امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چراغ ادبیات هنوز خاموش نشده

#1
احمد شاکری عنوان کرد:سال 90؛ خوب برای ادبیات متعهد، بد برای ادبیات روشنفکری

این نویسنده در ارزیابی از وضعیت ادبیات در سالی که گذشت، عنوان کرد: به نظر می‌رسد برای ارزیابی وضعیت ادبیات، باید پیش از هرچیز، محورهایی که با آن وضعیت ادبیات بررسی ‌می‌شود،‌ مشخص شود. این محورها شامل مواردی چون آموزش ادبیات داستانی، آفرینش ادبیات داستانی، ‌نظریه‌پردازی ادبیات داستانی‌، نقد ادبیات داستانی،‌ برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری در حوزه‌ی داستان‌، حمایت و تبلیغ داستان‌ و بحث برگزاری جلسات و حلقه‌های نقد است.

او در ادامه افزود: با بررسی این محورها می‌شود وضعیت ادبیات داستانی را در سالی که گذشت، درنظر گرفت. البته باید پژوهش‌های دقیقی در این محورها صورت بگیرد تا بتوان چشم‌انداز کشور را در ایران 1404 مشخص کرد. در حوزه‌ی ادبیات داستانی، پژوهش‌های اندکی انجام داده‌ایم و پژوهش‌های داستانی ما فقیرند. اهالی نظر باید به هندسه‌ی معرفتی ادبیات داستانی بهتر نگاه کنند و باید یک نقشه‌ی علمی برای ادبیات داستانی ترسیم کنیم و ببینیم که چقدر کار باید انجام می‌دادیم‌ و چقدر کار نکرده داریم که باید انجام دهیم. باید مشخص کنیم افق ما برای 10 سال آینده چگونه است.

شاکری در ادامه با بیان این‌که چند اتفاق خوب در حوزه‌ی ادبیات داستانی رخ داده است، گفت: نهادهایی که کار داستانی انجام می‌دهند، کم نیستند؛ اما فعالیتی که از سوی بنیاد ادبیات داستانی آغاز شده، بسیار مناسب است. این بنیاد با برگزاری همایش داستان کوتاه و بزرگداشت محمود حکیمی و حمایت از آثار داستانی و پروژه‌های پژوهشی‌، قدمی درخور برداشته است که امیدوارم با حفظ جهت انقلابی و متعهدانه به حرکت خود ادامه دهد. ما در جایزه‌ی‌ کتاب سال و جلال در دوره‌های پیشین، برگزیدگان اندکی داشتیم و برگزیده شدن رمان «جاده‌ی جنگ» منصور انوری خود می‌تواند یک نوید و اتفاق باشد.

او افزود: همچنین تأسیس مجمع ناشران انقلاب اسلامی می‌تواند کمکی به حوزه‌ی ادبیات داستانی باشد.

این نویسنده در ادامه با اظهار امیدواری بیان کرد: من امیدوارم سال آینده برای ادبیات داستانی ما سالی باشد که متولیان بیش‌تر درباره‌ی فعالیت‌های ادبی فکر کنند. ادبیات قدری به آینده‌نگری نیاز دارد. ما فضاهای زیادی را آزموده‌ایم و در این دوره که دوران تثبیت است و به لحاظ سیاست‌های دولت هم دارد از ارزش‌های انقلابی حمایت می‌شود، باید برای آینده‌ی ادبیات برنامه‌ریزی جدی کرد.

شاکری گفت: ما در این سال‌ها همایش‌ها و سمینارهای خوبی درباره‌ی ادبیات داستانی انقلاب و دفاع مقدس داشتیم. اگرچه به نظر می‌رسد جریان شبه روشنفکری جشنواره‌ی پررنگی ندارد و به نظر می‌رسد این جریان در حال رکود است؛ اما آن‌ها در مباحث ترجمه در حال فعالیت هستند و ادبیات انقلاب باید با توجه به مبادی نظری، خودش را تثبیت کند.

او سپس درباره‌ی فعالیت نسل جوان در داستان‌نویسی بیان کرد: در حوزه‌ی ادبیات داستانی‌، در دو سال اخیر به نظر می‌رسد ما دچار ریزش‌ها و رویش‌هایی بوده‌ایم. نسلی از نویسندگان بعد از انقلاب که وام‌دار تجربیات خود بودند، در دهه‌ی 70 اوج گرفتند و کارهایی را شکل دادند. اما اکنون نویسندگان از دل جریان‌های آموزشی بر‌می‌آیند و در شرایط فعلی، مهارت‌جویان و دانش‌آموختگان داستان‌نویسی دارند وارد عرصه‌ی ادبیات می‌شوند که این می‌تواند برای ما‌ فرصت و تهدید باشد؛ فرصت از این نظر که ادبیات ما به سوی نگاه زیبایی‌شناسانه و تکنیکی برود؛ اما تهدید از این نظر که نویسندگان جوان از بن‌مایه‌ی جوشان و قوی عملی فاصله بگیرند و بنیان‌های معرفتی چندان و تجربه‌های ناب را نداشته باشند.

شاکری در ادامه اظهار کرد: بخشی از توان و قدرت بالقوه‌ی داستان‌نویسی ما باید بیدار شود. ما ظرفیتی پنهان در داستان‌نویسی داریم که باید بیدار شود. نویسنده هر اندازه با مشکلات و مسائل جامعه نزدیک شود و از لحاظ تجربه‌ی زیستی و معنوی نزدیک‌تر شود‌، کار او قوت می‌یابد. چیزی که در این شرایط می‌تواند به ما کمک کند، اتکا به باورهای دینی و تجربه‌های انقلابی و دین‌باورانه است؛ همان ابزاری که انقلاب با آن توانسته در ادبیات، حوزه‌ی جدیدی را ایجاد کند.

او افزود: ما باید برای نویسندگان تجربه‌ی زیستی ایجاد کنیم. اگر نویسنده تجربه‌ی زیستی نداشته باشد، با تکنیک‌ها و باورهای اومانیستی برای خود مفری ایجاد می‌کند. هرچه تجربه‌ی زیسته کم‌تر باشد، تمایل به تکنیک‌زدگی نویسنده بیش‌تر می‌شود.

این نویسنده درباره‌ی حمایت‌های دولت از نویسندگان هم گفت: حمایت‌ها از نویسندگان ریالی شده است. ما چند نفر از نویسندگان را به کشورهایی فرستادیم که بیداری اسلامی در آن‌ها دارد رخ می‌دهد؟ این‌ها سبب می‌شود که نویسنده نتواند تفکری عمیق بیابد و در نتیجه از تکنیک‌های غربی که به صورت برمی‌گردد، استفاده کند و یا درگیر مسائل روان‌شناسی ‌شود.
مجید قیصری

مجید قیصری: شرایط ادبیات را خوب نمی‌بینم

این داستان‌نویس در ارزیابی از وضعیت ادبیات در سالی که گذشت،‌ عنوان کرد: با دیدی که من به طور کلی به اوضاع و احوال دارم،‌ شرایط ادبیات را خوب نمی‌بینم. همین که می‌بینم هنوز هم تک و توک آثاری درمی‌آید‌، با از خودگذشتگی اهل ادبیات است و چراغی است که روشن است.

او در پاسخ به این سؤال که آیا اتفاق ادبی خاصی در سال گذشته رخ داده است، گفت:‌ همین که چراغ ادبیات خاموش نشده، خودش بزرگ‌ترین اتفاق این سال است.

قیصری درباره‌ی این‌که کیفیت آثار منتشرشده در سال 90 را چگونه می‌بیند،‌ گفت:‌ به نظرم، کار به ارزیابی کیفیت نمی‌رسد که ما به کیفیت آثار فکر کنیم. ما الآن در بحث کیفیت نیستیم‌، همین که ادبیات زنده است و نبضش می‌زند، برای من کفایت می‌کند و همین که چیزی به اسم ادبیات داستانی را سرپا نگه داریم، مهم است.

او در پاسخ به این‌که کار نویسندگان جوان را چگونه می‌بیند،‌ گفت:‌ هر سال نیروهای تازه‌ای به ادبیات و ژانرهای مختلف آن وارد می‌شوند. چون شرایط دشوار است، ‌این شرایط برای کسانی که نوقلم هستند، دشوارتر است؛ چون ناشران به سختی روی کارهای آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند و بازدهی مالی برای ناشران سخت است. وقتی شرایط برای ناشران سخت است،‌بازگشت مالی برای آن‌ها مهم است و همین عرصه را برای نیروهایی که تازه می‌خواهند کار کنند، سخت‌تر می‌کند و کارهای آن‌ها به سختی برای چاپ تأیید می‌شود و زود خسته می‌شوند.
مجید قیصری: به نظرم، کار به ارزیابی کیفیت نمی‌رسد که ما به کیفیت آثار فکر کنیم. ما الآن در بحث کیفیت نیستیم‌، همین که ادبیات زنده است و نبضش می‌زند، برای من کفایت می‌کند و همین که چیزی به اسم ادبیات داستانی را سرپا نگه داریم، مهم است.

قیصری افزود: من در جشنواره‌ها کارهای نویسندگان جوان را خوانده‌ام و احساس می‌کنم ما دچار نوعی تکرار شده‌ایم و این روزمرگی که شرایط دارد به ما دیکته می‌کند، در آثار هم هست.

او همچنین در پاسخ به این‌که جای چه چیزی در ادبیات است‌، گفت: جای خالی سیاست در ادبیات دیده می‌شود‌ و آثار ما به شدت گریزان هستند که به نیازهای روز مردم پاسخ بگویند.

مجید قیصری سپس در ارزیابی از عملکرد جایزه‌های ادبی عنوان کرد: من پی‌گیر نتایج جوایز ادبی نیستم و به نظرم همه دارند تک و توک کار می‌کنند. این جوایز دارند تلاش می‌کنند چراغ ادبیات روشن بماند و افت و خیزهایی هم دارند. اصل قضیه مردم هستند. جایزه و جشنواره برای ما هدف و مقصد نیست؛ پلی است که باید از آن عبور کرد. وقتی برای هنرمندی جایزه هدف شود‌، این درست نیست.
رسول یونان

رسول یونان: امسال شعر خوش درخشید

این شاعر در ارزیابی از وضعیت شعر در سالی که گذشت عنوان کرد:‌ هرچند اکثر این محصولات به شکل مکتوب نبود و ما این شعرها را در وبلاگ‌ها و سایت‌های الکترونیکی دیدیم، نشرهای الکترونیکی، شعرهای خوبی ارائه کردند؛ شعرهایی که در آن‌ها پرتاب‌شدگی مشهود بود. این ساختارشکنی و این جسارت‌های زیبا دست کم من یک نفر را هیجان‌زده کرد و به نظر من، به هیجان درآوردن مبنای ادبیات است.

یونان درباره‌ی ارتباط برقرار کردن شعرهای اخیر با مخاطب، گفت:‌ من معتقدم شعر به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کرده است؛ اما باید دید مخاطب‌ها چه می‌گویند.

او عیب وارد به برخی از این شعرها را تکنیکال بودن آن‌ها خواند و گفت:‌ به نظر من، تنها عیبی که می‌توان به برخی از این شعرها وارد کرد، تکنیکال بودن آن‌هاست؛ به طوری که تکنیک خودش را گاه به رخ می‌کشد. البته در عین حال باید یادآوری کرد که گاه این موضوع حسن هم می‌تواند باشد.

او در ارزیابی از شعر شاعران جوان‌تر بیان کرد: جوانانی‌ که در راه‌اند، صدای پای‌شان به گوش می‌رسد. باید آن‌ها را جدی گرفت و به آن‌ها احترام گذاشت.

یونان در پاسخ به این‌که آیا به نظر او اتفاق ادبی خاصی در سال 90 رخ داده است، گفت:‌عموما خیلی‌ها به دنبال اتفاق هستند؛ اما همین که شعر خلق می‌شود، اتفاق است، همین که ما این همه شاعر داریم که شعر می‌گویند، خودش بهترین اتفاق است. اتفاق آن‌چنانی که ممکن است مدنظر برخی باشد که بیش‌تر به عنوان حادثه از آن یاد می‌شود، در سال گذشته ندیدم. باید بگویم اتفاقات نادر پشت سر هم رخ نمی‌دهد و باید زمان بگذرد. برخی هر روز می‌خواهند یک سبک جدید تولید کنند و بیش‌تر از آن‌که شعر بگویند، به فکر ایجاد سبک هستند. گاهی هم سبک‌هایی ارائه می‌شود و تعداد این سبک‌ها زیاد است و گاه متنوع‌تر از انواع شکلات است. گاهی این سبک‌ها موج هستند و تا وقتی سبکی اسمش موج باشد، در ساحل می‌میرد.

یونان در پاسخ به این سؤال که جای چه مسائلی را در ادبیات خالی می‌بیند، گفت: ‌گاهی اوقات شاعران برای هم شعر می‌گویند. این فی‌نفسه بد نیست؛ اما نباید مخاطب را از یاد برد. گاهی شاعران تکنیک‌هایی به خرج می‌دهند که برای هم‌قطاران خودشان ساده و برای مخاطب سنگین است. این موضوع سبب می‌شود که هم‌قطاران این شعرها را نخوانند و مخاطبان هم با این شعرها ارتباط برقرار نکنند.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  درخواست نویسندگی در بخش ادبیات و زیرشاخه ها
  برگزاری نشست «پاسداشت زبان و ادبیات فارسی در منطقه اکو»
  پارادوکس چیست و چه جایگاهی در علم، فلسفه و ادبیات دارد؟
  نکاتی راجب زبان و ادبیات ترکیی
  ادبیات کهن چیست؟
  فریدون رهنما؛ شخصیتی پیشرو و تاثیرگذار در ادبیات و هنر ایران
  «تا تو با منی» منتشر شد/ اجرای آثار بزرگان ادبیات با صدای داود فتحی
  مدیرعامل بنیاد ادبیات تودیع شد!
Lightbulb ادبیات زردتشتی
  تاثیر فضای مجازی بر ادبیات و زبان فارسی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان