[ بشقاب پرنده های هیتلر ]

[ϟ Gσтнıc ναмρıяє Gıяʟ ϟ]

ممکن است که همه گزینه های پیش رانش میدانی دیسک های پرنده آلمانی معرفی نشده باشند
یا به طور قابل قبولی مطرح نشده باشند.
دو مورد از این دیگر احتمالات در ادامه مرور می گردد.
مورد اول این احتمال است که یک رویداد خارق العاده جهانی در حوزه پیش رانش میدانی در طول دوره رایش سوم رخ داد
که با انرژی اتمی سر و کار داشت.
پذیرفتنی است که تحقیقات اتمی گسترده و هنوز تا حد زیادی سری از سوی آلمان ها انجام گرفت
که با اقدامات دولت [آمریکا] برای کاهش گزارشات یوفوها بلافاصله پس از جنگ همراه بود.
احتمال دوم این است که یک دستگاه پیش رانش میدانی در ادامه تلاش های اولیه محترع اتریشی،
کارل شاپلر (Karl Schappeller)، توسعه یافت.
این احتمال از طریق این مسئله تقویت گردید که افراد و سازمان های دخیل در این تحقیق صریحاً اذعان نمودند
هدفشان ساختن یک «سفینه اتری–ether ship» است.

برنامه معمول بشقاب پرنده آلمانی که با پیش رانش اتمی به اوج رسید،
مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
شواهد مربوط به بشقاب پرنده های پیش رانش میدانی آلمانی مرور گردیده است.
در حال حاضر می دانیم که هر مرحله از برنامه معمول بشقاب پرنده آلمانی یک توسعه منطقی از طرح بشقاب پرنده قبلی است.
سوال مطرح این که آیا نیروی به کار رفته در بشقاب های پرنده پیش رانش میدانی آلمانی از نیروی هسته ای حاصل می گردد؟
آیا هیچ پیشرفت عمده ای وجود داشته است که برای حدود شصت سال به صورت یک راز نگه داشته شده باشد...؟

---

کتاب بشقاب پرنده های هیتلر – مباحث و سرنخ های باقی مانده

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

به بعضی متون تاریخی راجع به دیسک‌های پرنده‌ی آلمانی در فصل اول این کتاب،

وضعیت درونی آلمان نازی، بحث شده است.

بشقاب پرنده های آلمانی طراحی نشدند تا باعث ایجاد راز بشقاب پرنده در نیمه‌ی دوم قرن بیستم شوند.

آن‌ها به عنوان یک جنگ افزار و برای انجام وظیفه‌ای معین طراحی شدند.

ذهنیت زودگذر دوران جنگ زمانی بود که طراحی‌های جدیدی از هواپیماها و فناوری‌های نوین پیش رانش پشت سرهم و به تکرار زیاد پا به عرصه می‌گذاشتند.

به نظر نمی رسد الحاق فناوری بشقاب پرنده به صنعت زمان جنگ در مقایسه با افشای آن در عصر ما موجب تغییر فرهنگی چنانی گردد.

ولی ذکر مختصری از واقعیات کافی نیست. برخی چیزها درباره‌ی نظرات مربوط به بشقاب‌های آلمانی باید گفته شوند

تا بررسی آن‌ها در زمینه‌ی بهتری صورت گیرد.

همچنین برخی موضوعات هنوز به نتیجه گیری نرسیده است

و به منظور تکمیل بحث این موضوع نیاز است چند نظر مورد عنایت قرار گیرد.

رناتو وسکو بهترین جا برای نقطه‌ی شروع است.

عقاید وسکو در مورد دلایل بشقاب‌های آلمانی کاملاً درستند،

زیرا توصیفات وی از شرایط فرهنگی در آلمان زمان جنگ این پاسخ را ایجاب نموده است.

وسکو تنها کسی بود که معمای جنگنده‌ های ناشناس را توضیح داد.

ولی او به توضیح دستگاه مرموز دیگری نیز پرداخت که آن را «کوگلبلیتز- Kugelblitz» یا به انگلیسی «آذرخش توپی» نامید

این فناوری متفاوت از طرح شریور، هابرمول، میته یا هر طراحی بشقاب پرنده دیگری بوده که تاکنون افشا شده است.

به نظر می‌رسد که وسکو اطلاعی از این پروژه‌ها نداشته و توصیفات او تنها مربوط به فوئربال (جنگنده ناشناس) و کوگلبلیتز بوده‌اند.