امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آریایی ها و عصر ودایی

#1
آریایی ها و عصر ودایی 1

دانش پژوهان امروزی در دورۀ تاریخی پس از پایان تمدن درۀ سند را عصر وِدایی می نامند . اصطلاح « وِدایی » برگرفته از « وِداها » است ، مجموعه ای از منظومه ها که به شکلی ابتدایی از زبان سانسکریت نوشته شده است . سانسکریت زبانی هندی است که در اوایل هزارۀ دوم پیش از میلاد در شبه قاره پدیدار شد . این منظومه ها عمدتا به شکل سروده های مقدس ، نیایش ها ، و آموزش های مذهبی است و به مردمی نسبت داده می شود که کارشناسان از دیرباز آن ها را آریایی نامیده اند .

در بیش تر قرن بیستم ، باستان شناسان ، تاریخ دانان ، و کسانی که کتاب ها و مقاله های آنان را می خواندند ، آریایی ها را به یک معنا ، سنگ پایۀ تاریخ و فرهنگ هندوستان به شمار می آوردند . بنا بر این نظر ، این قوم بیگانۀ ساده اما اصیل وارد هندوستان شدند و عصر ودایی را آغاز نهادند . کارشناسان در مورد زمان این دوره تا حدی اختلاف نظر دارند ؛ اما همگانی ترین برآورد حدود 1500 تا حدود 500 پیش از میلاد است . بر اساس این نظریه ، مهاجمان نه تنها شهرها و آبادی های هاراپی ها را ویران کردند ، بلکه عقاید و آداب و رسوم مذهبی و اجتماعی پایه ای را بنیان نهادند که فرهنگ های بعدی هندی بر آن استوار شد .

اما امروز اصطلاح های « آریایی » و « تمدن آریایی » به طور فزاینده ای ، هم به لحاظ نامگذاری غلط و هم کهنه به حساب می آیند . و اصطلاحاتی چون « مردم ودایی » و « فرهنگ ودایی » دارد در کتاب های تاریخ به سرعت جایگزین آن ها می شود . این جایگزینی هم به سبب کشف مدارک جدید است و هم بازتفسیر مدارک قدیم طی دو دهۀ گذشته . این موج فزایندۀ اطلاعات و نظریات کارشناسی فرضیۀ تهاجم آریایی ها را به زیر سؤال برده است .

بسیاری از دانش پژوهانی که در تاریخ هندوستان تخصص دارند اکنون این فرضیه را « افسانۀ آریایی ها » می خوانند . آن ها با بی . بی . لعل باستان شناس برجستۀ هندی هم عقیده اند که می گوید تهاجم آریایی ها و براندازی هاراپی ها « چیزی بیش از افسانۀ صِرف نیست که ، از زمانی که آفریده شد ، نا خود گاه تداوم یافته است . از آن جا که این افسانه برداشت ما از گذشتۀ هند سایه افکنده ، هر چه زودتر کنار گذاشته شود بهتر است » . از آن جا که چند کارشناس هنوز از این نظریه پشتیبانی می کنند ، موضوع در برخی محافل کارشناسی هنوز مورد بحث و مناقشه است .

  

فرضیۀ آریایی ها :


این به اصطلاح افسانه چگونه پدیدار شد ؟ و چرا کارشناسان برای چنین مدت طولانی از آن طرفداری کردند ؟ نخست آن که ، این برداشت که بیگانگان به هندوستان حمله بردند تا حدی بر پایۀ نظریه ای فراخ تر بود که در اوایل سدۀ نوزدهم رواج یافت . این نظریه می گفت که در گذشتۀ نا روشن ، اقوام کوچ گر ، جنگ افروز و دارای پوست روشن در موج هایی از مرکز آسیا به اروپا ، بین النهرین ، ایران و هند مهاجرت کردند . دانش پژوهان در آغاز ، این مهاجران کهن را « هندو اروپایی » می نامیدند ؛ اما اصطلاح « هندو آریایی » و ساده تر « آریایی » به زودی به همان اندازه رواج یافت . نظریۀ تهاجم بزرگ مقیاس به هندوستان را به نظر می رسید که خود متون ودایی هم تأیید می کنند . بخش هایی از این نوشته ها به شرح جنگ بین قوای روشنایی و تاریکی ( یا نور و ظلمت ) می پردازند . اکثر دانش پژوهانِ آن زمان این را نه نبرد اسطوره ای بین خیر و شر ، بلکه جنگ واقعی بین بومیان رنگین پوست و مهاجمان سفید پوست تفسیر می کردند .

این نظریه برای بریتانیایی ها که در نیمۀ سدۀ نوزدهم بر هندوستان مسلط شدند بسیار جذاب بود . گویا که آریایی ها سفید پوست دلیرانه تمدن هند را « ایجاد » کرده بودند ، اما طی قرن ها نژادشان بر اثر درآمیزی با اقوام رنگین پوست خلوص خود را از دست داده و رو به پَستی رفته بود . آن گاه ، سر بزنگاه ، به قول جان کِی بریتانیایی ها از غرب وارد شدند . آن ها آریایی جدید بودند ، با همان پوست سفید ، با همان دلیری ، و با همان اطمینان به برتری خود . و تمدنی برتر ، و دینی تعالی بخش را به ارمغان می آوردند ، و عصر طلایی تازه ای آغاز می کردند .


آریایی ها و عصر ودایی 1

این نقاشی قرن هفدهم صحنه ای از بهاگاواتا پورانا را به تصویر می کشد ، نوشته هایی که گمان می رود همۀ فلسفه و ادبیات وِدایی را دربرمی گیرد


تلاش ها برای تعیین تاریخ این تهاجم فرضی آریایی ها در دهۀ 1850 آغاز شد ، هنگامی که فردریش ماکس مولر ، پژوهشگر برجستۀ آلمانی زبان سانسکریت ، کوشید تاریخ وِدا ها را تعیین کند . او نظر داد که ودا ها در حدود 1200 پیش از میلاد نوشته شده اند . این تنها برآوردی سردستی بر پایۀ مدارک بسیار محدودی بود که او در آن زمان در اختیار داشت . او خودش بارها تصدیق کرد که « این که سرودهای ودایی در 1000 یا 1500 یا 2000 یا 3000 پیش از میلاد آفریده شده اند ، هیچ قدرتی روی زمین قادر به تعیین آن نیست » .

مولر و دیگران همچنین نظر دادند که آریایی ها در حدود 1500 پیش از میلاد وارد هندوستان شده بودند . این تاریخ بسیار حَدسی بود ، چرا که بر نظریات پیش انگاشته دربارۀ رخدادهای گوناگون مندرج در کتاب مقدس مبتنی بود تا مدارک جدی و استوار . مولر ، که مسیحی مؤمنی بود ، گمان کرد که طوفان نوح در حدود 2500 سال پیش از میلاد اکثر آدم ها را نابود کرده است . و استدلال می کرد که پس از آن فاجعه ، آریایی ها محتاج زمان بودند تا به مثابه یک قوم زاد و ولد کنند و زیاد شوند تا در پهنۀ آسیا شروع به مهاجرت کنند ؛ بنابراین ، نمی توانستند پیش از 1500 پیش از میلاد به هندوستان برسند .
این تاریخ ها که در بهترین حالت در درستیشان تردید است ، مورد پذیرش اکید جامعۀ پژوهشگران در اواخر قرن نوزدهم قرار گرفت . بنابراین در دهۀ 1920 که تمدن درۀ سند کشف شد ، کارشناسان بی درنگ کوشیدند آن را با مبانی تاریخ آریایی ، که پیش تر ساخته و پرداخته بودند ، سازگار سازند .
نخست آن که مدارک نشان می داد که هاراپی ها مدت ها پیش از 1500 پیش از میلاد به اوج شکوفایی رسیده بودند . از این رو کارشناسان پذیرفتند که نمی توان آن ها را به آریایی ها مروبط ساخت ، که تا آن زمان از راه نرسیده بودند . این واقعیت که اکثر شهرهای هاراپی در اوایل هزارۀ دوم پیش از میلاد متروکه شده بودند نیز به نظر می رسید با سناریوی تهاجم آریایی ها جور درمی­آید . اکثر پژوهشگران با ساده انگاری نتیجه گرفتند که آریایی های بیگانه آن چه را از زوال سریع فرهنگی بومی باقی مانده بود مورد هجوم قرار دادند .
این نظریه در دهۀ 1940 اعتبار باز هم بیشتری یافت ، و آن هنگامی بود که مورتیمر ویلر ، باستان شناس بریتانیایی ، یک دیوار قلعه مانند در هاراپی یافت . از آن جا که در یکی از ودا ها به ایندرا ، یکی از خدایان ودایی به عنوان « نابود کنندۀ دژها » اشاره می شود ، ویلر آن را نشانۀ دیگری در اثبات غلبۀ آریایی ها بر هاراپی ها تلقی کرد . خلاصه در نیمۀ قرن بیستم اکثر پژوهشگران این سناریوی دراماتیک را پذیرفتند ، که در این جا کِی آن را چنین جمع بندی می کند :
« کوچ گرانِ آریایی به سرعت از گذرگاه های افغانستان گذشتند و به دشت های پنجاب سرازیر شدند . آن ها با هجوم ارابه های اسب کِش خود مرگ و ویرانی به همراه آوردند ، بر مردمان بومی غلبه کردند و رمه هایشان را ربودند . این بومیان رنگین پوست بودند ، بینی های پهنی داشتند ، زمخت و خشن ، غیر قابل درک ، و عموما فرومایه بودند . از سوی دیگر آریایی ها خوش سیماتر ، سفیدتر ، بلندتر ، از همه مهم تر در فضایل خدایانشان بی نظیر و روی هم رفته مردمی بسیار برتر بودند » .

آریایی ها و عصر ودایی 1
به ایندرا ، خدای ودایی ، در وِداها به عنوان « نابود کنندۀ دژها » اشاره شده است . این توصیف ایندرا باعث شد برخی پژوهشگران به این نظر برسند که آریایی ها به راستی بر هاراپی ها غلبه یافتند 

مخالفت ها با نظریۀ تهاجم :
اما با گذشت زمان تعداد فزاینده ای از باستان شناسان و دیگر کارشناسان به این گمان رسیدند که پایه های نظریۀ تهاجم لرزان است . نخست ، در اواخر قرن بیستم مدرک جدیدی دربارۀ افول هاراپی ها آشکار شد . این مدرک نشان می داد که در حالی که فرهنگ درۀ سند در کل طی زمان رو به افول می رفت ، کانون های آن تا اواخر هزارۀ دوم پیش از میلاد باقی ماند . در واقع طی این سال ها در حاشیه های بیرون درۀ سند چندین آبادی جدید هاراپی برپا شد . به نظر می رسید که این نشانگر مهاجرت از بخش مرکزی دره به بیرون است . همچنین ، مدارک فزاینده نشان می دادند که ترکِ بخش های وسیع منطقه مرکزی بر اثر خشونت نبوده است . به گفتۀ یکی از کندوکاوگران اصلی موهنجودارو در دهۀ 1970 :« در آخرین دورۀ این شهر هیچ سطحی از ویرانی ، هیچ نشانه ای از آتش سوزی گسترده ، هیچ جسدی از جنگجویان زره پوش و همراه با جنگ افزارها به چشم نمی خورد و ارگ ، تنها بخش دارای استحکامات شهر ، هیچ نشانه ای از یک دفاع نهایی به دست نمی دهد » .برعکس ، مدارک هر چه بیشتری از تغییرات بزرگ آب و هوایی ، محیطی و اقتصادی به عنوان علل اصلی افول هاراپی ها خبر می دادند . پژوهشگران دریافتند که بخش های وسیعی از درۀ مرکزی سند در اوایل هزارۀ دوم پیش از میلاد به نحو نامعمولی خشک و کم باران شد ، که می بایست به کشاورزی در منطقه آسیب جدی وارد کرده باشد . محصولات کشاورزی نیز به گفتۀ لعل « بهره کشی بیش از حد و در نتیجه فرسایش خاک » کاهش یافت . افزون بر آن ، « سقوط چشمگیر تجارت ، چه داخلی و چه خارجی » ضربۀ سنگینی به اقتصاد هاراپی ها و سطح زندگی آنان وارد ساخت . « در نتیجۀ همه این ها ، دیگر وفور و ثروتی وجود نداشت . شهرها به تدریج از صحنۀ زندگی خارج شدند و بازگشت به زندگی روستایی آغاز شد » .

افزون بر آن ، ساراسواتی ، یکی از رودهای عمدۀ غرب هندوستان که بسیاری از شهرهای هاراپی بر کناره اش بنا شده بودند ، در همین دوره کاملا خشک شد . از یک سو ، این توضیح می دهد که چرا برخی از هاراپی ها به غرب و شرق مهاجرت کردند و شهرهای جدیدی بنا نهادند ؛ از سوی دیگر ، ایراد مهمی به تاریخ گذاری سنتی ورود آریایی به هندوستان وارد می کند . وداها به دفعات به ساراسواتی به عنوان رودی پهن و در جریان و به آبادی های عمدۀ آریایی ها که در طول کرانه های آن بنا شده بودند اشاره می کنند . دیوید فِرولی کارشناس فرهنگ وِدایی می نویسد :

« رود ساراسواتی در پایان فرهنگ درۀ سند و پیش از به اصطلاح تهاجم آریایی ها در 1500 پیش از میلاد خشک شد . اگر این رود پیش از ورود آریایی ها خشک شده بود ، آن ها چگونه آن را می شناختند و فرهنگ خود را بر کرانه های آن بنا کرده بودند ؟ » .


البته پاسخ این است که اگر آریایی ها در 1500 پیش از میلاد از راه رسیده بودند ، نمی توانستند رود ساراسواتی را بشناسند و در کنارش زندگی کنند . این بدان معناست که آن ها دست کم به قدمت 2000 پیش از میلاد و احتمالا خیلی دورتر در غرب هند حضور داشتند .

آریایی ها و عصر ودایی 1
بقایای یک انبار غله در هاراپا ، در پاکستان . بهره برداری بیش از حد از زمین برای کشاورزی و کاهش شدید تجارت احتمالاً دو دلیل نابودی مردم هاراپی بودند 

اما نظریۀ سنتی ، بدون توجه به این که آریایی ها کی وارد هندوستان شدند ، بر آن است که آن ها بیگانگانی با ریشه های جغرافیایی و ویژگی های نژادی متفاوت بودند . در این صورت ، باید تفاوت های قابل توجهی در ترکیب بدنی و ژنتیکی بین آن ها و هاراپایی های بومی وجود داشته باشد . برای آزمایش این پندار ، مطالعات پزشکی قانونی حدود سیصد اسکلت هاراپایی در سال های 1984 و 1991 صورت گرفت . این آزمایش ها هیچ تغییر چشمگیری را در ویژگی های بدنی ساکنان منطقه چه در دورۀ زوال فرهنگ درۀ سند و چه بلافاصله پس از آن نشان نداد . در واقع ، این مطالعات نشان داد که هاراپایی ها عمدتا شباهت زیادی به اکثر هندی های امروزی داشتند .  یاری خواهی از خدای جنگ
قدیمی ترین وِدا ها ریگ وِدا است که شامل سروده های نیایش بسیاری برای خدایان ودایی است ، از جمله چندین سرود که به ایندرا ، خدای جنگ و طوفان ، اختصاص داشت . این سرود از ایندرا درخواست می کند که به نیایشگران در دستیابی به پیروزی در نبرد یاری رساند .
« ایندرا ، ثروتی فراهم آور که شادمانی بخشد ، ثروتی همواره ظفرآفرین ، بی همتا ، که یاری بخشمان باشد که به بوسیلۀ آن دشمنان را با یاری تو و کمک ارابه ، در نبرد تن به تن پس برانیم . باشد که با یاری تو ، ایندرای مسلح به تُندر ، نیزه را بلند کنیم و بر همۀ دشمنانمان در نبرد چیره شویم . باشد که با تو ، ای ایندرا ، به مثابه پشتیبانمان به همواره قهرمانان نیزه افکن ، بر دشمنان به صف شدۀ خود غلبه کنیم . ایندرا تواناست ، بله ، او برترین است ؛ بزرگی از آن اوست ، او که خدای تُندر است . آسمان قدرتش را گسترش می دهد تا یاری رسان کسانی باشد که پسرانشان را همچون قهرمانان به میدان نبرد می فرستند . همچنین سرور بزرگ ما ، توانمند ، ثروتمند ، و همانند شاخه ای پُربار برای نیایشگران است » .  
 
از آن گذشته ، آزمایش سال 1994 نمونه­های دی اِن ای هندی های باستانی و امروزی نتایج مشابهی را به دست داد . کارشناسانی که این مطالعات را انجام دادند و می دانستند که اگر آریایی ها به واقع گروهی جداگانه از خارج از کشور بودند ، باید تغییرات چشمگیری در ترکیب دی اِن ای ساکنان به هنگام غلبۀ آریایی ها و گرفتن جای هاراپایی های بومی بوجود می آمد . اما این مطالعه هیچ تفاوت ژنتیکی یا نژادی قابل توجهی بین هاراپی ها و هندی های امروزی نشان نداد . بلکه اثبات کرد پیوستگی بدنی قابل ملاحظه ای در میان هندی ها در طول قرن ها وجود داشته است . 
 
سناریوهای جایگزین :

این مطالعه و دیگر مطالعات و کشفیات باستان شناختی و پزشکی قانونی چشم های بسیاری از پژوهشگران را باز کرد . مدارک جدید ظاهراً نشان می داد که هیچ مهاجرت بزرگ – مقیاس یا تهاجم آریایی ها یا هر گروه خارجی دیگری ، در عصر هاراپی ها یا در سده های بلافاصله پس از آن صورت نگرفته است . برعکس ، به نظر می رسید که فرهنگ وِدایی از دل تمدن هاراپی رشد یافته است ، نه این که آن را نابود کرده و جایگزین آن شده باشد . این واقعیت یابی نظریه های تازه ای را دربارۀ ساکنان هندوستان در هزارۀ سوم و دوم پیش از میلاد موجب شده است . 

منشأ ارابه های هندی
در وداها غالباً از ارابه ها یاد می شود . پژوهشگران تا مدت ها گمان می کردند که آریایی ها چرخ پَره دار و ارابه را در جریان تهاجم ادعا شده شان در نیمۀ هزارۀ دوم پیش از میلاد به هندوستان آورده اند . اما مدارک جدید تر نشان می دهند که هاراپی ها مدت ها پیش از آن زمان نیز از چرخ های پَره دار استفاده می کردند . از این رو ، احتمالاً ارابه نیز داشته اند ، که ممکن است ایدۀ آن را از اهالی بین النهرین به وام گرفته باشند یا ابداع خودشان بوده باشد یا ممکن است هندیان بومی ، بعدها که وارد مرحلۀ « وِدایی » خود شدند ، استفاده از ارابه را آغاز کرده باشند و پژوهشگر دیوید فرولی در ردّ انگارۀ تهاجم آریایی های کوچ گر با ارابه های خود دلیل دیگری می آورد :

« کلِ نظریۀ کوچ گران همراه با ارابه ها مورد مناقشه است . ارابه وسیلۀ نقلیۀ کوچ گران نیست . تنها در فرهنگ های شهری باستانیِ دارای زمین مسطح از ارابه استفاده می کردند ، و دشت آبرفتی شمال هند مناسب ترین جا برای آن بود . ارابه به طور کلّی برای عبور از کوهستان ها و صحراها ، که به اصطلاح تهاجم آریایی ها مستلزم آن بود ، مناسب نیست » .
بنا بر یکی از سناریوهای جایگزین ، گروه های کوچکی از مهاجرین خارجی رفته رفته و طی چندین قرن وارد هند غربی شدند . پس از آن ، فرهنگشان با فرهنگ هاراپی های موجود درآمیخت . سرانجام این تغییرات اقتصادی ، سیاسی ، و اجتماعی موجب برآمدن فرهنگ وِدایی شد . تغییرات نامبرده شاید عمدتاً از مشکلات دراز مدت آب و هوایی و زیست بومی ناشی شده بود .
فرضیۀ دیگری که بسیاری از دانش پژوهان آن را قانع کننده تر می دانند ، این نظر را مطرح می کنند که هاراپی ها افکار و عقاید خارجیان را جذب کردند ، نه خود آن ها را . بنا بر این سناریو ، گروه کوچکی از بیگانگان در اوایل هزارۀ دوم پیش از میلاد ( یا شاید زودتر ) به هند غربی مهاجرت کردند . و به دلایلی که اینک نامعلوم است ، تأثیر فرهنگی فوق العاده شدیدی بر بومیان گذاشتند . به سخن دیگر ، هاراپی های پَسین ممکن است عناصر گوناگون مذهبی ، اجتماعی ، و فن آورانه ای را که مفید یا جذاب می دیدند ، از گروه کوچکی از مهاجران تأثیرگذار وام گرفته باشند . اما این مهاجران نشانه های قابل توجهی از خود در پیشینه های باستان شناختی یا ژنتیکی برجا نگذاشتند . این عناصر فرهنگی وام گرفته شده در بستر زمان چنان تغییرات گسترده ای را به همراه آوردند که بومیان فرهنگ تازه ای – فرهنگ وِدایی – را پدید آوردند . کِی می گوید :
 
« به نظر می رسد که این فرایند یک همگون گردی فرهنگی تدریجی بوده است ، که نه به مهاجرت گسترده و نه به غلبه نیاز دارد » 
این نظریه بر استمرار تمدن بومی هند تأکید دارد ، ویژگی ای که در میان هاراپی ها در دورۀ اوج شکوفایی شان و در میان همه فرهنگ های هندی پس از آن مشاهده می شود .
متون مقدس وِدایی :مردم وِدایی ، به هر شیوه ای که در عند غربی اقامت گزیده بودند ، سرانجام به درۀ رود گنگ و از آن فراتر به سوی شرق و جنوب شبه قاره گسترش یافتند . دربارۀ ویژگی های زندگی شخصی ، عادات ، و آداب و رسوم آن ها ، برخلاف پیشینیان هاراپایی شان ، چندان شهری نشده بودند ؛ در نتیجه ویرانه های گسترده ای که حاوی دست ساخته های زندگی روزمره باشد از خود برجا نگذاشتند . برعکس ، مردم وِدایی ، دست کم در سده های ابتدایی عصر وِدایی ، عمدتاً آن ها در کشتزارها و روستاهای کوچکی زندگی می کردند که سست و کم دوام بودند و کمتر نشانۀ باستان شناختی از آن ها برجا مانده است .
 
اما مردم وِدایی چندین اثر ادبی عمده از خود برجا گذاشتند که برخی از اعتقادات مذهبی ، اسطوره ا ، و ساختار پایۀ سیاسی و اجتماعی شان را شرح می دهند . البته نخستین این آثار وِداها بودند ، که کهن ترین شان « ریگ وِدا » ( به معنی ” وِدای سرودها ” ) بود که در ده کتاب سازمان یافته بود و هر کتاب سرودهای بسیاری را در نیایش خدایان وِدایی دربرمی گرفت . سه وِدای دیگر ( ساما وِدا ، یَجور وِدا ، اتهروا وِدا ) دیرتر به نگارش درآمدند .
مدتی پیش از 1000 پیش از میلاد ، ظاهراً رهبران مذهبی نیاز به تکمیل متون وِدایی را احساس کردند . از این رو ، آن ها « برهمنه » [ یا ” براهمنه ” ] را پدید آوردند ، که شرح و تفسیرهایی است که بر وِداها نوشته شده است ، و نیز « اوپانیشادها » را ، که تفسیرهایی فلسفی اند که عناصر معنوی متون وِدایی را مورد بحث و تفسیر قرار می دهند . فرهنگ وِدایی در منظومۀ بزرگ حماسی هند را نیز پدید آورد – رامایانا و مَهابَهارتا – که اولی اعمال قهرمانانۀ « راما » را بازگو می کند ، شاهزاده ای که تجسد « خدا ویشنو » نیز هست . مَهابَهارتا اثری حجیم شامل 74000 بیت است که شرح مبارزه برای تاج و تخت پادشاهی در بستر فراخ تر ارادۀ الهی و سرنوشت همگانی می پردازد .

آریایی ها و عصر ودایی 1
کریشنا و آرجونا در این صحنه از مَهابَهارتا ، یکی از منظومه های بزرگ حماسی هند ، عازم نبرد می شوند 


همۀ این نوشته ها در آغاز از راه روایت شفاهی دقیقاَ حفظ و از سوی کاهنان یا مجریان خاص مکرراً از بَر خوانده می شدند . تنها بعدها بود که به صورت نوشته درآمدند . برای مثال ، این دو حماسه تا حدود 500-400 پیش از میلاد به صورت کتابت درنیامدند ، که در واقع پس از پایان عصر وِدایی بود . نخستین نسخه های نوشتاری وِداها احتمالاً تا مدت ها بعد پدیدار نشد .

آریایی ها و عصر ودایی 1


پاسخ
 سپاس شده توسط an idiot ، هلی ، ρυяρℓє_ѕку ، L²evi ، sober
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اولين دستور پرورش اسب را آریایی ها نوشتند

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان