امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دآنستنـی هـآی کـودکـان

#11
چرا نوزادان در خواب لبخند می زنند؟


دآنستنـی هـآی کـودکـان 2
از همان هفته اول تولد، بيشتر مادران احساس می‌کنند نوزادشان لبخند می‌زند، اما واقعیت این است که او تلاش می‌کند تا این کار را انجام دهد. لبخند نوزاد یک‌هفته‌ای، لبخند متقارنی نیست. به گوشه‌ای از لب محدود شده و همراه با آن، چشم‌ها و گونه‌ها حرکتی انجام نمی‌دهند و به عبارت دیگر، هنوز ماهیچه‌ها برای لبخند زدن توانا نیستند!
 
لبخند نوزاد در این سن، تنها در خواب‌آلودگی یا هنگام خواب دیده می‌شود. به این لبخند در اصطلاح، «لبخند دائمي» می‌گویند، چون در جواب یک نوازش یا یک حس نیست و ارتباطی به دنیای خارج ندارد.
 
حتی گاهی پیش می‌آید که تا شكم نوزاد را نوازش می‌کنید، حس مي‌کنید او دارد لبخند می‌زند، اما متأسفانه باید بگوییم در این سن، هنوز نوزادان نمی‌توانند تشخیص دهند چه حالت‌هايی مربوط به درون بدن و چه حالت‌هايی مربوط به خارج از بدنشان است. او حس لطیف نوازش را درک می‌کند، اما نمی‌داند چه چیزی مسبب آن است. ساده‌تر بگوییم؛ لبخند گوشه لب او، واكنش هوشیارانه به اتفاق‌هاي دور و برش نیست! چشمان او به خلأ نگاه می‌کند، چون قدرت بینایی و سیستم عصبی او هنوز کامل نیست. لبخندش نیز نشانه احساسات و شادی‌اش نیست!
 
سه تا هشت هفتگی
بین یک تا دو ماهگی، لبخند نوزاد کامل می‌شود. او می‌آموزد با هر دو گوشه لب بخندد و در چشمانش که حالا حالت گرفته، برق شادی می‌درخشد. در این سن، او می‌تواند منشأ صداها و تصویرهايی که او را به خنده می‌اندازد، تشخیص دهد و واكنش او، به طور مستقیم، به محیط و اتفاق‌هايی که در آن می‌افتد، بازمی‌گردد! اگر بخواهیم رخدادهای این چند هفته را به طور دقیق مرور کنیم، باید بگوییم تا هفته چهارم، نوزاد نسبت به صداهای انسان به ویژه صدای تیز زنانه، واکنش نشان می‌دهد و این به آن علت است که سیستم شنوایی، سریع‌تر از بینایی کامل می‌شود.
 
 
از چهار هفتگی به بعد، نوزاد به واکنش و حالت‌هاي صورت اطرافیان توجه می‌کند و می‌خندد. به خنده او در این سن، «خنده اجتماعی غیرانتخابی» می‌گویند، چون او به شکل غریزی، به حالت‌هايی که افراد به چشم‌ها، پیشانی، بالای بینی و… می‌دهند، می‌‌خندد. هر وسيله متحرک مانند جغجغه‌ هم او را می‌خندانند و این خنده از سر خوش‌حالی شناسایی حالت‌های جدید است!
 
شش تا هشت ماهگی
در این سن، کودک شما می‌تواند تصمیم بگیرد که به چه چیز بخندد و نسبت به چه چیزی بي‌محلي كند. به عبارت دیگر، از این سن به بعد، او آگاهانه می‌خندد. حالا او صورت آشنا را از غریبه به خوبی تشخیص می‌دهد و تنها به حالت‌هاي تغییر یافته صورت‌های آشنا لبخند می‌زند و با دیدن یک صورت غریبه، یا چشم‌هایش را پایین می‌اندازد یا گریه می‌کند.
 
 
روان‌شناسان به این حالت،  «نگرانی ماه هشتم» می‌گویند! خنده از این به بعد، کانال ارتباطی کودک با افرادی است که آن‌ها را می‌شناسد و علامت رضایت او از یک وضعیت است. برای آن‌که از این سن به بعد، والدین به کودکشان کمک کنند تا احساساتش را جلوه دهد، لبخند زدن به او بهترین کار است. این تبادل لبخند، به کودک کمک می‌کند كه بتواند کم‌کم یک ارتباط واقعی برقرار کند و اعتماد به نفس بیابد.
 
چهار ماهگی
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خنده نوزاد  از چهار ماهگی به بعد، مثل آدم‌بزرگ‌هاست. برقراری ارتباطات لمسی، بیش از هر چیز، در این سن برای او لذت‌بخش بوده و باعث خنده می‌شود. به عنوان مثال، بوسه سفت و صدادار از شکمش یا پاهایش برایش جذاب است. صدای والدین نیز هنگامی که با او بازی می‌کنند، او را به خنده می‌اندازد. خندیدن در این سن، نشانه رشد و پیشرفت اوست. او حالا شكل اشیا و منشأ صداها و تصویرها را می‌شناسد و می‌داند چه حوادث و اتفاق‌هايی می‌تواند برایش خوشایند باشد.

 
 
از آن‌جا که بسیاری از حالت‌ها برای او شناخته شده‌اند، پس مثلا از حرکت پدرش، اگر به شکلی غیرمتعارف راه برود یا حرف بزند، خنده‌اش می‌گیرد، اما اگر تغییرها بسیار زیاد باشند، ممکن است احساس ترس کرده و به گریه بیفتد. در این سن، تنها تغییرهايی او را به خنده می‌اندازد که حالت‌هاي پیش از آن را شناخته باشد و بتواند آن تغییر را با حالت‌هاي قبلی مقایسه کند.
 
خندیدن برای سلامتي خوب است
این موضوع که خندیدن برای سلامتي روح و جسم، بسیار مفید است، سال‌هاست به اثبات رسیده است. تحقیقات فراوانی نشان داده است که خنده سبب افزایش میزان ترشح آندروفین شده، حس درد را کاهش داده و با تأثیری که بر سیستم ایمنی می‌گذارد، سبب قوی‌تر شدن انسان و افزایش تحمل در مقابله با شرایط سخت می‌شود.
 
خنده نیز مانند سایر فعالیت‌های بدنی، ضربان قلب، تنفس و گردش خون را افزایش داده و سبب سلامتی می‌شود. چند سال است كه در کشورهای پیشرفته، از خنده‌درمانی در بیمارستان‌های اطفال کمک گرفته می‌شود، زیرا خنده، استرس را کاهش داده و در نتیجه، میزان نیاز فرد به دارو کم شده و درمان سریع‌تر انجام می‌شود.
 
راهی برای جلب توجه
خندیدن و گریه کردن، هر دو واكنش‌هایی غیراکتسابی است، یعنی ما آن‌ها را از دیگران نمی‌آموزیم. هر دوی آن‌ها به ما کمک می‌کنند بتوانیم با اطرافیانمان بهتر ارتباط برقرار کنیم، اما خنده برای یک نوزاد، به جز برقراری ارتباط، بهترین راه‌حلی است که او آن را به کار می‌گیرد تا والدین را مجذوب خود کند. خنده به او کمک می‌کند دوست‌داشتنی‌تر باشد.
پاسخ
 سپاس شده توسط ѕтяong
آگهی
#12
قُدرت درک کودکآن از چه زمانی آغاز  میشَود ؟ ∆ 


دآنستنـی هـآی کـودکـان 2




 دارید زودتر از همه بچه‌ها بایستد، بخندد و راه برود. دوست دارید شما را زودتر از هرکسی بشناسد و هرچه را که می‌گویید انجام دهد. شما هم مثل بسیاری از مادر‌ها، آنقدر از حضور این قدم نو رسیده هیجان‌زده‌اید که نمی‌توانید برای بزرگ شدن و توانا شدنش صبر کنید. اما چه بخواهید و چه نخواهید، فرزند‌تان در هر ماه از زندگی‌اش، مهارت تازه‌ای را یاد می‌گیرد و هیجان شما، نمی‌تواند او را یک‌شبه از این راه چند ماهه و چند ساله عبور دهد.

اگر می‌خواهید بدانید که نوزادتان تا چه اندازه طبیعی است و در چه دوره‌ای چه مهارتی را باید کسب کند، در ادامه این مطلب با ما باشید؛ اما فراموش نکنید که برخی از بچه‌ها، کمی زودتر یا کمی دیرتر این ویژگی‌ها را به دست می‌آورند. پس بدون زدن هیچ مهری روی کودک‌تان، تنها منتظر رشدش باشید و در صورت تاخیر چشمگیر، با یک متخصص مشورت کنید.

من را می‌بیند؟
درست است که نوزاد شما در هفته اول توانایی کامل برای دیدن را ندارد و تا حدودی نابینا تلقی می‌شود، اما او حتی از آن زمان هم می‌تواند مادرش را بشناسد. محققان می‌گویند حتی نوزادان 4 روزه، نسبت به افراد غریبه و ناآشنا زمان بیشتری را به مادرشان خیره می شوند. در هفته‌های اول تولد اشیایی كه 20تا 30 سانتی‌متر از صورت او دورترند، برای کودک تار و مبهم به نظر می‌رسند و توانایی تشخیص آنها برایش آسان نیست.

پس اگر می‌خواهید با نوزاد کوچک‌تان گپ بزنید، بهتر است صورت‌تان را نزدیک ببرید و به چشم‌هایش نگاه كنید. نوزادان 3 یا 4 ماهه می‌توانند چشمهای‌شان را به این سو و آن سو بچرخانند و حرکت اشیا را دنبال کنند. آنها فاصله دور‌تری را می‌بینند و به رنگ‌ها هم واکنش نشان می‌دهند. در 3 ماه اول، فرزند شما قبل از هر چیز «حركت» را می‌بیند و در هفته‌های اول می‌تواند خنده و اخم مادرش را هم درک کند.
او در این زمان تماس‌های چشمی منظمی را برقرار می‌کند و با نگاهش منتظر دیدن واکنش شما می‌ماند. اگر در 4  تا 6 ماهگی‌اش اسباب بازی را به طرفش بگیرید، احتمالا می‌تواند آگاهانه دستش را برای گرفتن آن دراز کند اما در حدود 8 تا 12 ماهگی، نوزاد درک کافی از عمق ندارد و نمی‌تواند اختلاف سطح پله‌ها با پایین را درک کند. پس با این توجیه که بینایی‌اش کامل شده، او را روی بلندی نگذارید. اما بینایی فرزند شما در یک سالگی آنقدر تقویت شده که به کتاب‌های مصور هم واکنش نشان می‌دهد.

صدایم را می‌شنود؟
حتی در ماه اول تولد، فرزند شما می‌تواند صدای پدر و مادرش را بشناسد. از 6 ماهگى فرزند شما به شکل بارز‌تری به سمت منبع صدا بر می‌گردد و در پاسخ به سروصداهای بلند و ناگهانی ازجا مى‌پرد. فرزند شما در این سن صحبت‌های‌تان را درک می‌کند و در زمان حرف زدن به چهره شما خیره می‌شود.

او از این زمان می‌تواند ارتباط بهتری را با شما برقرار کند و برای نشان دادن این موضوع در پاسخ به لبخند یا خنده شما او نیز لبخند زده یا می‌خندد و از صدای سرفه یا صداهای مختلف تقلید می‌کند. در 9 ماهگی کودک نسبت به نام خودش واکنش نشان می‌دهد و در عین شنیدن می‌تواند کلمات را درک کند و درک بهتر شنوایی کودک در یک ‌سالگی باعث می‌شود از دستورات شما پیروی کند.

 مزه شیر را می‌فهمد؟
حتما برای‌تان جالب است که چرا بعضی از کودکان، به محض خوردن شیر خشک دیگر شیر مادرشان را قبول نمی‌کنند. حس چشایی متهم اصلی این اتفاق است. این حس از همان هفته یازدهم بارداری‌تان در فرزند شما رشد می‌کند و بعد از تولد هم همان‌طور که شما طعم‌ها را می‌شناسید، او به مزه‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد. نوزادها عاشق طعم شیرین هستند و میلی به خوردن چیز‌هایی که ترش یا تلخ باشند ندارند. به همین دلیل اگر شیر خشک را امتحان کنند، ترجیح می‌دهند به جای هر خوراک دیگری، این نوشیدنی شیرین را بنوشند.

بوی مرا می‌شناسد؟
حس بویایی هم از آن حواسی است که با کودک متولد می‌شود. او از همان لحظه‌ای که نفس کشیدن را آغاز می‌کند، بوهای مختلف را می‌شناسد و به بوی خوب و بد واکنش نشان می‌دهد. یکی از نشانه‌هایی که نوزادان با کمک آن مادرشان را می‌شناسند، همین بوست. از نظر یک نوزاد بوی مادرش بهترین بوی دنیاست و از 6 روزگی موفق به درک آن می‌شود.

پس در همان دوره نوزادی، هر زمان که فرزند‌تان بی‌تابی کرد او را در آغوش بگیرید یا تکه‌ای از لباس‌تان را در کنارش بگذارید تا با بویش آرام شود. وجود حس بویایی در نوزادان، می‌تواند حال و هوای‌شان را هم وابسته به بویی کند که به شامه آن‌ها می‌رسد. شاید تعجب کنید اما یک بوی خوشایند می‌تواند آن‌ها را در همان ماه‌های اول هم آرام کند و یک بوی ناخوشایند می‌تواند اشک‌شان را در بیاورد.

می‌فهمد که نوازشش می‌کنم؟
برای آرام کردن نوزادتان او را نوازش کنید و مراقب باشید تا اشیا زبر در کنارش نباشند چون حس لامسه، اولین حسی است که در او رشد می‌کند. فرزند شما از همان آغاز تولد، از به تن کردن یک لباس نرم خوشحال می‌شود و با نوازش‌های شما آرام می‌شود. وجود حس لامسه در نوزادان باعث می‌شود از همان ابتدا، متوجه گرمی یا سردی اشیایی که لمس می‌کنند بشوند و نسبت به جنس آن‌ها هم واکنش بدهند. شاید به همین دلیل باشد که آنها از در دست گرفتن بعضی اسباب‌بازی‌ها لذت بیشتری می‌برند و تمایلی به بازی با بعضی‌های دیگر را ندارند.
پاسخ
 سپاس شده توسط ѕтяong
#13
دلیل اصلی گوشه گیری و کم حرفی کودکان چه می تواند باشد؟
 
اگر کودک شما نشانه هایی از گوشه گیری و کم حرف بودن دارد حتما آن را جدی بگیرید و به نکات زیر توجه کنید.
 
فرشته کریمی زاده روان شناس کودک و خانواده، درباره تاثیر افسردگی مادران بر روح و روان فرزندانشان بیان کرد: مادران افسرده به دلیل بی حوصلگی به میزان کافی به کودکان خود توجه نمی کنند و همین امر باعث ارتباط نادرست فرزند با مادر و بروز مشکلاتی مانند کمبود اعتماد به نفس در کودکان می شود.
 
وی با بیان اینکه مادران افسرده فرزندان گوشه گیری دارند، اظهار داشت: کودکانی که مادر افسرده دارند بیشتر از سایر همسالان خود از ناتوانی در برقرای ارتباط با دیگران رنج می برند و اغلب آنها با انجام رفتارها و حرکات خاصی به دنبال جلب توجه دیگران به خصوص مادرشان هستند.
 
این روان شناس گفت: مادران افسرده اغلب به فرزند خود به چشم مزاحم نگاه می کنند و رفتارهای طبیعی کودک را بسیار منفی تلقی می کنند که این موضوع موجب نافرمانی، پرخاشگری و گرایش کودک و نوجوان به بازی های کامپیوتری می شود.


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دآنستنـی هـآی کـودکـان 2

 
وی عنوان کرد: یکی از زمینه های به وجود آمدن افسردگی، استرس فراوان است و از آنجایی که اضطراب اختلالی است که افراد آن را از یکدیگر یاد می گیرند، کودکانی که مادران افسرده دارند اغلب دچار استرس هستند.
 
کریمی زاده با بیان اینکه افسردگی مادران علاوه بر روح و روان بر جسم کودک نیز تاثیر فراوانی می گذارد، افزود: این کودکان به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط درست با دیگران به محیط اطرافشان توجه کمتری دارند که این امر باعث هوش کمتر آنها نسبت به همسالان خود می شود.
 
وی با تاکید بر اینکه بی توجهی مادر به فرزند موجب می شود تا نیاز های کودک از جمله نیاز به مواد غذایی مفید و خواب کافی در آنها به خوبی تامین نشود، اظهار کرد: کودکانی که مادر افسرده دارند اغلب دچار اختلال افسردگی هستند و این اختلال را از مادر خود می آموزند.
 
این روان شناس افزود: بهتر است افراد قبل از اقدام به بارداری و بچه دار شدن به پزشک و روان شناس مراجعه کنند تا در صورت افسردگی برای درمان آن هر چه زود تر اقدام کنند.
پاسخ
 سپاس شده توسط ѕтяong
#14
[rtl]دانستنی هایی درباره ی سه سال اول زندگی كودك[/rtl]






دآنستنـی هـآی کـودکـان 2




می دانیم كه كودكان همانقدر كه به عشق و محبت نیاز دارند ، به پیروی از قوانین هم نیازمندند . اما آنچه والدین باید در نظر داشته باشند این است كه چه انتظاراتی از فرزند خود داشته باشند كه با دوره سنی او متناسب باشد . اگر توقع و انتظارات والدین بیش از حد باشد ، سرخوردگی فرزند و آنها را در پی خواهد داشت و زمانی كه توقع و انتظارات كمی داشته باشند ، بی توجهی به كودك و بی قید و بند بودن او را سبب خواهند شد . برای آنكه بدانیم چه انتظاراتی از كودك داشته باشیم بهتر است كه با توانایی های هر دوره ی سنی آشنا شویم .


[rtl]به فرزندمان اجازه دهیم كه در مسیر طبیعی تكامل خود قدم بردارد .[/rtl]

درباره سال اول زندگی كودك سخن زیادی برای گفتن نداریم . خوشبختانه والدین امروزی ، زیاد كودكان خود را تحت فشار قرار نمی دهند و او را پیش از كسب آمادگی كامل ، وادار به راه رفتن نمی كنند. همه ی كارشناسان كودك به والدین این توصیه را دارند:  بهترین كار برای كمك به تكامل جسمی و روحی كودك این است كه او را آزاد بگذارید تا در مسیر تكاملی خاص خود قدم بردارد و به پیش برود. به طور مثال به او فرصت بیشتری بدهید تا برای راه رفتن بر روی زمین از دست و پاهای خود استفاده كند . سعی نكنید كه خیلی زود كودك خود را از شیر بگیرید یا دستشویی رفتن را به او بیاموزید .


در سال دوم زندگی


، بهتر است كه كودك را تحت فشار قرار ندهیم . سعی نكنیم كه خیلی زود او را از شیر خوردن محروم سازیم. كودكی كه زودتر از موقع ، شیر خورد ن ( مكیدن سینه مادر یا سر شیشه ) را كنار بگذارد ، خیلی زود به مكیدن انگشت شست رو می آورد ؛ زیرا او نتوانسته نیاز روحی خود را تأمین نماید و هیچ راهی برای بیان آن نمی شناسد. آموختن نحوه استفاده از دستشویی  و از كهنه گرفتن كودك نیز زمانی باید صورت بگیرد كه او آمادگی لازم را داشته باشد. اگر زودتر از موقع به او فشار بیاوریم و او را مجبور كنیم ، او گیج خواهد شد . درست مثل زمانی كه هنوز نمی تواند راه برود ولی ما به او اصرار می كنیم كه راه برود و حتی در بعضی از موارد خشمگین می شویم و با او به تندی رفتار می كنیم . پس چه زمانی آموزش كودك را شروع كنیم ؟





دآنستنـی هـآی کـودکـان 2




پاسخ این سؤال بسیار ساده است : زمانی كه كودك آماده باشد . او مهارت های دیگر مانند نوشیدن با لیوان ، غذا خوردن با قاشق و چنگال و لباس پوشیدن را نیز زمانی می تواند فرا بگیرد كه آمادگی فراگیری آنها را داشته باشد. البته فراموش نكنید كه آماده شدن و اظهار تمایل كودك به تدریج ، صورت می گیرد .

[rtl] كج خلقی ها و بد رفتاری های كودك موقتی است . آنها را طبیعی تلقی كنیم .[/rtl]

 وقتی كه كودك 5/2 تا 3 ساله نمی گذارد كه شما ژاكت را بر تن او بپوشانید و بدرفتاری می كند ،  ناراحت نشوید ؛  این رفتار طبیعی است . تقریباً همه ی كودكان در این دوره ی سنی به همین شكل رفتار می كنند ؛ زیرا احساس می كنند كه فرد كامل ، مستقل و بسیار مهمی هستند .

برای همین یك كودك 5/2 تا 3 ساله می خواهد در لباس پوشیدن خود نقش داشته باشد و از این كه مثل یك نوزاد ، لباس بر تن او كنید ناراحت خواهد شد . او ترجیح می دهد كــه " مادر"  همراه  و دستیار او باشد .
نكته مهم دیگر این است كه در این دوره سنی ، كودك مفهوم زمان را به خوبی درك نمی كند . او نمی داند " عجله داشتن " یعنـی چه  و توضیحات ما برای شرح آن نیز  فایده ای نخواهد داشت . اگر نیازهای كودك را بشناسیم ؛ به او فرصت دهیم تا بعضی از كارهای خود را انجام دهد ، و زمانی كه كار را به پایان می رساند او را كمك كنیم ، كودك را در مسیر مطلوب و مورد علاقه اش قرار داده ایم . به تدریج كه او مسئولیت پذیرمی شود ، بد خلقی را كنار خواهد گذاشت و تحریك پذیر نخواهد بود . به خاطر داشته باشیم كه اگر مقاومت و لجبازی های كودك ادامه یابد ، در موارد دیگر هم بروز خواهد كرد . به طور مثال ، ابتدا از پوشیدن لباس خودداری می كند ، سپس غذا نمی خورد ، و در مرحله بعدی نمی خوابد و ...  . معمولاً كودكان در مواردی مقاومت و لجبازی می كنند كه از سوی والدین فشار بیشتری وجود داشته باشد . هر گاه با مقاومت كودكان رو به رو شدیم بهتر است كه رفتار خود را ارزیابی كرده و خود را به جای فرزندمان بگذاریم . اگر  كمی انعطاف پذیرتر باشیم ؛ حتما نگرش و رفتار ما تغییر خواهد كرد .




دآنستنـی هـآی کـودکـان 2



[rtl] بدون خشونت به بیان قوانین مورد نظر خود بپردازید :[/rtl]

 در سرتاسر این دوره ( كودكی ) ، برای شناختن كودك خود ، حساسیت داشتن نسبت به او و صبر و شكیبایی ورزیدن در برابر كارهای او نیاز به فرصت كافی خواهیم داشت . به طور مثال ، اگر كودك صورت خود را می شوید و آب را به اطراف می پاشد ، بهتر است كه او را تشویق كنیم . اگر او به احساس رضایتمندی و درك شما از خود پی ببرد ، با كمال میل با شما همكاری خواهد كرد . قاطعیت داشتن بدون عصبانیت ، از طرف بسیاری از كودكان پذیرفته شده است . به همین دلیل آنها قوانین تغییر ناپذیر كودكستان را می پذیرند .

بی صبری و ناشكیبایی و خشونت از جمله عواملی است كه سبب می شوند كودكان به خوبی منظور والدین را درك نكنند و به لجبازی و مقاومت كردن بپردازند .
پاسخ
 سپاس شده توسط ѕтяong
#15
دآنستنـی هـآی کـودکـان 2


شاید این اواخر با  والدینتان دعوا کرده باشید.درمورد لباس‌ پوشیدنتان، تکالیف مدرسه، دوستان یا دیر آمدن‌ها. اما وقتی پدر و مادرتان با هم دعوا می‌کنند چه می‌شود؟
 شاید برای یک دقیقه از این نظر اعصابتان راحت شود که این بار این شما نیستید که با آنها دعوا می‌کنید اما بیشتر بچه‌ها وقتی پدر و مادرشان دعوا می‌کنند واقعاً نگران می‌شوند.
 کاملاً عادی است که پدر و مادرها سر مسائلی با هم مخالفت کنند و هر از گاهی با هم دعوایشان شود. ممکن است سر چیزهای خیلی مهم مثل کار، مسائل مالی یا تصمیمات مهم خانوادگی با هم هم‌عقیده نباشند. حتی ممکن است سر چیزهایی که اصلاً به نظر مهم نمی‌آید با هم مخالفت کنند، مثل اینکه برای شام چه بخورید یا اینکه فلانی سر چه ساعتی خانه می‌آید.

گاهی ‌وقت‌ها پدر و مادرها خیلی منطقی با هم مخالفت می‌کنند و به هم اجازه می دهند که حرف بزنند و خوب به حرف‌های هم گوش می‌دهند اما خیلی وقت‌ها هم وقتی سر موضوعی با هم توافق ندارند کار به دعوا و مشاجره می‌کشد.


وقتی پدر و مادرها دعوا می‌کنند چه معنی می‌دهد؟
وقتی پدر و مادرتان دعوا می‌کنند، افکار بسیاری به ذهنتان می‌آید: چرا سر هم داد می‌کشند؟ معنی آن این است که دیگر همدیگر را دوست ندارند؟ آیا می‌خواهند طلاق بگیرند؟
وقتی دعوا کردن پدر و مادرتان را می‌شنوید ناخودآگاه نتایج عجولانه‌ای از آن می‌گیرید. اما بیشتر وقت‌ها این دعواها فقط راهی برای بیرون کردن آن ناراحتی درونی است چون ممکن است روز خوبی را پشت سر نگذاشته باشند، زیاد حالشان خوب نباشد، یا استرس زیادی داشته باشند،درست مثل وقتی که شما با آنها دعوا می‌کنید.
درست مثل شما، پدر و مادرتان هم وقتی از دست هم ناراحت می‌شوند سر هم داد می‌زنند، گریه می‌کنند یا حرف‌هایی را به زبان می‌آورند که واقعاً از ته دلشان نیست. بیشتر آدم‌ها هر ازگاهی از کوره در‌می‌روند. پس اگر والدینتان دارند دعوا می‌کنند،زیاد فکر بدی درموردشان نکنید.


اشکالی ندارد اگر والدینتان هرازگاهی دعوا کنند
طبیعی است که آدم‌ها نظرات، احساسات یا نگرش‌های متفاوتی داشته باشند. حرف زدن درمورد این تفاوت‌ها اولین قدم برای رسیدن به راه‌حل‌هایی است که دو طرف را راضی کند. خیلی مهم است که افراد یک خانواده بتوانند احساسات و فکرهایشان را با هم درمیان بگذارند، حتی اگر نظر یا فکرشان مخالف دیگری باشد.
گاهی ‌اوقات اینقدر این اختلاف‌ نظرها به نظر والدین شدید می‌آید که موجب بحث و مشاجره می‌شود. اکثر مواقع، این مشاجرات خیلی زود رفع می‌شود، والدین از هم معذرت‌خواهی می‌کنند و آشتی می‌کنند و خانواده به حالت عادی خود برمی‌گردد.


وقتی دعوای پدرومادر شدید می‌شود
گاهی‌ وقت‌ها والدین دعوا می‌کنند، کلی سر هم داد و بیداد می‌کنند و به هم بد و بیراه می‌گویند. با اینکه بعضی از والدین ممکن است اینطور باشند اما درست نیست که با اعضای خانواده با بی‌احترامی رفتار شود، از زبان بد و توهین‌آمیز استفاده شود یا سر هم داد کشیده شود.
بعضی‌وقت‌ها دعوای پدر و مادرها خیلی شدید می‌شود و پرت کردن چیزها یا حتی زدوخورد هم به آن اضافه می‌شود. حتی اگر والدینتان از نظر فیزیکی آسیب نبینند، اگر یک طرف بخواهد با ترساندن یا تهدید طرف دیگر را کنترل کند به هیچ وجه درست نیست. نمونه‌های آن شامل موارد زیر است:
- تهدید برای آسیب زدن به خود
- تهدید به خودکشی
- تهدید به ترک همسر
- تهدید به خبر کردن پلیس
 - آسیب رساندن به اموال دیگری

این چیزها به هیچ‌وجه طبیعی نیستند. وقتی دعواها به خشونت فیزیکی یا تهدید کشیده می‌شود، باید دو طرف یاد بگیرند که چطور عصبانیت خود را کنترل کنند.


شما چه؟
برای بیشتر افراد خیلی سخت است که ببینند پدرومادرشان با هم دعوا می‌کنند. ناراحت و عصبانی دیدن آنها برای همه بچه‌ها سخت است. مگر قرار نیست که پدرومادر آرام‌ترین و بالغ‌ترین افراد خانواده باشند؟ اینکه چقدر این مسئله شما را ناراحت کند به تعداد و تکرار این دعواها، شدت آنها و اینکه والدینتان جلوی چشم بقیه دعوا کنند یا نه بستگی دارد.
طی یک مشاجره ممکن است بیشتر نگران یکی از والدینتان باشید. طبیعی است که نگران شوید یکی از والدینتان به‌خاطر حرفهایی که آن دیگری به او می‌گوید ناراحت شود. یا شاید نگران شوید که یکی از والدینتان اینقدر عصبانی شود که کنترل خود را از دست بدهد. آیا باید نگران شوید که ممکن است به یکی آسیب برسد؟ با اینهمه استرس فکری و احساسی ممکن است معده‌ درد بگیرید و دوست داشته باشید به اتاقتان رفته و فقط گریه کنید.
اگر پدرومادرتان سر شما دعوا می‌کنند ممکن است مسئله را ناراحت‌کننده‌تر کند. خیلی‌ها در چنین موقعیتی به اشتباه فکر می‌کنند که این دعوا تقصیر آنهاست. اما یادتان باشد دعواهای والدینتان هیچ‌وقت تقصیر شما نبوده و نیست.
اگر دعواهای پدرومادرتان واقعاً اذیتتان می‌کند ممکن است خوابیدن یا مدرسه رفتن را برایتان سخت کند. در چنین حالتی، سعی کنید با یکی از والدینتان یا هر دو آنها در مورد رفتارشان حرف بزنید. شاید تا به آنها نگویید متوجه نباشند که چقدر دعواهای آنها روی شما تاثیر منفی می‌گذارد.
اگر دعواهای پدر و مادرتان خیلی شدید است، بهتر است مسئله را با یک نفر درمیان بگذارید. حرف زدن با یکی از اقوام، معلم‌ها، مشاور مدرسه یا یکی از بزرگترها که به او اعتماد دارید درمورد دعواهای پدر و مادرتان می‌تواند بسیار مفید واقع شود. بعضی ‌وقت‌ها پدر و مادرهایی که زیاد دعوا می‌کنند ممکن است کنترل خود را از دست بدهند که به هم یا بقیه اعضای خانواده آسیب برسانند. اگر این اتفاق بیفتد، اگر کس دیگری از ماجرا خبر داشته باشد به کمک می‌آید و دربرابر این مشاجرات شدید از شما محافظت می‌کند.
اعضای یک خانواده باید یاد بگیرند بدون داد کشیدن و فریاد زدن با هم درمورد احساسات و اختلافاتشان حرف بزنند و به حرف‌های همدیگر هم گوش کنند. برای حل مشکلات مربوط به دعواهای شدید والدین می‌توانند پیش یک روانشناس یا مشاور بروند. بااینکه ممکن است کمی زمان ببرد و نیاز به تلاش و تمرین داشته باشد، اما همیشه همه خانواده‌ها این فرصت را دارند که یاد بگیرند با هم به‌خوبی کنار بیایند.


خانواده‌ های سالم و خوشبخت
اگر در خانواده شما هم هرازگاهی دعوا می‌شود، خیلی نگران نشوید: هیچ خانواده‌ای کامل نیست. حتی در شادترین و خوشبخت‌ترین خانواده‌ها هم گاهی‌اوقات مشکلاتی پیش می‌آید که موجب بروز دعوا و مشاجره می‌شود. معمولاً اعضای خانواده درمورد مشکلاتشان با هم حرف می‌زنند و سعی می‌کنند اختلافات را برطرف کنند. بااینکار زندگی دوباره وارد جریان عادی خود می‌شود.
عضو یک خانواده بودن یعنی سعی کنید زندگی را برای همدیگر بهتر و زیباتر کنید. مشکلات و مشاجرات پیش می‌آید و هیچ جای نگرانی نیست. اما با عشق، درک و کمی تلاش خانواده‌ها می‌توانند هر مشکلی را حل کنند.
پاسخ
 سپاس شده توسط mr.destiny
#16
کدام مـواد غذایی را نبایـد تا یک سالگی ب کودکان داد !؟ 




مواد غذایی كه ممكن است در شیرخوار زیر یك سال ایجاد حساسیت كنند:


 
دآنستنـی هـآی کـودکـان 2



• شیر گاو (در تهیه فرنی، جوشاندن شیر مقدار مواد آلرژن موجود در شیر را كمتر می كند)
• سفیده تخم مرغ
• انواع توت، كیوی، آلبالو، گیلاس و خربزه
• بادام زمینی

مواد غذایی كه در دوره شیرخواری مجاز نیست و ممكن است باعث خفگی شیرخوار شود:

• دانه كشمش و دانه انگور، ذرت، آجیل، تكه های سفت و خام سبزی ها مثل هویج،تکه های گوشت

مواد غذایی كه ممكن است مشكلات دیگری ایجاد نمایند

• قهوه یا چای پررنگ: سبب بی قراری كودك می شود.
• عسل: باعث مسمومیت می شود (بوتولیسم) ولی استفاده از عسل پاستوریزه اشكالی ندارد.

به طور كلی تا پیش از پایان یك سالگی مصرف مواد زیر برای كودك توصیه نمی شود:
عسل غیر پاستوریزه، شیر پاستوریزه، پنیر، سفیده تخم مرغ، شكلات، میگو، فلفل و ادویه جات، ترشی ها، نمك، نوشابه های گازدار، آب میوه های صنعتی، از میوه ها خربزه، كیوی، انواع توت (توت سفید، توت فرنگی، شاه توت، تمشك)، آلبالو، گیلاس، از حبوبات لپه و نخود، از گروه سبزی ها اسفناج و كلم.


دآنستنـی هـآی کـودکـان 2




در تهیه غذای كمكی، ارجحیت با غذای خانگی است یا غذای كمكی تجاری؟

غذای كمكی خانگی كه در خانه تهیه می شود بر آنچه كه به صورت تجاری و در قوطی های آماده در دسترس خانواده ها قرار می گیرد ارجحیت دارد زیرا:
اگر چه غذاهای كمكی تجاری مزایایی دارند از جمله:

• تا زمانی كه در قوطی باز نشده است تمیز و بهداشتی هستند.
• تهیه كردنشان آسان است.
• بیشتر كودكان طعم آنها را دوست دارند.
• بعضی از آنها نیز مخلوط بسیار خوبی از مواد مغذی هستند.
 
دآنستنـی هـآی کـودکـان 2

ولی مضراتی نیز دارند كه به آنها اشاره می شود:
• گران هستند.
• اكثر اوقات برای نگهداری آنها موادی اضافه می كنند كه برای شیر خوار مناسب نیست.
پاسخ
آگهی
#17
بسیار مفید . ممنون از شما

.
پاسخ
#18
عالی ^^
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان