مشاعره (نسخه دوم)

[sama00]

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

[mT_pOoM_taaK]

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

    

[sama00]

دارمت دوست به حدی که خدامیداند
رازاین قصه فقط بادصبامیداند

[mT_pOoM_taaK]

در وجودم سنگ روی سنگ دیگر بند نیست اخم هایت را کمی وا کن که تاب آوردنش در توان شانه های خسته ی الوند نیست

[sama00]

تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد

هر كه خاك در میخانه به رخساره نرفت

[mT_pOoM_taaK]

تاکي به تمناي وصال تو يگانه
اشکم شود،از هر مژه چون سيل روانه
خواهد به سر آيد، شب هجران تو يانه؟
اي تير غمت را دل عشاق نشانه

[sama00]

هرکه را دیدم ز مجنون و عشقش قصه گفت
کاش می گفتند در این ره چه بر لیلی گذشت

[mT_pOoM_taaK]

تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی می‌کشم از برای تو
دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
گوشه تاج سلطنت می‌شکند گدای تو

[sama00]

وای منو وای منو وای من
میخ درو پهلوی زهرای من

[ƑƛƦƝƠƠƧӇ.ӇƖƤӇƠƤ]

نَتَرسَم ز آتَشین مَفرش که با عشق تو ای مهوش
مرا صد بار دی آتش که روی اندر کشید ای جان