17-05-2016، 17:55
(آخرین ویرایش در این ارسال: 17-05-2016، 17:56، توسط Magical Girl.)
نگـاه میـکنم .. منتـظر !
کجایـی ؟
با خودم گفتم که بـاز هم رویا و خـیال ...
ولی من فقط با او تنها نیستم ، یک تکه از روحم را گم کـردم و به دنـبالـش می گردم .
از دور ســایه ای آمد . آرام و با وقـار .
روحـش رقصان در معبد سـکوتش .. و با خود نجوا مـیکرد
نسیم صورت روشنش را لـمس میکند و موهایـش در تکـاپوی باد ..
باز هم میترسم از این همه آرامش !
از این همه لطافـت در این نسـیم بی پــروا ..
کجایـی ؟
با خودم گفتم که بـاز هم رویا و خـیال ...
ولی من فقط با او تنها نیستم ، یک تکه از روحم را گم کـردم و به دنـبالـش می گردم .
از دور ســایه ای آمد . آرام و با وقـار .
روحـش رقصان در معبد سـکوتش .. و با خود نجوا مـیکرد
نسیم صورت روشنش را لـمس میکند و موهایـش در تکـاپوی باد ..
باز هم میترسم از این همه آرامش !
از این همه لطافـت در این نسـیم بی پــروا ..