15-08-2017، 13:48
بعد از انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور برای دومین دوره ی پیاپی ، صحبت از مطالبات آزادی خواهانه و حقوق مدارانه ی مردم رفته رفته بالا گرفت و یکی از این خواسته ها نیز مساله حقوق زنان و البته کسب مجوز برای حضور آنان در ورزشگاه ها در کنار مردان بود. موضوعی که سالهاست یکی از دغدغه های فعالین سیاسی و اجتماعی کشور هم بوده اما نتیجه ای تا به امروز حاصل نشده است.
یکی از دلایل عدم موافقت عده ای با حضور خانم ها در استادیوم های ورزشی ، بروز رفتارهای وندالیستیک و پرخاشگرایانه ی تماشاگران حاضر در ورزشگاه بوده و معتقد اند که استفاده از الفاظ رکیک ، درگیری های فیزیکی یا حتی استعمال بیش از حد دخانیات به معنای نبود شرایط و جو مناسب برای حضور خانم ها محسوب میشود. خلاصه اش اینکه «رفتارها زیادی مردانه است!»
اما عده ای نیز در مقابل بر این عقیده اند که اتفاقا حضور بانوان میتواند بر کاهش نابهنجاری های موجود در ورزشگاه ها موثر باشد و مردان در کنار زنان مخصوصا اگر از اعضای خانواده اش باشند ، بیشتر رعایت میکنند. ضمن اینکه باز هم دلیل نمیشود که زنان تاوان رفتارهای پرخاشگرانه مردان را دهند و اگر قرار بر جریمه و محرومیت باشد ، باید آقایان را از تماشای مسابقات محروم کرد ، نه خانم ها!
به هر حال مناقشه بر سر حضور یا عدم حضور بانوان در ورزشگاه ها مخصوصا برای تماشای مسابقات فوتبال همچنان ادامه دارد و مسئولین نیز هر از چند گاهی به اظهار نظر در این باره و چند وعده ی تو خالی اکتفا میکنند و تاکنون عملی مشاهده نشده است. هنوز بعد از چندین دهه نمیدانیم که خانواده های خود را میان آن همه مرد پرخاشگر و آن فضای وندالیستیک رها کنیم یا باید تصمیم دیگری گرفته شود. هر چه باشد ، اکثر افرادی که در ورزشگاه ها حاضر میشوند ، از درآمدی نازل ، سطح تحصیلات پایین و سن کمی برخوردارند.
به اعتقاد بنده ، باید گام به گام پیش رفت و روند اصلاحات را آرام آرام در پیش گرفت. مطمئنا بعد از چند دهه جدایی زن و مرد ، آزادی دادن های یک شبه و بدون فرهنگ سازی لازم میتواند مشکل ساز شود. بنابراین لازم است که از هرگونه شتاب زدگی و نادیده گرفتن عواقب دوری کرد. همه ی ما میدانیم که تا همینجا هم به اندازه ی کافی انتظار کشیده ایم اما احساسی عمل کردن ، به هزار پیچ و خم تاریخی ختم میشود که ما را به هیچ جا نمیرساند.
بحث را با مثالی از کشور ترکیه آغاز میکنم. مردم ترکیه بسیار به فوتبال علاقه مند هستند و هواداران پرشور و دوآتشه ای هر هفته مسابقات در این کشور را از نزدیک تماشا میکنند و در بسیاری از مواقع نیز این هیجان و تعصب منجر به بروز نابهنجاری های زیادی شده است. از آنجایی که تقریبا همه این پرخاشگری ها از سوی مردان صورت میگرفت ، برای یک مسابقه تصمیم گرفته شد که مردان را از حضور در ورزشگاه محروم کنند و تنها کودکان و زنان قادر به تماشای بازی ها از نزدیک باشند. برای مسابقه ی بعدی حدود ۴۵ هزار تماشاگر زن راهی ورزشگاه شدند و بدون کوچکترین اتفاق ناخوشایندی به تشویق تیم محبوب خود پرداختند.
میتوان از این روش در ایران نیز استفاده کرد ، یعنی برای تعدادی از مسابقات در طول سال از حضور آقایان جلوگیری شود و تنها به خانم ها و کودکان مجوز خرید بلیط و تماشای مسابقات داده شود. این روند برای دو یا سه سال ادامه یابد تا قبح حضور بانوان در استادیوم ها شکسته شود و نیمی از جمعیت کشور از یکی از ابتدایی ترین حقوق خود بهره مند گردد. حداقل برای شروع این کار مناسبی است.
بعد از یک یا دو سال میتوانیم مانند اتفاقی که چند سالی است در سالن های والیبال رخ داده است ، حضور مردان و زنان را به صورت همزمان در کنار زمین تجربه کنیم ، منتها در جایگاه های متفاوت ورزشگاه تا کمی از هم فاصله داشته باشند و نگرانی ای بابت هیچگونه نابهنجاری ای نداشته باشیم. این روند هم اگر بدون مشکل طی شد ، میتوانیم مدعی آمادگی نشاندن زن و مرد در کنار یکدیگر بدون هیچ نگرانی ای باشیم.
در ازای هر بار مشاهده ی رفتارهای غیرقانونی و هولیگانیستی که بیانگر عدم آگاهی افراد از نحوه ی برخورد با شرایط جدید باشد ، میتوان شرایط را برای مدتی به حالت سابق بازگرداند تا بازدارندگی لازم صورت گیرد و رفته رفته مردم را برای پذیرش خرده فرهنگ های جدید آماده کنیم.
نهایتا روزی خواهد رسید که زن و مرد ، فارغ از هر گونه نگاه جنسیتی و تنها با هدف لذت بردن از تماشای مسابقات ورزشی راهی ورزشگاه هایی شوند که امروزه بسیاری از پدرها و مادرها از حضور فرزندشان در چنین فضایی میترسند و دوری میکنند.
ممکن است این روند پنج سال ، ده سال یا حتی بیشتر زمان ببرد اما قطعا نتایج بهتری نسبت به هر اقدام احساسی و ناگهانی خواهد داشت ، نتایج مثبتی که یقینا از پایداری بیشتری نیز برخوردار خواهند بود. به قول معروف: «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رَوَد ...»
احسان هاشمی
یکی از دلایل عدم موافقت عده ای با حضور خانم ها در استادیوم های ورزشی ، بروز رفتارهای وندالیستیک و پرخاشگرایانه ی تماشاگران حاضر در ورزشگاه بوده و معتقد اند که استفاده از الفاظ رکیک ، درگیری های فیزیکی یا حتی استعمال بیش از حد دخانیات به معنای نبود شرایط و جو مناسب برای حضور خانم ها محسوب میشود. خلاصه اش اینکه «رفتارها زیادی مردانه است!»
اما عده ای نیز در مقابل بر این عقیده اند که اتفاقا حضور بانوان میتواند بر کاهش نابهنجاری های موجود در ورزشگاه ها موثر باشد و مردان در کنار زنان مخصوصا اگر از اعضای خانواده اش باشند ، بیشتر رعایت میکنند. ضمن اینکه باز هم دلیل نمیشود که زنان تاوان رفتارهای پرخاشگرانه مردان را دهند و اگر قرار بر جریمه و محرومیت باشد ، باید آقایان را از تماشای مسابقات محروم کرد ، نه خانم ها!
به هر حال مناقشه بر سر حضور یا عدم حضور بانوان در ورزشگاه ها مخصوصا برای تماشای مسابقات فوتبال همچنان ادامه دارد و مسئولین نیز هر از چند گاهی به اظهار نظر در این باره و چند وعده ی تو خالی اکتفا میکنند و تاکنون عملی مشاهده نشده است. هنوز بعد از چندین دهه نمیدانیم که خانواده های خود را میان آن همه مرد پرخاشگر و آن فضای وندالیستیک رها کنیم یا باید تصمیم دیگری گرفته شود. هر چه باشد ، اکثر افرادی که در ورزشگاه ها حاضر میشوند ، از درآمدی نازل ، سطح تحصیلات پایین و سن کمی برخوردارند.
به اعتقاد بنده ، باید گام به گام پیش رفت و روند اصلاحات را آرام آرام در پیش گرفت. مطمئنا بعد از چند دهه جدایی زن و مرد ، آزادی دادن های یک شبه و بدون فرهنگ سازی لازم میتواند مشکل ساز شود. بنابراین لازم است که از هرگونه شتاب زدگی و نادیده گرفتن عواقب دوری کرد. همه ی ما میدانیم که تا همینجا هم به اندازه ی کافی انتظار کشیده ایم اما احساسی عمل کردن ، به هزار پیچ و خم تاریخی ختم میشود که ما را به هیچ جا نمیرساند.
بحث را با مثالی از کشور ترکیه آغاز میکنم. مردم ترکیه بسیار به فوتبال علاقه مند هستند و هواداران پرشور و دوآتشه ای هر هفته مسابقات در این کشور را از نزدیک تماشا میکنند و در بسیاری از مواقع نیز این هیجان و تعصب منجر به بروز نابهنجاری های زیادی شده است. از آنجایی که تقریبا همه این پرخاشگری ها از سوی مردان صورت میگرفت ، برای یک مسابقه تصمیم گرفته شد که مردان را از حضور در ورزشگاه محروم کنند و تنها کودکان و زنان قادر به تماشای بازی ها از نزدیک باشند. برای مسابقه ی بعدی حدود ۴۵ هزار تماشاگر زن راهی ورزشگاه شدند و بدون کوچکترین اتفاق ناخوشایندی به تشویق تیم محبوب خود پرداختند.
میتوان از این روش در ایران نیز استفاده کرد ، یعنی برای تعدادی از مسابقات در طول سال از حضور آقایان جلوگیری شود و تنها به خانم ها و کودکان مجوز خرید بلیط و تماشای مسابقات داده شود. این روند برای دو یا سه سال ادامه یابد تا قبح حضور بانوان در استادیوم ها شکسته شود و نیمی از جمعیت کشور از یکی از ابتدایی ترین حقوق خود بهره مند گردد. حداقل برای شروع این کار مناسبی است.
بعد از یک یا دو سال میتوانیم مانند اتفاقی که چند سالی است در سالن های والیبال رخ داده است ، حضور مردان و زنان را به صورت همزمان در کنار زمین تجربه کنیم ، منتها در جایگاه های متفاوت ورزشگاه تا کمی از هم فاصله داشته باشند و نگرانی ای بابت هیچگونه نابهنجاری ای نداشته باشیم. این روند هم اگر بدون مشکل طی شد ، میتوانیم مدعی آمادگی نشاندن زن و مرد در کنار یکدیگر بدون هیچ نگرانی ای باشیم.
در ازای هر بار مشاهده ی رفتارهای غیرقانونی و هولیگانیستی که بیانگر عدم آگاهی افراد از نحوه ی برخورد با شرایط جدید باشد ، میتوان شرایط را برای مدتی به حالت سابق بازگرداند تا بازدارندگی لازم صورت گیرد و رفته رفته مردم را برای پذیرش خرده فرهنگ های جدید آماده کنیم.
نهایتا روزی خواهد رسید که زن و مرد ، فارغ از هر گونه نگاه جنسیتی و تنها با هدف لذت بردن از تماشای مسابقات ورزشی راهی ورزشگاه هایی شوند که امروزه بسیاری از پدرها و مادرها از حضور فرزندشان در چنین فضایی میترسند و دوری میکنند.
ممکن است این روند پنج سال ، ده سال یا حتی بیشتر زمان ببرد اما قطعا نتایج بهتری نسبت به هر اقدام احساسی و ناگهانی خواهد داشت ، نتایج مثبتی که یقینا از پایداری بیشتری نیز برخوردار خواهند بود. به قول معروف: «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رَوَد ...»
احسان هاشمی