امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آسیب پذیری علم و عمل

#1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آسیب پذیری علم و عمل 1

معارف؛
آسیب پذیری علم و عمل
اگر کسی مشمول این صلوات الهی شد آن گاه به آسانی از گناه می گذرد. آن شامه او بوی بد گناه را می شنود. حقیقتا گناه بدبو است اما ما آن را احساس نمی کنیم.
 اندیشه و علم از عمل جدا است، عزم، اراده، تصمیم و نیت به عهده عقل عملی است و این جا مشکل جدی ما است و ما در هر دو موضوع علم و اندیشه و عمل آسیب پذیر هستیم. خداوند چراغی را هم از درون و هم از بیرون روشن کرد. از بیرون منظر ه ها و مسموعات و شیاطین الانس مانع هستند و از درون هم هوا و هوس مانع رشد است. چون ما از هم درون آسیب پذیر هستیم و هم از بیرون ذات اقدس اله هم از درون برای ما چراغ روشن کرد و هم از بیرون. خداوند به پیامبر فرمود ما تو را سراج منیر قرار دادیم، یک آفتاب روشنگری است که از گزند هر خسوف و کسوف ایمن است و دائما می تابد، با خورشید در شب ارتباط نداریم اما وجود مبارک معصوم هم شب و هم روز قابل استفاده است، در درون هم چراغ فطرت را روشن کرد که فرمود: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا»[1] هر فردی بدون اشتباه زشتی و زیبایی را می بیند.

 
علم بشری و انسانی وجود ندارد. این چنین نیست که ما علوم را به نام خودمان ثبت کنیم و بگوییم بشری است، ما از زاد روزمان که چیزی بلد نبودیم و برای برخی هم در دوران کهن سالی همه چیز از بین می رود و پیکر انسان هم از نطفه بی ارزشی تشکیل شده است بنابراین انسان هیچ ندارد، بسیاری از ماها اسلامی حرف می زنیم و قارونی فکر می کنیم، برخی می گویند ما سی چهل سال زحمت کشیدیم و این مطلب را یاد گرفتیم، این اسلامی حرف زدن و قارونی فکر کردن است، اما اگر کسی همواره بگوید «الحمدلله علی کل حال» اسلامی است.
 
خداوند نه تنها در آغاز ما را متنعم کرد بلکه در انجام هم منعم ما است. او هر لحظه و هر روز دارد عطا می کند. «یا باسط الیدین بالعطیه» خداوند با دو دست بی دستی و گشاده دستی می دهد، ما اگر بخواهیم چیزی را بدهیم با دو دست به علامت احترام می دهیم، خداوند برای این که تیرگی و تاریکی انسان را برطرف کند بر مؤمنان صلوات می فرستد، در سوره احزاب فرمود خداوند بر شما صلوات «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ»[2] خدا و ملائکه بر شما صلوات می فرستند تا شما را از تیرگی به دربیاورند این کم مقامی نیست که خداوند بر کسی صلوات بفرستد، این عنایت و عطیه الهی است.
 
استغفار سبب معطر شدن معنوی انسان می شود
اگر کسی مشمول این صلوات الهی شد آن گاه به آسانی از گناه می گذرد. آن شامه او بوی بد گناه را می شنود. حقیقتا گناه بدبو است اما ما آن را احساس نمی کنیم. خیلی از چیزها است که ما نه می بینیم و نه می شنویم. فرمود هر چیزی ملکوتی دارد، ملکوت سما و زمین را به ابراهیم نشان دادیم، «وَ کَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ»[3] شما نگاه کنید مگر به دیدن به برسید، بلکه ببینید: «أَوَلَمْ یَنظُرُواْ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ»[4] اگر کسی با این دید با باطن گناه آشنا شد می فهمد گناه زباله و بدبو است و آن گاه می گوید خودتان را با استغفار معطر کنید و گرنه بوی بد گناه شما را رسوا می کند.
 
به ما گفتند اگر مجامع عمومی می روید عطر بزنید. این عطر برای شامه ملکی است اما استغفار برای شامه ملکوتی است. فرمود بدن و دهانتان را با استغفار پاک کنید. نماز و قرآن را با دهان پاک بخوانید. این قرآن از این دهان بیرون می آید اگر این دهان که کانال عبور قرآن است آلوده باشد؛ آب زلال را آلوده می کند. نفرمود دهانتان را مسواک کنید. مسواک کردن ثواب دارد. فرمود دهانتان را پاک کنید. حرف ناشایست اگر از دهان درآمد این دهان آلوده است. ورود و خروجش اگر آلوده بود این دهان آلوده است و آن گاه قرآن اگر از این دهان بیرون آمد اثر نمی کند. آن چه که ما را از تیرگی و تاریکی نجات می دهد؛ عنایت خاص الاهی است که در ذیل بندگی ما است که خداوند در ادامه فرمود دائم الفضل خداوند است. انسان بداند اگر مشمول صلوات ذات اقدس اله شد از تیرگی درونی و تاریکی بیرونی نجات پیدا می کند.
امام علی در نامه 53 تفکیک قوا را مطرح کرده اند.
 
یکی از این جمله های برگزیده نامه 53 حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر به این مضمون است: همان طور که شریعت یک ستونی دارد؛ سیاست اسلامی هم یک ستونی دارد و آن رضایت مردم است. در آیه نیامده است: شریعت اسلامی ستونی به نام نماز دارد و سیاست اسلامی هم ستونی به نام مردم دارد. ستون دین، مردم هستند با مردم نباید بد تا کنید. مسؤولان خواسته های مشروع مردم را انجام دهید. با مردم که ستون اصلی ستون سیاست اسلامی هستند بدرفتاری نکنید.
 
یکی از بیانات کلیدی این نامه این است که تفکیک قوا را مطرح می کند. در کتاب های مختلفی این تفکیک قوا را گفته است اما وجود مبارک حضرت امیر علیه السلام این تفکیک قوا را در نامه به مالک اشتر نوشته است. می گوید یک عده قوا، برای کارهای اجرایی هستند و یک عده قوا برای کارهای قضایی است. تقنین هم که به عهده حضرت امیر علیه السلام و شاگردان ایشان است. بار اصلی کشور را اقتصاد بر عهده دارد. در بخش دیگری می فرماید: مالک، این انقلابی که در مدینه اتفاق افتاد برای آزادسازی دین بود. قاضیان هر کاری را که می خواستند می کردند و ما خلافت را پذیرفتیم که دین را آزاد کنیم. نماز و قرآن اسیر بود.
 
الان حج و عمره در اسارت آل سعود است. نماز جماعت و جمعه حرم در اسارت آل سعود است. در حج و عمره مسائل جهانی اسلامی مطرح نمی شود. مسائلی همانند سوریه، ترکیه عراق، جریان حجر بن عدی و مخالفت با اسرائیل اصلا مطرح نیست. فرمود من آمدم که قرآن و نماز را آزاد کنم. در ادامه امام علی علیه السلام می فرماید: قاضیانی انتخاب بکن که هم مشکل علمی نداشته باشند و هم مشکل عملی نداشته باشند و هم از مدح، تکبر به آنان دست ندهد و هم چنین تنگ حوصله نباشند و از مراجعات مردم مکرر خسته نشوند. کسانی را انتخاب کن که اگر حق برایشان روشن شد؛ بی پروا به طرف حق گرایش پیدا کنند.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان