امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشهورترین نویسنده زنده آمریکا

#1
به مناسبت اعطای من بوکر به فیلیپ راث

منتقدی درباره یکی از آخرین رمان های راث، «پاستورال آمریکایی»، نوشت: «به نظر می رسد راث، در بهترین کارهایش، تمام قوای خود را بر تاریک ترین و ناپیداترین وجوه شخصیت انسان ها متمرکز کرده است. درخشان ترین نوشته های راث در پی استفاده از امکانات گسترده این تاریکی است».

مشهورترین نویسنده زنده آمریکا 1

امسال جایزه من بوکر به فیلیپ میلتون راث نویسنده آمریکایی تعلق گرفت. او در 19 مارس 1923 در نیوجرسی متولد شد که صحنه نخستین رمان هایش است. تحصیلاتش را در دانشگاه شیکاگو در رشته ادبیات زبان انگلیسی تا کارشناسی ارشد گذراند. در سال 1955 به ارتش پیوست، اما پس از آسیب در طول دوره آموزش از ارتش انصراف داد، به ادامه تحصیلاتش در دانشگاه شیکاگو پرداخت و سپس در همان دانشگاه به تدریس ادبیات سرگرم شد. فیلیپ راث در دانشگاه های آیووا و پرینستون هم تدریس کرد و تا پیش از بازنشستگی در سال 1991 شغل دانشگاهی را در دانشگاه پنسیلوانیا، به تدریس ادبیات تطبیقی ادامه داد. وی دو بار ازدواج کرده که هر دو بار به جدایی انجامیده و اکنون به تنهایی در کانکتیکات زندگی می کند. همسر اولش کمی بعد از جدایی در اثر تصادف اتومبیل درگذشت اما راث بسیاری از شخصیت های زن داستانی خود را از او الهام می گیرد. بارزترین نمونه اش شخصیت مری جین ربد در کتاب «بیماری پورتنوی» است. ازدواج دومش در سال 1990 با کلر بلوم بازیگر معروف انگلیسی بود. چهار سال بعد از هم جدا می شوند و بلوم با انتشار کتابی با عنوان «ترک یک خانه عروسک» جزییات زندگی مشترکش با راث می پردازد.

نخستین کتاب فیلیپ راث، مجموعه داستان «بدورد، کلمبوس» در سال 1959 منشتر شد و برنده جایزه ملی کتاب شد و او را به یکی از چهره های مطرح ادبیات آمریکا بدل می کند.

فیلیپ راث از سال 1975 عضو موسسه ملی هنر و ادبیات آمریکا بوده است. او همچنین تا سال 1989 به عنوان ویراستار ادبی با انتشارات پنگوئن همکاری می کرد. اما از سال 1992 وقت خود را فقط صرف نویسندگی کرده است. او نخستین نویسنده زنده آمریکایی است که مجموعه آثارش از سوی کتابخانه آمریکا منتشر شده است. فیلیپ راث تا به امروز، بیش از 30 رمان به نگارش در آورده است؛ که از مهم ترین آن ها می توان به نویسنده شبح (1979)، رها (1962)، هنگامی که او خوب بود (1967)، باند ما (1971)، زندگی من به عنوان یک انسان (1974)، من کمونیست متاهل (1998) و خروج شبح (2007) اشاره کرد. چهار رمان رییس جمهور ما (1383)، رنگار بشر (1384)، خشم (1388) و یکی مثل همه (1389) به زبان فارسی ترجمه شده است.

نگاه فیلیپ راث به عنوان یک نویسنده به جهان، نگاه پوچ است. طبع مبارزه جو و حساسیت بی نظیرش این توانایی را به او بخشیده تا پوچی را در همه لایه های زندگی ببیند و به تصویر بکشد. انسان از دیدگاه او موجودی است که ماشین پر سر و صدای تاریخ او را جویده و تف کرده است. موجودی که بین قبل (before) و بعد (after) درمانده و سرگردان است. خودش معتقد است که حوادث عقلانی نیستند و زندگی پدیده ای سازمند و منطقی نیست. نگاه تلخ و بدیبنانه ای به زندگی آمریکایی دارد. معتقد است که این زندگی آن قدر غیرواقعی، احمقانه و جنون آمیز است که دیگر نمی توان دست مایه نوشتن رمانش قرار داد. به نظر او نویسندگان از تلاش برای شکار سوژه های مهم سیاسی و اجتماعی دست کشیده اند و به ساختن دنیایی پر از خیال و رویا روی آورده اند.

در مورد پیشرفت اش در نویسندگی می گوید: «وقتی جوان بودم، در 20 سالگی، جوان تر، دوستانم را خیلی سرگرم می کردم. بدم نمی آمد سرگرم کننده باشم، از خودم داستان و شخصیت می ساختم. می توانستم مردم را بخندام و وقتی شروع به نوشتن «شکایت پورتنی» کردم در آن سال ها «خداحافظ کلمبوس» ، «خلاصی» و «وقتی او خوب بود» را نوشته بودم و کسی را نخندانده بودم با خودم فکر کردم «چرا همان کاری را نکنم که وقتی بین دوستانم هستم می کنم، روی کاغذ آنها را سرگرم کنم» و یاد گرفتم، به خودم یاد دادم که چگونه روی صفحه بازی کنم. در نتیجه برای من، نوشتن بازی کردن است. «شکایت پورتنی» اجرا بود. وقتی شما بازیگر هستید و اجرا می کنید، یک کلاه گیس و سبیل قلابی گذاشته اید و پشت تان هم خم شده اما وقتی به پشت صحنه باز می گردید، آن چیزها را بر می دارید و خودتان می شوید و به خیابان می روید، ولی مشکل نویسنده این است که نمی تواند آن چیزها را در بیاورد، در نتیجه وقتی به خیابان می رود همان آدمی است که روی کاغذ است.»

منتقدی درباره یکی از آخرین رمان های راث، «پاستورال آمریکایی»، نوشت: «به نظر می رسد راث، در بهترین کارهایش، تمام قوای خود را بر تاریک ترین و ناپیداترین وجوه شخصیت انسان ها متمرکز کرده است. درخشان ترین نوشته های راث در پی استفاده از امکانات گسترده این تاریکی است».
راث از دیدگاه منتقدان بسیاری، عنوان مشهورترین نویسنده زنده آمریکا را داراست. نام فیلیپ راث سال ها در لیست نامزدان نهایی نوبل ادبیات قرار داشته است. هر سال هنگام اهدای جایزه نوبل، از فیلیپ راث به عنوان یکی از نامزدهای اصلی نام برده می شود. گرچه تاکنون مدیران نوبل قانع نشده اند که او سزاوار نوبل است، اما فهرست جوایز دیگری که آقای راث برده چشم گیر و طولانی ست.

این جمله توصیف نسبتاً مناسبی از کار راث است، نویسنده ای که پایه های کار خود را بر تناقض استوار می کند و با گسترش این تناقض، به طنزی سیاه و تکان دهنده می رسد. طنز در کارهای راث به سادگی و بدون هیچ گونه استفاده ای از تکنیک های خاص خنداندن مخاطب که مثلاً در مجلات طنز از آن ها استفاده می شود، شکل می گیرد. حادثه ساده ای اتفاق می افتد و شخصیت ها با اتکا به تجربیات و تفکرات خود در پی حل آن بر می آیند. ظاهراً هیچ کس کار عجیبی نمی کند و همه براساس منطق درونی شان سرگرم حل مشکل اند، اما راث با نشان دادن زیرکانه تناقض های درونی شخصیتی که در پی حل مشکل است. مشکل بزرگ تر را، که خود شخصیت است، جایگزین مشکل بیرونی می کند. به این ترتیب، گره های داستان و حوادثی که برای شخصیت ها اتفاق می افتد، همگی بهانه ای است برای شک هر شخصیت به منطق درونی خود. راث با تأکید بیش از حد بر این تناقض ها و برجسته کردن آن ها فضایی به شدت طنزآلود می سازد. اما نثر راث نیز در بارور کردن و شدت بخشیدن به این طنز نقش عمده ای دارد. نثر راث نثری کاملاً ساده و فاقد پیچیدگی است و این سادگی بیش از حد در بسیاری از موارد، طنز موجود در کنش های شخصیت ها را شدت می بخشد. در واقع این نثر در بسیاری از موارد تشدید کننده حماقت موجود در فضای روابط آدم هاست و این کار را از طریق بلاهت و بی طرفی خود انجام می دهد.

در کارنامه پربار فیلیپ راث، می توان به چندین جایزه بزرگ ادبی اشاره کرد. که مهم ترین آن جایزه ملی منتقدان سال (1991)، جایزه ملی کتاب آمریکا (1995)، جایزه پولیتزر (1980، 1994، 1998)، مدال ملی هنر و ادبیات و داستان نویسی (1998)، جایزه فرانتس کافکا (2001)، جایزه پن فاکنر (2001، 1994 و 2007)، دکتری افتخاری ادبیات از دانشگاه هاروارد (2003) و جایزه ادبی من بوکر (2011) است.

راث از دیدگاه منتقدان بسیاری، عنوان مشهورترین نویسنده زنده آمریکا را داراست. نام فیلیپ راث سال ها در لیست نامزدان نهایی نوبل ادبیات قرار داشته است. هر سال هنگام اهدای جایزه نوبل، از فیلیپ راث به عنوان یکی از نامزدهای اصلی نام برده می شود. گرچه تاکنون مدیران نوبل قانع نشده اند که او سزاوار نوبل است، اما فهرست جوایز دیگری که آقای راث برده چشم گیر و طولانی ست. فیلیپ راث میلتون، در سن هفتاد و هشت سالگی در اقدامی عجیب برای خود مقبره ای خریداری کرد. او به آسوشیتدپرس گفته: «آدم باید برای خود جایی پیدا کند که در آینده در آن دفن شود، به جای آنکه دیگران این کار را برای او انجام دهند». وی هم چنین درباره این اقدام خود به روزنامه آلمانی آشتونگارتر نسایتونگ می گوید: «انسان وقتی به این مسائل فکر می کند، دیگر بچه نیست.»

این نویسنده برجسته پس از اعلام نامش به عنوان برنده جایزه ادبی بوکر گفت: «یکی از لذت های من به عنوان یک نویسنده خوانده شدن کتاب هایم در سطح بین المللی به رغم تمام مشکلات ترجمه است. امیدوارم این جایزه آثارم را مورد توجه خوانندگان سرتاسر جهان که با کارهای من آشنا نیستند، قرار دهد. این افتخار بزرگی برای من است و بسیار خوشحالم که این جایزه را دریافت می کنم.»



منبع: ماهنامه گلستانه (شماره 114- شهریور 90)
پاسخ
 سپاس شده توسط ⓢⓘⓛⓔⓝⓒⓔ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  بیوگرافی|5 نویسنده برجسته
  بیوگرافی اسدی طوسی شاعر و نویسنده ایرانی
  زندگی نامه زنده یاد محمد علی سپانلو
  ریچارد براتیگان،نویسنده ای با ذهن و نگاه شرقی
  زندگی و آثار زنده یاد علی شریعتی
  نویسنده‌ای که با کلمات شوخی می‌کند
  نویسنده ای از «سرزمین گناه»
  درباره نورمن میلر، نویسنده مطرح آمریكایى
  درباره چند نویسنده
  اسماعیل کاداره | نویسنده شاعر و روزنامه نگار

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان