امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان پریسا خیلی قشنگه هرکی دوست داره بیاد

#1
Rainbow 
سلام بچه ها میخوام شروع کنم به رمان نویسی اما شرط داره...
شروط:
1نظر و سپاس فراوون باشه

2اگه ببینم استقبال میشه بعد از تموم شدن رمان یکی دیگه رو شروع میکنم اگرنه که هیچی

3 پشت سر هم نمیذارم مثلا مینویسم رمان پریسا سری دو یا سه
خب من شروع میکنم :

از معرفی خودم شروع میکنم اسمم پریساست ملقب به پری آتیش پاره و 12سالمه قدم 147با موهای طلایی تا کمرم و چتری و چشایه سبز و لبای متوسط
و دماغم هم خوب بود و به صورتم می اومد


خیلی شوخ طبعم و همه میگن سه متر زبون دارم و جواب همه رو میدم
وضع مالی :خفننن  تو جاییی که زندگی میکنم همه تو سن من ازدواج میکنن و بره بالا15سال ترشیده ست دختره تک فرزند خانواده مادرم 4

سال پیش فوت کرد خب چیزی که جانموند ؟
پری پری اه این بابامم هیچ وقت  اسمم رو کامل نمیگه
من:جانم بابایی
بابا:دخترم مردم از گشنگی بیا شام درست کن

آها اینم نگفتم که عشق آشپزیم
حوصله ی شام درست کردن نداشتم

با یه املت سروته شو هم آوردم
درینگ درینگ ای بمیری کی الان زنگ زده ؟!اِیاسی خودمونه که درینگ درینگ گوشیمو برداشتم و گفتم:چته بنال چیکا داری
یاسی:خب حالا چرا پاچه میگیری؟زنگ زدم هماهنگ کنم فردا بریم خرید که تولد عسله

من:جدی؟!یادم نبود باشوهرش میگیره تولدو(گفتم که همه خیلی زود ازداج میکنن)
یاسی :آره مختلطه میای؟
من:معلومه چرا نیام تولد بهترین دوستم فردا پاساژ.....
یاسی :اوکی ساعت6اونجا باش
من:باشه بای
یاسی:بای
تلفنو فطع کردمو املتو واسه بابا بردم و ه گلی خانم(پیشخدمت)گفتم ظرفا رو بشوره
رفتم سمت اتاقمو پریدم روتخت و دراز کشیدم به سقف زل زدم نمیدونستم فردا چی بخرم برای عسل
ادامه در پست بعدی... (سری دو)
نظر فراموش نشه خسیس
بخونش قشنگه خودم نوشتمش اما زندگی من نیس:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=238876



پاسخ
 سپاس شده توسط . . . P oo R ! A . . . ، aysutb ، Miss***ksg*** ، صنوبر ، m.m.m ، طهورا84 ، arman V9 ، ترنج 15 ، دریای بی موج ، **zeinab** ، Cute+Girl ، $jOkEr$ ، جلسا ، majid001 ، M.AMIN13 ، هدیه 20 ، serpent ، ×ИамеLеsS× ، پرنسس ارزوها ، tidaaa ، NəᗩG!₦ᗩ-м Dictator ، sara006 ، زیا ، عسل شیطون ، جوجه کوچول موچولو ، *مونا* ، elsa queen ، *faeze*
آگهی
#2
سری دوم رمان پریسا کساییه که سری 1 رو نخوندن از تو مطال من میتونن پیدا کنن

صبح بیدار شدم دیشب به هیچ نتیجه ای نرسیدم که چی بگیرم کلا آدم سخت پسندیم
رفتم حموم آ سرد آخ که چقد خنک بود
بعدم صبحانه  خوردم و یه زنگ زدم به یاسی:
من:الو یاسی خره
یه صدای پسر:الو بله بفرمایید
من:ببخشید یاسمن هس؟
پسره:نه شما ؟
من:به توچه ربطی داره اصن گوشی دوست من دست تو چیکار میکنه؟
صدای جیغ و داد یاسی که میگفتیاسر گوشیرو بده من میومد
فکم چسبید به زمین ینی این یاسر بود؟(داداش یاسی 2سال از خودش بزرگتره)
یاسی:الو پری
من:الو سلام یاسی خره

یاسی :خرخودتی زرتو بزن
من:چه صدای گرم و دلنشینی داشت این داداش شوما
یاسی:هوی من رو داداشم غیرت دارما
من:ببند در دروازه رو
یاسی:خب چیکا داشتی

من :میخواستم ببینم چی میخوای واسش بگیری؟
یاسی:یه کیف طلایی میخوام بگیرم تو چی؟
من:به هیچ نتیجه ای نرسیدم
یاسی:میگم بیا واسش ساعت بگیر
من:آره فکر خوبیه یه جا میشناسم که ساعتای شیکی و خوشگلی داره کنار همون پاساژه هستش
یاسی :باشه بای
من:بای
به ساعت نگا کردم 1بعد از ظهره فیسبوکمو باز کردمو با چن تا از دوستام چت کردم تا ساعت3
بابا:پری دخترم بیا پایین(اتاق من بالایه تقریبا15تاپله میخوره میره پایین به حال میرسه)
از پله ها اومدم پایین
بابا:دخترم قراره عمو اینا پس فرداشب بیان اینجا
وااااااااااااااااااااای نه اه من از باید قیافه ی نحس میلادو ببینم
من:بابا من امشب که خریدم فردا هم قراره برم تولد عسل خسته میشم خب(آره جون عمه ی نداشته ام)

بابا:اما دخترم این قرار فرق داره
گیج و منگ نگاش کردم
من:ینی چی؟
بابا :ینی میان خواستگاری
انگار که یه آب سرد خالی کرده باشن روم 
من:بابا من با میلاد ازدواج نمیکنم جوابم منفیه الکی بهشون نگین فردا بیان
بابا:اما دخترم من بهشون گفتم
به حالت قهر از پله ها رفتم بالا و در کوبیدم
ادامه در پست بعدی....
بخونش قشنگه خودم نوشتمش اما زندگی من نیس:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=238876



پاسخ
 سپاس شده توسط . . . P oo R ! A . . . ، aysutb ، صنوبر ، M.AMIN13 ، هدیه 20 ، عسل شیطون ، دریای بی موج ، *مونا* ، غزال81 ، *faeze*
#3
منتققل شد
پاسخ
 سپاس شده توسط PįŋK ĞįŘł
#4
سری سوم رمان پریسا
بچه ها ازین به بعد میخوام عکس هم بذارم البته اگه گیر آوردم

روتخت ولو شدم و به این فکر کردم که فردا چی بپوشم
و همینطوری خوابم برد
وقتی بیدار شدم به ساعت نگاه کردم وااااااااای ساعت 5/5هست

یه مانتو خاکستری پوشیدم


با یه شلواز جیگری و شال همرنگ شلوارم
با یه کفش طوسی اسپرت

لباس پوشیدمو
رفتم بیرون و با آقا اسماعیل(راننده شخصی من چون بابام که ماشین داره)آدرس پاساژو دادم ....
وای ساعت 6/5شد یاسی کله امو میکنه
دویدمو به یاسی رسیدم
اومای گاد این پسره کیه؟لابد داداششه چه خوشگله
به خودم اومدمو فهمیدم همینطوری دارم صاف صاف نگاش میکنم
یاسی:کجا بودی این همه وخ؟
من:به جون تو خواب بودم
یاسی:به جون خودت
یاسر:سلام شما باید پریسا خانوم باشید
من:درسته شما هم آقا یاسرید؟
یاسر:بله خب خانوما من رفتم
من:خداحافظ
یاسی:خداحافظ داداشی جونم
یاسر: خدافظ
وقتی مطمعن شدم که دور شدم رو به یاسی کردم و گفتم:چه داداش جیگری
یاسی:اونم میگفت چه جیغ جیغویی
من:بیشعور
یاسی خب بریم بگیردیم ببینیم چی بگیریم...
بعد از2ساعت گشتن من برای خودم:
این لباسه:رمان پریسا خیلی قشنگه هرکی دوست داره بیاد 1
با کفش:رمان پریسا خیلی قشنگه هرکی دوست داره بیاد 1
خریدم و واسه عسل هم:

یاسی هم کیف طلایی رو نگرفت و اینو گرفت:




رمان پریسا خیلی قشنگه هرکی دوست داره بیاد 1

بعدم خسته و کوفته دوتایی برگشتیم خونه
کیلیدو تو در انداختم و درو باز کردم ساعت 9 بود
بابام داشت اخبار میدید و متوجه من شد
بابا:سلام دخترم چیزی خریدی؟
من:آره بابایی
و با ذوق و شوق خریدامو نشون دادم
بابا:خیلی خوش سلیقه ای دخترم
بخونش قشنگه خودم نوشتمش اما زندگی من نیس:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=238876



پاسخ
 سپاس شده توسط aysutb ، صنوبر ، دریای بی موج ، M.AMIN13 ، هدیه 20 ، عسل شیطون ، *faeze*
#5
لطفاً موضوع رو ویرایش کنید ..
پاسخ
 سپاس شده توسط PįŋK ĞįŘł
#6
ادغام شد
اسپما پاک شد ..
all falling stars one day will land
all broken hearts one day will mend
and the end is still the end whether you want it or not
پاسخ
 سپاس شده توسط PįŋK ĞįŘł
آگهی
#7
hahahaha..


kheyli bahal bud..b nazarm maskhare tarin dastani bud k shenidam..

saat 15:11 kheyli shad shodm damet garm...


rasti nagofti ba ch model gushii zang zadi:||||
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
╥﹏╥

پاسخ
 سپاس شده توسط M.AMIN13
#8
(30-08-2015، 13:41)PįŋK ĞįŘł نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
hahahaha..


kheyli bahal bud..b nazarm maskhare tarin dastani bud k shenidam..

saat 15:11 kheyli shad shodm damet garm...


rasti nagofti ba ch model gushii zang zadi:||||

نخیرم اصلا هم مسخره نیستشSad Angry Angry crying crying  گوشیش هم اپله


رمان پریسا سری 4
بعد اینکه خریدامو نشون به بابام دادم یه بوس رو لپش نشوندمو رفتم سراغ تی وی کانالو رو بالا پایین کردم تا رسید به پی ام سی زدم روش آهنگ بیخیال فردا رو از تی ام بکس داشت پخش میکرد منم بلند شدمو رقصیدم


لب بندر همه جمع                جمع تی امه
آهنگای باحال                    روی سیستمه
دختر خوشگل بندری به ما حال بده
بیا رد بول نخورده به ما بال بده
خوشگلای بلا          موهات رنگ طلا
لبات عین انار          چشمات رنگ بهار
اسم فردارو نیار همش گرفتاری و کار
بگو امروزُ چه کار از شب تا صبحش بیدار
علی بی :
امشب دنبال توِ
فردا دنبال پول
فردا استرس ُ
امشب یه حال توپ
امین :
بی خیال فردا ، بی خیال فردا ، بی خیال فردا ، بی خیال فردا
شاهین لو :
ناز و داغ و رُندی
دلار چیه خانوم شما پُندی
مثل چیلیه هندی تندی
باخت نداری همه رو بُردی
ادا اطوارات میره روی مخ
با اون پاشنه و شلوارک لخت
هرچی میگم میزنی توی ذوق
اصلا میرم محو میشم توو اُفق
نبیل تی :
دختر بندری ، داغی مثل پس گردنی
خوشگل و نازنین ، شیرینی مثل بستنی
همه دردات بُخوره توی سرم
تورو تا آخر دنیا میبرم
گلای دنیارو واست میکنم
اصلا کل دنیا رو واست میخرم
امین :
اسم فردارو نیار همش گرفتاری و کار
بگو امروزُ چه کار از شب تا صبحش بیدار
علی بی :
امشب دنبال توِ
فردا دنبال پول
فردا استرس ُ
امشب یه حال توپ
امین :
بی خیال فردا ، بی خیال فردا ، بی خیال فردا ، بی خیال فردا
حسین ام سین :
شنیدم توو بندری خانوم با دمپایی ابری
طبق معمول میخوای که منو ببینی و باز در ری
اصلا خدای اینفُرمیشِنی مثل گوگل
سرچ کن قلب منو که لهش کردی شما توو گِل
علی بی :
دروغه بگم میمیرم برات چون نگاهت منو کشته بود
با تو ریلکس عین یه خواب ، بعد از قلیون رو پشت بوم
حال بدخواه هارو ما گرفتیم دیگه نمیپرسن حالمون
پشت همیم مثل کاروُون ، با تی ام بکسیم با موزیک مستیم
همه چی آرومه
آروم تر از حلزون
امین :
اسم فردارو نیار همش گرفتاری و کار
بگو امروزُ چه کار از شب تا صبحش بیدار
علی بی :
امشب دنبال توِ
فردا دنبال پول
فردا استرس ُ
امشب یه حال توپ
امین :
بی خیال فردا ، بی خیال فردا ، بی خیال فردا ، بی خیال فردا


وایی چقد خسته شدم گلی خانومو صدا کردم گلی خانم:بله خانوم
من:میشه آب انبه واسم بیارین
گلی خانم:بله حتما دیگه چیزی نمیخواین؟
من:نه بیارین تو اتاقم
گلی خانم:چشم
من:گلی خانوم ارغوان نمیاد دیگه پیش من(دخترش که همسن منه)
گلی خانم:چرا بهش میگم بیاد
من:باشه ممنون
از پله ها بالا رفتم و در اتاقمو باز کردم 
ام پی تریمو برداشتم و آهنگ گوش دادم کم کم داشت چشمام بسته میشد  که صدای تق تق در رو شنیدم

من:بفرمایید
گلی خانم :خانم بفرمایید اینم آب انبه
من:باشه مرسی
آب انبه مو خوردم ام پی تریمو درآوردمو پرتش کردم تو اتاقم کلا آدم مرتبی نبودم همیشه گلی خانوم اتاقمو مرتب میکردم
وایییی فردارو چیکار کنم حالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جوابم که منفی هس اما...
وللش بخواب...
با صدای ارغوان بیدار شدم
ارغوان:پاشوووووو تو دیگه روی خرسم کم کردی
من:اه دو دقه خفه شو بذار بکپم
ارغوان: نوچ نوچ بلند شو اگر نه...
واییییی ارغوان میکشمت حالا دیگه رو من آب میریزی
بلند شدم و دنبالش کردم زبونی واسم در آورد و رفت تو حمام و درو بست
من:ارغواااااااااااااااااااااااااان بیا بیرون کاریت ندارم
ارغوان:باشه اومدم
نشستیم رو تخت و بهش گفتم که امشب قراره میلاد بیاد

منتظر سری5رمان باشید فعلا

بخونش قشنگه خودم نوشتمش اما زندگی من نیس:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=238876



پاسخ
 سپاس شده توسط aysutb ، صنوبر ، M.AMIN13 ، هدیه 20 ، دریای بی موج ، *faeze*
#9
من خودمم رمان مینویسم ب نظرم یکم طنزشو بیشتر کنی بهتره ولی ب کل قشنگه
COME FLY WITH ME
پاسخ
#10
سری5 رمان پریسا
وقتی به ارغوان گفتم که میلاد میخواد بیاد خواستگاریم گفت:از خدات باشه پسر به این خوشگلی خوشتیپی جیگری ماهی پولداری
میخواست بازم بگه که گفتم:حالا اگه نگفتم به میلاد تو اینارو گفتی
ارغوان:غلط کردم شکر خوردم نگو
من:حالا ببینم چی میشه
ارغوان:امشب برنامت چیه؟
من:قرار بود میلاد بیاد که به بابا گفتم تولد دعوتم اونم انداخت جمعه ینی4روز دیگه
ارغوان:امشب چی میخوای بپوشی؟
من:واستا الان نشونت میدم
بعد اینکه به ارغوان لباسامو نشون دادم
گفتم:میدونی میخوام ازین به بعد چی صدات کنم
ارغوان:نه چی؟
من:اَراَر
ارغوان داد زد:میکشمت
منم دویدم به سمت پله ها
اونقدر دویدیم که به نفس نفس افتادیم دستامو به نشونه ی تسلیم بردم بالا 

نگام به ساعت خوردش ساعت 3بعدازظهربود
داد زدم:گلی خانم
گلی خانم:بعله خانوم
من:ناهار حاضر نیس؟
گلی خانم:چرا خانم حاضره

من:ناهار چیه؟
گلی خانم:فسنجون
من ارغوان دوتایی باهم گفتیم:اوووووووووق
گلی خانم:دوست ندارید خانم؟
من:نه گلی خانم عیب نداره
با ارغوان رفتیم تو اتاقم
موبایلمو برداشتمو زنگ زدم پیتزا برامون آوردن و خوردیم



بچه ها کار فوری پیش اومده باید رم منتظر سری6باشید فعلا
بخونش قشنگه خودم نوشتمش اما زندگی من نیس:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=238876



پاسخ
 سپاس شده توسط _.sheidg._ ، صنوبر ، M.AMIN13 ، هدیه 20 ، عسل شیطون ، hastiiiiiii ، غزال81 ، *Ramesh* ، *faeze*


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یـه داســتان واقعـی از یه دختر مجرد از زبان خودش ....... خیلی غمگینه
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Heart رمان[انتقام شیرین]

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان