امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تریبون آزاد ...کرسی آزاد اندیشی.....

#1
تریبون آزاد ...کرسی آزاد اندیشی..... 1

 می‌اندیشم، پس هستم ( Cogito ergo sum ) . رنه دکارت


گفتگو میکنم .
به همه عقاید احترام میگذارم  .
 مخالفم را دوست میدارم .
خود را برتر از هیچ انسان دیگری نمیدانم .

این را میدانم که تنها خداوند میتواند درباره همنوعان من قضاوت کند.

پس من انسان هستم.


تضاد عقائد و اختلاف آرا و افکار نشانه پویایی و حیات است   .زنده باد مخالف من....

موافق من ، چيزي ندارد و نميتواند كه به من بياموزد. مخالف من معلم خوبي ممكن است براي من باشد.


هدف گروه:گسترش فرهنگ گفتگو -تحمل عقائد مخالف-بدانیم که ممکن است هر کسی اشتباه کندوهیچ کس از اشتباه و خطا مصون نیست .
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ℱΔℛNOOSℋ ℬOZORG ، eɴιɢмαтιc ، saeedrajabzade
آگهی
#2
درباره کرسی ها




مقدمه

اندیشه آزاد یک دیدگاه فلسفی بدون محدود شدن تفکر به طرز فکر دینی است. (مستلزم بیخدایی نیست اما ضروراتا ملازم آن هم نیست) اندیشه آزاد بر پایهٔ مدارک علمی، منطق و احتمالاً انسان‌گرایی می‌باشد. این تفکر تحت تاثیر مرجعیت، سنتها، احساسات و دگما قرار نمی‌گیرد. آزاداندیشی هم‌ریشه با اندیشه آزاد است و افراد دارای اندیشه آزاد را به نام آزاداندیش می‌شناسند.



درونما
برپایهٔ اندیشهٔ آزاد، افراد نباید چیزی را بدون استفاده از خرد و دانش و بر اساس تعصب و بدون مدرک به عنوان حقیقت، رد یا قبول کنند. بنابراین آزاداندیشان تلاش می‌کنند تا باورهای خود را برپایهٔ فاکتها، روش علمی و اصول منطق و دلیل برهانی بنا نهند؛ و از مغالطات منطقی، یا تاثیر محدودکنندهٔ مرجعیت، فرهنگ غالب، پیش‌داوری، بنیادگرایی، سنت، افسانه‌های شهری و هرگونه دگم دیگری دوری کنند. بر این اساس وقتی فلسفه اندیشه آزاد در مورد دین به کار برده می‌شود، با توجه به داده‌های علمی، نظریه‌های علمی رسمی و اصول منطقی، شواهد ناکافی برای باور به پدیده‌های فراطبیعی وجود دارد.
شاید خطی از ویلیام کلیفورد، ریاضیدان و فیلسوف بریتانیایی، اندیشه آزاد را بهتر توصیف کند: «این همیشه نادرست است، برای همه و در هرکجا، تا هر چیزی را بدون مدارک کافی باور کنند». به این خاطر که بسیاری از مسائل حقوقی، اعتقادات و باورهای رایج برپایهٔ دگما هستند، در بسیاری از اوقات طرز فکر آزاداندیشان مخالف باور رایج است.

نماد
تریبون آزاد ...کرسی آزاد اندیشی..... 1

بنفشه نماد اندیشه آزاد
گل بنفشه (بنفشهٔ فرنگی) از دیرباز نماد اندیشه آزاد بوده است. دلیل این انتخاب به خاطر نام و ظاهر این گل است. نام این گل، «Pansy» از ریشهٔ «pensée» در فرانسوی به معنی «اندیشه» است. همچنین ظاهر این گل شبیه صورت انسان است و در ماه اوت سرخم می‌کند، طوریکه که انگار مشغول اندیشه عمیق است.


پیشینه کرسی‌ها در مذهب شیعی
وجود شرايط و الزامات آزادانديشي و محيط مناسب و مهياي آن اگر چه مقوله‌اي تازه در مراكز علمي اسلامي به ويژه در حوزه هاي علميه شيعي نيست و مبحثي بنيادي در زندگي ائمه (عليهم السلام)، بسياري از رهبران ديني و روند تاريخي مراكز علمي بوده است، اما تاكيد مجدد بر این مفهوم و التزام به آن در اين مقطع در پيوند با شرايط جدید کشور، اسلام، موقعيت كنوني جهان و ضرورت‌هاي است كه جهان كنوني براي تقويت روند آزادانديشي ايجاد كرده است.
چارچوب آزاد اندیشی
آزادانديشي در مصادیقی مانند نشست‌های دوجانبه یا چند جانبه و با حضور موافقان و مخالفان یک نظریه،رویکرد، موضوع و یا وضعیتی اجتماعی، فکری، فرهنگی، سیاسی و یا هر موضوع علمی و قابل بحث عینیت می‌یابد. از این رو، آنچه که از آن به عنوان کرسی آزاداندیشی یاد می‌شود در برگیرنده کلیه مباحثی است که در چارچوب‌های نظريه پردازي، نقد و مناظره و گفتگوي آزاد علمی و صورت‌های دیگر که متضمن حضور و بحث علمی موافقان و مخالفان یک موضوع است صورت می‌گیرد.
رویکرد آزاد اندیشی
پس از الزام بیان آزادانه دیدگاه و حضور موافقان و مخالفان یک موضوع خاص مهم‌ترین الزام یا قاعده‌ی حاکم بر برگزاری هرگونه کرسی آزاد اندیشی حاکمیت منش و رویکرد اخلاق مدارانه و قانونمندی بر کلیه مراحل برگزاری این کرسی‌هاست.
ضرورت کرسی‌های آزاد اندیشی
ضرورت حاکم بر طرح و اجرای کرسی‌های آزاداندیشی از سوي مقام معظم رهبري در راستاي سیاست‌های كلان كشور به عنوان جزيي از تلاش براي احياء و نوسازي تمدن ايراني اسلامي و به عنوان فرصت و امكاني به حساب می‌آید كه در پرتو فضاي مناسب طرح مباحث بنيادين علمي بيش از هر چيز به تحقق جنبش نرم افزاري، توسعه علمي و جلوگيري از تصلب و تعصب علمي و فكري منجر شود. همچنين تحقق اين ايده همراه شدن با اقتضائات زمانه در زندگي اجتماعي و درك عميق شرايط روز  و ناشي از باور به خردمندي انسان،استعدادهاي مهم و بسيار بالاي مادي و معنوي كشور و ظرفیت‌های فرهنگي و سودمندي طرح ديدگاه‌هاي مختلف براي ايجاد رشد و تعالي مادي و معنوي كشور می‌باشد.
مسئولیت جامعه دانشگاهی
از اين رو، برای جامعه دانشگاهي و مسئولان و متصديان عرصه‌ی علم و دانش درك عميق ابعاد مختلف مفهوم آزادانديشي و آگاهي از نتايج و پيامد هاي مطلوب و سازنده آن در راستاي رشد و تعالي مادي و معنوي كشور  یک ضرورت بنیادی است. در این راستا ایجاد یک گفتمان ملی برای رسیدن به اهداف کلان کشو در حوزه های علمی و فرهنگی نیازمند تعامل مراکز مختلف علمی، کمک به رونق و تعمیق مباحث علمی، انباشت تجربه های علمی و مدیریتی و حمایت‌های مختلفی که زمینه ساز ارتقاء جمیع توانمندی‌های است که در منابع مادی و انسانی نهفته در این کشور است.
بنابراین، این سایت با هدف اطلاع رسانی در خصوص کرسی‌های آزاداندیشی، تسهیل و افزایش ارتباطات و تقویت روندها و ارتباطات  و به عنوان ابزاری برای طرح دیدگاه های مختلف در این خصوص راه اندازی شده است.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط eɴιɢмαтιc ، saeedrajabzade
#3
چرا آزادی بیان کامل در کشور محقق نمی شود؟
بحث «آزادی بیان» ،بحثی که در دوران موسوم به اصلاحات در کشور ما با قوت تمام طرح و به دفاع درمورد آن پرداخته شد. مطالعه تاریخ اندیشه های غرب درمورد این موضوع، شاید از هر موضوعی برای ما جذابتر باشد. زیرا درمی یابیم که تقریباً تمام پاسخ هایی که ما به مدافعان آزادی بیان حداکثری می دهیم، قبلاً داده شده و مورد نقد قرار گرفته. اینکه «بالاخره جامعه باید راجع به یک نظر به یقین برسد و نمی توان اجازه داد اصول پذیرفته شده جامعه مورد هجمه قرار گیرد» یا «عموم مردم توانایی پاسخگویی به شبهات را ندارند ولذا باید کرسی های آزاداندیشی در نشست های آکادمیک و در حضور متخصصین فن صورت پذیرد» یا «نشر کتب ضاله و شبهه افکن طبق دین ما حرام است» و بسیاری پرسش های دیگر، همگی تنها در رساله آزادی جان استوارت میل در بیش از صد و چهل سال پیش طرح و پاسخ داده شده اند.

اما مسأله ای که ما اکنون در کشورمان با آن مواجهیم، دفاع نظری از لزوم آزادی بیان حداکثری نیست. بلکه مسأله ای بغرنج تر است و آن اینکه هم آزادی بیان حداکثری وجود ندارد و هم این امر، مورد انکار حکومت قرار می گیرد. یک وقت است که حکومتی می گوید من به این پنج یا ده یا صد دلیل، معتقدم می بایست برای ابراز عقائد و ادعاهای مختلف، محدودیتی وجود داشته باشد. اما یک وقت است که ادعا می شود «ایران آزادترین کشور دنیاست» و برای اثبات آن، به محدودیتی که آن هم عموماً توسط افکار عمومی (که صد البته بوجود آمده توسط رسانه هاست) در مسأله هولوکاست در برخی کشورهای غربی وجود دارد، استناد می شود.[1]
همانطورکه ذکر شد، عدم تحقق کامل آزادی بیان در کشور ما به مباحث نظری آن بازنمی گردد. یعنی اگر شما به مسئولین بگویید «خب دلایل شما در اینکه نباید آزادی بیان کامل وجود داشته باشد چیست؟ بگویید تا روی آنها بحث کنیم»، پاسخ خواهید شنید «اصلاً مگر در ایران آزادی بیان کامل وجود ندارد؟» (تازه اگر پاسخی بشنوید).[2]
اگر شما ده ها مقاله و یادداشت در پاسخ به انتقاداتی که به آزادی بیان می شود بنویسید، تقریباً هیچ تأثیر عملی بر جای نخواهد گذاشت. زیرا اصولاً کسی جواب شما را نخواهد داد و با شما بحث نخواهد کرد. اینجا مجبورید عملاً وارد مصداق ها شوید و به ذکر عدم آزادی بیان ها در کشور بپردازید. اما در اینصورت، شما یا به جرم فعالیت سازمان یافته علیه جمهوری اسلامی، با برخورد قانونی مواجه خواهید شد، یا بعنوان دروغگویی که قصد سیاه نمایی دارد در افکار عمومی شناخته می شوید.
لذا تحقق کامل آزادی بیان در کشور ما، به مراتب بغرنج تر از یک مواجهه نظری است. جان استوارت میل معتقد بود که این وظیفه حکومت است که نه تنها حراستی قانونی برای افرادی فراهم کند که دارای عقائد و نظراتی خلاف اکثریت هستند، بلکه حتی موظف است از لحاظ روانی، ایشان را از فشار افکار عمومی مصون دارد. به عقیده او، در یک جامعه دموکراتیک، کسی به دلیل داشتن عقیده ای خلاف اکثریت نباید احساس ناامنی جسمی یا روانی داشته باشد.
بنابراین، باید اندیشید که چطور می توان هم به اثبات عدم تحقق کامل آزادی بیان در کشور پرداخت و هم مورد اتهام سیاه نمایی قرار نگرفت.


[1] حامیان دکتر احمدی نژاد علی الخصوص می بایست به این نکته توجه داشته باشند. چراکه از این منظر، نقد تقریباً واردی به ایشان از سوی مخالفینشان زده می شود. این نقد این است که شما در مواجهه با منتقدین جمهوری اسلامی اظهار می دارید که در ایران آزادی مطلق وجود دارد و از سوی دیگر در پایان کار خودتان می گویید «دهانمان را بسته اند، دست و پایمان را هم بسته اند و سرمان را زیر آب کرده اند، یک وزنه هم به پایمان آویزان کردند!». بالاخره در ایران آزادی بیان و نقد وجود دارد یا نه؟!
[2] اگر تعصبات را کنار بگذاریم، شاید رفتار ایت الله مصباح یزدی را بتوان در این زمینه صادقانه توصیف کرد. ایشان در دوران اصلاحات، با حضور در منابر نماز جمعه به دفاع نظری از «عمل جمهوری اسلامی» در مورد محدودیت هایی که وضع شده است می پرداختند. از این دفاع می کردند که چرا جمهوری اسلامی در همه ابعاد، مطابق رأی اکثریت (که آن روز همسو با جریان اصلاحات بود) عمل نمی کند و از اینکه رأی اکثریت، مشروعیت نمی آورد دفاع می کردند. اگرچه بعدها عده ای بر ایشان خرده گرفتند که چرا در پازلی که دشمن تعریف کرده، یعنی تقسیم جامعه به «دموکراسی طلب» و «اقتدارطلب» بازی کردید و موجب چسبانده شدن انگ اقتدارگرا به بدنه حزب اللهی جامعه شدید؟ اینکه این نقد تا چه حد صحیح است، بحث دیگری می طلبد.

منبع:دردفرهنگی
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Smile چرا قلیان کشیدن خانم‌ها باید آزاد باشد؟
  مگر انتخاب دین آزاد نبود؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان