30-05-2016، 19:37
انیمیشن یک ابزار خیلی خوب برای به تصویر کشیدن حرکات و وقایع غیرواقعی و آثار خارق العاده است. انیمه های ژانر علمی-تخیلی تنها به تصورات و تخیلات آرتیست محدود شده اند. جنگ جهانی دوم ژاپن به یک عنصر برای عوض کردن ژانر علمی-تخیلی به علمی-واقعیت، تبدیل شده است. اگر بخواهیم منطقی باشیم، زاپن در حال حاضر به مهمترین تولید کننده ی انیمه های علمی-تخیلی با کیفیت بالا، تبدیل شده است. اغلب، ژانر علمی-تخیلی به عنوان یک پشت پرده برای باز کردن بحث روی یک موضوع پیچیده همانند ذات هوشیاری، جنگ و هوش مصنوعی است. دنیا های زیبای هنری، مسئله های فلسفی دلهره انگیزی را کاوش میکنند. هر انیمه انتخاب شده در لیست پایین از بهترین انیمه های ژانر علمی تخیلی است و مطمئنا برای تحریک شور و هیجان در بین طرفداران انیمه باز است.
Ghost in the Shell: Stand Alone Complex
انیمه ای ثابت و معین در مواقع گردآوری لیستی از برترین انیمه های سریالی میباشد. هیچ انیمه ی دیگه ای ژانر "سایبر پانک" ویلیام گیبسون رو در یک اثر خلاصه نکرده و به تصویر نکشیده است. Stand Alone Complex بر گرفته شده از مانگایی اثر "ماسامونه شیرو" است که با فیلم Ghost in the Shell 1995 رابطه چندانی ندارد. گرافیک عالی به همراه موسیقی جذاب "یوکو کانو" ، این انیمه رو به یکی از بهترین ها تبدیل کرده است که طرفدارن ژانر علمی-تخیلی به هیچ عنوان نباید آن را از دست بدهند.
داستان انیمه در شهر تخیلی نیهاما در سال 2030 شکل میگیرد، زمانی که انسان های زیادی به سایبورگ هایی با بدن های مصنوعی تبدیل شده اند. داستان انیمه اعضای امنیت عمومی بخش 9 را دنبال میکند. یک گروه نظامی مخصوص عملیات ویژه که از افسران و کاراگاهان سابق ارتش تشکیل شده است. هر دو فصل انیمه تحقیقات و بازجویی های این گروه در مورد دو واقعه را به تصویر میکشد و درگیری آن ها در فساد های شاخه های دیگر دولت ژاپن نشان میدهد.
]
Space Dandy
بازگشت "شینیچیرو واتانابی" به ژانر علمی-تخیلی با خلق این اثر بعد از گذشت 15 سال از اولین شاهکارش cowboy bebop با خلق این انیمه صورت گرفت. . هر چند space dandy به اندازه کابوی بیباپ از ژانر علمی قوی ای بهره نمیبرد ولی در عوض سرشار از شوخی های نوجوانانه است و خط داستانی های پیوسته و متوالی را به تمسخر میگیرد.
این انیمه تجلیلیه از انیمه های علمی-تخیلی قدیم همانند فلش گوردن فقط اگه شخصیت اصلی عقده باسن و سینه زنان رو داشت! انیمه ماجراجویی های مضحک و احمقانه ای را نشان میدهد که به وسیله صحنه های پر زرق و برق به تصویر کشیده شده اند. کارگردان واتانابه اینبار آرتیست جدیدی برای سیاره های بیگانه استخدام کرد و به هر دنیایی اتمسفر عجیب و خاص خود را داده است.
space dandy شاید در ظاهر فقط یک انیمه مضحک و خنده دار باشد ولی اینطور نیست و در باطن با یک انیمه فلسفی طرفیم که به همین خاطر این انیمه را نباید از دست داد.
داستان انیمه ماجراجویی ها و بدبیاری های دندی که یک شکارچی موجودات بیگانه است را دنبال میکند. دندی به همراه دو دستیار خود که یکی از آن ها رباتی به نام QT است و دیگری بیگانه ای گربه شکل به نام میو است در جست و جوی فضایی هایی که نادر هستند و هنوز کشف نشده اند هستند. هر چند دندی و دار و دسته اش با بهترین قصد و غرض عمل میکنند، و برخلاف کودن و بی مصرف بودنشان؛ دندی از تعقیب شدنش توسط دکتر گل از امپراطوری گوگول بی خبر است. در طول انیمه و با توضیح دادن دلیل پیوستگی نه چندان ثابت انیمه در قسمت آخر و داستان انیمه در دنیای دیگر، جایی که شخصیت قهرمان و منفی در آخر میمیرند، تبدیل به زامبی میشوند و یا هم در بُعد و بازه ی زمانی دگیری گیر میافتند. در انیمه ایستر اگز هایی نیز هست که در شکل مرجعی برای انیمه های علمی- تخیلی قدیمی تر است.
Planetes
انیمه planets به ژانر علمی-تخیلی نزدیکتر است و جدی تر از بقیه آن را دنبال میکند که شامل در برگرفتن احتمالات اتفاقات ممکن در آینده؛ همانطور که "ری برابوری" گفت باید اینطور باشد، است. هرچند جمع کردن زباله در فضا ایده ی جذابی بنظر نمیرسد ولی این انیمه دنیایی زنده و با جزئیات را به تصویر میکشد و بر روابط بین شخصیت ها و دنبال کردن رویاهاشان تمرکز میکند. روابط متقابل شخصیت ها، درون مایه بزرگتری درباره انسان ها به اشتراک میگذارد. در انیمه شاهد ظنز کم رنگی خواهیم بود که برای جلوگیری از فشار آوردن نکته های فلسفی بر روی انیمه است. بخش های قابل توجهی از انیمه سوالات سیاسی،اخلاقی و اقتصادی ای بوجود می آورد که بعضی از آن ها جواب داده نمی شوند و اساسا برای آن است که رشد شخصیت ها رو به سمت جلو سوق بدهد. بر خلاف بیشتر انیمه های این ژانر، planets سعی میکند هر چه بیشتر به واقع گرایی نزدیک تر باشد و در عین حال سرگرم کننده نیز باشد. نحوه واقع بینانه ای که چطور با تکنولوژی آینده رفتار خواهد شد، باعث بوجود آوردن صحنه های هیجان انگیز و درگیر کننده ای میشود. فضا دشمن انسان هاست و حتی با تکنولوژی سال 2075، همچنان ممکن است یک اشتباه به قیمت جان یک انسان تمام شود.
داستان این انیمه گروه "جعبه اسباب بازی" DS-12 فضایی بخش دبریس را دنبال میکند. واحدی در تشکیلات "تکنورا" که هدف آن جلوگیری از صدمه و تخریب ماهواره ها،ایستگاه های فضایی و فضاپیما ها از برخورد با آشغال های موجود در مدار زمین و ماه است. آن ها از چندیدن روش برای خلاص شدن از آشغال های بجا مانده (اساسا بوسیله ی سوزاندن آن ها یا بازیافت آنها) استفاده میکنند. و همچنین با استفاده از لباس های مخصوص EVA. بیشتر قسمت ها حول محور جمع آوری آشغال ها می گذرد ولی اغلب اوقات مفهوم و ایده جمع آوری آشغال در فضا صرفاً یک روش داستان گویی برای ساخت شخصیت است.
Gantz
انیمه ای مناسب برای انسان های خوش قلب، دل نازک و کسانی به راحتی بهشان بر میخورد نیست. انیمه تا آخرین حدی که میتونه برای نشون دادن چیزی عمل میکنه؛ که شامل خشونت بسیار شدید،محتوای جنسی و درون مایه ی پخته و بالغ است. دیدن این انیمه یادآور این است که زندگی چقدر میتواند تاریک،زشت و ظالم باشد. در حالی که انیمه محتویات تند وبی پروایش را به بیننده می خوراند،این کار را با انیمیشن زیبای آن هم میکند که در واقع خوب از آب در آمده است.
داستان انیمه درباره "کی کورونو" و دوستش "مسارو کاتو" است که در یک حادثه قطار جان خود را از دست میدهند و در دنیای پس از مرگ به قسمتی از "بازی" ای تبدیل میشوند که در آن، با چندین نفر دیگر که به تازگی مرده اند مجبور به شکار و کشتن بیگانه هایی میشوند که با سلاح ها و تجهیزات جدید مجهز شده اند. بعد از آن که ماموریتی به اتمام رسد و همه چیز حساب کتاب شود، شرکت کننده ها اجازه دارند بروند و به زندگی هایشان برسند تا وقتی که دوباره، "گانتز" آن ها را برای ماموریت بعدی احضار کند.
Neon Genesis Evangelion
این انیمه در آینده و در شهر توکیو شکل میگیرد. 15 سال بعد از تغییر و تحولات جهانی. داستان اصلی درباره ی "شینیجی، یک پسر نوجوان که توسط سازمان مخفی "نِرو" استخدام شده است تا خلبانی یک آدم آهنی بزرگ به نام اوانگلیون را بکند. ماموریت او مبارزه با موجودات هیولایی که "آنجل" نامیده میشوند است. انیمه تجربیات و احساسات خلبانان اوانگلیون و اعضای نرو را دنبال میکند، زمانی که در حال مبارزه با آنجل ها هستند تا از آخرالزمان جلوگیری کنند.
خالق انیمه "هیداکی آنو" ،علاقه زیادی به مشکلات روانکاوی و فلسفی دارد. رابطه ی بین ایوا ها و خلبان هایشان، همچنین هدف نهایی پروژه ی وسیله قرار دادن انسان، شباهت هایی با نظریه ی فراد درباره کشمکش های درونی و ارتباط های میان فردی دارد. مشکل خارپشتی مفهومی است که توسط فیلسوف آرتور شوپنهاور توصیف شده است و یک درون مایه در طول انیمه است. جدا از اشاره هایی به نظریه ی روانکاوی فراد،همچنین بعضا اشاره های داخلی به نظریه ی پشت درمان گستالت دارد که یک شکل از درمان روانی است و متاثر از ایده های روانکاوی و همچنین اندیشه های فلسفی، مسولیت های شخصی و هوشیاری است.
Gundam Wing
gundam انیمه ای تکی نیست و چند سری دارد که از 7 آپریل سال 1979 با پخش Mobile Suit Gundam شروع به کار کرده است. بخاطر اینکه اولین انیمه ای بود در آن ربات های عظیم در یک جنگ نظامی به نمایش گذاشته میشد، به محبوبیت فراوانی دست یافت. Gundam Wing موفق ترین سری gundam تا به امروز است. این انیمه داستان پنج خلبان 15 ساله را بازگو میکند که از جرگه های مربوطه خود به یک ماموریت در زمین فرستاده شده اند تا سرزمین خود را از زیر کنترل امپریالیسم زمین در بیاورند. هر یک از آن ها گوندام مخصوص و قدرتمند خود را برای مبارزه با نیرو های زمینی دارد؛ ولی آن ها برای بدست آوردن آزادی تا چه حد پیش خواهند رفت؟
gundam wing انیمه ای جداگانه از سری گوندام است بخاطر نگرانی تعداد زیادی از طرفدارا ها ولی محتوای داستانی اصلی خود را هنوز از دست نداده است. این سری معروف به محبوب کردن سری های گاندوم در بین بیننده های غربی است. تمرکز اصلی داستان بر روی 5 خلبان گاندوم است: "هیرو یوی"، "دو ماکسول"، "تروا بارتون"، "کوتره رابرا وینر" و "چانگ ووفی" است. ماموریت آن ها، استفاده از گاندوم هایشان برای حمله مستقیم به OZ است به منظور خلاص کردن اتحاد از اسلحه هایشان و آزاد سازی مستعمره از نظام ستم پیشه اش است. انیمه همچنین بر روی "رلنا پیسکرفت" تمرکز میکند که وارث پادشاهی صلح جوی یانک می باشد که در ابتدا یک دختر معمولی بنظر میرسد تا اینکه در کشمکش های بین OZ و گاندوم گیر میافتد و آن را به یکی از متحدین مهم سیاسی گاندوم در طول پروسه، تیدیل میکند.
Code Geass
کد گیاس کلیشه ی ربات های عظیم الجسه را با یک شخصیت رهبر قدرتمند که هم با مهارت و هم با نزاکت است، ترکیب میکند. لولوش ذهن یک نابغه ی زیرک و قصد سرنگون کردن یک ملت را دارد. سکانس های رباتی انیمه به زیبایی صحنه سازی و سرعت داده شده اند که اغلب در مقایسه با دیگر انیمه ای این ژانر خشن و بی رحم است. به عنوان یک انیمه که درباره جنگ است، از تاثیراتی که جنگ میتواند بر غیر نظامیه ها داشته باشد نیز چشم پوشی نمیکند. مرگ های بی جهت در انیمه فراوان است و وحشت جنگ را نشان میدهد. در انیمه شاهد یک داستان حماسی و یکی از بهترین پایان هایی تا به حال یک انیمه داشته است،خواهیم بود.
در روز 10 آگوست سال 2010، امپراطوری مقدس بریتانیا نقشه ی تصرف جهان را میریزد و ژاپن یکی از اهداف آن است. تصرف ژاپن بدلیل استفاده بریتانیا از ربات های شبه انسان که Knightmare نامیده میشوند، به آسانی انجام گرفت. شرافت، حق و غرور مردم ژاپن از بین رفته است و به آن ها یک اسم جدید به نام منطقه11 داده شده است. لولوش که یک شاهزاده ی تبعیدی از خانواده سلتنطی است و قصد دارد یک روز امپراطوری بریتانیا را سرنگون کند. او با یک زن مرموز به نام "سیسی" آشنا میشود و طی آن قدرت "گیاس" را بدست می آورد که به آن قابلیت کنترل هرکسی را میدهد. اینطور که بنظر میرسد رویای او برای نابود کردن امپراطوری بریتانیا حالا محال بنظر نمیرسد.
Iria: Zeiram the Animation
Iria: Zeiram the Animation گرافیکی خیره کننده و داستانی درگیر کننده دارد که توسط قهرمان زن انیمه به نمایش گذاشته میشود. سبک خاص معماری مربوط به آینده آن باعث شده است اثر تصاویری زیبایی برجا بماند و همینطور هنر مورد استفاده در OMNI را به چالش بکشد. شخصیت اصلی انیمه "ایریا"، انبار بزرگی از تجیهزات و مهمات جنگی دارد که باعث میشود حسادت هر سوپر قهرمانی برانگیخته شود.
داستان انیمه با ایریا شروع میشود که به عنوان یک کارآموز برای برادرش گلن کار میکند. گلن یک شکارچی جایزه بگیر کار کشته است که با همکارش "باب" برای تیم امنیتی گومواک کار میکنند که در آنجا شکارچی ای پست به نام "فوجیکورو" نیز همکار آنهاست. در طی یک عملیات نجات یک فضاپیمای دزدیده شده به نام کارما، آن درمی یابند که رباینده یک موجود بیگانه فناناپذیر به نام زِیرم است که در حین انتقال یک محموله فرار کرده و خدمه خود را قتل عام میکند. باب وقتی در حال تخلیه سازی نجات یافتگان است بشدت توسط زِیرم زخمی میشود و گرن در حالی که قصد دارد بوسیله ی نابود کردن کارما رِیزم را نابود کنم، گُم میشود. وقتی ایریا به Myce بر میگردد میفهمد هدف قاتلانی قرار گرفته است که برای سازمانی به نام "تدن تیپدای" کار میکنند و صاحب کارما هستند. ایریا طرحی میریزد تا بوسیله ی آن زِیرم را کنترل کند و از آن به عنوان یک سلاح استفاده کند.
Steins;Gate
اشتاین گیت انیمه ای است که سفر در زمان را خیلی زیبا بدور از هرگونه کلیشه ای به تصویر میکشد. در ساختن شخصیت ها به آرامی کار میکند و بوسیله این نوع شخصیت سازی داستان را به پیش میبرد و با یک فاینال عمیق انیمه را به اتمام میرساند. شخصیت ها با رفتار های بچگانه و احمقانه شاید باعث شوند بیننده قیل از شروع داستان اصلی انیمه را ول کند ولی شخصیت هایی که در آغاز نابالغ اند با رو به رویی با کشمکش هایی که نحوه زندگی شان را تحدید میکند، به افرادی بالغ تبدیل میشوند. سفر در زمان در مرکز این کشمکش ها قرار دارد و تحدیدی میکند که شخصیت ها را از هم جدا کند. ساخت آرام شخصیت های انیمه سرانجام به یکی از راضی کننده ترین شخصیت سازی های تمام زمان ها تبدیل میشود.
داستان انیمه در ناحیه ی آکیهابارای توکیو اتفاق میافتد. در روز 28 جولای سال 2010 که "رینتارو اوکابه" و دوستش "مایوری شینا" در حال رفتن به ساختمان رادیو کایکان برای یک کنفرانس هستند و در آنجا رینتارو دختری به نام "کوریسو ماکیسه" را را پیدا میکند که غرق در خون روی زمین افتاده است.در حالی که او دارد یک پیام درباره این حادثه به دوستش "دارو" بفرستد، یک رخداد عجیبی را تجربه میکند را تجربه میکند و آدم های دور و برش ناپدید میشوند. هیچکس متوجه این تغییر نشد و او سریعا به سمت "کوریسو" فت و دید به طرز عجیبی زنده و سرحال است. او پی برد که پیامی که برای ایتارو فرستاده بود یک هفته قبل از اینکه بفرستد بدست او رسیده بود. رینتارو نتیجه گرفت که میکرو ویو موبایلی که با دوستش در حال توسعه ی آن هستند، در وافع یک دستگاه سفر در زمان است که قابلیت فرستادن پیام به گذشته را دارد.
Cowboy Bebop
cowboy bebop تقاطع فیلم های غربی هالیوود و اپرای فضایی است. شکارچیان جازیزهبگیر همراه با موسیقی های ناجور یوکو کانو راهی سیاره های دیگر میشوند. آرام و خونسرد تقریبا ویژگی تمام شخصیت های انیمه می باشد. ساختار اپیزودیک انیمه به بیننده ها اجازه میدهد تا از هر قسمت که خواستند شروع به دیدن بکنند بدون انکه از داستان عقب بیوفتند. چیزی که درباره "بیباپ" عالی است این است که بعد از سه داستان حماسی اتفاق میافتد. در انیمه هر کدام از سه شخصیت اصلی،"اسپاک"، "فای" و "جت" در حال بهبودی از نقاط اوج زندگیشان هستند و بیننده خیلی کم و فقط با فلش بک هایی که نشان داده میشود، از داستان زندگی شخصیت ها مطلع میشود.
در سال 2022، در زمان توسعه ی "گیت" ها، حادثه ای مصیبت بار در مدار زمین در رخ میدهد که باعث صدمه دیدن زمین و ماه میشود. سطح زمین به سنگینی اشعه زده میشود. انسان ها مجبور میشوند توسط "گیت" ها به سیاره ای دیگر منظومه شمسی بروند. دولت های قدیمی و گروه های نژادی به فراموشی سپرده شده اند و خیلی زود وقتی انجمن هایی تشکیل شد، با تابعیت ها و پیوستگی های جدید جایگزین شدند. زمان های دشوار سرانجام باعث توسعه شد و اقتصاد رو بهبود رفت. هرچند با بیشتر شدن فاصله ی فقیر و غنی، فعالیت های جنایی افزایش یافت که باعث بوجود آمدن انجمن های جنایی بیشماری شد. هر چه زمان به جلو رفت، سیاره ها و ماهواره ها به ایالت های مستقل تبدیل شدند و یک نسل جدید بدون هیچ خاطره ای از زمین به زاده شدند. تکنولوژی "گیت" تبدیل به یک بخش قابل اطمینان و یک ابزار ضروری زندگی هر روزه انسان شد. جرم های بین سیاره ای بخشی از حوزه قضایی سازمان پلیس منظومه ی شمسی شد. سازمانی که همچنین یک طرح جایزهبگیری معرفی کرد. در صورت ثبت نام در این سازمان، جایزهبگیران برای گرفتن مجرمان به نام عدالیت و در ازای جوایز ارزشمند، مجوز داده میشدند. که این دسته ی جدیدی از شکارچیان جایزهبگیر را به نام "کابوی" ها خلق کرد.
Ghost in the Shell: Stand Alone Complex
انیمه ای ثابت و معین در مواقع گردآوری لیستی از برترین انیمه های سریالی میباشد. هیچ انیمه ی دیگه ای ژانر "سایبر پانک" ویلیام گیبسون رو در یک اثر خلاصه نکرده و به تصویر نکشیده است. Stand Alone Complex بر گرفته شده از مانگایی اثر "ماسامونه شیرو" است که با فیلم Ghost in the Shell 1995 رابطه چندانی ندارد. گرافیک عالی به همراه موسیقی جذاب "یوکو کانو" ، این انیمه رو به یکی از بهترین ها تبدیل کرده است که طرفدارن ژانر علمی-تخیلی به هیچ عنوان نباید آن را از دست بدهند.
داستان انیمه در شهر تخیلی نیهاما در سال 2030 شکل میگیرد، زمانی که انسان های زیادی به سایبورگ هایی با بدن های مصنوعی تبدیل شده اند. داستان انیمه اعضای امنیت عمومی بخش 9 را دنبال میکند. یک گروه نظامی مخصوص عملیات ویژه که از افسران و کاراگاهان سابق ارتش تشکیل شده است. هر دو فصل انیمه تحقیقات و بازجویی های این گروه در مورد دو واقعه را به تصویر میکشد و درگیری آن ها در فساد های شاخه های دیگر دولت ژاپن نشان میدهد.
]
Space Dandy
بازگشت "شینیچیرو واتانابی" به ژانر علمی-تخیلی با خلق این اثر بعد از گذشت 15 سال از اولین شاهکارش cowboy bebop با خلق این انیمه صورت گرفت. . هر چند space dandy به اندازه کابوی بیباپ از ژانر علمی قوی ای بهره نمیبرد ولی در عوض سرشار از شوخی های نوجوانانه است و خط داستانی های پیوسته و متوالی را به تمسخر میگیرد.
این انیمه تجلیلیه از انیمه های علمی-تخیلی قدیم همانند فلش گوردن فقط اگه شخصیت اصلی عقده باسن و سینه زنان رو داشت! انیمه ماجراجویی های مضحک و احمقانه ای را نشان میدهد که به وسیله صحنه های پر زرق و برق به تصویر کشیده شده اند. کارگردان واتانابه اینبار آرتیست جدیدی برای سیاره های بیگانه استخدام کرد و به هر دنیایی اتمسفر عجیب و خاص خود را داده است.
space dandy شاید در ظاهر فقط یک انیمه مضحک و خنده دار باشد ولی اینطور نیست و در باطن با یک انیمه فلسفی طرفیم که به همین خاطر این انیمه را نباید از دست داد.
داستان انیمه ماجراجویی ها و بدبیاری های دندی که یک شکارچی موجودات بیگانه است را دنبال میکند. دندی به همراه دو دستیار خود که یکی از آن ها رباتی به نام QT است و دیگری بیگانه ای گربه شکل به نام میو است در جست و جوی فضایی هایی که نادر هستند و هنوز کشف نشده اند هستند. هر چند دندی و دار و دسته اش با بهترین قصد و غرض عمل میکنند، و برخلاف کودن و بی مصرف بودنشان؛ دندی از تعقیب شدنش توسط دکتر گل از امپراطوری گوگول بی خبر است. در طول انیمه و با توضیح دادن دلیل پیوستگی نه چندان ثابت انیمه در قسمت آخر و داستان انیمه در دنیای دیگر، جایی که شخصیت قهرمان و منفی در آخر میمیرند، تبدیل به زامبی میشوند و یا هم در بُعد و بازه ی زمانی دگیری گیر میافتند. در انیمه ایستر اگز هایی نیز هست که در شکل مرجعی برای انیمه های علمی- تخیلی قدیمی تر است.
Planetes
انیمه planets به ژانر علمی-تخیلی نزدیکتر است و جدی تر از بقیه آن را دنبال میکند که شامل در برگرفتن احتمالات اتفاقات ممکن در آینده؛ همانطور که "ری برابوری" گفت باید اینطور باشد، است. هرچند جمع کردن زباله در فضا ایده ی جذابی بنظر نمیرسد ولی این انیمه دنیایی زنده و با جزئیات را به تصویر میکشد و بر روابط بین شخصیت ها و دنبال کردن رویاهاشان تمرکز میکند. روابط متقابل شخصیت ها، درون مایه بزرگتری درباره انسان ها به اشتراک میگذارد. در انیمه شاهد ظنز کم رنگی خواهیم بود که برای جلوگیری از فشار آوردن نکته های فلسفی بر روی انیمه است. بخش های قابل توجهی از انیمه سوالات سیاسی،اخلاقی و اقتصادی ای بوجود می آورد که بعضی از آن ها جواب داده نمی شوند و اساسا برای آن است که رشد شخصیت ها رو به سمت جلو سوق بدهد. بر خلاف بیشتر انیمه های این ژانر، planets سعی میکند هر چه بیشتر به واقع گرایی نزدیک تر باشد و در عین حال سرگرم کننده نیز باشد. نحوه واقع بینانه ای که چطور با تکنولوژی آینده رفتار خواهد شد، باعث بوجود آوردن صحنه های هیجان انگیز و درگیر کننده ای میشود. فضا دشمن انسان هاست و حتی با تکنولوژی سال 2075، همچنان ممکن است یک اشتباه به قیمت جان یک انسان تمام شود.
داستان این انیمه گروه "جعبه اسباب بازی" DS-12 فضایی بخش دبریس را دنبال میکند. واحدی در تشکیلات "تکنورا" که هدف آن جلوگیری از صدمه و تخریب ماهواره ها،ایستگاه های فضایی و فضاپیما ها از برخورد با آشغال های موجود در مدار زمین و ماه است. آن ها از چندیدن روش برای خلاص شدن از آشغال های بجا مانده (اساسا بوسیله ی سوزاندن آن ها یا بازیافت آنها) استفاده میکنند. و همچنین با استفاده از لباس های مخصوص EVA. بیشتر قسمت ها حول محور جمع آوری آشغال ها می گذرد ولی اغلب اوقات مفهوم و ایده جمع آوری آشغال در فضا صرفاً یک روش داستان گویی برای ساخت شخصیت است.
Gantz
انیمه ای مناسب برای انسان های خوش قلب، دل نازک و کسانی به راحتی بهشان بر میخورد نیست. انیمه تا آخرین حدی که میتونه برای نشون دادن چیزی عمل میکنه؛ که شامل خشونت بسیار شدید،محتوای جنسی و درون مایه ی پخته و بالغ است. دیدن این انیمه یادآور این است که زندگی چقدر میتواند تاریک،زشت و ظالم باشد. در حالی که انیمه محتویات تند وبی پروایش را به بیننده می خوراند،این کار را با انیمیشن زیبای آن هم میکند که در واقع خوب از آب در آمده است.
داستان انیمه درباره "کی کورونو" و دوستش "مسارو کاتو" است که در یک حادثه قطار جان خود را از دست میدهند و در دنیای پس از مرگ به قسمتی از "بازی" ای تبدیل میشوند که در آن، با چندین نفر دیگر که به تازگی مرده اند مجبور به شکار و کشتن بیگانه هایی میشوند که با سلاح ها و تجهیزات جدید مجهز شده اند. بعد از آن که ماموریتی به اتمام رسد و همه چیز حساب کتاب شود، شرکت کننده ها اجازه دارند بروند و به زندگی هایشان برسند تا وقتی که دوباره، "گانتز" آن ها را برای ماموریت بعدی احضار کند.
Neon Genesis Evangelion
این انیمه در آینده و در شهر توکیو شکل میگیرد. 15 سال بعد از تغییر و تحولات جهانی. داستان اصلی درباره ی "شینیجی، یک پسر نوجوان که توسط سازمان مخفی "نِرو" استخدام شده است تا خلبانی یک آدم آهنی بزرگ به نام اوانگلیون را بکند. ماموریت او مبارزه با موجودات هیولایی که "آنجل" نامیده میشوند است. انیمه تجربیات و احساسات خلبانان اوانگلیون و اعضای نرو را دنبال میکند، زمانی که در حال مبارزه با آنجل ها هستند تا از آخرالزمان جلوگیری کنند.
خالق انیمه "هیداکی آنو" ،علاقه زیادی به مشکلات روانکاوی و فلسفی دارد. رابطه ی بین ایوا ها و خلبان هایشان، همچنین هدف نهایی پروژه ی وسیله قرار دادن انسان، شباهت هایی با نظریه ی فراد درباره کشمکش های درونی و ارتباط های میان فردی دارد. مشکل خارپشتی مفهومی است که توسط فیلسوف آرتور شوپنهاور توصیف شده است و یک درون مایه در طول انیمه است. جدا از اشاره هایی به نظریه ی روانکاوی فراد،همچنین بعضا اشاره های داخلی به نظریه ی پشت درمان گستالت دارد که یک شکل از درمان روانی است و متاثر از ایده های روانکاوی و همچنین اندیشه های فلسفی، مسولیت های شخصی و هوشیاری است.
Gundam Wing
gundam انیمه ای تکی نیست و چند سری دارد که از 7 آپریل سال 1979 با پخش Mobile Suit Gundam شروع به کار کرده است. بخاطر اینکه اولین انیمه ای بود در آن ربات های عظیم در یک جنگ نظامی به نمایش گذاشته میشد، به محبوبیت فراوانی دست یافت. Gundam Wing موفق ترین سری gundam تا به امروز است. این انیمه داستان پنج خلبان 15 ساله را بازگو میکند که از جرگه های مربوطه خود به یک ماموریت در زمین فرستاده شده اند تا سرزمین خود را از زیر کنترل امپریالیسم زمین در بیاورند. هر یک از آن ها گوندام مخصوص و قدرتمند خود را برای مبارزه با نیرو های زمینی دارد؛ ولی آن ها برای بدست آوردن آزادی تا چه حد پیش خواهند رفت؟
gundam wing انیمه ای جداگانه از سری گوندام است بخاطر نگرانی تعداد زیادی از طرفدارا ها ولی محتوای داستانی اصلی خود را هنوز از دست نداده است. این سری معروف به محبوب کردن سری های گاندوم در بین بیننده های غربی است. تمرکز اصلی داستان بر روی 5 خلبان گاندوم است: "هیرو یوی"، "دو ماکسول"، "تروا بارتون"، "کوتره رابرا وینر" و "چانگ ووفی" است. ماموریت آن ها، استفاده از گاندوم هایشان برای حمله مستقیم به OZ است به منظور خلاص کردن اتحاد از اسلحه هایشان و آزاد سازی مستعمره از نظام ستم پیشه اش است. انیمه همچنین بر روی "رلنا پیسکرفت" تمرکز میکند که وارث پادشاهی صلح جوی یانک می باشد که در ابتدا یک دختر معمولی بنظر میرسد تا اینکه در کشمکش های بین OZ و گاندوم گیر میافتد و آن را به یکی از متحدین مهم سیاسی گاندوم در طول پروسه، تیدیل میکند.
Code Geass
کد گیاس کلیشه ی ربات های عظیم الجسه را با یک شخصیت رهبر قدرتمند که هم با مهارت و هم با نزاکت است، ترکیب میکند. لولوش ذهن یک نابغه ی زیرک و قصد سرنگون کردن یک ملت را دارد. سکانس های رباتی انیمه به زیبایی صحنه سازی و سرعت داده شده اند که اغلب در مقایسه با دیگر انیمه ای این ژانر خشن و بی رحم است. به عنوان یک انیمه که درباره جنگ است، از تاثیراتی که جنگ میتواند بر غیر نظامیه ها داشته باشد نیز چشم پوشی نمیکند. مرگ های بی جهت در انیمه فراوان است و وحشت جنگ را نشان میدهد. در انیمه شاهد یک داستان حماسی و یکی از بهترین پایان هایی تا به حال یک انیمه داشته است،خواهیم بود.
در روز 10 آگوست سال 2010، امپراطوری مقدس بریتانیا نقشه ی تصرف جهان را میریزد و ژاپن یکی از اهداف آن است. تصرف ژاپن بدلیل استفاده بریتانیا از ربات های شبه انسان که Knightmare نامیده میشوند، به آسانی انجام گرفت. شرافت، حق و غرور مردم ژاپن از بین رفته است و به آن ها یک اسم جدید به نام منطقه11 داده شده است. لولوش که یک شاهزاده ی تبعیدی از خانواده سلتنطی است و قصد دارد یک روز امپراطوری بریتانیا را سرنگون کند. او با یک زن مرموز به نام "سیسی" آشنا میشود و طی آن قدرت "گیاس" را بدست می آورد که به آن قابلیت کنترل هرکسی را میدهد. اینطور که بنظر میرسد رویای او برای نابود کردن امپراطوری بریتانیا حالا محال بنظر نمیرسد.
Iria: Zeiram the Animation
Iria: Zeiram the Animation گرافیکی خیره کننده و داستانی درگیر کننده دارد که توسط قهرمان زن انیمه به نمایش گذاشته میشود. سبک خاص معماری مربوط به آینده آن باعث شده است اثر تصاویری زیبایی برجا بماند و همینطور هنر مورد استفاده در OMNI را به چالش بکشد. شخصیت اصلی انیمه "ایریا"، انبار بزرگی از تجیهزات و مهمات جنگی دارد که باعث میشود حسادت هر سوپر قهرمانی برانگیخته شود.
داستان انیمه با ایریا شروع میشود که به عنوان یک کارآموز برای برادرش گلن کار میکند. گلن یک شکارچی جایزه بگیر کار کشته است که با همکارش "باب" برای تیم امنیتی گومواک کار میکنند که در آنجا شکارچی ای پست به نام "فوجیکورو" نیز همکار آنهاست. در طی یک عملیات نجات یک فضاپیمای دزدیده شده به نام کارما، آن درمی یابند که رباینده یک موجود بیگانه فناناپذیر به نام زِیرم است که در حین انتقال یک محموله فرار کرده و خدمه خود را قتل عام میکند. باب وقتی در حال تخلیه سازی نجات یافتگان است بشدت توسط زِیرم زخمی میشود و گرن در حالی که قصد دارد بوسیله ی نابود کردن کارما رِیزم را نابود کنم، گُم میشود. وقتی ایریا به Myce بر میگردد میفهمد هدف قاتلانی قرار گرفته است که برای سازمانی به نام "تدن تیپدای" کار میکنند و صاحب کارما هستند. ایریا طرحی میریزد تا بوسیله ی آن زِیرم را کنترل کند و از آن به عنوان یک سلاح استفاده کند.
Steins;Gate
اشتاین گیت انیمه ای است که سفر در زمان را خیلی زیبا بدور از هرگونه کلیشه ای به تصویر میکشد. در ساختن شخصیت ها به آرامی کار میکند و بوسیله این نوع شخصیت سازی داستان را به پیش میبرد و با یک فاینال عمیق انیمه را به اتمام میرساند. شخصیت ها با رفتار های بچگانه و احمقانه شاید باعث شوند بیننده قیل از شروع داستان اصلی انیمه را ول کند ولی شخصیت هایی که در آغاز نابالغ اند با رو به رویی با کشمکش هایی که نحوه زندگی شان را تحدید میکند، به افرادی بالغ تبدیل میشوند. سفر در زمان در مرکز این کشمکش ها قرار دارد و تحدیدی میکند که شخصیت ها را از هم جدا کند. ساخت آرام شخصیت های انیمه سرانجام به یکی از راضی کننده ترین شخصیت سازی های تمام زمان ها تبدیل میشود.
داستان انیمه در ناحیه ی آکیهابارای توکیو اتفاق میافتد. در روز 28 جولای سال 2010 که "رینتارو اوکابه" و دوستش "مایوری شینا" در حال رفتن به ساختمان رادیو کایکان برای یک کنفرانس هستند و در آنجا رینتارو دختری به نام "کوریسو ماکیسه" را را پیدا میکند که غرق در خون روی زمین افتاده است.در حالی که او دارد یک پیام درباره این حادثه به دوستش "دارو" بفرستد، یک رخداد عجیبی را تجربه میکند را تجربه میکند و آدم های دور و برش ناپدید میشوند. هیچکس متوجه این تغییر نشد و او سریعا به سمت "کوریسو" فت و دید به طرز عجیبی زنده و سرحال است. او پی برد که پیامی که برای ایتارو فرستاده بود یک هفته قبل از اینکه بفرستد بدست او رسیده بود. رینتارو نتیجه گرفت که میکرو ویو موبایلی که با دوستش در حال توسعه ی آن هستند، در وافع یک دستگاه سفر در زمان است که قابلیت فرستادن پیام به گذشته را دارد.
Cowboy Bebop
cowboy bebop تقاطع فیلم های غربی هالیوود و اپرای فضایی است. شکارچیان جازیزهبگیر همراه با موسیقی های ناجور یوکو کانو راهی سیاره های دیگر میشوند. آرام و خونسرد تقریبا ویژگی تمام شخصیت های انیمه می باشد. ساختار اپیزودیک انیمه به بیننده ها اجازه میدهد تا از هر قسمت که خواستند شروع به دیدن بکنند بدون انکه از داستان عقب بیوفتند. چیزی که درباره "بیباپ" عالی است این است که بعد از سه داستان حماسی اتفاق میافتد. در انیمه هر کدام از سه شخصیت اصلی،"اسپاک"، "فای" و "جت" در حال بهبودی از نقاط اوج زندگیشان هستند و بیننده خیلی کم و فقط با فلش بک هایی که نشان داده میشود، از داستان زندگی شخصیت ها مطلع میشود.
در سال 2022، در زمان توسعه ی "گیت" ها، حادثه ای مصیبت بار در مدار زمین در رخ میدهد که باعث صدمه دیدن زمین و ماه میشود. سطح زمین به سنگینی اشعه زده میشود. انسان ها مجبور میشوند توسط "گیت" ها به سیاره ای دیگر منظومه شمسی بروند. دولت های قدیمی و گروه های نژادی به فراموشی سپرده شده اند و خیلی زود وقتی انجمن هایی تشکیل شد، با تابعیت ها و پیوستگی های جدید جایگزین شدند. زمان های دشوار سرانجام باعث توسعه شد و اقتصاد رو بهبود رفت. هرچند با بیشتر شدن فاصله ی فقیر و غنی، فعالیت های جنایی افزایش یافت که باعث بوجود آمدن انجمن های جنایی بیشماری شد. هر چه زمان به جلو رفت، سیاره ها و ماهواره ها به ایالت های مستقل تبدیل شدند و یک نسل جدید بدون هیچ خاطره ای از زمین به زاده شدند. تکنولوژی "گیت" تبدیل به یک بخش قابل اطمینان و یک ابزار ضروری زندگی هر روزه انسان شد. جرم های بین سیاره ای بخشی از حوزه قضایی سازمان پلیس منظومه ی شمسی شد. سازمانی که همچنین یک طرح جایزهبگیری معرفی کرد. در صورت ثبت نام در این سازمان، جایزهبگیران برای گرفتن مجرمان به نام عدالیت و در ازای جوایز ارزشمند، مجوز داده میشدند. که این دسته ی جدیدی از شکارچیان جایزهبگیر را به نام "کابوی" ها خلق کرد.