29-11-2015، 10:57
شما برای کنترل کامل زندگی خویش امکاناتی در اختیار دارید و میتوانید تصورات درونی خویش را بهطور مطلوب شکل دهید و حالتهائی را بهوجود آورید که به قدرت و موفقیت منتهی گردد. اما همیشه داشتن توانائی به معنای استفاده از آن نیست. تجربههای خاصی وجود دارند که موجب ایجاد حالتهای غیرفعال در افراد شده و مانع میشوند که آنها از همه توانائیهای خود استفاده کنند. در مسیر زندگی، پیچ و خمهائی وجود دارد که همواره افراد را گرفتار میسازد اما شما باید هوشیار باشید و بدانید که خطرات زندگی در کجا به کمین نشستهاند و برای چیره شدن بر آنها چه راهکارهائی را باید بهکار گیرید.
در ابتدا داشتن اندیشههای مثبت و قاطع شروع خوب یاست اما کامل و کافی نیست زیرا اندیشههای مثبت بدون نظم و هماهنگی، آغاز یک توهم است و تنها با وجود نظم و هماهنگی است که میتوانند نتایج معجزهآسائی را بهوجود آورند.
نکته مهم دیگر اینکه شما باید بیاموزید که چگونه با یأس و ناامیدی مبارزه کنید. ناامیدی، آرزوها را به یاد میدهد و حالت و رفتارهای مثبت را به منفی تبدیل میسازد. عمدهترین عملکرد یک حالت منفی، از بین بردن نظم و هماهنگی درونی است. و همانطور که میدانید وقتی نظم نباشد، هدفهای دلخواه نیز وجود نخواهد داشت.
در کل انسانها بر دو دستهاند:
۱) افرادی که بر یاس و ناامیدی خود غلبه میکنند.
۲) اشخاصی که در حسرت غلبه کردن بر ناامیدیهای خویشتن بهسر میبرند.
شما میتوانید چیزهائی که موجب ناراحتی و یأس شما میشود را بهصورتی درآورید که موجب ایجاد شور و هیجان و شادی در شما شود، کار چندان سختی نیست فقط باید همیشه دو جمله را دقیقاً به یاد داشته باشید:
۱) از مسائل کوچک و جزئی ناراحت و نگران نشوید.
۲) تمام مسائل زندگی کوچک و جزئی هستند.
معمولاً همهٔ افراد موفق میدانند که موفقیت در آن سوی ناامیدی نهفته است اما متأسفانه افراد ناموفق به آن سوی دیگر ناامیدی نمیرسند و اغلب از دستیابی به اهدافشان باز میمانند در واقع بهوسیله ناامیدی متوقف میشوند. این افراد اجازه میدهند که ناامیدی، آنها را از انجام عملکردهائی باز دارد که برای حمایت از آنان در دستیابی به آرزوهایشان ضروری است. شما باید با مهار کردن ناامیدی از این موقع بگذرید، از هر شکستی درس بیاموزید و همچنان به حرکت خویش بهسوی موفقیت ادامه دهید (شک دارم افراد موفقی را بیابید که این شکستها را تجربه نکرده باشند). پس با روحیه شاد و دید مثبت وارد عمل شوید و با خود بگویید: هیچ نیروئی نمیتواند مرا از رسیدن به اهدافم باز دارد، من حتماً موفق خواهم شد.
در ابتدا داشتن اندیشههای مثبت و قاطع شروع خوب یاست اما کامل و کافی نیست زیرا اندیشههای مثبت بدون نظم و هماهنگی، آغاز یک توهم است و تنها با وجود نظم و هماهنگی است که میتوانند نتایج معجزهآسائی را بهوجود آورند.
نکته مهم دیگر اینکه شما باید بیاموزید که چگونه با یأس و ناامیدی مبارزه کنید. ناامیدی، آرزوها را به یاد میدهد و حالت و رفتارهای مثبت را به منفی تبدیل میسازد. عمدهترین عملکرد یک حالت منفی، از بین بردن نظم و هماهنگی درونی است. و همانطور که میدانید وقتی نظم نباشد، هدفهای دلخواه نیز وجود نخواهد داشت.
در کل انسانها بر دو دستهاند:
۱) افرادی که بر یاس و ناامیدی خود غلبه میکنند.
۲) اشخاصی که در حسرت غلبه کردن بر ناامیدیهای خویشتن بهسر میبرند.
شما میتوانید چیزهائی که موجب ناراحتی و یأس شما میشود را بهصورتی درآورید که موجب ایجاد شور و هیجان و شادی در شما شود، کار چندان سختی نیست فقط باید همیشه دو جمله را دقیقاً به یاد داشته باشید:
۱) از مسائل کوچک و جزئی ناراحت و نگران نشوید.
۲) تمام مسائل زندگی کوچک و جزئی هستند.
معمولاً همهٔ افراد موفق میدانند که موفقیت در آن سوی ناامیدی نهفته است اما متأسفانه افراد ناموفق به آن سوی دیگر ناامیدی نمیرسند و اغلب از دستیابی به اهدافشان باز میمانند در واقع بهوسیله ناامیدی متوقف میشوند. این افراد اجازه میدهند که ناامیدی، آنها را از انجام عملکردهائی باز دارد که برای حمایت از آنان در دستیابی به آرزوهایشان ضروری است. شما باید با مهار کردن ناامیدی از این موقع بگذرید، از هر شکستی درس بیاموزید و همچنان به حرکت خویش بهسوی موفقیت ادامه دهید (شک دارم افراد موفقی را بیابید که این شکستها را تجربه نکرده باشند). پس با روحیه شاد و دید مثبت وارد عمل شوید و با خود بگویید: هیچ نیروئی نمیتواند مرا از رسیدن به اهدافم باز دارد، من حتماً موفق خواهم شد.