پروفسور حسین باهر شما را برای بخشیدن و طلب بخشش راهنمایی میکند
کدام گروههاي خوني بخشندهترند، مردم کدام شهر ايران بيش از بقيه از خودگذشتگي دارند،
زنها بخشندهترند يا مردها؟ پروفسور باهر به سؤالات ايدهآل پاسخ ميدهد
بخشش یعنی چه؟
2 نوع بخشش داریم؛ نوع اول این است که انسان از حقی که دارد میگذرد و فراموش میکند، یعنی اگر کسی به ما بدهکار باشد و پولمان را ندهد و باز برای گرفتن پول بیاید باز هم ما به او پول خواهیم داد اما نوع دوم اینکه از حقی که دارد میگذرد اما فراموش نمیکند، به عنوان مثال کسی به ما بدهکار است و بدهی خود را نمیدهد ما از او میگذریم و او را میبخشیم اما دفعه بعد که بیاید پولی به او نخواهیم داد.
آقایان رحیم هستند و خانمها رحمان
معمولا میگویند آقایان رحیم هستند و خانمها رحمان، به عنوان مثال مادر رحمان است و پدر رحیم. پدر نمیتواند عبور صددرصدی داشته باشد یعنی ممکن است حتی فرزند خودش را نبخشد اما مادر اینطور نیست ممکن است به ظاهر ناله و نفرینی هم بکند اما در اصل فرزند خود را میبخشد و فراموش میکند. بخشش وعفو به طور کلی یعنی از حقی که داریم صرفنظر کنیم به طور کلی یا به صورت موقت. مسائل مختلفی ممکن است در این زمینه پیش بیاید، بهعنوان مثال بعضی گروههای خونی میتوانند بخشنده باشند و گروهی دیگر هرگز نمیتوانند ببخشند.
به گروه خونیات بخشش میخورد؟
گروه خونی o به طور ذاتی بخشنده هستند و بخشیدن در وجود آنها دیکته شده است اما گروه خونی AB نمیتواند ببخشد. بخشندهترین گروه خونی همان O است همانطور که میدانید دهنده عمومی است و گیرنده منحصر است و در مقابلش گروه AB که فقط از گروه خودش میگیرد و فقط به گروه خودش میدهد. در حرف خیلی ساده میتوان گفت لذتی که در عفو و بخشش است در قصاص نیست اما در عمل خیلی سخت است اینگونه رفتار کردن. اینها همه ذاتی است، بعضی افراد ذاتی بخشنده دارد و برخی دیگر ندارند. مثل من که گروه B هستم میبخشم اما در پرونده آن شخص میماند در ظاهر میبخشم اما نمیتوانم فراموش کنم.
بخشش، یک انتخاب است
در یک تحقیقی که داریم و بین تقریبا هزار نفر این تحقیقات را ادامه دادیم در مورد مهریه و دادن و گرفتن آن بخشندهها اصلا برایشان مهم نیست چون میدانند در نهایت میبخشند اما غیر بخشندهها بسیار با حساب و کتاب این کار را انجام میدهند مگر اینکه شرایط محیطی طرف را وادار به محافظهکاري بکند. تقریبا حدود 5 درصد میتواند آموزش و پرورش، خانواده، نوع تربیت و عوامل محیطی روی این نوع رفتار اثر بگذارد و آن را تغییر دهد. در نهایت به انتخابهای ما بر میگردد، این خود ما هستیم که انتخاب میکنیم ببخشیم یا نه.
بخشندگی نسل به نسل نهادینه میشود
در طول زمان وقتی اکتسابات روی انسان تاثیر میگذارد، ممکن است نسلهای بعدی از نژاد خود چیزهایی را به ارث ببرند که بخشندگی هم میتواند جزئی از آن باشد که حتی این تغییرات میتواند روی گروههای خونی غیر بخشنده هم باشد و اگر این رفتارها در خانواده ادامه پیدا کند افراد بعد از چند نسل مثل هم میشوند. اگر همین حالا ما تصمیم بگیریم که دیگر دروغ نگوییم تقریبا 2 نسل طول میکشد تا این امر نهادینه شود، پس نتیجه میگیریم در بخشش عواملی مثل جنسیت، گروه خونی و... دخیل است. حالا تمام این بخشبندیها به بخشهای کوچکتری تقسیم میشود.
با کلاسترها بخشندهترند
این بخشبندی کردن بخشنده بودن یا نبودن به نقاط مختلف کشور هم بازمیگردد. به عنوان مثال مردم حاشیه دریا بخشندهتر از مردم کویر هستند، این همان درصد کمی است که در مورد عوامل محیطی صحبت کردیم. اگر مشکلی در شمال تهران پیش بیاید به احتمال قوی با چند بگو مگو به پایان میرسد اما همان مشکل در جنوب تهران به احتمال قوی متاسفانه با یک جدال شدید و حتی چاقوکشی به پایان میرسد، همینطور بین انسانهای فرهیخته و معمولی اصولا انسانهای فرهیخته راحتتر مشکلات خود را حل میکنند.
کجا ببخشیم و کجا نبخشیم؟
در قرآن آمده است در قصاص زندگی است اگر خرد داشته باشی. آمنه کسی را که به صورتش اسید پاشید بخشید اما بعد از آن پسر قولهایی که در مورد کمک به آمنه داده بود را انجام نداد و آمنه از بخشش خود پشیمان شد و جامعه هم جراحت روحی پیدا کرد. ما در هر مسئلهای با 2 وجه مواجه میشویم؛ یکی شخصی و دیگری عمومی. جرمها هم وجه شخصی دارند و هم عمومی، اگر یک نفر فرد دیگری را کشت یک بخش داستان صاحب خون است که میتواند ببخشد و بخش دیگر دادستان به عنوان نماینده کل که باید بسنجد که این عمل در جامعه چه اثری گذاشته است و اگر آمنه بخشید دادستان نباید میبخشید یعنی فقط صرف اینکه شخص ببخشد، کافی نیست. اینجا میتوانیم از تئوری دیگری حرف بزنیم به نام «روح گروه»؛ شما ممکن است بتوانید روح شخصیات را کنترل کنی اما روح گروه دست شما نسیت
کدام گروههاي خوني بخشندهترند، مردم کدام شهر ايران بيش از بقيه از خودگذشتگي دارند،
زنها بخشندهترند يا مردها؟ پروفسور باهر به سؤالات ايدهآل پاسخ ميدهد
بخشش یعنی چه؟
2 نوع بخشش داریم؛ نوع اول این است که انسان از حقی که دارد میگذرد و فراموش میکند، یعنی اگر کسی به ما بدهکار باشد و پولمان را ندهد و باز برای گرفتن پول بیاید باز هم ما به او پول خواهیم داد اما نوع دوم اینکه از حقی که دارد میگذرد اما فراموش نمیکند، به عنوان مثال کسی به ما بدهکار است و بدهی خود را نمیدهد ما از او میگذریم و او را میبخشیم اما دفعه بعد که بیاید پولی به او نخواهیم داد.
آقایان رحیم هستند و خانمها رحمان
معمولا میگویند آقایان رحیم هستند و خانمها رحمان، به عنوان مثال مادر رحمان است و پدر رحیم. پدر نمیتواند عبور صددرصدی داشته باشد یعنی ممکن است حتی فرزند خودش را نبخشد اما مادر اینطور نیست ممکن است به ظاهر ناله و نفرینی هم بکند اما در اصل فرزند خود را میبخشد و فراموش میکند. بخشش وعفو به طور کلی یعنی از حقی که داریم صرفنظر کنیم به طور کلی یا به صورت موقت. مسائل مختلفی ممکن است در این زمینه پیش بیاید، بهعنوان مثال بعضی گروههای خونی میتوانند بخشنده باشند و گروهی دیگر هرگز نمیتوانند ببخشند.
به گروه خونیات بخشش میخورد؟
گروه خونی o به طور ذاتی بخشنده هستند و بخشیدن در وجود آنها دیکته شده است اما گروه خونی AB نمیتواند ببخشد. بخشندهترین گروه خونی همان O است همانطور که میدانید دهنده عمومی است و گیرنده منحصر است و در مقابلش گروه AB که فقط از گروه خودش میگیرد و فقط به گروه خودش میدهد. در حرف خیلی ساده میتوان گفت لذتی که در عفو و بخشش است در قصاص نیست اما در عمل خیلی سخت است اینگونه رفتار کردن. اینها همه ذاتی است، بعضی افراد ذاتی بخشنده دارد و برخی دیگر ندارند. مثل من که گروه B هستم میبخشم اما در پرونده آن شخص میماند در ظاهر میبخشم اما نمیتوانم فراموش کنم.
بخشش، یک انتخاب است
در یک تحقیقی که داریم و بین تقریبا هزار نفر این تحقیقات را ادامه دادیم در مورد مهریه و دادن و گرفتن آن بخشندهها اصلا برایشان مهم نیست چون میدانند در نهایت میبخشند اما غیر بخشندهها بسیار با حساب و کتاب این کار را انجام میدهند مگر اینکه شرایط محیطی طرف را وادار به محافظهکاري بکند. تقریبا حدود 5 درصد میتواند آموزش و پرورش، خانواده، نوع تربیت و عوامل محیطی روی این نوع رفتار اثر بگذارد و آن را تغییر دهد. در نهایت به انتخابهای ما بر میگردد، این خود ما هستیم که انتخاب میکنیم ببخشیم یا نه.
بخشندگی نسل به نسل نهادینه میشود
در طول زمان وقتی اکتسابات روی انسان تاثیر میگذارد، ممکن است نسلهای بعدی از نژاد خود چیزهایی را به ارث ببرند که بخشندگی هم میتواند جزئی از آن باشد که حتی این تغییرات میتواند روی گروههای خونی غیر بخشنده هم باشد و اگر این رفتارها در خانواده ادامه پیدا کند افراد بعد از چند نسل مثل هم میشوند. اگر همین حالا ما تصمیم بگیریم که دیگر دروغ نگوییم تقریبا 2 نسل طول میکشد تا این امر نهادینه شود، پس نتیجه میگیریم در بخشش عواملی مثل جنسیت، گروه خونی و... دخیل است. حالا تمام این بخشبندیها به بخشهای کوچکتری تقسیم میشود.
با کلاسترها بخشندهترند
این بخشبندی کردن بخشنده بودن یا نبودن به نقاط مختلف کشور هم بازمیگردد. به عنوان مثال مردم حاشیه دریا بخشندهتر از مردم کویر هستند، این همان درصد کمی است که در مورد عوامل محیطی صحبت کردیم. اگر مشکلی در شمال تهران پیش بیاید به احتمال قوی با چند بگو مگو به پایان میرسد اما همان مشکل در جنوب تهران به احتمال قوی متاسفانه با یک جدال شدید و حتی چاقوکشی به پایان میرسد، همینطور بین انسانهای فرهیخته و معمولی اصولا انسانهای فرهیخته راحتتر مشکلات خود را حل میکنند.
کجا ببخشیم و کجا نبخشیم؟
در قرآن آمده است در قصاص زندگی است اگر خرد داشته باشی. آمنه کسی را که به صورتش اسید پاشید بخشید اما بعد از آن پسر قولهایی که در مورد کمک به آمنه داده بود را انجام نداد و آمنه از بخشش خود پشیمان شد و جامعه هم جراحت روحی پیدا کرد. ما در هر مسئلهای با 2 وجه مواجه میشویم؛ یکی شخصی و دیگری عمومی. جرمها هم وجه شخصی دارند و هم عمومی، اگر یک نفر فرد دیگری را کشت یک بخش داستان صاحب خون است که میتواند ببخشد و بخش دیگر دادستان به عنوان نماینده کل که باید بسنجد که این عمل در جامعه چه اثری گذاشته است و اگر آمنه بخشید دادستان نباید میبخشید یعنی فقط صرف اینکه شخص ببخشد، کافی نیست. اینجا میتوانیم از تئوری دیگری حرف بزنیم به نام «روح گروه»؛ شما ممکن است بتوانید روح شخصیات را کنترل کنی اما روح گروه دست شما نسیت