امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نکاتی جالب از ماجرای آفرینش انسان!

#1
نکاتی جالب از ماجرای آفرینش انسان!

نکاتی جالب از ماجرای آفرینش انسان! 1



قرآن کریم موضوع دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آفرینش انسان و دیگر موجودات جاندار را در سوره‌ها و آیات مختلف مطرح نموده و به بیان چگونگی آفرینش آنان پرداخته و در هر مورد از زاویه‌ای به تشریح این آفرینش پرداخته است
.


از جمله در آیه ششم سوره زمر در مورد چگونگی آفرینش انسان می‌فرماید:
«خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُكُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ»؛
شما را از نفسى واحد آفرید سپس جفتش را از آن قرار داد و براى شما از دام ها هشت قسم پدید آورد شما را در شكم هاى مادرانتان آفرینشى پس از آفرینشى [دیگر] در تاریكی هاى سه گانه [م شیمه و رحم و شكم] خلق كرد این است ‏خدا پروردگار شما فرمانروایى [و حكومت مطلق] از آن اوست ‏خدایى جز او نیست پس چگونه [و كجا از حق] برگردانیده مى ‏شوید.
اکنون به بررسی فرازهای این آیه می‌ پردازیم:
1. «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»: این آیه در مقام بیان خلقت انسان و اظهار قدرت خالق هستی بر آمده و اشاره به مراتب خلقت دارد که آفرینش انسان، نخست از یک حقیقت آغاز شده و پس از آن به اعتبار وجود طبیعى او و پیدایش وى در عالم طبیعت، در شکم مادران در سه ظلمت؛ یعنى تاریکى شکم، تاریکى رحم، و تاریکى زهدان(تخمدان) براى او خلقتى پس از خلقتى پدید خواهد آمد.
مخاطب آیه عموم مردم‌اند. مراد از «دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نفس واحده »، آدم ابوالبشر (علیه السلام) است. آفرینش همه‌ی انسان ‌ها از یک نفس، اشاره به مسئله آفرینش آدم (علیه السلام) است که این همه افراد بشر با تنوع خلقت، خلق و خوى متفاوت، استعدادها و ذوق ‌‌هاى مختلف، همه به یک ریشه باز می ‌گردد که آن حضرت آدم (علیه السلام) است.
2. «ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»: منظور از «زوج ‌ها» همسر وی بوده که از نوع خود او و در انسانیت مانند او است؛ یعنی خداى تعالى این نوع را خلق کرد، و افراد آن‌ را از یک نفس و همسرش زیاد کرد. [1]
3. «وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ». از چهارپایان هشت زوج براى شما نازل کرد. خداوند در این فراز به آفرینش چهارپایانی که انسان ها از پوستشان لباس تهیه کرده و از شیر و گوشت آنها تغذیه نموده، و به عنوان وسیله حمل و نقل از آنها بهره می ‌گیرند، اشاره کرده است.
منظور از «هشت زوج» گوسفند نر و ماده، بز نر و ماده، شتر و گاو نر و ماده است. از آن‌ جا که کلمه «زوج» به هر یک از دو جنس نر و ماده گفته می ‌شود مجموعاً هشت زوج می ‌شود. هر چند در تعبیرات روزمره فارسى «زوج» به مجموع دو جنس اطلاق می ‌گردد، ولى در تعبیرات عربى چنین نیست؛ لذا در آغاز همین آیه از همسر آدم به عنوان «زوج» تعبیر شده است.
 آفرینش انسان، نخست از یک حقیقت آغاز شده و پس از آن به اعتبار وجود طبیعى او و پیدایش وى در عالم طبیعت، در شکم مادران در سه ظلمت؛ یعنى تاریکى شکم، تاریکى رحم، و تاریکى زهدان(تخمدان) براى او خلقتى پس از خلقتى پدید خواهد آمد
4. تعبیر به «أَنْزَلَ لَکُمْ»(براى شما نازل کرد) در مورد چهارپایان به معناى فرستادن از مکان بالا نیست، بلکه در این ‌گونه موارد به معناى «نزول مقامى» و نعمتى است که از مقام برتر به مقام پایین‌‏تر داده شود.[2]
برخی هم می‌گویند؛ اگر از خلقت چارپایان در زمین، تعبیر کرده که ما آنها را نازل کردیم، با این‌که آن حیوانات از آسمان نازل نشده‌‏اند، به این اعتبار است که خداى تعالى ظهور موجودات در زمین را بعد از آن‌که نبودند، انزال آن خوانده؛ به دلیل آن ‌که در آیه شریفه «وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ»، [3] به طور کلى موجودات را نازل شده، و اندازه ‏‌گیرى شده از خزینه ‌‏هایى می ‌داند که از هر چیز بی‌ اندازه‌‏اش در آن ‌جا است. [4]، [5]
5. «یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ». سپس به حلقه‌ی دیگرى از حلقه‌‏ هاى آفرینش پروردگار که دوره ‌های خلقت جنین باشد، پرداخته و می ‌گوید: او شما را در شکم مادرانتان آفرینشى بعد از آفرینش دیگر می ‌بخشد، آن هم در میان تاریکی ‌هاى سه‌‏گانه! روشن است که منظور از «خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ» دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آفرینش‌هاى مکرر و پى در پى است، نه فقط دو آفرینش.
نیز روشن است «یخلقکم» به حکم این‌که فعل مضارع است، دلالت بر استمرار دارد و اشاره‏‌اى است کوتاه و پر معنا به تحولات عجیب، و چهره‌‏هاى متفاوت شگفت ‌‏انگیز جنین، در مراحل مختلف در شکم مادر.[6]
در حقیقت این فراز از آیه، بیان کیفیت آفرینش نامبردگان قبلى(انسان و چهارپایان) است و این‌که خطاب را تنها متوجه انسان کرده، از آن ‌رو است که در بین این پنج نوع جاندار، تنها انسان داراى عقل است؛ لذا جانب او را بر دیگران غلبه داده است. معناى خلق بعد از خلق، پشت سر هم بودن آن است؛ مانند نطفه را علقه کردن، و علقه را مضغه کردن.
6. «فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ». نظر مشهور این است که منظور از «ظلمات ثلاث»، تاریکی شکم، تاریکی رحم، و تاریکی تخمدان است. همین معنا را امام باقر (علیه السلام) خطاب به مفضل بیان کرده است. [7]
مراد از «نفس واحده»، آدم ابوالبشر(علیه السلام) است. آفرینش همه‌ی انسان‌ها از یک نفس، اشاره به مسئله آفرینش آدم(علیه السلام) است که این همه افراد بشر با تنوع خلقت، خلق و خوى متفاوت، استعدادها و ذوق‌‌هاى مختلف، همه به یک ریشه باز می‌گردد که آن حضرت آدم(علیه السلام) است
برخی هم گفته‌‏اند: مراد از این تاریکی‌ ها، «صلب پدر»، «رحم مادر»، و «تخمدان» او است. [8] این معنا البته با فرازی که صراحت دارد که تمام این تاریکی‌ ها در شکم مادران است، سازگاری ندارد. [9]
تاریکی‌ های سه ‌گانه در تفسیر عرفانی نیز به سه مرحله از آفرینش تفسیر شده است؛ یعنی طبیعت جسمانیة، نفس نباتی و نفس حیوانی. [10]
7. «ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ». یعنى آن حقیقتى که در این‌ آیه و آیه پیشین به دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خلقت و تدبیر او اشاره شد، تنها او پروردگار شما است، نه غیر او؛ چرا که پروردگار عبارت است از کسى که مالک و مدبر امر ملک خود باشد. و چون خدا، خالق شما و خالق هر موجود دیگرى غیر از شما است، و نیز پدید آورنده نظام جارى در شما است، پس او مالک و مدبر امر شما است، در نتیجه او رب شما است، نه کسی دیگر؛ یعنى بر هر موجودى از مخلوقات دنیا و آخرت که بنگرى، مالک على الاطلاق او، خدا است.
8. «فَأَنَّى تُصْرَفُونَ». یعنى پس با این وجود چگونه از عبادت خدا به سوى عبادت غیر خدا بر می ‌گردید، با این‌که او رب شما است که شما را خلق کرده و امرتان را تدبیر نموده، و حکمران بر شما است. [11]

پی نوشت ها:
[1]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 238 : طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏17، ص 362- 364.
[2]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏19، ص 381- 382.
[3]. حجر، 21.
[4]. المیزان فی تفسیر القرآن ، ج 17، ص 238.
[5]. خزینه‌های نعمت‌های الهی و چگونگی نزول و فرستادن این نعمت‌ها، ۵۳۶۶۱.
[6]. تفسیر نمونه، ج 19، ص 383.
[7]. مفضل بن عمر، توحید المفضل، محقق، مصحح: مظفر، کاظم‏، ص 49.
[8]. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 766.
[9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 238.
[10]. ابن عربى، ابو عبدالله محیى الدین محمد، تفسیر ابن عربى، تحقیق، سمیر، مصطفى رباب، ج ‏2، ص 198.
[11]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، 238- 239. 
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16352332903584
پاسخ
 سپاس شده توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ ، Mehrdad Tb ، کسی پشت سرم اب نریخت ، ارش خان ، mr.destiny
آگهی
#2
یه سوال
مسلمون ها نظریه ی داروین رو قبول ندارن؟
پاسخ
#3
(24-04-2015، 6:13)NONAME نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
یه سوال
مسلمون ها نظریه ی داروین رو قبول ندارن؟

[rtl]پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بدیهی است که در یک مجال کوتاه نمی‌توان «نظریه داروین» را حتی به صورت خلاصه توضیح جامعی داد، چه رسد به نقد آن. اما تا همین قدر که همگان آشنایی دارند، نظریه داروین مبتنی بر این است که «سیستم‌های خلقت»، از جهش «سیستم‌های مادون» خود پیدایش یافته‌اند که مثال معروف آن پیدایش انسان از تکامل میمون یا شامپانزه می‌باشد. [/rtl]

[rtl]الف - دانش‌پژوهان گرامی دقت داشته باشند که هیچ نظریه‌ای تا به صورت علمی به اثبات نرسد، از محدوده‌ی «فرضیه» بیرون نمی‌رود و یک کشف یا داده‌ی علمی محسوب نمی‌گردد و نظریه داروین نیز چون به هیچ وجه به اثبات علمی نرسیده است، در حد همان «فرضیه» و «گزاره» باقی مانده است. یعنی هنوز جای دارد که دانشمندان در این مورد تحقیق کنند که آیا کلّ یا بخش‌هایی از آن قابل اثبات هست یا خیر؟ و البته اگر اثبات شود که فرضیه غلط است، فقط در حد یک فرضیه غلط در  اعصار گذشته ثبت می‌گردد. لذا اصلاً معنا و مفهومی ندارد که ما یک «فرضیه»ی اثبات نشده را یک دستآورد عملی فرض کنیم و سپس بدین بپردازیم که آیا با معارف اسلامی منافات دارد یا ندارد.[/rtl]
[rtl]ب – در این که سیستم‌های خلقتی یا به تعبیر دیگری طبقات خلقت متفاوت هستند و هر طبقه‌ای کف و سقفی دارد و کف هر طبقه‌ی فوقانی، سقف طبقه‌ی مادون قرار دارد، هیچ تردیدی نیست. چنان چه گفته‌اند، سقف جامدات مرجان است – سقف گیاهان نخل است که مذکر و مؤنث دارد و اگر سر آن قطع شود می‌میرد – سقف حیوانات میمون و آن هم نوع شامپانزه است که بسیار باهوش‌تر است – و خلاصه انسان که سقف خلقت و آخرین و کامل‌ترین سیستم است و حد ندارد. پس بالعکس: کف انسان همان سقف حیوان – کف حیوان همان سقف گیاه و کف گیاه همان سقف جامدات است، تردیدی نیست و حرف جدیدی هم نیست:[/rtl]
[rtl]مولوی این طبقات را به نظم آورده و می‌سراید:[/rtl]
[rtl]از جمادی مردم و نامی شدم        وز نما مردم ز حیوان سر زدم[/rtl]
[rtl]مردم از حیوانی و آدم شدم           پس چه ترسم‌! کِی ز مُردن کم شدم [/rtl]
[rtl]جمله دیگر بمیرم از بشر               تا برآرم از ملائک بال و پر[/rtl]
[rtl]از ملک هم بایدم جَستن ز جو        کل شئ هالک الا وجهه[/rtl]
[rtl]بار دیگر از ملک پران شوم              آنچه اندر وهم ناید آن شوم[/rtl]
[rtl]پس عدم گردم  عدم چون ارغنون     گویدم کانا الیه راجعون[/rtl]
[rtl]اما جهش (Mutation) از مرحله مادون به مرحله بالاتر، که داروین آن را به فقط به صورت یک کلمه برای اتصال حلقات به یک دیگر مطرح کرده بود، نه تنها اثبات نشده، بلکه کاملاً نفی شده است.[/rtl]
[rtl]ج – والاس (Wallace) می‌گوید: داروین از تفاوت‏هاى عمده و اساسى بين انسان و اجداد حيوانى مورد ادعا (ميمون) غافل بوده است که از جمله آنان عبارتند از:[/rtl]
[rtl]ج/1. فاصله عميق ميان مغز و قواى دماغى انسان و ميمون؛[/rtl]
[rtl]ج/2. تمايز زبانى آشكار بين انسان و ميمون؛[/rtl]
[rtl]ج/3. استعداد و توانايى آفرينش هنرى در انسان.[/rtl]
[rtl]فیزیکو (Phisico)، طبيعى دان آلمانى و متخصص در تاريخ طبيعى انسان (Antropology) می‌گوید: «پيشرفت‏هاى محسوسى كه علم تاريخ طبيعى انسان نموده ، روز به روز خويشاوندى انسان و ميمون را دورتر مى‏سازد».[/rtl]
[rtl]به طور کلی منقدین علمی نظریه‌ی اثبات نشده داروین می‌گویند:[/rtl]
[rtl]یک – چون سلسله مراتب خلقتی هم چنان در طبیعت هست، پس نظریه پیدایش سیستم‌های بالاتر از تکامل جهشی سیستم‌های مادون، علمی نیست. مضافاً بر این که به هیچ وجه تجربه نشده و قابل آزمایش و اثبات نیز نمی‌باشد.[/rtl]
[rtl]دو – اگر این فرضیه یک قانون علمی باشد، باید هم چنان ادامه داشته باشد، یعنی گیاهان در اثر رشد و جهش تکاملی حیوان شوند و حیوانات نیز انسان شوند، در صورتی که هیچ وقت چنین چیزی اتفاق نیافتاده و نمی‌افتد.[/rtl]
[rtl]سه – آیا فقط نوعی از میمون به سبب تکامل جهشی انسان شده است، یا این یک قانون علمی در تکامل تدریجی است؟ اگر قانون باشد، لازم می‌آید که موش، شیر، اسب و الاغ نیز در سیر تکاملی خود، دست کم میمون شوند.[/rtl]
[rtl]چهار – البته که تکامل موجودات، در نوع خود و با توجه به محیط زیست آنها انکار ناپذیر است،  مانند تغییر در دست و پا و حتی قامت در حیوانات و یا انسان‌ها، اما جهش و تحول نه معقول است، نه علمی است و نه واقعی و هیچ گاه نمونه‌ای از آن مشاهده نشده است.[/rtl]
[rtl]پنج - نظریه تکامل داروین قبل از کشف علم ژنتیک بوده و پس از کشف علم ژنتیک، نظریه داروین به طور کلی و به لحاظ علمی رد شده قلمداد می‌شود و نئو داروینیسم نیز اشکالات نظریه داروین را آشکار ساخته است.[/rtl]
[rtl]  شش - نظریه داروین شباهت انسان را فقط در جنبه جسمی و فیزیکی با حیوان مد نظر دارد زیرا هر دو به دلیل حرکت، دارای ابزار حرکت (اندام) و خود کنترلی هستند که در حیوان‌ها به غریزه تعبیر می‌گردد، ولی انسان دارای خودآگاهی، ناطقیت برگرفته از منطق، خلاقیت الهام گرفته از خالقیت، معنویت، اخلاق، هنر، عشق و... می‌باشد که از روح انسانی او نشأت می‌گیرند که نرم افزار و سیستم عامل، وجودی اوست.[/rtl]
[rtl]هفت – در نظریه داروین، این جهش تکاملی فرضی، باید در میلیون‌ها سال پیش اتفاق افتاده باشد، نه تنها در طی این مدت، دیگر هیچ نوع میمونی تکامل نیافت و انسان نشد، بلکه انسان‌شناسی طبیعی از طرق گوناگون اثبات کرده است که از عمر انسان به شکل فعلی، نمی‌تواند بیش از ده هزار سال گذشته باشد.[/rtl]
[rtl]د – با توجه به اثبات نشدن نظریه‌داروین از یک سو و نیز رد شدن علمی آن از سوی دیگر، حال ما چه اصراری داریم که این نظریه را (به خاطر تبلیغات غربی)، یک علم اثباتی در نظر بگیریم و دائم بحث کنیم که مغایرت و یا انطباق آن با معارف اسلامی در این زمینه چگونه است؟  [/rtl]
[rtl]ﻫ – هر چند که نظریه یا فرضیه داروین دیگر به صورت علمی ردّ شده است، اما اگر به فرض (محال) اثبات هم شود، هیچ منافاتی با معارف اسلامی ندارد.[/rtl]
[rtl]دقت شود که مطالعه طولی خلقت که روش مطالعاتی در جهان‌بینی مادی است، همیشه چون کهنه کتابی است که اول و آخرش افتاده است. مثلاً تعریف می‌کند که از خاک گیاه رویید و حیوانات پدید آمدند – از آنها مواد غذایی برای انسان پدید آمد – مواد غذایی نیز به خون مبدل گردید – خون نیز به نطفه و نطفه به جنین و جنین به انسان زنده‌ای که پس از مدتی عمر می‌میرد و دوباره به خاک بر می‌گردد. اما این که «چه کسی این خلقت و تحولات را به وجود آورد – چه کسی این مراحل را ربوبیت کرد و چرا؟» هیچ گاه مطرح نیست. [/rtl]
[rtl]پس، همان‌طور که کشف مراحل خلقت انسان (چنان چه در سوره المؤمنون، مرحله به مرحله آمده است)، نه تنها منافاتی با معارف اسلامی ندارد، بلکه روشنگر و مبین آن است، کشف هیچ مرحله‌ی علمی دیگر نیز منافاتی نخواهد داشت. البته به شرطی که کشف علمی باشد، نه نظریه یا فرضیه‌ی اثبات نشده و حتی رد شده است.[/rtl]
 
نکاتی جالب از ماجرای آفرینش انسان! 1
پاسخ
#4
[rtl]به طور کلی منقدین علمی نظریه‌ی اثبات نشده داروین می‌گویند:[/rtl]

[rtl]یک – چون سلسله مراتب خلقتی هم چنان در طبیعت هست، پس نظریه پیدایش سیستم‌های بالاتر از تکامل جهشی سیستم‌های مادون، علمی نیست. مضافاً بر این که به هیچ وجه تجربه نشده و قابل آزمایش و اثبات نیز نمی‌باشد
[size=large]این نظریه ی داروین از وجود

[align=justify][rtl]دو – اگر این فرضیه یک قانون علمی باشد، باید هم چنان ادامه داشته باشد، یعنی گیاهان در اثر رشد و جهش تکاملی حیوان شوند و حیوانات نیز انسان شوند، در صورتی که هیچ وقت چنین چیزی اتفاق نیافتاده و نمی‌افتد.[/rtl]
این اتفاق افتاده و شما به وجود اومدی این جهش هست
ولی درخت به انسان تبدیل نشده موجو دات دریایی تکامل پیدا کردن پس جد بزرگ ما چند امیب ساکن اب هستند(مانند حرف خدا)

[rtl]سه – آیا فقط نوعی از میمون به سبب تکامل جهشی انسان شده است، یا این یک قانون علمی در تکامل تدریجی است؟ اگر قانون باشد، لازم می‌آید که موش، شیر، اسب و الاغ نیز در سیر تکاملی خود، دست کم میمون شوند.[/rtl]
برادرم این ها جهش پیدا کرده بودن ولی در رقابت طبیعی بازنده شدند
[rtl]چهار – البته که تکامل موجودات، در نوع خود و با توجه به محیط زیست آنها انکار ناپذیر است،  مانند تغییر در دست و پا و حتی قامت در حیوانات و یا انسان‌ها، اما جهش و تحول نه معقول است، نه علمی است و نه واقعی و هیچ گاه نمونه‌ای از آن مشاهده نشده است.[/rtl]
برای مثال
اپاندیس نوعی عضو بدونه کاربرد که از اجداد گیاه خوار ما به رسیده که با نیاز کمی که به ان داشتیم کوچک شده یا انگشت کوچک پا یا هزاران مثال دیگر

[rtl]پنج - نظریه تکامل داروین قبل از کشف علم ژنتیک بوده و پس از کشف علم ژنتیک، نظریه داروین به طور کلی و به لحاظ علمی رد شده قلمداد می‌شود و نئو داروینیسم نیز اشکالات نظریه داروین را آشکار ساخته است.[/rtl]

[rtl]  شش - نظریه داروین شباهت انسان را فقط در جنبه جسمی و فیزیکی با حیوان مد نظر دارد زیرا هر دو به دلیل حرکت، دارای ابزار حرکت (اندام) و خود کنترلی هستند که در حیوان‌ها به غریزه تعبیر می‌گردد، ولی انسان دارای خودآگاهی، ناطقیت برگرفته از منطق، خلاقیت الهام گرفته از خالقیت، معنویت، اخلاق، هنر، عشق و... می‌باشد که از روح انسانی او نشأت می‌گیرند که نرم افزار و سیستم عامل، وجودی اوست.[/rtl]
از کجا میدانی که حیوانات این را ندارن؟؟؟
با انها با شما حرف زدند؟؟؟؟
از قدیم میگن فیل وقتی بهش ستم میشه گریه میکنه . این احساس نیست؟؟؟
[rtl]هفت – در نظریه داروین، این جهش تکاملی فرضی، باید در میلیون‌ها سال پیش اتفاق افتاده باشد، نه تنها در طی این مدت، دیگر هیچ نوع میمونی تکامل نیافت و انسان نشد، بلکه انسان‌شناسی طبیعی از طرق گوناگون اثبات کرده است که از عمر انسان به شکل فعلی، نمی‌تواند بیش از ده هزار سال گذشته باشد.[/rtl]
برادر ما پستانداریم که با وجود داییناسور ها نمیشد پستانداران پیروز شوند بنا بر این از نظر عقلی طی ملیو نها سال تکامل پیدا کرده پس از انقراض خزندگان فرصت یافتن
[rtl]د – با توجه به اثبات نشدن نظریه‌داروین از یک سو و نیز رد شدن علمی آن از سوی دیگر، حال ما چه اصراری داریم که این نظریه را (به خاطر تبلیغات غربی)، یک علم اثباتی در نظر بگیریم و دائم بحث کنیم که مغایرت و یا انطباق آن با معارف اسلامی در این زمینه چگونه است؟  [/rtl]

[rtl]ﻫ – هر چند که نظریه یا فرضیه داروین دیگر به صورت علمی ردّ شده است، اما اگر به فرض (محال) اثبات هم شود، هیچ منافاتی با معارف اسلامی ندارد.[/rtl]

[rtl]دقت شود که مطالعه طولی خلقت که روش مطالعاتی در جهان‌بینی مادی است، همیشه چون کهنه کتابی است که اول و آخرش افتاده است. مثلاً تعریف می‌کند که از خاک گیاه رویید و حیوانات پدید آمدند – از آنها مواد غذایی برای انسان پدید آمد – مواد غذایی نیز به خون مبدل گردید – خون نیز به نطفه و نطفه به جنین و جنین به انسان زنده‌ای که پس از مدتی عمر می‌میرد و دوباره به خاک بر می‌گردد. اما این که «چه کسی این خلقت و تحولات را به وجود آورد – چه کسی این مراحل را ربوبیت کرد و چرا؟» هیچ گاه مطرح نیست. [/rtl]

[align=justify][rtl]پس، همان‌طور که کشف مراحل خلقت انسان (چنان چه در سوره المؤمنون، مرحله به مرحله آمده است)، نه تنها منافاتی با معارف اسلامی ندارد، بلکه روشنگر و مبین آن است، کشف هیچ مرحله‌ی علمی دیگر نیز منافاتی نخواهد داشت. البته به شرطی که کشف علمی باشد، نه نظریه یا فرضیه‌ی اثبات نشده و حتی رد شده است.[/rtl]

من الان این اثبات های شمارو به راحتی رد کردم
پس این فرضیه به نظریه تبدیل شده
ما هنوز در حدی نیستیم که در باره ی نظریه ی داروین نظر بدیم.
:cool: Sleepy
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  انسان ها هنگام مرگ چه کسانی را می بینند؟
  نکاتی از استاد فاطمی‌نیا در باب استجابت دعا در شب‌های قدر
  چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟
Star نکاتی مهم که باید درباره قرآن بدانید
Rainbow حرکت بدن انسان هنگام نماز........فوق العاده حجیب و دیدنی.......
Brick شیطان به وسیلۀ زینت دادن متاع‌های دنیا در عقیدۀ انسان نفوذ می‌کند و..
Tongue آیا انسان و شیطان خصلت مشترک دارند؟
  نام دو فرشته نگهبان انسان چیست؟
  از نظر اسلام قتل انسان بی گناه چه جایگاه و مجازاتی دارد ؟
  ماجرای تخت بلقیس و احضار آن توسط «آصف‌بن برخیا» و حقیقتی در مورد جن ها

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان