ارسالها: 925
موضوعها: 307
تاریخ عضویت: May 2015
سپاس ها 2594
سپاس شده 2285 بار در 1156 ارسال
حالت من: هیچ کدام
خدایــــــــــــــــــــ♥ـــــــــــــــــــــــا . . .
وقتی همه چيز را به تو مي سپارم ،
نورِ بي كرانِ تو در من جريان مي یابد ؛
و دعايم به بهترين شيوه ی ممكن متجلی می شود . . .
پس هم اكنون خود را در آغوش تو رها مي كنم ،
تا تمام آشفتگی ها و سردرگمي هايم ،
در حضور امن و گرمِ تو ،
به آرامی ذوب شوند و از ميان بروند . . .
زمانی که زمین میخوریم و شکست میخوریم مهم نیست، مهم این است که دوباره بلند شویم و از جایمان برخیزیم.
ارسالها: 1,188
موضوعها: 109
تاریخ عضویت: Jun 2016
سپاس ها 13049
سپاس شده 9879 بار در 4380 ارسال
حالت من: هیچ کدام
ازخداپرسیدم خدایا چه چیزی تورا ناراخت میکند خداوند فرمود هر وقت بنده ای با من سخن میگوید چنان به حرفهای او گوش میدهم که گویی به جز او بنده ای ندارم ولی او چنان سخن میگوید انگار من خدای همه هستم الا او.
ارسالها: 1,731
موضوعها: 190
تاریخ عضویت: Sep 2012
سپاس ها 1668
سپاس شده 4053 بار در 1245 ارسال
حالت من: هیچ کدام
روزی کسی از خدا یک گل و یک پروانه خواست...!
خداوند ب او یک کرم و یک کاکتوس داد!
او با خود گفت:حتما خدا منو دوست نداره و کاکتوس و کرم را دور انداخت!!
غافل از اینکه کاکتوس ها گل های زیبا می شوند و کرم ها پروانه...
به خذا اعتماد کن...! : )
هزار بار پ.خ داده برو موهاتو کوتاه کن گفتم نمیکنم!
میلیون بار گفته برو موهاتو کوتاه کن گفتم کوتاه نمیکنم!
حالا رفتم آرایشگاه ؛ شخمی ترین مدل مو رو ورداشته داره میزنه!
من... (به دلیل وجود کلمات نامناسب امکان پخش نیست)...!
ملت به مو نیاز نععععععرن!!!
ارسالها: 1,731
موضوعها: 190
تاریخ عضویت: Sep 2012
سپاس ها 1668
سپاس شده 4053 بار در 1245 ارسال
حالت من: هیچ کدام
زیباست از تو نوشتن,از تو گفتن
وقتی ماه حسود بر لب پنجره،
هرشب مرا نگاه میکند و من
بی اعتنا به تو فکر میکنم!
هزار بار پ.خ داده برو موهاتو کوتاه کن گفتم نمیکنم!
میلیون بار گفته برو موهاتو کوتاه کن گفتم کوتاه نمیکنم!
حالا رفتم آرایشگاه ؛ شخمی ترین مدل مو رو ورداشته داره میزنه!
من... (به دلیل وجود کلمات نامناسب امکان پخش نیست)...!
ملت به مو نیاز نععععععرن!!!
ارسالها: 918
موضوعها: 92
تاریخ عضویت: Jul 2016
سپاس ها 7891
سپاس شده 3459 بار در 1401 ارسال
حالت من: هیچ کدام
PHOTOKADE.COM
خدای من نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم
در هیاهوی بازار …
در خستگی هنگام نماز !
در وسوسه های نفس ام …
نمیدانم
اما، گاهی تو را گم میکنم
مثل کودکی که در بازار دستان مهربان مادرش را رها کرده به تماشای عروسکی مشغول است
بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند
به کودکی ام بنگر…
هرچند خودم تو را گم میکنم
اما
تو پیدایم کن …