22-04-2015، 16:50
تحريف ناپذيري قرآن از ديدگاه علامه بلاغي
عضو هيئت علمي مركز فرهنگ قرآن با بررسي تحريف ناپذيري قرآن از ديدگاه علامه بلاغي معتقد است كه با اهتمامي كه مسلمانان به امر قرآن داشتند، امكان از دست رفتن جزئي از قرآن و يا فراموش شدن بخشي از آن امكان پذير نيست
علامه محمد جواد بلاغي از اعاظم حوزه پر فروغ نجف اشرف در قرون اخير است كه تلاش علمي و محققانهي وي در اثبات تحريف ناپذيري قرآن مورد تمجيد و ستايش دانشمندان بعد از او بوده است. او علاوه بر بررسى جوانب مختلف اين بحث، اثبات كرده كه تشيع و مذهب اماميه نه تنها معتقد به تحريف قرآن نيست، بلكه اصولاً نمى تواند قول به تحريف را بپذيرد، چرا كه پذيرفتن نظريه تحريف، اساس عقيده اماميه را از بين خواهد برد.
علامه بلاغي در آغاز بحث ابطال تحقق نقيصه در قرآن و اثبات تحريف ناپذيري قرآن، دليل عام و كلي و البته محكمي ارائه ميكند تا قبل از آنكه درگير جزئيات شود مدعاي خود را اعلام و اثبات كند.
مشروح اين نوشتار را در ادامه ميخوانيم :
«قرآن كريم همواره بر اساس حكمت وحي و تشريع و مصالح و مقتضيات نو پيش آمده در طول زمان (آناً فآناً) تدرّج در نزول داشت به طور متفرق، گاه يك آيه وگاه دو آيه يا بيشتر و يا يك سوره، و هر زمان كه چيزي از آن نازل ميگشت دلهاي مسلمين به سوي آن ميشتافت و براي دريافت و فهم آن، سينههايشان منشرح ميگرديد و با نهايت رغبت و اشتياق، و كاملترين اقبال براي حفظ كردن آن سرعت مينمودند و حافظهٔ قوي آنها، كه عرب در آن امتياز دارند و بدان معروف و شناخته شدهاند، آنرا به خود ميگرفت و جذب ميكرد، و آن را در دلهايشان مانند نقش روي سنگ، ثابت و برقرار ميساختند. و شعار اسلام و علامت شخص مسلمان در آن زمان، آراستگي و پيراستگي به حفظ آياتي بود كه از قرآن نازل گرديده بود، براي آنكه با حجّتهاي آشكار آن، شرايع و اخلاق فاضله، تاريخ مجد آفرين، حكمت باهره، و ادبيت عربي فائق و معجز آن، قوّت بصيرت گيرد.
اين نهج و منهج استمرار يافت تا آنكه در زمان رسول الله (ص)، هزاران و دهها هزار مسلمان بودند كه همگي آنها از حاملين و حافظان قرآن به شمار ميآمدند، و چون رسول خدا (ص) رحلت فرمود و ديگر انتظار نزول تتمّهاي براي قرآن نبود، در آن هنگام مسلمين برآن شدند كه قرآن را در مصحف جامعي تسجيل كنند.
بدين جهت ماده قرآن را با اشراف هزاران مسلمان از حافظان آن جمع كردند، و قرآن با اين احتفال عظيم و اجتماع كبير مسلمانان نسلي بعد نسلي به طور مستمر باقي ماند؛ به طوري كه براي هيچ امر تاريخي، تواتر و بداهت در بقا كه براي قرآن اتفاق افتاده است، پيش نيامده است همان طور كه خداوند با اين سخنش: ﴿إنّا نَحنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ و إنّا لَه لَحافِظون﴾ [۱] و اين قولش: ﴿إنّ عَلَينا جَمْعَه و قُرآ نَه﴾ وعدهٔ حفظ آن را داده است.
و علي هذا اگر در روايات شاذه چيزي درباره ضياع و از ميان رفتن برخي از قرآن شنيدي، براي آن وزني و ارزشي قائل نباش و تا جايي كه علم اجازه ميدهد دربارهٔ اضطراب و وهن آن روايات و ضعف راويان و مخالفتش با مسلمانان و در مورد بيارزشي آنچه كه به كرامت قرآن، آن روايات چسبانده اند، مطالبي كه به لحاظ دنائت و پستي، شباهتي به قرآن ندارد، سخن بگو!)) [۲]
وي در اين سخنان پاياني، آزردگي خاطر خود را از طرح موضوعاتي چنين موهون، آنهم نسبت به كتاب خدا، كتابي كه خالق هستي سلامت آن را ضمانت كرده، ابراز ميكند و ميگويد:» با اهتمامي كه مسلمانان به امر قرآن داشتند، امكان از دست رفتن جزئي از قرآن و يا فراموش شدن بخشي از آن امكان پذير نيست از طرف ديگر آنچه كه به عنوان افتادگي از قرآن مطرح كردهاند، هيچ شباهتي به قرآن ندارند تا بشود احتمال داد كه شايد ادعا معقول است و قابل بررسي.
عضو هيئت علمي مركز فرهنگ قرآن با بررسي تحريف ناپذيري قرآن از ديدگاه علامه بلاغي معتقد است كه با اهتمامي كه مسلمانان به امر قرآن داشتند، امكان از دست رفتن جزئي از قرآن و يا فراموش شدن بخشي از آن امكان پذير نيست
علامه محمد جواد بلاغي از اعاظم حوزه پر فروغ نجف اشرف در قرون اخير است كه تلاش علمي و محققانهي وي در اثبات تحريف ناپذيري قرآن مورد تمجيد و ستايش دانشمندان بعد از او بوده است. او علاوه بر بررسى جوانب مختلف اين بحث، اثبات كرده كه تشيع و مذهب اماميه نه تنها معتقد به تحريف قرآن نيست، بلكه اصولاً نمى تواند قول به تحريف را بپذيرد، چرا كه پذيرفتن نظريه تحريف، اساس عقيده اماميه را از بين خواهد برد.
علامه بلاغي در آغاز بحث ابطال تحقق نقيصه در قرآن و اثبات تحريف ناپذيري قرآن، دليل عام و كلي و البته محكمي ارائه ميكند تا قبل از آنكه درگير جزئيات شود مدعاي خود را اعلام و اثبات كند.
مشروح اين نوشتار را در ادامه ميخوانيم :
«قرآن كريم همواره بر اساس حكمت وحي و تشريع و مصالح و مقتضيات نو پيش آمده در طول زمان (آناً فآناً) تدرّج در نزول داشت به طور متفرق، گاه يك آيه وگاه دو آيه يا بيشتر و يا يك سوره، و هر زمان كه چيزي از آن نازل ميگشت دلهاي مسلمين به سوي آن ميشتافت و براي دريافت و فهم آن، سينههايشان منشرح ميگرديد و با نهايت رغبت و اشتياق، و كاملترين اقبال براي حفظ كردن آن سرعت مينمودند و حافظهٔ قوي آنها، كه عرب در آن امتياز دارند و بدان معروف و شناخته شدهاند، آنرا به خود ميگرفت و جذب ميكرد، و آن را در دلهايشان مانند نقش روي سنگ، ثابت و برقرار ميساختند. و شعار اسلام و علامت شخص مسلمان در آن زمان، آراستگي و پيراستگي به حفظ آياتي بود كه از قرآن نازل گرديده بود، براي آنكه با حجّتهاي آشكار آن، شرايع و اخلاق فاضله، تاريخ مجد آفرين، حكمت باهره، و ادبيت عربي فائق و معجز آن، قوّت بصيرت گيرد.
اين نهج و منهج استمرار يافت تا آنكه در زمان رسول الله (ص)، هزاران و دهها هزار مسلمان بودند كه همگي آنها از حاملين و حافظان قرآن به شمار ميآمدند، و چون رسول خدا (ص) رحلت فرمود و ديگر انتظار نزول تتمّهاي براي قرآن نبود، در آن هنگام مسلمين برآن شدند كه قرآن را در مصحف جامعي تسجيل كنند.
بدين جهت ماده قرآن را با اشراف هزاران مسلمان از حافظان آن جمع كردند، و قرآن با اين احتفال عظيم و اجتماع كبير مسلمانان نسلي بعد نسلي به طور مستمر باقي ماند؛ به طوري كه براي هيچ امر تاريخي، تواتر و بداهت در بقا كه براي قرآن اتفاق افتاده است، پيش نيامده است همان طور كه خداوند با اين سخنش: ﴿إنّا نَحنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ و إنّا لَه لَحافِظون﴾ [۱] و اين قولش: ﴿إنّ عَلَينا جَمْعَه و قُرآ نَه﴾ وعدهٔ حفظ آن را داده است.
و علي هذا اگر در روايات شاذه چيزي درباره ضياع و از ميان رفتن برخي از قرآن شنيدي، براي آن وزني و ارزشي قائل نباش و تا جايي كه علم اجازه ميدهد دربارهٔ اضطراب و وهن آن روايات و ضعف راويان و مخالفتش با مسلمانان و در مورد بيارزشي آنچه كه به كرامت قرآن، آن روايات چسبانده اند، مطالبي كه به لحاظ دنائت و پستي، شباهتي به قرآن ندارد، سخن بگو!)) [۲]
وي در اين سخنان پاياني، آزردگي خاطر خود را از طرح موضوعاتي چنين موهون، آنهم نسبت به كتاب خدا، كتابي كه خالق هستي سلامت آن را ضمانت كرده، ابراز ميكند و ميگويد:» با اهتمامي كه مسلمانان به امر قرآن داشتند، امكان از دست رفتن جزئي از قرآن و يا فراموش شدن بخشي از آن امكان پذير نيست از طرف ديگر آنچه كه به عنوان افتادگي از قرآن مطرح كردهاند، هيچ شباهتي به قرآن ندارند تا بشود احتمال داد كه شايد ادعا معقول است و قابل بررسي.