بيوگرافي حسين ماهيني

[SAMAN FT]

شناخت نامه:
حسین ماهینی متولد 25/6/1365 - بوشهر
شغل: فقط فوتبال
تحصیلات: دیپلم

چرا استقلال اهواز و ذوب آهن را به شاهين بوشهر ترجيح داديد و به بوشهر نمي آييد؟
ما بوشهري ها واقعاً غريب نواز هستيم. 4 سال پيش كه فوتبال بوشهر كم كم داشت رونق مي گرفت،
همه ديديم كه سيل جذب بازيكنان غيربومي در بوشهر شروع شد. البته كساني به بوشهر مي آمدند كه هم
پول بيشتري مي گرفتند اما از احترام و عزت بيشتري نسبت به ما بوشهري ها برخوردار بودند. باور كنيد
دل زدگي من از فوتبال شهر خودم از اينجا آغاز شد.

اما برخي مي گويند شايعات و شعارهايي كه عليه شما داده شد، مانع حضورتان در شاهين بود؟
قرارداد من با ايرانجوان به عنوان آخرين تيمم در بوشهر 29 اسفند 83 تمام شد. در همان سال كه امتياز
شهرداري سابق به تيم ايرانجوان واگذار شد، كللي فرد و عبدا... زاده مربي اين تيم بودند. در ليگ يك براي
ايرانجوان بازي كردم و همان سال در حالي كه بازيكني 18 ساله بودم، حتي مقابل شهاب زنجان بازوبند
كاپيتاني به من داده شد. اين حرفها را مي زنم تا روشن شود كه در بوشهر چه بر من گذشته است.

بهتر نيست ابتدا جريان آن شعارها را بگوييد؟
راستش زماني كه در استقلال اهواز بودم، شاهيني ها با من تماس گرفتند. البته قرارداد من با استقلال
سه ساله بود كه پنج سال ماندم و آن موقع كه تماس گرفته شد، بازيكني آزاد بودم، اما در بوشهر شايعه
كردند كه ماهيني گفته چه كسي به شاهين بوشهر مي آيد! خدا شاهد است من اين حرف را نزده بودم.
اين ماجرا گذشت تا بازي شاهين و استقلال اهواز در ليگ برتر فصل گذشته كه 2-2 شد.
من يك برخورد كوچك با بهادر عبدي داشتم كه شعار «ماهيني بي غيرت» از طرف شاهيني ها شروع شد.
وقتي به خانه آمدم ديدم مادرم گريه مي كند و از جريان با خبر شده بود. همان زمان مرا قسم داد كه ديگر
حالا حالاها به بوشهر نيايم.

در بازي اين فصل ذوب آهن در بوشهر هم ظاهرا اتفاقاتي افتاد كه باعث دلگيري شما شد؟
زماني كه با تيم ذوب آهن به بوشهر آمدم، 24 ساله بودم و سه دسته گل خريدم براي تماشاچيان شاهين،
ايرانجوان و نيمكت شاهين. وقتي من دسته گل را به طرف تماشاچيان شاهين بردم آنها دسته گل هاي مرا
دوباره به طرفم پرتاب كردند كه واقعاً اين اتفاق براي من بسيار سخت بود. خلاصه اتفاقاتي افتاد كه براساس
يك شايعه شروع شد و اصلا صحت نداشت.
خلاطه همه چيز از يك شايعه شروع شد و بخاطر آن برخورد خوبي از سوي برخي از هواداران شاهين
بوشهر نديدم.

چه شد كه به استقلال اهواز و بعد ذوب آهن رفتيد؟
خواهرزاده شفيع زاده در بوشهر دانشجو بود و مسئول نقل و انتقال بازيكن. او بازي مرا ديده بود وقتي در
اهواز تست دادم، قبول شدم و با اين تيم قرارداد سه ساله بستم. در آنجا رضا جلالي ثابت هم استاني من در
استقلال اهواز مثل يك برادر بود و خيلي به دردم خورد. استقلال در حقيقت سكوي پرتاب من به فوتبال ايران
شد. البته من 5 سال در اهواز ماندم. بعد از اهواز از 8 باشگاه حتي پرسپوليس تهران و استقلال تهران براي
جذب درخواست داشتم كه ذوب آهن را قبول كردم.

دليل اين انتخاب چه بود؟
آنها سهميه باشگاههاي آسيا بودند و حتي سال بعد هم مي توانستند جزء سهميه باشند. الان هم مشخص شده
كه يكي از حرفه اي ترين باشگاه هاي ايراني هستند.

از ميان فيروز كريمي مربي استقلال اهواز و ابراهيم زاده مربي ذوب آهن كدام را در زندگي فوتبالي خود
موثرتر مي دانيد؟
فيروز كريمي واقعاً يك روانشناس بود. او در همان ابتداي حضورم در اهواز مي گفت تيم را براي قهرماني
بسته ايم. همه ما در تمامي بازي ها باور كرده بوديم كه برنده ايم و باخت براي ما معني نداشت. او اينقدر
قهرماني را تكرار مي كرد تا ملكه ذهن ما شود.
او هم روانشناس است و هم فني. اما ابراهيم زاده بازي خوان است. او حتي ذهنيت بازيكن را هم تشخيص
مي دهد، طوري كه وقتي حرفي مي زند شما قبول مي كنيد كه حرف او درست است، در حقيقت به او اعتماد
داريد.

چرا در ليگ برتر شماره 20 مي پوشيد، اما در باشگاههاي آسيا 25؟
پارسال جلال اميديان در باشگاههاي آسيا با شماره 20 بازي مي كرد ولي پس از رفتن وي، چون
رقابت هاي آسيايي همچنان ادامه داشت، امكان تغيير شماره پيراهن نبود و مجبور شدم در ليگ آسيايي
شماره 25 را بپوشم. با اين حال شماره مورد علاقه من 20 مي باشد.

يكي از شگردهاي بازي ات، اوت هاي بلند مي باشد. اگر اشتباه نكنم 4 گل ذوب آهن با اوت هاي تو بوده است.
درسته.

رقيبان ماهيني در پرتاب اوت در ليگ برتر چه كساني هستند؟
علي علي زاده و حاج صفي رقيبان من در پرتاب اوت هستند.

برگرديم به شاهين بوشهر. عملكرد كم فروغ شاهين در جدول ليگ برتر را چه مي دانيد؟
به نظرم دفاع هاي وسط اين تيم هماهنگ نيستند. عبدا... كرمي اگر جاي خودش در پست هافبك نفوذي
بازي كند موثرتر است تا وزنه حمله شاهين قوي تر شود. از طرفي نمي دانم چرا ايمان حيدري بازي
نمي كند، در حالي كه او و پورخسرواني واقعاً مي توانند براي هر دفاعي مشكل ساز شوند. البته استرس
در ضربات آخر و نداشتن تمركز در زمان زدن ضربه ها كاملاً مشهود است، طوري كه اين مسئله انرژي
منفي بوجود آورده و زننده ضربه باور دارد كه توپ او گل نمي شود.

ايرانجوان كه آخرين تيم تو در بوشهر بود، ليگ برتري مي شود؟
ايرانجوان لياقت آن را دارد. مخصوصاً اينكه جعفر پوركبگاني فوتبال ديده است و روي اين تيم نظارت دارد.
به نظر من 60 درصد موفقيت يك تيم مي تواند مسائل مالي باشد كه بايد از اين نظر مسائل ايرانجوان مرتفع
شود تا به ليگ برتر برسد.

تلگرافي
ايرانجوان: مديون او هستم
ناصر خرسند: پدر فوتبالي من
مادر: جايگاه قلبم
بوشهر: عشقم كه با هيچ جاي دنيا عوض نمي كنم
باخت: خاطره تلخ منجر به پيروزي