امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاســــــــــــــدار عشـــــــــــق

#1
پاســــــــــــــدار عشـــــــــــق 1

زلال وحی

به کوشش: امین عظیمی

یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ إِرْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی؛ تو ای روح آرام­یافته! به سوی پروردگارت بازگرد. در حالی­که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم درآی و در بهشتم وارد شو! (فجر: 27 ـ 30)

روایت: ابوبصیر از امام صادق(ع) درباره این آیه روایت می­کند که حضرت فرمود: مقصود از نفس مطمئنه حسین بن علی(ع) است.[81] از این­رو مشهور است که سوره فجر را سوره امام حسین(ع) می­خوانند.

شرح

سوره فجر سوره­ای است که در آن به سه دسته از انسان­ها اشاره شده است. یک دسته مانند فرعون و عاد و ثمود که طغیان­گران و خواص اهل باطل هستند. دسته دوم عوام مردم که مشغول دنیا و مال دنیا هستند و فقیر و غنی هر یک توسط دیگری مورد امتحان قرار می­گیرند. دسته سوم که همان نفوس مطمئنه و کسانی هستند که در ایمان ثابت­قدم و از جمله خواص حقند. به­یقین یکی از بزرگ­ترین نمونه­های نفس مطمئنه اهل بیت پیامبر(ص) و به­خصوص امام حسین(ع) است و در صحنه بزرگ کربلا، هم خواص باطل حضور داشتند که با آگاهی کامل وارد این میدان شده بودند و هم خواص حق که امام حسین و یاران ایشان بودند و هم عوام مردم که بیشتر آنها دنبال دنیا و هواهای نفسانی خود بودند و پیرو خواص باطل شدند و تعداد کمی از آنها در روز عاشورا و پس از سخنان امام حسین(ع) و دیدن صحنه­های ظالمانه علیه آل رسول(ص) به جبهه حسینیان پیوستند. همه آنها و در رأسشان امام حسین(ع) نفسی مطمئنه بود که لحظه لحظه زندگی­اش و مرگش آرامش و اطمینان بود و هیچ ترس و غمی نداشتند و به رستگاری ابدی رسیدند و وارد بهشت خدا شدند.

پیام­ها

1. راهی که تمامی انسان­ها در پیش دارند، خداست، اما نفس مطمئنه به سوی خدا بازمی­گردد، در حالی­که او از خدا راضی است و خدا از او.

یک جرعه آفتاب

احادیثی از امام حسین(ع)

به کوشش: فاطمه کمالی­مهد

1. مدارا کلید مشکلات

«مَن أحجَمَ عَنِ­السَّوأی وعَیَیَت بِهِ الحَِیلُ کانَ الرِّفقُ مِفتاحَهُ؛ هر که از تدبیر بازماند و از چاره­ها ناتوان گردد، مدارا کلید (گره­گشای مشکلات) اوست».[82]

2. آثار صله رحم

«مَن سَرَّهُ أَن ینسَأَ فی اَجَلِهِ و نُرادُ فی رِزقِهِ فَلیَصِل رَحِمَهُ؛ هر که دوست دارد اجل او تأخیر افتد (و عمری دراز یابد) و روزی اش فزونی گیرد، باید صله ارحام انجام دهد». [83]

3. شکر

«شُکرُکَ لنِعمَةٍ سالِفَهٍ یقتَضی نعمةً آنِفَةًً؛ شکرگزاری تو برای نعمت پیشین، نعمت تازه را سبب می شود». [84]

4. یاری در جوانمردی

«مَن قَبِلَ عطاءَکَ، فَقَد اَعانَکَ عَلی الکَرَمِ؛ آن کس که بخشش تو را پذیرد، تو را در جوانمردی کمک کرده است».[85]

5. پاداش سلام

«للسَّلامِ سَبعُونَ حَسَنةً، تِسعٌ و سِتُّونَ لِلمُبتَدی و واحدهٌ لِلرّادٍ؛ سلام هفتاد حسنه دارد، شصت و نه حسنه آن، از آنِ سلام­کننده و یکی از آنِ جواب­گو است». [86]

6. بهره زندگی

6. خمسٌ مَن لَم­تَکُن فیه لم­یکُن فیه کثیرُ مستمعٍ: اَلعَقلُ، والدّینُ والأدَبُ والحَیاءُ و حُسنُ­الخُلق؛ هر کس این پنج چیز را نداشته باشد (از زندگی خود) بهره چندانی نمی­برد: عقل، دین، ادب، شرم و خوش­خلقی».[87]

"

رسول خدا (ص)، حسن و حسین(علیهما السلام) را می­بوسید و می­فرمود:

«کسی که حسن و حسین(علیهما السلام) و ذرّیه این دو را دوست بدارد و ایشان را خالصانه بخواهد، آتش دوزخ هرگز صورتش را نسوزاند، اگرچه گناهانش آنها به مقدار ریگ­های بیابان باشد، مگر آن­که گناهانش او را از ایمان خارج کرده باشد».[88]

حضرت محمد مصطفی(ص) می­فرمود:

«کسی که مرا دوست دارد، باید این دو کودک (امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)، را هم دوست بدارد؛ چه آنکه خداوند مرا به دوست داشتن این دو امر فرموده است». [89]

پیامبر اکرم، (ص):

«کسی که می­خواهد به ریسمان محکم خدا که حضرتش در قرآن از آن یاد کرده، چنگ بزند، باید علی­بن بی­طالب و حسن و حسین(علیهما السلام) را دوست بدارد؛ چه آنکه خداوند، از فوق عرش، آنها را دوست دارد».[90]

اشاره

پلک اول

فاطمه کمالی­مهد

سید جوانان اهل بهشت، ریحانه باغ رسالت، یکی از دو گوشواره عرش خدا، خاص آل­عبا، سرور آزادگان جهان، حضرت امام حسین(ع)، در سوم شعبان سال چهارم هجری، در مدینة­النبی، چشم به جهان گشود. کنیه حضرت، ابوعبدالله و القاب شریف حضرت، «سید شباب اهل­الجنه»، «سبط­النبی» و «سیدالشهدا» است. نام حسین(ع) که یادآور قیام سرخ اوست، همیشه زینت­بخش تاریخ است، قیامی که آموزشگاه ایثار و فداکاری است. پیامبر گرامی اسلام درباره ایشان، کلام دل نشین و گیرایی دارد، ایشان فرمودند: «حسین را در دل­های مؤمنان، محبتی ژرف و پنهان است. او دری از درهای بهشت است. سوگند به آن که جانم به دست اوست، حسین در آسمان­ها، بیش از روی زمین به عظمت یاد می­شود و او زیور آسمان و زمین است».[91]

حسین(ع) در تلألؤ سوره فجر

«والفجر ولیالٍ عشر والشَّفعِ والوَترِ واللیلِ اذا یسر؛ سوگند به بامداد و شب­های دهگانه و به جفت و تک و به شب هنگامی که برود».

حسین(ع)، فجر است به نور هدایتش، و شب­های مصیبتش، لیالی عشر. با برادرش شفع است و وقتی تنها گردید، وتر. ولکن وتر موتور. و نفس مطمئنه، روح آن جناب است.

گفتار مجری

تواضع

امام حسین(ع)، بر جمعی از مساکین که عبایی روی زمین گسترده بودند و نان خشکی را با هم می­خوردند، گذر کرد. آنها حضرت را به خوردن نان خشک دعوت کردند. امام حسین(ع) از اسب پیاده شد و فرمود: «اِنَّه لایُحِبُّ المستکبرین؛ خدا متکبران را دوست ندارد». (نحل: 23)

نزد فقرا نشست و با آنها نان خورد. سپس فرمود: من دعوت شما را پذیرفتم، شما هم دعوت مرا اجابت کنید و به منزل من بیایید. آنها پذیرفتند.حضرت از آنها پذیرایی کرد، به هر یک از آنها لباسی پوشانید و آنها را مورد تفقد قرار داد و فرمود: اینها از من سخی­تر هستند؛ زیرا آنچه را در توان داشتند در طبق اخلاص نهادند، ولی من بخشی از موجودی خود را به آنها تقدیم کردم».[92]

برآوردن نیاز

امام حسین(ع) در مجلس معاویه بود. یک نفر اعرابی در محضر آن حضرت از معاویه درخواست حاجت کرد. معاویه سرگرم صحبت با امام حسین(ع) بود و به او اعتنایی نکرد. اعرابی گفت: «ای فرزند پیامبر (ص) تو را قسم می­دهم درباره حاجت من با معاویه صحبت کنی. امام چنین کرد.» معاویه حاجتش را برآورد. اعرابی گفت: «نزد عَبشَمی (مخفف عبدالشمس: پدر امیه و نیای بزرگ معاویه) آمدم چیزی به من نداد، تا پسر پیغمبر(ص) او را وادار کرد. او پسر مصطفی(ص) است. دارای جود و کرم، و خود از بطن بتول پاک است و حقا که برای هاشم فضیلتی است بر ما، آن چنان­که فصل بهار بر سایر فصول فضیلت دارد».

معاویه گفت: «ای اعرابی! من به تو بخشش کردم تو او را مدح می­کنی؟» اعرابی گفت: «ای معاویه! از حق او به من دادی و به گفته او حاجتم را روا ساختی».[93]

نیایش امام حسین(ع)، در قنوت.

بارالها! آغاز همه از توست و مشیت (نافذه در همه قلمرو آفرینش) از آن تو. و همه جنبش­ها و توانمندی­ها برای توست و تویی آن ذات کامل یگانه­ای که هیچ معبود به حقی جز تو نیست.

دل­های اولیایت را اقامت­گاه مشیت خود و کمین­گاه اراده خویش ساخته­ای و اندیشه­های آنان را پایگاه­های اوامر و نواهی خود، قرار داده­ای. پس هرگاه خواسته­های خود را بخواهی (اجرا کنی)، از باطن آنان آن نهفته­ها (بصیرت و همت) را که پوشیده داشته­ای به جنبش آوری و از اراده خود آنچه را که در پیمان­های (فطری) به آنان آموخته­ای بر زبانشان، آشکار نمایی و من به سبب تعلیم تو می­دانم آن (اسراری را) که در برابر ارائه آن به من و پناهنده ساختن من به آن، تنها تو (پسندیده و) مورد سپاسم هستی.

"

بارالها! با این همه باز به تو پناه می­برم و دست به دامن حول و قوه تو می­شوم. به آن داوری که در علم خود آن را به سوی من رانده­ای خشنودم. به همان­گونه که مرا به جریان انداخته­ای در جریانم. آنچه را تو از من منظور داشته­ای قصد می­کنم. در آنچه تو را از من خشنود سازد، بخل نمی­ورزم؛ زیرا آن را تو خوشایندم ساخته­ای. و تلاش خود را از آنچه مرا به آن فراخوانده­ای دریغ نمی­دارم.

به آن اهداف بلندی که به من شناسانده­ای شتاب می­گیرم... مرا از حوزه عنایت خود بیرون میفکن و از هول (و توان بخشی) خود، پس مینداز و از آن مقصدی که با آن به خواسته تو می­رسم خارج مساز و راه کمال را بصیرت قرار ده...

"

خدایا! اولیای خود را به سبب من، در فتنه (و سختی) میفکن و به رحمت خود، آنان را در سایه نعمت (معرفت و عبودیت) خود شیدای رحمت خاص خویش ساز. شیدای گزیده و شیدای رهیده که طریق مرا پیمایند و راه راست مرا پی گیرند و مرا به شایستگان از اجداد و خویشان خود ملحق ساز.[94]

چراغ راه

«در قضایای امامت، مطلبی وجود دارد که نکته­ای معرفتی است. شما شنیده­اید که در همه جا در روایات، وقتی در باب زیارت، صحبت می­شود، می­گویند «عارفاً بِحَقِّه» این عارفاً بِحَقِّه معنای وسیعی دارد که من در سه جمله آن را می­گویم:

عارفاً بِحَقِّه یعنی آدمی بداند که امام معصوم به وسیله پیامبر، برگزیده خداست.

عارفاً بِحَقِّه تمام مسائل اسلام که وحی الهی است در نزد امام است.

ولی امام حسین(ع) علاوه بر همه اینها، چون قضیه کربلا و عاشورایش بسیار مهم است، این عارفاً بِحَقِّه باید در قضیه عاشورا شناخته شود».[95]

«اسلام را تا حالایی که شما می­بینید، سیدالشهدا(ع) نگه داشته است».[96]

«هر کس زنده بودن را فقط در یک لش (پیکر) متحرک نمی­بیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین(ع) را با همه وجودش می­بیند، حس می­کند و مرگ کسانی را که به ذلّت­ها تن داده­اند تا زنده بمانند، می­بیند».[97]

«من زندگی امام حسین(ع) آن شهید اسلام را به دقت خوانده و توجه کافی به صفحات تاریخ کربلا نموده­ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد کشوری پیروز گردد بایستی از امام حسین(ع) سرمشق بگیرد و از او پیروی کند». [98]

«اگر نبود خون حسین، خورشید سرد می­شد و دیگر در آفاق جاودانه شب، نشانی از نور باقی نمی ماند... حسین، چشمه خورشید است».[99]

"

«ابراهیم(ع)، خود را در اسماعیل یافته بود و محمد(ص) در حسین(ع)».[100]

زلال قلم

با پرنده بالانشین روحت

رزیتا نعمتی

یا حسین! جویباران، قسمتی از کوه بوده­اند که خبر آمدنت را شنیده­اند و سراسیمه راه افتاده اند تا به دریای تو برسند. حرام است آتش بر دو چشمی که محبت تو را با اشک بر دامان نیازش جاری می کند. وقتی کودکی­ات بر شانه­های پیمبر گذشت، دانستم که عقابِ بالانشینِ روحت از کودکی، طعم اوج را چشیده است. چه مردانه برای اقامه غرور، بر گلدسته­های ایستادگی، قد برافراشتی، ای از تبار مقدس­ترین واژه­ها، یا حسین!

امروز، با حسن تدریس دروس نور می­کند؛ آن­گاه که نکته­سنجی چشمانش، وضوی مرد همسایه را نکته­گیری می­کند.

ادب، زیبنده خنده­های بارانی نوجوانی اوست و فردا، هفتاد و دو نکته را به اهل زمانه تذکر می­دهد؛ که قلم سرخ شهامتش را از علی به میراث برده است. او کسی است که فرشتگان در رکاب او ایستاده­اند تاخاک قدومش را مُهر سجود کنند و غبار عبورش را شفای اهل آسمان.

بوسه بر قنداقه عشق

ای هوای عشق، ای حسین! از بلندترین قلّه­های شعبان می­وزی و در دشت محرم، به خیمه لحظه هایمان وارد می شوی تا دانه دانه با اشک شوق، در جهانی به وسعت کربلا، شقایق سرخ تو را برویانیم.

ای هوای عشق! هزار بوسه باد بر قنداقه­ای که حنجره­ات را پروراند تا هنگام پرواز، زیباترین غزل را بسرایی. میلاد تو، آغاز پرنده شدن دل­های هوایی ماست در آسمان تو، یا حسین!

در مدار یاد حسین

هر شب، دل­هایمان در حوالی تو اردو می­زند. دیگر تفریح تسبیحمان گردش به دورِ مدار یاد توست. نامت مدام در سینه ما تاب می­خورد و از شوق، «حسین حسین» می­کند. در بازار آشفته جهان، تنها سکه عشق توست که پس از این همه خطا، به خلایق جرئت مردن می­دهد، که امید شفاعت تو برای دستان بی­چیزمان کم سرمایه­ای نیست؛ یا اباعبدالله.

پاســــــــــــــدار عشـــــــــــق 1


شعر

ابر عنایت

رزیتا نعمتی

آمدم از تو کمی بهار بگیرم

عشق تو را در دلم به کار بگیرم

فکر سفر می­کند لباس امیدم

تا بروم کربلا غبار بگیرم

همرهی­ام کن که تاکنون نرسیدم

حاجت از آن ماه بی­مزار بگیرم

مِهر علی را شنیدم آمده­ام تا

از پسرش خنده­ای انار بگیرم

ابر عنایت! چه می­شود که به زیر

سایه چتر شما قرار بگیرم؟

ای که نشستی به شانه­های محمّد

گوشه چشمی کن اعتبار بگیرم

یاد تو

رزیتا نعمتی

به سرم یاد تو افتاد و دلم ریخت به هم

همه، تکرار تو کردم، همه­ام ریخت به هم

من و یاد تو به هم­صحبتی هم مشغول

خانه را همهمه صحبت هم ریخت به هم

به عطشناک­ترین حالت صحبت با تو

آن قَدَر گفتم و گفتم که حَرَم ریخت به هم

تو که هستی که به هر شکل تجسّم کردم

دست بردم که به اندیشه رِسَم؛ ریخت به هم

ز غمت هر چه نوشتیم مرکّب پس داد

جوهر و آه من و اشک قلم ریخت به هم

چو ردیفی تو که در مصرع پایان غزل

آمدی، شعر من و شاعری­ام ریخت به هم

کوتاه و گویا (1)

برای زیرنویس شدن

رزیتا نعمتی

میلاد خط سرخ عشق، سومین پرچم­دار قله امامت و دیانت، آقا اباعبدالله­الحسین مبارک باد!

"

حسین جان! ای ابر شعله­ورِ هستی، میلادت بارش رحمتی است بر کویر خشکیده دل­های ما.

"

یا اباعبدالله الحسین، میلاد تو، آفرینشِ عزیزترین عنصر خلقت است که از روز ازل بوده و تا روز ابد هست.

"

حسین(ع)؛ تکیه­گاه اعتماد و دست گره­گشای خداوند است و تنها آنان که به درهای بسته رسیده­اند، عظمت توسل به او را درمی­یابند.

"

حسین(ع)، یعنی تشنه­ترین دریایی که ارادت دل­های زخمی را به ساحل عافیت می­رساند.

"

شکفتن جوانه حسین(ع) در بوستان ایمان مبارک باد!

"

یا حسین! عاشقانت می­دانند که تنها با شور حسینی است که می­توان شیرینی ایمان را چشید.

"

یا حسین! می­آیی و در دیدار آفتابی تو، خلایق قد می­کشند؛ اما بلندی مقام تو فراتر از پندار ماست.

"

میلاد تو، آغاز صبحی است که در آن، آفتاب به اشتیاق تماشایت پلک می­گشاید تا اولین زائر هر روز تو باشد.

حسین(ع)؛ روح شعله­وری است که مفهومش بر کاغذ نمی­آید. تنها باید «آیینه» شوی تا او را به تصویر کشی.

میلاد حسین(ع)، آهنگ بلوغ ملکوت است برای آوازهای جشن اهل آسمان.

امام حسین(ع) می­فرمایند: «شکرگزاری تو بر نعمت پیشین، نعمت تازه را سبب می­شود».[101]

امام حسین(ع) می­فرماید: «کاری مکن که از آن پوزش بخواهی، زیرا مؤمن نه بد می­کند و نه عذری می­طلبد و منافق هر روز بد می­کند و عذر می­خواهد».[102]

امام حسین(ع) می­فرمایند: «کسی که از راه نافرمانی خدا درصدد چیزی برآید، آنچه را امید دارد زودتر از دست می­دهد و آنچه را بیم دارد زودتر سر می­رسد».[103]

کوتاه و گویا(2)

مناجات (سیدمهدی شجاعی)

به کوشش: فاطمه کمالی­مهد

ای خدای حسین! ائمه معصوم، ابواب رحمتند و کشتی نجات. ما را از بازترین باب و سریع­ترین کشتی نجات، محروم مساز.

"

ای خدای اباعبدالله! «یالیتنا کُنّا مَعَک» ما را آکنده از صداقت و اخلاص کن. "

"

ای خدای حسین! آستان حسین تو، بر پابرهنگان و گمنامان و از قلم­افتادگان و مُهر باطل­ خوردگان، گشاده­تر است. ما را از این آستان کرامت محروم مکن.

"

ای خدای کربلا! ما را روز به روز با این حقیقت کربلایی که «مقرّبانت را جام بلا بیشتر می­دهی» آشناتر کن.

آورده­اند که...

در آغوش پیامبر

روزی شخص عربی، بچه­آهویی برای پیامبر آورد و عرض کرد: این را صید کردم و برای فرزندان شما، حسن و حسین(ع) هدیه آوردم. حضرت قبول کرد و برایش دعای خیر نمود.

حضرت بچه آهو را به امام حسن(ع) که در کنار ایشان بود عطا کرد.

چند ساعت بعد، امام حسین(ع) آمد. دید برادرش بچه آهویی دارد و با او بازی می­کند. عرض کرد: پدربزرگ! به برادرم بچه آهو دادی و به من ندادی!

پیامبر، او را تسلّی می­داد، تا اینکه نزدیک بود، امام حسین(ع)، به گریه بیفتد. ناگاه صدایی از در مسجد آمد.

مردم دیدند آهویی با بچه­اش داخل مسجد شد و دنبال آنها گرگی است که آنها را به سوی حضرت می­راند، تا اینکه آهو و بچه­اش را به خدمت حضرت رسانید.

آهو به سخن آمد و گفت: یا رسول­الله! دو بچه داشتم؛ یکی را این صیاد، صید کرد و به شما هدیه داد. این یکی در نزد من بود و به آن دلخوش بودم و الان شیرش می­دادم. ناگاه شنیدم گوینده­ای می­گفت: «ای آهو! با سرعت برخیز و بچه خود را فوری به پیامبر خدا برسان. هم­اکنون فرزندش حسین(ع) در برابر او ایستاده و می­خواهد گریه کند. همه فرشتگان سر از عبادتگاهشان برداشته و نظاره­گر این منظره­اند. اگر حسین(ع) گریه کند همه فرشتگان مقرب به جهت گریه او، گریه خواهند کرد.

بشتاب قبل از آنکه اشک بر صورت حسین(ع) جاری شود. با سرعت خود را به او برسان. والا این گرگ را بر تو مسلط خواهم کرد تا تو را با بچه­ات بخورد».

از راه بسیار دور، بچه­ام را خدمت شما آوردم. خدا را شکر قبل از جاری شدن اشک بر صورت حسین(ع) به محضر شما آمدم. صدای تکبیر و تهلیل از اصحاب بلند شد. و آن حضرت برای آهو دعای خیر و برکت کرد و امام حسین(ع) بچه آهو را گرفت و به نزد مادرش حضرت زهرا(س) برد و همه مسرور شدند. [104]

کتابستان

1. شوشتری، شیخ جعفر، الخصائص الحسینیه (اشک روان بر امیر کاروان)، ترجمه: سید محمدحسین شهرستانی، قم، دارالکتاب، 1374.

2. ابن قولویه، ابی­القاسم جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ترجمه: آیت­الله سید محمدجواد ذهنی تهرانی، تهران، گنجینه ذهنی، 1381.

3. یزدی، عباس اسماعیل، سحاب رحمت، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1377.

4. قمی، حاج شیخ عباس، در کربلا چه گذشت؟ (ترجمه نفس­المهموم)، ترجمه: آیت­الله شیخ محمدباقر کمره­ای، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1372.

5. بحرانی، هاشم بن سلیمان، مدینة­المعاجز،ضائل و کرامات امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)، ترجمه: سید غریب عساکره مجد آبادانی، قم، ارمغان یوسف، 1386.

6. سپهر، محمدتقی، ناسخ­التواریخ، امام حسین(ع)، قم، ناصر، 1383.

7. متوسل، احمد، معجزات امام حسین(ع) از ولادت مبارک تا شهادت مظلومانه، قم، وثوق، 1384.

8. کرمانی، حاج شیخ عباس شیخ­الرئیس، شاهکار آفرینش، قم، عصر ظهور، 1383.

9. ترجمه موسوعه حکمات امام حسین(ع)، فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ترجمه:علی مؤیدی، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم(ع)، تهران، امیرکبیر، شرکت چاپ و نشر بین­الملل، 1381،

10. گرمرودی تبریزی، محمدرفیع، ذریعه­النجاة التاریخ الکامل لواقعة کربلا، بازنویسی: محمدحسین رحیمیان، قم، حاذق، 1380.

11. اکبرزاده، محمود، حسین، پیشوای انسان­ها، بی­نا، مشهد، 1343 هـ . ش.

12. حسین شیرازی، ام محمد، عین کلمات الحسین، مؤسسه امام رضا(ع)، قم، 1412هـ . ق.

پی نوشت:

[80] . میثم معاصر، صص67 و68.

[81] . تفسیر نورالثقلین، ج5، ص577.

[82]. فرهنگ جامع سخنان امام حسین، تهران، امیرکبیر، 1382، ص836، ح874 .

[83]. همان، ح876.

[84]. همان، ص834، ح870.

[85]. همان، ص826، ح861.

[86]. همان، ص813، ح842.

[87]. همان، ص804، ح825.

[88]. ابی­القاسم جعفر بن محمد قولویه، کامل­الزیارات، باب 14، ح4.

[89]. همان، باب14، ح5

[90]. همان، باب14، ح6.

[91] . برگرفته از: علی حائری و همکاران، روزشمار قمری، مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما، 1381، چ 1، ص213.

[92]. حاج شیخ عباس شیخ­الرئیس، شاهکار آفرینش، قم، عصر ظهور، 1383، به نقل از: مقتل خوارزمی، ج1، ص 155.

[93]. بحارالانوار، ج24، ص210.

[94]. فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ترجمه: علی مؤیدی، ص851، ح908

[95]. مقام معظم رهبری.

[96]. امام خمینی(ره).

[97]. دکتر علی شریعتی.

[98]. مهاتما گاندی.

[99]. شهید سید مرتضی آوینی.

[100]. شهید آوینی.

[101]. فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص834، جمله 870، ح53.

[102]. همان، ص838، جمله 884، ح67.

[103]. همان، ص839، جمله 888، ح71.

[104]. احمد متوسل، معجزات امام حسین(ع)، قم، وثوق، ص84.

پاســــــــــــــدار عشـــــــــــق 1



علی سعادت شایسته

پاسدار در لغت به معنی نگهبان و مراقب است. پاسداران کسانی­اند که در حساس­ترین لحظه­های تاریخ، از میان خلق برمی­خیزند و همچون دژی مستحکم، مردانه و شجاعانه در جهت رسیدن به حق و حقیقت و حفظ آن، گام برمی­دارند.

در تاریخ تمدن بشری کم بوده­اند کسانی که برای برافراشته داشتن چراغ حق و ترویج اخلاق کریمه، همه هستی و آمال خود را بر سر هدف خویش بگذارند.

کمر بستن برای احیای حقیقت خواهی، همتی جانانه می­طلبد و تنها از مردانی چون حسین(ع) برمی آید که آزادگی و شور حقیقت­جویی­اش، چنان حماسه­ای آفرید که تا همیشه نامش جاودان و موجب احترام انسان­های حق­طلب خواهد بود.

امام حسین(ع) هنگامی که تحریف­گران حقیقت، از سنت و سیره پیامبر اکرم(ص) و آنچه خداوند در شریعت اسلامی و از زبان قرآن بنا نهاده بود، تصویری مغایر با واقعیت ارائه کردند، بر خود فرض دید تا برای احیای آن سنت فراموش شده و نهادینه کردنش در میان امت اسلام، قیام تاریخی و حماسی­اش را آغاز کند و بدین ترتیب، از دین جد خود پاسداری کند.

می­توان نمونه­هایی از رادمردی پاسداران را در تاریخ انقلاب اسلامی ایران یافت؛ پاسدارانی که در دفاع از کیان و کشور خود فداکاری کردند و با روحیه شهادت­طلبی، انسجام درونی و خلاقیت نظامی، در صحنه­های مختلف به نبرد پرداختند و با الهام از حضرت سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین(ع)، با بذل خون و جان خویش و جانبازی­ها و ایثارگری­ها، نگذاشتند دست سربازان شیطان، به ذره­ای از خاک میهن اسلامی برسد. روز پاسدار را به همه ارجمندان پاسدار، شادباش می­گوییم!

چراغ راه

اولین پیام امام خمینی(ره) به مناسبت روز پاسدار

حضرت امام خمینی(ره) در سوم شعبان سال 1399 هـ . ق برابر با هفتم تیرماه 1358 هـ . ش پیامی به مناسبت ولادت امام حسین(ع) فرستادند و در این پیام سوم شعبان را روز پاسدار نامیدند.

بسم­الله الرحمن الرحیم

«روز مبارک سوم شعبان­المعظم را که روز طلیعه پاسدار و پاسداری از مکتب مترقی اسلام است، به عموم هم­میهنان و به خصوص پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض می­کنم و به حق باید این روز معظم را روز پاسدار بنامیم. روز ولادت باسعادت بزرگ پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز است، پاسداری که هر چه داشت در راه هدف اهدا کرد و اسلام عزیز را از پرتگاه انحراف رژیم طاغوت بنی­امیه نجات داد... اگر فداکاری پاسداران عظیم­الشأن اسلام و شهادت جوانمردانه پاسداران و اصحاب فداکار او نبود اسلام در خفقان رژیم بنی­امیه و رژیم ظالمانه آن وارونه می­شد و زحمات نبی اکرم(ص) و اصحاب فداکارش به هدر می­رفت».

زلال قلم

سبزپوشانِ بهارِ ایمان

رزیتا نعمتی

پاسدار، حسین­واره زمانه است و شرح دوباره پروانه؛ پروانه بی­ادعایی که با طواف گرد شمع آزادگی، حریم و حرمت وطن را پاس می­دارد. شما، هم شاگردی­های مکتب علی­اکبر و قاسمید که در کتاب پارسی وطن، هم­خانواده با لغات جانبازی و شهادتید. درخت وجودتان هماره سرفراز باد، ای سبزپوشان بهار ایمان!

"

روزتان، یادآور پرچم فتحی­ست که با پیراهن خونین حسین در کربلا برافراشته شد و امروز به شما رسید تا همیشه اولین داوطلب برای فرشته شدن و پریدن باشید. پاسدار، یعنی آن که در ناگهانی از حادثه، همواره لبیک­گوی فرمان «حی علی خیر­العمل» است؛ زیرا در مسیر عشق، تنها عمل است که ایمان را گواهی می­دهد.

"

گفتن از شما، گفتن از عروج و خدا و پرواز است؛ آن هنگام که در آغوش خطر، برای خفتن چشم های امن دیگران، تن به آتش می­دهید.

پاسداران، مظهر آزادگی

ای پاسداران حریم عشق! مگر می­توان بی نام و یاد شما در فرهنگ لغات این سرزمین، به مفهوم آزادی و رهایی رسید؟!

آتشفشان غیرتتان، چراغ و روشنایی مرزهایی است که جز گام­های آشنایتان، بیگانه ای را به خود نخواهد دیدکه نقطه اشتراک شما با حسین، آزادگی است.

"

شهادت، معبری است که از مسیر تو آغاز می­شود، با تو همراه است و به تو می­رسد. بیهوده نیست نقش پلنگ لباس تو، آن هنگام که روحی رشید را چون تو دربرمی­گیرد؛ زیرا رشادت، برازنده شهادت است و رساندن پرچم قیام حسین به انقلاب مهدی(عج)، رسالتی است که شایستگی شما بر دوشتان نهاده است. طلوع سپیده نامتان در موسم میلاد فرزند علی(ع) چه زیباست!

"

مبارک باد روز پاسدار؛ روز آنان که با پروانه حضورشان به دور شمع وطن، غیرتی حسینی را از کربلا تا قلّه­های دماوند به دوش می­کشند.

شعر

پشت این خاک به لبخند شماها گرم است

علی سعادت شایسته

چفیه محکم کن و بردار برادرها را

بتکان بار دگر شانه سنگرها را

باغ این بار در آشوب دگر افتاده است

باغبان، امر بده خیل صنوبرها را!

بیستون چشم به دستان تو دارد این بار

تیشه بردار و بزن ریشه خیبرها را

شب رسیده است که در خاطره­ها تازه کند

رقص یکباره مین­ها و منورها را

آسمان بار دگر بوی پریدن دارد

خبر تازه ببر خیل کبوترها را

دُوْر گردید و یک بار دگر نوبت شعر

مژده مِیْ بده این دست به­ساغرها را

نوبت تنگه رسیده است که دربرگیرد

قامت غرق به­خون گشته پرپرها را

پشت این خاک به لبخند شماها گرم است

تازه کن قصه لبخند دلاورها را

نوبت توست برادر که در این آخر کار

بسپاری به دل خاک، برادرها را

چفیه محکم کن تا باد بداند که هنوز

نتوان برد از این باغچه باورها را

کوتاه و گویا

رزیتا نعمتی

روز پاسدار، یادآور عزم غرورآفرین فهمیده­های مکتب واندیشه حسین(ع) است.

"

گرامی باد روز پاسدار، باطن پاک چشمه­سار و تمثیل کرامت بهار!

سلام بر شما ای عباس­های حادثه که در جاده­های سرخ ایثار و در مسیر ولایت، پاسدار ارزش­های انقلابید!

گرامی باد روز پاسدار بر آنان که از جنس شهیدان و هم­پیمان با حسین(ع) و از نسل فصل سرخ استقامتند!

"

گرامی باد روز پاسدار، این سروهای سرافراز وادی عشق، این آیه­های پرشکوه رزم و ایثار!

پاسدار، دستِ همیشه همراهِ انقلاب است که توانِ رزمی او، برگرفته از نیروهای درونی انسان است.

گرامی باد روز پاسدار، بر سربازان اسلام که با پرچمداری آرمان­های اباعبدالله(ع) تفسیرگر راه حسینند.

روز پاسدار، این یادگاران سال­های آتش و عشق و ایمان گرامی باد!

"

پاسدار، یعنی روییدن و بالیدن و مردانه مردن در مکتب حسین(ع).

"

پاسداران، مضمون سبز شهامت در جاده سرخ شهادتند که تنها با واژه حسین(ع) معنا می­شوند.

"

ای پاسداران! از نفس سبز شماست که مرزهای وطن، خط اَمنِ زیستن را به دور نقشه سرخ ایمان ترسیم می­کند.

"

روز میلاد حسین(ع)، مجالی است برای پاسداری نام پاسدار، این دلیرمردان روزگار و اسوه­های ایثار.

سلام بر شما، مالک­اشترها و ابوذرهای زمان که مصداق حرّیت اباعبدالله­اید!

"

پاسدار، اصیل­ترین درخت انقلاب است که ریشه در فلسفه قیام حسین(ع) دارد.


پاسخ
 سپاس شده توسط khadem.alshohada ، Cute+Girl ، mr.destiny ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، ѕтяong
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان