رد نظر داروین

[mohsenniceboy]

شما بگو کی خدا رو درست کرده؟ همآنی که خدا رو درست کرده اون ذره رو هم درست کرده.

اگر موجودی واجاب الوجود نباشد ، مثل موردی که شما مطرح کردید، یعنی نبوده و بوجود آمده نمی تونه سرمنشا باشه.
و نیاز به خالق داره.لذا خالق اون موجود همون واجب الوجوده
گر بخوای بگی خالقش رو یه موجودی بوجود اورده ، در واقع دچار تسلسل شدی.چون این زنجبره که تا ابد ادامه نداره.از یجا شروع میشه چون تسلسل باطله

[NONAME]

شما بگو کی خدا رو درست کرده؟ همآنی که خدا رو درست کرده اون ذره رو هم درست کرده.

اگر موجودی واجاب الوجود نباشد ، مثل موردی که شما مطرح کردید، یعنی نبوده و بوجود آمده نمی تونه سرمنشا باشه.
و نیاز به خالق داره.لذا خالق اون موجود همون واجب الوجوده
گر بخوای بگی خالقش رو یه موجودی بوجود اورده ، در واقع دچار تسلسل شدی.چون این زنجبره که تا ابد ادامه نداره.از یجا شروع میشه چون تسلسل باطله

درست من مثال نقض اوردم.
همه ی این ها رو میدونم.

[ابراهیم هادی]

علت پیدایش افرادی با عقاید مادی گرایانه و انگیزه ی واقعی آنها چه بوده؟ مگه وجود مجرادتی مثل نفس و روح که با دلایل عقلی به اثبات رسیدند جای انکار کردن هم دارد ؟
پاسخ: 
تفكر ماديگري گرچه درطول تاریخ بشریت به شکلهای مختلف يافت مي شود. اما پيدايش مكتب ماديگري نوعاً در جهان غرب بوده كه در قرون هفده و هجده، مكتبي به نام ماترياليسم شكل گرفت كه البته دلائل متعددي براي بروز و ترويج آن مطرح شده است كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
1-نقش كليسا
در قرون وسطی كه مسأله خدا به دست كشیشها افتاد، به خدا تصویر انسانی داد و خدا را در قالب بشری به افراد معرفی‏ نمود. افراد تحت تأثیر نفوذ مذهبی كلیسا از كودكی خدا را با همین‏ قالبهای انسانی و مادی تلقی كردند و پس از رشد علمی دریافتند كه این‏ مطلب با موازین علمی و واقعی و عقلی صحیح سازگار نیست. و از طرف دیگر، توده مردم طبعا این مقدار قدرت نقادی ندارند كه فكر كنند ممكن است‏ مسائل مربوط به ماورای طبیعت، مفاهیم معقولی داشته باشد و كلیسا اشتباه‏ كرده باشد. چون دیدند مفاهیم كلیسایی با مقیاسهای علمی تطبیق نمی كند، مطلب را از اساس انكار كردند.(1)
2-نارسائی مفاهیم فلسفی غرب
دومین علتی كه در مورد گرایشهای مادی در جهان غرب بسیار قابل اهمیت است، نارسایی مفاهیم فلسفی غرب است(2) در واقع بحث اثبات خدا و اعتقاد به ماورای طبیعت، جبر و اختیار و مشیّت الهی، مسئله ی آفرینش و تحلیل آن و...از مباحث عمده در فلسفه است که فلسفه غرب به عنوان یک نحله نسبتاً جا افتاده، با سابقه ای طولانی از اثبات چنین مسأله ای عاجز مانده که علت آن را باید در نارسایی مفاهیم فلسفی آنان جستوجو کرد. حال نارسايي مفاهيم غربي براي اثبات ماوراء الطبيعه و...از يك سو و عدم مراجعه به مفاهيم و مكتب هايي غني مانند اسلام از سوي ديگر،باعث شده است انديشمندان غرب آرام آرام اصل مسئله را انكار كرده و با ديدي مادي و تجربي به مسائل خود بپردازند.
3-راحت طلبي و تكليف گريزي
عاملي ديگري كه در گرايش انسان به ماديگري و نفي ماوراء الطبيعه نقش داشته، میل به آزادی حیوانی و بی بندوباری و نداشتن مسئولیت و محدودیت است. زیرا پذیرفتن امور غير مادي مانند خدا، روح و... اقتضاء آن دارد که در بسیاری از موارد، از خواسته های خودش چشم پوشی کند و محدودیت هایی را بپذیرد، و پذیرفتن این محدودیت ها با میل به بی بند و باری، سازگار نیست. حال این میل حیوانی، هر چند بصورت ناخودآگاه، موجب می شود که ریشه این مسئولیت ها را بزند و اساساً همه آنها را انكار كند.(3)
البته دلائل ديگري نيز وجود دارد كه براي رعايت اختصار از ذكر آنها خودداري مي كنيم. لذا براي مطالعه بيشتر در اين زمنيه مي توانيد به كتاب علل گرايش به ماديگري استاد شهيد مطهري مراجعه كنيد.
اما در خصوص دلائل اثبات روح توجه داشته باشيد وجود روح از مواردي است كه با دلائل و بحثهاي فراوان، قابل اثبات است و در مقابل منكرين وجود روح نيز دلائل و شواهدي براي نفي آن ارائه مي نمايند كه البته در جاي خود به همه آنها پاسخ داده مي شود. لذا گرچه اين دلائل، وجود روح را اصلي انكار ناپذير مي داند. اما در عين حال اين امر به عنوان اصلي بديهي نبوده كه انكار آن خلاف عقل باشد. لذا ممكن است شخصي مادي گرا نبوده، اما در مواردي مجرد بودن روح را نپذيرد.
در نتيجه وجود روح نيز مانند ديگر مسائل علمي، مورد بحث و بررسي قرار گرفته و در نهايت نفي يا اثبات مي شود. اما نكته مهم آن است كه اثبات يا نفي اين مسئله، مترتب بر اثبات ماوراء الطبيعه يا انكار آن نيست ممكن است شخص آن را پذيرفته اما در عين حال دلائل وجود روح را ناكافي بداند
براي مطالعه بيشتر در اين زمينه نيز، مي توانيد به كتاب تفسير نمونه، ج 12 ذیل آیه 85 سوره اسراء مراجعه كنيد
پي نوشت ها:
1. ر.ك مطهري، مرتضي، مجموعه آثار ، چ صدرا،1370ش، ج 1، ص 479.
2. همان.
3. ر.ک خرازى‏، سيد محسن، بداية المعارف الإلهية في شرح عقائد الإمامية"، چ مؤسسة النشر الإسلامي، بي تا، ج 1، ص 88.