بازی آنلاین
آپلود عکس
24-06-2015، 19:43
مرد جوانی كه متهم است سال گذشته در جریان سانحه ی رانندگی مرد جوان دیگری را به طرز دلخراشی به قتل رسانده، صبح امروز در جلسه دادگاه محاکمه شد.
به گزارش جوان، شامگاه 9 تير ماه 93، مأموران پليس تهران از مرگ مرد 30 ساله اي به نام حامد در محله چهاردانگه با خبر شده و در محل حاضر شدند.
بررسي ها نشان داد رامین به همراه یک زن وارد مغازه ی مبل فروشی حامد می شوند و پس از مشاجره و درگیری بین آنها، زن به قصد فرار سوار وانت رامین می شود و رامین خودرو را به حرکت در می آورد اما حامد قصد داشته که مانع از حرکت خودرو و فرار آنها شود.
زمانی که حامد از در خودروی رامین آویزان بوده در تصادفي که ماشین با درخت می کند، فوت شده است. در جريان بررسي هاي بيشتر این زن شناسایی نشده اما رامین به عنوان راننده ی خودرو و به اتهام قتل حامد دستگیر و راهی زندان شده است.
متهم پرونده كه رامین نام دارد، صبح امروز از زندان رجايي شهر به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران منتقل شد. بعد از رسميت پيدا كردن جلسه دادگاه بود كه نماينده دادستان، به درخواست قاضي عزیزمحمدی در جايگاه قرار گرفت و در شرح كيفرخواست گناهکاری رامین را محرز دانست و برایش درخواست صدور مجازات قانونی کرد.
سپس اولياي دم به دادگاه گفتند كه خواسته شان قصاص است. در ادامه رامین در جايگاه قرار گرفت و اتهام خود را قبول كرد. وي در شرح حادثه گفت: روز حادثه خانمی ماشین من را کرایه کرد و به من گفت برویم مبل هایش را از مغازه ی مبل فروشی تحویل بگیریم و بیاوریم. دقایقی بعد از اینکه وارد مغازه ی مقتول شدیم. مقتول و آن زن بر سر پول بحث کردند. وقتی دیدم این بحث ادامه دارد از آن زن کرایه ام را طلب کردم. کرایه ام را پرداخت کرد و به من گفت تو برو و ماشین را روشن کن، من الان میام.
ماشین را روشن کرده بودم و در داخل ماشین نشسته بودم که یک دفعه آن زن خودش را به داخل ماشین پرتاب کرد و از من خواست تا سریعا محل را ترک کنیم. مقتول آمد و مانع حرکت ماشین شد. آن زن از کیفش گاز اشک آور بیرون کشید و در چشمان مقتول زد. گاز اشک آور در فضای داخل کابین پیچید و چشمان من هم از شدت آن درد گرفت. به طوری که هیچ جا را نمی دیدم. پایم را روی پدال گاز فشار دادم و ماشین را به حرکت درآوردم اما نمی دیدم که مقتول از در ماشین آویزان شده است. چشمانم همه جا را تار می دیدند تا اینکه 200 متر جلوتر ماشین را با شدت به درخت کوبیدم. در پی این تصادف سر مقتول به درخت برخورد کرد و فوت شد. آن زن هم از محل حادثه فرار کرد و من ماندم و ماشین له شده ام و یک جنازه.
متهم در آخرين دفاع گفت: قبول دارم که مسبب قتل آن بی گناه شده ام اما من هم غفلت کردم و از حادثه اي كه اتفاق افتاده پشيمان هستم و از شما مي خواهم كه از من گذشت كنيد. قاضي عزیزمحمدی بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع او، ختم جلسه را اعلام كرد و با اعضاي دادگاه وارد شور شد و متهم را به تحمل 5 سال حبس و پرداخت دیه محکوم کرد.
به گزارش جوان، شامگاه 9 تير ماه 93، مأموران پليس تهران از مرگ مرد 30 ساله اي به نام حامد در محله چهاردانگه با خبر شده و در محل حاضر شدند.
بررسي ها نشان داد رامین به همراه یک زن وارد مغازه ی مبل فروشی حامد می شوند و پس از مشاجره و درگیری بین آنها، زن به قصد فرار سوار وانت رامین می شود و رامین خودرو را به حرکت در می آورد اما حامد قصد داشته که مانع از حرکت خودرو و فرار آنها شود.
زمانی که حامد از در خودروی رامین آویزان بوده در تصادفي که ماشین با درخت می کند، فوت شده است. در جريان بررسي هاي بيشتر این زن شناسایی نشده اما رامین به عنوان راننده ی خودرو و به اتهام قتل حامد دستگیر و راهی زندان شده است.
متهم پرونده كه رامین نام دارد، صبح امروز از زندان رجايي شهر به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران منتقل شد. بعد از رسميت پيدا كردن جلسه دادگاه بود كه نماينده دادستان، به درخواست قاضي عزیزمحمدی در جايگاه قرار گرفت و در شرح كيفرخواست گناهکاری رامین را محرز دانست و برایش درخواست صدور مجازات قانونی کرد.
سپس اولياي دم به دادگاه گفتند كه خواسته شان قصاص است. در ادامه رامین در جايگاه قرار گرفت و اتهام خود را قبول كرد. وي در شرح حادثه گفت: روز حادثه خانمی ماشین من را کرایه کرد و به من گفت برویم مبل هایش را از مغازه ی مبل فروشی تحویل بگیریم و بیاوریم. دقایقی بعد از اینکه وارد مغازه ی مقتول شدیم. مقتول و آن زن بر سر پول بحث کردند. وقتی دیدم این بحث ادامه دارد از آن زن کرایه ام را طلب کردم. کرایه ام را پرداخت کرد و به من گفت تو برو و ماشین را روشن کن، من الان میام.
ماشین را روشن کرده بودم و در داخل ماشین نشسته بودم که یک دفعه آن زن خودش را به داخل ماشین پرتاب کرد و از من خواست تا سریعا محل را ترک کنیم. مقتول آمد و مانع حرکت ماشین شد. آن زن از کیفش گاز اشک آور بیرون کشید و در چشمان مقتول زد. گاز اشک آور در فضای داخل کابین پیچید و چشمان من هم از شدت آن درد گرفت. به طوری که هیچ جا را نمی دیدم. پایم را روی پدال گاز فشار دادم و ماشین را به حرکت درآوردم اما نمی دیدم که مقتول از در ماشین آویزان شده است. چشمانم همه جا را تار می دیدند تا اینکه 200 متر جلوتر ماشین را با شدت به درخت کوبیدم. در پی این تصادف سر مقتول به درخت برخورد کرد و فوت شد. آن زن هم از محل حادثه فرار کرد و من ماندم و ماشین له شده ام و یک جنازه.
متهم در آخرين دفاع گفت: قبول دارم که مسبب قتل آن بی گناه شده ام اما من هم غفلت کردم و از حادثه اي كه اتفاق افتاده پشيمان هستم و از شما مي خواهم كه از من گذشت كنيد. قاضي عزیزمحمدی بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع او، ختم جلسه را اعلام كرد و با اعضاي دادگاه وارد شور شد و متهم را به تحمل 5 سال حبس و پرداخت دیه محکوم کرد.
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
