیامک که نقشاش را محمد دلجو بازی میکند، چاقو خورده و سوار بر موتور به سمت فرودگاه و در پی پیوستن به دختر مورد علاقهاش است با موسیقی سیاوش قمیشی و ترانهای با نام «پیچک» از شرمین شجره، و نیز سکانس آخر فیلم بر فراز آسمانها ساختهٔ محمدعلی فردین، در صحنهای که مادر پیری پسر گمشدهاش را که اکنون خلبانی موفق است، باز مییابد و در همان حال تصاویری از پرواز هواپیماها و خاطرات گذشتهٔ مادر نمایش داده میشود.
همچنین ابی در سالهای آغازین اقامت در خارج از کشور، در ساخت مجموعهای تلویزیونی با عنوان خداحافظ تهران همراه با محمد دلجو، شهرام شبپره و آیلین ویگن شرکت کرد که به دلیل مشکلاتی این مجموعه هیچگاه پخش نشد.
ترانهشناسی
ابی که پس از انتشار آلبوم شب نیلوفری صحبت از بازنشستگی خویش به میان آورده بود هنوز در زمینهٔ تولید آلبوم و اجرای کنسرت، باانگیزه و فعال است. او معتقد است که به روی صحنه رفتن و یا انتشار آلبوم، فرصتی آموزشی در اختیارش قرار میدهد و موجب تجربهاندوزی بیشتر میگردد و این در نزد وی بهترین انگیزه و محرک برای تداوم بخشیدن به حرفهاش بوده است. او خوانندگی را عشقی میداند که هرگز از آن جدایی نخواهد داشت.
e bi
ابراهیم حامدی
تولد:۲۹ خرداد ۱۳۲۸ در تهران
نام مستعار:ابی
او دارای صدایی از جنس تنور است.
سبک های صاحب اثر:بالاد، موسیقی فولکلور، پاپ تهرانجلس، دنس و اخیراً هاوس و ترنس
برخی او را با تام جونز خوانندهٔ سرشناس بریتانیایی مقایسه کردهاند، با این تفاوت که ابی را بر خلاف تام جونز دارای تمایلات سیاسی میدانند. بسیاری از طرفدارانش او را «آقای صدا» در حوزهٔ موسیقی پاپ فارسی میدانند.
زندگی خصوصی
پدر ابی خیاط بوده و مادرش خانهدار. او دوران کودکی خود را در محلهٔ میدان فوزیهٔ تهران (میدان امام حسین فعلی) در خیابان شهرستانی سپری کرده است و دارای چهار خواهر و یک برادر است. او در سال ۱۳۵۳ با فیروزه مقدادی ازدواج کرده و از وی صاحب سه دختر به نامهای عسل، سایه و خاتون است که برای هر سهٔ آنها یک ترانه خوانده است.ابی دو سال قبل از وقوع انقلاب در ایران، برای اجرای کنسرت به آمریکا میرود و با شروع انقلاب، ناگزیر در آنجا ماندگار میشود.
ابی پس از جدایی از همسر اول خود با مهشید برومند ازدواج میکند. وی یک پسر به نام فرشید دارد که پسرخواندهٔ ابی محسوب میشود. گفته میشود آغاز آشنایی آنها با یکدیگر، در یکی از اجراهای ابی در گوتنبرگ بوده است.شباهت چهرهٔ همسر دوم وی با کتایون ریاحی، مشکلات عدیدهای را برای این بازیگر سرشناس سینما در فضای مجازی ایران به همراه داشته است. مهشید برومند که مدیر برنامههای ابی نیز محسوب میشود در اکثر کنسرتهای وی حضور داشته و تصاویر منتشره از وی در یکی از کنسرتهای ابی منجر به سوء تفاهمات و شایعات دامنهداری علیه این بازیگر شد.
ابی به موسیقی یونانی علاقهمند است و از خوانندگان محبوبش میتوان به پیتر گابریل، فردی مرکوری، استینگ، بونو و جیم موریسون از گروه راک دورز اشاره کرد.گفته میشود وی در منزل شخصی خود، اجازهٔ پخش آهنگهای خواندهشده توسط خود را نمیدهد و به عبارتی، تمایلی به شنیدن صدای خود در محیط خانه ندارد.
خوانندگی
دوران نوجوانی
او در دوران نوجوانی با خواندن قرآن در صفهای مدرسه به استعداد خود در خواندن پی میبرد. خود وی در مصاحبهای در پاسخ به این پرسش که خوانندگی را چگونه آغاز کرد میگوید: «از زمان چهار پنج سالگی، رادیو به ایران آمده بود ولی ما آنقدر بودجه نداشتیم که یک رادیو بخریم. ضمن اینکه هنوز برق هم به همه جا نیامده بود. به موسیقی گوش میکردم و آن را دوست داشتم. تفریح من در خانه خواندن بود، ضمن اینکه بارها هم گفتهام که از کلاس سوم دبستان در مدرسه صبحها سر صف، قرآن با قرائت اجرا میکردم. خب این هم برای خودش یک نوع خوانندگی است. در سن ده یازده سالگی، رادیو و خوانندگانی بودند و مرتب فکر و ذکر من به غیر از مسألهٔ درس خواندن، خوانندگی بود. در خانه برای همکلاسیهایم و همینطور برای بچهمحلها میخواندم».
ابتدا در یک گروه دوستانه به نام سان بویز و سپس در باشگاهها و کاخهای جوانان به صورت رسمی شروع به خواندن میکند. در گروه سان بویز، ابتدا به تقلید از آهنگهای ایتالیایی، بخصوص ترانههای آلبانو کاریسی خواننده و بازیگر بنام ایتالیایی میپردازد و سپس به اجرای ترانههایی از خوانندگان مطرح آن دوران مانند جیم موریسون، اریک بوردون، تام جونز و پپینو دی کاپری رو میآورد.
او اولین بار در کاخ جوانان جنوبی به روی صحنه میرود. تجربهٔ اولین اجرای رسمی ابی از زبان خودش شنیدنی است. آنطور که وی در مصاحبهای نقل کرده است در اولین اجرا از فرط استرس، نیمی از بدنش کاملاً بیحس شده و اصطلاحاً به خواب میرود. او این واقعه را جزو خاطرات تلخ اما فراموشنشدنی خود ذکر کرده است.
آغاز خوانندگی به صورت حرفهای
ابی در همان دوران با شهبال و شهرام شبپره آشنا میشود. شهبال شبپره صدای او را در سان بویز میشنود و به وی پیشنهاد کار در گروه بلک کتز را میدهد. او در کنار فرهاد مهراد خوانندهٔ پاپ ایرانی، مدت دو سال با گروه بلک کتز همکاری میکند و مدت زیادی در کابارهٔ کوچینی به روی صحنه میرود. سپس از این گروه جدا میشود و به همکاری با آهنگسازان و ترانهسرایان مطرح آن دوران میپردازد. ابی از دوران همکاری با فرهاد در گروه بلک کتز، به عنوان دورهٔ آموزشی خود یاد میکند و خود را وامدار فرهاد میداند.
در آن زمان که ابی وارد عرصهٔ موسیقی میشود، خوانندگان اندکی در ایران در زمینهٔ موسیقی پاپ فعالیت داشتهاند که از آن جمله میتوان به ویگن، عارف و منوچهر سخایی اشاره کرد. دیری نمیگذرد که ابی نیز نخستین ترانهٔ مستقل خود را با نام «عطش» عرضه میکند که برای فیلمی به همین عنوان ساخته میشود. دومین ترانهٔ وی «چرا چرا» نام دارد با شعری از مسعود هوشمند و آهنگی از حسین واثقی.اما سومین ترانهٔ ابی که به گفتهٔ خودش باعث معروفیت وی میشود ترانهای است به نام «شب» با شعر اردلان سرفراز و آهنگ منصور ایراننژاد که برای اولین بار در شوی معروفمیخک نقرهای از فریدون فرخزاد پخش میشود.
ابی از همان اوان خوانندگی، در حرفهٔ خود از الگوبرداری و تقلیدهای کلیشهای برحذر بوده و حتی خوانندگان جوان همدورهٔ خود را که به کپیبرداری و تقلید از آثار یکدیگر میپرداختند به شدت تخطئه میکرده است. در همین دوران است که با شرکت در «جشنوارهٔ بینالمللی آواز ترکیه» توانست نگاههای داخل و خارج را به سمت خود معطوف کند.
صدای ابی از همان دوران ابتدای نشو و نمایش، محل بحث و نظر رسانهها بوده است. چنانکه مجله جوانان در شمارهٔ سال دهم خود، مطلبی را تحت عنوان «صدای ابی رانندگان را دچار هیستریک سرعت میکند» منتشر میکند و در آن به طرح این مسئله میپردازد که صدای ابی به علت قدرت و انرژی فوقالعادهٔ آن که بیشتر جنبهٔ حماسی دارد، رانندگان را هنگام رانندگی دچار هیستریک و حرکات تند و خشن میکند.
جشنوارهٔ بینالمللی آواز ترکیه
در سال ۱۹۷۴ ابی و نوشآفرین دو خوانندهٔ جوان ایرانی برای شرکت در جشنواره بینالمللی آواز ترکیه راهی استانبول میشوند. این فستیوال که مخصوص اجرای ترانههای روز بوده و برای نخستین بار در جهان در ترکیه برگزار میشده است، علاوه بر موسیقی شامل سینما، نقاشی، مجسمهسازی و دیگر رشتههای هنری نیز بوده است.
حدود ۳ ماه قبل از فستیوال، یک هیئت ۵ نفره از بهترین و شناختهشدهترین کارشناسان صدا وارد تهران میشوند و با تحقیق و بررسی روی کار و صدای همهٔ خوانندگان جوان ایرانی و ملاحظهٔ برنامههای رادیویی و صحنهای، عاقبت از بین خانمها، نوشآفرین و از بین آقایان، ابی را برای شرکت در این فستیوال برمیگزینند.
آی فری خوانندهٔ معروف ترکیه، نمایندهٔ این فستیوال در ایران بوده است و همین خواننده، دعوتنامههای رسمی فستیوال را هفتهٔ قبل از برگزاری جشنواره به تهران میآورد و بعد با نوشآفرین و ابی راهی ترکیه میشود. در ترکیه قرار بوده که این دو خوانندهٔ ایرانی ابتدا تمرینات لازم را با ارکستر ۷۰ نفره انجام دهند و بعد بر روی صحنه روند. مدت فستیوال حدود ۵ روز بوده است.
نوشآفرین با آهنگ «کاکلی» ساختهٔ فریدون خشنود و ابی با آهنگ «شکار» از ساختههای حسن شماعیزاده در این فستیوال شرکت میکنند. با اعلام اینکه از کشور ایران تنها یک شرکتکننده حق حضور دارد، نوشآفرین اعلام انصراف میکند. پس از اجرای بیش از ۲۰۹ خواننده، شش خواننده به بخش فینال راه مییابند که نام ابی نیز در میان فینالیستها قرار داشته است. در رقابت بین این شش خواننده، سرانجام ابی با آهنگ «شکار» خود به عنوان خوانندهٔ برگزیدهٔ هیئت ژوری انتخاب میگردد و پلاک و دیپلم افتخار جشنواره را از آن خود میسازد.
خوانندگی در خارج از ایران
ابی پیش از انقلاب، تکآهنگهای زیادی را بر روی صفحه منتشر کرد ولی هیچگاه آلبوم مستقلی از وی ارائه نشد. آثار این دورهٔ او بعد از انقلاب و در خارج از کشور بود که در قالب آلبومهای مستقل و به صورت کاست به بازار عرضه شد. در کارنامهٔ کاری وی، همکاری با ترانهسرایان برجستهای چون ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز، منصور تهرانی و شهیار قنبری و آهنگسازان سرشناسی چون واروژان، سیاوش قمیشی، فرید زلاند، شادمهر عقیلی، حسن شماعی زاده، اسفندیار منفردزاده و بابک بیات به چشم میخورد.
ابی در سالهای اقامت در خارج از کشور، در بزرگترین سالنهای بینالمللی جهان کنسرت اجرا کرده است که برخی از آنها کنسرت خیریه بوده است. در سال ۲۰۰۷ میلادی برای اجرای کنسرت همراه با ارکستر سمفونی آخن، از ابی به شکلی ویژه دعوت به عمل میآید. این کنسرت از رادیو WDR به صورت مستقیم، پخش و از تلویزیون همین شبکه نیز فیلمبرداری شد. روزنامههای پرتیراژ آخن نیز پس از برنامهٔ ابی، از وی تمجید کرده و از «گرمای حضور او بر صحنه» نوشتند.از معروفترین کنسرتهای خیریهٔ او نیز کنسرت وی در رویال آلبرت هال در لندن در سال ۲۰۱۰ است که عواید آن صرف کمک به بیماران مبتلا به ام اس شد.
با آنکه سالهاست که ابی در خارج از ایران و در تبعید زندگی میکند، هنوز برخی طراحان ایرانی از نام وی جهت افزایش فروش کالاهای تجاری خود بهره میگیرند. شماری از خوانندگان داخل ایران نیز به شدت تحت تأثیر سبک خواندن و نحوهٔ اجرای او قرار گرفتهاند. در مورد قاسم افشار که از جملهٔ این خوانندگان است و بازخوانی ترانهٔ «خلیج فارس» ابی بدو منسوب است، حتی در حرکات دست و پای وی هنگام اجرای کنسرت نیز شباهت بسیاری با ابی برقرار ساختهاند. تأثیرپذیری قاسم افشار از ابی تا به حدی بوده است که آهنگساز سرشناسی چون تورج شعبانخانی، وی را بابت این نحو سبک تقلیدیش مورد سرزنش قرار داده است.
ویژگیها و وجوه تمایز او
ابراهیم نبوی در کتابی تحت عنوان آوازهای زیرزمین، ویژگیهای ابی را به عنوان یک خواننده، اینگونه برمیشمرد:
نخست: اغلب کارشناسان موسیقی فارسی معتقدند صدای ابی قدرتمندترین صدای پاپ فارسی است.
دوم: فعالیتهای ابی در طول نیمهٔ دوم زندگیاش نه تنها کاهش نمییابد بلکه این دوران، نقطهٔ عطفی در حرفهاش محسوب میشود و این نخستین ویژگی است که ابی را از خوانندهٔ پاپ جدا میکند و در کنار خوانندهٔ کلاسیک یا اپرا قرار میدهد.
سوم: ابی از معدود خوانندگان پاپ است که ممکن است مخاطب ترجیح بدهد کنسرت او را از همان خانه بشنود؛ اجراهای او شاید چیزی فراتر از صدای ضبطشدهٔ او نیست.
چهارم: ابی بیشتر مورد توجه مخاطبانی است که به رغم آنکه میدانند در موسیقی پاپ بر خلاف موسیقی سنتی، جنس و قدرت و طنین صدای آوازهخوان چندان موضوع مهمی نیست، صدای ابی را از این منظر نیز در خور توجه و ستایش قلمداد میکنند.
پنجم: کنسرتهای او پس از انقلاب که در خارج از ایران برگزار شده است، پربیننده است. کمتر اتفاق میافتد که مانند خوانندگان دیگر پاپ، موسیقیاش موجب رقصیدن شود یا اصولاً برای رقصیدن دیگران بخواند.
برخی کارشناسان موسیقی نیز در مورد صدای ابی نظر دادهاند، از آن جمله میتوان بهآندرانیک آهنگساز، تنظیمکننده و رهبر ارکستر اشاره کرد که گرمی، قدرت و انعطافپذیری صدای ابی را ستوده است و ابی را از نادر هنرمندانی معرفی کرده است که حس موسیقیایی قوی دارد و سلیقه و طبع مردم را درک میکند.
همصدایی مردم با ابی در کنسرتهایش نیز جزو خصایص منحصر به فرد این خواننده محسوب میشود، تا جایی که او را جزو اولین خوانندگان فارسیزبانی دانستهاند که به این همخوانی اهمیت داد و حتی آن را در آلبوم کنسرتهایش ضبط و پخش کرد.
مفهوم ترانهها
مضامین سیاسی
ابی به خواندن ترانههایی با مضامین سیاسی، اجتماعی و نیز عاشقانه علاقه نشان میدهد. او ترانههای متعددی در مورد ایران خوانده که بسیاری از آنها دارای مضامین سیاسی اعتراضی و گاه بحثانگیز بودهاند. از جملهٔ این ترانهها که سرشار از مضامین سیاسی هستند میتوان به «خلیج فارس»، «خانه سرخ است» و «بشکن» اشاره کرد. ترکیب ملودی فرید زلاند و کلام شهیار قنبری و تنظیم منوچهر چشمآذر منجر به خلق ترانهای شده است با نام «نون و پنیر و سبزی» که میتوان آن را سمبل ترانههای معترض دورهٔ خود به حساب آورد. این ترانه با اجرای مشترک ابی و داریوش به عنوان یکی از ترانههای ممنوعه در سالهای اوایل دههٔ ۱۳۷۰ در ایران به صورت پنهانی دست به دست میگشته است.
صرفنظر از مسائل سیاسی، او در ترانههای خود به مسائل اجتماعی نظیر فقر، آزادی بیان و حقوق زنان نیز توجه نشان میدهد. سه ترانهٔ «هلا»، «سیاهپوشها» و «بانوی خاوری» نمونههایی مناسب از این دست هستند.
مضامین عاشقانه
عشق هم در کلام او گاه رنگ و بوی زمینی و جسمانی پیدا میکند و عاشق، از چشم و لب و قد و تن یار سخن به میان میآورد مانند ترانهٔ «مداد رنگی»؛و گاه چنان ژرف، متعالی و مقدس میشود که سخن از معراج و رجعت و خدا شدن به میان میآید مانند ترانهٔ «رازقی».اکثر این ترانههای عاشقانه، اشعار ترانهسراهای معاصر است ولی در لابهلای آنها اشعار عرفانی شعرای متقدم نیز دیده میشود مانند آهنگ «حیلت رها کن» که شعر آن از مولوی است و آهنگ «خدا میداند» که شعر آن از شمس مشرقی شاعر و عارف قرن هشتم است.
ترانهٔ «مولای سبزپوش» سرودهٔ ایرج جنتی عطایی نیز خالی از مضامین عرفانی نیست چرا که در ادب پارسی، اصطلاح «سبزپوش» همواره لقب کسانی بوده است که در بالاترین سطح عرفانی زندگی میکنند، خواه فرشتگان، پیامبر، خضر نبی، و یا دلیل راه عرفانی بوده باشد.با این همه، تلاشهایی نیز در جهت سیاسی جلوه دادن این ترانه صورت گرفته است، چنانکه در آلبومی تحت عنوان «وحدت؛ پایان ۲۵۰۰ سال دیکتاتوری» که دقیقاً بعد از انقلاب اسلامی در ایران منتشر شد، این آهنگ ابی در کنار دیگر ترانههای سیاسی یا ملیگرایانهٔ خوانندگان آن دوره قرار گرفته است.
مضامین بحثانگیز
ابی را از نظر کاری خوانندهای ریسکپذیر، و از نظر انتخاب آهنگ و ترانه، نوگرا میدانند. این ریسکپذیری در کار، در دو آلبوم اخیر وی بخصوص سه ترانهٔ «من اگه خدا بودم»، «خدا با ماست» و «جهانبینی» با وضوح بیشتری نمایان میشود. ترانهٔ «من اگه خدا بودم» با طرح مسئلهٔ شر و در رأس آن فاجعهٔ زلزلهٔ بم، به نوعی دیدگاههای رایج در مورد خدا و حکمت و عدل او را به چالش میکشد. ترانهٔ «خدا با ماست» نیز ترانهای ساختارشکن است با این تفاوت که برخلاف ترانهٔ «من اگه خدا بودم» درصدد است با شریک قرار دادن خدا در تمام شئون زندگی انسان، راهکاری برای رویارویی با شرور پیش پای انسان بگذارد و بدینترتیب میتوان این دو ترانه را به لحاظ محتوا و مضمون، مقابل هم قرار داد. در ترانهٔ «جهانبینی» نیز با طرح موضوع فلسفهٔ زندگی، بسیاری از چالشهای ذهنی و دغدغههای فکری بشری به باد انتقاد گرفته میشود و تنها جهانبینیِ دارای اهمیت و اصالت، عشق معرفی میگردد.
ابی به کیفیت کلامی و زبانی ترانههایی که میخواند بسیار اهمیت میدهد ولی این بدین معنا نیست که در مورد ملودی و موسیقی کار خود حساسیت ندارد. در برخی مواقع، اساساً ملودی اثر بوده است که موجبات خلق ترانه را فراهم ساخته است. به عنوان نمونه، دو آهنگ «ستارههای سربی» و «شبگریه» توسط ایرج جنتی عطایی بر روی دو ملودی پیشساختهٔ سیاوش قمیشی ترانهسازی شده است.
از دیگر ترانههای ابی که به لحاظ محتوایی، متمایز از سایر آثارش به نظر میرسد میتوان به دو ترانهٔ «خونه» و «مادربزرگ» اشاره کرد. ترانهٔ «خونه» که لحنی ساده و خودمانی دارد، وابستگی عاطفی به خانه را از زبان یک کودک بازگو میکند؛ خانهای که به یُمن وجود مادر، لبریز از صفا و وفا و دعا و تکیهگاه است. این ترانه در آلبوم «با تو» ابی منتشر شده است ولی مشخص نیست که چرا موزیک ویدیوی این ترانه، آن را جزو آلبومی مجعول با نام «خداحافظ تهران» معرفی کرده است.ترانهٔ «مادربزرگ» نیز در وصف مادربزرگی سروده شده است که دیگر در قید حیات نیست ولی «قصههایِ به پاکی دریای او» هنوز در یاد و خاطره باقیمانده است.
ترانههای خاص
گفتنی است سه آهنگ از کارهای ابی دارای دکلمه است، یکی آهنگ «خورجین» از آلبوم «شبزده» که توسط محمود محمد یوسف اجرا شده است.و دیگری آهنگ «بانوی خاوری» از آلبوم «حسرت پرواز» و همچنین قطعاتی از ترانهٔ یه دختر که هر دو توسط خود ابی اجرا شدهاند. ترانهٔ «پیر» نیز با مطلعی نسبتاً طولانی توسط شاعر آن یعنی مسعود امینی به صورت دکلمه خوانده شده است که البته این اجرا به صورت رسمی منتشر نشده است.
ابی در دوران جوانی، توانایی خود را در زمینهٔ خوانندگی به زبان انگلیسی نیز به محک گذاشته است که دو ترانهٔ آن به صورت رسمی در آلبومهایش منتشر شده است یکی ترانهٔ دوصدایی Papa به همراه شهرام شبپره در آلبوم «تپش» و دیگری ترانهٔ Far Away در آلبوم «پیر». ترانهٔ Papa (پدر) بازخوانی یکی از آثار خوانندهٔ مشهور کانادایی پائول آنکامیباشد که دربارهٔ ارزش عشق و محبت در خانواده است که به سرنوشت محتوم تمام انسانها یعنی جدایی از عزیزان میانجامد ولی در نهایت، این یادگارهای عاطفی، خاطرات و درسهای زندگی است که برای شخص باقی میمانند.
ابی اخیراً به بازخوانی برخی آهنگهای قدیمی خود نیز پرداخته است مانند ریمیکس دو آهنگ «خالی» و «مست چشات» که در آلبومی به نام یادگاری منتشر شدهاند. در نظرسنجیای که از طرف شبکهٔ تلویزیونی من و تو با عنوان «ماندگارترین ترانههای ایرانی» انجام گرفته، ترانهٔ «پوست شیر» به عنوان برترین ترانهٔ ابی معرفی شده است. دیگر ترانههای برتر ابی در این فهرست، به ترتیب عبارتند از: «ستارههای سربی»، «مست چشات»، «درخت»، «خالی»، خلیج فارس، «محتاج»، «شبزده»، «کی اشکاتو پاک میکنه»، «گریه نکن»، «با تو» و «شکار».
ابی به تازگی با همکاری شادمهر عقیلی موزیک ویدیویی با نام رؤیای ما منتشر کرده است که آمار بازدید از آن در وبسایت یوتیوب از مرز سه میلیون و نهصد هزار نفر گذشته است. این میزان بازید از ویدیو کلیپهای ابی در این سایت ظاهراً بیسابقه است. جذابیت آهنگ «رؤیای ما» تا به حدی بوده است که حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز نمیتواند به راحتی از کنار آن بگذرد و مدتی موسیقی بدون کلام آن را از شبکهٔ دوم سیما به عنوان آهنگ پسزمینهٔ معرفی برنامهها پخش میکند.
ابی و سایر خوانندگان
ابی در بدو شروع خوانندگی، بیشترین همکاری خود را با شهرام شبپره داشته است که یا به شکل فعالیت مشترک در کابارهها و یا با ارائهٔ تکآهنگ در قالب صفحه صورت میگرفت که بیشتر این ترانهها نیز به زبان انگلیسی بوده است و از معروفترین آنها میتوان به آهنگ A Chili Pum اشاره کرد. بر خلاف تداول عام که ابی را در کنار داریوش به تصویر در میآورد، در دههٔ پنجاه شمسی در اغلب رسانههای ایرانی، نام ابی در کنار شهرام شبپره به صورت یک زوج هنری مطرح بوده است و نزدیکی آن دو تا به حدی بوده که از آن میان حتی رایحهٔ رقابت و تنش نیز استشمام میشده است.
ابی کارهای مشترک زیادی نیز با سایر خوانندگان ایرانی داشته است که از میان خوانندگان کلاسیک میتوان به داریوش (آهنگ نون و پنیر و سبزی)، شاهرخ (آهنگ همخون)، سلی و نلی (آهنگ خدا میداند) و هایده (آهنگ شب عشق) و از میان خوانندگان جوان به آرش (آهنگ بگو ای یار)، نوید و امید (آهنگ گریز)، کامران و هومن (آهنگ مگه فرشته هم بده و آهنگ کلبه) و شادمهر عقیلی (آهنگ رؤیای ما و آهنگ یه دختر) اشاره کرد. تنها کار مشترک سیاوش قمیشی با ابی، همخوانی بخشی از ترانهٔ «کوه یخ» بوده است. در برخی آهنگها هم ابی صرفاً بخشی از ترانه را با خوانندهٔ اصلی همخوانی میکند مانند آهنگ «جسارت» از امیر آرام و نیز آهنگ «شهر ظلمت» از شاهرخ.
ترانهٔ «زمین» یا «زلزله» نیز از آثار مشترک ابی با جمعی از خوانندگان است. این آهنگ، یک کار ۱۲ دقیقهای متشکل از یک گروه خوانندهٔ ایرانی و خارجی به زبانهای فارسی، انگلیسی، ترکی، ارمنی و عبری و تلفیقی بین موسیقی پاپ و سرود میباشد. در این ترانه غیر از صدای ابی، صدای خوانندگانی چون ستار، لیلا فروهر، اندی، فرشید امین، هلن، دلارام و یعقوب ظروفچی طنینانداز است.
همچنین ابی به مناسبت کریسمس سال ۲۰۱۴ ترانهای دوصدایی به زبان انگلیسی با نام I Can Hear Christmas به همراه لیل کولت، خوانندهٔ مشهور زن اسرائیلی اجرا کرده است. مضمون این ترانه، درخواست پیوند و دوستی بین مسلمانان و یهودیان به مناسبت فرارسیدن کریسمس مسیحیان است.
برخی ترانههایی که ابی خوانده است، توسط خوانندگان دیگر قبل یا بعد از وی نیز خوانده شده است مانند آهنگ «پاییز» با آهنگسازی سیاوش قمیشی که ابتدا خود سیاوش آن را خوانده بود، آهنگ «عسل» توسط ستار،آهنگ «راه من» توسط داریوش، آهنگ «گلواژه» توسط هایده، آهنگ «هموطن» توسط شهرام شبپره و مجموع ترانههای آلبوم «تاج ترانه» که از آن گوگوش است و توسط ابی و به یاد آهنگساز فقید آنها واروژان بازخوانی شده است.
ابی را از جمله نادر خوانندگانی دانستهاند که با آغوشی باز همراه با بسیاری از خوانندگان، روی صحنه خوانده است. داریوش، بیژن مرتضوی، شهرام شبپره، سیاوش قمیشی، کامران و هومن، آرش و شادمهر عقیلی از جمله خوانندگانی هستند که ابی با آنها کنسرت مشترک داشته است.
ابی توجه خاصی به سلایق و علایق نسل جوان دارد و این یکی از عواملی بوده است که او را به همکاری با خوانندگان و آهنگسازان جوان سوق داده است. او که در سالهای اخیر به سبک موسیقی الکترونیکی روی آورده است، معتقد است که در این نوع سبک، کیفیت ضبط ترانهها بهبود مییابد و خیلی بهتر میتوان با نسل جوان که به سبکهای جدید موسیقی گرایش دارند، ارتباط برقرار کرد. آهنگ «بگو ای یار» ترانهای دوصدایی از ابی و آرش است که به سبک الکترونیکی اجرا شده است.
ابی و آهنگسازان
در میان آهنگسازانی که ابی با آنها همکاری داشته، فرید زلاند با ۳۹ آهنگ و سیاوش قمیشی با ۲۷ آهنگ در صدر قرار دارند. آخرین کار فرید زلاند برای ابی سه آهنگ از آلبوم «طلوع کن» و آخرین کار سیاوش قمیشی برای ابی، مجموع آهنگهای آلبوم «شب نیلوفری» است. ابی در سالهای اخیر از طیف آهنگسازان سنتی فاصله گرفته و دو آلبوم اخیر خود را با همکاری شادمهر عقیلی وارد بازار کرده است.
بابک بیات
ابی فعالیت خوانندگی را با آهنگهای بابک بیات آغاز کرد.
سیاوش قمیشی
- در سال ۱۳۸۱ سیاوش قمیشی در پی تهیه و اجرای آلبوم شب نیلوفری برای ابی دچار اختلاف نظراتی با ابی شد که نهایتاً منجر به قطع همکاریهای این دو هنرمند شد. سیاوش قمیشی فقط سازندهٔ ملودیهای آلبوم شب نیلوفری بود و در دیگر کارهای تهیه این آلبوم حضور و نظارت نداشت. در نتیجه طی ضبط آلبوم شب نیلوفری، سیاوش قمیشی در استودیو حضور نداشت و نتیجتاً این آلبوم با سطح کیفی نامطلوب روانه بازار شد و نتوانست برای ابی موفقیت چشمگیر آلبوم ستارههای سربی را که سیاوش قمیشی همه کارهٔ آن بود تکرار کند. لازم است ذکر شود که سیاوش قمیشی تاکنون ۲۷ آهنگ برای ابی ساخته است و از این رو، ابی در میان خوانندگان بیشترین تعداد از آهنگهای سیاوش قمیشی را خوانده است. ابی و سیاوش همچنان رابطه دوستانهای با یکدیگر دارند.
فرید زلاند
شاید جنجالیترین ترانهٔ ابی در طول دوران کاریاش، ترانهٔ سیاسی «راه من» با آهنگسازی فرید زلاند باشد که منجر به اختلافات دامنهداری بین ابی با آهنگسازو ترانه سرا میشود. ترانهٔ «راه من» توسط شهیار قنبری و بر مبنای ترانهٔ My Way سروده شده بود که در سال ۱۹۶۹ به وسیلهٔ فرانک سیناترا در آلبومی به همین نام منتشر شد و به اثر شاخص این هنرمند تبدیل شد.
فرید زلاند که در ابتدا این ترانه را با صدای ابی، آهنگسازی و ضبط کرده بود بنا به دلایلی از ادامهٔ کار منصرف شده و ترانهٔ مزبور را با صدای داریوش در آلبومی مستقل وارد بازار میکند. ابی نیز که علاقهٔ خاصی به این ترانه داشته و خود را خالق تحریرهای موجود در این آهنگ میداند و حتی بر خلاف ادعای آهنگساز آن مدعی است که دستمزد آهنگساز و ترانهسرا و تنظیمکننده را تمام و کمال پرداخت کرده است، نمیتواند به راحتی از کنار این آهنگ بگذرد و آن را بر روی سایت اختصاصی خود قرار میدهد که بعدها اعتراض فرید زلاند را برمیانگیزد.
فرید زلاند بیش از هر آهنگساز دیگری برای ابی آهنگ ساخته است و آثار ماندگاری از همکاری آن دو به جای مانده است ولی دیرزمانی است که ارتباط هنری این دو خواننده و آهنگساز قطع شده است و هر چند به ظاهر به نظر میرسد که علت این امر ناشی از مناقشات بر سر آهنگ «راه من» باشد، ولی فرید زلاند در مصاحبهای دلیل امتناعش از همکاری با ابی را فاصله گرفتن ابی از دوران کاری گذشتهٔ خویش عنوان میکند و معتقد است که آن حس و حالی که در کارهای سابق ابی نظیر «محتاج»، «گریه نکن»، «عطر تو» و غیره وجود داشته و به او انگیزهٔ ساخت آهنگ میداده است دیگر اکنون موجود نیست.
نت و آکورد آهنگها
فریبرز لاچینی آهنگساز و نوازندهٔ برجستهٔ ایرانی، در سایت اختصاصی خود، موسیقی بیکلام تعداد قابل توجهی از ترانههای ابی را که از نواختههای خود ایشان است همراه با نت آنها، در دسترس همگان قرار داده است. مجموعه آلبومهایی تحت عنوان بوی دیروزدر ۱۷ مجموعه نیز به فریبرز لاچینی منسوب است که در آنها وی در هر آلبوم، به صورت پراکنده، موسیقی بیکلام یکی دو تا از کارهای ابی را نیز عرضه کرده است.
همچنین سیاوش قمیشی، دیگر آهنگساز ایرانی که او هم به ساخت موسیقی بیکلام علاقه نشان میدهد، در آلبومی با نام City Of The Sun (شهر آفتاب)، موسیقی بیکلام سه آهنگ از آهنگهایی که در گذشته خود برای ابی ساخته بوده است را عرضه کرده است، بدینترتیب: Illuminata (ترانهٔ مداد رنگی)، Inside The Circle (ترانهٔ پیچک) و Moon Gate (ترانهٔ پاییز).
عباس براری نیز در مجلد سوم کتابی تحت عنوان چهل سال پاپ، آکورد ۳۳ آهنگ از ترانههای ابی را تنظیم و گردآوری کرده است که توسط انتشارات رهام به چاپ رسیده است. متن ترانههای ابی نیز در کتابی مستقل، تحت عنوان «ترانههای ماندگار: ستارههای سربی» توسط حامد حمیدا گردآوری شده است که در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسیده است. کتاب با مقدمهای دربارهٔ سیر ترانهسرایی در ایران آغاز میگردد و آنگاه، متن ترانههای خواندهشدهٔ ابی تا قبل از سال انتشار کتاب، در قالب سیزده دفتر عرضه میشود.
فعالیتهای سیاسی
ابی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران نیز چندین ترانهٔ اجتماعی و اعتراضی خوانده بود از جمله آهنگ «شکار» که دو سال مانع از شنیدن آن در رادیو شدند تا اینکه این ترانه با کسب جایزه از «جشنوارهٔ بینالمللی آواز ترکیه» به گوش همه رسید. اما با کوچ اجباری پس از انقلاب بود که چهرهٔ او به عنوان یک ترانهخوان معترض و سیاسی در کنار داریوش به تصویر درآمد. ابی از همان سالهای آغازین پس از انقلاب و در طول دهههای اخیر با اجرای حدود ۱۵ ترانهٔ سیاسی و یا اجتماعیِ دارای مضامین سیاسی، به نوعی مخالفتش را با حاکمیت فعلی ایران نشان داده است. او در مصاحبهای در شهریور ۱۳۸۷ گفت: «اصلاً نالازمترین و غیرضروریترین چیز که میتوانست برای آن مملکت اتفاق بیفتد، انقلاب اسلامی بود».
ابی پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ در ایران، با خواندن آهنگی اعتراضی به نام «تصمیم» و ویدیویی استعاری، به نوعی حوادث پس از انتخابات را پیشبینی کرد. این ترانه در خبرگزاریهای خارجی نیز بازتاب داشته است.
ترانهٔ خلیج فارس
در پی امتناع ابی از خواندن ترانه خلیج فارس در کنسرتهای دبی، شایعاتی مبنی بر اهدای یک هواپیمای مجلل از طرف حاکم دبی به ابی به خاطر خودداریش از خواندن این ترانه، در برخی رسانههای ایرانی منتشر شد که واکنش شدیداللحن ابی را نیز متعاقب آن به همراه داشت. ابی در پاسخ به این شایعات، انتساب هر گونه هواپیمای شخصی را به خود رد کرده و دلیل امتناعش از خواندن ترانهٔ خلیج فارس را در دبی، از دست ندادن پایگاهی نزدیک به ایران جهت ارتباط با هموطنان خویش عنوان میکند
ابی معتقد است حضور وی و سایر هنرمندان خارج از کشور در اطراف ایران، به مراتب مهمتر و کارسازتر از نبودشان است در نزد وی، کنسرتهای دبی وسیلهای برای تماس با مردم داخل ایران و ایجاد محیطی امن و آزاد و به دور از محدودیتهای قانونی برای شادی و سرور ایرانیان، و نیز وسیلهای برای اظهار اعتراض و مخالفت با هیئت حاکمهٔ ایران است !!او خواندن ترانهای را که سالها پیش زمانی که هنوز بحث بر سر نام خلیج فارس در افواه مردم شایع نشده بود وی آن را در آلبومی مستقل منتشر کرده است، در مکانی که به مذاق دولتمردان و مسئولان آن خوش نمیآید و در نتیجه عکسالعملِ قهری آنان را در پی دارد، امری نالازم و غیرضروری میداند.
فیلمشناسی
ابی در دو فیلم در نقش بازیگر حضور داشته است. یکی فیلم بوی گندم، محصول سال ۱۳۵۶ به کارگردانی محمد دلجو و امیر مجاهد، و دیگری فیلم ناخدا با خدا، محصول سال ۱۳۵۲ به کارگردانی نصرتالله وحدت. فیلم بوی گندم، ماجرای سیامک، اسی و تقی سه دوست آس و پاسی است که ابی در آن نقش تقی را بازی میکند. تقی معتاد است و نصیحتهای سیامک را برای ترک اعتیاد نمیپذیرد و عاقبت نیز در پایان داستان میمیرد. در این فیلم محمد دلجو، آیلین ویگن و شهرام شبپره نیز ایفای نقش میکردند. بعدها ابی از بازی در این فیلم اظهار ندامت و پشیمانی میکند و آن را دخالت در حوزهٔ غیرتخصص خود عنوان میکند. ابی در فیلم ناخدا با خدا، ظاهراً نقش کوتاهی داشته است.
ابی به عنوان خواننده نیز در سینمای ایران فعالیت داشته است. طبق آمار بانک جامع اطلاعات سینمای ایران، در بین ۲۹۶ خوانندهای که در سینمای ایران فعالیت داشتهاند، ابی با خوانندگی در ده فیلم، مقام سیزدهم را به خود اختصاص داده است و از این لحاظ با شهپر، دیگر خوانندهٔ ایرانی برابری میکند. این ده فیلم به ترتیب سال تولید عبارتند از:
فیلم
سال تولید
ترانهسرا
آهنگساز
● عطش
۱۳۵۱
مسعود هوشمند
حسین واثقی
● بیحجاب
۱۳۵۲
مسعود هوشمند
حسین واثقی
● هیاهو
۱۳۵۳
ایرج جنتی عطایی
بابک بیات
● ذبیح
۱۳۵۴
-
واروژان
● بتشکن
۱۳۵۵
ایرج جنتی عطایی
بابک بیات
● شب زخمی
۱۳۵۶
منصور تهرانی
سلی
● سلام تهران
۱۳۵۶
زویا زاکاریان
واروژان
● خاکستری
۱۳۵۶
ایرج جنتی عطایی
بابک بیات
● بوی گندم
۱۳۵۶
زویا زاکاریان و شرمین شجره
سیاوش قمیشی
● باغ بلور
۱۳۵۷
منصور تهرانی
حسن شماعیزاده
این در حالی است که در این فهرست، از دو فیلم کندو (۱۳۵۴) و بر فراز آسمانها (۱۳۵۷) که ابی در آنها نیز ترانه خوانده است نامی برده نشده است. گفتنی است که ابی بر روی سکانسهایی از فیلمهایی ترانه خوانده است که در آنها بازیگران بزرگ و نامداری حضور داشتهاند؛ مثلاً در فیلم بر فراز آسمانها، محمدعلی فردین، و در سه فیلم کندو، ذبیح و بتشکن، بهروز وثوقی، و در دو فیلم عطش و بیحجاب، ایرج قادری به ایفای نقش پرداختهاند.
از جمله سکانسهایی که صدای ابی بر روی آنها طنینانداز است میتوان به موارد زیر اشاره کرد: سکانس به هم ریختن هفتمین کاباره توسط جوانی خلافکار با نقشآفرینی بهروز وثوقی در فیلم کندو ساختهٔ فریدون گله با موسیقی واروژان و ترانهٔ ایرج جنتی عطایی، و یا سکانس آخر فیلم بوی گندم که در آن سیامک که نقشاش را محمد دلجو بازی میکند، چاقو خورده و سوار بر موتور به سمت فرودگاه و در پی پیوستن به دختر مورد علاقهاش است با موسیقی سیاوش قمیشی و ترانهای با نام «پیچک» از شرمین شجره، و نیز سکانس آخر فیلم بر فراز آسمانها ساختهٔ محمدعلی فردین، در صحنهای که مادر پیری پسر گمشدهاش را که اکنون خلبانی موفق است، باز مییابد و در همان حال تصاویری از پرواز هواپیماها و خاطرات گذشتهٔ مادر نمایش داده میشود.
همچنین ابی در سالهای آغازین اقامت در خارج از کشور، در ساخت مجموعهای تلویزیونی با عنوان خداحافظ تهران همراه با محمد دلجو، شهرام شبپره و آیلین ویگن شرکت کرد که به دلیل مشکلاتی این مجموعه هیچگاه پخش نشد.
ترانهشناسی
- تپش (۱۹۷۴)
- نازی ناز کن (۱۹۷۶)
- شبزده (۱۹۷۷)
- کوه یخ (۱۹۸۷)
- با تو (۱۹۸۸)
- غریبه (۱۹۸۹)
- پیر (۱۹۸۹)
- خلیج (۱۹۹۰)
- ستارهٔ دنبالهدار (۱۹۹۳)
- معلم بد (۱۹۹۳)
- اتل متل (۱۹۹۴)
- ستارههای سربی (۱۹۹۵)
- عطر تو (۱۹۹۶)
- تاج ترانه (۱۹۹۷)
- طلوع کن (۱۹۹۹)
- شب نیلوفری (۲۰۰۳)
- حسرت پرواز (۲۰۰۶)
- حس تنهایی (۲۰۱۱)
- جان جوانی (۲۰۱۴)
ابی که پس از انتشار آلبوم شب نیلوفری صحبت از بازنشستگی خویش به میان آورده بود هنوز در زمینهٔ تولید آلبوم و اجرای کنسرت، باانگیزه و فعال است. او معتقد است که به روی صحنه رفتن و یا انتشار آلبوم، فرصتی آموزشی در اختیارش قرار میدهد و موجب تجربهاندوزی بیشتر میگردد و این در نزد وی بهترین انگیزه و محرک برای تداوم بخشیدن به حرفهاش بوده است. او خوانندگی را عشقی میداند که هرگز از آن جدایی نخواهد داشت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
arnold alois schwarzen egger
آرنولد آلویس شوارتزنگر Arnold Alois Schwarzenegger
متولد :30 ژوئیه 1947
مدل، تهیه کننده، کارگردان، تاجر، سرمایهگذار، نویسنده، نیکوکار، سیاستمدار، بازیگر و بدنساز اتریشی-آمریکایی
زندگی ورزشی
او ۷ بار قهرمانی در مسابقات مستر المپیا (معتبرترین مسابقات پرورش اندام) در سالهای ۱۹۷۰–۱۹۷۱-۱۹۷۲–۱۹۷۳-۱۹۷۴–۱۹۷۵-۱۹۸۰ را دارد و یکی از پرافتخارترین قهرمانان جهان است.
او بدنسازی را از ۱۴ سالگی شروع کرد و در ۲۳ سالگی اولین قهرمانی خود را در مستر المپیا بدست آورد. البته در سال ۱۹۶۹ و در ۲۲ سالگی در مستر المپیا مقام دوم را بدست آورد.
طبق گفتهٔ خود آرنولد او زیاد طعم شکست را در مسابقات نچشیده است و واقعاً نیز همچین است زیرا از ۲۵ مسابقهٔ رسمی و بینالمللی که داشته است فقط ۲ مسابقه حرفه ای را اول نشده است و در ان دو مسابقه به مقام ۲ رسیده است. نام او در کتاب رکوردهای گینس به عنوان بهترین و کاملترین بدن انسانی آمده است.آرنولد شوارتزنگر قادر بود تا وزنی معادل ۶۸۳ پوند (۳۰۹ کیلوگرم) را بالا بلند کند. امروزه بدنسازان سراسر دنیا در جشنواره کلاسیک آرنولد رقابت میکنند. این جشنواره در واقع یک همایش سالانهی ورزشهای چندرشتهای است که در شهر کولومبوس ایالت اوهایو آمریکا برگزار میشود. اندازهٔ بدن او در زمانیکه در اوج شهرت و قهرمانی بود بدین شرح است:
بازوها: ۵۷ سانتیمتر سینه: ۱۴۶ سانتیمتر کمر: ۸۵ سانتیمتر رانها: ۷۴ سانتیمتر ساق پا: ۵۰ سانتیمتر وزن بدن: ۱۰۸ کیلوگرم قد: ۱۸۸ سانتیمتر
عناوین قهرمانی:
رکوردهای شخصی: اسکات247 kg) پرس سینه 240 kg) لیفت 320 kg)
زندگی شخصی
او هم اکنون ۴ فرزند دارد (۲ دختر و ۲ پسر) و همسر او نیز ماریا شرایور کندی (خواهر زادهٔجان. اف. کندی) بود. این دو در سال ۲۰۱۱ از هم جدا شدند.
از بهترین دوستان او میتوان به فرانکو کلمبو - فرانک زین - چارلز گینز و جورج باتلر اشاره کرد که در دوران ورزشی زندگی او خیلی تأثیرگذار بودند.
زندگی سیاسی
او در هفتم اکتبر ۲۰۰۳ فرماندار کالیفرنیا به جای گری دیویس شد و در هفدهم نوامبر ۲۰۰۳ سوگند خورد تا راه گری دیویس را ادامه دهد. در شانزدهم سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که میخواهد درسال ۲۰۰۶ دوباره فرماندار کالیفرنیا شود. او در سال ۲۰۰۵ بهترین و محبوبترین سیاستمدار سال انتخاب شد.آرنولد حقوق سالانهی ۱۷۵ هزار دلار حاصل از فرماندار شدن را قبول نکرد و تمام این پول را به سازمانهای خیریه اهدا کرد. او درآمد بسیار بالایی را در هالیوود جمعآوری کرده بود و نیاز به دریافت حقوق سالانهی فرمانداری نداشت و در عوض آن را صرف امور خیریه کرد تا از نظر محبوبیت بتواند بیش از پیش در دل مردم جای گیرد.
مردم از او به عنوان فرشته نجات کالیفرنیا نام میبردند که همانند ترمیناتور با مشکلات مبارزه میکرد.
او نیز ۳۸مین فرماندار کالیفرنیا شد.
ابهامات رئیس جمهور شدن
نیویورک پست در سال ۲۰۱۳ مدعی شد شوارتزنگر قصد اقدام برای پست ریاست جمهوری ایالات متحد را دارد ولی طبق قانون کلیه نامزدین باید زادهٔ آمریکا باشند.
فیلم شناسی
توضیح: فیلمهای دوبله شده با همان عنوانی که مؤسسه برایشان انتخاب کرده آورده شدهاند. لازم است ذکر شود ممکن است لزوماً معنای حقیقی عنوان را منتقل نکنند.
سال
نام فیلم
نقش
توضیحات
۱۹۶۹
هرکول در نیویورک
هرکول
در تیتراژ به اسم آرنولد استرونگ (قوی)
۱۹۷۳
خداحافظی طولانی
فردی در دفتر آگوستین
۱۹۷۴
سالگرد مبارک و خداحافظ
ریکو
۱۹۷۶
گرسنه ماندن
جویی سانتو
۱۹۷۷
تپش آهن
خودش
مستند
۱۹۷۹
شرور
غریبهٔ خوش قیافه
۱۹۷۹
شکار لاشخور
لارس
۱۹۸۰
بازگشت
خودش
مستند
۱۹۸۲
کونان بربر
کونان
۱۹۸۴
کونان ویرانگر
کونان
۱۹۸۴
نابودگر
نابودگر
اولین حضور بعنوان نقش منفی
۱۹۸۵
سونیای قرمز
کالیدور
۱۹۸۵
کماندو
سرهنگ جان ماتریکس
۱۹۸۶
انتقام منصفانه
مارک کامینسکی
۱۹۸۷
غارتگر
داچ شافر
۱۹۸۷
مرد فراری
بن ریچاردز
۱۹۸۸
داغ سرخ
ایوان دانکو
۱۹۸۸
دوقلوها
جولیوس بندیکت
۱۹۹۰
یادآوری مطلق
داگلاس کویید / هاوسِر
۱۹۹۰
پلیس مهدکودک
کارآگاه جان کیمبل
۱۹۹۱
نابودگر ۲: روز داوری
نابودگر
۱۹۹۳
آخرین حرکت قهرمان
جک اسلیتر / آرنولد شوارزنگر / هملت
۱۹۹۳
دیو
خودش
حضور افتخاری
۱۹۹۴
دروغهای حقیقی
هری تسکر
آخرین همکاری با جیمز کامرون
۱۹۹۴
جونیور
دکتر الکس هِس
۱۹۹۶
پاک کننده
جان کروگر
۱۹۹۶
جیرینگ جیرینگ ادامه دار
هاوارد لانگستون
۱۹۹۷
بتمن و رابین
آقای فریز
دومین حضور بعنوان نقش منفی
۱۹۹۹
پایان روزگار
جریکو کین
۲۰۰۰
روز ششم
آدام گیبسون / کلون آدام گیبسون
۲۰۰۱
دکتر دولیتل ۲
گرگ سفید
دوبلور ( حضور افتخاری )
۲۰۰۲
آسیب ناخواسته
گوردی بروِر
۲۰۰۳
نابودگر ۳: خیزش ماشینها
نابودگر
۲۰۰۳
تعقیب کوبنده
مشتری بار
حضور افتخاری
۲۰۰۴
دور دنیا در ۸۰ روز
شاهزاده هاپی
سومین حضور در نقش منفی
۲۰۱۰
بیمصرفها
ترنج موزر
حضور افتخاری
۲۰۱۲
بیمصرفها ۲
ترنچ موزر
۲۰۱۳
آخرین ایستگاه
کلانتر ری اونز
۲۰۱۳
نقشه فرار
امیل راتمیر / ویکتور منهایم
۲۰۱۴
سابوتاژ
جان وارتون
۲۰۱۴
بیمصرفها ۳
ترنج موزر
۲۰۱۵
مگی
وید
۲۰۱۵
نابودگر : جینیسیس
پاپز
2016
۴۷۸
ویکتور
در حال فیلمبرداری
در ایران
در ایران آرنولد و اکثر بازیگران اکشن از قدیم از محبوبیت خاصی برخوردار هستند و اکثر فیلمهای او به زبان فارسی دوبله شده است. دوبلور ثابت او در ایران حسین عرفانی میباشد.
کتابها
آرنولد شوارتزنگر کتاب زندگی نامه خود تحت عنوان «یادآوری مطلق» را به نگارش در آورد و در سال ۲۰۱۲ منتشر نمود.
ثروت
بعد از جدایی از همسرش ماریا شریور در سال ۲۰۱۱ میزان ثروت شوارتزنگر ۴۰۰ میلیون دلار تخمین زده شد و حتی طبق مالیات سال ۲۰۰۶ میزان ثروت او تا ۸۰۰ میلیون دلار هم تصور میشد. در سال ۱۹۹۷ شوارتزنگر ۳۸ میلیون دلار پولش را برای خرید جت شخصی صرف کرد. شوارتزنگر یک بار درباره داراییهایش گفت: پول شما را خوشحال نمیکند. من الان پنجاه میلیون دلار دارم؛ ولی وقتی ۴۸ میلیون دلار داشتم خوشحال تر بودم. او همچنین ذکر کرد: من میلیونها دلار پول بعنوان تاجر در گذر زمان کسب کردم.
او نیز برنده جایزه گلدن گلوب بازیگری است
arnold alois schwarzen egger
آرنولد آلویس شوارتزنگر Arnold Alois Schwarzenegger
متولد :30 ژوئیه 1947
مدل، تهیه کننده، کارگردان، تاجر، سرمایهگذار، نویسنده، نیکوکار، سیاستمدار، بازیگر و بدنساز اتریشی-آمریکایی
زندگی ورزشی
او ۷ بار قهرمانی در مسابقات مستر المپیا (معتبرترین مسابقات پرورش اندام) در سالهای ۱۹۷۰–۱۹۷۱-۱۹۷۲–۱۹۷۳-۱۹۷۴–۱۹۷۵-۱۹۸۰ را دارد و یکی از پرافتخارترین قهرمانان جهان است.
او بدنسازی را از ۱۴ سالگی شروع کرد و در ۲۳ سالگی اولین قهرمانی خود را در مستر المپیا بدست آورد. البته در سال ۱۹۶۹ و در ۲۲ سالگی در مستر المپیا مقام دوم را بدست آورد.
طبق گفتهٔ خود آرنولد او زیاد طعم شکست را در مسابقات نچشیده است و واقعاً نیز همچین است زیرا از ۲۵ مسابقهٔ رسمی و بینالمللی که داشته است فقط ۲ مسابقه حرفه ای را اول نشده است و در ان دو مسابقه به مقام ۲ رسیده است. نام او در کتاب رکوردهای گینس به عنوان بهترین و کاملترین بدن انسانی آمده است.آرنولد شوارتزنگر قادر بود تا وزنی معادل ۶۸۳ پوند (۳۰۹ کیلوگرم) را بالا بلند کند. امروزه بدنسازان سراسر دنیا در جشنواره کلاسیک آرنولد رقابت میکنند. این جشنواره در واقع یک همایش سالانهی ورزشهای چندرشتهای است که در شهر کولومبوس ایالت اوهایو آمریکا برگزار میشود. اندازهٔ بدن او در زمانیکه در اوج شهرت و قهرمانی بود بدین شرح است:
بازوها: ۵۷ سانتیمتر سینه: ۱۴۶ سانتیمتر کمر: ۸۵ سانتیمتر رانها: ۷۴ سانتیمتر ساق پا: ۵۰ سانتیمتر وزن بدن: ۱۰۸ کیلوگرم قد: ۱۸۸ سانتیمتر
عناوین قهرمانی:
- سال ۱۹۶۳ مسابقه استرهاف اتریش نفر دوم
- سال ۱۹۶۵ مسابقه جونیور (المان) نفر اول و مستر اروپا
- سال ۱۹۶۶ عنوان بهترین بدنساز اروپا (المان)
- سال ۱۹۶۶ قهرمان مستر آماتور اروپا
- سال ۱۹۶۸ مسابقه NABBA (مستر یورنیوس حرفه ای) نفر اول
- سال ۱۹۶۹ مسابقه NABBA (مستر یورنیوس حرفه ای) نفر اول
- سال ۱۹۷۰ مسابقه NABBA (مستر یورنیوس حرفه ای) نفر اول
- سال ۱۹۶۷ مسابقه NABBA (مستر یورنیوس آماتور) نفر اول
- سال ۱۹۶۶ مسابقه NABBA (مستر یورنیوس آماتور) نفر دوم
- سال ۱۹۶۶ نفر اول مسابقات پاورلیفتینگ جهان دروزن۸۰+
- سال ۱۹۶۸ نفر اول مسابقات پاورلیفتینگ آلمان دروزن۸۰+
- سال ۱۹۶۷ نفر دوم مسابقات پاورلیفتینگ آلمان دروزن۸۰+
- سال ۱۹۶۸ نفر اول مسابقه IFBB(فدراسیون بینالمللی بدنسازی و تناسب اندام)مستر اینترنشنال (مکزیک)
- سال ۱۹۶۷ نفر دوم مسابقات المپیک وزنه برداری دروزن۸۰+
- سال ۱۹۷۰ نفر اول مسابقات Mr.Wolrd (مدافع عنوان قهرمانی)
- سال ۱۹۷۰ نفر اول مستر المپیا در نیویورک
- سال ۱۹۷۱ نفر اول مستر المپیا در فرانسه
- سال ۱۹۷۲ نفر اول مستر المپیا در آلمان
- سال ۱۹۷۳ نفر اول مستر المپیا در نیویورک
- سال ۱۹۷۴ نفر اول مستر المپیا در نیویورک
- سال ۱۹۷۵ نفر اول مستر المپیا در آفریقای جنوبی
- سال ۱۹۸۰ نفر اول مستر المپیا در استرالیا
رکوردهای شخصی: اسکات247 kg) پرس سینه 240 kg) لیفت 320 kg)
زندگی شخصی
او هم اکنون ۴ فرزند دارد (۲ دختر و ۲ پسر) و همسر او نیز ماریا شرایور کندی (خواهر زادهٔجان. اف. کندی) بود. این دو در سال ۲۰۱۱ از هم جدا شدند.
از بهترین دوستان او میتوان به فرانکو کلمبو - فرانک زین - چارلز گینز و جورج باتلر اشاره کرد که در دوران ورزشی زندگی او خیلی تأثیرگذار بودند.
زندگی سیاسی
او در هفتم اکتبر ۲۰۰۳ فرماندار کالیفرنیا به جای گری دیویس شد و در هفدهم نوامبر ۲۰۰۳ سوگند خورد تا راه گری دیویس را ادامه دهد. در شانزدهم سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که میخواهد درسال ۲۰۰۶ دوباره فرماندار کالیفرنیا شود. او در سال ۲۰۰۵ بهترین و محبوبترین سیاستمدار سال انتخاب شد.آرنولد حقوق سالانهی ۱۷۵ هزار دلار حاصل از فرماندار شدن را قبول نکرد و تمام این پول را به سازمانهای خیریه اهدا کرد. او درآمد بسیار بالایی را در هالیوود جمعآوری کرده بود و نیاز به دریافت حقوق سالانهی فرمانداری نداشت و در عوض آن را صرف امور خیریه کرد تا از نظر محبوبیت بتواند بیش از پیش در دل مردم جای گیرد.
مردم از او به عنوان فرشته نجات کالیفرنیا نام میبردند که همانند ترمیناتور با مشکلات مبارزه میکرد.
او نیز ۳۸مین فرماندار کالیفرنیا شد.
ابهامات رئیس جمهور شدن
نیویورک پست در سال ۲۰۱۳ مدعی شد شوارتزنگر قصد اقدام برای پست ریاست جمهوری ایالات متحد را دارد ولی طبق قانون کلیه نامزدین باید زادهٔ آمریکا باشند.
فیلم شناسی
توضیح: فیلمهای دوبله شده با همان عنوانی که مؤسسه برایشان انتخاب کرده آورده شدهاند. لازم است ذکر شود ممکن است لزوماً معنای حقیقی عنوان را منتقل نکنند.
سال
نام فیلم
نقش
توضیحات
۱۹۶۹
هرکول در نیویورک
هرکول
در تیتراژ به اسم آرنولد استرونگ (قوی)
۱۹۷۳
خداحافظی طولانی
فردی در دفتر آگوستین
۱۹۷۴
سالگرد مبارک و خداحافظ
ریکو
۱۹۷۶
گرسنه ماندن
جویی سانتو
۱۹۷۷
تپش آهن
خودش
مستند
۱۹۷۹
شرور
غریبهٔ خوش قیافه
۱۹۷۹
شکار لاشخور
لارس
۱۹۸۰
بازگشت
خودش
مستند
۱۹۸۲
کونان بربر
کونان
۱۹۸۴
کونان ویرانگر
کونان
۱۹۸۴
نابودگر
نابودگر
اولین حضور بعنوان نقش منفی
۱۹۸۵
سونیای قرمز
کالیدور
۱۹۸۵
کماندو
سرهنگ جان ماتریکس
۱۹۸۶
انتقام منصفانه
مارک کامینسکی
۱۹۸۷
غارتگر
داچ شافر
۱۹۸۷
مرد فراری
بن ریچاردز
۱۹۸۸
داغ سرخ
ایوان دانکو
۱۹۸۸
دوقلوها
جولیوس بندیکت
۱۹۹۰
یادآوری مطلق
داگلاس کویید / هاوسِر
۱۹۹۰
پلیس مهدکودک
کارآگاه جان کیمبل
۱۹۹۱
نابودگر ۲: روز داوری
نابودگر
۱۹۹۳
آخرین حرکت قهرمان
جک اسلیتر / آرنولد شوارزنگر / هملت
۱۹۹۳
دیو
خودش
حضور افتخاری
۱۹۹۴
دروغهای حقیقی
هری تسکر
آخرین همکاری با جیمز کامرون
۱۹۹۴
جونیور
دکتر الکس هِس
۱۹۹۶
پاک کننده
جان کروگر
۱۹۹۶
جیرینگ جیرینگ ادامه دار
هاوارد لانگستون
۱۹۹۷
بتمن و رابین
آقای فریز
دومین حضور بعنوان نقش منفی
۱۹۹۹
پایان روزگار
جریکو کین
۲۰۰۰
روز ششم
آدام گیبسون / کلون آدام گیبسون
۲۰۰۱
دکتر دولیتل ۲
گرگ سفید
دوبلور ( حضور افتخاری )
۲۰۰۲
آسیب ناخواسته
گوردی بروِر
۲۰۰۳
نابودگر ۳: خیزش ماشینها
نابودگر
۲۰۰۳
تعقیب کوبنده
مشتری بار
حضور افتخاری
۲۰۰۴
دور دنیا در ۸۰ روز
شاهزاده هاپی
سومین حضور در نقش منفی
۲۰۱۰
بیمصرفها
ترنج موزر
حضور افتخاری
۲۰۱۲
بیمصرفها ۲
ترنچ موزر
۲۰۱۳
آخرین ایستگاه
کلانتر ری اونز
۲۰۱۳
نقشه فرار
امیل راتمیر / ویکتور منهایم
۲۰۱۴
سابوتاژ
جان وارتون
۲۰۱۴
بیمصرفها ۳
ترنج موزر
۲۰۱۵
مگی
وید
۲۰۱۵
نابودگر : جینیسیس
پاپز
2016
۴۷۸
ویکتور
در حال فیلمبرداری
در ایران
در ایران آرنولد و اکثر بازیگران اکشن از قدیم از محبوبیت خاصی برخوردار هستند و اکثر فیلمهای او به زبان فارسی دوبله شده است. دوبلور ثابت او در ایران حسین عرفانی میباشد.
کتابها
آرنولد شوارتزنگر کتاب زندگی نامه خود تحت عنوان «یادآوری مطلق» را به نگارش در آورد و در سال ۲۰۱۲ منتشر نمود.
ثروت
بعد از جدایی از همسرش ماریا شریور در سال ۲۰۱۱ میزان ثروت شوارتزنگر ۴۰۰ میلیون دلار تخمین زده شد و حتی طبق مالیات سال ۲۰۰۶ میزان ثروت او تا ۸۰۰ میلیون دلار هم تصور میشد. در سال ۱۹۹۷ شوارتزنگر ۳۸ میلیون دلار پولش را برای خرید جت شخصی صرف کرد. شوارتزنگر یک بار درباره داراییهایش گفت: پول شما را خوشحال نمیکند. من الان پنجاه میلیون دلار دارم؛ ولی وقتی ۴۸ میلیون دلار داشتم خوشحال تر بودم. او همچنین ذکر کرد: من میلیونها دلار پول بعنوان تاجر در گذر زمان کسب کردم.
او نیز برنده جایزه گلدن گلوب بازیگری است
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
jennifer l opez
jennifer l opez
زندگی نامه
جنیفر نقش کوچکی در فیلم «دختر کوچکم» (محصول ۱۹۸۶)، با توجه به مخالفت شدید والدینش، تصمیم گرفت که فعالیت در دنیای هنری را به شکل حرفهای دنبال کند.
اولین نقش اساسی وی در فیلم «در رنگهای زنده» (محصول ۱۹۹۱) رقم خورد و چندی بعد نیز اولین فیلم نقش اولیاش با نام سلنا روانه سینماها شد. این فیلم در خصوص هنرمند آمریکایی، سلنا، ساخته شده بود. فیلم بعدیاش که بر شهرت وی افزود، خارج از دید بود که بابت بازی در آن دستمزدی معادل یک میلیون دلار دریافت کرد. جنیفر لوپز با این درآمد یک میلیون دلاری تبدیل به اولین بازیگر زن لاتینتبار تاریخ سینما شد که تا آن سال چنین دستمزد بالایی را برای بازیگری دریافت کرده بود. وی در سال ۱۹۹۹ فعالیت در دنیای موسیقی را شروع کرده و اولین آلبوم خود را با نام آن د سیکس روانه بازار کرد.
عرضه آلبوم دوم لوپز (جی. لو همزمان بود با اکران فیلم طراح مراسم ازدواج. هردوی این آثار در زمره برترینها قرار گرفته و جنیفر لوپز را تبدیل به اولین شخص در تاریخ نمود که همزمان فیلم و آلبومی پرفروش از وی عرضه شده و در بالاترین رتبه قرار گرفتهاند. نسخه ریمیکس آلبوم دوم جنیفر لوپز نیز در سال ۲۰۰۲ عرضه شد و جزء برترینهای بیلبورد ۲۰۰ در آمریکا قرار گرفت. فروش ۵۵ میلیون دلاری آلبومها و ۲ میلیارد دلاری فیلمهای جنیفر لوپز تاکنون، باعث شده وی در زمره برترین هنرمندان آمریکا قرار گرفته و پردرآمدترین هنرمند لاتینتبار قلمداد شود. تا ماه مارس ۲۰۱۴ دارایی خالص وی، ۲۵۰ میلیون دلار تخمین زده شده است. از آخرین آثار وی نیز میتوان به آهنگ ما یکی هستیم (اوله اولاً) اشاره نمود که در آن به همراه پیتبول و کلودیا لیت اجرای قسمتی از آهنگ را بر عهده داشت. این آهنگ به عنوان آهنگ رسمی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ برزیل انتخاب شده بود.
در کنار فعالیت در دنیای هنری، جنیفر لوپز از فعالان تجاری موفق نیز قلمداد میشود. وی از نام و شهرت جهانیاش در جهت ساخت امپراطوری تجاری خویش استفاده نمود. لوپز در زمینه تولید پوشاک، لوازم زینتی، عطر و ادکلن و همچنینتولید برنامههای تلویزیونی فعالیت گستردهای دارد. رابطههای جنیفر لوپز با افراد دیگر نیز از موضوعاتیست که بسیاری از رسانههای جهان پیگیر آن هستند. اولین رابطه جنیفر لوپز با شان کامز بود که جنیفر را در مراسم جوایز گرمی سال ۲۰۰۰ همراهی نیز کرد. جنیفر لوپز سپس در عین حال که همسر کریس جاد، بازیگر آمریکایی، بود، وارد رابطهای عاشقانه با بن افلک شد. رابطه لوپز با مارک آنتونی، از رابطههای طولانی وی بود. این رابطه در سال ۲۰۰۴ شروع شده و در سال ۲۰۱۱، بعد از ۷ سال ازدواج، با طلاق پایان گرفت. در فوریه ۲۰۰۸ جنیفر لوپز فرزندان دوقلوی خود را به نامهای «اما» و «ماکسیمیلیان» به دنیا آورد.
کودکی و نوجوانی
جنیفر لوپز در ۲۴ ژوئیه ۱۹۶۹ در محله کسل هیل شهر نیویورک و از پدرمادری اهل پورتوریکویی به نام دیوید و گوآدالوپ به دنیا آمد. خواهر کوچکترش لیندا لوپز به شغل خبرنگاری مشغول است یک خواهر بزرگتر به نام لسلی نیز دارد. پدرش، دیوید، ابتدا در یک شرکت بیمه به نام گاردین در شیف شب کار میکرد که بعدها به عنوان یک متخصص رایانه در شرکت استخدام میشود. زمانی که جنیفر به دنیا میآید خانوادهٔ آنها در یک آپارتمان کوچک زندگی میکردند که مدتی بعد با پسانداز کردن پول، موفق به خرید خانهای بزرگتر و دو طبقه میشوند که یک گام بزرگ برای خانوادهای با وضع مالی ضعیف بود. وی در سن پنج سالگی شروع به شرکت در کلاسهای خوانندگی و رقص میکند. دو سال بعد و در سن هفت سالگی از طرف مدرسه در یک سفر به نیویورک شرکت میکند. پدر و مادر جنیفر لوپز تأکید بسیاری بر اخلاقمداری در کار داشته و همواره فرزندانشان را به یادگیری زبان انگلیسی تشویق میکردند. همچنین برای اینکه فرزندانشان در زمینههای کاری خود دچار مشکلی نشوند، با تشویق آنها به اجرای خوانندگی و رقص در مقابل یکدیگر، به تمرین و افزایش مهارت آنها کمک شایان توجه کردند. جنیفر تحصیلات دبیرستان خود را در یک مدرسه مذهبی کاتولیک به پایان رسانیده - جایی که در تیمهای ژیمناستیک و سافتبال عضویت داشت. جنیفر در سال ۱۹۸۴ و در سن ۱۵ سالگی وارد رابطهای با دیوید کروز میشود.
در سال آخر دبیرستان بود که در خصوص اینکه یک فیلم درحال ساخت، به دنیال بازیگران دختر نوجوان است، خبرهای میشوند. در نهایت موفق میشود نقش کوتاهی در فیلم بگیرد. این فیلم که دختر کوچکم نام داشت ساخته سال ۱۹۸۶ بوده و یکی از فیلمهای درجه پایین، با بودجه کم است. بعد از پایان فیلمبرداری بود که جنیفر لوپز تصمیم میگیرد تبدیل به یک ستاره در سینما شود. برای قانع کرده والدینش، با اینکه در به تازگی در کالج باروک ثبتنام کرده بود، ولی بعد از تنها گذشت یک ترم تصمیم به انصراف از تحصیل میگیرد. پدر و مادر جنیفر به شدت با بازیگری وی مخالف بوده و این تصمیمش را احمقانه میدانستند. به اعتقاد آنها، هیچ لاتینتباری این کار را نمیکند. تفاوت شدید دیدگاههای جنیفر با خانوادهاش منجر به این میشود که وی از خانه خانوادگی خارج شده و به آپارتمان خودش در محله منهتن نقلمکان کند. در این مرحله از زندگیش است که روی به اجرای موسیقی در برخی مکانهای محلی میآورد. چندی بعد به عنوان یکی از اعضای یک گروه کر وی را استخدام میکنند؛ با همین گروه بود که یک سفر پنجماهه به اروپا نیز میرود، اما همیشه از نقشش در گروه ناراضی بود، زیرا او تنها عضو گروه بود که اجازه تکخوانی نداشت. بعدها در یک اجرای دیگر در کشور ژاپن موفق به یافتن موقعیت شغلی جدیدی تحت عنوان رقاص، خواننده و طراح میشود.
حرفه
۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ (ورود به صنعت سینما)
لوپز در سال ۱۹۹۱ در گروهی به نام نیو کیدز آن د بلاک به عنوان یک رقصنده کمکی مشغول به کار میشود. به همراه همین گروه بود که در هشتمین مراسم جایزه موسیقی آمریکا روی صحنه به اجرا میپردازد؛ چندی بعد نیز در یک برنامه تلویزیونی به نام این لیوینگ کالر مشغول به کار میشود. زمانی جنیفر تصمیم به کار در این برنامه میگیرد که یکی از اعضای این گروه دیگر قادر به ادامه همکاری نبوده و داوطلبان بسیاری تقاضای همکاری با آنها را داشتند؛ در میان ۲٫۰۰۰ درخواست همکاری که در این مورد ارسال شده بود، تنها با همکاری جنیفر لوپز موافقت شده و این شد که وی در آنجا مشغول به کار شد. چندی بعد جنیفر به همراه دیوید کروز که از دوران دبیرستان با وی آشنا شده بود، برای ادامه مراحل فیلمبرداری به شهر لس آنجلس میرود و تا سال ۱۹۹۳ همکاریاش را با گروه ادامه میدهد. سپس تصمیم میگیرد که بازیگری را به عنوان یک حرفه تماموقت پیگیری کند.
اولین نقش حرفهای جنیفر لوپز با بازی در فیلم گمشده در جنگل محصول سال ۱۹۹۳ رقم میخورد. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به لیندسی واگنر و رابرت لاگیا اشاره نمود. در اواخر همان سال بود طی قرارداد همکاریای با شبکه سیبیاس، وی را برای بازیگری در مجموعهایی تلویزیونی به نام دومین شانسها استخدام میکنند؛ اما بعد از انتشار تنها شش قسمت، پروژه کنسل میشود. علت کنسل شدن این سریال، تخریب صحنه فیلمبرداری بخاطر زمینلرزه نورتریج عنوان شد. سپس شروع به ساخت سریال مرتبطی با دومین شانسها میکنند اما به دلیل بازخود بد منتقدین و بینندگان، به سرنوشت سریال اول دچار شده و تنها بعد از ساخت چند قسمت، پروژه متوقف میشود. از دیگر نقشهای بزرگ جنیفر لوپز در این دوره، بازی وی در فیلم خانوادهٔ من است که به کارگردانی جورج ناوا، در سال ۱۹۹۵ ساخته شد. در این فیلم جنیفر در نقش کاراکتری به نام ماریای جوان ظاهر میشود. از بازیگران فیلم میتوان به ادوارد جیمز آلموس اشاره نمود و اینکه این فیلم برخلاف کارهای گذشته جنیفر، مورد تحسین منتقدین قرار گرفت. اگرچه که نقش وی در این فیلم زیاد نبود، ولی او را نامزد دریافت جایزه مستقل اسپریت برای بهترین بازیگر زن نقش مکمل میکنند. در نوامبر همان سال نیز در فیلم قطار پول بازی کرد که در آن با وسلی اسنایپس و وودی هارلسون همبازی بود. عمده دیدگاه منتقدها در خصوص این فیلم منفی بوده و در عرصه فروش نیز نتوانست مبلغ قابل توجهی را کسب کند، به طوری که با بودجه ۶۸ میلیون دلاری که صرف ساخت فیلم شد، در باکسآفیس تنها موفق به کسب ۷۷ میلیون دلار (در سرتاسر جهان) شد. در اوت سال ۱۹۹۶ جنیفر لوپز در فیلم کمدی جک ظاهر میشود. فیلم جک با بودجهٔ ساخت ۴۵ میلیون دلاری، موفق به کسب ۵۹ میلیون دلار در داخل آمریکا میشود. نظر منتقدین به این فیلم نیز منفی بود.
۱۹۹۷تا ۲۰۰۰ (به شهرت رسیدن)
در فوریه ۱۹۹۷ جنیفر لوپز همگام با بازیگرانی چون جک نیکلسون و استیفن درف در فیلم خون و شراب به ایفای نقش میپردازد. از منظر اقتصادی، فیلم یک شکست به تمام معنا بود، اگرچه که دیدگاه منتقدین به آن مثبت بود. فیلم بعدی جنیفر، سلنا نام داشت. اگرچه که وی و کارگردان فیلم سلنا، پیشتر و در فیلم خانواده من با هم همکاری داشتند، اما برای بازی در سلنا، جنیفر لوپز مجبور شد در آزمون بازیگری آغازین شرکت نماید؛ در نهایت با بودجه ۲۰ میلیون دلاری این فیلم ساخته شد. فیلم سلنا به شکل داخلی، موفق به کسب ۳۵ میلیون دلار شد. کنت توران در روزنامه لسآنجلس تایمز نوشت که حتی بازی جنیفر در فیلمهای فراموششده قدیمیاش همچون قطار پول و جک باعث شده که تا ستاره شدن ظاهراً تنها یک گام فاصله داشته باشد، اما با نقشآفرینیاش در فیلم سلنا، درواقع جنیفر از فرصت بدست آمده بخوبی استفاده کرده است، بخصوص در صحنههای مربوط به موسیقی در این فیلم. وی اینطور مطلبش را به پایان میرساند که این فیلم نه تنها جشن بزرگی برای سلنا (شخصی که فیلم را برایش ساختند) بلکه برای بازیگری است که نقش سلنا را بازی کرده است. بعد از اتمام فیلمبرداری فیلم سلنا بود که جنیفر لوپز اظهار میکند که ریشه لاتینیاش را واقعاً حس میکند و یک آهنگ اسپانیایی اجرا میکند. نام آهنگ را Vivir Sin Ti (به معنای: زندگی بدون تو) گذاشته و مدیر برنامههای وی، آهنگ را برای سونی میوزیک میبرد. در سونی میوزیک، دیدگاهها نسبت به خوانندگی جنیفر لوپز مثبت بوده به طوری که یکی از مدیران شرکت مزبور به جنیفر توصیه میکند آهنگ را یکبار دیگر، ولی اینبار به انگلیسی اجرا کند.
در ماه آوریل بود که جنیفر لوپز در فیلم ترسناک آناکوندا به ایفای نقش میپردازد. در این فیلم جنیفر با آیس کیوب و جان ویت همبازی بود. فروش ۱۳۷ میلیون دلاری این فیلم، موفقیت عظیمی برای عوامل آن قلمداد میشد. فیلم بعدی وی نیز دور برگردان نام داشت که در آن بازیگرانی چون شان پن و بیلی باب تورنتون نیز حضور داشتند. این فیلم بر اساس یک رمان ساخته شده بود و دیدگاههای مثبت منتقدین را دریافت کرد. فیلم بعدی وی، حاصل همکاریاش با کارگردان هالیوود، استیون سودربرگ بود. نام این فیلم خارج از دید بود که در آن جورج کلونی نیز حضور داشت. بازی جنیفر لوپز در این فیلم بسیار مورد توجه منتقدین قرار گرفت و وی را به عنوان تنها بازیگر لاتین جهان قرار داد که بیش از یک میلیون دلار برای نقشش دریافت کرده است. بودجه ساخت این فیلم حدود ۴۸ میلیون دلار بود و د زمینه فروش توانست به شکل جهانی مبلغی حدود ۷۸ میلیون دلار را کسب کند که درآمدی متوسط میباشد. چندی بعد و در ماه اکتبر، جنیفر قدم در عرصه گویندگی گذاشت و بجای یکی از شخصیتهای انیمیشن مورچهای به نام زی صداگذاری نمود.
تکخوانی جنیفر لوپز در سال ۱۹۹۹ و با آهنگ اگه تو عشق من باشی شروع شد و بعد از آن خود را برای انتشار اولین آلبومش آماده کرد.جنیفر لوپز اولین خواننده جهان بعد از بریتنی اسپیرز است که توانست با نخستین آهنگش وارد بیلبورد ۱۰۰ آهنگ برتر شود (چهار ماه قبلتر بریتنی اسپیرز با آهنگ عزیزم یک بار دیگر... توانسته بود به این جایگاه دست یابد). در زمان تهیه نخستین آلبومش، آن د سیکس بود که همگان در شگفت بودند که چرا وی وارد دنیای موسیقی شده است. در این خصوص گفته شده بود: «اگر این آلبوم بد باشد، نه تنها خود لوپز از آن ناراحت خواهد شد، بلکه به کل به پیشینه حرفهایی وی صدمه خواهد زد». آهنگ در انتظار امشب که درواقع سومین آهنگ آلبوم جنیفر لوپز بود، بهترین آهنگش شناخته میشد. در نهایت و بعد از انتشار آلبوم، موفقیت بالایش موجب تعجب همگان شد و این بازیگر محبوب را، محبوبتر کرد. تا پایان سال ۱۹۹۹ بود که جنیفر لوپز خود را از ستارهای در سینما، به ستارهای در خوانندگی تبدیل کرد. درواقع بعد از مارتیکا و ونسا ال. ویلیامز، این جنیفر لوپز بود که موفق به انجام این کار شده بود.
در ۲۲ فوریه سال ۲۰۰۰ جنیفر که واد رابطهای با شان کامز شده بود، با لباسی منحصر به فرد در چهلودومین مراسم سالانه جوایز گرمی ظاهر شد. لباس جنیفر توجه رسانههای بسیاری را به خود جلب کرد و مورد توجه بسیاری از مردم نیز قرار گرفت، به شکلی که تصاویر وی را روی فرش قرمز این مراسم، از وبگاه جوایز گرمی در عرض تنها ۲۴ ساعت، حدود نیم میلیون بار دانلود کردند. جنیفر لوپز از اینهمه توجه رسانهها تعجب کرده و اظهار میکند که نمیدانسته که لباسش تبدیل به مسئلهٔ به این بزرگی خواهد شد. چند ماه بعد، جنیفر لوپز با فیلم سلول مجدداً روی پرده سینماها ظاهر میشود. این فیلم در ژانر علمی-تخیلی، با بودجه ۳۳ میلیون دلاری، موفق به فروش حدود ۱۰۴ میلیون دلاری میشود. دیدگاههای منتقدین در این خصوص متفاوت بوده و عدهای شروع به انتقاد و عدهای نیز شروع به بروز دیدگاههای مثبت خویش کردند.
۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ (افزوده شدن شهرت و دریافت لقب)
جنیفر لوپز در حال کار روی آلبوم دومش بود که تصمیم میگیرد تصویرش در بین مخاطبین را بهبود بخشیده و خود را جذابتر کند. در همین راستا بود که علاوه بر تغییراتی در ظاهر، لقب جی لو (J Lo) را که پیشتر توسط یکی از طرفدارانش به او داده شده بود را برای خودش انتخاب میکند. در ادامه، اسم آلبوم خودش را نیز جی. لو میگذارد و این آلبوم در ۲۲ ژانویه ۲۰۰۱ منتشر میشود. آلبوم جی. لو به یکی از آلبومهای بسیار موفق تبدیل میشود تاجایی که در رده اول بیلبورد ۲۰۰ آمریکا جای میگیرد. تقریباً در همین زمان بود که فیلم رمانتیکش، طراح مراسم ازدواج نیز منتشر میشود و این فیلمش نیز در صدر پرفروشترین فیلمهای باکسآفیس قرار میگیرد. با این حساب جنیفر لوپز از اولین اشخاصی میباشد که بطور همزمان، یک فیلم و یک آلبوم در صدر پرفروش ترینها داشته است. در آوریل سال ۲۰۰۱ جنیفر نماد تجاریاش که در زمینه تولید پوشاک و لوازم تزئینی برای بانوان فعال است را تحت عنوان جی.لو بای جنیفر لوپز راهاندازی میکند. حدوداً یک ماه بعد، فیلم چشمفرشتهای با بازی جنیفر راهی سینماها میشود که البته آنچنان موفق نبوده و دیدگاه منتقدان نیز نسبت به آن مثبت نبوده است. بعدها یکی از آهنگهای وی به نام من واقعی هستم به شکل ریمیکس شده راهی بازار میشود که در لیست برترین آهنگها قرار میگیرد. در ادامه و در پی حملات ۱۱ سپتامبر به برجهای تجارت جهانی، جنیفر لوپز به همراه بسیاری دیگر از هنرمندان شروع به فعالیتهای خیرانه و بشردوستانه به افرادی که متأثر از این واقعه شده بودند میکند.
برای افزودن به شهرت جنیفر لوپز، تصمیم میگیرند آلبوم جی. لو را به شکل ریمیکس نیز منتشر کنند. در این راستا توزیع و تبلیغ جی. لو منوقف شد و در ۵ فوریه ۲۰۰۲ نسخه ریمیکس آلبوم منتشر شد. در نسخه ریمیکس شده، آهنگ مسخرس نه؟ پیشتاز سایر آهنگهای آلبوم بود تاجایی که در صدر اهنگهای پرفروش آمریکا قرار گرفت. نسخه ریمیکس جی. لو با فروش بالای یکونیم میلیونی در آمریکا، موفق به کسب رتبه سوم بیشترین فروش آلبومهای ریمیکس در تاریخ شد.
در ماه مه سال ۲۰۰۲ جنیفر لوپز در فیلم کافی به نقشآفرینی پرداخت. در این فیلم وی نقش زنی به نام اسلیم را دارد که بخاطر سوءاستفادههای شوهرش، از خانه فرار میکند. در هنگام فیلمبرداری این فیلم و در زمانی که وی از هنرمندان مشهور آمریکا بود، دچار بحران روحی میشود. سالها بعد خود جنیفر لوپز در این خصوص میگوید که احساس «مریضی و غریبی» داشت. به شکلی که از پذیرفتن درمان و حتی دارو نیز امتناع میکرد. لوپز در این خصوص ادامه داد: «مثل کسی بودم که... نمیخواهد حرکت کند، نمیخواهد حرف بزند، نمیخواهد هیچکاری انجام دهد». در سپتامبر ۲۰۰۲ جنیفر لوپز عطر زنانهای به نام گرو بای جیلو را راهی بازار میکند. اگرچه که پیشبینی شکست آن را کرده بودند، اما در بین مردم بسیار محبوب شده و تبدیل به یکی از پرفروشترین عطرهای آمریکا میشود.
آلبوم سوم جنیفر لوپز تحت عنوان این منم... خوب حالا در زمانی منتشر شد که وی وارد مرحله نامزدی با بن افلک شده بود و درواقع این آلبوم را به او تقدیم کرده است. فروش آلبوم در سرتاسر جهان بسیار بالا بود. این آلبوم که دارای آهنگهای عاشقانه بسیاری است، تنها در آمریکا حدود دو و نیم میلیون کپی از آن به فروش رسید. در دسامبر ۲۰۰۲ جنیفر لوپز در مقابل رالف فاینس در فیلم کمدی-رمانتیک خدمتکاری در منهتن به روی صحنه رفت. جنیفر در این فیلم نقش کاراکتر ماریسا را ایفا میکند، زنی که مادر است و برای کسب درآمد، در خانههای اشرافی محله منهتن مجبور به نظافت منازل است که در نهایت عاشق شخصی میشود. این فیلم با بودجه ۵۵ میلیون دلاری موفق به فروش ۱۵۵ میلیون دلاری شد. نیویورک تایمز داستان این فیلم را با آهنگ جنی از بلوک مقایسه کرده است. در اوت ۲۰۰۳ جنیفر به همراه نامزدش، افلک در فیلم جیلی به ایفای نقش میپردازند که فروش فیلم بسیار پایین و ناموفق بود. نظر منتقدین به آن منفی بوده و این فیلم را یکی از بدترین فیلمهای تاریخ میدانند. ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ (موفقیت بیشتر در سینما)
در مارس ۲۰۰۴ جنیفر لوپز نقش کوتاهی در فیلم دختر جرزی داشت که در این فیلم نیز افلک حضور داشت. شخصیتی که جنیفر نقش آن را بازی میکرد تنها ۱۵ دقیقه در فیلم بازی میکند و در هنگام وضعحمل از دنیا میرود. بودجه ساخت این فیلم ۳۵ میلیون دلار بود که موفق به فروش تنها ۳۶ میلیون دلار میشود و از نظر تجاری شکست میخورد. اما منتقدان به آن نظر مثبتی داشتد. در اکتبر همان سال وی در فیلم مایل هستید برقصیم؟ مقابل ریچارد گییر ظاهر میشود. این فیلم بر اساس یک فیلم ژاپنی، تحت همین نام که محصول سال ۱۹۹۶ بود ساخته شده است. در نهایت نیز نظر مثبت منتقدان را کسب میکند.
در سال ۲۰۰۴ و در حین یک بازدید مختصر از بیمارستان کودکان لس آنجلس (که خود جنیفر لوپز از حامیان آنجا است) با یک کودک سرطانی ۱۱ ساله به نام پیج پترسون دوست میشود. پترسون در یکی از مراسمهای مربوطه در بیمارستان که در آن به جنیفر لوپز جایزهای اهدا شد شرکت میکند ولی صبح روز بعد حالش رو به وخامت گذشته و در نوامبر ۲۰۰۴ از دنیا میرود. لوپز در این خصوص گفت که پترسون به او آموخت که فعالیتهای بشردوستانه چقدر مهم است. در همین راستا نیز چهارمین آلبومش، تولد دوباره را به وی اهدا کرده است. شبکه انبیسی در یکی از برنامههایش به این موضوع اشاره کرده و ادامه میدهد که بعد از «چاپلوسی» برای افلک با آلبوم این منم... خوب حالا، حال به شکل آگاهانهای مسائل عشقیاش را از توجهات دور نگاه میدارد. فیلم بعدی جنیفر لوپز، فیلم مادرشوهر هیولا است که در مقابل جین فوندا در آن بازی کرده. برای بازی در نقش چارلی در این فیلم، وی دستمزدی حدودی ۱۵ میلیون دلاری دریافت کرد. فیلم مادرشوهر هیولا با بودجه ۴۳ میلیون دلاریاش، موفق به فروش جهانی ۱۵۵ میلیون دلاری میشود، اما با این حال نظر منتقدین به فیلم منفی بود. در ماه اوت نیز فیلم بعدی جنیفر لوپز با نام یک زندگی ناتمام راهی سینماها شد. در این فیلم که بر اساس رمانی با همین نام ساخته شده، وی با بازیگرانی چون رابرت ردفورد و مورگان فریمن همبازی بود. یک زندگی ناتمام در عرصه تجاری حرفی برای گفتن نداشت و با فروش تنها ۱۸ میلیون دلاری در جهان، فیلمی ناموفق در باکسآفیس شد.
شهر مرزی فیلم دیگر جنیفر لوپز است که در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. در این فیلم، جنیفر لوپز علاوه بر بازیگری، تهیهکنندگی آن را نیز بر عهده دارد. همچنین وی شخصیت یک زن خبرنگار به نام لورن را بازی میکند که اصرار به اعزام به خط مقدم جبهه جنگ عراق را دارد تا از آنجا گزارش تهیه کند. این فیلم در اروپا به شکل محدود در سینماها منتشر شد که البته در نهایت این فیلم نیز از نظر تجاری چندان موفق نبود. در آثار بعدی وی میتوان به مجموعه تلویزیونی دنسلایف اشاره نمود که در خصوص زندگی هفت رقاص است که تلاش برای حرفهای شدن را دارند. این مجموعه از تلویزیون امتیوی پخش شد و خود جنیفر لوپز تهیهکننده و خالق آن بود. چندی بعد لوپز آلبوم پنجمش، آنطور که یک زن دل میبازد را منتشر کرد. این آلبوم موفق به بیشترین فروش در هفته اول در میان دیگر آلبومهای اسپانیایی شد و در عرصه فروش دیجیتال نیز رکوردی از خود برجای گذاشت. در همین ایام بود که جنیفر لوپز به همراه شوهرش، مارک آنتونی یک تور در آمریکای شمالی به راه میاندازند که در مجموع ۱۰ میلیون دلار از این تور کسب درآمد میکنند. یک دلار از هر بلیطی که به فروش رسید نیز صرف امور خیریه کودکان شد. در اکتبر ۲۰۰۷ ششمین آلبوم وی به نام شجاع منتشر شد که نتوانست فروش آلبومهای قبلی را داشته باشد و درواقع کمفروشترین آلبوم جنیفر لوپز شد. یک سریال کوتاه پنج قسمتی نیز به نام جنیفر لوپز تقدیم میکند: آنطور که یک زن دل میبازد از شبکه یونیویژن در میان ۳۰ اکتبر تا ۲۷ نوامبر سال ۲۰۰۷ پخش شد. این سریال کوتاه در خصوص آلبوم جنیفر لوپز که تحت همین عنوان بود، ساخته شده است.
۲۰۱۰تا ۲۰۱۲ (تورها)
در اوایل سال ۲۰۱۲ بود که تصمیم جنیفر لوپز در خصوص تغییر شرکت ضیط و انتشار آهنگهایش عمومی شد. وی میخواست آلبوم جدیدش، عشق؟ را با نام شرکت جدیدی منتشر کند و در این راستا دیلی نیوز نیویورک افشا کرد که تعدادی از آهنگهای این آلبوم جدید، ضبط شده در استودیوی قبلی است و قرار است این آهنگها نیز در آلبوم جدید قرار بگیرند. در آوریل همان سال بود که فیلم نقشه وارونه با بازی وی روانه سینماها میشود. بعد از خروج الن دیجنرس از برنامه امریکن آیدل بود که گفته شد صحبتها با جنیفر لوپز در خصوص حضورش در این برنامه در حال انجام است. در همین زمان نیز بود که قرار بود لوپز و همسرش آنتونی در ایکس فاکتور حضور پیدا کنند. در نهایت در ماه سپتامبر به شکل رسمی اعلام شد که دهمین فصل امریکن آیدل شاهد حضور جنیفر لوپز خواهد بود. امتیوی در این خصوص گفت که این معامله برای تمام کسانی که در آن دخیل بودند سودآور بود؛ این خبر درحالی بیان شد که شبکه سیانان در موردش نوشت که جنیفر لوپز برای احیای کارنامهٔ هنریاش تصمیم به شرکت در این برنامه گرفت. یک ماه بعد، در ماه اکتبر، وی چهاردهمین عطر خود را نیز منتشر کرد.
شرکت لورئال فرانسه اعلام میکند که جنیفر لوپز سفیر جهانی جدید و چهره برند آنها خواهد بود. تبلیغاتهای جنیفر لوپز برای محصولات این شرکت همراه بود با زمان انتشار آلوم جدیدش، عشق؟ و شرکت کردنش در برنامه امریکن آیدل. چندی بعد تکآهنگ روی صحنه از طرف وی منتشر میشود. این آهنگ در سرتاسر جهان تبدیل به یکی از آهنگهای پرفروش شده و یکی از پرفروشترین آهنگهای سال نام میگیرد که تقریباً پرفروشترین تکآهنگ جنیفر لوپز نیز میشود؛ اگرچه که آلبوم عشق؟ نیز توانست موفقیت تجاری خوبی کسب کند و بازگشت خوبی برای وی بشمار آید؛ تا پیش از این، بسیاری گمان میکردند که دوره خوانندگی لوپز به اتمام رسیده است. در ماه ژوئیه بود که عطر بعدی وی با نام لاو اند لایت را روانه بازار میکند. تنها در هنگام روزنمایی ان، ۵۱٫۰۰۰ شیشه از آن به فروش رفته و با مبلغ کسب شده حدود ۲٫۹ میلیون دلار، تبدیل به پرفروشترین عطر جنیفر لوپز میشود. دو ماه بعد نیز تولید پوشاک و لوازم تزئینی دیگری با نام جنیفر لوپز کالکشن شروع به فعالیت میکند؛ در کنار اینها، وی خط تولید جنیفر لوپز هوم کالکشن را نیز راهاندازی میکند که در زمینه تولید تختخواب، حوله و ساکدستی فعال است. در ادامه فعالیتهای تبلیغاتی، شرکت خودروسازی فیات ایتالیا طی قرارداری با لوپز، تبلیغات چند محصول خود همچون فیات ۵۰۰ را به لوپز میسپارد. اولیور فرانکواس، از مدیران بازاریابی شرکت کرایسلر در این خصوص گفت که «وی (لوپز) دقیقاً مناسب برند تبلیغ شده بود».
در ژانویه ۲۰۱۲ جنیفر لوپز با قرارداد ۲۰ میلیون دلاری، در فصل یازدهم امریکن آیدل مجدداً ظاهر میشود و سپس در برنامهٔ دیگری از شبکه یونیویژن بازی میکند. در ادامه بود که لوپز به همراه شوهرش آنتونی به ۲۱ کشور آمریکای لاتین سفر کرده تا استعدادهای مناسب را بیابند. در ۱۸ مه ۲۰۱۲ بود که جنیفر لوپز با بازی در فیلم وقتی حامله هستی باید منتظر چه چیزی باشی مجدداً به سینما بازگشت. در این فیلم وی با بازیگرانی چون کامرون دیاز، الیزابت بنکس، متیو موریسون و دنیس کواید همبازی بود. فیلم بر اساس رمانی با همین نام ساخته شده و جنیفر لوپز در نقش کاراکتری به نام هولی است که به همراه همسرش، کودکی را به فرزندی قبول میکنند. اگرچه که نظر منتقدین به فیلم مثبت نبود، اما در زمینه فروش توانست نسبتاً خوب ظاهر شود و فروشی ۸۴ میلیون دلاری داشته باشد. در اواخر ماه مه بود که عطر جدید جنیفر لوپز با نام گلوینگ بای جیلو روانه بازار شد که خود لوپز آن را «تحولی» برای عطر گلو با جیلو میداند.
در ۱۴ ژوئن بود که جنیفر لوپز مجموعه تورهایی برای اجراس کنسرتهایش در نقاط مختلف دنیا را اجرا میکند. در ۱۲ ژوئیه همان سال (۲۰۱۲) شرکت تیئولوژی، شرکت تجاری در زمینه تولید تیشرتهای لوکس، را راهاندازی مینماید. در ادامه فعالیتهای صداگذاری، جنیفر لوپز در صداگذاری انیمیشن عصر یخبندان: رانش قارهای (که چهارمین قسمت از انیمیشن عصر یخبندان بود) شرکت کرده و صدای شخصیت شیرا را اجرا میکند. این انیمیشن در هفته اول نمایشش موفق به فروش ۴۶ میلیون دلاری شد و در رتبه نخست باکسآفیس قرار گرفت. با بودجه ساخت ۹۵ میلیون دلاری، در نهایت این انیمیشن موفق به فروش ۸۷۷ میلیون دلاری در سرتاسر جهان میشود.
در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۲ آلبوم جدید جنیفر لوپز به نام دوباره برقص... ضربهها منتشر شد. این آلبوم توسط کمپانی اپیک ریکوردز منتشر شده بود و طبق قرارداد، آخرین همکاری مابین جنیفر لوپز و این شرکت بود. در همین دوره بود که جنیفر لوپز و مارک آنتونی در حال طی مراحل گرفتن طلاق بودند. دو آهنگ دوباره برقص و رفتن از اقبال بیشتری به نسبت سایر آهنگها برخوردار بودند و توانستند جزء اهنگهای پرفروش قرار گیرند. در ماه سپتامبر نیز شبکه نووتیوی نیز از قراردار همکاریاش با جنیفر لوپز خبر داد که قرار است در زمینه خلاقیت و تهیهکنندگی برنامهها با آنها همکاری نماید. همچنین بعد از توفان سندی بود که لوپز به سه مرکز خیریه شامل بیمارستان کودکان لسآنجلس، صلیب سرخ آمریکا و یک نهاد خیریه دیگر کمکهای مالی میکند. ۲۰۱۳ تا به امروز
در ژانویه ۲۰۱۳ بود که در مقابل جیسون استاتهام، جنیفر لوپز در فیلم پارکر به ایفای نقش پرداخت که در ان نقش کاراکتری به نام لزلی را بازی میکرد. نقشآفرینی وی در این فیلم توجه منتقدین را به خود جلب کرد به طوری که شیکاگو تریبون در این خصوص نوشت: «فرصتی برای دراماتیک، شاد، رمانتیک و ناراحت بودن. تماشاگران در تمام مدت توجهشان به او است». در مراسم جایزه گرمی بود که لباس وی مجدداً کانون توجهات شد. در این مراسم جنیفر لوپز با لباسی مشکی که پای سمت راستش تقریباً به شکل کامل از آن بیرون بود ظاهر شد. در ماه مه بود که وی را به سمت ارشد مسئول خلاقیت در شبکه نووتیوی منصوب میکنند. در ادامه فعالیتهای تجاریاش نیز شرکت ویوا موویل، که در زمینه فروش تلفنهای همراه مخصوص لاتینتبارها بود را راهاندازی میکند. در تمامی فعالیتهایی که انجام میداد، لوپز قصد نوعی قدرتبخشیدن به لاتینتبارها را داشت. خودش درا ین زمینه اینچنین میگوید: «ما در حال شناختن قدرت خودمان هستیم. ما داریم به این نتیجه میرسیم که در اینجا مهم هستیم. میدونید احتمالاً که ما فقط افراد پشت صحنه مشغول کار در آشپزخانه یا در حال لولهکشی نیستیم». در ادامه نیز در تلویزیون فعالیتهایش را در این زمینه گسترش داد. وی همچنین با حقوق گزارش شده حدود ۱۷ میلیون دلاری، مجدداً در امریکن آیدل، اینبار در فصل سیزدهم ظاهر شد.
بعد از نتایجی از که اجرای کنسرتهایش در تور جهانیش کسب کرد، آلبوم بعدی خود را به نام ایکیای (A.K.A) ضبط میکند که برگرفته شده از سفرهایش است. این آلبوم قرار است در سال ۲۰۱۴ توسط کپیتال رکوردز منتشر شود. در ابتدای سال ۲۰۱۴ نیز برای تبلیغ آلبوم جدیدش، دو آهنگ جدید به نامهای همان دختر و دختران را منتشر میکند. در ماه مارس بود که یکی از آهنگهای رسمی آلبوم جدیدش را به نام آی لو یا پاپی را منتشر میکند که در آن فرنچ مونتانا نیز حضور دارد. در ادامه و در ماه آوریل ۲۰۱۴ نیز آهنگ رسمی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ را که به همراه پیتبول و خواننده برزیلی، کلودیا لیت اجرا کرده بود، منتشر میکند. نام این آهنگ ما یکی هستیم (اوله اولاً) گذاشته شده.
چند فیلم قرار است در آینده روانه سینماها شود که جنیفر لوپز از بازیگران آنهاست. از جمله این فیلمها میتوان به پسر همسایه، لیلا و ایو و انیمیشن خانه اشاره نمپد که در این انیمیشن با دیگر ستارگان چون ریانا و استیو مارتین همکار است. جنیفر لوپز در عرصه تلویزیون نیز فعال خواهد بود. شبکه تلویزیونی انبیسی سفارش ساخت سریالی ۱۳ قسمتی را در ژانر درام داده که جنیفر لوپز در آن به بازیگری خواهد پرداخت و البته تهیهکنندگی ان را نیز بر عهده خواهد داشت. در این سریال که قرار است با نام سایههای آبی پخش شود، لوپز نقش نقش یک مادر را بازی میکند که در اداره پلیس مشغول به کار است و برای تحقیقات افبیآی به مأمور مخفی تغییر حالت میدهد. قرار است این سریال در ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ پخش شود. رایان سیکرست نیز از تهیهکنندگان این مجموعه خواهد بود. شایعه بیمه بدن
در سال ۱۹۹۹ نشریات انگلیسی و آمریکایی اعلام کردند که جنیفر اعضای مختلف بدن خود را در مجموع به ارزش یک میلیارد دلار بیمه کردهاست. این نشریات مبلغ بیمهٔ پستان او را ۲۰۰ میلیون دلار، پا و باسن را ۳۰۰ میلیون دلار و مو را ۵۰ میلیون دلار اعلام کردند. لوپز نیز در بیانیهای این گزارشها را خندهدار توصیف کرد.
روابط خصوصی
در مورد روابط خصوصی جنیفر لوپز با مردان، رسانهها تمرکز خاصی دارند. او تاکنون روابط نسبتاً گرمی با شان کامز، کریس جود، بن افلک و مارک آنتونی داشتهاست. در سال ۱۹۸۴ در سن ۱۵ سالگی (دوران دبیرستان) و هنگامی که کمکم داشت به یک ستاره تبدیل میشد، او با دیوید کروز روابط دوستانه داشت. در سال ۱۹۹۴ جنیفر لوپز پس از ۱۰ سال رابطه تنگاتنگ با دیوید کروز، به روابط دوستانهاش پایان داد. جنیفر لوپز در سال ۲۰۰۴ گفت:
دیوید کروز دوستی است که احتمالاً مرا بهتر از هر کس دیگری میشناسد.
اولین ازدواج لوپز با اوجانی نوآ در ۲۲ فوریه ۱۹۹۷ بود. لوپز نوآ را اولین بار هنگامی که نوآ به عنوان خدمتکار در رستورانی در میامی کار میکرد ملاقات کرد. این دو در ژانویه ۱۹۹۸ از هم طلاق گرفتند. بعداً لوپز نوآ را به عنوان مدیر رستورانش در آوریل ۲۰۰۲ استخدام کرد. اما نوآ در اکتبر همان سال اخراج شد. بعد از آن نوآ از جنیفر به دادگاه شکایت کرد اما این دو به طور محرمانه با هم سازش کردند. در آوریل ۲۰۰۶، لوپز از نوآ شکایت کرد تا مانع انتشار کتابی شود که نوآ در آن جزئیات ازدواج و زندگی خصوصی اش با جنیفر را نوشته بود.
لوپز حدود دو سال و نیم با خواننده هیپ-هاپ، شان کامز رابطه داشت. در ۲۷ دسامبر ۱۹۹۹، لوپز و کامز در نایت کلابی در منهتن بودند که بین همراهان کامز و گروهی دیگر درگیری پیش آمد و یک نفر شلیک کرد. لوپز و کامز با ماشین از آنجا دور شدند ولی توسط پلیس متوقف شدند و یک اسلحه روی صندلی ماشین آنها پیدا شد. کامز متهم به حمل اسلحه شد؛ در همین حال علاوه بر استرس پیش از محاکمه پیگیری موضوع توسط مطبوعات مشکل را دوچندان میکرد، و لوپز یک سال بعد به جریاناتش با کامز پایان داد، در طی یک دادخواست در ۲۰۰۸ وکیل مدافع گفت که لوپز در این پرونده هیچ نقشی نداشتهاست.
دومین ازدواج او با یکی از رقصندههایش به نام کریس جود بود. جنیفر اولین بار با جود هنگام فیلمبرداری موزیک ویدئو "Love Don't Cost a Thing" آشنا شد. این دو در ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۱ در خانهای در حومه لوس آنجلس ازدواج کردند. جنیفر و جود در ژوئن ۲۰۰۲ به رابطهشان پایان دادند و سرانجام با ورود بن افلک در ژانویه ۲۰۰۳ به طور رسمی از هم طلاق گرفتند.
رابطهٔ او با بن افلک بازیگر سرشناس هالیوودی مورد توجه رسانهها قرار گرفت به طوری که پاپارازیها این زوج را بنیفر مینامیدند. جنیفر خبر نامزدی اش با بن را در نوامبر ۲۰۰۲ اعلام کرد. بن افلک حلقهای ۱٫۲ میلیون دلاری به جنیفر داد. جنیفر در یک مصاحبه قول داد که به زودی با بن افلک ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد. این دو تاریخ ازدواجشان را ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۳ در سانتا باربارا اعلام کردند. اما چند ساعت قبل از برگزاری مراسم خبر به هم خوردن نامزدی جنیفر و بن منتشر شد و این مراسم به هم خورد. این دو سرانجام در ژانویه ۲۰۰۴ از هم جدا شدند. جنیفر و بن در چند فیلم در کنار هم بازی کردند از جمله: Gigli، Jersey Girl. بن در موزیک ویدئو جنیفر به نام "Jenny from the Block" نیز ظاهر شد.
کمتر از دو ماه بعد از جدایی جنیفر و بن، جنیفر با مارک آنتونی آشنا شد. البته جنیفر و مارک در دهه ۹۰دوستی کوتاهی داشتند (قبل از اینکه جنیفر ازدواج کند). این دو در اوایل ۲۰۰۴ آهنگی را برای فیلم "Shall We Dance?" که جنیفر در آن بازی کرده بود، با هم ضبط کردند. در اکتبر ۲۰۰۳، مارک آنتونی از دختر شایسته جهان، دایانارا تورس طلاق گرفت (برای دومین بار). آنها ۲ فرزند نیز داشتند. جنیفر و مارک در ژوئن ۲۰۰۴ در مراسم کاملاً خصوصی ازدواج کردند. دختر مارک آنتونی، آرایانا در آخر موزیک ویدئو "Get Right" به عنوان خواهر کوچکتر جنیفر ظاهر شد. در نوامبر ۲۰۰۷، هنگامی که جنیفر برای آخرین بار در تور "En Concierto" روی صحنه رفت اعلام کرد که باردار است. البته پدر جنیفر بعداً اصلاح کرد که جنیفر قرار است صاحب دوقلو شود؛ و جنیفر در ۲۲ فوریه ۲۰۰۸ صاحب یک دختر و یک پسر شد. لوپز با دریافت مبلغ ۶ میلیون دلار اجازه داد تا عکس او و دوقلوهایش در مجله پیپل چاپ شود. سرانجام در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۱ بعد از ۷سال زندگی مشترک، جنیفر و مارک آنتونی از هم جدا شدند. جنیفر لوپز از جدایی از مارک دوستی باپسری از رقصندههایش به کاسپر اسمارت را شروع کرده است. دوستان جنیفر دربارهٔ این پسر به او هشدار دادهاند. جنجالها
لوپز در جشن تولد قربانقلی بردیمحمدف رئیس جمهور وقت ترکمنستان به اجرای آهنگ پرداخت٬این رویداد اعتراض سازمانهای حقوق بشر جهانی را سبب شد.
پس از این اعتراضات جنیفر لوپز مجبور به عذرخواهی شد به طوریکه وکیل لوپز در ۹ تیر ۱۳۹۲بیانیهای را از قول لوپز منتشر کرد که لوپز به خاطر خواندن آواز در مراسم عذرخواهی کرده و گفته اگر از سوابق حقوقبشری ترکمنستان مطلع بود هرگز به این کنسرت پا نمیگذاشت. چندی بعد خود لوپز اعلام کرد که اگر از اتهامات وارده به این کشور مطلع بود هرگز در این کنسرت حاضر نمیشد.
افتتاحیه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل
جنیفر لوپز به همراه پیت بول و کلودیا لیت خواننده برزیلی در افتتاحیه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل ترانه ما یکی هستیم (اوله اولاً) را سرودند.
فیلمشناسی
سال
عنوان
نقش
توضیحات۱۹۸۶
دختر کوچک من
میرا
۱۹۹۳
Lost in the Wild
رسی رمرو
۱۹۹۵
خانواده من
ماریا
۱۹۹۵
قطار پول
گرس سانتیاگو
۱۹۹۶
جک
خانم مارکوئز
۱۹۹۷
خون و شراب
گابریلا
۱۹۹۷
سلنا
سلنا
۱۹۹۷
آناکوندا
تری فلورس
۱۹۹۷
دور برگردان
گرس مکنا
۱۹۹۸
خارج از دید
کارن سیسکو
۱۹۹۸
مورچهای به نام زی
آزتکا
صداپیشه
۲۰۰۰
سلول
کاترینه دن
۲۰۰۱
طراح مراسم ازدواج
ماری
۲۰۰۱
چشمفرشتهای
شارون
۲۰۰۲
کافی
اسلیم هیلر
۲۰۰۲
خدمتکاری در منهتن
ماریسا ونتورا
۲۰۰۳
جیلی
ریکی
۲۰۰۴
دختر جرسی
گرترود
۲۰۰۴
مایل هستید برقصیم؟
پالینا
۲۰۰۵
مادرشوهر هیولا
شارلوت
۲۰۰۵
یک زندگی ناتمام
جین
۲۰۰۶
شهر مرزی
لارن
۲۰۰۷
ال کانتانته
پاچی
۲۰۱۰
نقشه وارونه
زوء
۲۰۱۲
وقتی حامله هستی باید منتظر چه چیزی باشی
هالی
۲۰۱۲
عصر یخبندان: رانش قارهای
شیرا
صداپیشه
۲۰۱۳
پارکر
لزلی
۲۰۱۵
پسر همسایه
کلر پیترسون
۲۰۱۵
خانه
نقش مادر
۲۰۱۵
لیلا و ایوا
ایوا رافائل
آلبومها
k apoor
جنیفر نقش کوچکی در فیلم «دختر کوچکم» (محصول ۱۹۸۶)، با توجه به مخالفت شدید والدینش، تصمیم گرفت که فعالیت در دنیای هنری را به شکل حرفهای دنبال کند.
اولین نقش اساسی وی در فیلم «در رنگهای زنده» (محصول ۱۹۹۱) رقم خورد و چندی بعد نیز اولین فیلم نقش اولیاش با نام سلنا روانه سینماها شد. این فیلم در خصوص هنرمند آمریکایی، سلنا، ساخته شده بود. فیلم بعدیاش که بر شهرت وی افزود، خارج از دید بود که بابت بازی در آن دستمزدی معادل یک میلیون دلار دریافت کرد. جنیفر لوپز با این درآمد یک میلیون دلاری تبدیل به اولین بازیگر زن لاتینتبار تاریخ سینما شد که تا آن سال چنین دستمزد بالایی را برای بازیگری دریافت کرده بود. وی در سال ۱۹۹۹ فعالیت در دنیای موسیقی را شروع کرده و اولین آلبوم خود را با نام آن د سیکس روانه بازار کرد.
عرضه آلبوم دوم لوپز (جی. لو همزمان بود با اکران فیلم طراح مراسم ازدواج. هردوی این آثار در زمره برترینها قرار گرفته و جنیفر لوپز را تبدیل به اولین شخص در تاریخ نمود که همزمان فیلم و آلبومی پرفروش از وی عرضه شده و در بالاترین رتبه قرار گرفتهاند. نسخه ریمیکس آلبوم دوم جنیفر لوپز نیز در سال ۲۰۰۲ عرضه شد و جزء برترینهای بیلبورد ۲۰۰ در آمریکا قرار گرفت. فروش ۵۵ میلیون دلاری آلبومها و ۲ میلیارد دلاری فیلمهای جنیفر لوپز تاکنون، باعث شده وی در زمره برترین هنرمندان آمریکا قرار گرفته و پردرآمدترین هنرمند لاتینتبار قلمداد شود. تا ماه مارس ۲۰۱۴ دارایی خالص وی، ۲۵۰ میلیون دلار تخمین زده شده است. از آخرین آثار وی نیز میتوان به آهنگ ما یکی هستیم (اوله اولاً) اشاره نمود که در آن به همراه پیتبول و کلودیا لیت اجرای قسمتی از آهنگ را بر عهده داشت. این آهنگ به عنوان آهنگ رسمی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ برزیل انتخاب شده بود.
در کنار فعالیت در دنیای هنری، جنیفر لوپز از فعالان تجاری موفق نیز قلمداد میشود. وی از نام و شهرت جهانیاش در جهت ساخت امپراطوری تجاری خویش استفاده نمود. لوپز در زمینه تولید پوشاک، لوازم زینتی، عطر و ادکلن و همچنینتولید برنامههای تلویزیونی فعالیت گستردهای دارد. رابطههای جنیفر لوپز با افراد دیگر نیز از موضوعاتیست که بسیاری از رسانههای جهان پیگیر آن هستند. اولین رابطه جنیفر لوپز با شان کامز بود که جنیفر را در مراسم جوایز گرمی سال ۲۰۰۰ همراهی نیز کرد. جنیفر لوپز سپس در عین حال که همسر کریس جاد، بازیگر آمریکایی، بود، وارد رابطهای عاشقانه با بن افلک شد. رابطه لوپز با مارک آنتونی، از رابطههای طولانی وی بود. این رابطه در سال ۲۰۰۴ شروع شده و در سال ۲۰۱۱، بعد از ۷ سال ازدواج، با طلاق پایان گرفت. در فوریه ۲۰۰۸ جنیفر لوپز فرزندان دوقلوی خود را به نامهای «اما» و «ماکسیمیلیان» به دنیا آورد.
کودکی و نوجوانی
جنیفر لوپز در ۲۴ ژوئیه ۱۹۶۹ در محله کسل هیل شهر نیویورک و از پدرمادری اهل پورتوریکویی به نام دیوید و گوآدالوپ به دنیا آمد. خواهر کوچکترش لیندا لوپز به شغل خبرنگاری مشغول است یک خواهر بزرگتر به نام لسلی نیز دارد. پدرش، دیوید، ابتدا در یک شرکت بیمه به نام گاردین در شیف شب کار میکرد که بعدها به عنوان یک متخصص رایانه در شرکت استخدام میشود. زمانی که جنیفر به دنیا میآید خانوادهٔ آنها در یک آپارتمان کوچک زندگی میکردند که مدتی بعد با پسانداز کردن پول، موفق به خرید خانهای بزرگتر و دو طبقه میشوند که یک گام بزرگ برای خانوادهای با وضع مالی ضعیف بود. وی در سن پنج سالگی شروع به شرکت در کلاسهای خوانندگی و رقص میکند. دو سال بعد و در سن هفت سالگی از طرف مدرسه در یک سفر به نیویورک شرکت میکند. پدر و مادر جنیفر لوپز تأکید بسیاری بر اخلاقمداری در کار داشته و همواره فرزندانشان را به یادگیری زبان انگلیسی تشویق میکردند. همچنین برای اینکه فرزندانشان در زمینههای کاری خود دچار مشکلی نشوند، با تشویق آنها به اجرای خوانندگی و رقص در مقابل یکدیگر، به تمرین و افزایش مهارت آنها کمک شایان توجه کردند. جنیفر تحصیلات دبیرستان خود را در یک مدرسه مذهبی کاتولیک به پایان رسانیده - جایی که در تیمهای ژیمناستیک و سافتبال عضویت داشت. جنیفر در سال ۱۹۸۴ و در سن ۱۵ سالگی وارد رابطهای با دیوید کروز میشود.
در سال آخر دبیرستان بود که در خصوص اینکه یک فیلم درحال ساخت، به دنیال بازیگران دختر نوجوان است، خبرهای میشوند. در نهایت موفق میشود نقش کوتاهی در فیلم بگیرد. این فیلم که دختر کوچکم نام داشت ساخته سال ۱۹۸۶ بوده و یکی از فیلمهای درجه پایین، با بودجه کم است. بعد از پایان فیلمبرداری بود که جنیفر لوپز تصمیم میگیرد تبدیل به یک ستاره در سینما شود. برای قانع کرده والدینش، با اینکه در به تازگی در کالج باروک ثبتنام کرده بود، ولی بعد از تنها گذشت یک ترم تصمیم به انصراف از تحصیل میگیرد. پدر و مادر جنیفر به شدت با بازیگری وی مخالف بوده و این تصمیمش را احمقانه میدانستند. به اعتقاد آنها، هیچ لاتینتباری این کار را نمیکند. تفاوت شدید دیدگاههای جنیفر با خانوادهاش منجر به این میشود که وی از خانه خانوادگی خارج شده و به آپارتمان خودش در محله منهتن نقلمکان کند. در این مرحله از زندگیش است که روی به اجرای موسیقی در برخی مکانهای محلی میآورد. چندی بعد به عنوان یکی از اعضای یک گروه کر وی را استخدام میکنند؛ با همین گروه بود که یک سفر پنجماهه به اروپا نیز میرود، اما همیشه از نقشش در گروه ناراضی بود، زیرا او تنها عضو گروه بود که اجازه تکخوانی نداشت. بعدها در یک اجرای دیگر در کشور ژاپن موفق به یافتن موقعیت شغلی جدیدی تحت عنوان رقاص، خواننده و طراح میشود.
حرفه
۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ (ورود به صنعت سینما)
لوپز در سال ۱۹۹۱ در گروهی به نام نیو کیدز آن د بلاک به عنوان یک رقصنده کمکی مشغول به کار میشود. به همراه همین گروه بود که در هشتمین مراسم جایزه موسیقی آمریکا روی صحنه به اجرا میپردازد؛ چندی بعد نیز در یک برنامه تلویزیونی به نام این لیوینگ کالر مشغول به کار میشود. زمانی جنیفر تصمیم به کار در این برنامه میگیرد که یکی از اعضای این گروه دیگر قادر به ادامه همکاری نبوده و داوطلبان بسیاری تقاضای همکاری با آنها را داشتند؛ در میان ۲٫۰۰۰ درخواست همکاری که در این مورد ارسال شده بود، تنها با همکاری جنیفر لوپز موافقت شده و این شد که وی در آنجا مشغول به کار شد. چندی بعد جنیفر به همراه دیوید کروز که از دوران دبیرستان با وی آشنا شده بود، برای ادامه مراحل فیلمبرداری به شهر لس آنجلس میرود و تا سال ۱۹۹۳ همکاریاش را با گروه ادامه میدهد. سپس تصمیم میگیرد که بازیگری را به عنوان یک حرفه تماموقت پیگیری کند.
اولین نقش حرفهای جنیفر لوپز با بازی در فیلم گمشده در جنگل محصول سال ۱۹۹۳ رقم میخورد. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به لیندسی واگنر و رابرت لاگیا اشاره نمود. در اواخر همان سال بود طی قرارداد همکاریای با شبکه سیبیاس، وی را برای بازیگری در مجموعهایی تلویزیونی به نام دومین شانسها استخدام میکنند؛ اما بعد از انتشار تنها شش قسمت، پروژه کنسل میشود. علت کنسل شدن این سریال، تخریب صحنه فیلمبرداری بخاطر زمینلرزه نورتریج عنوان شد. سپس شروع به ساخت سریال مرتبطی با دومین شانسها میکنند اما به دلیل بازخود بد منتقدین و بینندگان، به سرنوشت سریال اول دچار شده و تنها بعد از ساخت چند قسمت، پروژه متوقف میشود. از دیگر نقشهای بزرگ جنیفر لوپز در این دوره، بازی وی در فیلم خانوادهٔ من است که به کارگردانی جورج ناوا، در سال ۱۹۹۵ ساخته شد. در این فیلم جنیفر در نقش کاراکتری به نام ماریای جوان ظاهر میشود. از بازیگران فیلم میتوان به ادوارد جیمز آلموس اشاره نمود و اینکه این فیلم برخلاف کارهای گذشته جنیفر، مورد تحسین منتقدین قرار گرفت. اگرچه که نقش وی در این فیلم زیاد نبود، ولی او را نامزد دریافت جایزه مستقل اسپریت برای بهترین بازیگر زن نقش مکمل میکنند. در نوامبر همان سال نیز در فیلم قطار پول بازی کرد که در آن با وسلی اسنایپس و وودی هارلسون همبازی بود. عمده دیدگاه منتقدها در خصوص این فیلم منفی بوده و در عرصه فروش نیز نتوانست مبلغ قابل توجهی را کسب کند، به طوری که با بودجه ۶۸ میلیون دلاری که صرف ساخت فیلم شد، در باکسآفیس تنها موفق به کسب ۷۷ میلیون دلار (در سرتاسر جهان) شد. در اوت سال ۱۹۹۶ جنیفر لوپز در فیلم کمدی جک ظاهر میشود. فیلم جک با بودجهٔ ساخت ۴۵ میلیون دلاری، موفق به کسب ۵۹ میلیون دلار در داخل آمریکا میشود. نظر منتقدین به این فیلم نیز منفی بود.
۱۹۹۷تا ۲۰۰۰ (به شهرت رسیدن)
در فوریه ۱۹۹۷ جنیفر لوپز همگام با بازیگرانی چون جک نیکلسون و استیفن درف در فیلم خون و شراب به ایفای نقش میپردازد. از منظر اقتصادی، فیلم یک شکست به تمام معنا بود، اگرچه که دیدگاه منتقدین به آن مثبت بود. فیلم بعدی جنیفر، سلنا نام داشت. اگرچه که وی و کارگردان فیلم سلنا، پیشتر و در فیلم خانواده من با هم همکاری داشتند، اما برای بازی در سلنا، جنیفر لوپز مجبور شد در آزمون بازیگری آغازین شرکت نماید؛ در نهایت با بودجه ۲۰ میلیون دلاری این فیلم ساخته شد. فیلم سلنا به شکل داخلی، موفق به کسب ۳۵ میلیون دلار شد. کنت توران در روزنامه لسآنجلس تایمز نوشت که حتی بازی جنیفر در فیلمهای فراموششده قدیمیاش همچون قطار پول و جک باعث شده که تا ستاره شدن ظاهراً تنها یک گام فاصله داشته باشد، اما با نقشآفرینیاش در فیلم سلنا، درواقع جنیفر از فرصت بدست آمده بخوبی استفاده کرده است، بخصوص در صحنههای مربوط به موسیقی در این فیلم. وی اینطور مطلبش را به پایان میرساند که این فیلم نه تنها جشن بزرگی برای سلنا (شخصی که فیلم را برایش ساختند) بلکه برای بازیگری است که نقش سلنا را بازی کرده است. بعد از اتمام فیلمبرداری فیلم سلنا بود که جنیفر لوپز اظهار میکند که ریشه لاتینیاش را واقعاً حس میکند و یک آهنگ اسپانیایی اجرا میکند. نام آهنگ را Vivir Sin Ti (به معنای: زندگی بدون تو) گذاشته و مدیر برنامههای وی، آهنگ را برای سونی میوزیک میبرد. در سونی میوزیک، دیدگاهها نسبت به خوانندگی جنیفر لوپز مثبت بوده به طوری که یکی از مدیران شرکت مزبور به جنیفر توصیه میکند آهنگ را یکبار دیگر، ولی اینبار به انگلیسی اجرا کند.
در ماه آوریل بود که جنیفر لوپز در فیلم ترسناک آناکوندا به ایفای نقش میپردازد. در این فیلم جنیفر با آیس کیوب و جان ویت همبازی بود. فروش ۱۳۷ میلیون دلاری این فیلم، موفقیت عظیمی برای عوامل آن قلمداد میشد. فیلم بعدی وی نیز دور برگردان نام داشت که در آن بازیگرانی چون شان پن و بیلی باب تورنتون نیز حضور داشتند. این فیلم بر اساس یک رمان ساخته شده بود و دیدگاههای مثبت منتقدین را دریافت کرد. فیلم بعدی وی، حاصل همکاریاش با کارگردان هالیوود، استیون سودربرگ بود. نام این فیلم خارج از دید بود که در آن جورج کلونی نیز حضور داشت. بازی جنیفر لوپز در این فیلم بسیار مورد توجه منتقدین قرار گرفت و وی را به عنوان تنها بازیگر لاتین جهان قرار داد که بیش از یک میلیون دلار برای نقشش دریافت کرده است. بودجه ساخت این فیلم حدود ۴۸ میلیون دلار بود و د زمینه فروش توانست به شکل جهانی مبلغی حدود ۷۸ میلیون دلار را کسب کند که درآمدی متوسط میباشد. چندی بعد و در ماه اکتبر، جنیفر قدم در عرصه گویندگی گذاشت و بجای یکی از شخصیتهای انیمیشن مورچهای به نام زی صداگذاری نمود.
تکخوانی جنیفر لوپز در سال ۱۹۹۹ و با آهنگ اگه تو عشق من باشی شروع شد و بعد از آن خود را برای انتشار اولین آلبومش آماده کرد.جنیفر لوپز اولین خواننده جهان بعد از بریتنی اسپیرز است که توانست با نخستین آهنگش وارد بیلبورد ۱۰۰ آهنگ برتر شود (چهار ماه قبلتر بریتنی اسپیرز با آهنگ عزیزم یک بار دیگر... توانسته بود به این جایگاه دست یابد). در زمان تهیه نخستین آلبومش، آن د سیکس بود که همگان در شگفت بودند که چرا وی وارد دنیای موسیقی شده است. در این خصوص گفته شده بود: «اگر این آلبوم بد باشد، نه تنها خود لوپز از آن ناراحت خواهد شد، بلکه به کل به پیشینه حرفهایی وی صدمه خواهد زد». آهنگ در انتظار امشب که درواقع سومین آهنگ آلبوم جنیفر لوپز بود، بهترین آهنگش شناخته میشد. در نهایت و بعد از انتشار آلبوم، موفقیت بالایش موجب تعجب همگان شد و این بازیگر محبوب را، محبوبتر کرد. تا پایان سال ۱۹۹۹ بود که جنیفر لوپز خود را از ستارهای در سینما، به ستارهای در خوانندگی تبدیل کرد. درواقع بعد از مارتیکا و ونسا ال. ویلیامز، این جنیفر لوپز بود که موفق به انجام این کار شده بود.
در ۲۲ فوریه سال ۲۰۰۰ جنیفر که واد رابطهای با شان کامز شده بود، با لباسی منحصر به فرد در چهلودومین مراسم سالانه جوایز گرمی ظاهر شد. لباس جنیفر توجه رسانههای بسیاری را به خود جلب کرد و مورد توجه بسیاری از مردم نیز قرار گرفت، به شکلی که تصاویر وی را روی فرش قرمز این مراسم، از وبگاه جوایز گرمی در عرض تنها ۲۴ ساعت، حدود نیم میلیون بار دانلود کردند. جنیفر لوپز از اینهمه توجه رسانهها تعجب کرده و اظهار میکند که نمیدانسته که لباسش تبدیل به مسئلهٔ به این بزرگی خواهد شد. چند ماه بعد، جنیفر لوپز با فیلم سلول مجدداً روی پرده سینماها ظاهر میشود. این فیلم در ژانر علمی-تخیلی، با بودجه ۳۳ میلیون دلاری، موفق به فروش حدود ۱۰۴ میلیون دلاری میشود. دیدگاههای منتقدین در این خصوص متفاوت بوده و عدهای شروع به انتقاد و عدهای نیز شروع به بروز دیدگاههای مثبت خویش کردند.
۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ (افزوده شدن شهرت و دریافت لقب)
جنیفر لوپز در حال کار روی آلبوم دومش بود که تصمیم میگیرد تصویرش در بین مخاطبین را بهبود بخشیده و خود را جذابتر کند. در همین راستا بود که علاوه بر تغییراتی در ظاهر، لقب جی لو (J Lo) را که پیشتر توسط یکی از طرفدارانش به او داده شده بود را برای خودش انتخاب میکند. در ادامه، اسم آلبوم خودش را نیز جی. لو میگذارد و این آلبوم در ۲۲ ژانویه ۲۰۰۱ منتشر میشود. آلبوم جی. لو به یکی از آلبومهای بسیار موفق تبدیل میشود تاجایی که در رده اول بیلبورد ۲۰۰ آمریکا جای میگیرد. تقریباً در همین زمان بود که فیلم رمانتیکش، طراح مراسم ازدواج نیز منتشر میشود و این فیلمش نیز در صدر پرفروشترین فیلمهای باکسآفیس قرار میگیرد. با این حساب جنیفر لوپز از اولین اشخاصی میباشد که بطور همزمان، یک فیلم و یک آلبوم در صدر پرفروش ترینها داشته است. در آوریل سال ۲۰۰۱ جنیفر نماد تجاریاش که در زمینه تولید پوشاک و لوازم تزئینی برای بانوان فعال است را تحت عنوان جی.لو بای جنیفر لوپز راهاندازی میکند. حدوداً یک ماه بعد، فیلم چشمفرشتهای با بازی جنیفر راهی سینماها میشود که البته آنچنان موفق نبوده و دیدگاه منتقدان نیز نسبت به آن مثبت نبوده است. بعدها یکی از آهنگهای وی به نام من واقعی هستم به شکل ریمیکس شده راهی بازار میشود که در لیست برترین آهنگها قرار میگیرد. در ادامه و در پی حملات ۱۱ سپتامبر به برجهای تجارت جهانی، جنیفر لوپز به همراه بسیاری دیگر از هنرمندان شروع به فعالیتهای خیرانه و بشردوستانه به افرادی که متأثر از این واقعه شده بودند میکند.
برای افزودن به شهرت جنیفر لوپز، تصمیم میگیرند آلبوم جی. لو را به شکل ریمیکس نیز منتشر کنند. در این راستا توزیع و تبلیغ جی. لو منوقف شد و در ۵ فوریه ۲۰۰۲ نسخه ریمیکس آلبوم منتشر شد. در نسخه ریمیکس شده، آهنگ مسخرس نه؟ پیشتاز سایر آهنگهای آلبوم بود تاجایی که در صدر اهنگهای پرفروش آمریکا قرار گرفت. نسخه ریمیکس جی. لو با فروش بالای یکونیم میلیونی در آمریکا، موفق به کسب رتبه سوم بیشترین فروش آلبومهای ریمیکس در تاریخ شد.
در ماه مه سال ۲۰۰۲ جنیفر لوپز در فیلم کافی به نقشآفرینی پرداخت. در این فیلم وی نقش زنی به نام اسلیم را دارد که بخاطر سوءاستفادههای شوهرش، از خانه فرار میکند. در هنگام فیلمبرداری این فیلم و در زمانی که وی از هنرمندان مشهور آمریکا بود، دچار بحران روحی میشود. سالها بعد خود جنیفر لوپز در این خصوص میگوید که احساس «مریضی و غریبی» داشت. به شکلی که از پذیرفتن درمان و حتی دارو نیز امتناع میکرد. لوپز در این خصوص ادامه داد: «مثل کسی بودم که... نمیخواهد حرکت کند، نمیخواهد حرف بزند، نمیخواهد هیچکاری انجام دهد». در سپتامبر ۲۰۰۲ جنیفر لوپز عطر زنانهای به نام گرو بای جیلو را راهی بازار میکند. اگرچه که پیشبینی شکست آن را کرده بودند، اما در بین مردم بسیار محبوب شده و تبدیل به یکی از پرفروشترین عطرهای آمریکا میشود.
آلبوم سوم جنیفر لوپز تحت عنوان این منم... خوب حالا در زمانی منتشر شد که وی وارد مرحله نامزدی با بن افلک شده بود و درواقع این آلبوم را به او تقدیم کرده است. فروش آلبوم در سرتاسر جهان بسیار بالا بود. این آلبوم که دارای آهنگهای عاشقانه بسیاری است، تنها در آمریکا حدود دو و نیم میلیون کپی از آن به فروش رسید. در دسامبر ۲۰۰۲ جنیفر لوپز در مقابل رالف فاینس در فیلم کمدی-رمانتیک خدمتکاری در منهتن به روی صحنه رفت. جنیفر در این فیلم نقش کاراکتر ماریسا را ایفا میکند، زنی که مادر است و برای کسب درآمد، در خانههای اشرافی محله منهتن مجبور به نظافت منازل است که در نهایت عاشق شخصی میشود. این فیلم با بودجه ۵۵ میلیون دلاری موفق به فروش ۱۵۵ میلیون دلاری شد. نیویورک تایمز داستان این فیلم را با آهنگ جنی از بلوک مقایسه کرده است. در اوت ۲۰۰۳ جنیفر به همراه نامزدش، افلک در فیلم جیلی به ایفای نقش میپردازند که فروش فیلم بسیار پایین و ناموفق بود. نظر منتقدین به آن منفی بوده و این فیلم را یکی از بدترین فیلمهای تاریخ میدانند. ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ (موفقیت بیشتر در سینما)
در مارس ۲۰۰۴ جنیفر لوپز نقش کوتاهی در فیلم دختر جرزی داشت که در این فیلم نیز افلک حضور داشت. شخصیتی که جنیفر نقش آن را بازی میکرد تنها ۱۵ دقیقه در فیلم بازی میکند و در هنگام وضعحمل از دنیا میرود. بودجه ساخت این فیلم ۳۵ میلیون دلار بود که موفق به فروش تنها ۳۶ میلیون دلار میشود و از نظر تجاری شکست میخورد. اما منتقدان به آن نظر مثبتی داشتد. در اکتبر همان سال وی در فیلم مایل هستید برقصیم؟ مقابل ریچارد گییر ظاهر میشود. این فیلم بر اساس یک فیلم ژاپنی، تحت همین نام که محصول سال ۱۹۹۶ بود ساخته شده است. در نهایت نیز نظر مثبت منتقدان را کسب میکند.
در سال ۲۰۰۴ و در حین یک بازدید مختصر از بیمارستان کودکان لس آنجلس (که خود جنیفر لوپز از حامیان آنجا است) با یک کودک سرطانی ۱۱ ساله به نام پیج پترسون دوست میشود. پترسون در یکی از مراسمهای مربوطه در بیمارستان که در آن به جنیفر لوپز جایزهای اهدا شد شرکت میکند ولی صبح روز بعد حالش رو به وخامت گذشته و در نوامبر ۲۰۰۴ از دنیا میرود. لوپز در این خصوص گفت که پترسون به او آموخت که فعالیتهای بشردوستانه چقدر مهم است. در همین راستا نیز چهارمین آلبومش، تولد دوباره را به وی اهدا کرده است. شبکه انبیسی در یکی از برنامههایش به این موضوع اشاره کرده و ادامه میدهد که بعد از «چاپلوسی» برای افلک با آلبوم این منم... خوب حالا، حال به شکل آگاهانهای مسائل عشقیاش را از توجهات دور نگاه میدارد. فیلم بعدی جنیفر لوپز، فیلم مادرشوهر هیولا است که در مقابل جین فوندا در آن بازی کرده. برای بازی در نقش چارلی در این فیلم، وی دستمزدی حدودی ۱۵ میلیون دلاری دریافت کرد. فیلم مادرشوهر هیولا با بودجه ۴۳ میلیون دلاریاش، موفق به فروش جهانی ۱۵۵ میلیون دلاری میشود، اما با این حال نظر منتقدین به فیلم منفی بود. در ماه اوت نیز فیلم بعدی جنیفر لوپز با نام یک زندگی ناتمام راهی سینماها شد. در این فیلم که بر اساس رمانی با همین نام ساخته شده، وی با بازیگرانی چون رابرت ردفورد و مورگان فریمن همبازی بود. یک زندگی ناتمام در عرصه تجاری حرفی برای گفتن نداشت و با فروش تنها ۱۸ میلیون دلاری در جهان، فیلمی ناموفق در باکسآفیس شد.
شهر مرزی فیلم دیگر جنیفر لوپز است که در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. در این فیلم، جنیفر لوپز علاوه بر بازیگری، تهیهکنندگی آن را نیز بر عهده دارد. همچنین وی شخصیت یک زن خبرنگار به نام لورن را بازی میکند که اصرار به اعزام به خط مقدم جبهه جنگ عراق را دارد تا از آنجا گزارش تهیه کند. این فیلم در اروپا به شکل محدود در سینماها منتشر شد که البته در نهایت این فیلم نیز از نظر تجاری چندان موفق نبود. در آثار بعدی وی میتوان به مجموعه تلویزیونی دنسلایف اشاره نمود که در خصوص زندگی هفت رقاص است که تلاش برای حرفهای شدن را دارند. این مجموعه از تلویزیون امتیوی پخش شد و خود جنیفر لوپز تهیهکننده و خالق آن بود. چندی بعد لوپز آلبوم پنجمش، آنطور که یک زن دل میبازد را منتشر کرد. این آلبوم موفق به بیشترین فروش در هفته اول در میان دیگر آلبومهای اسپانیایی شد و در عرصه فروش دیجیتال نیز رکوردی از خود برجای گذاشت. در همین ایام بود که جنیفر لوپز به همراه شوهرش، مارک آنتونی یک تور در آمریکای شمالی به راه میاندازند که در مجموع ۱۰ میلیون دلار از این تور کسب درآمد میکنند. یک دلار از هر بلیطی که به فروش رسید نیز صرف امور خیریه کودکان شد. در اکتبر ۲۰۰۷ ششمین آلبوم وی به نام شجاع منتشر شد که نتوانست فروش آلبومهای قبلی را داشته باشد و درواقع کمفروشترین آلبوم جنیفر لوپز شد. یک سریال کوتاه پنج قسمتی نیز به نام جنیفر لوپز تقدیم میکند: آنطور که یک زن دل میبازد از شبکه یونیویژن در میان ۳۰ اکتبر تا ۲۷ نوامبر سال ۲۰۰۷ پخش شد. این سریال کوتاه در خصوص آلبوم جنیفر لوپز که تحت همین عنوان بود، ساخته شده است.
۲۰۱۰تا ۲۰۱۲ (تورها)
در اوایل سال ۲۰۱۲ بود که تصمیم جنیفر لوپز در خصوص تغییر شرکت ضیط و انتشار آهنگهایش عمومی شد. وی میخواست آلبوم جدیدش، عشق؟ را با نام شرکت جدیدی منتشر کند و در این راستا دیلی نیوز نیویورک افشا کرد که تعدادی از آهنگهای این آلبوم جدید، ضبط شده در استودیوی قبلی است و قرار است این آهنگها نیز در آلبوم جدید قرار بگیرند. در آوریل همان سال بود که فیلم نقشه وارونه با بازی وی روانه سینماها میشود. بعد از خروج الن دیجنرس از برنامه امریکن آیدل بود که گفته شد صحبتها با جنیفر لوپز در خصوص حضورش در این برنامه در حال انجام است. در همین زمان نیز بود که قرار بود لوپز و همسرش آنتونی در ایکس فاکتور حضور پیدا کنند. در نهایت در ماه سپتامبر به شکل رسمی اعلام شد که دهمین فصل امریکن آیدل شاهد حضور جنیفر لوپز خواهد بود. امتیوی در این خصوص گفت که این معامله برای تمام کسانی که در آن دخیل بودند سودآور بود؛ این خبر درحالی بیان شد که شبکه سیانان در موردش نوشت که جنیفر لوپز برای احیای کارنامهٔ هنریاش تصمیم به شرکت در این برنامه گرفت. یک ماه بعد، در ماه اکتبر، وی چهاردهمین عطر خود را نیز منتشر کرد.
شرکت لورئال فرانسه اعلام میکند که جنیفر لوپز سفیر جهانی جدید و چهره برند آنها خواهد بود. تبلیغاتهای جنیفر لوپز برای محصولات این شرکت همراه بود با زمان انتشار آلوم جدیدش، عشق؟ و شرکت کردنش در برنامه امریکن آیدل. چندی بعد تکآهنگ روی صحنه از طرف وی منتشر میشود. این آهنگ در سرتاسر جهان تبدیل به یکی از آهنگهای پرفروش شده و یکی از پرفروشترین آهنگهای سال نام میگیرد که تقریباً پرفروشترین تکآهنگ جنیفر لوپز نیز میشود؛ اگرچه که آلبوم عشق؟ نیز توانست موفقیت تجاری خوبی کسب کند و بازگشت خوبی برای وی بشمار آید؛ تا پیش از این، بسیاری گمان میکردند که دوره خوانندگی لوپز به اتمام رسیده است. در ماه ژوئیه بود که عطر بعدی وی با نام لاو اند لایت را روانه بازار میکند. تنها در هنگام روزنمایی ان، ۵۱٫۰۰۰ شیشه از آن به فروش رفته و با مبلغ کسب شده حدود ۲٫۹ میلیون دلار، تبدیل به پرفروشترین عطر جنیفر لوپز میشود. دو ماه بعد نیز تولید پوشاک و لوازم تزئینی دیگری با نام جنیفر لوپز کالکشن شروع به فعالیت میکند؛ در کنار اینها، وی خط تولید جنیفر لوپز هوم کالکشن را نیز راهاندازی میکند که در زمینه تولید تختخواب، حوله و ساکدستی فعال است. در ادامه فعالیتهای تبلیغاتی، شرکت خودروسازی فیات ایتالیا طی قرارداری با لوپز، تبلیغات چند محصول خود همچون فیات ۵۰۰ را به لوپز میسپارد. اولیور فرانکواس، از مدیران بازاریابی شرکت کرایسلر در این خصوص گفت که «وی (لوپز) دقیقاً مناسب برند تبلیغ شده بود».
در ژانویه ۲۰۱۲ جنیفر لوپز با قرارداد ۲۰ میلیون دلاری، در فصل یازدهم امریکن آیدل مجدداً ظاهر میشود و سپس در برنامهٔ دیگری از شبکه یونیویژن بازی میکند. در ادامه بود که لوپز به همراه شوهرش آنتونی به ۲۱ کشور آمریکای لاتین سفر کرده تا استعدادهای مناسب را بیابند. در ۱۸ مه ۲۰۱۲ بود که جنیفر لوپز با بازی در فیلم وقتی حامله هستی باید منتظر چه چیزی باشی مجدداً به سینما بازگشت. در این فیلم وی با بازیگرانی چون کامرون دیاز، الیزابت بنکس، متیو موریسون و دنیس کواید همبازی بود. فیلم بر اساس رمانی با همین نام ساخته شده و جنیفر لوپز در نقش کاراکتری به نام هولی است که به همراه همسرش، کودکی را به فرزندی قبول میکنند. اگرچه که نظر منتقدین به فیلم مثبت نبود، اما در زمینه فروش توانست نسبتاً خوب ظاهر شود و فروشی ۸۴ میلیون دلاری داشته باشد. در اواخر ماه مه بود که عطر جدید جنیفر لوپز با نام گلوینگ بای جیلو روانه بازار شد که خود لوپز آن را «تحولی» برای عطر گلو با جیلو میداند.
در ۱۴ ژوئن بود که جنیفر لوپز مجموعه تورهایی برای اجراس کنسرتهایش در نقاط مختلف دنیا را اجرا میکند. در ۱۲ ژوئیه همان سال (۲۰۱۲) شرکت تیئولوژی، شرکت تجاری در زمینه تولید تیشرتهای لوکس، را راهاندازی مینماید. در ادامه فعالیتهای صداگذاری، جنیفر لوپز در صداگذاری انیمیشن عصر یخبندان: رانش قارهای (که چهارمین قسمت از انیمیشن عصر یخبندان بود) شرکت کرده و صدای شخصیت شیرا را اجرا میکند. این انیمیشن در هفته اول نمایشش موفق به فروش ۴۶ میلیون دلاری شد و در رتبه نخست باکسآفیس قرار گرفت. با بودجه ساخت ۹۵ میلیون دلاری، در نهایت این انیمیشن موفق به فروش ۸۷۷ میلیون دلاری در سرتاسر جهان میشود.
در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۲ آلبوم جدید جنیفر لوپز به نام دوباره برقص... ضربهها منتشر شد. این آلبوم توسط کمپانی اپیک ریکوردز منتشر شده بود و طبق قرارداد، آخرین همکاری مابین جنیفر لوپز و این شرکت بود. در همین دوره بود که جنیفر لوپز و مارک آنتونی در حال طی مراحل گرفتن طلاق بودند. دو آهنگ دوباره برقص و رفتن از اقبال بیشتری به نسبت سایر آهنگها برخوردار بودند و توانستند جزء اهنگهای پرفروش قرار گیرند. در ماه سپتامبر نیز شبکه نووتیوی نیز از قراردار همکاریاش با جنیفر لوپز خبر داد که قرار است در زمینه خلاقیت و تهیهکنندگی برنامهها با آنها همکاری نماید. همچنین بعد از توفان سندی بود که لوپز به سه مرکز خیریه شامل بیمارستان کودکان لسآنجلس، صلیب سرخ آمریکا و یک نهاد خیریه دیگر کمکهای مالی میکند. ۲۰۱۳ تا به امروز
در ژانویه ۲۰۱۳ بود که در مقابل جیسون استاتهام، جنیفر لوپز در فیلم پارکر به ایفای نقش پرداخت که در ان نقش کاراکتری به نام لزلی را بازی میکرد. نقشآفرینی وی در این فیلم توجه منتقدین را به خود جلب کرد به طوری که شیکاگو تریبون در این خصوص نوشت: «فرصتی برای دراماتیک، شاد، رمانتیک و ناراحت بودن. تماشاگران در تمام مدت توجهشان به او است». در مراسم جایزه گرمی بود که لباس وی مجدداً کانون توجهات شد. در این مراسم جنیفر لوپز با لباسی مشکی که پای سمت راستش تقریباً به شکل کامل از آن بیرون بود ظاهر شد. در ماه مه بود که وی را به سمت ارشد مسئول خلاقیت در شبکه نووتیوی منصوب میکنند. در ادامه فعالیتهای تجاریاش نیز شرکت ویوا موویل، که در زمینه فروش تلفنهای همراه مخصوص لاتینتبارها بود را راهاندازی میکند. در تمامی فعالیتهایی که انجام میداد، لوپز قصد نوعی قدرتبخشیدن به لاتینتبارها را داشت. خودش درا ین زمینه اینچنین میگوید: «ما در حال شناختن قدرت خودمان هستیم. ما داریم به این نتیجه میرسیم که در اینجا مهم هستیم. میدونید احتمالاً که ما فقط افراد پشت صحنه مشغول کار در آشپزخانه یا در حال لولهکشی نیستیم». در ادامه نیز در تلویزیون فعالیتهایش را در این زمینه گسترش داد. وی همچنین با حقوق گزارش شده حدود ۱۷ میلیون دلاری، مجدداً در امریکن آیدل، اینبار در فصل سیزدهم ظاهر شد.
بعد از نتایجی از که اجرای کنسرتهایش در تور جهانیش کسب کرد، آلبوم بعدی خود را به نام ایکیای (A.K.A) ضبط میکند که برگرفته شده از سفرهایش است. این آلبوم قرار است در سال ۲۰۱۴ توسط کپیتال رکوردز منتشر شود. در ابتدای سال ۲۰۱۴ نیز برای تبلیغ آلبوم جدیدش، دو آهنگ جدید به نامهای همان دختر و دختران را منتشر میکند. در ماه مارس بود که یکی از آهنگهای رسمی آلبوم جدیدش را به نام آی لو یا پاپی را منتشر میکند که در آن فرنچ مونتانا نیز حضور دارد. در ادامه و در ماه آوریل ۲۰۱۴ نیز آهنگ رسمی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ را که به همراه پیتبول و خواننده برزیلی، کلودیا لیت اجرا کرده بود، منتشر میکند. نام این آهنگ ما یکی هستیم (اوله اولاً) گذاشته شده.
چند فیلم قرار است در آینده روانه سینماها شود که جنیفر لوپز از بازیگران آنهاست. از جمله این فیلمها میتوان به پسر همسایه، لیلا و ایو و انیمیشن خانه اشاره نمپد که در این انیمیشن با دیگر ستارگان چون ریانا و استیو مارتین همکار است. جنیفر لوپز در عرصه تلویزیون نیز فعال خواهد بود. شبکه تلویزیونی انبیسی سفارش ساخت سریالی ۱۳ قسمتی را در ژانر درام داده که جنیفر لوپز در آن به بازیگری خواهد پرداخت و البته تهیهکنندگی ان را نیز بر عهده خواهد داشت. در این سریال که قرار است با نام سایههای آبی پخش شود، لوپز نقش نقش یک مادر را بازی میکند که در اداره پلیس مشغول به کار است و برای تحقیقات افبیآی به مأمور مخفی تغییر حالت میدهد. قرار است این سریال در ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ پخش شود. رایان سیکرست نیز از تهیهکنندگان این مجموعه خواهد بود. شایعه بیمه بدن
در سال ۱۹۹۹ نشریات انگلیسی و آمریکایی اعلام کردند که جنیفر اعضای مختلف بدن خود را در مجموع به ارزش یک میلیارد دلار بیمه کردهاست. این نشریات مبلغ بیمهٔ پستان او را ۲۰۰ میلیون دلار، پا و باسن را ۳۰۰ میلیون دلار و مو را ۵۰ میلیون دلار اعلام کردند. لوپز نیز در بیانیهای این گزارشها را خندهدار توصیف کرد.
روابط خصوصی
در مورد روابط خصوصی جنیفر لوپز با مردان، رسانهها تمرکز خاصی دارند. او تاکنون روابط نسبتاً گرمی با شان کامز، کریس جود، بن افلک و مارک آنتونی داشتهاست. در سال ۱۹۸۴ در سن ۱۵ سالگی (دوران دبیرستان) و هنگامی که کمکم داشت به یک ستاره تبدیل میشد، او با دیوید کروز روابط دوستانه داشت. در سال ۱۹۹۴ جنیفر لوپز پس از ۱۰ سال رابطه تنگاتنگ با دیوید کروز، به روابط دوستانهاش پایان داد. جنیفر لوپز در سال ۲۰۰۴ گفت:
دیوید کروز دوستی است که احتمالاً مرا بهتر از هر کس دیگری میشناسد.
اولین ازدواج لوپز با اوجانی نوآ در ۲۲ فوریه ۱۹۹۷ بود. لوپز نوآ را اولین بار هنگامی که نوآ به عنوان خدمتکار در رستورانی در میامی کار میکرد ملاقات کرد. این دو در ژانویه ۱۹۹۸ از هم طلاق گرفتند. بعداً لوپز نوآ را به عنوان مدیر رستورانش در آوریل ۲۰۰۲ استخدام کرد. اما نوآ در اکتبر همان سال اخراج شد. بعد از آن نوآ از جنیفر به دادگاه شکایت کرد اما این دو به طور محرمانه با هم سازش کردند. در آوریل ۲۰۰۶، لوپز از نوآ شکایت کرد تا مانع انتشار کتابی شود که نوآ در آن جزئیات ازدواج و زندگی خصوصی اش با جنیفر را نوشته بود.
لوپز حدود دو سال و نیم با خواننده هیپ-هاپ، شان کامز رابطه داشت. در ۲۷ دسامبر ۱۹۹۹، لوپز و کامز در نایت کلابی در منهتن بودند که بین همراهان کامز و گروهی دیگر درگیری پیش آمد و یک نفر شلیک کرد. لوپز و کامز با ماشین از آنجا دور شدند ولی توسط پلیس متوقف شدند و یک اسلحه روی صندلی ماشین آنها پیدا شد. کامز متهم به حمل اسلحه شد؛ در همین حال علاوه بر استرس پیش از محاکمه پیگیری موضوع توسط مطبوعات مشکل را دوچندان میکرد، و لوپز یک سال بعد به جریاناتش با کامز پایان داد، در طی یک دادخواست در ۲۰۰۸ وکیل مدافع گفت که لوپز در این پرونده هیچ نقشی نداشتهاست.
دومین ازدواج او با یکی از رقصندههایش به نام کریس جود بود. جنیفر اولین بار با جود هنگام فیلمبرداری موزیک ویدئو "Love Don't Cost a Thing" آشنا شد. این دو در ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۱ در خانهای در حومه لوس آنجلس ازدواج کردند. جنیفر و جود در ژوئن ۲۰۰۲ به رابطهشان پایان دادند و سرانجام با ورود بن افلک در ژانویه ۲۰۰۳ به طور رسمی از هم طلاق گرفتند.
رابطهٔ او با بن افلک بازیگر سرشناس هالیوودی مورد توجه رسانهها قرار گرفت به طوری که پاپارازیها این زوج را بنیفر مینامیدند. جنیفر خبر نامزدی اش با بن را در نوامبر ۲۰۰۲ اعلام کرد. بن افلک حلقهای ۱٫۲ میلیون دلاری به جنیفر داد. جنیفر در یک مصاحبه قول داد که به زودی با بن افلک ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد. این دو تاریخ ازدواجشان را ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۳ در سانتا باربارا اعلام کردند. اما چند ساعت قبل از برگزاری مراسم خبر به هم خوردن نامزدی جنیفر و بن منتشر شد و این مراسم به هم خورد. این دو سرانجام در ژانویه ۲۰۰۴ از هم جدا شدند. جنیفر و بن در چند فیلم در کنار هم بازی کردند از جمله: Gigli، Jersey Girl. بن در موزیک ویدئو جنیفر به نام "Jenny from the Block" نیز ظاهر شد.
کمتر از دو ماه بعد از جدایی جنیفر و بن، جنیفر با مارک آنتونی آشنا شد. البته جنیفر و مارک در دهه ۹۰دوستی کوتاهی داشتند (قبل از اینکه جنیفر ازدواج کند). این دو در اوایل ۲۰۰۴ آهنگی را برای فیلم "Shall We Dance?" که جنیفر در آن بازی کرده بود، با هم ضبط کردند. در اکتبر ۲۰۰۳، مارک آنتونی از دختر شایسته جهان، دایانارا تورس طلاق گرفت (برای دومین بار). آنها ۲ فرزند نیز داشتند. جنیفر و مارک در ژوئن ۲۰۰۴ در مراسم کاملاً خصوصی ازدواج کردند. دختر مارک آنتونی، آرایانا در آخر موزیک ویدئو "Get Right" به عنوان خواهر کوچکتر جنیفر ظاهر شد. در نوامبر ۲۰۰۷، هنگامی که جنیفر برای آخرین بار در تور "En Concierto" روی صحنه رفت اعلام کرد که باردار است. البته پدر جنیفر بعداً اصلاح کرد که جنیفر قرار است صاحب دوقلو شود؛ و جنیفر در ۲۲ فوریه ۲۰۰۸ صاحب یک دختر و یک پسر شد. لوپز با دریافت مبلغ ۶ میلیون دلار اجازه داد تا عکس او و دوقلوهایش در مجله پیپل چاپ شود. سرانجام در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۱ بعد از ۷سال زندگی مشترک، جنیفر و مارک آنتونی از هم جدا شدند. جنیفر لوپز از جدایی از مارک دوستی باپسری از رقصندههایش به کاسپر اسمارت را شروع کرده است. دوستان جنیفر دربارهٔ این پسر به او هشدار دادهاند. جنجالها
لوپز در جشن تولد قربانقلی بردیمحمدف رئیس جمهور وقت ترکمنستان به اجرای آهنگ پرداخت٬این رویداد اعتراض سازمانهای حقوق بشر جهانی را سبب شد.
پس از این اعتراضات جنیفر لوپز مجبور به عذرخواهی شد به طوریکه وکیل لوپز در ۹ تیر ۱۳۹۲بیانیهای را از قول لوپز منتشر کرد که لوپز به خاطر خواندن آواز در مراسم عذرخواهی کرده و گفته اگر از سوابق حقوقبشری ترکمنستان مطلع بود هرگز به این کنسرت پا نمیگذاشت. چندی بعد خود لوپز اعلام کرد که اگر از اتهامات وارده به این کشور مطلع بود هرگز در این کنسرت حاضر نمیشد.
افتتاحیه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل
جنیفر لوپز به همراه پیت بول و کلودیا لیت خواننده برزیلی در افتتاحیه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل ترانه ما یکی هستیم (اوله اولاً) را سرودند.
فیلمشناسی
سال
عنوان
نقش
توضیحات۱۹۸۶
دختر کوچک من
میرا
۱۹۹۳
Lost in the Wild
رسی رمرو
۱۹۹۵
خانواده من
ماریا
۱۹۹۵
قطار پول
گرس سانتیاگو
۱۹۹۶
جک
خانم مارکوئز
۱۹۹۷
خون و شراب
گابریلا
۱۹۹۷
سلنا
سلنا
۱۹۹۷
آناکوندا
تری فلورس
۱۹۹۷
دور برگردان
گرس مکنا
۱۹۹۸
خارج از دید
کارن سیسکو
۱۹۹۸
مورچهای به نام زی
آزتکا
صداپیشه
۲۰۰۰
سلول
کاترینه دن
۲۰۰۱
طراح مراسم ازدواج
ماری
۲۰۰۱
چشمفرشتهای
شارون
۲۰۰۲
کافی
اسلیم هیلر
۲۰۰۲
خدمتکاری در منهتن
ماریسا ونتورا
۲۰۰۳
جیلی
ریکی
۲۰۰۴
دختر جرسی
گرترود
۲۰۰۴
مایل هستید برقصیم؟
پالینا
۲۰۰۵
مادرشوهر هیولا
شارلوت
۲۰۰۵
یک زندگی ناتمام
جین
۲۰۰۶
شهر مرزی
لارن
۲۰۰۷
ال کانتانته
پاچی
۲۰۱۰
نقشه وارونه
زوء
۲۰۱۲
وقتی حامله هستی باید منتظر چه چیزی باشی
هالی
۲۰۱۲
عصر یخبندان: رانش قارهای
شیرا
صداپیشه
۲۰۱۳
پارکر
لزلی
۲۰۱۵
پسر همسایه
کلر پیترسون
۲۰۱۵
خانه
نقش مادر
۲۰۱۵
لیلا و ایوا
ایوا رافائل
آلبومها
- ۱۹۹۹ - آن د سیکس
- ۲۰۰۱ - جی. لو
- ۲۰۰۲ - این منم... خوب حالا
- ۲۰۰۵ - دوباره
- ۲۰۰۷ - آنطور که یک زن دل میبازد
- ۲۰۰۷ - شجاع
- ۲۰۱۱ - عشق؟
- ۲۰۱۲ - دوباره برقص - ضربات
- ۲۰۱۴ - ایکیای
k apoor
[img=589x1000]http://uupload.ir/files/k9wf_2_4.jpg[/img]
کارینا کاپور زاده ۲۱ سپتامبر سال ۱۹۸۰بازیگر زن بالیوود است. لقب اamin است.
پدر بزرگ او بزرگ مرد سینمای هند راج کاپور و پدر او راندهیر کاپور و مادرش بوبیتا کاپور و خواهرش کریشما کاپور میباشد. کرینا کاپور در سال ۲۰۱۲ با سیف علی خان ازدواج کرد و از آن پس از وی با نام کرینا کاپور خان نام برده میشود.
او در یک خانواده کاملاً سینمایی متولد شد و در واقع بازیگری در خون او بودهاست و او خواسته یا ناخواسته وارد عرصه سینما شد. اولین فیلم او (پناهنده) Refugee میباشد که در آن در کنار آبیشک بچن که آنهم اولین تجربه خود را کسب میکرد بازی کردهاست. به اعتقاد خیلیها زوج کاپورـ بچن میتوانست بسیار موفق باشد ولی اینگونه نشد( این فیلم سال ۲۰۰۰ پنجمین فیلم پرفروش سال شد) کرینا هرگز مایوس نشد و با پشتکار و استعداد ذاتی فراوان و با ارائه بازیهای قابل تحسین توانست خود را بخوبی در عرصه سینمای هند مطرح کند بطوریکه او در حال حاضر یکی از بهترین و پرطرفدارترین بازیگران بالیوود است و در مورد او همین بس که بعد از ایشوریا رای بیشترین دستمزد را در بین بازیگران زن دریافت میکند و حضور او در هر فیلمی میتواند ضامن موفقیت فیلم حداقل در گیشه باشد.
او در کنار ستاره جوان بالیوود هریتک روشن زوج هنری بسیار موفقی را تشکیل دادهاست اولین فیلم آنها (خاطرات) Yaadein نام دارد که در واقع زمینهای برای کارهای بعدی آنها شد.آنها در سه فیلم دیگر با نامهای (گاهی خوشی گاهی غم) Kabhi Khushi Kabhi Ghum ، (من دیوانه عشق هستم) Main Prem Ki Deewani Hoon و (با من دوست میشی) Mujhse Dosti Karoge در کنار هم قرار گرفتهاند.
از دیگر فیلمهای او میتوان به (غریبه) Ajnabee در کنار بابی دئول و آکشی کومار ، (زندگی فقط برای من است) Jeena Sirf Mere Liye در کنار توشار کاپور ، (آشوکا) Asoka در کنار شاهرخ خان ، (تلاش) 2012 Talaash در کنار عامر خان ، (یه چیزی میخواهم بگویم) Mujhe Kuch Kehna Hai در کنار توشار کاپور و (خوشی) Khushi در کنار فردین خان اشاره کرد.
از پرفروش ترین فیلم های که در آن حضور داشته میتوان به وقتی همدیگر را دیدیم محصول سال ۲۰۰۷ درکنار شاهد کاپور، فیلم کمدی سه احمق (۲۰۰۹) در کنار عامر خان ، آر ای وان Ra.One همراه شاهرخ خان و فیلم محافظ شخصی Bodyguard همراه سلمان خان یاد کرد.
او نیز ساکن بمبئی در هندوستان است.
او در یک فیلم هندی به نام عشق بیچاره همراه با آکشای کومار و سیلوستر استالونه نیز در سال ۲۰۰۹ به ایفای نقش پرداخت.دلیل حضور استالونه در این فیلم علاقه ی استالونه به سینمای بالیوود می باشد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.کارینا کاپور زاده ۲۱ سپتامبر سال ۱۹۸۰بازیگر زن بالیوود است. لقب اamin است.
پدر بزرگ او بزرگ مرد سینمای هند راج کاپور و پدر او راندهیر کاپور و مادرش بوبیتا کاپور و خواهرش کریشما کاپور میباشد. کرینا کاپور در سال ۲۰۱۲ با سیف علی خان ازدواج کرد و از آن پس از وی با نام کرینا کاپور خان نام برده میشود.
او در یک خانواده کاملاً سینمایی متولد شد و در واقع بازیگری در خون او بودهاست و او خواسته یا ناخواسته وارد عرصه سینما شد. اولین فیلم او (پناهنده) Refugee میباشد که در آن در کنار آبیشک بچن که آنهم اولین تجربه خود را کسب میکرد بازی کردهاست. به اعتقاد خیلیها زوج کاپورـ بچن میتوانست بسیار موفق باشد ولی اینگونه نشد( این فیلم سال ۲۰۰۰ پنجمین فیلم پرفروش سال شد) کرینا هرگز مایوس نشد و با پشتکار و استعداد ذاتی فراوان و با ارائه بازیهای قابل تحسین توانست خود را بخوبی در عرصه سینمای هند مطرح کند بطوریکه او در حال حاضر یکی از بهترین و پرطرفدارترین بازیگران بالیوود است و در مورد او همین بس که بعد از ایشوریا رای بیشترین دستمزد را در بین بازیگران زن دریافت میکند و حضور او در هر فیلمی میتواند ضامن موفقیت فیلم حداقل در گیشه باشد.
او در کنار ستاره جوان بالیوود هریتک روشن زوج هنری بسیار موفقی را تشکیل دادهاست اولین فیلم آنها (خاطرات) Yaadein نام دارد که در واقع زمینهای برای کارهای بعدی آنها شد.آنها در سه فیلم دیگر با نامهای (گاهی خوشی گاهی غم) Kabhi Khushi Kabhi Ghum ، (من دیوانه عشق هستم) Main Prem Ki Deewani Hoon و (با من دوست میشی) Mujhse Dosti Karoge در کنار هم قرار گرفتهاند.
از دیگر فیلمهای او میتوان به (غریبه) Ajnabee در کنار بابی دئول و آکشی کومار ، (زندگی فقط برای من است) Jeena Sirf Mere Liye در کنار توشار کاپور ، (آشوکا) Asoka در کنار شاهرخ خان ، (تلاش) 2012 Talaash در کنار عامر خان ، (یه چیزی میخواهم بگویم) Mujhe Kuch Kehna Hai در کنار توشار کاپور و (خوشی) Khushi در کنار فردین خان اشاره کرد.
از پرفروش ترین فیلم های که در آن حضور داشته میتوان به وقتی همدیگر را دیدیم محصول سال ۲۰۰۷ درکنار شاهد کاپور، فیلم کمدی سه احمق (۲۰۰۹) در کنار عامر خان ، آر ای وان Ra.One همراه شاهرخ خان و فیلم محافظ شخصی Bodyguard همراه سلمان خان یاد کرد.
او نیز ساکن بمبئی در هندوستان است.
او در یک فیلم هندی به نام عشق بیچاره همراه با آکشای کومار و سیلوستر استالونه نیز در سال ۲۰۰۹ به ایفای نقش پرداخت.دلیل حضور استالونه در این فیلم علاقه ی استالونه به سینمای بالیوود می باشد.
dariush e ghbali
تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:
در ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ ( ۴ فوریه ۱۹۵۱) در تهران (خیابان تخت جمشید) به دنیا آمد.
پدر: محمود اقبالی
مادر:-
برادر: –
خواهر:-
همسر: فیروزه (همسر دوم) – ژینوس (همسر سوم)
فرزندان: بیتا و میلاد
علائق شخصی:
به مولانا خیلی ارادت دارد.
دوران زندگی:
دوران کودکی او در کرج، کردستان و میانه گذشت، پدرش محمود اقبالی، از ملاکان آذربایجان (شهرستان میانه) بود. اولین بار در ۹ سالگی در جشنی در مدرسهاش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستانهایی همچون دبیرستان فارابی، دبیرستان کرج، دبیرستان رازی دبیرستانی در سنندج، و دبیرستان آزادگان تهران پارس گذراند و در مراسم هنری به اجرای برنامه های هنری میپرداخت.
در سال ۱۳۴۹ با حسن خیاط باشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی او به موسیقی حرفهای گشت.
اولین بار به صورت حرفهای در برنامهای به نام “شش و هشت” که توسط فرشید رمزی تهیه میشد در تلویزیون ملی ایران با خوانندگانی مثل کیوان، افشین، نلی، ماسیس و اونیک به صورت گروهی اجرا داشت. اما در اجرای زنده اولین بار در کاباره شکوفه نو در تهران و با یک ارکستر حرفهای آواز خواند.در سال۱۳۴۹ او با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی ترانه سرا و آهنگساز جوان درویش مصطفی جاویدان به شهرت رسید. اولین ترانه مستقل او ترانه نبسته پیمان از علی گزرسز (رها) با آهنگسازی خودش میباشد. در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگهای سیاسی مانند جنگل، بن بست، بوی خوب گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، زندانی شدهاست (در مصاحبهای سیاوش قمیشی آهنگ ساز گل بارون زده انجام دادهاند فرمودند به خاطر این آهنگ داریوش و سیاوش و جنتی عطایی به ساواک فراخوانده شدند و بعد ترانه گل بارون زده من گل سرخ نازنینم به گل یاس نازنینم تغییر یافت چون ساواک ادعا میکرد گل سرخ منظور خسرو گلسرخی میباشد و به خاطر خواندن این ترانه ها ۲ سال و ۲ ماه در زندان بود که ۶ ماه را در سلول انفرادی سپری کرد، سرانجام با تغییر بیت شعر مشکل رفع و هر سه عزیز ازاد شدند. وی در ترانه علی کنکوری از زندان به عنوان دانشگاه نام میبرد. همچنین دوران همکاری داریوش بابک بیات و ایرج جنتی عطایی به دوران طلایی پاپ معروف است. با وقوع انقلاب اسلامی ایران، داریوش نیز مانند اکثر خوانندگان پاپ ایرانی آن زمان، از کشور خارج شد.
او در اوج مشهوریتش در دو فیلم یاران (۱۳۵۳), ساخته محمد دلجو و امیرمجاهد با اجرای زیبای ترانه ی یاران با صدای زیبای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (١٣۵۶) به همراه فرزانه تائیدی و شهره و به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد, و در این فیلم دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم, مورد اجرا قرار داد. داریوش ترانه ی زندونی,که جزو ترانه های سیاسی او به شمار میآید, را برای فیلم گذر اکبر و زهره را برای فیلم رهایی خواند.
وی در طی سال هایی که بیرون از ایران بوده، همواره از پناهجویان ایرانی حمایت کردهاست و در تظاهراتهای حمایت از این افراد فعال بوده است و نیز با تشکیل بنیادهایی همچون آینه به حمایت از مبتلایان به اعتیاد برخاسته است. داریوش، در آلبوم دنیای این روزای من ترانهای به نام قیصر خواند که آن را به بهروز وثوقی بازیگر سینما تقدیم کرد.
در هنر عکاسی نیز صاحب سبک است بدون شک او پدیده ای در تاریخ موسیقی ایران میباشد. ترانه های او از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته. داریوش افسانه است. او یکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد. ترانه هایش در قلب مردم جای دارد…
حتی جهان عرب نیز با سبک غنی او آشناست و ترانه هایش را پذیرفته است، در فستیوال موسیقی، فیلم و رسانه های تصویری که در بحرین برگزار شد بعنوان نماینده سبک معاصر و منحصر بفرد موسیقی ایران این سبک را به جهان معرفی کرد و برنده بالاترین نشان صلح گشت. وی در مراسم اختتامیه این جشنواره ندای آزادی را بخصوص برای سرزمین مادری خود ایران، سرداد.
پاشیدن اسید روی داریوش هنرمند محبوب ایران
مدتی تیتر اصلی روزنامه ها و مجلات شده بود مریم زنی (از خانواده ای با شرایط مالی زیر صفر که به اجبار با شوهرش ازدواج کرد و ثمره ی زندگی اینها چند بچه و آخر جدایی )بود که در سیستان و بلوچستان زندگی میکرد.
ماجرا از زبان مریم: روزی یکی از اقوامش نوار کاست داریوش را به او داد او وقتی نوار رو گوش کرد شیفته و عاشق صدایی شد که میخوند “بوی گندوم ماله من هر چی که دارم ماله تو یه وجب خاک ماله من هرچی میکارم ماله تو” و برای این اهنگ گریه میکرد و دنبال خواننده این اهنگ گشت و وقتی فهمید این صدا برای داریوش است به تهران امد و دنبالش گشت و به کاباره ها میرفت تا داریوش رو پیدا کند تا روزی به مریم گفتند داریوش تو یکی از کاباره ها برنامه داره و مریم برای ان شب دسته گل یاسی گرفت و داریوش رو دید که داره میخونه و وقتی برنامه داریوش تموم شد رفت پشت سن و با چشمی پر از اشک به داریوش سلام گفت و دسته گل یاس رو به داریوش داد “گل یاس نازنینم میشکنم پژمرده میشم نزار اشکاتو ببنیم” و از اونجا با داریوش رابطه پیدا کرد تا اینکه پس از مدتها از داریوش خواست که با او ازدواج کند اما مریم هم شوهر داشت هم بچه، که داریوش به این علت مخالفت کرد و گفت من نمیخوام به شوهرت خیانت کنم . مریم منظور او رو بد فهمید و خیال کرد داریوش میگه برو از شوهرت طلاق بگیر و بچه هاتم بده دست اون بعد با تو ازدواج میکنم و مریم رفت. او هم طلاق گرفت و بعد از مدتی به داریوش گفت کاری که خواستی کردم و حالا با من ازدواج کن که اون از این کار مریم عصبی میشه و قبول نمیکنه و میگه من هیچوقت نگفتم که از شوهرت طلاق بگیر من اصلا قصد ازدواج با تو رو نداشتم و مریم هم تصمیم انتقام از داریوش رو گرفت.
داریوش در این باره چنین می گوید :یادمه روی صحنه بودم و داشتم ترانه ی نفرین نامه رو می خوندم که یک دفعه احساس کردم که صورتم گرم شده بعد که متوجه شدم دیدم زنی با یک لیوان آبجو خوری روی صورتم اسید پاشیده خوشبختانه در مجاورت با هوا خاصیت اسید کم شده و آسیب جدی بر من وارد نشد، نمی دونم این عشق بود، نفرت بود، چی بود که این زن رو مجبور به این کار کرد .
بعد از اسید پاشی مدتی در بیمارستان بستری شد. برای کاهش درد به وی مرفین داده میشد و تکرار این کار باعث شد تا وی گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شود. به گفته خود داریوش تا قبل از این ماجرا آشنایی وی با مواد مخدر اندک بوده است.
اما اصل ماجرا در سال ۱۳۷۴ در زندان اوین در گفتگویی با یک شخص نظامی که از جریان کودتای نوژه باقی مانده بودند از مریم (عامل اسید پاشی بر صورت داریوش)، به عنوان یکی از رهبران ماجرای کودتای نوژه یاد کرده اند . کودتای نوژه در سال ۱۳۵۹ اتفاق افتاد و اکثر کسانی که در آن ماجرا نقش داشتند اعدام شدند که یکی از اعدام شدگان مریم بود که با نام مستعار قمرالملوک فعالیت می کرده است.
زندگی شخصی:
جالب است بدانید داریوش سه بار ازدواج کرده اما به گفته خودش تنها یک بار عاشق شده و آن هم مربوط می شود به زمان جوانی او و پیش از انقلاب که دختر مورد علاقه اش در حادثه رانندگی از بین می رود و ترانه (شقایق) را در غم او می خواند و باز هم به گفته خودش هر بار که این ترانه را اجرا می کند با تمام وجود می خواند اما هیچ گاه نتوانسته مثل بار اول بخواند .
سالها به همراه همسر دومش (فیروزه ) و دخترش( بیتا ) در ایالت کالیفرنیا امریکا زندگی کرد.
در مورد ازدواج سوم اینکه ،اولین بار خانم ژینوس رادر سال ۱۹۹۸ در پاریس ملاقات کردند در سال ۲۰۰۳از ایشان تقاضای ازدواج کردند و صاحب فرزندی شدند که اسمش را” میلاد ” گذاشتند . گفته می شود از کودکی میکروفون دست می گیرد و با صدای کودکانه اش ترانه های پدر را زمزمه میکند ! شاید دنباله رو راه پدر باشد .
داریوش به همراه همسر سومش در فرانسه و در مدرن ترین منطقه پاریس زندگی میکند. اما تقریبا هر ماه برای دیدن دخترش (نزدمادرش فیروزه است) به لس آنجلس سفر کرده و شدت علاقه داریوش به بیتا (دخترش) بسیار زیاد است.
رتبه بندی و نظر سنجی جامع تاریخ هنر ایران در سال ۱۳۸۸
داریوش اقبالی پس از کمال الملک / ارد شرکا / مرتضی ممیز / ابوالحسن خان صدیقی / هوشنگ سیحون / مسعود کیمیای / مهدی اخوان ثالث / صادق هدایت / بهروز وثوقی / کاوه گلستان / حسن شماعی زاده / محمد رضا شجریان / یدالله کابلی خوانساری در ردیف ۱۴ برگزیدگان بزرگترین نظرسنجی جامع ، تاریخ هنر ایران قرار گرفته است در این نظر سنجی بیش از ۵۰۰۰ هزار نفر از عموم مردم ایران شرکت کرده اند و نتایج آن بشکل آنلاین بر صفحه هات اینترنتی قرار گرفته و بجز ۸ نفر از زُبده ترین وبلاگ نویسان کشور حداقل ۶۵ وبلاگ نویس دیگر بر کل انجام نظر سنجی و شمارش صحیح آرا نظارت کامل نموده اند.
اعتیاد و بنیاد آینه (سال ۲۰۰۰ سال، رویش داریوش)
داریوش کارش را ادامه داد تا اینکه از سال ۲۰۰۰ گفت سال ۲۰۰۰ سالی که همه از همهمه های یکی شدن به من شدن روی می آوردند . ترانه سال ۲۰۰۰ که در آن زمان برای مردم غیر باور و همه زیر لب می گفتند: داریوش از چه میگوید…؟ از سقوط، از فرار، از شکفتن فلز آری غیر باور بود در زمانی که اوج محبت بود از سال ۲۰۰۰ بگویی، آری به شب های پر از قصه رسیدیم به سال ۲۰۰۰ وقتی که سال میلادی داشت ورق می خورد، بودند کسانی که ترانه ۲۰۰۰ را زمزمه میکردند آن لحظه بر داریوش چه گذشت …؟ اما بر خلاف تصور سال۲۰۰۰میلادی برای داریوش شروعی دوباره بود، بهتر بگوییم تولدی دوباره داریوش در این سال توانست از دست اعتیاد خلاص شود، بیماری که چندین سال دامن گیر او بود.
ترانهٔ معجزه خاموش اشارهای به همین نقطهٔ عطف در زندگی اوست. اولین برنامه رسمی داریوش به نام آینه در رادیو AFN (میبدی) و در سال ۲۰۰۳ سایت بهبودی را که اولین وبگاه ایرانی برای کمک به معتادان و خانوادهها بود راهاندازی کرد و سپس با همکاری دو پزشک، بنیادی به نام آینه تأسیس کرد تا به یاری معتادان برود. گفته میشود از زمان تأسیس این بنیاد نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کردهاند. در “چت رومی” که درست شد، یعنی “بهبودی چت دات کام” ، اکثر طرفداران داریوش و بیماران از سراسر دنیا “وویس چت” با هم ارتباط دارند و با هم صحبت می کنند.
بعد از رادیو وی تصمیم به گسترش کار خود میگیرد و برنامه آینه را در تلویزیونهای ۲۴ ساعته ادامه میدهد وی همچنین در همایشها و کنفرانسهای متعدد ترک اعتیاد شرکت کرده است.
همکاری با عبدی یمینی
یکی از کارهای بزرگ و شاخصی که او در طی مدت همکاری با عبدی یمینی به انجام رساند بازسازی مجدد برخی از آهنگهای دههٔ ۵۰ بود که با صدای داریوش خوانده شده بود. آهنگهایی که اگر چه ملودیهای بسیار قوی و همچنین تنظیمهای خوبی برای سالهای دههٔ پنجاه به شمار میآمدند، ولی برای دهه های بعد کمی کهنه و غبارآلود به نظر میرسیدند. اما عبدی با تنظیم مجدد و گسترش ملودی بعضی از این آهنگها، کاری به مراتب شنیدنی تر از اصل آنها را عرضه کرد. ترانههایی مانند: رهگذار عمر، وطن پرندهٔ پر در خون، به من نگو دوست دارم، علی کنکوری، جنگل، بن بست، اجازه، خونه، شقایق، زندونی، پریا و… نمونههایی از این ترانههای بازسازی شده هستند که در آلبوم صحنه ۱ و ۲ ارائه شدهاند. در این زمینه برخی حتی اجراهایی که با تنظیم عبدی ضبط شدهاند را، به اجرای اُرجینال این آهنگها ترجیح میدهند.
افتخارات:
جایزه سیمون و رونالد رایت بابت حمایت از حقوق اقلیت سال ۲۰۰۵
نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانههای تصویری بحرین
جایزه بینالمللی شر به خاطر فعالیتهای پیوسته در ارتباط با اعتیاد و معضلات اجتماعی
آثار :
تکآهنگها
بوی خوب گندم، ترانه از شهیار قنبری، آهنگ از واروژان.
نبسته پیمان، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.
ای غم من، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.
میدونم یه روزی، ترانه از علی گزرسز، آهنگ از داریوش اقبالی.
یادمه اون قدیما، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.
لب دریا، ترانه از مریم حیدرزاده، آهنگ از رامین زمانی.
با من از ایران بگو: شعر اصلی از م سپند با همکاری علی گزرسز، آهنگ از بیژن قادری ،تنظیم احمد پژمان ،خوانندگان: داریوش، ستار، مرتضی، آصف، اندی، مولود ذهتاب، بهرام، مهرداد، داوود بهبودی و علی نظری
حیدر بابا از منظومه محمدحسین شهریار آهنگ داوود بهبودی.
نترسون، ترانه از ایرج جنتی عطایی، آهنگ از فرید زولاند.
خونبازی
سیصد گل سرخ، ترانه از محمد اصفهانی.
تابوی ایرانی، آهنگساز اسفندیار منفردزاده.
دیوار، به همراه فرامرز اصلانی ترانه از روزبه بمانی، آهنگ از فرزاد فتاحی.
اگه یه روز، به همراه فرامرز اصلانی، باز خوانی آهنگ اگه یه روز فرامرز اصلانی.
آزادی، دکلمه با صدای داریوش.
گناه بچهها چیه، با صدای داریوش ترانه از بابک صحرایی.
نه، با صدای داریوش ترانه از اسماعیل خویی.
فیلمشناسی
یاران : کارگردان فرزان دلجو
فریاد زیر آب: کارگردان سیروس الوند، فیلم فریاد زیر آب تنها فیلم داریوش است که در آن نقش اصلی دارد. داستان فیلم درباره ولگردی است که عاشق دختر پولداری میشود ولی بعدها متوجه میشود که او در واقع زنی روسپی است که با آدمهای پولدار کار میکند و سعی میکند او را از این منجلاب بیرون بکشد.
کنسرت ها
کارهای او شامل بیش از ۲۰۰ ترانه در ۲۵ آلبوم است.داریوش کنسرتهای بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان چون notably Wembley (لندن)،Carnegie Hall (نیویورک)، Kennedy Center (واشنگتن دی سی )، Koncertos (استکهلم )، Greek Theater (لس انجلس)و Universal Amphitheater (لس آنجلس)به اجراء درآورده است.
نقل قول و خاطرات:
پیام داریوش به بیماران مبتلا به اعتیاد
برای من مهم نیست که بگویند مصرف کننده است یا مصرف کننده نیست، اصلا برای من مهم نیست. آن بهبودی را من بدست آورده ام و دارم از آن لذت می برم و دوست دارم به مردمم هم، به کسانی که نیازمند هستند، پیام را برسانم. ولی خسته شده بودم، بیماری اعتیاد من را به یک بن بستی رسانده بود. انگیزه هایی که در زندگی ام در من بوجود آمد من را به گوشه زندانی انداخت، همیشه می گویم زندانی بدتر از زندان اوین. منزوی شدم و درواقع یک ورشکسته شده بودم.
آن موقع جرقه ای در ذهن من ایجاد شد که من نیاز دارم که تغییر بکنم، نیاز دارم کمک بگیرم. تا آن زمان من هزاران بار خواسته بودم که ترک کنم ولی نشده بود، به خاطر این که خودم می خواستم به جنگ این بیماری بروم. ولی به من یاد دادند که برای این که این بیماری را مهار کنی باید بیایی اعتراف کنی که کمک احتیاج داری. من به کسانی که قبلا بیمار بودند و مصرف کننده بودند و بهبودی پیدا کرده بودند رجوع کردم، رفتم در بین آنها. به قول معروف زمین بازی ام را یار بازی ام را و توپ بازی ام را عوض کردم، آمدم در بخشی که انسان های بهبودیافته بودند. در جمع آنها ماندم و کماکان هم هستم، به خاطر حفظ بهبودی ام. انگیزه های زندگی برایم زیاد بود ولی زیر خاکستر بود، نمی دیدم، فکر می کردم، حس می کردم، ولی لمسشان نمی کردم.
یکی از تفکرهایی که من داشتم این بود که من نباید معتاد بمیرم. معتاد مردن برای من به این معنی بود که اسم جالبی از خودم نمی گذارم، بچه هایم و خانواده ام هم حتی ممکن است از من رو برگردانند جامعه که به جای خودش. [می گفتند] معتاد بود مرد، آرتیست خوبی بود، خواننده خوبی بود. این برای من کافی نبود، این من را رنج می داد. نتیجتا فکر کردم شاید این بهبودی و اعتراف کردن یک جرقه ای در یک نفر دیگر ایجاد کند ببیند داریوش ترک کرده است و توانسته است ترک کند و راه ترک کردن را هم دارد در برنامه های آموزشی اش می گوید، چرا من ترک نکنم. این نوع پیام رسانی کار کرده است. پس داریوش ترک کرده است پس من هم می توانم ترک کنم. به خودم گفتم ببین من چه مصرف کننده ای بودم که طرف می گوید…
بنیاد آینه
بنیاد آینه، با هدف یاری رسانی به معتادان، بیشتر با کمک افرادی که خود زمانی معتاد بوده اند فعالیت می کند. این بنیاد به همت داریوش اقبالی، تاسیس شده است. این بنیاد یک پایگاه اینترنتی دارد که به بخش های مختلف تقسیم شده است. دراین پایگاه برنامه های رادیویی و تلویزیونی نیزتهیه و پخش می شود. علاوه بر این، بنیاد آینه سمینارهای مختلفی را نیز جهت پرداختن به مسائل اعتیاد، معتادان و خانواده های آنها برگزار می کند.
بشردوستی
داریوش عضو سازمان عفو بین الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناهجویان ایرانی، گروه های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تاسیس نمود.
آلبومها
- به من نگو دوستت دارم (۱۹۷۱)
- مسبب (۱۹۷۲)
- چشم من (۱۹۷۳)
- جنگل (۱۹۷۴)
- شقایق (۱۹۷۶)
- فریاد زیر آب (۱۹۷۷)
- سال ۲۰۰۰ (۱۹۷۸)
- سلام ای خاک خوب مهربانی (۱۹۸۰)
- ندیم (۱۹۸۲)
- پرنده مهاجر (۱۹۸۳)
- امروز (۱۹۸۴)
- نازنین (۱۹۸۶)
- خاموش نمیرید (۱۹۸۷)
- خاک خسته (۱۹۸۹)
- نون و پنیر و سبزی (۱۹۹۰)
- زندونی (۱۹۹۱)
- امان از (۱۹۹۲)
- سفره سین (۱۹۹۴)
- بچههای ایران (۱۹۹۴)
مفهوم ترانهها
داریوش با سبک صدایی خاص و استفاده از مضامینی همچون آزادی، صلح و عشق طرفداران خاص خود را داشته است و دارد. شعرهای ترانههایش از شاعرانی مانند مولوی، حافظ، احمد شاملو، نادر نادرپور، حسین منزوی و سیمین بهبهانی و ترانهسرایانی همچون اردلان سرفراز، شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی است. وی با آهنگسازان بنامی چون جلیل و فرید زلاند، بابک بیات، اسفندیار منفردزاده، واروژان، حسن شماعی زاده و بابک افشار همکاری داشته است. داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود. این موضوع سبب گشت تا ترانههای او در رابطه با عشق، صلح، آزادی و عدالت سروده شوند.
آهنگهای برتر
بر اساس نظر سنجی ای که با عنوان فهرست ۱۰۰ ترانه برتر ماندگار تاریخ موسیقی ایران توسط شبکه من و تو صورت گرفت ترانه دستای تو از داریوش در صدر ماندگارترین ترانههای ایرانی قرار گرفت. از جمله ماندگارترین آثار داریوش میتوان به ترانههای دستهای تو، شقایق، چشم من، دوباره می سازمت وطن، بچهها، بوی گندم، به من نگو دوست دارم، خونه، یاور همیشه مومن، شام مهتاب، فریاد زیر آب، جشن دلتنگی، ای عشق، نون و پنیر و سبزی، سال سقوط سال فرار، دنیای این روزای من و سراب رد پای تو اشاره کرد.
جوایز و افتخارات
- جایزه رون سیمونز رِو رونالد رایت، بابت حمایت از حقوق اقلیت سال ۲۰۰۵
- نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانههای تصویری بحرین
- جایزه بینالمللی شر، به خاطر فعالیتهای پیوسته در ارتباط با اعتیاد و معضلات اجتماعی