اومده بود که ...

[* MASIHA *]

با توعم دخی جون ! اینا لفظ نیس حقیقته !

پسری که از این سر شهر میاد دنبال تو ،
پسری که بدون ترس و محکم همه جا دستاشو دورت حلقه میکنه .
پسری که اس ام اساش و پی ام هاش کوتاه و پر از احساسه .
پسری که میگه : نباشی میمیره !
پسری که تو چراغ قرمز ها دستاتو محکم تر میگیره ...
پسری که تو بیرون رفتنای دسته جمعی ساکت تر از همه اس !
پسری که برات می فرسته : خوابیدی ؟ و منظورش اینه که : نیاز دارم باهات حرف بزنم !
پسری که تو عمق چشاته .. شب و روز ..
پسری که وقتی تو خودتی قلقلکت میده .
این پسرو حق نداری اذیت کنی ! حق نداری !
بهش بگی دوسش داری پررو میشه ! و میره ...
بگی دوسش نداری ناراحت میشه و میره ..
محبت کنی خوشی میزنه زیر دلش و میره ..
محبت نکنی یکی دیگه بهش محبت میکنه و میره ..
خلاصه اومده بود که بره ! خودتو خسته نکن !
" دور دوره رنگین کمون هاست ! "
"جاده تنهایی پر از پهناست ! "