امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چرا مرغ از خیابان رد شد؟طنز

#1
[rtl]                                                        چرا مرغ از خیابان رد شد؟[/rtl]





[rtl]ــ ارسطو : طبيعت مرغ اينست که از خيابان رد شود.[/rtl]


[rtl]ــ موسي : و آنگاه پروردگار ازآسمان به زمين آمد و به مرغ گفت به آن سوي خيابان برو و مرغ چنين کرد و پروردگارخشنود همي گشت . [/rtl]

[rtl]ــ مارکس : مرغ بايد از خيابان رد ميشد . اين از نظر تاريخي اجتناب ناپذير بود. [/rtl]

[rtl]  ــ خاتمي : چون ميخواست با مرغهاي آن طرف خيابان گفتگو بکند.   [/rtl]

[rtl]ــ نيچه : چرا که نه؟ [/rtl]

[rtl]ــ داروين : طبيعت مرغ را براي اين توانمندي ردشدن از خيابان انتخاب کرده است. [/rtl]

[rtl]ــ همينگوي : براي مردن . در زيرباران. [/rtl]

[rtl]*ــ اينشتين : رابطه ی مرغ و خيابان نسبي است . [/rtl]

[rtl]ــ سيمون دوبوار : مرغ نماد زن وهويت پايمال شده اوست . رد شدن از خيابان در واقع کوشش بيهوده ی او در فرار از سنتها و ارزشهاي مردسالارانه را نشان ميدهد. [/rtl]

[rtl]ــ پاپ اعظم : بايد بدانيم که هرروز ميليونها مرغ در مرغداني مي مانند و از خيابان رد نميشوند . توجه ما بايد به آنها معطوف باشد . چرا هميشه فقط بايد درباره مرغي صحبت کنيم که از خيابان رد ميشود؟ [/rtl]

[rtl]ــ صادق هدايت : از دست آدمها به آن سوي خيابان فرار کرده بود غافل از اينکه آن طرف هم مثل همين طرف است، بلکه بدتر. [/rtl]

[rtl]ــ شیرين عبادي : نبايد گمان کرد که رد شدن مرغ از خيابان به خاطر اسلام بوده است . در تمام دنيا پذيرفته شده که اسلام کسي را فراري نميدهد . [/rtl]

[rtl]ــ روانشناس : آيا هر کدام از ما در درون خود يک مرغ نيست که ميخواهد از خيابان رد شود؟ [/rtl]

[rtl]ــ نيل آرمسترانگ : يک قدم کوچک براي مرغ، و يک قدم بزرگ براي مرغها . [/rtl]

[rtl]ــ حافظ : عيب مرغان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت، که گناه دگران برتو نخواهند نوشت [/rtl]

[rtl]ــ بيل کلينتون : من هرگز با مرغ تنها نبودم.[/rtl]

[rtl]ــ ناصرالدينشاه : يک حالتي به ما دست داد و ما فرموديم ازخيابان رد شود. آن پدرسوخته هم رد شد. [/rtl]

[rtl]ــ سهراب سپهري : مرغ را در قدمهاي خود بفهميم، و از درخت کنار خيابان، شادمانه سيب بچينيم . [/rtl]

[rtl]ــ طرفدار داستانهاي علمي تخيلي: اين مرغ نبود که ازخيابان رد شد . مرغ خيابان وتمام جهان هستي را به عقب راند. [/rtl]

[rtl]ــ اريش فون دنيکن : مثل هر بارديگر که صحبت موجودات فضاييست، جهان دانش [/rtl]

[rtl]واقعيات را کتمان ميکند . مگر آنتن هاي روي سر مرغ را نديديد؟ [/rtl]

[rtl]ــ سعدي : حکایت آن مرغ مناسب حال تواست که شنيدم که درآن سوي خيابان و در راه بيابان و در مشايعت مردي آسيابان بود وي را گفتم : از چه رو تعجيل کني؟ گفت : ندانم و اگر دانم نگويم و اگر گويم انکار کنی [/rtl]

[rtl]ــ رنه دکارت: از کجا ميدانيد که مرغ وجود دارد؟ يا خيابان؟  [/rtl]

[rtl]ــ لات محل : به گور پدرش ميخنده هيشکي نمتونه تو محل ما ازخيابون رد بشه. [/rtl]

[rtl]ــ بودا : با اين پرسش طبيعت مرغانه ی خود را نفي ميکني. [/rtl]

[rtl]ــ پدرخوانده : جاي دوري نميتواند برود . [/rtl]

[rtl]ــ فروغ فرخزاد:آه آه از خيابانهاي کودکي من، هيچ مرغي رد نشد . [/rtl]

[rtl]ــ ماکياولي : مهم اينست که مرغ از خيابان رد شد . دليلش هيچ اهميتي ندارد . رسيدن به هدف، هرنوع انگيزه را توجيه ميکند . [/rtl]

[rtl]ــ پاريس هيلتون : خوب لابد اونور خيابون يه بوتيک باحال ديده بوده .[/rtl]

[rtl]  ــ فردوسي پور : چه ميـــــــــکــنه اين مرغه  ؟[/rtl]
پاسخ
 سپاس شده توسط Volkan ، mr.destiny
آگهی
#2
نظر بدبن Blush
پاسخ
#3
خخخخ خوب بود

چرا مرغ از خیابان رد شد؟طنز 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان