امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نیستی...هستم؟

#1
نیستی...هستم؟ 1
سمبوسه ی داغ کنار خیابان
سس قرمزِ بیرون زده از گوشه ی لب هایش
نگاه
نکاه
_لبم سُسی شده؟
_اره
_پاکش کن برام
_بیار جلو لبتو
_نه...با دستمال نه...سم بوسه! میفهمی؟..سم بوسه!
بوسه ی گرم در پیاده رو سرد
صدای مامور
بی توجهی ما
نزدیک آمدن مامور
نگاه زیر چشمی به مامور اما ناتوان از جدا شدن
جدامان کرد
به زور
_سوار شید باید بریم کلانتری
با لهجه حرف میزد
خندید
از خنده اش خنده ام گرفت
نگاه های سربازهای خسته در حیاط کلانتری
چشمک دژبان وصدایِ ارامش
_نترس یه تعهد میگیرن ولتون میکنن
ترسیده بود
استرس داشت
مامور دیگر با شکمی گنده و دمپایی لا انگشتی
_چه نسبتی دارید با هم؟
نگاهم کرد
انگار سوال او هم بود
_همه چیزمه
_تو شناسنامت زده همه چیزته؟
_شناسناممه!
_چی؟
_هویتمه
_که هویتته؟
_نباشه نیستم
با نگاه خیره بعد از من تکرار کرد
_نباشه نیستم
عصبانیت مامور
_تست الکل بگیرید
_تست الکل چیه؟
_تو حالت خوش نیست...مستی
_اره مستم...از من نه...از چشمای اون خانوم باید تست الکل بگیرید!
_خانوم پاشو زنگ بزن خانوادت بیان
ترسیده بود
آب دهانش را به سختی قورت میداد
_ببخشید توروخدا
گریه اش گرفت
دستش را مقابل صورتش گرفت و زیر گریه زد
نگاهم میکرد و گریه میکرد
چه خبطِ شیرینی
_دستتو بردار از رو صورتت جانم
گریه
_میگم دستتو بردار یه لحظه
دستش را کنار زد
_قربون اون دماغ تپل و سرخ شدت برم که انقد میاد به پفِ زیر چشمات
پیچیدن صدای سیلی در سالن کلانتری
گوشم سوت کشید
من سیلی خوردم او صورتش را گرفت!
_ببرینش بازداشگاه تا تلکیفشون روشن شه
جلو آمد
نگاه
نگاه
_دوسِت دا...
کنار پیاده رو
_آقا..اقا
صدای مامور
_پاشو آقا اینجا نشین...بلند شو
به خودم آمدم
صورتم را گرفتم
گوشم سوت میکشید...
نباشه نیستم...!
نیستی...هستم...
نیستی..هستم؟

نیستی...هستم؟ 1
ته چشمان تو خدا شیطنت میکند ته چشمان من شیطان خدایی
پاسخ
 سپاس شده توسط ßяɪcε ، royayebarfi ، zizi_. ، IM JUST TIRED ، [ SouL ] ، sama00 ، alone girl_sama ، mnhh ، sardar20
آگهی
#2
زیبابود
نیستی...هستم؟ 1





نیستی...هستم؟ 1
پاسخ
#3
خیلی باکیفیت نبود.اما مرسی ازت
پاسخ
#4
تو شوک موندم....

خیلی قشنگ بود....مرسی Heart
وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غــرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد ،
این بغض لعنتی است …
پاسخ
#5
عالی بود مرسی...
R♥
پاسخ
#6
خیلی قشنگ بود 8
پاسخ
آگهی
#7
31 خیلی خوب بود
همیشه همین بوده
365 روز سال همینه
همیشه خودم بودم و خودم
بودم و هستم crying
پاسخ
#8
خیلی عالی
دلم سوخت crying
ولی نه فکرشو میکنم میبینم خنک شد Tongue Wink

ولی شوخی کردم حتما کتاب چارلی ویلکاکس رو بخونید پر از این جور احساساته
هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است/ دردا که این معما شرح و بیان ندارد
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  من همینم که هستم ... اره اذر ماهیم
  باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان