30-06-2015، 12:07
Libé Tehran یک وبلاگ، به زبان فرانسوی است که به انتشار گزارشها و مطالب مختلف از فرهنگ و جامعه ایران میپردازد. این وبلاگ بتازگی گزارشی از گروه چریک و داریوش که در رپ فارسی موفق ظاهر شده اند، تهیه کرده است که شما در ادامه میتوانید ترجمهی آن را مطالعه کنید.
قرارمان خانه هنرمندان بود. یک مجموعه متشکل از کافه پارک و گالری هنری. یک جای دنج وآروم وسط مرکز شهر شلوغ وآلوده تهران.
صفیر و سعید دهقان از تشکل چریک و داریوش سر وقت رسیدند. سن و سال و تیپشان جوانتر از تصوری بود که با پختگی آهنگهایشان از آنها داشتم. رپ در ایران یک موسیقی ممنوع است و حرفهای است که پولی از آن در نمیآید. هر سه دانشجو هستند، داریوش در عکاسی، سعید در حسابداری و صفیر برای کنکور کارگردانی میخواند.
رپ همیشه توسط حکومت ایران منفی و شیطانی معرفی شده است. درسال ۲۰۰۸ یک مستند به نام «شوک» از تلویزیون ایران پخش شد که شیطان پرستان و رپرها را به عنوان دو گروه انحرافی جوانان ایرانی وسمبل تهاجم فرهنگی غرب نشان می داد. از آن موقع حتی بعضیها شیطان پرستی و رپ را یکی می پندارند. داریوش می گوید: من به پیرها می گویم شاعرم، برایشان میخوانم وتشویقم میکنند ولی اگر بگویم این رپ است برخوردشان عوض میشود.
داریوش اولین آلبومش «سرباز۰» را در سن ۱۷ سالگی بیرون داد. هیچکس پدر رپ فارسی از این آلبوم تمجید کرد. اسم آلبوم میتواند یک چشمک به هیچکس، یکی از الگوهای داریوش باشد که همیشه تو کارهایش به سرباز و جنگ اشاره دارد.
«چریک» تشکلی است که توسط فدایی تاسیس شد. صفیر می گوید: چرا چریک؟ چون ما در حال انجام یک انقلاب هنری هستیم ولی به نظر ما این انقلاب فقط رپ کردن نیست؛ میتواند یک رادیو، یک مقاله یا یک مجله الکترونیکی باشد. نبرد صلح جویانه آنان تکثیر رپ فارسی است. چریک اولین آلبوم خود را با نام «نوار» در سال ۲۰۱۳ بیرون داد؛ موضوعهای مورد علاقهشان: نابرابریهای اجتماعی فرهنگ و آرمانهاست با شعرهایی پر از ایهام و متعهد.
درایران برای پخش موسیقی به طور رسمی به مجوز رشاد نیاز است، آیا دنبال مجوز هستند؟ یکصدا می گویند نه. مجوز به نظر آنها یک کادر است که کار هنرمند را محدود میکند و قوانینش را به آن تحمیل میکند و او را به سمت کلیشهها هل میدهد.
در سال ۲۰۰۸ وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد از پلیس و نیروی امنیتی خواست تا با رپرها برخورد کنند. بسیاری از رپرها دستگیر شدند و استودیوها پلمب شدند. فشارهای مختلف بسیاری هنرمندان را مجبور به ترک ایران کرد ولی یک نسل دوم از رپرها درحال ظهور است. تشکل «ملتفت» تهیه یک آلبوم با همکاری انحصاری رپرهای داخل ایران راکلید زد که نتیجه اش مجموعهی «ساخت ایران» بود. چریک و داریوش در این پروژه شرکت داشتند.
اینترنت وشبکه های اجتماعی تنها مکان برای پخش کارهایشان است، همگی آنها یک صفحهی هواداری در فیسبوک دارند ودر توییتر و اینستگرام حضور دارند. جمع کردن مخاطب وطرفدار به هر قیمتی هدفشان نیست. آنها تاکید دارند که رپ وقتی پیشرفت می کند که مخاطبانشان پیشرفت کنند و سختگیر باشند. جای تعجب نیست که گربه سیاهشان، گروههای رپ تجاری باشند. «آنهایی که فقط به دنبال شهرتاند، از برندها اسم میبرند، از دختر و مواد میخوانند شعرهایشان بدون پیام است.» بعضی از این گروهها پرطرفدارند اما با ایجاد یک تصویر منفی و دامن زدن به حاشیه ها به رپ ضربه میزنند.
جوانان خود را ضد سرمایه داری معرفی می کنند. صفیر می گوید: «بدون اینکه حرف کمونیست و این طور تفکرات باشد ما با سیستمی که تنها بر روی سوددهی بنا شده و انسانها را به یک جنگ شدید فقط برای ماندن در طبقه متوسط میکشاند، مشکل داریم.» از واقعیت نوشتن برای شعرهایشان یک قانون مطلق دارند. آهنگ «یکی مثه ما» از صفیر، پنج داستان واقعی است که در اطرافش اتفاق افتاده است. عموی شهیدش، پیر محلهشان، یک اعدامی، یک دختر خیابانی و یک معتاد.
مانند بسیاری از آهنگها، آهنگسازی این کار هم ساختهی سعید دهقان با کامپیوتر خستهای در اتاقش است. این باعث نشده که موزیکش با کیفیت وخوش ساخت نباشد. بزرگترین الهامش موزیک تراپ و بزرگترین رویایش یک استودیو است ولی چه میتوان کرد وقتی مایهدار نیستی و موزیک به طور رایگان پخش میشود و برای آنها هنر فروختنی نیست.
«آیین» (عضو دیگری از گروه چریک) این دیدگاه خالص نسبت به هنر را در آهنگ «هنر» به خوبی خلاصه میکند:
تو دل خطریم و نداریم از هیچی ترس
خیالت تخت
بزار فکر کنن میدونن اینا بهتر
دلشون خوش به اینکه میکنه پول
بینشون رشد
از چیزیم که هراس دارن هنره
چون مغزارو میکنه منحرف
میزاره تو راه اصلی
یه جنبش فکریه تازه تاسیس
که قشر محدودی میفهمه هست لازمه اش چی
هر هنری یه کودتاس
چه واسه اونکه نداره چه اونکه تو رفاس
یه تغیر موندگار