امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

←♬ معر؋ـے ωـاز و آلـات موωـیـᓆـے

#1
سلــآمـ


معر؋ـے ωـاز و آلـات موωـیـقـے


 بـہ روز میشـہ

..................................................................

[1]

گذری بر موسیقی و سازهای ایرانی

←♬ معر؋ـے ωـاز و آلـات موωـیـᓆـے 1
    
 
در ایران باستان هنگام برآمدن و فرو رفتن خورشید گروهی به نواختن طبل و كوس و كرنا می پرداختند. در اوستا بخش یسناها آمده كه پزشكان بیماران خود را با موسیقی ایرانی درمان می كردند.
در آن دوران سه نوع موسیقی آئینی (دینی)، بزمی و رزمی مرسوم بوده است، همچنین در جشن های طبیعت و روزهای تاریخی و ملی نواها و موسیقی ایرانی ویژه ای اجرا می شد. در دوران هخامنشیان سرودها و ترانه هایی به نام هوره در جنگ ها و جشن ها اجرا می كردند كه امروزه در ایلام و سرزمین های غرب ایران با همین نام رایج است.
در دوران ساسانیان به ویژه بهرام گور و خسرو پرویز موسیقیدان هایی زیرنظر وزیر دربار «خرم باش» كار می كردند. در جشن های بزرگ، این نوازندگان و خنیاگران نواها و آهنگ های گوناگون اجرا می كردند. در شاهنامه آمده بهرام گور تعداد ده هزار لوری (خنیاگر) از هند برای شادی و پایكوبی مردم به ایران آورد.
نبد هیچ مانند بهرام گور ‎
به داد و بزرگی و فرهنگ و زور
مشهورترین موسیقیدان های این دوران باربد، سركش، رامتین، بامشاد، آفرین و نكیسای چنگ نواز بودند. باربد برای هر روز هفته نوایی ساخت كه به هفت خسروانی معروف است. همچنین برای هر روز ماه سی لحن یا سی دستان و برای ۳۶۰ روز سال غیر از پنجه دزدیده، ۳۶۰ آهنگ یا ۳۶۰ دستان را ساخت. آهنگ جامه دران كه در ردیف موسیقی ایرانی است از ساخته های نكیسا است كه با چنگ نواخته است.
دستان دیگری به نام دستگاه راست است كه باربد آن را ساخت و امروز جز دستگاه های هفتگانه موسیقی ایرانی است، همچنین باید به آهنگ ها و دستان نوروز بزرگ، آرایش خورشید، ماه بركوهان (ماه بالای كوهسار)، كین ایرج، سوگ سیاوش و گنج باد، گنج كاووس، تخت تاقدیس، فرخ روز، سوگ شیدیز و باغ شیرین اشاره كرد.
موسیقی ایرانی دارای هفت دستگاه به نام شور، ماهور، نوا، همایون، سه گاه، چهارگاه و راست پنجگاه است و آوازهای ایرانی دارای سه بخش: دستگاه، نغمه و گوشه است.
در ایران بعد از اسلام با اینكه موسیقی در اسلام نهی شده بود، با این حال دانشمندان اسلامی و موسیقیدانان بزرگ ایرانی درباره هنر موسیقی كتاب ها و نگارش هایی دارند.
▪ از آن جمله می توان به بزرگان موسیقی در دوره اسلامی اشاره كرد:
ـ نشیط فارسی: از پیشگامان و سازندگان موسیقی عربی در قرن اول هجری بوده است. (۸۰ هجری)
ـ ابراهیم موصلی (ارگانی) و پسرش اسحق موصلی متولد شهر ارگان فارس عودنواز بودند. ابراهیم شعر عرب را به آهنگ ایرانی آراست، گویند او نهصد نغمه موسیقی ساخته و پسرش نیز نوشته هایی در باب اصول موسیقی نگاشته كه امروزه چیزی در دست نیست. (۲۳۵- ۱۲۵ هجری)
ـ زریاب: یكی از موسیقیدان های ایرانی و شاگرد اسحق موصلی بوده و یكی از برجسته ترین خوانندگان و موسیقیدانان و نوازندگان عود در زمان هارون الرشید بود. یكی از آثار اوفی الاغانی است. (۲۴۶ هجری)
ـ ابوالعباس سرخسی یكی از نویسندگان ایرانی و از مردم سرخس بوده و درباره موسیقی دو كتاب از او باقی است. (كتاب الموسیقی الكبیر و كتاب الموسیقی الصغیر) (۲۸۶ هجری)
ـ ابوبكر زكریای رازی دانشمند بزرگ ایرانی كه در ری به تحصیل علوم گوناگون زمان خود می پرداخت و درباره موسیقی كتاب فی الجمل الموسیقی را نگاشته است. در جوانی نیز عود می نواخت. (۳۱۳هجری)
ـ ابن خردادیه جغرافیدان ایرانی بوده و نیایش زرتشتی بوده اند و درباره موسیقی آثاری مانند آداب السماع، طبقات المغنین (درباره خوانندگان) و رساله ای درباره سازهای زمان ساسانی نوشته است. (۳۰۰ هجری)
ـ ابونصر فارابی بزرگترین دانشمند قرن سوم و چهارم هجری است و در تمام علوم زمان خود استاد بود و او را معلم ثانی بعد از ارسطو می دانند. فارابی موسیقی را در بغداد آموخت و سماع طبیعی ارسطو را چهل بار خوانده است و سازی شبیه قانون نیز ساخته است و درباره موسیقی، آثارش عبارتند از: كتاب الموسیقی الكبیر- و المدخل الی صناعته الموسیقی و كتاب الموسیقی.
ـ ابوعبدالله خوارزمی در اثرش مفاتیح العلوم از اصول موسیقی و ابزار و سازها سخن گفته است. (۳۷۰ هجری)
ـ رودكی شاعر نامدار و موسیقیدان بزرگ ایرانی كه چنگ نیكو می نواخت. (۳۲۹ هجری)
ـ ابوعلی سینا دانشمند برجسته ایرانی معروف به شیخ الرئیس در زمان سامانیان می زیسته. او در حدود ۱۰۰ كتاب در رساله نوشته است و در بخشی از موسیقی سخن گفته است و یكی از نوشته های او درباره موسیقی المدخل الی صناعته الموسیقی است.
ـ صفی الدین ارموی یكی از دانشمندان بزرگ ایرانی است كه حدود سال ۶۱۳ هجری در ارومیه به دنیا آمد. عودنواز چیره دستی بود و آثارش در مورد موسیقی كتاب های الادوار و شرفیه درباره پرده بندی عود و گام های موسیقی است.
ـ قطب الدین محمودشیرازی نویسنده كتاب دره التاج كه بخش بزرگی از آن درباره موسیقی است و در سال ۷۱۰ هجری درگذشت. رساله او در تاریخ موسیقی ارزش زیادی دارد.
ـ الجرجانی. شهرت جرجانی بیشتر در علوم ادبی و حكمت است و درباره موسیقی كتاب مقالید العلوم و دانش های دیگر سخن گفته است و در سال ۸۱۶ هجری درگذشت.
ـ عبدالقادر مراغی، نقاش و خوشنویس و عودنواز ماهری بوده است. از آثار او كتاب مقاصد الالحان و جامع الالحان درباره علم موسیقی است. (۸۳۸ هجری)
ـ احمدالمسلم الموصلی یكی از موسیقیدان های ایرانی است كه كتاب درالنفی فی فن الموسیقی را درباره هنر موسیقی و موسیقی نظری نگاشته است. (۱۱۵۰ هجری)
● برخی از سازهای ایرانی در دوره پیش از اسلام به سه دسته رده بندی شده اند:
▪ سازهای بادی مانند نی و سرنا و...
▪ سازهای كوبه ای (ضربه ای) مانند تنبك و...
▪ سازهای زهی مانند كمانچه و غچك و...
ارغنون: بر وزن اندرون، ساز-ی ایرانی است مشهور و بسیار قدیمی. گویند این سازایرانی را افلاطون وضع كرده است. در نوشته ها آمده ارغنون ساز و آواز هفتاد دختر خواننده و نوازنده است كه جملگی یك چیز را به یك بار و به یك آهنگ با هم بخوانند و بنوازند.
بربط: ساز-ی ایرانی است مرغابی شكل كه كاسه كوچك و دسته بلند دارد و عرب ها آن را گرفته، كاسه چوبی را بزرگ، دسته را كوچك و كوتاه كرده و آن را العود نام نهاده اند.
بیشه: سازی ایرانی است بادی كه بیشتر شبانان از آن استفاده می كردند.
توتك: بر وزن موشك ، ساز-ی ایرانی است مانند نی كه چوپانان می نوازند.
تنبور: بر وزن زنبور، ساز-ی ایرانی است مانند بربط. عرب ها به آن الطنبور می گویند.
جلاجل: ساز-ی ایرانی است دف مانند همراه سنج و دایره.
چغانه: بر وزن ترانه، ساز-ی ایرانی است كوبه ای شبیه قانون و برخی آن را همان قانون می دانند.
چنگ: از سازهای ایرانی پیش از اسلام است كه در ادبیات فارسی و نقش های باستانی به چشم می خورد و در اروپا این ساز به هارپ معروف است.
دنبره: سازی ایرانی است شبیه تنبور و معرب آن طنبوره است.
دهل: سازی ایرانی است ضربه ای كه در زیر بغل گرفته می نوازند.
رباب: سازی ایرانی است شبیه تنبور كه كاسه ای بزرگ و دسته كوتاهی دارد و روی كاسه پوست آهو می كشند.
رود: نام سازی ایرانی است قدیمی كه در ادبیات فارسی همراه چنگ و رباب آمده است.
زنگل: سازی است قدیمی كه دارای زنگوله ها و جلاجل هایی است.
سرنای: سازی است بادی كه به آن نای رومی نیز گفته می شود.
سنتور: سازی است خوش صدا كه بر صفحه چوبی آن ۹ تا ۱۲ خرك با سیم های زرد و سفید دیده می شود و با مضراب می نوازند.
سه رود: سازی ایرانی است كه تركیب شده از سه ساز چنگ و رباب و بربط.
شاخ و شانه: نام یك ساز ایرانی قدیمی است.
شاشك: بر وزن ناوك، سازی است معروف كه به آن رباب نیز گویند.
شاوغر: بر وزن گاوسر، سازی است بادی و نفیرش از كرنا كمتر است و به آن نای رومین نیز می گویند.
شاه نای: كه مخفف آن شهنای است كه به سرنای رومی نیز معروف است.
شش تا: نام سازی است كه به تنبور شش تار معروف است.
شوشك: سازی است كه به آن رباب چهار رود نیز می گویند.
شهرود: سازی است مانند موسیقار كه ایرانیان و رومیان در بزم و رزم نوازند.
عجب رود: از سازهای بادی است و مانند نی می نوازند.
عربانه: سازی ایرانی است شبیه دف و دایره و بعضی به آن دایره حلقه دار می گویند.
عود: همان بربط ایرانی است كه عرب ها نام آن را العود نهاده اند.
غیچك: نام سازی است معروف كه امروزه به آن كمانچه می گویند.
قانون: نام ساز ایرانی بوده كه با دو حلقه یا زخمه با انگشتان می نوازند. امروزه به كشورهای عربی و تركیه راه پیدا كرده است. نوازندگان این ساز در دوران تیموریان و سلجوقیان و صفویه زیاد بوده اند كه می توان به حافظ قانونی، حافظ مضرابی و رحیم قانونی اشاره كرد كه نقش آنها در عالی قاپو اصفهان دیده می شود.
موسیقار: سازی است كه از نی های بزرگ و كوچك به شكل مثلث به هم وصل است و دارای صدای جالبی است كه درویشان و شبانان می نوازند و نام پرنده ای نیز است.
مولو: سازی است كه از شاخ آهو ساخته و دارای حلقه هایی نیز است.
مهری: نوعی از ساز چنگ است و یكی از نام های چنگ است.
نای مشك: نام سازی است بادی كه به آن نی انبان نیز می گویند.
نی هفت :بند و نی لبك نیز از سازهای بادی ایرانی هستند.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ♪neGar♪ ، ღSηow Princessღ ، *!hasti!* ، Interstellar ، eNorto
آگهی
#2
[2]

←♬ معر؋ـے ωـاز و آلـات موωـیـᓆـے 1

« تار » از مهترین سازهای زهی – زخمه ای (مضرابی) موسیقی ملی است که تقریباً تمام ویژگیهای اصیل و سنتی قومی ایرانی را دارا می باشد.
لفظ « تار » (البته در معنی ساز), در اصل به زبان سانسکریت و « تره » بوده است و طبق شواهد تاریخی, استفاده از آن (البته با شکل ظاهری امروزی اش) از گذشته های نچندان دور در بین مردم و بخصوص در شهرها متداول بود.
اوج دوران استفاده از این ساز, در عهد قاجار بود. به قدیمی ترین تارنوازی که می توان, به او به طور مستند اشاره نمود, «آقا علی اکبر خان فراهانی» است که در عهد ناصری می زیست. بعدها استادان دیگری یک به یک آمدند و هر کدام نقشی بر این ساز زدند و ...
«تار » از دو قسمت کلی تشکیل شده است:
۱) کاسه (شکم)
۲) دسته

کاسه تار که مهمترین بخش ساز است, معمولا دو تکه و از جنس چوب فوفل یا گردو و حتی توت کهنه ساخته می شود که بعد از به هم چسباندن دو قطعه, قسمت فوقانی آن دارای دو حفره کوچک و بزرگ است که به یکدیگر متصل می شوند و بوسیله پوست بره تودلی که به روی آن می کشند, ساخته می شود. قسمت کوچک تر کاسه را « نقاره» می گویند.
دسته تار (۴۵ تا ۵۰ سانتی متر) که جداگانه ساخته و بعداً به کاسه وصل میشود, بوسیله قطعات شاخ یا استخوان شتر تزیین می شود. تعداد ۵ پرده از جنس روده گوسفند بر روی دسته تار بسته می شود. امروزه تعداد پرده (دستان) ها در تار ۲۸ عدد است که باید با اندازه های متفاوت ولی مشخص روی دسته بسته شود.
خرک تار که معمولاً از شاخ گوزن است, بر روی پوست کاسه قرار می گیرد و شش سیم از روی آن عبور کرده و به گوشیها بسته می شود. شش سیم تار عبارتند از دو سیم سفید (پایین) که همصدا کوک می شوند, دو سیم زرد (همصدا), یک سیم سفید نازک (به نام «زیر») و بالاخره یک سیم زرد (بم), که معمولاً دو سیم آخر را به فاصله یک اکتاو کوک می کنند.
نمونه از سبک تارنوازی قدیم
تار در ابتدا ۵ سیم داشت و «درویش خان» برای اولین بار سیم ششم را به آن افزود. فاصله سیمهای همصوت سفید, نسبت به سیمهای زرد غالباً «چـهارم» و سیمهای سفید نسبت به سـیم بم, مـعمولاً فاصله یک اکـتاو (هفتم) را تشکـیل می دهند. (به این ترتیب اگر سیمهای همصدای سفید را «دو» کوک کنیم, سیمهای زرد باید غالباً «سل» و سیم بم «دو» یا «ر» کوک شوند.) بدیهی است که کوک تار, ممکن است در دستگاهها و آوازهای مختلف تغییر کند. حجم صدادهی این ساز, نسبتا زیاد و از حیث گستردگی نوازندگی, تقریبا کامل است, به طوریکه دارای تمام فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی ایرانی است.تار با مضرابی کوچک (زخمه) از جنس برنج به طول تقریبی ۳سانتی متر, نواخته می شود به طوریکه قسمتی از نصف طول مضراب, برای آنکه در دست نوازنده راحت قرار گیرد, با موم پوشیده می شود.
تار صدای بسیار زیبا و دلنشینی دارد که مونس انسان در تنهایی است. این ساز از عهده تکنوازی و همنوازی (حتی در ارکسترهای بزرگ), به خوبی بر می آید.
البته به پیشنهاد علینقی وزیری, «تار آلتو» (که سیمهای آن یک چهارم از تار معمولی بم تر است) و همچنین «تار سوپرانو» (که یک پنجم بالاتر از تارهای معمولی کوک می شود), برای اجرا در ارکسترها, ساخته شد که هنوز هم کم و بیش از آن استفاده می شود.
از مشهورترین تارسازان می توان به :
▪ «یحیی» (که مشهورترین و کاملترین تارها را می ساخت)
▪ «استاد فرج الله»
▪ «ملکم»
▪ «شاهرخ»
▪ «استاد سید جواد چایچی» اشاره کرد .
● همینطور بزرگترین نوازندگان تار از گذشته تا اکنون که عبارتند از:
▪ میرزاحسینقلی
▪ میرزا عبدالله
▪ ددرویش خان
▪ مرتضی نی داوود
▪ حسین بیگچه خانی
▪ جلیل شهناز
▪ فرهنگ شریف
▪ هوشنگ ظریف
▪ محمدرضا لطفی
▪ محمد علیزاده.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ღSηow Princessღ ، *!hasti!* ، Interstellar ، eNorto
#3
[3]

  • سنتور
←♬ معر؋ـے ωـاز و آلـات موωـیـᓆـے 1



پیشینه
سنتور بر پایهٔ بررسی‌ها و پژوهش‌ها یکی از کهن‌ترین سازهای گستره ایران به شمار می‌رود؛ کهن‌ترین نشانه‌ای که از این ساز بر جا مانده، از سنگ‌تراشی‌های آشور و بابلیان(۵۵۹پیش از میلاد) است. در این سنگ‌تراشی‌ها، صف تشریفاتی که به بزرگداشت آشور بانیپال بر پا شده، سازی که همانندی زیادی به سنتور دست ورزی دارد، در میان آن صف دیده می‌شود.
ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (مرگ به سال ۳۴۶ ه. ق) گذشته نگار نامدار و نویسنده نسک مروج‌الذهب در شرح اوضاع موسیقی در زمان ساسانیان، هنگام نام بردن از سازهای متداول موسیقی ساسانی، واژه سنتور (سنطور) را ذکر می‌کند. در کتب کهن و تألیفات ابونصر فارابی و ابن سینا نیز نام سنتور چند بار ذکر شده‌است.
عبدالقادر مراغه‌ای ساز یا طوفان را معرفی کرد که شبیه سنتور دست ورزی بود با این تفاوت که برای هر نت، تنها یک تار می‌بستند و با جابجا کردن خرک‌ها، آن را کوک می‌کردند.
نام سنتور در سروده‌ها منوچهری نیز آمده‌است:
کبک ناقوس زن و شارک سنتورزن است

فاخته نای زن و بط شده تپور زنا
سنتور، سازی کاملاً ایرانی است که برخی ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت می‌دهند که مانند بربت، ساز دیگر ایرانی بعدها به خارج برده‌شد.
برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمان‌های بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفته‌است، چنان‌که امروزه گونه‌های مشابه این ساز در عراق، ترکیه، سوریه، مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان، چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و نیز در یونان نواخته می‌شود.
شگفت نیست که چون نخستین پیانو به دست سرورالملک، سنتورنواز روزگار امیرکبیر رسید، در دم نواخته شد! او پس از دمی کار با این ساز گفت: این ساز روی دستگاه ماهور کوک شده است. وی همان روز ماهور را نواخت و پس از کوتاه زمانی آن را، کوک کرد به گونه‌ای که دستگاه شور را با آن نواخت و همین کوک ایرانی است که در این هنگام نیز روی پیانوی ایرانی انجام می‌گیرد. این کوک سرورالملکی نام دارد و واپسین دستگاه شور است که در کنار پرده‌های دلکش گرایلی خسروانی، آذربایجانی، گیلانی و گبری (زرتشتی) و کردی و جامه‌داران و... نواخته می‌شود!
بر پایهٔ اسناد و مدارک، نگارگری‌ها و مینیاتورهای سده‌های پیش، آنچه که ما دست ورزه به نام سنتور در اختیار داریم در واقع سنتوری است که از نزدیک به یکصد و پنجاه سال پیش (زمان قاجار) با شکل و شمایل کنونی خود در اختیار هنرمندان این مرز و بوم قرار دارد. چنان‌که سنتورهای محمدصادق خان (که نخستین نمونه صوتی ساز سنتور به جا مانده از دوران قاجار متعلق به وی می‌باشد)، حبیب سماع حضور و حبیب سماعی، در ابعاد، شمار خرک و چگونگی ساخت، بسیار نزدیک به سنتور دست ورزی است.
←♬ معر؋ـے ωـاز و آلـات موωـیـᓆـے 1
زنی در حال نواختن سنتور
نقاشی در هشت بهشت اصفهان ۱۶۶۹.
بررسی دیرینه گردش و تحول ساز سنتور نشان می‌دهد که این ساز طیف گسترده‌ای از سبک‌ها و مکاتب گوناگون را در سدهٔ کنونی به خود اختصاص داده، به گونه‌ای که پس از یک بررسی اجمالی، می‌توان اذعان داشت حداقل ۱۵ سبک و مکتب گوناگون و فعال در این عرصه شهره ویژه و عام‌اند. از نوازندگان نامدار قدیم سنتور می‌توان به محمدصادق خان، علی‌اکبر شاهی، سماع حضور، حبیب سماعی، حسین صبا، ابوالحسن صبا و از اساتید دهه‌های اخیر می‌توان به فرامرز پایور، داریوش صفوت، حسین ملک، فضل اله توکل، منصور صارمی، مجید نجاحی، مجید کیانی، ارفع اطرایی، سوسن دهلوی، رضا شفیعیان، پرویز مشکاتیان، پشنگ کامکار، جواد بطحایی و از نوازندگان جدید می‌توان به اردوان کامکار، سیامک آقایی، کتایون ملک‌مطیعی، حسین پرنیا، امیرعباس عرب‌وند، پدرام درخشانی، علی جواهری، علی بهرامی‌فرد و تنی چند نام برد. از سازندگان مشهور سنتور می‌توان به مهدی ناظمی و داریوش سالاری اشاره کرد.
تگونه و جوراجوری چشمگیر مکاتب و سبک‌ها انگیزه تگونه در آوادهی ساز، تکنیک نوازندگی و چگونگی آهنگ‌سازی و نغمه‌پردازی در سطوح گوناگون بوده‌است.
سنتور، یا آنچنان که استاد ابوالحسن خان صبا گاه می‌نوشت: سنطور، در سال‌های پایانی عصر قاجار، سازی تقریباً فراموش شده و رو به نابودی بود. سازهای اصلی، تار، تنبک و کمانچه بودند و دوره قاجار، در واقع «عصر تار» بود. شمار کمی سنتور می‌نواختند و شمار کمتری نیز سنتور می‌ساختند و می‌آموختند.


گسترش در جهان
←♬ معر؋ـے ωـاز و آلـات موωـیـᓆـے 1



گمان این است که سنتور از ایران به کشورهای دیگر راه یافته و نام‌های گوناگونی پیدا کرده‌است. سنتور با اندک تفاوتی در شکل ظاهر و با نام‌های گوناگون در شرق و باختر جهان وجود دارد. این ساز را در کشور یان کین، دردالسی مر، در باتر فلای‌ها، در آلمان و اتریشمک پر، در کامبوجفی و در آمریکازیتر می‌نامند که هر کدام دارای وجه تشابهاتی هستند. ساز سنتور در شماری از کشورها مانند گرجستان نیز رایج هست. همچنین سنتورهای عراقی –هندی- مصری و ترکی که بعضی از آنها حدود ۳۶۰ سیم دارند.


ساختار ساز
سنتور از جعبه‌ای به شکل ذوزنقه‌متساری‌الساقیت ساخته شده که لبه‌ها آن بنامند از: بلندترین ضلع، نزدیک به نوازنده و کوتاهترین ضلع و موازی با ضلع پیشی و دور از نوازنده و دو ضلع کناری با طول برابر که دو ضلع پیشی را به طور مورب قطع می‌کند. ارتفاع سطوح کناری ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است.
جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است. دوسطح فوقانی و تحتانی به کلاف سنتور که سطح جانبی دور آن را تشکیل می‌دهد متصل می‌شوند نیروی ناشی از فشار سیم‌ها که از طریق خرک‌ها به صفحهٔ بالایی منتقل می‌شوند باعث تغییر شکل و نشست صفحه و تشدید آن در دراز مدت می‌شوند برای جبران این کاستی پل‌هایی در جعبهٔ سنتور قرار داده می‌شود و نیز ضخامت صفخه‌ها باید برای بار وارده از صفحه پیشبینی گردد صفحهٔ پایینی گرجه تحت تأثیر مستقیم نیروی سیم‌ها نیست اما واکنش آنها را از پل دریافت می‌کند و باید برای مقاومت دربرابر تغییر شکل‌ها پیش بینی شود بر روی سطوح فوقانی دو ردیف (معمولاً ۹تا یی) خرک چوبی قرار دارد ردیف راست نزدیک‌تر به کناره راست ساز است و ردیف چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد (فاصله میان هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را «پشت خرک» می‌نامند). از روی هر خرک چهار رشته سیم هم‌کوک گذر می‌کند ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده می‌شود. گوشی‌ها در سطح کناری راست کنار گذاشته شده‌اند. سیم‌های سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و «زرد» (بم) بخش می‌شوند. دسته سیم‌های سفید بر روی خرک‌های ردیف چپ و سیم‌های زرد بر روی خرک‌های ردیف راست به تناوب قرار گرفته‌اند. طول بخش جلوی خرک در سیم‌های سفید دو برابر طول آن در بخش پشت خرک است و می‌توان در پشت خرک نیز از سیم‌های سفید استفاده کرد (آوای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو نسبت به آوای بخش جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر سیم زرد، یک اکتاو بم‌تر از سیم سفید بی درنگ پس از آن آوا می‌دهد.


گذشته و امروز
ساز سنتور پیشتر با ۱۲ وتر سیم بم و ۱۲ وتر سیم زیر ساخته می‌شد و سنتور ۱۲ خرکی نامیده می‌شد. امروزه سنتور ۱۰ خرک و سنتور ۱۱ خرک نیز ساخته می‌شود. سنتور ۹ خرک رایج‌ترین گونه سنتور است که پر استفاده‌ترین نوع آن سنتور «سُل کوک» است و نت‌های ردیف بر اساس آن نوشته شده‌اند. در سنتور ۹ خرک، چنانچه بر اساس راست کوک تنظیم شود، به ترتیب سیم‌ها از پایین بر مبنای می-فا-سل کوک می‌شوند و برای اجرای گروهی و ارکستر باره است.


سنتور کروماتیک و سنتور کروماتیک بم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
←♬ معر؋ـے ωـاز و آلـات موωـیـᓆـے 1

سنتور الکتریک
به خواست تکمیل فواصل کروماتیک میان اصوات و نیز به قصد تأمین اصوات بم، در حدود بیست سال اخیر دو گونه سنتور با شمار زیادتر خرک ساخته شده‌اند. سنتور کروماتیک با همان میدان آوای سنتور معمولی ولی دارای خرک‌ها و اصوات کروماتیک بیشتر است. میدان آوای سنتور کروماتیک بم یک فاصله پنجم بم‌تر از سنتور کروماتیک است و گسترش آن سه اکتاو و نیم است. در دو گونه سنتور کروماتیک، هر صوت بدست سه رشته سیم هم‌کوک حاصل می‌شود. به عبارت دیگر روی هر خرک سه سیم تکیه کرده‌است. از هر دو سنتور کروماتیک و کروماتیک بم استفاده‌های هم‌نوازی می‌شود و در کارهای جدید تکنوازی سنتورهای کروماتیک دیده می‌شود.


نوازندگی سنتور
نوازندگی سنتور با دو چوب نازک که به آنها «مضراب» گفته می‌شود، انجام می‌شود. مضراب‌ها در گذشته بدون نمد بودند ولی اکنون بیش‌تر به مضراب‌ها نمد می‌چسبانند که باعث نرمتر شدن و کم زنگ‌تر شدن آوای سنتور می‌شود. در اکثر اوقات، نوازنده باید با هر یک از مضراب‌ها، نت متفاوتی را اجرا کند (به ویژه در برخی از چهارمضراب‌ها که بیش‌تر پایه قطعه با دست چپ و ملودی با دست راست اجرا می‌شود). به همین دلیل نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دست‌ها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با آزمون فراوان بدست می‌آید.
سنتور سازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، می‌تواند با آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی تک نوازی و هم نوازی را دارا می‌باشد.
برابر نیمی از زندگانی آزمون سنتورنوازان، به کوک کردن آن می‌گذرد. چون کوبه‌های مداوم مضراب روی سیم‌ها و تأثیر گذاری نم و گرما روی چوب و سیم‌ها کوک را به هم می‌زند و ۷۲ سیم باید مرتب کوک یا هم خوان شود، از این رو سنتور، سازی شناخته می‌شود که همراه با زیبایی، بسیاری از پیامدهای پزشکی می‌تواند روی آوا و کوک آن تأثیر بگذارد و حتی نوازنده‌های ماهر را برای یک کوک دلخواه ناکام می‌گذارد.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط *!hasti!* ، Interstellar ، eNorto ، *Nafas*
#4
خوب بود
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان