19-06-2016، 11:45
(آخرین ویرایش در این ارسال: 19-06-2016، 11:47، توسط ρυяρℓє_ѕку.)
شده در خلوت تنهایی خود
یاد یک خاطره
مثل یک شمع
...
تو را آب کند
شده پرواز کنی
در خواب شبی
به افقهای دور
و کسی در خواب تو
معلق باشد
باز میآید و این قصه
به تکرار هنوز
من هنوز در گذر دیروزم
من در این خلوت تنهایی خود
با تو شاعر گشتم
اشکها را ریخته ام
غصهها را خورده ام
نبودنها را شمرده ام
من ماندهام و نیمه راهی
پر از هجوم
پر از بغض قلم
در امتداد فردا
در سکوتی
که بند نمی آید
و در تو جا مانده است
ببین چگونه
واژهها بی تکلف
از تو میآیند
از ر گ سطرهایی
عاشقانه
من با تو دوباره
همسفر خواهم شد
یاد یک خاطره
مثل یک شمع
...
تو را آب کند
شده پرواز کنی
در خواب شبی
به افقهای دور
و کسی در خواب تو
معلق باشد
باز میآید و این قصه
به تکرار هنوز
من هنوز در گذر دیروزم
من در این خلوت تنهایی خود
با تو شاعر گشتم
اشکها را ریخته ام
غصهها را خورده ام
نبودنها را شمرده ام
من ماندهام و نیمه راهی
پر از هجوم
پر از بغض قلم
در امتداد فردا
در سکوتی
که بند نمی آید
و در تو جا مانده است
ببین چگونه
واژهها بی تکلف
از تو میآیند
از ر گ سطرهایی
عاشقانه
من با تو دوباره
همسفر خواهم شد