نقد و بررسی بازی Prototype 2

[Mason]

سلام به گیمرا و غیر گیمرای بیکار !

از الان بگم ، نگارشم افتضاحه !

یه بازی خوب از نظر شما چجوریه ؟

حتما باید به سلیقتون بخوره .. وگرنه یه بازی که ازش خوشت نیاد به چه دردت میخوره ؟ اصلا روت تاثیری نمیزاره ! ولی یه بازی که داستان خوبی داشته باشه ولی گرافیک و .. افتضاحی داشته باشه از سلیقه شما مهم تره .. خب پس برای اینکه بازی مورد علاقتون رو پیدا کنین باید علاوه بر سلیقه خودتون گرافیک و سیستم مورد نیاز ، داستان و .. رو در نظر بگیرین .

خب من وقتی توی ویدئو کلوپ در حال زیر و رو کردن قفسه های بازیش بودم یه بازی توجهمو جلب کرد .. اصولا من همیشه در مورد بازیایی که میخواستم بگیرم تحقیق میکردم و نظر کسایی که بازیش کردن رو میپرسیدم ، ولی از این بازی فقط دو تا تریلر دیده بودم که مال خیلی وقت پیش بود و زیاد اشنایی کاملی باهاش نداشتم و نسخه 1 اون رو هم بازی نکرده بودم .. از رفیقم پرسیدم و گفت که این بازیو دوست داره و ازش تعریف کرد خلاصه منم خریدمش ..

____________________________



توسعه دهنده : Radical Entertainment

ناشر : Activision

تاریخ های انتشار :

24 آوریل 2012 برای PS3 و Xbox360

برای PC

آمریکای شمالی : 24 ژوئیه 2012

اروپا : 27 ژوئیه 2012

پلتفرم ها :

PC , PlayStation 3 , PlayStation 4 , Xbox 360 , Xbox One

سبک : اکشن ، ماجراجویی ، جهان آزاد
____________________

وقتی بازی شروع شد یاد مرحله  Black tuesday کال اف دیوتی مدرن 3 افتادم !

نابودی یا پیروزی زندگی :

داستان بازی جالب بود و گیمر رو سرگرم میکرد .. ولی بعضی از اتفاق هایی که داخلش افتاد تکراری بود و چندان تنوعی نداشت . خیانت کسانی که به آنها اعتماد کردی ، مرگ عزیزان و کسانی که کمکت میکردند و به آنها نیاز داشتی و .. در مجموع داستان بازی قابل تحمل بود . ولی موضوع بازی خوب بود . اگه میخواید که این بازی رو برای داستانش بخرین و داستان بازی ها تا حد "زیادی" براتون مهمه زیاد روش حساب نکنین ..

خلاصه داستان :

 Blackwatch سازمانی که شیوع‌کننده ویروس و مسئول از بین بردن آن در شهر نیویورک است. دشمن اصلی هلر در Blackwatch کلونل Rooks است. همراه Rooks ، دختری به نام Koenig ، ویروس‌شناس اصلی در Gentek است. Koenig ناظر عملیات مهم gentek است.

 صدای پای مرگ :

شکافتن باد ، محکم ضربه زدن به زمین ، صدای کارکترها ، صدای شمشیر و زخمی شدن و ریختن خون  ، صداگذاری کاراکتر ها ؛ صداگذاری طبیعی طراحی شده بود و حس یک محیط واقعی پخش شده از ویروس رو به گیمر منتقل میکنه . اما هنگامی که به دشمن ضربه نمیخورد صدای ضربه کمی غیرطبیعی بود چون به چیزی جز هوا ضربه نخورده و فقط در هوا شکاف ایجاد شده . هنگامی از یک ساختمان به ساختمان دیگر می پرید صدای شکافت هوا و ضربه محکمی که به زمین وارد میشود واقعا طبیعی هست. در کل ، صداگذاری بازی تاثیرگذار و خوب بود.



از دیوار راست بالا میره ! 

گیم پلی این بازی بیشتر از هر چیزی منو شیفته خودش کرد ، گرچه ، انقدر سریع دویدن و خسته نشدن و پرواز و پریدن و .. غیرطبیعی هست ولی به دلیل داستان بازی باید این مورد رو بیخیال شد. بعد از یک دویدن سریع هنگامی که می ایستادید ، توقف طبیعی بود ، پریدن از ساختمان به ساختمان دیگر ، بالا رفتن از دیوارها و نگه داشتن کاراکتر در هوا و پرواز کوتاه مدت، از بین بردن تانک ها و هلیکوپترها ، وسایل جنگی ای که در طول بازی به دست می آوردید و سختی به دست اوردن این ابزارها ، تغییر چهره شخصیتی ، و .. لذت بخش بودند . تنها مشکلی که هنگام فرود بر روی زمین سرعت کم میشد که البته این طبیعی بود . گیم پلی روان بود و دوست داشتنی. اگه به گیم پلی بازی ها خیلی اهمیت میدین ، من این بازی رو پیشنهاد میکنم. ( نظر کاملا شخصی ) البته بهتره چند روز بعد از اینکه این بازی رو تموم کردین سمت بازی های دیگه نرید ! چون به گیم پلی عادت میکنید !!

به دست اوردن ابزارها حتی بر روی درجه آسان نیز سخت بود ، برای اینکه بازی هیجان انگیزتر باشد ، بازی کردن بر روی درجه سخت بهتر است.

ساختمانهای سر به فلک کشیده نیویورک :

گرافیک محیط تا حدودی طبیعی بود . ساختمانها و شیشه ها و تانک ها و هلیکوپترها طبیعی بودند اما درخت ها و چهره کاراکترهای بازی خیلی بد بود ! مخصوصا وقتی از نزدیک نشان داده می شد ! با توجه به عکس ها ، خود شما هم به این نکته پی خواهید برد. ریختن خون بر روی زمین تا حدودی طبیعی بود و تغذیه از دشمن نیز همینطور. همچنین نمای ساختمانهای بلند و برج های سر یه فلک کشیده از دور خوب بود و همچنین آتشی که از شهر قرمز بلند میشد ! دریا نیز گرافیک خوبی داشت . یکی از عیب های بازی میتوان گفت ، تکراری بودن قیافه کاراکتر ها می باشد .
با اینکه صورت سربازها و انسان های عادی پوشیده شده بود اما زامبی ها چند نوع بودند و تنوعی بینشان نبود .

__________________________

سفر در سه شهر :

سفر بین سه شهر یکی از تنوع ها و چیزهایی بود که من در این بازی به آن علاقه مند شدم ، در شهری که وضعیت آن قرمز بود ، چیزی جز زامبی و هیولا و سربازها دیده نمی شد و شاید یک انسان بر روی بام ساختمانهای بلند ریلکس نشسته بود !

در شهری که وضعیت آن سبز بود فقط انسانها بودند و زامبی هایی نیز در گوشه و کنار آن وجود داشت و شهر وضعیت خوبی داشت و میتوانستید به عنوان یه شهروند معمولی بدون پریدن از ساختمانها در بین مردم راه بروید.


بعد از یک جنگ سخت سه راندی با مرسر ، میتونین به خوش گذراندن بین زامبی ها بپردازین ! و بین سه شهر سفر کنین ..

Heller Armor




alex mercer  که در نسخه قبل شخصیت اول بازی بود و حال نقش منفی دارد