راه درازه باز
شمرده میرفت قدمهاش
روی اسفالت داغ
وخالی زوزهی باد
راهی جوبی اب
قهوه ایی چوبین خواب
رفت چون زوبین خواست
سرنوشتی خونین داشت
جسمی نه روحی داشت
پاشد رو این پاش
واسش مصلحت خوبی داشت
توجبش یک سکه پولی داشت
و راهی دراز درپیش داشت
صورتی گنگو ریشی سپید داشت
میرفت چون نمیدانست کجاس جاش
ولی اعتقادی محکم ب مغزو خدا داشت
یک دوراه داشت
دو گناه کار
گناه بار تر از خدایان
اعتقادی محکم تر از کفاران
به جفار داشت
کمک کرد خدا باز
سه ورس شداا
از خودمه همش یکم اروم بخونید و مثل کلمات و لطفا انتقاد بیجا نکنید مفهوم کلماتو کامل کنید در ذهنتون بعد انتقاد سازنده کنید
ممنون سوالی بود بپرسید
شمرده میرفت قدمهاش
روی اسفالت داغ
وخالی زوزهی باد
راهی جوبی اب
قهوه ایی چوبین خواب
رفت چون زوبین خواست
سرنوشتی خونین داشت
جسمی نه روحی داشت
پاشد رو این پاش
واسش مصلحت خوبی داشت
توجبش یک سکه پولی داشت
و راهی دراز درپیش داشت
صورتی گنگو ریشی سپید داشت
میرفت چون نمیدانست کجاس جاش
ولی اعتقادی محکم ب مغزو خدا داشت
یک دوراه داشت
دو گناه کار
گناه بار تر از خدایان
اعتقادی محکم تر از کفاران
به جفار داشت
کمک کرد خدا باز
سه ورس شداا
از خودمه همش یکم اروم بخونید و مثل کلمات و لطفا انتقاد بیجا نکنید مفهوم کلماتو کامل کنید در ذهنتون بعد انتقاد سازنده کنید
ممنون سوالی بود بپرسید