30-12-2012، 15:45
سلام بچه ها خوبین.یه خبر براتون دارم که توی شهرمون (یزد)اتفاق افتاده.
توی یکی از دانشگاه های یزد چهارتا دختر دانشجو شهرستانی تحصیل میکردند.یه روز که روزتعطیلی اونا بوده باهم قرارمیزارن که به یکی از روستاهای اطراف یزد که خیلی با صفاوسرسبزه برن.یه تاکسی میگیرن و میرن وقتی میرسن از راننده میخوان که برگرده شهر ووقتی اونا تفریح کردن باهاش تماس بگیرن تا بیاد دنبالشون برای برگشتن به شهر.
راننده هم میگه من میمونم تا شما تفریح کنین بعد برمیگردیم.دختراهم قبول میکنن ومیرن.بعد یه چند ساعتی یکی از دخترا میادوراننده رو برای ناهار دعوت میکنه.راننده هم همراه دختر برای خوردن ناهار میره .راننده متوجه غیبت یکی از دخترا میشه وقتی ازشون سوال میکنه اون یکی کجاست دخترا میگن .اهان اون گوسفنده رو میگی گرسنمون بوده کشتیمش جگرش روکباب کردیم برای ناهار.ازقضا ناهار هم جگر کباب شده بوده. وقتی اطرافش رو نگاه میکنه میبینه بله دختره رو کشتن تیکه تیکه کردن. از ترس یه تیکه نون خالی میخوره. میگه گرسنه نیستم. وقت برگشت توی راه به پلیس راه که میرسن راننده میگه ماشینم خرابه برم یه قطعه بگیرم و برگردم میره پیش پلیسا و موضوع رو میگه ودخترارو تحویل پلیس میده.دخترا به خاطر مصرف مواد دوستشون رو گوسفند دیده بودن و اونو کشته بودن. واقعا چرا ما جوونا باید به مصرف اینجور چیزا روبیاریم که یک عمر بدبختی پشیمونی وحسرت برای خودمون و خونواده هامون بمونه.
توی یکی از دانشگاه های یزد چهارتا دختر دانشجو شهرستانی تحصیل میکردند.یه روز که روزتعطیلی اونا بوده باهم قرارمیزارن که به یکی از روستاهای اطراف یزد که خیلی با صفاوسرسبزه برن.یه تاکسی میگیرن و میرن وقتی میرسن از راننده میخوان که برگرده شهر ووقتی اونا تفریح کردن باهاش تماس بگیرن تا بیاد دنبالشون برای برگشتن به شهر.
راننده هم میگه من میمونم تا شما تفریح کنین بعد برمیگردیم.دختراهم قبول میکنن ومیرن.بعد یه چند ساعتی یکی از دخترا میادوراننده رو برای ناهار دعوت میکنه.راننده هم همراه دختر برای خوردن ناهار میره .راننده متوجه غیبت یکی از دخترا میشه وقتی ازشون سوال میکنه اون یکی کجاست دخترا میگن .اهان اون گوسفنده رو میگی گرسنمون بوده کشتیمش جگرش روکباب کردیم برای ناهار.ازقضا ناهار هم جگر کباب شده بوده. وقتی اطرافش رو نگاه میکنه میبینه بله دختره رو کشتن تیکه تیکه کردن. از ترس یه تیکه نون خالی میخوره. میگه گرسنه نیستم. وقت برگشت توی راه به پلیس راه که میرسن راننده میگه ماشینم خرابه برم یه قطعه بگیرم و برگردم میره پیش پلیسا و موضوع رو میگه ودخترارو تحویل پلیس میده.دخترا به خاطر مصرف مواد دوستشون رو گوسفند دیده بودن و اونو کشته بودن. واقعا چرا ما جوونا باید به مصرف اینجور چیزا روبیاریم که یک عمر بدبختی پشیمونی وحسرت برای خودمون و خونواده هامون بمونه.