28-08-2016، 10:55
ندگی می کنم و برایش دلیل هم دارم
دوست داشتن تــــــــــــــــــــــو …
بادی بذر تـو را در دلـــم انداخـــت و ُ رفــت
من مانـــده ام و ُ این ریشــه ی قطــور دلــدادگی
و هـــزار جــوانه ی شــکفته از یـادَت
راه کـه میروی عقـب میمــانـم …
نـه بــرای اینکــه نخواهـم با تو هم قــــدم باشـم …
میخواهـم پا جـــای پاهــایــت بگـــذارم …
میخواهـم رد پــایــت را هــیچ خــیابــانی در آغوش نکشـَـد …!!!
تــو تمـامـا” برای منی
من از قبل “باخته” بودم
“مچ انداختن”
بهانه ای بود؛
برای گرفتن دوباره ی “دست تو”
شاهرگم قید توست ، بزنم میمیرم …
هیچ رویایی به پای بیداریم با تو نمیرسد
خواب ها فقط خودشان را اذیت می کنند !
خوبان را باید روی چشم ها گذاشت …
کجایی ؟! چشم هایم بهانه ات را گرفته اند !
شمردن ستاره ها سخت نیست
اگر تو بگویی به اندازه ی ستاره های آسمان دوستم داری …
آنقدر دوستت دارم که
پروانه ها گیج می شوند
گل ها تعجب می کنند
و باران دلش آب می افتد !
تو که باشی بس است …
مگر من جز “نفس” چه میخواهم ؟
ت زیبا و عاشقانه بسیار ناب
مرخصی ندارد
حتی وقت استراحت ندارد
حقوق و مزایا ندارد
بیمه ندارد
ترفیع و پست و مقام ندارد
استعفا یا اخراج شدن ندارد
بازنشستگی و از کار افتادگی هم ندارد
با این حال دوست داشتنی ترین شغل دنیاست ، عاشق تو بودن !
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم :
یکی بود
هنوزم هست
خدایا همیشه باشد …
هیچ جزر و مدی نمی تواند آشفته ام کند
وقتی سرم روی سینه تو بالا و پایین می رود !
زندگی یعنی
همین که تو باشی و من دیوانه وار دوستت بدارم !
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست
مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند
حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم …
یک فرصت به من بده که غلط ببوسمت
و تمام طول سال را جریمه ام کن که از روی آن هزار بار تمرین کنم !
دوست داشتن تــــــــــــــــــــــو …
بادی بذر تـو را در دلـــم انداخـــت و ُ رفــت
من مانـــده ام و ُ این ریشــه ی قطــور دلــدادگی
و هـــزار جــوانه ی شــکفته از یـادَت
راه کـه میروی عقـب میمــانـم …
نـه بــرای اینکــه نخواهـم با تو هم قــــدم باشـم …
میخواهـم پا جـــای پاهــایــت بگـــذارم …
میخواهـم رد پــایــت را هــیچ خــیابــانی در آغوش نکشـَـد …!!!
تــو تمـامـا” برای منی
من از قبل “باخته” بودم
“مچ انداختن”
بهانه ای بود؛
برای گرفتن دوباره ی “دست تو”
شاهرگم قید توست ، بزنم میمیرم …
هیچ رویایی به پای بیداریم با تو نمیرسد
خواب ها فقط خودشان را اذیت می کنند !
خوبان را باید روی چشم ها گذاشت …
کجایی ؟! چشم هایم بهانه ات را گرفته اند !
شمردن ستاره ها سخت نیست
اگر تو بگویی به اندازه ی ستاره های آسمان دوستم داری …
آنقدر دوستت دارم که
پروانه ها گیج می شوند
گل ها تعجب می کنند
و باران دلش آب می افتد !
تو که باشی بس است …
مگر من جز “نفس” چه میخواهم ؟
ت زیبا و عاشقانه بسیار ناب
مرخصی ندارد
حتی وقت استراحت ندارد
حقوق و مزایا ندارد
بیمه ندارد
ترفیع و پست و مقام ندارد
استعفا یا اخراج شدن ندارد
بازنشستگی و از کار افتادگی هم ندارد
با این حال دوست داشتنی ترین شغل دنیاست ، عاشق تو بودن !
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم :
یکی بود
هنوزم هست
خدایا همیشه باشد …
هیچ جزر و مدی نمی تواند آشفته ام کند
وقتی سرم روی سینه تو بالا و پایین می رود !
زندگی یعنی
همین که تو باشی و من دیوانه وار دوستت بدارم !
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست
مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند
حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم …
یک فرصت به من بده که غلط ببوسمت
و تمام طول سال را جریمه ام کن که از روی آن هزار بار تمرین کنم !