28-07-2015، 12:10
هارپاگ سردار ایشتوویگو، پادشاه ماد، در قرن ۶ پیش از میلاد بود.
او از طرف ایشتوویگو مامور شد تا نوه دختری وی، کورش دوم -
که هنوز طفلی بیش نبود- را به قتل برساند. اما او که میدانست
اگر چنین کند ماندانا (مادر طفل) او را رها نخواهد نمود
و اگر این کار را نکند پادشاه او را مجازات مینماید. پس تصمیم
گرفت تا این ماموریت را به چوپانی به نام سپاکو بسپارد
تا خود این کار را انجام نداده باشد و چوپان طفل را نکشت. بعدها
پادشاه فرزند هارپاگ را به دلیل این کوتاهی کشت و از آن خورشتی
درست کرد و به هارپاگ داد. هارپاگ به دلیل این بی رحمی
پادشاه از وی کینه به دل گرفت و بعدها به کورش
کمک کرد تا امپراطوری مادها را از بین ببرد.
هارپاگ که به حمایت از کورش پرداخت
و سپاه خود را تسلیم کورش کرد. بسیاری
از افراد سپاه ماد بنا به توصیه او به
سپاه پارس پیوستند و نیرویی بزرگ و مقتدر
به وجود آمد که مایه هراس همسایگان ایران شد.
سپاه کورش چون نیرو گرفت، همسایگان ایران به وحشت افتادند
و از این همسایگان دولت لیدی و بابل بیشتر از دیگران وحشت زده شدند.
دریکی از جنگها سپاه لیدیها که به سواره نظام خود متکی بودند،
دشتی را برای جنگ برگزیدند تا بهتر بتوانند بجنگند و کورش چون این
سواره نظام را دید، واهمه کرد و هارپاگ به او گفت اسب از شتر
میهراسد و دستور داد شترهایی را که باروبنه سپاه کورش را میبردند،
بیاوردند و سربازان را سوار بر شترها کرد و فرمان پیشروی داد و در
نتیجه اسبهای لیدیایی از شترها ترسیدند و گریختند. هارپاگ
همچنین به فرمان کورش به آسیای صغیر فرستاده شد و از او به
عنوان فرمانده سرزمینهای ساحلی یاد شده است.