07-04-2016، 11:13
یکی از عظیم ترین و در عین حال کم درک شده ترین یافته های فروید پدیده گناه پذیری ناخودآگاه است. هر کودکی برخی اوقات از دست حتی بهترین و مهربان ترین والدین خود سرخورده می شود. او ممکن است دارای تصورات خیالی باشد مانند فرار از منزل یا توهماتی درباره اینکه فرزند والدین خود نیست و روزی والدین واقعی اش او را پیدا می کنند و با خود می برند. این کودک ممکن است خشمگین شود و تصورات خیالی از بابت کشتن پدر و مادر خود داشته باشد اما از آنجایی که دوستشان دارد و به آن ها وابسته است سعی می کند بر آن تصورات سرپوش بگذارد و با انکار کردن احساساتش در هوشیاری خود گم شود ولی با همه احوال این کودک در خود احساس گناهکاری می کند. این فرآیند انکار کردن احساسات و در عین حال احساس گناهکاری یا شرمساری از بابت آن یکی از دیوخوترین جنبه های ذهن انسان است یعنی انسان به خود اجازه تصور تمایلاتش را ندهد در عالم خیال به تمایلاتش روی نیاورد و افکار وسوسه انگیز و انتقام جویانه را در خود ترغیب نکند و با وجود همه این اقدامات اختیاری باز از بابت آن احساس گناه کند.
( Hi DoctOr | دُکتُر سلامـ )