24-10-2015، 23:43
اصولاً خلق رمان های بلند و حجیم، در نظر نویسنده كاری بس سخت و مشكل است. درهنگام خلق اینگونه آثار، معمولاً نویسنده با موانعی چون بهوجود آمدن شك و تردید، موانع فیزیكی و روحی، ناتوانی در انتقال مفاهیم، نبود ارتباط منطقی میان عناصر داستانی و ... مواجه میگردد. غالباً اشتیاق اولیه نویسنده آثار بلند بهمحض مواجهشدن با مشكلات فوق از میان میرود. در چنین مواقعی به نویسنده توصیه میشود برای مدت كوتاهی دست از نوشتن بردارد و به امور دیگری بپردازد. در میان كارهای جنبی، مطالعه رمان سایر نویسندگان، خاصه آثار برجسته جهان توصیه میشود. پس از آن میتوان به كارهای دیگری چون ورزش، قدم زدن، استراحت و .... مبادرت ورزید. نویسنده باید زمانی بهكار قبلی خود بازگردد كه احساس كاملاً متفاوت با گذشته داشته باشد. در حقیقت نویسنده تا زمانی كه بحرانهای روحی، فیزیكی و ... را رفع نكرده است، نباید به نوشتن بپردازد.
معمولاً مراعات اصول اولیه داستاننویسی باعث میگردد تا نویسنده كمتر دچار چنین معضلاتی شود. بسیاری از نویسندگان كارآزموده و متبحّر با چنین شگردهایی آشنایند و پیش از بروز بحران، موانع را از سرراه خود برمیدارند.
1ـ نویسنده باید دفترچهای از تمامی تجربیات موفق و ناموفق خود را تهیه كند و باید به دقت و با حوصله، تمامی مواردی را كه در طول زندگی به آن دست یافته است، یادداشت و زمان و تاریخ آن را در بالای صفحه درج كند.
دربخش دیگری از این دفترچه، نویسنده میتواند آمال و آرزوهای بلند مدت و كوتاهمدت خود را مشخص سازد. بهتر است زمان رسیدن به این آرزوها بهصورت واقعبینانه درج شود.
معمولاً بازخوانی دفترچه فوق با فواصل زمانی مناسب، ایده و طرحهای جدیدی به نویسنده میدهد. او میتواند حتی ایدهها و طرحهای پیشنهادی را در این دفترچه بنویسد: در بخش دیگری از این دفترچه میتوان موضوعهایی كه قابلیت داستانشدن را دارد، یادداشت كرد. حتی برخی از صحنههای بسیار كوتاه و جالب را نیز میتواند یادداشت كند تا درصورت نیاز از آن استفاده شود. برخی از نویسندگان نیز عادت دارند جملات، تشبیهات و توصیفات جالب سایر نویسندگان را یادداشت كنند. جدا از طرح تجارب ناب زندگی، نویسنده باید آراء و آموزههای خود و افراد دیگر را درخصوص مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و .... یادداشت كند. او پس از بازنگری این بخش، بهراحتی میتواند رشد تفّكر و اندیشه خود را با توجّه به حوادث و رویدادهای مختلف درگذر زمان بررسی كند. چرا كه ما در بسیاری از مواقع، به اصولی درگذشته اعتقاد داشتیم كه حالا آن موارد را نمیپسندیم.
دقت
2ـ پیش از آنكه دست به قلم ببرید، برای توصیف هر صحنه یا حادثه، از قدرت تجسّم خلاق خود استفاده كنید. تصّور كنید درحال ساخت یك فیلم هستید. تا آنجا كه میتوانید پیش از خلق صحنه موردنظر از قدرت تخیل خود استفاده كنید و تا آنجا كه میتوانید اجازه دهید شخصیتهای داستانی آزادانه مقابل شما نقشآفرینی كنند. همچنین به تصاویر ذهنی خود بُعد بدهید و از رنگها و بوها در توصیف صحنه و محیط استفاده كنید.
در هنگام تجسّم صحنه سعی كنید چشمان شما همچون دوربین فیلمبرداری از زوایای مختلف، صحنه و شخصیتها را مدّنظر داشته باشد. بسیاری از متخصّصین و صاحبنظران معتقدند اجرای چنین كاری، نوشتن داستان، تأثیر بسیار زیادی در بالا بردن سطح كار دارد.
3ـ همیشه سعی كنید پس از به پایان رساندن هر صحنه و ماجرا كمی از متن فاصله بگیرید و پس از گذشت زمان مشخّص، دوباره متن را بازخوانی كنید. در این مرحله میتوانید ویراستاری مجددی روی متن انجام دهید ونقایص كار را برطرف سازید.
4ـ تا آنجا كه میتوانید تلاش كنید مكانهایی برای توصیف انتخاب شوند كه وجود خارجی داشته باشد و شما بتوانید آن مكانها را بهدقت بررسی و اطلاعات لازم را برای فضاسازی و صحنهآرایی بهدست آورید. در هنگام بررسی یك مكان، حتماً در زوایای مختلف قرار گیرید و از منظرهای مختلف جزئیات مكانها را در حافظه خود یا برروی كاغذ ثبت كنید. یكبار پیش از ترك مكان، چشمهای خود را ببندید و در عالم خیال همان مكان را در ذهن خود بازبینی كنید.
5ـ سعی كنید تا آنجا كه امكان دارد شخصیتهایی را به داستانتان وارد سازید كه وجود خارجی داشته باشند و شما از نزدیك آنها را بشناسید. هر قدر میزان اطلاعات شما از روحیه و رفتار فرد مذكور بیشتر باشد، در شخصیتپردازی بیشتر موفّق خواهید بود. به همه رفتارهای جزیی و كلی فرد مذكور دقّت كنید و عادات او را ثبت كنید. بهنحوه بیان جملات و لحن او دقّت كنید و برخی جملات تكراری او را یادداشت كنید.
ساعت چند است؟
6 ـ
برای خود زمان پایان كار دقیقی را تعیین كنید. اجازه ندهید بیعلّت زمان طولانی شود و دقت را از دست بدهید. گاه، طولانی شدن داستان باعث ناامیدی و رها كردن نوشتن میشود. در انتخاب زمان باید بسیار دقت شود. عجله و شتاب بههمان میزان میتواند مضّر باشد كه فرد در كارش تعلّل كند. گاهی اوقات، وقفه در خلق اثر باعث میشود تا ایدههای مهم از ذهن نویسنده پاك شوند.
7 ـ پیش از نوشتن داستان طرح اوّلیه و ساختار داستان خود را تعیین كنید. هر قدر طرح اوّلیه بیشتر مشخّص و دقیق طراحّی شود. مشكلات داستاننویسی شما كمتر خواهد بود. برخی از نویسندگان برای نشان دادن قدرت و تبحر خود چنین وانمود میكنند كه پیش از نوشتن، طرح داستان خود را ترسیم نمیكنند و اجازه میدهند تا حوادث و شخصیتها به میل خود پیش بروند. چنین امری امكان ندارد. انسان در هر زمان كه درباره داستان و شخصیتها فكر كند درحال پیریزی طرح است. تجربه ثابت كرده است كه مكتوب نگاه داشتن طرح و ایجاد تغییر و تحول در گذر زمان، بسیاری از مشكلات داستاننویسی را برطرف میسازد.
8ـ نویسنده پس از عبور از هر مرحله باید بهخود پاداش دهد. طبق نظر روانشناسان، تشویق، بهترین روش برای پیشرفت و رشد انسانهاست. نویسنده نمیتواند منتظر تشویق اطرافیان خود باشد و بهتر است در هر زمان كه بخشی از كار با موفّقیت دنبال شد، خود را تشویق كند.
در هنگام تشویق خود سعی كنید كاری را برای خود انجام دهید كه مدت زیادی از اجرای آن طفره میرفتید. اصولاً انسانها آنچنان باید و شاید بهخود توجهی ندارند. خرید یك كتاب برای خود میتواند تشویق مناسبی برای ادامه كار باشد.
قدرت
9 ـ گاه، نویسنده میتواند در هنگام توقّف كار، به ادامه نوشتن برروی صحنهای خاص اصرار ورزد و بهسراغ توصیف صحنهای دیگر برود. این برنامه جدید باید قابل اجرا باشد و نویسنده را دچار بحران روحی بیشتر نكند. باید سعی كنید تا آنجا كه امكان دارد به آرامش برسید و تشویش و نگرانی را از خود دور سازید.
10 ـ برخی از نویسندگان بر این باورند كه نویسنده باید در ابتدا به كیفیت اثر آنچنان توجّه نكند و كمیت را هم در نظر داشته باشد. بهعبارت سادهتر، این دسته از نویسندگان معتقدند كه بهتر است نویسنده بیش از حجم مطلوب، داستان خود را بنویسد. سپس او میتواند بهعمل حذف و تعدیل صحنهها بپردازد و داستان خود را موجز و در كمال ایجاز خلق كند.
11 ـ نویسنده باید درباره داستان، شخصیتهای داستانی و مضامین موردنظر خود با دیگران مشورت كند. افراد انتخاب شده بسیار اهّمیت دارند. بهطور مثال آنها نباید افرادی باشند كه طرح داستان نویسنده را بدزدند و خود از آن استفاده كنند. همچنین افراد غرضورز نمیتوانند مشاوران خوبی برای نویسنده باشند. میزان دانش و اطلاعات فرد مذكور نیز حایز اهّمیت است. گاه نویسنده برای توصیف برخی رویدادها و شخصیتها مجبور است افرادی راكه از سطح پایین دانش و علم برخوردارند و به كارهای پایینتری میپردازند، برگزیند. بهطور مثال، میتواند از فردی جاهل برای خلق شخصیت مشابه او استفاده كند.
معمولاً مراعات اصول اولیه داستاننویسی باعث میگردد تا نویسنده كمتر دچار چنین معضلاتی شود. بسیاری از نویسندگان كارآزموده و متبحّر با چنین شگردهایی آشنایند و پیش از بروز بحران، موانع را از سرراه خود برمیدارند.
1ـ نویسنده باید دفترچهای از تمامی تجربیات موفق و ناموفق خود را تهیه كند و باید به دقت و با حوصله، تمامی مواردی را كه در طول زندگی به آن دست یافته است، یادداشت و زمان و تاریخ آن را در بالای صفحه درج كند.
دربخش دیگری از این دفترچه، نویسنده میتواند آمال و آرزوهای بلند مدت و كوتاهمدت خود را مشخص سازد. بهتر است زمان رسیدن به این آرزوها بهصورت واقعبینانه درج شود.
معمولاً بازخوانی دفترچه فوق با فواصل زمانی مناسب، ایده و طرحهای جدیدی به نویسنده میدهد. او میتواند حتی ایدهها و طرحهای پیشنهادی را در این دفترچه بنویسد: در بخش دیگری از این دفترچه میتوان موضوعهایی كه قابلیت داستانشدن را دارد، یادداشت كرد. حتی برخی از صحنههای بسیار كوتاه و جالب را نیز میتواند یادداشت كند تا درصورت نیاز از آن استفاده شود. برخی از نویسندگان نیز عادت دارند جملات، تشبیهات و توصیفات جالب سایر نویسندگان را یادداشت كنند. جدا از طرح تجارب ناب زندگی، نویسنده باید آراء و آموزههای خود و افراد دیگر را درخصوص مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و .... یادداشت كند. او پس از بازنگری این بخش، بهراحتی میتواند رشد تفّكر و اندیشه خود را با توجّه به حوادث و رویدادهای مختلف درگذر زمان بررسی كند. چرا كه ما در بسیاری از مواقع، به اصولی درگذشته اعتقاد داشتیم كه حالا آن موارد را نمیپسندیم.
دقت
2ـ پیش از آنكه دست به قلم ببرید، برای توصیف هر صحنه یا حادثه، از قدرت تجسّم خلاق خود استفاده كنید. تصّور كنید درحال ساخت یك فیلم هستید. تا آنجا كه میتوانید پیش از خلق صحنه موردنظر از قدرت تخیل خود استفاده كنید و تا آنجا كه میتوانید اجازه دهید شخصیتهای داستانی آزادانه مقابل شما نقشآفرینی كنند. همچنین به تصاویر ذهنی خود بُعد بدهید و از رنگها و بوها در توصیف صحنه و محیط استفاده كنید.
در هنگام تجسّم صحنه سعی كنید چشمان شما همچون دوربین فیلمبرداری از زوایای مختلف، صحنه و شخصیتها را مدّنظر داشته باشد. بسیاری از متخصّصین و صاحبنظران معتقدند اجرای چنین كاری، نوشتن داستان، تأثیر بسیار زیادی در بالا بردن سطح كار دارد.
3ـ همیشه سعی كنید پس از به پایان رساندن هر صحنه و ماجرا كمی از متن فاصله بگیرید و پس از گذشت زمان مشخّص، دوباره متن را بازخوانی كنید. در این مرحله میتوانید ویراستاری مجددی روی متن انجام دهید ونقایص كار را برطرف سازید.
4ـ تا آنجا كه میتوانید تلاش كنید مكانهایی برای توصیف انتخاب شوند كه وجود خارجی داشته باشد و شما بتوانید آن مكانها را بهدقت بررسی و اطلاعات لازم را برای فضاسازی و صحنهآرایی بهدست آورید. در هنگام بررسی یك مكان، حتماً در زوایای مختلف قرار گیرید و از منظرهای مختلف جزئیات مكانها را در حافظه خود یا برروی كاغذ ثبت كنید. یكبار پیش از ترك مكان، چشمهای خود را ببندید و در عالم خیال همان مكان را در ذهن خود بازبینی كنید.
5ـ سعی كنید تا آنجا كه امكان دارد شخصیتهایی را به داستانتان وارد سازید كه وجود خارجی داشته باشند و شما از نزدیك آنها را بشناسید. هر قدر میزان اطلاعات شما از روحیه و رفتار فرد مذكور بیشتر باشد، در شخصیتپردازی بیشتر موفّق خواهید بود. به همه رفتارهای جزیی و كلی فرد مذكور دقّت كنید و عادات او را ثبت كنید. بهنحوه بیان جملات و لحن او دقّت كنید و برخی جملات تكراری او را یادداشت كنید.
ساعت چند است؟
6 ـ
برای خود زمان پایان كار دقیقی را تعیین كنید. اجازه ندهید بیعلّت زمان طولانی شود و دقت را از دست بدهید. گاه، طولانی شدن داستان باعث ناامیدی و رها كردن نوشتن میشود. در انتخاب زمان باید بسیار دقت شود. عجله و شتاب بههمان میزان میتواند مضّر باشد كه فرد در كارش تعلّل كند. گاهی اوقات، وقفه در خلق اثر باعث میشود تا ایدههای مهم از ذهن نویسنده پاك شوند.
7 ـ پیش از نوشتن داستان طرح اوّلیه و ساختار داستان خود را تعیین كنید. هر قدر طرح اوّلیه بیشتر مشخّص و دقیق طراحّی شود. مشكلات داستاننویسی شما كمتر خواهد بود. برخی از نویسندگان برای نشان دادن قدرت و تبحر خود چنین وانمود میكنند كه پیش از نوشتن، طرح داستان خود را ترسیم نمیكنند و اجازه میدهند تا حوادث و شخصیتها به میل خود پیش بروند. چنین امری امكان ندارد. انسان در هر زمان كه درباره داستان و شخصیتها فكر كند درحال پیریزی طرح است. تجربه ثابت كرده است كه مكتوب نگاه داشتن طرح و ایجاد تغییر و تحول در گذر زمان، بسیاری از مشكلات داستاننویسی را برطرف میسازد.
8ـ نویسنده پس از عبور از هر مرحله باید بهخود پاداش دهد. طبق نظر روانشناسان، تشویق، بهترین روش برای پیشرفت و رشد انسانهاست. نویسنده نمیتواند منتظر تشویق اطرافیان خود باشد و بهتر است در هر زمان كه بخشی از كار با موفّقیت دنبال شد، خود را تشویق كند.
در هنگام تشویق خود سعی كنید كاری را برای خود انجام دهید كه مدت زیادی از اجرای آن طفره میرفتید. اصولاً انسانها آنچنان باید و شاید بهخود توجهی ندارند. خرید یك كتاب برای خود میتواند تشویق مناسبی برای ادامه كار باشد.
قدرت
9 ـ گاه، نویسنده میتواند در هنگام توقّف كار، به ادامه نوشتن برروی صحنهای خاص اصرار ورزد و بهسراغ توصیف صحنهای دیگر برود. این برنامه جدید باید قابل اجرا باشد و نویسنده را دچار بحران روحی بیشتر نكند. باید سعی كنید تا آنجا كه امكان دارد به آرامش برسید و تشویش و نگرانی را از خود دور سازید.
10 ـ برخی از نویسندگان بر این باورند كه نویسنده باید در ابتدا به كیفیت اثر آنچنان توجّه نكند و كمیت را هم در نظر داشته باشد. بهعبارت سادهتر، این دسته از نویسندگان معتقدند كه بهتر است نویسنده بیش از حجم مطلوب، داستان خود را بنویسد. سپس او میتواند بهعمل حذف و تعدیل صحنهها بپردازد و داستان خود را موجز و در كمال ایجاز خلق كند.
11 ـ نویسنده باید درباره داستان، شخصیتهای داستانی و مضامین موردنظر خود با دیگران مشورت كند. افراد انتخاب شده بسیار اهّمیت دارند. بهطور مثال آنها نباید افرادی باشند كه طرح داستان نویسنده را بدزدند و خود از آن استفاده كنند. همچنین افراد غرضورز نمیتوانند مشاوران خوبی برای نویسنده باشند. میزان دانش و اطلاعات فرد مذكور نیز حایز اهّمیت است. گاه نویسنده برای توصیف برخی رویدادها و شخصیتها مجبور است افرادی راكه از سطح پایین دانش و علم برخوردارند و به كارهای پایینتری میپردازند، برگزیند. بهطور مثال، میتواند از فردی جاهل برای خلق شخصیت مشابه او استفاده كند.