02-08-2015، 19:48
لباس ایرانی از دوره مغول تا روزگار نزدیک
در گذشته تاریخ ایران زمین نقش طبقات اجتماعی و به طبع مشاغل و وظایف وابسته به آنها در شکل دهی به پوشاک گروه های مختلف مردم کاملاً مشهود بود. از طرفی زندگی پر کشمکش ایرانیان در دوره های گوناگون تاریخی موجب شده بود سبک های پوشاک بیگانه را اقتباس کنند و شیوه پوشش بومی خود را به دیگران ارائه دهند. از این رو در بررسی تاریخ انواع پوشاک در دوره های مختلف بسیاری از جامعه شناسان و مردم شناسان بر توجه به پیام ها و راز و رمزهای موجود نحوه پوشش مردم بسیار تأکید می کنند تا بدین گونه جلوه های روشن تری از زندگی گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی به دست آید. امروزه البته اصطلاح نوین«زبان پوشاک» در میان پژوهشگران از این رو رایج شده که پوشاک هم می تواند مانند زبانی نمادین آداب، رسوم و فرهنگ خاص رایج در هر دوره تاریخی- اجتماعی را به ما بشناساند.
ورود مغول به ایران به باور بسیاری از تاریخ شناسان با آغاز دوره ای همراه بود که نفوذ و تأثیر گذاری فرهنگ ایرانی بر خوی و روش مغول کاملاً مملوس است. با این حال در نحوه پوشش مردم و سبک پوشاک تفاوت هایی میان دوره حکومت مغول در ایران با قبل و بعد از آن وجود دارد.
سلطه مغولان بر ایران، باورود بسیاری از سبک های مخصوص به خاور دور بویژه سبک های چینی به سرزمین ما همراه بود.
آثار ورود این سبک را می توان در رداهای مزین افراد عالی مقام و صاحب منصبان آن دوره دید. سبک های چینی نه فقط در البسه درباری که در لباس نظامیان نیز تأثیری بسزا داشت.در این دوره پوشاک زنان تغییرات زیادی نکرد، مگر پوشش سر آنها که چیزی بود شبیه به دستمال سر برای زنان غیر مغول و نوعی کلاه ویژه مخصوص شاهزادگان مغول که از چارچوبی سبک از جنس چوب ساخته می شد که از ابریشم پوشانده شده بود و از رأس آن پری بیرون می زد و به «بغطغ» معروف بود.
از دوره تیموریان به بعد کم کم از نفوذ سبک های مغولی کاسته شد و سبک های ایرانی بتدریج جایگزین آن شدند.
در این دوره تن پوش های تنگ و چسبان جای رداهای گشاد را گرفتند. قبای رویی آن اغلب سراسر باز می ماند. کمر بند دوباره در این دوره رواج یافت و عمامه کم کم جای کلاه های سلجوقی و مغولی را گرفت.
لباس زنان در دوره تیموریان شامل چند لایه از رداهای بلند و تنگ می شد. پیراهن آستین بلند زنان کل بدن را تا پاها می پوشانید و یک تن پوش رویی آستین کوتاه و گاه بی آستین روی آن پوشیده می شد.
دستارهای زنانه در این دوره ساده بود و گاه از پشت آویزان می شد. در این دوره زنان ایرانی از چادرهای سفید که روبنده داشت استفاده می کردند.
ویژگی دیگر پوشاک زنانه، آن بود که از طرح های متنوع و گوناگونی برخوردار بودند.
در یکی از آثار کمال الدین بهزاد متعلق به قرن نهم هجری، تصویر چهارده زن در یک بوستان ترسیم شده که هر یک از آنها سبکی خاص از پوشاک را به تن دارند ولی همگی آنها حجاب بر سر دارند.
این حجاب معمولاً سفید است که گاه به صورت شال با رنگ تیره به دور سر و گردن و شانه ها پیچیده می شده است.
بعضی از زنان این دوره هم از بغطغ استفاده می کردند.
در گذشته تاریخ ایران زمین نقش طبقات اجتماعی و به طبع مشاغل و وظایف وابسته به آنها در شکل دهی به پوشاک گروه های مختلف مردم کاملاً مشهود بود. از طرفی زندگی پر کشمکش ایرانیان در دوره های گوناگون تاریخی موجب شده بود سبک های پوشاک بیگانه را اقتباس کنند و شیوه پوشش بومی خود را به دیگران ارائه دهند. از این رو در بررسی تاریخ انواع پوشاک در دوره های مختلف بسیاری از جامعه شناسان و مردم شناسان بر توجه به پیام ها و راز و رمزهای موجود نحوه پوشش مردم بسیار تأکید می کنند تا بدین گونه جلوه های روشن تری از زندگی گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی به دست آید. امروزه البته اصطلاح نوین«زبان پوشاک» در میان پژوهشگران از این رو رایج شده که پوشاک هم می تواند مانند زبانی نمادین آداب، رسوم و فرهنگ خاص رایج در هر دوره تاریخی- اجتماعی را به ما بشناساند.
ورود مغول به ایران به باور بسیاری از تاریخ شناسان با آغاز دوره ای همراه بود که نفوذ و تأثیر گذاری فرهنگ ایرانی بر خوی و روش مغول کاملاً مملوس است. با این حال در نحوه پوشش مردم و سبک پوشاک تفاوت هایی میان دوره حکومت مغول در ایران با قبل و بعد از آن وجود دارد.
سلطه مغولان بر ایران، باورود بسیاری از سبک های مخصوص به خاور دور بویژه سبک های چینی به سرزمین ما همراه بود.
آثار ورود این سبک را می توان در رداهای مزین افراد عالی مقام و صاحب منصبان آن دوره دید. سبک های چینی نه فقط در البسه درباری که در لباس نظامیان نیز تأثیری بسزا داشت.در این دوره پوشاک زنان تغییرات زیادی نکرد، مگر پوشش سر آنها که چیزی بود شبیه به دستمال سر برای زنان غیر مغول و نوعی کلاه ویژه مخصوص شاهزادگان مغول که از چارچوبی سبک از جنس چوب ساخته می شد که از ابریشم پوشانده شده بود و از رأس آن پری بیرون می زد و به «بغطغ» معروف بود.
از دوره تیموریان به بعد کم کم از نفوذ سبک های مغولی کاسته شد و سبک های ایرانی بتدریج جایگزین آن شدند.
در این دوره تن پوش های تنگ و چسبان جای رداهای گشاد را گرفتند. قبای رویی آن اغلب سراسر باز می ماند. کمر بند دوباره در این دوره رواج یافت و عمامه کم کم جای کلاه های سلجوقی و مغولی را گرفت.
لباس زنان در دوره تیموریان شامل چند لایه از رداهای بلند و تنگ می شد. پیراهن آستین بلند زنان کل بدن را تا پاها می پوشانید و یک تن پوش رویی آستین کوتاه و گاه بی آستین روی آن پوشیده می شد.
دستارهای زنانه در این دوره ساده بود و گاه از پشت آویزان می شد. در این دوره زنان ایرانی از چادرهای سفید که روبنده داشت استفاده می کردند.
ویژگی دیگر پوشاک زنانه، آن بود که از طرح های متنوع و گوناگونی برخوردار بودند.
در یکی از آثار کمال الدین بهزاد متعلق به قرن نهم هجری، تصویر چهارده زن در یک بوستان ترسیم شده که هر یک از آنها سبکی خاص از پوشاک را به تن دارند ولی همگی آنها حجاب بر سر دارند.
این حجاب معمولاً سفید است که گاه به صورت شال با رنگ تیره به دور سر و گردن و شانه ها پیچیده می شده است.
بعضی از زنان این دوره هم از بغطغ استفاده می کردند.