امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بیمارى ‏هاى اخلاقى

#1
بیمارى ‏هاى اخلاقى

بیمارى ‏هاى اخلاقى 1
گرچه بعضى از روى علم و عمد، بد مى‏كنند و سراغ معصیت مى‏روند اما عده‏اى نیز ناآگاهانه به سراغ بدى مى‏روند و چون خوبى‏ها را نمى‏شناسند، در پى آن نمى‏روند.
اگر آنجا پند و هشدار سودمند است، اینجا تذكر و تعلیم، مفید است.
 
رذایل چیست تا از آنها بپرهیزیم؟ فضایل كدام است، تا به آنها آراسته شویم؟
به جستجوى متون دینى و رهنمودهاى قرآنى، حدیثى مى رویم، آنگاه‏با كتاب دل و نفسمان تطبیق مى‏كنیم. تعالیم وحى مى‏گوید: خصلت‏ها و عملهایى همچون: ترس، حقارت نفس، خود كم بینى، دون همتى، شتابزدگى، بدگمانى، بد دهانى، عصبانیت، انتقام جویى، تندخویى، بدرفتارى، كینه‏توزى، خودپسندى، تكبر، حق‏پوشى، تعصب، لجاجت، قساوت قلب، حسد و... زشت است و از رذایل محسوب مى‏گردد.
اگر مى‏خواهید در مقایسه لوح ضمیر خود با این خصال ناپسند، فهرست كاملترى داشته باشید، بر موارد بالا این‏ها را هم بیفزایید: غیبت، استهزاى دیگران، خودخواهى، شایعه پراكنى، جاه‏طلبى، ریاكارى، ناسپاسى، حیله گرى، دنیادوستى، طمع، دو رویى، دروغگویى، مردم آزارى، قطع رحم، دو به هم زنى، سخن چینى، بخل، حرص.
شناخت دردها نیمى از درمان است و براى خودشناسى و ارزیابى ‏وضعیت روحى و اخلاقى خویش، لیست كاملترى از این آفات لازم است.
اوراق «پرونده دل‏» را باید ورق زد و صفحه به صفحه در جستجوى این‏ آفتها بود. هر جا یافتیم، بى‏درنگ آن «اوراق سیاه‏» را باید «پاكسازى‏»كنیم، وگرنه به جا ماندن این رذایل در پرونده ما، روزى كار به دستمان‏ مى‏دهد و رسوایمان مى‏سازد.
كدام یک از این دردها خطرناكتر است تا زودتر به مداوا بپردازیم؟
آن سوى صفحه دل را هم مرور كنیم، البته با حدیثى از پیامبر خطاب‏ به مولا علیه السلام كه فرمود:
«از اخلاق مؤمنان، حضور در نماز است و شتاب در پرداخت زكات، اطعام‏ به مسكینان، دست نوازش بر سر یتیمان كشیدن، پاكسازى درون، اگر سخن گوید به دروغ نپردازد، چون وعده دهد تخلف نكند، اگر امانتدار شود خیانت نكند، حرف كه مى‏زند صادق باشد، راهب شب و شیر روز، روزه دار شب خیز و متهجد، كه آزارش به همسایه نمى‏رسد و بر زمین، متواضعانه راه مى‏رود و...».
 
فهرست كوتاهى از برخى فضایل.
مكتب، تنها «انسان‏»هاى خوب را به عنوان «الگو» معرفى نمى‏كند، بلكه خصلت‏هاى نیک را هم بر مى‏شمارد و به آنها فرا مى‏خواند و تنها از انسان‏هاى بد، نكوهش نمى‏كند، بلكه اوصاف زشت را هم معرفى مى‏كند و از آنها پرهیز مى‏دهد. از آن نمونه‏ها باید «الهام‏» گرفت و از این نمونه‏ها «عبرت‏»!
پیمودن وادى سیر و سلوك، هم سخت است، هم آسان! ذكر و ختومات و چله‏نشینى و عزلت گزینى و اوراد نمى‏خواهد. مهم، «عمل‏» است، طبق آنچه «مولى‏» مى‏گوید.
تعالیم وحى مى‏گوید: خصلت‏ها وعمل هایى همچون: ترس، حقارت نفس، خود كم بینى، دون همتى،شتابزدگى، بدگمانى، بد دهانى، عصبانیت، انتقام جویى، تندخویى،بدرفتارى، كینه‏توزى، خودپسندى، تكبر، حق‏پوشى، تعصب، لجاجت، قساوت قلب، حسد و... زشت است و از رذایل محسوب مى‏گردد.
این است كه هم سهل است و هم ممتنع، هم راحت و هم دشوار. اگر كسى خویش را «بنده‏» بداند و به مقتضاى بندگى، «اطاعت‏» از صاحب ‏خود كند، صدها مرحله از سلوک را پیموده است. ولى... همین یك گام، یعنى «مطیع بودن‏» دشوار است و نیازمند اراده‏هایى استوار و عزمهایى‏آهنین.
رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود:
بیمارى ‏هاى اخلاقى 1
«در دنیا دو حكیم فرزانه بودند كه سالى یك بار همدیگر را مى‏دیدند، در هر نوبت نیز، یكى آن دیگرى را موعظه مى‏كرد. در یكى از این دیدارها یكى به آن دیگر گفت: مرا موعظه كن، موعظه‏اى جامع و موجز، چون ‏نمى‏توانم مانع عبادت تو شوم. گفت: برادرم! دقت كن كه خداوند، در آنجا كه نهى كرده، تو را نبیند و آنجا كه دستور داده، تو را غایب نبیند».[sup]1[/sup]
همین. آرى همین. جمله‏اى كوتاه است، ولى جهانى حكمت و پند درآن نهفته است.
انجام واجبات و ترک محرمات، عبارت دیگرى از همین دستورالعمل‏سازندگى و خودسازى است كه در برخى احادیث آمده و براى‏«پرهیزكارترین‏» انسان شدن، بر همین دو كلمه تاكید شده است.
اگر همه جهان را چشم و گوش بدانیم، اگر خود را در حصارى ازدستگاه هاى ضبط كننده و فیلمبردار احساس كنیم، و اگر خود را «بنده‏»بدانیم، نتیجه همان خواهد بود كه حضرت رسالت فرمود. آنجا كه امراوست، غایب نبودن و آنجا كه نهى اوست، حاضر نبودن. «در خانه اگر كس‏است، یك حرف بس است!».
آنكه «خلاف‏» مى‏كند، حتى اگر «جریمه‏» آن را هم بپردازد، شكستن‏حرمت «قانون‏» با پرداخت جریمه جبران نمى‏شود. «گناه‏»، یك تخلف از قانون خدا به شمار مى‏آید.
«توبه‏» هم به عنوان راهى براى محو «عواقب كیفرى‏» آن قرار داده ‏شده است. ولى آثار روحى گناه بر فرد و پیامدهاى منفى آن بر جامعه، با توبه جبران نمى‏شود.
ممكن است كسى كه دچار یک سانحه تصادف یا سوختگى شده، با مراجعه فورى به پزشک، سلامت‏خود را باز یابد و از مرگ نجات یابد، ولى ‏آثار آن بر چهره و اعضاى او، گاهى تا آخر عمر هم باقى است.
آیا رعایت احتیاط و پیشگیرى از بروز آتش‏سوزى یا حادثه، بهتر نیست؟!
همچنان كه در امور درمانى، رعایت ‏بهداشت و پیشگیرى از ابتلا، هم ‏بهتر از معالجه است و هم آسانتر و كم خرج‏تر، در امور معنوى و روحى هم‏ «پرهیز از گناه‏»، هم آسان‏تر و هم مقرون به صرفه‏تر از «توبه‏» است.
آثار گناه، بر چهره روح و جان باقى مى‏ماند.
چه بسا گاهى هم فرصت ‏یا توفیق «توبه‏» به دست نمى‏آید و آنكه توبه ‏از گناه را به «آینده‏» موكول مى‏كند، حادثه‏اى، اجلى، غفلتى، آن آینده را ازدست او مى‏گیرد.
اگر خیلى هم اهل جمع آورى «ثواب‏» و انجام «مستحبات‏» نیستیم، دست كم این هنر را از خود نشان دهیم كه خلاف و گناه نكنیم.
كدام یك در سرانجام و سرنوشت ما مؤثرتر است؟ ترك گناه یا كسب ‏ثواب؟ پیامبر خدا به امام على‏علیه السلام فرموده است: هر كه از حرام‏هاى خدا پرهیز كند، از پرهیزكارترین مردم است. [sup]2[/sup]
 
پاسخ
 سپاس شده توسط hamid076 ، mr.destiny
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow توجیه گناه، یک بیمارى خطرناک!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان