ارمیا: ارمیا قاسمی..۲۳ سالمه متولد ۱۳۶۸/۷/۲۵
دزلا : از چند سالگی رو به این شغل اوردی؟
ارمیا : من ۲ ساله وارد این کار شدم ولی کار اصلیم نیست و گاهی اگه کار خوبی باشه انجام میدم.کارهای دیگه هم از برندهای خوب کت و شلوار بهم پیشنهاد شد که متاسفانه بخاطر یسری مدل تو ایران که بدون دریافت هزینه کار میکنن و برای اینکه عکسشون روی ژورنال باشه و معروف بشن حتی خودشون هم هزینه میکنن،من قبول نکردم چون توقع دارند یا بدون دریافت هزینه کار انجام بدم یا استفاده از بن.چند تا کار تیزر کردم که دیگه اونم انجام ندادم و مشغول فعالیت جدیدم هستم ( همراه با خنده )
دزلا : چطور شد که پات به مدلینگ باز شد؟
ارمیا : من رفتم پیشه یکی از دوستان واسه عکاسی دو سال پیش،عکسمو چندتاشو گذاشتم فیس بوک و دیدم دوستان لطف کردن با عکسها لایک بالا میگرفت،از چند روز بعدش بهم تو آتلیه ها پیشنهاد میشد واسه عکاسی که بعضیهاشو میرفتم.
بعد چند وقت هم بهم پیشنهاد کارهای مدلینگ واسه لباس شد که خودم زیاد دوست ندارم این کار حرفه ام باشه.
دزلا : اگه کسی بخواد مانکن بشه و ازت کمک بخواد بهش کمک میکنی؟
ارمیا : خیلی ها ازم کمک میخوان تو این زمینه ولی من بهشون اول پیشنهاد میکنم تو ایران این کار اصلا خوب نیست و دنبالش نرن.
و اگه شرکتی ازم مدل بخواد حتما اگه مدل خوب بشناسم معرفی میکنم،تا الانم بارها این کار رو کردم.
دزلا : میگن عینک سازی داری توی تهران.درسته یا تکذیبش میکنی؟
ارمیا : من ۵ سال کارم عینک آفتابی بود تا سه ماه پیش،ولی بخاطر مسائل ارزی تصمیم گرفتم این کار رو دنبال نکنم و فعلا دوماهه کار خاصی ندارم تا ماه های آینده هرچی خدا بخواد.
دزلا : دوست نداری یک روزی بازیگر بشی؟
ارمیا : چرا دوست دارم بازیگر بشم و شاید یه اتفاقایی افتاد…!!! ( با خنده )
دزلا : اگه مانکن نمیشدی دوست داشتی چه کاره بشی؟
ارمیا : ببینین من همین الانم ازم میپرسن نمیگم مدلم یا مانکنم ، چون زیاد علاقه ندارم.من بیشتر به بازیگری علاقه دارم.
دزلا : بارها خودم به شخصه دیدم یکسری آدمها با عکسهای تو دارن صفحه میزنن و یکسری دروغ میگن با اینجور آدمها چه برخوردی میکنی؟ناراحت نمیشی؟
ارمیا : من تا الان نزدیکه ۶۵ – ۶۶ تا پیج تقلبی خودمو لایکشو سیو کردم و ریپورت میکنم که بلاکه بشن و دیگه پیج جدید نزنن.ناراحت که میشم چون از طرف من خیلی کارها انجام میدن و چه میشه کرد دیگه.
دزلا : برای کسایی که دوست دارن راه تورو پیش بگیرن چه حرفی داری؟
ارمیا : من پیشنهاد میکنم به کسایی که میخوان برن تو کار مدلینگ و واقعا میخوان این کار رو دنبال کنند به صورت حرفه ای پس باید با دید یه شغل بهش نگاه کنن ، و هرجایی که بهشون پیشنهاد کار بدون پرداخت هزینه شد قبول نکنن
دزلا : شاید خیلی از طرفدارات بخوان بدونن ارمیا اهل نماز هست؟
ارمیا : ببین راستش نمیخوام از خودم تعریف بکنم ولی من از ۱۵ سالگی تا الان نشده که نمازمو نخونم و همیشه شکر گذار خدا هستم
دزلا : بالاخره یه آدم سرشناس هستی اینو خوب میدونیم.وقتی میری بیرون و دوست داری بگردی شده بشناسنت و بیان طرفت؟اگه شده اذیت نمیشدی؟برات سخت نبود؟
ارمیا : فعلا که به اونجاها نرسیدم ببینم سخته یا نه (همراه با خنده) ولی آره بیشتر اوقات میشناسنم یا جلو میان صحبت میکنیم یا اینکه تو فیس بوک پیغام میدن.در کل دوستان لطف دارند و اگه هم به جایی رسیدم توسط خود همین دوستای گلم بوده که همیشه منو یاری میکنند
دزلا : اگه فکر میکنی چیزی هست که باید میگفتی به عنوان حرف آخر بگو
ارمیا : به عنوان حرف آخر اول از خدا ممنونم بعدم از همه مردم و دوستانی که همیشه من رو یاری کردند و خیلی لطف دارند به بنده.همشون رو دوست دارم و براشون آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم تو این چند مدتی که عکسمو دیدند منو تحمل کرده باشند و یادتون نره هرچی میخواید از خدا بخواید
اینم عکساش من که به نظرم خیلی خوشگله
خب تموم شددددددددددددددد
فقط نظر و سپاس فراموش نشــــــــــــــــــــــــــههه
اینم بچگیش
دزلا : از چند سالگی رو به این شغل اوردی؟
ارمیا : من ۲ ساله وارد این کار شدم ولی کار اصلیم نیست و گاهی اگه کار خوبی باشه انجام میدم.کارهای دیگه هم از برندهای خوب کت و شلوار بهم پیشنهاد شد که متاسفانه بخاطر یسری مدل تو ایران که بدون دریافت هزینه کار میکنن و برای اینکه عکسشون روی ژورنال باشه و معروف بشن حتی خودشون هم هزینه میکنن،من قبول نکردم چون توقع دارند یا بدون دریافت هزینه کار انجام بدم یا استفاده از بن.چند تا کار تیزر کردم که دیگه اونم انجام ندادم و مشغول فعالیت جدیدم هستم ( همراه با خنده )
دزلا : چطور شد که پات به مدلینگ باز شد؟
ارمیا : من رفتم پیشه یکی از دوستان واسه عکاسی دو سال پیش،عکسمو چندتاشو گذاشتم فیس بوک و دیدم دوستان لطف کردن با عکسها لایک بالا میگرفت،از چند روز بعدش بهم تو آتلیه ها پیشنهاد میشد واسه عکاسی که بعضیهاشو میرفتم.
بعد چند وقت هم بهم پیشنهاد کارهای مدلینگ واسه لباس شد که خودم زیاد دوست ندارم این کار حرفه ام باشه.
دزلا : اگه کسی بخواد مانکن بشه و ازت کمک بخواد بهش کمک میکنی؟
ارمیا : خیلی ها ازم کمک میخوان تو این زمینه ولی من بهشون اول پیشنهاد میکنم تو ایران این کار اصلا خوب نیست و دنبالش نرن.
و اگه شرکتی ازم مدل بخواد حتما اگه مدل خوب بشناسم معرفی میکنم،تا الانم بارها این کار رو کردم.
دزلا : میگن عینک سازی داری توی تهران.درسته یا تکذیبش میکنی؟
ارمیا : من ۵ سال کارم عینک آفتابی بود تا سه ماه پیش،ولی بخاطر مسائل ارزی تصمیم گرفتم این کار رو دنبال نکنم و فعلا دوماهه کار خاصی ندارم تا ماه های آینده هرچی خدا بخواد.
دزلا : دوست نداری یک روزی بازیگر بشی؟
ارمیا : چرا دوست دارم بازیگر بشم و شاید یه اتفاقایی افتاد…!!! ( با خنده )
دزلا : اگه مانکن نمیشدی دوست داشتی چه کاره بشی؟
ارمیا : ببینین من همین الانم ازم میپرسن نمیگم مدلم یا مانکنم ، چون زیاد علاقه ندارم.من بیشتر به بازیگری علاقه دارم.
دزلا : بارها خودم به شخصه دیدم یکسری آدمها با عکسهای تو دارن صفحه میزنن و یکسری دروغ میگن با اینجور آدمها چه برخوردی میکنی؟ناراحت نمیشی؟
ارمیا : من تا الان نزدیکه ۶۵ – ۶۶ تا پیج تقلبی خودمو لایکشو سیو کردم و ریپورت میکنم که بلاکه بشن و دیگه پیج جدید نزنن.ناراحت که میشم چون از طرف من خیلی کارها انجام میدن و چه میشه کرد دیگه.
دزلا : برای کسایی که دوست دارن راه تورو پیش بگیرن چه حرفی داری؟
ارمیا : من پیشنهاد میکنم به کسایی که میخوان برن تو کار مدلینگ و واقعا میخوان این کار رو دنبال کنند به صورت حرفه ای پس باید با دید یه شغل بهش نگاه کنن ، و هرجایی که بهشون پیشنهاد کار بدون پرداخت هزینه شد قبول نکنن
دزلا : شاید خیلی از طرفدارات بخوان بدونن ارمیا اهل نماز هست؟
ارمیا : ببین راستش نمیخوام از خودم تعریف بکنم ولی من از ۱۵ سالگی تا الان نشده که نمازمو نخونم و همیشه شکر گذار خدا هستم
دزلا : بالاخره یه آدم سرشناس هستی اینو خوب میدونیم.وقتی میری بیرون و دوست داری بگردی شده بشناسنت و بیان طرفت؟اگه شده اذیت نمیشدی؟برات سخت نبود؟
ارمیا : فعلا که به اونجاها نرسیدم ببینم سخته یا نه (همراه با خنده) ولی آره بیشتر اوقات میشناسنم یا جلو میان صحبت میکنیم یا اینکه تو فیس بوک پیغام میدن.در کل دوستان لطف دارند و اگه هم به جایی رسیدم توسط خود همین دوستای گلم بوده که همیشه منو یاری میکنند
دزلا : اگه فکر میکنی چیزی هست که باید میگفتی به عنوان حرف آخر بگو
ارمیا : به عنوان حرف آخر اول از خدا ممنونم بعدم از همه مردم و دوستانی که همیشه من رو یاری کردند و خیلی لطف دارند به بنده.همشون رو دوست دارم و براشون آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم تو این چند مدتی که عکسمو دیدند منو تحمل کرده باشند و یادتون نره هرچی میخواید از خدا بخواید
اینم عکساش من که به نظرم خیلی خوشگله
خب تموم شددددددددددددددد
فقط نظر و سپاس فراموش نشــــــــــــــــــــــــــههه
اینم بچگیش