امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک‌ها و لبخند‌ها ؛ تراژدی و کمدی(2)

#1
در این مقاله سعی خواهد شد عناصر اصلی تشکیل‌دهنده‌ کمدی به صورت تطبیقی با تراژدی تعریف شود.
در مقاله‌ی گذشته از همین سری عناصر اصلی تراژدی که در کتاب فن شعر ارسطو بیان شده بودند را نام بردیم. در این مقاله نیز سعی خواهد شد عناصر اصلی تشکیل‌دهنده‌ی کمدی به صورت تطبیقی با تراژدی تعریف شود تا بهتر بتوان تفاوت‌های موجود میان این دو را درک کرد.
یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های موجود میان تراژدی و کمدی، شیوه‌ی تصویر کردن انسان در هستی است. همان‌طور که در مقاله‌ی گذشته اشاره کردیم، شخصیت‌ اصلی در تراژدی دارای ویژگی‌های برتر نسبت به سایرین است. این در حالی است که نمایش‌نامه‌نویس در کمدی سعی در انگشت‌گذاشتن روی ضعف‌ها، کج‌فهمی‌ها و ویژگی‌های منفی انسان‌ها دارد. اگر تراژدی در احترام به آزادی آدمی و پررنگ کردن اختیار او در هستی نگاشته شده، کمدی با لحنی کنایه‌آمیز محدودیت‌ها را رسوا می‌کند. هرجا که آدمی خصلت‌هایی از قبیل ریا، دروغ، غرور، خباثت و غیره را به تن می‌کند و در صحنه حاضر می‌شود و توجه مخاطب را به پوچی این صفات جلب می‌کند و همگان را در برابر این اشتباهات در رفتار و کردار آدمی به خنده وامی‌دارد، کمدی به صحنه آمده است.
کمدی در لباس یک پزشک معالج، اختلالات و مشکلات موجود در جامعه‌ی انسانی را بیان می‌کند. این تعریف از کمدی معرف ویژگی خاص آن به عنوان اصلاح‌طلب و منتقد است. با این همه نباید صرفاً بر این ویژگی آن تأکید کرد و فراموش کرد که بیشتر اوقات مخاطبان برای سرگرمی و لذت بردن و فراموش کردن دغدغه‌های دیگر زندگی به کمدی رو می‌آورند. تفریحی بودن کمدی بر کسی پوشیده نیست و این ساده‌انگارانه است که این خصلت مهم آن را فراموش کنیم. از طرف دیگر کنایی بودن و استعاری بودن کمدی بسیاری از اوقات برای مخاطب عام مشهود نیست. استعاره‌ها را همراه با خنده‌ی تلخ تنها افرادی درمی‌یابند که نسبت به انتقادی بودن کمدی آگاهی داشته باشند.
یکی دیگر از تفاوت‌های موجود میان کمدی و تراژدی به ویژگی خاص کمدی در پرداختن به مسأله‌ی مورد نظر در عرصه‌ی جامعه باز می‌گردد. اگر تراژدی شخصیت اصلی داستان را از بقیه‌ی اعضای جامعه جدا می‌کند تا متفاوت بودن او را از هرجهت نشان دهد، در کمدی شخصیت‌ها در بطن جامعه توصیف می‌شوند تا شباهت‌هایشان مشخص شود. از همین روست که به دلیل تأکید و اهمیتی که تراژدی برای فردیت قائل است، اسامی‌ تراژدی‌ها مشخصاً نام شخصیت‌های اصلی داستان است. برای نمونه می‌توان به ادیپوس شهریار، آنتیگونه، رومئو و جولیت، اتللو، شاه لیر اشاره کرد. اما اسامی‌ای که بر روی نمایش‌های کمدی گذاشته می‌شوند اشاره به ویژگی‌های گروهِ خاصی از افرادِ جامعه دارد. برای نمونه نمایشنامه‌ی دغل‎‌باز (Tartuffe) و خسیس مولیر از این قبیل‌اند که هریک خساست و فریبکاری برخی از افراد جامعه را نشان می‌دهند. شخصیت‌های تراژدی با توجه به توانایی‌شان در فتح قله‌های اخلاقی ستایش می‌شوند اما شخصیت‌های کمدی بر اساس میزان تبعیت از استانداردهای اجتماعی و الزامات زندگی جمعی داوری می‌شوند.
کمدی پایانی خوش دارد. شکسپیر و مولیر هردو در آثارِ کمدی خود پیرو این اصل مهم بودند. ازدواج همواره حسن ختام مناسبی برای آثار کمدی شناخته شده است. دو اثر هیاهوی بسیار برای هیچ و هر طور شما دوست دارید هردو با ازدواج به پایان می‌رسند.


بر خلاف تراژدی که نیازمند نظام علی و معلولی محکمی بود، در کمدی نیازی به رعایت سفت و سخت این اصول نیست. به عبارت دیگر شرط اساسی کمدی در تفریحی بودن و جذاب بودن برای مخاطب آنقدر پررنگ است که پرداختن به ساختاری معقول و علی و معلولی آنقدر ضروری نیست. در نمایشنامه‌ی کمدی هر طور شما دوست دارید، اثر شکسپیر روزالیند و سیلیا تصمیم می‌گیرند لباس‌های مردانه به تن کنند و در جنگل‌های آردن زندگی کنند. حتی زمانی که اورلاندو، معشوقه‌ی خود یعنی روزالیند را در جنگل ملاقات می‌کند به دلیل لباس‌های مردانه‌اش او را نمی‌شناسد. عدم رعایت ساختارهای معقول در این کمدی همان دیوس اکس مکینا (Deus ex machina) است. این عبارت یونانی به معنای حل مشکل و گره‌گشایی داستان با تمسک به روش‌های غیرمعقول و راهکارهای خارجِ داستان است. اگر در تراژدی که با ساختاری جدی نگاشته می‌شود بهره‌گیری از این قبیل گره‌گشایی‌ها پذیرفته شده نیست در کمدی استفاده از آنها مشکلی ندارد و چه بسا ممکن است بیشتر موجب خنده و تفریح مخاطبان بشود.
کمدی پایانی خوش دارد. شکسپیر و مولیر هردو در آثارِ کمدی خود پیرو این اصل مهم بودند. ازدواج همواره حسن ختام مناسبی برای آثار کمدی شناخته شده است. دو اثر هیاهوی بسیار برای هیچ و هر طور شما دوست دارید هردو با ازدواج به پایان می‌رسند.
نکات گفته شده در باب کمدی و تراژدی مطلق نیستند. تعریفی در این زمینه ارائه نشده که انتقاداتی از دیگر محققان بر آن وارد نشده باشد. از طرف دیگر باید توجه داشت که این تعاریف بیشتر بر آثار کلاسیکِ موجود در عرصه‌ی ادبیات صدق می‌کند و آثار پست مدرن به دلیل خصیصه‌ی سنت ‌شکن بودنشان ممکن است تا اندازه‌ی زیادی پیرو اصول بیان شده نباشند.  
منبع
Thomas R., A., & Johnson, G. (2006). Perrine's Lieterature, Structure, Sound, and Sense, Drama. Thomson
Wadsworth
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان